نبود نظارت بر صدور پروانه های شکار، باعث شده محیط زیست ایران با تهدید جدی مواجه شود
سالهاست که مدیریت شکار به چالشی بزرگ برای متولیان حیاتوحش کشور تبدیل شده ودر گوشه و کنار خاک ایران شکار به صورت مجاز و غیرمجاز رواج دارد و به نظر میرسد، هیچ کدام از مدیرانی که تاکنون سکان هدایت سازمان حفاظت محیطزیست را به دست گرفتهاند، نتوانستهاند این پدیده را به درستی مدیریت کنند. البته تا چند سال گذشته مسؤولان وقت حداقل در ظاهر مخالف شکار بودند و اعلام میکردند که تا وقتی ما بر سر کاریم، شکار ممنوع است. گرچه در آن دوره «شکار ممنوع» هیچگاه به درستی اجرا نشد، اما وقتی در دولت جدید، مدیریت سازمان حفاظت محیطزیست عوض شد و بعد هم حمید ظهرابی بر کرسی معاونت محیط طبیعی این سازمان تکیه زد، رویه متولیان حفاظت از حیاتوحش کشور نسبت به دوره قبلی به کلی تغییر کرد. در این دوره آنها با صراحت اعلام میکنند که با شکار مخالف نیستند، مدیران جدید البته میگویند شکار باید طوری باشد که هم نفعش به حیاتوحش برسد و هم مردم و در این زمینه ایده حفاظت از حیاتوحش با همکاری جوامع محلی را مطرح میکنند.
سابقه فعالیت قرقهای اختصاصی و گروههایی که امروز آنها را مدیریت میکنند، به ده سال پیش بازمیگردد، اما رسمی شدن این فعالیتها مربوط به دو سال قبل، یعنی زمانی است که سازمان محیطزیست چند عرصه طبیعی را در استانهای کرمان، یزد و سمنان از سازمان جنگلها تحویل گرفت و مدیریت آنها را به گروههای خصوصی سپرد.
محمدعلی یکتانیک، کارشناس حیاتوحش دراین باره به ما میگوید برپایی قرقهای اختصاصی و صدور پروانههای شکار در این مناطق، بیشتر از این که باعث تعامل با جوامع محلی برای مدیریت شکار شده باشد، درآمدهای هنگفتی را برای قرقداران از طریق فروش این پروانهها به شکارچیان خارجی در پی داشته است.
« فقط ۳۰درصداز پروانههای شکار صادر شده در قرقهای اختصاصی به شکارچیان بومی اختصاص پیدا میکند. این در حالی است که قرقداران ۷۰درصددیگر را با قیمتهای بسیار بالا به شکارچیان خارجی میفروشند.»
این کارشناس حیاتوحش نسبت به نحوه جانمایی قرقهای اختصاصی نیز انتقاد میکند و میگوید: «قرقهای اختصاصی در فاصله بسیار نزدیک از مناطق حفاظتشده قرار گرفته است. در این شرایط قرقداران نیز با سوءاستفاده از این فرصت، در سطح مناطق تحت اختیارشان علوفه پخش میکنند و آبشخورهای مصنوعی میسازند تا زمینه را برای جذب حیاتوحش فراهم کنند. این افراد از سویی دیگر، با ناامن کردن مناطق حفاظتشده اطراف، حیاتوحش آن مناطق را به درون قرقهای خود فراری میدهند.» به گفته یکتانیک، این کارها باعث میشود چهارپایانی که در اصل متعلق به مناطق حفاظتشده هستند، به قرقهای اختصاصی پا بگذارند و از این طریق، با افزایش غیرواقعی جمعیت حیاتوحش در این قرقها، قرقداران میتوانند مجوزهای شکار بیشتری را به فروش برسانند.
قرق یا حفاظتگاه مردمی
در نقطه مقابل یکتانیک و کارشناسان دیگری که منتقد فعالیت قرقهای اختصاصی هستند، طرفداران پر و پا قرص این قرقها قرار گرفتهاند که در راس همه آنها خود مدیران قرقهای اختصاصی هستند.
حامد ابوالقاسمی، مدیرعامل قرق منصورآباد رفسنجان یکی از این مدیران است. او در گفتوگو با ما اصرار میکند به جای قرق اختصاصی از عبارت حفاظتگاه مردمی حیاتوحش استفاده کنیم.
