آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : ازدواج (برگ 2)

بایگانی/آرشیو برچسب ها : ازدواج

اشتراک به خبردهی

جوانان بي مهارت در گود زندگي ضربه فني مي شوند

بی‌مسئولیتی، طلاق عاطفی، دخالت اطرافیان، کمبود مهارت‌های زندگی و اعتیاد از مسائل عمده‌ای است که این روزها زندگی جوانان را با چالش رو به رو کرده ؛ مشکلاتی که تحکیم خانواده را نشانه رفته و سبب شده 50 درصد ازدواج‌ها در پنج سال اول زندگی مشترک به طلاق ختم شود.

نکته اینجاست که دراین بین نمی توان فقط جوانان را مقصر دانست؛ زیرا برنامه های والدین، اولیای مدارس و مسئولان دانشگاه نیز برای آماده شدن جوانان برای زندگی هدفمند نیست، به همین دلیل زمینه برای شکست جوانان فراهم شده و بسیاری از آنها به محض برداشته شدن چترهای کوچک حمایتی، در گود زندگی ضربه فنی می شوند.

جوانان برای زندگی آماده نبوده و آماده نیز نمی شوند، این حقیقت تلخی است که خانواده ها، مدارس و دانشگاه ها نمی توانند از زیربار مسئولیت آن شانه خالی کنند؛ زیرا به طور قطع می توان گفت آنها چیزی برای رفع این نیاز جوانان در چنته ندارند.

برای نمونه این روزها پدران آنچنان سرگرم تهیه وسایل رفاهی شده اند که از تربیت و پرورش خانواده های خود غفلت می کنند. به زبان ساده تر می توان گفت برای پدران و برخی مادرانی که وظیفه تامین نیازهای فرزندان را به عهده دارند تهیه خانه و ویلا، خودرو و گوشی همراه آخرین مدل اولویت اول است و آنها کمتر برای کارآزموده شدن و توانا شدن نسل آینده تلاش می کنند.

نکته اینجاست که والدین آن قدر دغدغه دارند که از نیازهای آموزشی فرزندان خود غافل شده و تمام امیدشان به مدارس و دانشگاه هاست؛ مراکزی که در راه تحقق این هدف از خانواده ها اگر عقب نباشند جلوتر نیستند.

این درحالی است که باید یاد آور شد برخی خانواده ها به حدی درحمایت از فرزندان خود افراط می کنند که دیگر کنترلی روی فرزندان خود ندارند، بنابراین هرگونه رفتار درست آنها نیز از سوی فرزندان دخالت در زندگی تلقی شده و می توان اعتراف کرد زمام زندگی به این شکل از دست جوانان و والدین رها شده است.

مریم نجابتیان، مدیر گروه مشاوره وزارت ورزش و جوانان دراین باره به جام جم می گوید: در گذشته خانواده ها نقش زیادی درهدایت فرزندان خود به عهده داشتند؛ اما این روزها نقش خانواده ها کمرنگ شده است.

این درحالی است که مهارت آموزی جوانان برای خانواده ها باید در اولویت قرار گیرد سپس به فکر بالابردن سطح رفاه فرزندان خود باشند.

تحکیم خانواده با نسل ناز پرورده

با توجه به آموزش هایی که از سوی نهادهای مختلف در اختیار جوانان قرار می گیرد نباید انتظار داشت تحکیم خانواده در کشور با چالش رو به رو نشود و آمار طلاق و ازدواج های ناموفق در کشور رشد نکند.

محمدباقر عبادی، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس نیز در گفت وگو با جام جم می افزاید: سبک زندگی به صورت شایسته به دانش آموزان تعلیم داده نمی شود؛ چون بیشتر جوانان یاد نگرفته اند برای آینده خود برنامه ریزی کنند، به همین دلیل خیلی زود به مشکل بر می خورند.

وی به نقش خانواده ها در شکست های جوانان اشاره و اظهار می کند: اکنون در جامعه با این چالش رو به رو هستیم که خانواده ها فرزندان خود را نازپروده بار می آورند، به این شکل که والدین تمام کارهای فرزندان را انجام داده و تاکید دارند که بچه ها فقط درس بخوانند.

البته باید یادآور شد آموزش ها به گونه ای باشد که وقتی فرد به 18 سالگی رسید احساس مسئولیت کرده ودر خانواده وظایفی را به عهده بگیرد؛ اما متاسفانه کم نیستند افرادی که از 30 سالگی عبور کرده اند، اما هنوز از والدین خود پول توجیبی می گیرند.

افزون براین باید تاکید کرد مدارس و دانشگاه ها نیز بیشتر روی مسائل درسی تکیه دارند ؛ دروسی که خیلی کم جوانان را برای زندگی آماده می کنند. باید اعتراف کرد نظام آموزش کشور، جوانان را برای زندگی آینده تربیت نمی کند.

واقعیت اینجاست که در گذشته تربیت جوانان از سوی مدارس و خانواده ها انجام می شد،اما اکنون تربیت جوانان از سوی شبکه های اجتماعی و محیط های بیرون از خانواده، مدارس و دانشگاه ها صورت می گیرد.

درواقع این اختیار از پدر و مادر و اولیای مدارس گرفته شده و آنها کنترلی روی آموزش و تربیت کودکان ندارند.

دلیل این اتفاق را می توان این نکته دانست که والدین و اولیای مدارس همگام با فناوری نتوانسته اند خود را بالا بکشند؛ بنابراین آموزه هایی که تا دیروز کارساز بود، امروز کارگر نیست.

شبکه های اجتماعی، جایگزین خانواده

نکته اینجاست که اکنون جوانان بیشتر اطلاعات و مهارت های خود را در فضای مجازی به دست می آورند، اما چون اطلاعات درستی در اختیارشان قرار نمی گیرد نمی توانند مسائل و مشکلات خود را بدرستی رفع کنند.

این درحالی است که تا مدتی قبل که زندگی محله محور بود، بیشتر جوانان مهارت های لازم را به شکل بومی از افرادی یاد می گرفتند که در محله شناخته شده بودند و برایشان موفقیت جوانان مهم بود.

غلامرضا قاسمی کبریا، مدرس دانشگاه و کارشناس روابط انسانی نیز دراین باره به جام جم می گوید: باید فضای مجازی را به محیطی برای همگرایی تبدیل کنیم زیرا گروه های جوان به جای محله های گذشته در فضاهای مجازی شکل گرفته اند و متاسفانه شخص آگاهی نیز در این گروه ها حضور ندارد تا جوانان را راهنمایی کند.

باید تاکید کرد والدین، معلمان و استادان دانشگاه در کنار جوانان در این گروه ها قرار گرفته تا از ظرفیت این شبکه ها برای مهارت آموزی به جوانان نهایت استفاده را ببرند.

خانواده ها جمع نیستند

نکته دیگری که باید به آن توجه داشت این است که خانواده های ایرانی اکنون وضع خوبی ندارند،چون ارتباطات اجتماعی در آنها بشدت کاهش یافته است.

برای نمونه اکنون بسیاری از کودکان برخی از بستگان درجه یک و دو خود را نمی شناسند چون با آنها ارتباطی ندارند بنابراین می توان گفت عامل پیوند گروهی در جامعه کنونی ایران آسیب دیده و مدیریتی نیز برای بهبود شرایط وجود ندارد.

