باد ایستاد؛ باران نبارید؛ آسمان خاکستری شد و آلودگی هوا آب پاکی را روی دست برخی مدیران ریخت؛ مدیرانی که هوای پاک و محیطزیست را همیشه به متن سخنرانیهایشان سنجاق میکنند، خود را محیطزیستیترین میخوانند یا نمایش دوچرخهسواری راه میاندازند و از تهران برای آلودگی هوای سارایوو نسخه میپیچند.
داستان آلودگی هوای کلانشهرهای ایران سر دراز دارد، درست به اندازه مدیرانی که تاکنون بر مسند نشستهاند، از حل و فصل آلودگی هوا دم زدهاند و راهکار ارائه کردهاند، راهکارهایی که شکست، ویژگی مشترک آنهاست و شگفتی وجه تمایزشان. مدتی پیش بود که مدیری میخواست روی هوای آلوده تهران آب بپاشد. او و مشاورانش میخواستند با استفاده از هواپیماهای وزارت جهاد کشاورزی از فاصله صد متری روی آلوده هوای تهران را بشویند.
طرحهای بیسرانجام زیادی تاکنون برای رفع آلودگی هوای تهران ارائه شده است، طرحهای خامی که در خوشبینانهترین حالت برای عدهای حکم حیاط خلوت را داشته است. بایگانی شدن طرحهای خام گواهی است براینکه رفع آلودگی هوا دغدغه اصلی برخی مدیران نیست. در واقع آنها برای کسب محبوبیت از محیطزیست مایه میگذارند.
حالهوای تهران خوب نیست، تهرانی که مدیران پاستورش ادعای محیطزیستیترین دولت را دارند و سکانداران بهشتاش عکس با دوچرخه بسیار. اما ساختمانهای پاستور و بهشت نیز این روزها دود گرفتهاند، چون توجه به محیطزیست هیچوقت از مقام ژست برای برخی مدیران فراتر نمیرود. گفتههای رئیس شورای شهر تهران نیز بر این ادعا مهر تایید میزند، محسن هاشمی چند روز پیش از این گفت دولت روزانه ۸۰ میلیارد تومان یارانه بنزین تهران را میپردازد، اما تاکنون یک ریال یارانه بلیت مترو را نپرداخته است و در شش سال گذشته یک دستگاه اتوبوس از سوی دولت به تهران تحویل داده نشده است.
شش سال زمان کمی نیست. حدود ۷۲ ماه پیش که دولت حسن روحانی با شعارهای محیطزیستی شروع به کار کرد خیلیها امیدوار شدند دستکم مشکلات زیستمحیطی کشور رنگ میبازد، اما گذر زمان و خبرساز شدن تصمیمهایی مانند انتقال آب خزر به سمنان و بیتوجهی و بایکوت شدن توسعه حمل و نقل عمومی در کلانشهرهایی مانند تهران ثابت کرد محیطزیست بهانه است.
دیروز کمیته اضطرار آلودگی هوای استان تهران تشکیل شد و مدیران برای رفع آلودگی هوا باز هم تصمیم گرفتند و قرار گذاشتند از امروز بلیت وسایل حمل و نقل عمومی نیمبها باشد و عوارض ورود به محدوده طرح ترافیک نیز تا ۵۰ درصد افزایش یابد.
به نظر میرسد این مدیران درک درستی از شرایط حمل و نقل عمومی تهران ندارد و نمیدانند نفس مردم در اتوبوس و واگنهای فرسوده به خاطر انبوه جمعیت و فرسودگی ناوگان حمل و نقل عمومی میگیرد. آنها نمیدانند۶۰ درصد اتوبوسهای تهران فرسوده است و هر روز ۳۰۰ مورد خرابی اتوبوس در تهران گزارش میشود؛ اتوبوسهایی که مسافرانشان را در نیمه راه میگذارند. شرایط واگنهای مترو نیز بهتر نیست و باید گفت ۳۰ درصد از واگنهای قطار شهری به اورهال نیاز دارند. وضع تاکسیها نیز بهتر از مترو و اتوبوس نیست برای نمونه تمامی تاکسی ونهای کشور از سن فرسودگی عبور کردهاند.
بنابراین اگر نگوییم در چنین شرایطی افزایش۵۰ درصدی عوارض ورود به محدوده طرح ترافیک حکم ماهیگیری از آب گلآلود را برای برخی مدیران دارد دستکم باید گفت این تصمیم راهکار مناسبی نیست و بهتر است توسعه حمل و نقل عمومی در اولویت برنامههای مدیران قرار بگیرد.