او که تاکید دارد دوستانش حافظ حیاتوحش منطقه منصورآباد هستند و نه تهدیدکننده آن، اصلا هم زیر بار نمیرود که آنها با اقداماتی مثل ناامن کردن مناطق حفاظتشده اطراف، حیاتوحش را از این مناطق به درون قرق خودشان کشاندهاند. « اگر این حرف درست بود، باید در سالهای اخیر جمعیت حیاتوحش در نزدیکترین منطقه حفاظتشده به این قرق، یعنی منطقه دهج استان کرمان، کم میشد. »
ابوالقاسمی همچنین درباره کسب درآمد مدیران قرقهای اختصاصی از صدور پروانههای شکار در این مناطق، میگوید که صدور مجوزهای شکار در قرقهای اختصاصی نیز مانند مناطق حفاظتشده، به دست خود سازمان محیطزیست اتفاق میافتد و قرقداران فقط ناظر بر اجرای این مجوزها هستند.
او اضافه میکند که مدیران قرقهای اختصاصی براساس قانون، در ابتدای هر سال میتوانند درخواست صدور تعداد مشخصی پروانه شکار را به سازمان محیطزیست ارائه کنند، اما آنها در سال ۹۷ خیلی کمتر از تعداد پروانههایی که قانون به آنها اجازه داده است، از این سازمان خواستهاند.
مدیرعامل قرق منصورآباد میگوید: «امسال جمعیت قوچ و میش در قرق منصورآباد به ۹۹۵ راس رسیده است و ما طبق قانون میتوانستیم برای ۴ تا ۶درصداز این جمعیت پروانه شکار تقاضا کنیم، اما در سال ۹۷ ما فقط درخواست صدور مجوز شکار ۲۰ راس قوچ، یعنی حدود ۲درصداز جمعیت را به سازمان محیطزیست ارائه دادیم؛ زیرا استراتژی ما بر این است که تا میتوانیم آمار صدور پروانههای شکار خود را کمتر کنیم، تا حیاتوحش منطقه آسیب کمتری ببیند.»
شکار، حق مسلم ماست!
قانونی که ابوالقاسمی از آن صحبت میکند، در واقع آییننامه «حقوق و تکالیف دارندگان پروانه قرقهای اختصاصی» که مدیران این قرقها را موظف میکند سالانه ۳۰درصداز پروانههای شکاری را که برای آنها صادر میشود، با قیمت پایین به شکارچیان جوامع محلی منطقه خود اختصاص دهند، اما آنچه باعث مناقشه بین مدیران قرقهای اختصاصی و منتقدان اجرای این طرح شده، درآمدی است که قرقداران از فروش ۷۰درصددیگر پروانههای شکار کسب میکنند.
مخالفان قرقهای اختصاصی میگویند بیشتر این پروانهها با قیمتهای بالا به شکارچیان خارجی فروخته میشود که البته مدیرعامل قرق منصورآباد رفسنجان نیز این موضوع را انکار نمیکند. او اما تاکید دارد فروش این ۷۰درصدبه هر کسی که بخواهند، حق قانونی آنهاست و کسی نمیتواند از آنها ایراد بگیرد که چرا این پروانهها را به شکارچی خارجی فروختید یا داخلی. ابوالقاسمی درباره نرخ فروش این پروانهها به شکارچیان خارجی توضیح میدهد: «ما با توافق مدیران قرقهای دیگر، نرخهای مشخصی را برای فروش پروانههای شکار هر کدام از چارپایان تعیین کردهایم. مثلا امسال پروانه شکار قوچ را به شکارچیان خارجی با قیمت ۱۵ هزار دلار میفروشیم. البته باید توجه داشت که ۲۰درصداز این مبلغ، سهم سازمان محیطزیست است.»
اگر حرفهای مدیرعامل قرق منصورآباد را مبنا بگیریم، با یک حساب و کتاب سرانگشتی میتوان به این نتیجه رسید که با در نظر گرفتن درآمد ۱۲ هزار دلاری از فروش هر پروانه شکار قوچ به شکارچیان خارجی، مدیران این قرق میتوانند در سال ۹۷ از فروش ۷۰درصداز ۲۰ پروانه شکار خود، بیش از دو میلیارد تومان درآمد داشته باشند.