بنابراین تحکیم خانواده امری رویایی به نظر می رسد، نکته اینجاست که در مدارس و دانشگاه نیز اوضاع مناسبی حاکم نیست؛ چون جوانان و نوجوانان ترجیح می دهند به جای این که از معلم یا استاد خود بیاموزند، از همسن و سالان خود فرا می گیرند زیرا مدارس و دانشگاه ها نیز دیگر محلی برای همگرایی نیستند.

در چنین شرایطی کودک، نوجوان و جوان تمام آموزش های لازم را از گروه همسالان خود و افرادی می گیرد که تجربه و اطلاعات درست در اختیار ندارند، به همین دلیل مهارت لازم را برای حل مشکلات خود به دست نمی آورند.

دست خالی اقتصاد و فرهنگ

بیکاری و بی توجهی به برنامه های فرهنگی را نیز باید از مشکلات عمده جوانان به حساب آورد که زندگی مشترک آنها را تهدید می کند.

در واقع جوانان برای حل این مشکلات نیز آن طور که باید و شاید آموزش نمی بینند؛ به همین دلیل در پیدا کردن شغل و کسب درآمد به مشکل برخورده یا در زندگی مشترک گرفتار چشم و همچشمی شده و زندگی مشترک خود را به سمت پرتگاه طلاق سوق می دهند.

محمود عسگری،معاون مجتمع قضایی صدر و قاضی پیشین دادگاه خانواده در گفت وگو با جام جم عنوان می کند: چون برنامه ای برای مهارت آموزی جوانان وجود ندارد اغلب آنها تصور می کنند زمانی که به بلوغ جسمی می رسند، می توانند تشکیل خانواده بدهند، اما جامعه باید شرایطی ایجاد کند تا جوانان همزمان با بلوغ جسمی به بلوغ اجتماعی و اقتصادی نیز برسند.نبود این شرایط سبب شده این روزها جوانان بسادگی ازدواج کنند و به همان سادگی نیز طلاق بگیرند.

آرش دولتشاهی، وکیل دادگاه خانواده نیز در گفت وگو با جام جم عنوان می کند: با توجه به پرونده هایی که بررسی کرده ام می توان گفت 90 درصد طلاق ها ریشه در مشکلات مالی دارد، نکته اینجاست که اگر مشکلات مالی برطرف شود عوامل دیگر طلاق براحتی حل می شود.

این درحالی است که باید یادآور شد نظام آموزشی کشور نیز به شکلی نیست که با مهارت آموزی، جوانان را برای کسب درآمد و پیدا کردن شغل مناسب آماده کند. در واقع اکنون خانواده و جوانان تصور می کنند پیش شرط یافتن شغل مناسب داشتن تحصیلات عالیه است،اما این طرز فکر فقط سبب شده تعداد تحصیلکرده های بیکار در کشورمان به بیش از 40 درصد برسد و آنها پس از ازدواج نیز به کمتر از پشت میزنشینی راضی نشوند.

بنابراین باید تاکید کرد تاکنون حمایت های دولت برای تحکیم و تشکیل خانواده فقط در سه میلیون تومان وام ازدواجی خلاصه شده که هنوز بسیاری از جوانان در صف دریافت آن هستند؛ این درحالی است که بیش از 11 میلیون جوان مجرد زیر 30 سال در کشور وجود دارد که مسئولان فقط آنها را تشویق به تشکیل خانواده می کنند بدون این که برنامه ای برای آموزش آنها داشته باشند بنابراین باید هشدار داد چنانچه برنامه هدفمندی برای آموزش مهارت های زندگی به جوانان در کشور اجرا نشود، درآینده جامعه آسیب بیشتری در بحث تحکیم خانواده خواهد دید.

کارشناسان چه می گویند

مریم نجابتیان، مدیر گروه مشاوره وزارت ورزش و جوانان: مهارت آموزی جوانان برای خانواده ها باید در اولویت قرار گیرد و پس از آن باید به فکر سطح رفاه فرزندانشان باشند.

محمدباقر عبادی، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس: بیشتر جوانان یاد نگرفته اند برای آینده خود برنامه ریزی کنند به همین دلیل خیلی زود به مشکل برمی خورند.

غلامرضا قاسمی کبریا، مدرس دانشگاه و کارشناس روابط اجتماعی: خانواده های ایرانی اکنون وضع خوبی ندارند،چون ارتباطات اجتماعی در آنها بشدت کاهش یافته است.

محمود عسگری،معاون مجتمع قضایی صدر و قاضی پیشین دادگاه خانواده: اغلب جوانان تصور می کنند زمانی که به بلوغ جسمی می رسند، می توانند تشکیل خانواده بدهند، اما جامعه باید شرایطی ایجاد کند تا جوانان همزمان با بلوغ جسمی به بلوغ اجتماعی و اقتصادی نیز برسند

سير صعودي سن ازدواج و افزايش مشكلات زوج ها

براساس آمارهايي که سازمان ثبت احوال منتشر کرده، مي توان ادعا کرد هر چه سن ازدواج بالاتر برود ازدواج زوج ها ناپايدار مي شود يا آنها ديگر تن به ازدواج نمي دهند. براي نمونه، بالارفتن سن ازدواج، آمار طلاق به ازاي هر صد ازدواج در آقايان، از 5.6 به 32 و در خانم ها از 6 به 22.5 درصد افزايش داده است.

اين در حالي است که ازدواج زوج هايي موفق بوده که در سنين 20 تا 24 سالگي ازدواج کرده اند. نکته اينجاست ​ چنانچه دختران 30 سالگي و پسران 35 سالگي را پشت سر بگذارند مشکلات بيشتري براي ازدواج خواهند داشت.
چنانچه جوانان در سنين بالاازدواج کنند با مشکلاتي مانند بي حوصلگي نسبت به يکديگر و ناتواني در فرزندآوري رو به رو مي شوند. بايد در نظر داشت وقتي چنين زوج هايي صاحب فرزند مي شوند به دليل تفاوت سني زيادي که با کودک خود دارند، نمي توانند با او ارتباط برقرار و نيازهاي عاطفي کودک را درک و برطرف کنند.

افزون بر اين اگر ازدواج در سن بالااتفاق بيفتد، نيازهاي روحي- رواني زوج ها را برطرف نمي کند، چون در اغلب اين ازدواج ها خانم ها تحت فشار اطرافيان و اعضاي خانواده تن به ازدواج مي دهند تا تنهايي خود را پر کرده و در محيط جديدي خارج از خانواده شان زندگي کنند. آقايان نيز وقتي در سن بالاتصميم به ازدواج مي گيرند دنبال شخصي هستند که در کارهايشان به آنها کمک کند.
اين در حالي است که کارشناسان بهترين سن ازدواج براي دختران را بين 23.5 تا 25 سالگي دانسته و معتقدند پسران بهتر است بين 27 تا 30 سالگي ازدواج کنند، ولي بايد تاکيد کرد سن ازدواج براي اشخاص مختلف متفاوت است زيرا فاکتورهايي مانند تجربه و نحوه تربيت سبب مي شود برخي جوان ها در زمان هاي مختلف به استقلال مالي و فکري برسند و شرايط ازدواج پيدا کنند.

