شکارچیان، محیطبانان را شکار میکنند، قاچاقچیان چوب جنگلبان را. قرقگاهها برای شکار حیات وحش ساخته میشود، سدها برای قتل عام رودخانهها. توسعه ناپایدار زیستگاهها را فتح میکند، آلودگی و ریزگرد آسمان شهرها را. دیپلماسی آب در وزارت خارجه میخشکد، تالاب و دریاچهها در سراسر کشور. این گوشهای از شرایط محیطزیست کشور است که در روز زمین پاک میتوان به آن اشاره کرد؛ شرایطی که تحت تاثیر عواملی مانند تغییر اقلیم و سوءمدیریت روندی نزولی را در پیش گرفته است.
در این میان اما سوءمدیریت را باید عامل اصلی تخریب محیطزیست کشور دانست، آن هم در دورانی که رئیسجمهوری ادعای محیطزیستیترین دولت را مطرح کرده است. سخت میتوان فراموش کرد که دولت یازدهم با شعارهای محیطزیستی کار خود را آغاز کرد و به عنوان اولین مصوبه به بحث نجات دریاچه ارومیه پرداخت. دریاچهای که در دوسال گذشته به همت باران و برف اندک، شرایط پایداری پیدا کرد. اما این روزها که خبری از باران نیست، وضعیت بحرانیاش دوباره سر زبانها افتاده است. برای نمونه معاون حفاظت و بهرهبرداری شرکت آب منطقهای آذربایجانغربی در پاسخ به انتقادها نسبت به اینکه این روزها دیگر آبی به دریاچه نمیرسد، گفته کاهش بارندگی از مهمترین دلایل توقف رهاسازی آب سدها به سمت دریاچه است. همین اظهارنظر آب پاکی را روی دست آنهایی میریزد که ادعا میکنند برنامههای محیطزیستیترین دولت، دریاچه را نجات داد؛ برنامههایی که به نام آنها حدود ۱۰هزار میلیارد تومان هزینه شده اما تاکنون به مرحله اجرا نرسیده است.
محیطزیستیترین دولت، شعار تلخی است که گذر زمان آن را تلختر هم کرد، زیرا نه فقط وعدههای محیطزیستی دولت تمام و کمال به سرانجام نرسید، بلکه او افرادی را سکاندار سازمان حفاظت محیطزیست کشور کرد که در دوران مدیریت خود محیطزیست را قربانی سیاست و بیاطلاعی کردهاند.
سیاستزدگی سکانداران سازمان حفاظت محیطزیست سبب شد آنها هیچوقت از کارشناسان خبره برای پستهای ارشد سازمانی که متولی نجات محیطزیست کشور است، استفاده نکنند. برای نمونه معصومه ابتکار از نیروهای بدنه سازمان حفاظت محیطزیست برای مدیریت پستهای ارشد بهره نگرفت. در واقع او مدیرانی سیاسی را به کار گرفت که امضای آنها در پای اسناد محیطنیستی مانند واگذاری آشوراده به چشم میخورد.
این روند در دوران عیسی کلانتری نیز ادامه پیدا کرد و او نیز مانند سکاندار پیشین سازمان توجهی به تواناییهای کارشناسان سازمان حفاظت محیطزیست نکرد. او حتی در پاسخ به انتقادها به نوعی نیروهای سازمان را زیر سوال برد و گفت سازمان حفاظت محیطزیست نیروی توانمند زیادی ندارد.
کلانتری که در اولین نشست خبری خود اعتراف کرد توان پاسخگویی علمی او به مسائل زیستمحیطی حدود ۵درصد است، خیلی زود با تصمیمهای محیطنیستی مانند پروژههای انتقال همراه شد. پروژههایی که ارزیابیهای محیطزیستی آن هنوز با اما و اگرهای بسیاری همراه است.
تصمیمهای محیطزیستی در دوران محیطنیستیترین دولت کم گرفته نشده است؛ از بیتوجهی به سازمانهای مردم نهاد بگیرید تا توجه ویژه به خودروسازها تصمیمهایی که شرح آنها در این نوشته کوتاه میسر نیست. به همین دلیل میتوان گفت در چند سال اخیر نه فقط برای حفاظت محیطزیست و منابع طبیعی قدمی رو به جلو برداشته نشده است بلکه شاهد عقبگرد نیز بودهایم، عقبگردهایی که گاه در پوشش موفقیت به نمایش گذاشته شده است، مانند شرایط دریاچه ارومیه که این روزها دوباره روندی نزولی در پیش گرفته یا پروژهتصفیهخانه فاضلاب شرق اهواز که حدود چهارسال پیش افتتاح شد، اما هنوز از آن بهرهبرداری نشده است.