اما وقتی این اعداد و ارقام را با ابوالقاسمی مطرح میکنیم، او به شدت در برابر کسب درآمد سالانه دو میلیارد تومان، از فروش پروانههای شکار در قرق تحت مدیریت خود، جبهه میگیرد و میگوید آنها تا این لحظه از سال ۹۷، از ۱۴پروانه شکاری که در اختیار داشتند، فقط دو پروانه را به شکارچیان خارجی فروختهاند که یکی از آنها برای یک راس کل بوده و دیگری برای یک راس قوچ و در مجموع با کسر سهم سازمان محیطزیست، چیزی در حدود ۱۸ هزار دلار نصیب خودشان شده است.
او همچنین تاکید دارد که این مبلغ، حتی هزینههای جاری آنها شامل دستمزد قرقبانها و هزینه خرید بنزین و علوفه را نیز برای یکسال پوشش نخواهد داد، چه رسد به هزینههایی مانند خرید موتورسیکلت و خودرو و ساخت پاسگاه، آبشخور و زیرساختهای دیگر که به گفته او، همه این هزینهها را در طول ده سال گذشته مسؤولان قرق منصورآباد از جیب خود پرداخت کردهاند و امروز برای جبران این هزینهها، راهی جز فروش پروانههای شکار ندارند.
از این صحبتهای ابوالقاسمی میتوان نتیجه گرفت که اکنون تنها درآمدی که از فعالیت قرقهای اختصاصی به دست میآید، فروش پروانههای شکار به شکارچیان خارجی است. این درآمد هم نه به جوامع محلی بلکه به مدیران این قرقها میرسد. در واقع، تنها چیزی که تاکنون از قرقهای اختصاصی به جوامع محلی رسیده است، تعدادی پروانه شکار بوده که آن هم فقط به چند شکارچی محلی اختصاص یافته است.
باید توجه داشت که بیشتر اهالی منطقه رفسنجان یا سایر مناطقی که در آن قرقهای اختصاصی برپا شده، شکارچی نیستند و هنوز سهمی از درآمد کسبشده از فروش پروانههای شکار برای آنها دیده نشده است. این در حالی است که در شعارهای مسؤولان سازمان محیطزیست، هدف اصلی از برپایی این قرقها و اصولا مدیریت شکار با همکاری جوامع محلی، رسیدن سود حاصل از صدور این نوع مجوزها به مردم بومی و بهبود شرایط حیاتوحش عنوان شده است. هدفی که به نظر میرسد هنوز محقق نشده و راهکاری عملی نیز برای تحقق آن از سوی مدیران قرقها و متولیان حیاتوحش کشور پیشبینی نشده است.
محمدعلی یکتانیک، کارشناس حیاتوحش دراین باره به ما میگوید برپایی قرقهای اختصاصی و صدور پروانههای شکار در این مناطق، بیشتر از این که باعث تعامل با جوامع محلی برای مدیریت شکار شده باشد، درآمدهای هنگفتی را برای قرقداران از طریق فروش این پروانهها به شکارچیان خارجی در پی داشته است.
« فقط ۳۰درصداز پروانههای شکار صادر شده در قرقهای اختصاصی به شکارچیان بومی اختصاص پیدا میکند. این در حالی است که قرقداران ۷۰درصددیگر را با قیمتهای بسیار بالا به شکارچیان خارجی میفروشند.»
این کارشناس حیاتوحش نسبت به نحوه جانمایی قرقهای اختصاصی نیز انتقاد میکند و میگوید: «قرقهای اختصاصی در فاصله بسیار نزدیک از مناطق حفاظتشده قرار گرفته است. در این شرایط قرقداران نیز با سوءاستفاده از این فرصت، در سطح مناطق تحت اختیارشان علوفه پخش میکنند و آبشخورهای مصنوعی میسازند تا زمینه را برای جذب حیاتوحش فراهم کنند. این افراد از سویی دیگر، با ناامن کردن مناطق حفاظتشده اطراف، حیاتوحش آن مناطق را به درون قرقهای خود فراری میدهند.» به گفته یکتانیک، این کارها باعث میشود چهارپایانی که در اصل متعلق به مناطق حفاظتشده هستند، به قرقهای اختصاصی پا بگذارند و از این طریق، با افزایش غیرواقعی جمعیت حیاتوحش در این قرقها، قرقداران میتوانند مجوزهای شکار بیشتری را به فروش برسانند.
قرق یا حفاظتگاه مردمی
در نقطه مقابل یکتانیک و کارشناسان دیگری که منتقد فعالیت قرقهای اختصاصی هستند، طرفداران پر و پا قرص این قرقها قرار گرفتهاند که در راس همه آنها خود مدیران قرقهای اختصاصی هستند.