علاوه بر اين بايد يادآور شد بررسي کارشناسان نشان داده است چنانچه جوانان بموقع و با تحقيق ازدواج کنند ديگر مسائلي مانند رفع نياز جنسي برايشان در اولويت نيست و در نتيجه زندگي زناشويي آنها کمتر با مشکل رو به رو خواهد شد.

14-1

14-2

ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج

کاهش آمار ازدواج و افزایش طلاق در کشور مساله نگران‌کننده‌ای است که کارشناسان بارها نسبت به آن هشدار داده و می‌دهند، برخی از آنها جوانان را به فرار از ازدواج و مسئولیت‌پذیری متهم می‌کنند. اما در مقابل جوانان نیز روی مشکلاتی که مانع ازدواج آنها شد​ه پافشاری کرده و معتقدند در سایه نبود شغل، درآمد، تورم و امنیت شغلی آنها نمی‌توانند برای آینده خود برنامه‌ریزی کنند به همین دلیل شروع یک زندگی مشترک ممکن است با مشکلات جدیدی برایشان همراه باشد؛ مشکلاتی که به احتمال زیاد خیلی زود رویاهای شیرین آنها را به کابوس طلاق بدل می‌کند.

به مناسبت هفته ازدواج که از چهارم مهر مصادف با اول ذی‌الحجه و سالروز ازدواج امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) آغاز شده موانع ازدواج جوانان را با کارشناسان این حوزه در میان گذاشته و راه‌حل‌های آنها را بررسی کردیم.

سختگیری‌های غیرمنطقی والدین یکی از مشکلاتی است که گریبان زوج‌های جوان را هنگام ازدواج می‌گیرد، برخی پدر و مادرها به دلیل چشم و همچشمی با دیگر اقوام به وضع مالی خود و فرزندشان توجهی نداشته و با برگزاری مراسم پرهزینه و در نظر گرفتن مهریه‌های سنگین به قول معروف جلوی پای جوانانی که قصد ازدواج دارند، سنگ می‌اندازند.

محسن ایمانی، عضو هیات مدیره دانشگاه تربیت مدرس و کارشناس حوزه ازدواج در این باره به جام‌جم می‌گوید: باید نگرش‌های والدین در برخی موارد تغییر کند، چون سختگیری‌های آنها به یکی از موانع ازدواج جوانان تبدیل شده است. برای نمونه در نظر گرفتن مهریه‌های سنگین و برگزاری مراسم پرهزینه از این موارد است.

البته سختگیری نکردن به این معنا نیست که نباید حداقل‌ها را در نظر گرفت، زیرا چنانچه توقع و تعادلی در بین نباشد زوج‌ها بخوبی قدر یکدیگر را نمی‌دانند.

نکته اینجاست که اغلب جوانان این روزها برای تهیه شغل با مشکل رو‌به‌رو هستند و آن دست از جوانان نیز که شغل دارند درآمدشان آنقدر پایین است که نمی‌توانند از پس هزینه‌های سنگین ازدواج بربیایند.

ازدواج بی‌مایه فطیر است

شروع زندگی مشترک این روزها با حداقل‌ها نیز مشکل است، برای نمونه چنانچه حداقل‌ها را برای شروع یک زندگی مشترک در نظر بگیریم، باید گفت رهن یک آپارتمان کوچک در حاشیه شهری مانند تهران دست‌کم 30 میلیون تومان آب می‌خورد و در خوشبینانه‌ترین حالت وقتی زوج جوان باید بی‌خیال برگزاری مراسم در تالار و سفر ماه عسل شده و حدود 20 میلیون تومان نیز برای خرید جهیزیه، مهمانی مختصر و خرید‌های ضروری دیگر کنار بگذارند. بنابراین باید تاکید کرد ​ ازدواج آسان که این روزها برخی مسئولان و کارشناسان حوزه ازدواج از آن دم می‌زنند نیز آنقدر آسان نیست. به همین دلیل مسئولان باید فکری برای برطرف شدن این مشکلات کنند.

ایمانی اظهار می‌کند: امکانات جوانان برای شروع زندگی کم است، بنابراین والدین در صورتی که توان مالی دارند باید به جوانان کمک کنند، برای نمونه همان طور که در زمان مجردی حواسشان به جوانان است، چنانچه می‌توانند بعد از شروع زندگی مشترک نیز بهتر است به آنها کمک کنند.

وی با تاکید بر این که در این میان مسائل اقتصادی برای جوانان​ مشکل‌سازتر است وقتی ​ بخواهند با طبقه بالاتری از خود ازدواج کنند، می‌افزاید: مشکلات اقتصادی زمانی بیشتر خود را نشان می‌دهد که شخص بخواهد با طبقه بالاتر از خانواده‌اش ازدواج کند، برای نمونه اکنون برخی دختران با این که وضع مالی خانواده‌شان مناسب نیست، می‌خواهند با خانواده‌ای که وضع مالی مناسبی دارد ازدواج کنند یا پسرانی از طبقه متوسط قصد دارند با دختری از طبقه مرفه جامعه ازدواج کنند؛ این طرز فکرها سبب شده مشکلات اقتصادی بیشتر خودنمایی کند.

یه روز خوب می‌آد

مانع دیگری که سبب شده ازدواج جوانان با تاخیر انجام شده و سن ازدواج در کشورمان بالا برود، برخی توقع‌های غیرمنطقی خود جوانان است. برای نمونه بعضی از آنها تصور می‌کنند تا خانه و ماشین نداشته باشند نباید تن به ازدواج بدهند، اما نباید فراموش کرد که با شروع زندگی زناشویی زوج‌ها به کمک یکدیگر بهتر می‌توانند به این اهداف برسند.

عضو هیات مدیره دانشگاه تربیت مدرس یادآور می‌شود: جوانان نباید منتظر بمانند وضع مالی‌شان خوب شود بعد ازدواج کنند، زیرا افرادی که چنین تصوری دارند از سن ازدواج عبور می‌کنند، این در حالی است که با شروع زندگی مشترک خداوند نیز به آنها کمک کرده و مشکلاتشان سریع‌تر حل و فصل می‌شود.

وی با اشاره به این که روابط خارج از عرف جوانان نیز یکی از موانع ازدواج است، خاطرنشان می‌کند: چنین روابطی سبب می‌شود جوانان به سمت زندگی مشترک نروند به همین علت باید آموزش‌های لازم به آنها داده شود.

مساله دیگری که می‌توان به آن اشاره کرد، این است که با افزایش آمار طلاق تعدادی از جوانان تجربه زندگی زناشویی را داشته‌اند و به همین علت براحتی با جنس مخالف خود ارتباط برقرار می‌کنند، باید تاکید کرد این رفتار به جوانان مجرد نیز سرایت کرده و سبب بی‌میلی آنها نسبت به ازدواج می‌شود.

به گفته وی، برای تغییر نگرش جوانان مسئولان بایدکارهای فرهنگی انجام دهند، برای نمونه استادان دانشگاه باید در این باره توصیه‌های مناسبی به جوانان ارائه و در کلاس‌های درس نکات زندگی را نیز به جوانان آموزش دهند.

