گونههای جانوری یکی پس از دیگری کشته میشوند؛ پوست و پیکر بیجان آنها تاکسیدرمی شده و توسط عدهای سودجو در دنیای واقعی و مجازی بهفروش میرسد. علاوه بر این تصاویر غرق به خون آنها نیز در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی باز نشر داده میشود و عدهای شرایط اسفبار آنها را لایک میزنند. برای نمونه این روزها صفحه ای به نام «شکارگاه» در اینستاگرام باز شده که حدود 3000 نفر عکس هایی را که در آن به نمایش گذاشته می شود، دنبال می کنند.جالب اینجاست که گرداننده این صفحه هشدار داده ورود اشخاص بی ادب، اطفال، خانم ها و آقایان دل نازک به این صفحه ممنوع است. او از علاقه مندان شکار خواسته از شکار فیلم و عکس تهیه کرده و برای نمایش در صفحه شکارگاه برایش ارسال کنند.
در نتیجه بیشتر عکس هایی نیز که در این صفحه به نمایش گذاشته می شود تصاویر غرق به خون جانورانی مانند کبک، گراز، قوچ، باقرقره و کبوتر یا فیلم هایی از اسارت پلنگ و شکار انواع گونه های جانوری است که عده ای سلاح به دست کنار آنها عکس و فیلم یادگاری گرفته اند.
معضل شکار غیرقانونی در کشورمان تاکنون حل نشده، زیرا دستگاه های مسئول نتوانسته اند این حوزه را بدرستی مدیریت کرده و جایگزین مناسبی برای افرادی که به شکار علاقه دارند، ارائه کنند، در نتیجه محیط زیست و حیات وحش کشور هر روز شرایط بحرانی تری پیدا می کند.
در واقع بین مسئولان و شهروندان کمتر شخصی را می توان یافت که به معانی واقعی دغدغه محیط زیست را داشته باشد، به همین دلیل این روزها همه چیز برای آنها که برای محیط زیست و حیات وحش کشور احترام قائل نیستند در دنیای واقعی و فضای مجازی فراهم است. این درحالی است که دیروز دید بان محیط زیست و حیات وحش ایران نیز از کشف لاشه پلنگی در مناطق جنگلی محمدآباد کتول خبر داد.
متاسفانه پوست لاشه کنده شده و دست، پا و سر پلنگ نیز قطع شده بود، بنابراین می توان حدس زد که عده ای با انگیزه تاکسیدرمی پلنگ را کشته و بقایای لاشه او را رها کرده اند.
با انتشار گزارش مرگ این پلنگ می توان گفت امسال دست کم خبر مرگ 14پلنگ رسانه ای شده، هرچند علت مرگ این گربه سان مدت هاست مشخص شده و می توان از تصادفات جاده ای و کشتن این گونه توسط دامداران به عنوان علت اصلی مرگ پلنگ یاد کرد، اما حمایت از آنها هنوز اندرخم یک کوچه است، چون برخی هنوز اصرار دارند دوباره این علت ها را کشف کرده و برای آن راهکار ارائه دهند شاید هم تصور می کنند دم زدن از آماده شدن طرح های نجات به عنوان گزارش کار حساب می شود.
غافل از این که شرایط نامناسب محیط زیست تاب چنین رفتارهایی را ندارد. به همین دلیل باید هشدار داد چنانچه برخی مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست دغدغه حفظ اندک باقی مانده حیات وحش کشور را دارند، باید فراتر از پشت میز نشینی و کشف دوباره راهکارها عمل کرده و در دنیای واقعی و مجازی حضور پررنگ تری داشته باشند.
مهدی آیینی