حامد ابوالقاسمی، مدیرعامل قرق منصورآباد رفسنجان یکی از این مدیران است. او در گفتوگو با ما اصرار میکند به جای قرق اختصاصی از عبارت حفاظتگاه مردمی حیاتوحش استفاده کنیم.
او که تاکید دارد دوستانش حافظ حیاتوحش منطقه منصورآباد هستند و نه تهدیدکننده آن، اصلا هم زیر بار نمیرود که آنها با اقداماتی مثل ناامن کردن مناطق حفاظتشده اطراف، حیاتوحش را از این مناطق به درون قرق خودشان کشاندهاند. « اگر این حرف درست بود، باید در سالهای اخیر جمعیت حیاتوحش در نزدیکترین منطقه حفاظتشده به این قرق، یعنی منطقه دهج استان کرمان، کم میشد. »
ابوالقاسمی همچنین درباره کسب درآمد مدیران قرقهای اختصاصی از صدور پروانههای شکار در این مناطق، میگوید که صدور مجوزهای شکار در قرقهای اختصاصی نیز مانند مناطق حفاظتشده، به دست خود سازمان محیطزیست اتفاق میافتد و قرقداران فقط ناظر بر اجرای این مجوزها هستند.
او اضافه میکند که مدیران قرقهای اختصاصی براساس قانون، در ابتدای هر سال میتوانند درخواست صدور تعداد مشخصی پروانه شکار را به سازمان محیطزیست ارائه کنند، اما آنها در سال ۹۷ خیلی کمتر از تعداد پروانههایی که قانون به آنها اجازه داده است، از این سازمان خواستهاند.
مدیرعامل قرق منصورآباد میگوید: «امسال جمعیت قوچ و میش در قرق منصورآباد به ۹۹۵ راس رسیده است و ما طبق قانون میتوانستیم برای ۴ تا ۶درصداز این جمعیت پروانه شکار تقاضا کنیم، اما در سال ۹۷ ما فقط درخواست صدور مجوز شکار ۲۰ راس قوچ، یعنی حدود ۲درصداز جمعیت را به سازمان محیطزیست ارائه دادیم؛ زیرا استراتژی ما بر این است که تا میتوانیم آمار صدور پروانههای شکار خود را کمتر کنیم، تا حیاتوحش منطقه آسیب کمتری ببیند.»
شکار، حق مسلم ماست!
قانونی که ابوالقاسمی از آن صحبت میکند، در واقع آییننامه «حقوق و تکالیف دارندگان پروانه قرقهای اختصاصی» که مدیران این قرقها را موظف میکند سالانه ۳۰درصداز پروانههای شکاری را که برای آنها صادر میشود، با قیمت پایین به شکارچیان جوامع محلی منطقه خود اختصاص دهند، اما آنچه باعث مناقشه بین مدیران قرقهای اختصاصی و منتقدان اجرای این طرح شده، درآمدی است که قرقداران از فروش ۷۰درصددیگر پروانههای شکار کسب میکنند.
مخالفان قرقهای اختصاصی میگویند بیشتر این پروانهها با قیمتهای بالا به شکارچیان خارجی فروخته میشود که البته مدیرعامل قرق منصورآباد رفسنجان نیز این موضوع را انکار نمیکند. او اما تاکید دارد فروش این ۷۰درصدبه هر کسی که بخواهند، حق قانونی آنهاست و کسی نمیتواند از آنها ایراد بگیرد که چرا این پروانهها را به شکارچی خارجی فروختید یا داخلی. ابوالقاسمی درباره نرخ فروش این پروانهها به شکارچیان خارجی توضیح میدهد: «ما با توافق مدیران قرقهای دیگر، نرخهای مشخصی را برای فروش پروانههای شکار هر کدام از چارپایان تعیین کردهایم. مثلا امسال پروانه شکار قوچ را به شکارچیان خارجی با قیمت ۱۵ هزار دلار میفروشیم. البته باید توجه داشت که ۲۰درصداز این مبلغ، سهم سازمان محیطزیست است.»
اگر حرفهای مدیرعامل قرق منصورآباد را مبنا بگیریم، با یک حساب و کتاب سرانگشتی میتوان به این نتیجه رسید که با در نظر گرفتن درآمد ۱۲ هزار دلاری از فروش هر پروانه شکار قوچ به شکارچیان خارجی، مدیران این قرق میتوانند در سال ۹۷ از فروش ۷۰درصداز ۲۰ پروانه شکار خود، بیش از دو میلیارد تومان درآمد داشته باشند.