حمایت‌های دولت

این در حالی است که مسئولان نیز می‌توانند با کنترل تورم و ایجاد شغل و امنیت شغلی برای جوانان، موانع ازدواج آنها را برطرف کنند. برای نمونه دولت می‌تواند با قبول بازنشستگی پیش از موعد کارمندان یا برخورد با افرادی که اکنون چند شغل و پست دولتی دارند، زمینه را برای اشتغال تعدادی از جوانان بیکار آماده کند.

ایمانی عنوان می‌کند: مسئولان باید به جوانان مسکن ارزان‌قیمت داده و مقدمات صاحبخانه شدن آنها را فراهم کنند.

امیرحسین قاضی‌زاده هاشمی، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس نیز در این باره به جام‌جم می‌گوید: تمام موانع موجود از سوی دولت قابل حل و فصل نیست، چون اگر دولت همه امکانات را نیز در اختیار داشته باشد، نمی‌تواند مشکل ازدواج نکردن جوانان را برطرف کند، هرچند دولت در ایجاد سبک زندگی نقش دارد که البته اثر غیرمستقیم رفتار دولت‌هاست.

نکته اینجاست که دولت در اعطای کمک‌های اقتصادی به جوانان نیز مشکلات جدی دارد و نتوانسته کارهای لازم را انجام بدهد. برای نمونه وام ازدواج تا مدتی قبل پرداخت نمی‌شد و حالا که دوباره روند پرداخت آن به صورت محدود آغاز شده، مبلغ آن تناسبی با رشد تورم ندارد.

تغییر سبک زندگی

غلامرضا قاسمی کبریا، مدرس دانشگاه نیز در این باره به جام‌جم می‌گوید: اکنون سبک زندگی خانواده‌ها تغییر کرده، توقعات آنها بالا رفته و دیگر تمایلی به برگزاری مراسم ساده ​ جشن ازدواج ندارند. در چنین شرایطی اگر بخواهیم ازدواج آسان را مطرح کنیم، باید طرحی ارائه دهیم که با سبک زندگی حال حاضر خانواده‌ها همخوانی داشته باشد.

مسئولان باید با سرمایه‌گذاری روی برنامه‌های فرهنگی، جوانان و خانواده‌ها را نسبت به عواقب برگزاری مراسم پرهزینه ازدواج آگاه کنند؛ زیرا تعداد زیادی از جوانان به دلیل هزینه‌های غیرمنطقی در سال‌های اول زندگی خود بدهکار شده و روزهای زندگی آنها به جای خوشی و آرامش، تحت تاثیر قسط و بدهکاری‌ها رو به تلخی می‌گذارد.

این در حالی است که وقتی جوانان معنای واقعی زندگی آرام را درک کنند، به این نتیجه می‌رسند که می‌توانند به صورت پله‌ای نیازهای خود را برطرف کنند، به این شکل زوج‌های جوان اصراری برای داشتن خانه و خودرو در شروع زندگی نخواهند داشت.

ایمانی بیان می‌کند: چنین مشکلاتی فرهنگی است، اما نباید فراموش کرد ​ رفع مشکلات فرهنگی و تغییر رفتارهایی اینچنینی به زمان نیاز دارد. برای نمونه در چند سال گذشته خیلی از خانواده‌ها طرفدار برگزاری مراسم پرهزینه شده‌اند و برای تغییر دیدگاه آنها باید کار فرهنگی کرد که به زمان نیاز دارد.

عضو کمیسیون اجتماعی مجلس یادآور می‌شود: سبک زندگی به خانواده مربوط است، اکنون فرهنگ فردگرایی در حال شیوع است. برای حل این معضل نیز تمام نهاد‌های حاکمیتی و مردم باید تلاش کنند.

قاضی‌زاده هاشمی برای مثال به وضع خانواده‌ها در زمان جنگ جهانی اول اشاره و خاطرنشان می‌کند: در زمان جنگ جهانی اول حدود شش میلیون ایرانی در مدت چهار سال به دلیل شدت فقر و گرسنگی فوت کردند به همین دلیل جمعیت 26 میلیونی آن زمان کشور به حدود 19 میلیون رسید، اما در همان ایام سن ازدواج پایین بود؛ یعنی با توجه به وجود مشکلات زیاد پاسخ دادن به نیاز ازدواج جوانان اولویت خانواده‌ها بود.

به گفته وی، یکی از اولویت‌های خانواده‌ها باید پرداختن به ازدواج فرزندان باشد، ولی این اولویت با گذشت زمان کمرنگ شده است.

عضو کمیسیون اجتماعی مجلس با بیان این که برای رفع موانع ازدواج چنین مسائلی باید احیا شود، ابراز می‌کند: حل مشکل ازدواج جوانان نیاز به کار آسیب‌شناسی عمیق دارد.

به عمل کار برآید، نه به حرف

چند سالی است ​ در هفته ازدواج مسئولان به مناسبت این هفته نشست‌های خبری برگزار می‌کنند، اما نکته اینجاست که چنین نشست‌هایی گرهی از کار جوانان باز نمی‌کند، زیرا به نظر می‌رسد مسئولان نیز در حد کارشناسان این حوزه عمل کرده و فقط به ارائه توصیه و بیان مشکلات بسنده می‌کنند، ولی وظیفه مسئولان چیز دیگری است، به همین علت جوانان از آنها توقع دارند برای حل مشکلاتشان گام‌های عملی بردارند، زیرا این روزها همه از مشکلات جوانان باخبر هستند و تکرار این نکات دردی از جوانان دوا نمی‌کند.

عضو هیات مدیره دانشگاه تربیت مدرس تصریح می‌کند: برگزاری نشست خبری و دم زدن از مشکلات جوانان​ دردی را دوا نمی‌کند، مسئولان باید خبر از اقدامات واقعی بدهند، مهم است که آنها بگویند چه کارهایی انجام داده و چه کارهایی می‌خواهند انجام بدهند، در واقع مسئولان نباید به توصیه و بیان مشکلات جوانان بسنده کنند، آنها باید با امکاناتی که در اختیار دارند ​ ازدواج را تسهیل کنند.

جوانان از مسئولان توقع دارند در چنین مناسبت‌هایی خبرهایی مانند افزایش وام ازدواج، آسان شدن دریافت کمک هزینه‌ها، ایجاد اشتغال و اختصاص تالارهایی با هزینه کم برای برگزاری جشن ازدواج را بخوانند و بشنوند.

7 روز برای 11 میلیون جوان مجرد

11 میلیون و 240 هزار نفر در کشور در سن ازدواج قرار دارند، اما هنوز مجرد باقی مانده‌اند، در این بین آقایان بیست و تا سی‌وچهار ساله، پنج میلیون و 570 هزار نفر و خانم‌های پانزده تا بیست و نه ساله نیز پنج میلیون و 670 هزار نفر از این آمار را تشکیل می‌دهند.

باید تاکید کرد از فردا هفته‌ای در کشور آغاز می‌شود که با وضع این افراد مناسبت دارد، زیرا از چهارم مهر، هفته ازدواج شروع شده و این جمعیت میلیونی توقع دارند برخلاف گذشته از مسئولان سخنانی را شنیده یا بخوانند که خبر از باز شدن گره سختی‌های ازدواج بدهد.

چند سالی است که مسئولان در چنین مناسبتی سخنرانی می‌کنند یا نشست خبری برگزار کرده و تصمیم‌هایی می‌گیرند که دردی از مشکل جوانان دوا نمی‌کند.

برای نمونه در چند سال گذشته مسئولان طلاق را در این هفته ممنوع اعلام می‌کردند، اما باید گفت این تصمیم فقط زمان تعدادی از طلاق‌ها را برای مدتی به تاخیر می‌انداخت و سبب می‌شد دفاتر ثبت طلاق و ازدواج بعد از این هفته شلوغ‌تر از روز‌های دیگر باشد.

نکته اینجاست که تاکنون مسئولان در این مناسبت‌ها در حد کارشناس عمل کرده و از مقام وعده یا بیان مشکلات فراتر نرفته‌اند.

باید تاکید کرد این روند نه فقط گرهی از کار جوانان باز نکرده بلکه سبب لوث شدن ماجرا شده و جوانان بیشتری را نسبت به بهبود شرایط ناامید کرده است، زیرا کارشناسان در این حوزه آن‌قدر هشدار داده‌اند که این روزها بیشتر اشخاص از مشکلات اطلاع داشته و می‌توانند در این باره حرف بزنند بنابراین جوانان از مسئولان توقع دارند به جای اظهارنظر‌هایی که کارشناسان بارها آنها را تکرار کرده‌اند، برای حل مشکلاتی که راهکارهایشان نیز مشخص شده قدم بردارند، برای نمونه جوانان توقع دارند در هفته پیش رو خبرهایی درباره ایجاد شغل، ساخت مسکن مناسب، افزایش کمک هزینه‌های ازدواج و ارزان شدن شرایط مشاوره پیش از ازدواج را بشنوند.

باید یادآور شد علاوه بر 11 میلیون جوانی که در سن متعارف ازدواج هستند، یک میلیون و 300 هزار دختر و پسر در کشور وجود داشته که بین 30 تا 49 سال دارند و ازدواج نکرده‌اند، افزون بر این افراد 152‌هزار زن و مرد نیز در کشور زندگی می‌کنند که از سن تجرد قطعی یعنی چهل‌ونه سالگی عبور کرده‌ و ازدواج نکرده‌اند، بنابراین باید هشدار داد تازمانی که اقدام‌ها برای حل مشکلات جوانان در حد توصیه و اظهار نظر باقی بماند باید منتظر رشد آمار مجرد‌های قطعی یا تک زیست‌ها در کشور بود.

مهدی آیینی ‌- ‌گروه جامعه

آب پاک وام ازدواج روی دست جوانان

هر روز به جمعیت دو میلیون جوانی که در انتظار دریافت وام ازدواج هستند، افزوده می‌شود، اما بانک‌ها به بهانه نبود منابع قرض‌الحسنه از پرداخت وام به آنها شانه خالی می‌کنند، این در حالی است که به گفته یکی از اعضای کمیسیون اقتصادی مجلس بیش از 11 هزار میلیارد تومان از تسهیلات بانک‌ها در اختیار حدود 23 نفر است که با این تسهیلات حتی کار اقتصادی نیز انجام نداده‌اند.

نکته اینجاست که مسئولان به جای محدود کردن پرداخت تسهیلات بانکی به چنین افرادی در برابر پرداخت وام ازدواج به جوانان از خود مقاومت نشان داده و بهانه می‌آورند.

افزون بر این در شرایطی که به نظر می‌رسد مسئولان قصد ندارند چنین تسهیلاتی به جوانان پرداخت کنند، آنها از بیان صریح این واقعیت نیز طفره رفته و مدام وعده فردایی را می‌دهند که تاکنون نرسیده است، برای نمونه مدتی قبل وزیر اقتصاد در صحن علنی مجلس قول داد تا پایان شهریور مشکل پرداخت تسهیلات قرض‌الحسنه را حل و فصل کند، علاوه بر او چهارشنبه گذشته نیز مسئولان بانک مرکزی با تاکید بر مخاطرات برداشت از منابع صندوق توسعه ملی برای پرداخت وام ازدواج اعلام کردند از طریق هماهنگی‌های صورت گرفته با معاونت برنامه‌ریزی رییس جمهور و وزارت اقتصاد قرار است بعد از عید فطر پرداخت تسهیلات قرض‌الحسنه ازدواج تسریع شود، اما در حالی که جوانان به این وعده‌ها دل​خوش کرده بودند، دیروز خبر رسید که وزیر ورزش و جوانان از به تعویق افتادن پرداخت وام ازدواج تا زمانی نامعلوم سخن به میان آورده، محمود گودرزی به ایسنا گفته وضع اقتصادی دولت مناسب نیست، در نتیجه پرداخت وام ازدواج تا بهبود وضع اقتصادی احتمالا به تعویق خواهد افتاد.

نکته اینجاست در شرایطی که جوانان با مشکلات زیادی برای یافتن شغل و تهیه مسکن روبه‌رو هستند، دست‌کم مسئولان می‌توانند به قول معروف به آنها وعده سرخرمن ندهند و چنانچه پرداخت وام ازدواج جزو اولویت‌های آنها نیست این ماجرا را با صراحت اعلام کنند.

این در حالی است که چنانچه تصور کنیم پرداخت وام ازدواج جزو اولویت دولت نیست، به نظر می‌رسد آنها باید ایجاد شغل و تلاش برای بهبود امنیت شغلی جوانان را جزو اولویت‌های خود قرار داده باشند، ولی در این حوزه‌ها نیز تاکنون شرایط جوانان بهبود پیدا نکرده است.

در چنین شرایطی باید از رئیس‌جمهور خواست افرادی را در حوزه جوانان به‌کار بگیرد که به‌جای جلسات بی‌نتیجه‌ای که پشت درهای بسته برگزار می‌کنند، دست‌کم دغدغه جوانان را داشته و بتوانند مشکلات این قشر ازجامعه را با او درمیان بگذارند.

مهدی آیینی – گروه جامعه

مشاوره قبل از طلاق یا پیش از ازدواج

جوانان برای مشاوره‌های پیش از ازدواج با هزار و یک مشکل روبه‌رو هستند و اهمیت مسائلی مانند تحت پوشش بیمه قرار گرفتن این خدمات فراموش شده  است  این درحالی است که بتازگی موضوع اجباری شدن مشاوره‌های پیش از طلاق مطرح شده،دیروز رئیس مرکز توسعه، پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی دراین باره به ایسنا گفته، تمام متقاضیان طلاق که به دادگاه مراجعه می کنند حتما باید دوره های مشاوره را گذرانده و از سازمان بهزیستی نامه بگیرند، البته او بیان کرده که این طرح برای اجرایی شدن باید از سوی قوه قضاییه ابلاغ شود تا به این شکل 1200 مرکز مشاوره طلاق دولتی و غیردولتی و 120 مرکز تخصصی مشاوره طلاقی که اکنون آماده ارائه خدمات هستند، بتوانند به زوج هایی که کارشان به جدایی رسیده مشاوره بدهند.