اما وقتی این اعداد و ارقام را با ابوالقاسمی مطرح میکنیم، او به شدت در برابر کسب درآمد سالانه دو میلیارد تومان، از فروش پروانههای شکار در قرق تحت مدیریت خود، جبهه میگیرد و میگوید آنها تا این لحظه از سال ۹۷، از ۱۴پروانه شکاری که در اختیار داشتند، فقط دو پروانه را به شکارچیان خارجی فروختهاند که یکی از آنها برای یک راس کل بوده و دیگری برای یک راس قوچ و در مجموع با کسر سهم سازمان محیطزیست، چیزی در حدود ۱۸ هزار دلار نصیب خودشان شده است.
او همچنین تاکید دارد که این مبلغ، حتی هزینههای جاری آنها شامل دستمزد قرقبانها و هزینه خرید بنزین و علوفه را نیز برای یکسال پوشش نخواهد داد، چه رسد به هزینههایی مانند خرید موتورسیکلت و خودرو و ساخت پاسگاه، آبشخور و زیرساختهای دیگر که به گفته او، همه این هزینهها را در طول ده سال گذشته مسؤولان قرق منصورآباد از جیب خود پرداخت کردهاند و امروز برای جبران این هزینهها، راهی جز فروش پروانههای شکار ندارند.
از این صحبتهای ابوالقاسمی میتوان نتیجه گرفت که اکنون تنها درآمدی که از فعالیت قرقهای اختصاصی به دست میآید، فروش پروانههای شکار به شکارچیان خارجی است. این درآمد هم نه به جوامع محلی بلکه به مدیران این قرقها میرسد. در واقع، تنها چیزی که تاکنون از قرقهای اختصاصی به جوامع محلی رسیده است، تعدادی پروانه شکار بوده که آن هم فقط به چند شکارچی محلی اختصاص یافته است.
باید توجه داشت که بیشتر اهالی منطقه رفسنجان یا سایر مناطقی که در آن قرقهای اختصاصی برپا شده، شکارچی نیستند و هنوز سهمی از درآمد کسبشده از فروش پروانههای شکار برای آنها دیده نشده است. این در حالی است که در شعارهای مسؤولان سازمان محیطزیست، هدف اصلی از برپایی این قرقها و اصولا مدیریت شکار با همکاری جوامع محلی، رسیدن سود حاصل از صدور این نوع مجوزها به مردم بومی و بهبود شرایط حیاتوحش عنوان شده است. هدفی که به نظر میرسد هنوز محقق نشده و راهکاری عملی نیز برای تحقق آن از سوی مدیران قرقها و متولیان حیاتوحش کشور پیشبینی نشده است.
درآمد شخصی از انفال عمومی
با همه حرفهایی که مدیرعامل قرق منصورآباد در دفاع از قرقهای اختصاصی و مدیران آن میزند، بازهم این موضوع به ذهن میرسد که به هر حال، مدیران این قرقها مانند هر سرمایهگذار دیگری به دنبال کسب منفعت از سرمایهگذاری شخصی خود از طریق فروش پروانههای شکار رفتهاند؛ بهخصوص حالا که حمایت سازمان محیطزیست را نیز دارند و راه قانونی درآمدزایی برایشان باز شده است. اما درباره این درآمدزایی، یک نکته را نباید از خاطر برد، این که منبع درآمد قرقداران، فروش پروانههای شکار در مناطقی است که تا پیش از سال ۹۵ جزو عرصههای طبیعی ملی محسوب میشدند و حیاتوحش موجود در آنها نیز به نوعی جزو انفال عمومی به حساب میآید. از این رو، اگر منفعتی از فروش پروانههای شکار در قرقهای اختصاصی کسب میشود، باید به همه مردم برسد، نه فقط عدهای خاص. در این شرایط مهمترین راهی که براساس آن میتوان با حفظ قرقهای اختصاصی، سود حاصل از فعالیت آنها را به مردم بازگرداند، محقق ساختن شعارهای سازمان محیطزیست درباره نفع بردن جوامع بومی ساکن در مناطق اطراف این قرقهاست.
محمد حسین خودکار
یک نظر
تعقيب: ۲۶قرق اختصاصی شکار در راه است | گزارشگران سبز