این در حالی است که باید تاکید کرد، چرا نباید شرایط برای جوانان به شکلی تسهیل شود تا آنها قبل از ازدواج بتوانند از خدمات این مراکز استفاده کنند، زیرا مشاوره های قبل از طلاق شاید بتواند زندگی تعداد کمی از زوج ها را نجات دهد، اما نکته اینجاست که نباید گذاشت به دلیل در دسترس نبودن و گران، نامناسب و بی کیفیت بودن مشاوره های قبل از ازدواج، پای زوج های جوان به دادگاه های خانواده باز شود، چون اکنون در برخی از شهرها چنین مراکزی وجود ندارد یا در مراکز خصوصی قیمت یک ساعت مشاوره به بیش صد هزار تومان رسیده و کیفیت پایین و شلوغی مراکز مشاوره دولتی نیز جوانان را نسبت به بهره بردن از نظر مشاوران خانواده دلسرد کرده است.

این شرایط سبب شده بسیاری از جوانان نتوانند قبل از تشکیل خانواده درک درستی از ازدواج به دست آورده و برنامه ای برای آینده زندگی مشترکشان ارائه کنند، به همین دلیل اکنون 30 درصد ازدواج ها در شهرهای بزرگ و 20 درصد در میانگین کشوری در کمتر از چهارسال به طلاق ختم می شود.

این در حالی است که مدت هاست بحث تحت پوشش قرار گرفتن خدمات مشاوره پیش از ازدواج مطرح شده، ولی به دلیل اولویت نداشتن و جابه جایی مدیران به فراموشی سپرده شده تا آنجا که هیچ کدام از مسئولانی که ادعای رسیدگی به مشکلات جوانان را داشته و دارند تاکنون نتوانسته اند قدم های موثری در این باره بردارند. بنابراین می توان گفت عده ای هنوز در کشور به اهمیت پیشگیری پی نبرده اند و تا زمانی که نظر این افراد تغییر نکند، نباید به کاهش آمار طلاق در کشور امیدوار بود.

مهدی آیینی – گروه جامعه

جوانان فراري از ازدواج؛مسئولان فراري از مسئوليت

تعداد جوانان مجرد در کشور نگران‌کننده است، ۵۰ درصد طلاق‌ها در سال اول ازدواج رخ می‌دهد، ۶۰ درصد از طلاق‌ها به دلیل انتخاب نادرست اتفاق می‌افتد، اینها نمونه‌ای از مسائلی است که این روزها کارشناسان فعال در حوزه جوانان نسبت به آنها هشدار می‌دهند، نکته اینجاست که مسئولان اگر از جوانان بیشتر مقصر نباشند کمتر نیستند، زیرا آنها آن طور که باید و شاید به این مسائل توجهی نداشته و ندارند، زیرا وعده‌های آنها تاکنون از مقام حرف بالاتر نرفته، برای نمونه حدود یک میلیون جوان ماه‌هاست که منتظر دریافت کمک هزینه ازدواج هستند و عده زیادی نیز درجستجوی شغل و مسکن هر روز از آرزوهای خود فاصله می‌گیرند.

مشکلات در حوزه جوانان زیاد است و بی‌برنامگی مسئولان هر روز به این اوضاع آشفته دامن می‌زند، چون باوجود این‌که مسئولان از مشکلات نسل جوان کشور باخبر هستند، اما تاکنون راهکار مناسبی برای رفع مشکلات انتخاب نکرده و به ابراز نگرانی بسنده کرده‌اند. برای نمونه محمود گلزاری، معاون ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان در نخستین نشست مشورتی مجمع ملی خیرین ازدواج عنوان کرد: با بحران‌های مختلفی بر سر راه ازدواج جوانان روبه‌رو هستیم و در وهله نخست باید به بحران بی‌رغبتی یا بی‌انگیزگی، همسریابی و همسرگزینی اشاره کرد.

وی ادامه داد: چالش دیگر حوزه ازدواج جوانان همسرگزینی است که نباید این چالش اساسی را از نظر دور داشت، چون 50 درصد طلاق‌های کشور در سال اول ازدواج رخ می‌دهد. با بررسی‌های انجام شده و افزایش روند رو به رشد طلاق در تهران و البرز مشخص شده است که از هر سه ازدواج یکی منجر به طلاق شده و هزاران جوان کمتر از 30 سال در یک تا پنج سال اول زندگی مطلقه می‌شوند. افزون بر این 60 درصد طلاق‌ها نیز به دلیل انتخاب نامناسب افراد اتفاق می‌افتد.

مشکلات اقتصادی، بیکاری، دسترسی آسان به جنس مخالف، تغییر سبک زندگی، لذت‌جو شدن و فرار از مسئولیت از علت‌هایی است که سبب شده جوانان کمتر به ازدوج تمایل داشته باشند.

غلامرضا قاسمی کبریا، مدرس دانشگاه دراین باره به جام‌جم می‌گوید: خیلی از جوانان از ازدواج فراری هستند، چون بیشتر آنها تجربه زندگی زناشویی داشته و دارند به همین دلیل براحتی با جنس مخالف خود ارتباط برقرار کرده و سبب می‌شوند، این ماجرا به جوانان مجرد نیز سرایت کند.

محسن ایمانی، عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس نیز دراین باره به جام‌جم می‌گوید: نبود شغل، درآمد، پافشاری در تحصیل، مخالفت خانواده‌ها یا دوستان با ازدواج از عللی است که سبب شده جوانان تمایلی به ازدواج نداشته باشند.

به گفته ایمانی، در جوامع شهری دسترسی آسان به جنس مخالف عمده دلیل جوانان برای فرار از ازدواج است.

نکته دیگری که در این میان می‌توان به آن اشاره کرد تغییر سبک زندگی است، زیرا جوانان لذت‌گرا شده‌اند و به دنبال لذت بردن شخصی هستند. به همین دلیل تعهد و مسئولیت‌پذیری در جامعه کمرنگ‌تر از گذشته شده است.

بالا بودن هزینه‌های ازدواج نیز علت دیگری است که جوانان را از ازدواج فراری داده، کبریا دراین باره می‌افزاید: هزینه‌ها برای ازدواج سرسام‌آور است، اکنون ازدواج آسانی وجود ندارد، زیرا ازدواج ساده حدود 60 میلیون تومان هزینه دارد.

ایمانی به جوانانی که مسئولیت‌پذیر نیستتند، اشاره کرده و اظهار می‌کند: برای رفع این مشکل خانواده‌ها باید از کودکی با سپردن مسئولیت‌هایی درحد توان به کودکان، آنها را مسئولیت‌پذیر بار بیاورند. زیرا اکنون بیشتر خانواده‌ها تک فرزند شده و این خطر بیش از پیش جوانان آینده را تهدید می‌کند.

کبریا درباره آمار بالای طلاق در پنج سال اول زندگی یادآور می‌شود: در واقع این مدت را می‌توان دوران ستیز و گریز نامید، زیرا زن و مرد به دنبال سلیقه‌هایی هستند که از پیش در ذهن داشته‌اند و وقتی ناچار می‌شوند از سلیقه‌های خود فاصله بگیرند دچار تنش و درگیری بایکدیگر می‌شوند.

انتخاب درست

مشکل دیگری که سبب شده آمار طلاق در کشور بالا برود این است که جوانان بخوبی نمی‌توانند شناخت کاملی از یکدیگر به دست بیاورند.

کبریا دراین باره یادآور می‌شود: اکنون محله‌گرایی از بین رفته است و روابط درون خانواده و برون خانواده دچار آسیب شده، چون مدیریت اجتماعی ما مناسب نیست. به همین دلیل جوانان خیلی سخت می‌توانند از خصوصیات یکدیگر باخبر شوند.

به گفته وی، اکنون زوج‌های جوان در محل کار یا محل تحصیل بایکدیگر آشنا می‌شوند، این درحالی است که در این محیط‌ها نمی‌توان شناخت کاملی بدست آورد، زیرا افراد در چنین محیط‌هایی شخصیت واقعی خود را نشان نمی‌دهند.

وی ادامه می‌دهد: برای شناخت کامل باید معدل رفتار فرد در خانواده را گرفت، زیرا رفتار شخص با اعضای خانواده واقعی است.

برای رسیدن به چنین شناختی خانواده‌ها قبل از ازدواج باید رفت و آمد بیشتری داشته باشند تا آنجا که کارشناسان پیشنهاد می‌کنند حتی با یکدیگر به مسافرت بروند.

ایمانی یادآور می‌شود: مراجعه به مشاوره و انجام آزمون‌های روان‌شناسی می‌تواند به زوج‌های جوان برای شناخت کامل از یکدیگر کمک کند. این درحالی است که نظر بزرگان و دیگر اعضای خانواده نیز می‌تواند راهگشا باشد.

وی درباره شناخت افراد در محیط کار یا تحصیل عنوان می‌کند: در این محیط‌ها رفتار افراد کاملا شبیه درون خانواده نیست، اما می‌توان با توجه به رفتار شخص با دوستان نزدیک و غریبه‌ها تا حدی شناخت به دست آورد.

ناچیز و دست نیافتنی

مساله دیگری که در این بین می‌توان به آن اشاره کرد، نبود بسته‌های تشویقی و حمایتی از زوج‌های جوان است. هرچند مسئولان بارها دراین باره وعده داده‌اند، اما واقعیت اینجاست که جوانان تاکنون بهره‌ای از آنها نبرده‌اند. برای نمونه می‌توان به وام ازدواج اشاره کرد که با این‌که ناچیز است، اما جوانان برای دریافت آن با مشکل روبه‌رو هستند.

روز گذشته رییس کمیسیون اجتماعی مجلس با اشاره به این‌که دولت و مجلس هیچ قدمی برای جوانان برنمی‌دارند به مهر گفت: کمیسیون اجتماعی مجلس در بودجه 93، اعتباری به مبلغ3000 میلیارد تومان را برای وام ازدواج جوانان تصویب کرد که در نهایت کمیسیون تلفیق با اختصاص این اعتبار موافقت نکرد.

به گفته عبدالرضا عزیزی، بسیاری از جوانان نیازمند دریافت وام ازدواج هستند، اما متاسفانه این افراد در نوبت وام‌دهی حتی به مدت یک تا دو سال هستند که این خود منجر به بی‌انگیزه شدن جوانان می‌شود.

این درحالی است که مقدار وام ازدواج سه میلیون تومان است و ارزش آن نسبت به چند سال گذشته پایین‌تر آمده، ولی هنوز جوانان نمی‌توانند براحتی آن را دریافت کنند.

نمی‌توان بانک‌ها را ملزم کرد

عزت‌الله یوسفیان، عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس درباره تصویب نشدن این طرح به جام‌جم می‌گوید: بخشی از بانک‌ها خصوصی و نیمه‌خصوصی هستند و نمی‌توان آنها را ملزم به پرداخت کرد، چون آنها از بودجه دولت استفاده نمی‌کنند.

به گفته وی، این کار نیاز به قانون جدید ندارد، زیرا اگر شورای عالی بانک‌ها تصمیم به پرداخت وام ازدواج بگیرند شعبه‌های بانک‌ها این‌کار را انجام می‌دهند.

این درحالی است که اکنون بانک‌ها به سپرده‌گذارها حدود 24 درصد سود می‌دهند، طبیعی است که چنین بانک‌هایی اگر بخواهند به جوانان وام ازدواج بدهند نرخ بهره بالایی طلب خواهند کرد که از عهده آنها خارج است.

بنابراین باید به مسئولان هشدار داد چنانچه دغدغه جوانان و پیر شدن جمعیت کشور را دارند، باید از سخنرانی و برگزاری جلسات بی‌نتیجه فاصله گرفته و برای عملی کردن یکی از هزاران راهکاری که تاکنون ارائه شده آستین بالا بزنند؛ زیرا تاکنون باحرف زدن مشکل هیچ جامعه و جوانی حل نشده است.

دختران مجرد قطعی 3 برابر پسران

همه از پیامدهای منفی آن حرف می‌زنند، اما مطالعات و پژوهش‌های زیادی روی آن انجام نشده است. برخی کارشناسان بر این باورند مساله تجرد قطعی دخترها پدیده نوظهوری است و تاکنون آن‌طور که باید به این مساله پرداخته نشده است، زیرا براساس آمار منتشر شده از سوی سازمان ثبت احوال کشور 152‌هزار زن و مرد در کشور زندگی می‌کنند که از مرز چهل و نه سالگی عبور کرده‌اند، اما تن به ازدواج نداده‌اند، این در حالی است که در این بین دختر‌ها با تعدادی برابر با 90 هزار نفر، گوی سبقت را از آقایان فراری از ازدواج ربوده‌اند.

 سازمان ثبت احوال نتایج سرشماری سال 90 را با نتایج برخی پژوهش های خود تلفیق کرده و آماری را منتشر کرده که براساس آن می توان تعداد دختران و پسران مجرد را با هم مقایسه کرد.

علی اکبر محزون مدیرکل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور به جام جم می گوید: برخی ها ادعا کرده بودند که 22 میلیون جوان ازدواج نکرده در کشور وجود دارد، اما مشکل کار اینجاست که آنها افراد ده ساله را نیز در این آمار به حساب آورده اند.

این در حالی است که محزون معتقد است، برای به دست آوردن آمار ازدواج نکرده ها باید اطلاعات افرادی که در سن متعارف ازدواج قرار دارند، بررسی شود.

براساس آمار های ارائه شده 86 درصد ازدواج های آقایان بین بیست تا سی و چهار سالگی ثبت شده است.

درخصوص خانم ها نیز باید یادآور شد که 85 درصد آنها بین 15 تا 29 سالگی ازدواج کرده اند. به همین دلیل می توان این سنین را به عنوان سن متعارف ازدواج برای دختران و پسران در نظر گرفت و با توجه به آن تعداد افراد ازدواج نکرده را محاسبه کرد.

مدیرکل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور اظهار می کند: در بررسی های ما مشخص شد تعداد آقایانی که 20 تا 34 سال دارند، اما هرگز ازدواج نکرده اند، پنج میلیون و570 هزار نفر است وتعداد خانم هایی نیز که 15 تا 29 سال دارند، ولی هرگز ازدواج نکرده اند، پنج میلیون و 670 هزار نفر است بنابراین می توان گفت در کل کشور 11 میلیون و 240 هزار نفر در سن متعارف ازدواج هستند، اما هنوز مجرد باقی مانده اند.

عبور از سن متعارف

این درحالی است که بخش نگران کننده این آمار به افرادی مربوط می شود که از سن متعارف ازدواج عبور کرده اند،زیرا آنها دیر یا زود آمار تجرد قطعی را در کشور افزایش خواهند داد.

سازمان ثبت احوال این افراد را اشخاصی می داند که به 49 سالگی رسیده اند، اما تاکنون تشکیل خانواده نداده اند، محزون در این باره عنوان می کند: آقایان مجرد بین 35 تا 49 ساله 320 هزار نفر هستند، اما نکته اینجاست که خانم هایی که 30 تا 49 سال دارند و مجرد هستند980 هزار نفرند.

در واقع در کل کشور یک میلیون و 300 هزار نفر دختر و پسر در کشور وجود دارد که هنوز به سن تجرد قطعی نرسیده اند، اما تن به ازدواج نداده اند. نگران کننده تر این که تعداد خانم های مجرد خیلی بیشتر از آقایان است.

محمد میرزایی، رئیس انجمن جمعیت شناسی درباره علت تعداد بیشتر خانم های مجرد به جام جم می گوید: تعداد بیشتر خانم ها نسبت به آقایان واقعا جای نگرانی دارد. اکنون سن ازدواج بالا رفته و میزان ازدواج دخترها که در گذشته بین 15 تا 19 سال ثبت می شد، کاهش پیدا کرده است.

محمود مشفق، عضو هیات علمی مرکز مطالعات و پژوهش های جمعیتی آسیا و اقیانوسیه نیز در گفت وگو با جام جم با بیان این که سن ازدواج در کشور بالا رفته و خیلی ها ازدواج را به تاخیر می اندازند، تاکید می کند: در سال های اخیر جامعه ما حالت گذار داشته، یعنی از ازدواج زودرس به ازدواج دیررس رسیده ایم. این در حالی است که برای قضاوت درست باید با بررسی منابع مختلف منابع آماری را مقایسه کنیم.

ازدواج نکرده ها را جدی بگیرید

نکته اینجاست که بخشی از افراد جامعه از سن متعارف ازدواج عبور کرده و به سنی می رسند که دیگر باید آنها را جزو افرادی به حساب آورد که هرگز ازدواج نمی کنند.

محزون درباره این افراد می گوید: آنها اشخاصی هستند که از 49 سالگی عبور کرده اند. این افراد اگر بعد از این سن نیز ازدواج داشته باشند، کارشناسان عمل آنها را جزو آمارهای تحلیلی محسوب نمی کنند، زیرا ازدواج آنها بندرت می تواند روی افزایش جمعیت تاثیر بگذارد.

مدیرکل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور اظهار می کند: براساس پژوهش های انجام شده در سازمان ثبت احوال تعداد آقایانی که مجرد قطعی محسوب می شوند، 62 هزار نفر و خانم ها نیز 90 هزار نفر هستند. به این ترتیب می توان گفت در کشور 152 هزار نفر هرگز ازدواج نکرده اند.

محزون درباره درستی این آمار تاکید می کند: کارشناسان ما با توجه به اطلاعات سرشماری سال 90 این آمار را به دست آورده اند، اگر برخی ها تعداد این افراد را بیشتر از این می دانند، اظهار نظر غیرکارشناسی می کنند.

رئیس انجمن جمعیت شناسی درباره این آمار بیان می کند: تجرد قطعی آقایان تا 1365 بیشتر بود، اما اکنون نزدیک به دو دهه است که تجرد قطعی خانم ها افزایش پیدا کرده و از آقایان پیشی گرفته اند.

به گفته وی، بخشی از این مساله به پیچیده تر شدن همسریابی و گرایش بیشتر خانم ها به تحصیل مربوط است.

این در حالی است که باید گفت تعداد افرادی که هرگز ازدواج نکرده اند در جامعه های شهری بیشتر است، اما باید هشدار داد آمار این افراد در روستاها نیز در حال افزایش است، زیرا خیلی از جوانان روستایی در جستجوی شغل به شهرها مهاجرت می کنند. این مساله به طور حتم سبب افزایش تجرد قطعی دختران روستایی می شود.

خطری به نام تک زیستی

خطر تجرد قطعی یا تک زیستی در جامعه ما آن طور که باید و شاید جدی گرفته نشده است، زیرا خیلی از مسئولان به این ماجرا به چشم مساله جدید نگاه کرده و عنوان می کنند تاکنون مطالعات کاملی در این خصوص انجام نشده است.

عضو هیات علمی مرکز مطالعات و پژوهش های جمعیتی آسیا و اقیانوسیه یادآور می شود: تک زیستی پیامد های زیادی دارد، مطالعات جامعه شناسی حاکی است که این افراد مشکلات روانی و شخصیتی بیشتری نسبت به افراد متاهل پیدا می کنند، برای نمونه احتمال خودکشی در افرادی که مجرد زندگی می کنند، بیشتر است. افزون بر این، نمی توان از پیامد های منفی تجرد قطعی در حوزه جامعه شناسی، روان شناسی و جمعیت شناسی غافل شد.

مشفق ادامه می دهد: این در حالی است که می توان گفت بخشی از علت بروز این مشکل در جامعه ما گذار از جامعه سنتی به مدرن است. اینها مسائل نوظهور جامعه هستند، شاید قبلا بوده، اما شخصی به آن توجه نکرده است، این در حالی است که این مساله راه حل دارد و با مهندسی اجتماعی می توان مانع پیامد های منفی آن شد.هرچند بخشی از تغییرات اجتماعی اجتناب ناپذیر است، اما نباید از یاد برد که با حمایت های اجتماعی و اقتصادی از جوانان می توان تا حدی از تاثیر منفی آن بر جامعه کاست. افزون بر این نباید فراموش کرد که مشکلات اجتماعی ابعاد زیادی داشته و راه حل های آن نیز زمانبر هستند، به همین دلیل باید بموقع برای کنترل آنها وارد عمل شد.

مهدی آیینی – گروه جامعه

ازدواجِ آسان، ‌آسان‌ نیست

این روزها ازدواج هم مانند خیلی از مسائل دیگر آسان و کم‌هزینه نیست؛ سر و سامان گرفتن جوانان با حداقل‌ها نیز آنقدر پرهزینه است که جوانان جرات فکر کردن به ازدواج را ندارند. چنانچه زوج جوانی اکنون تصمیم به ازدواج بگیرند و برای کم هزینه بودن شروع زندگی زناشویی خود به قول معروف بی خیال مراسمی مانند جشن یا سفر ماه عسل شوند، باید حداقل حدود 50 میلیون تومان دربساط داشته باشند، چون این روزها با بازار آشفته مسکن باید حداقل 30 میلیون تومان برای رهن آپارتمانی نقلی در جنوب تهران در نظر گرفت یا باید حقوق دریافتی آقای داماد آنقدر صفر داشته باشد که بتواند حداقل در ماه 600 هزار تومان اجاره و شارژ آپارتمان را پرداخت کند، البته او و همسرش باید 20 میلیون تومان هم برای خرید لوازم خانگی مورد نیاز از نوع ایرانی، ارزان ترین سرویس طلا در بازار و دادن یک وعده غذا به خویشاوندان درجه یک کنار بگذارند. با توجه به همین هزینه های حداقلی می توان نتیجه گرفت ازدواج آسان که این روزها همه مسئولان از آن حرف می زنند و براساس آن برای جوانان نسخه می پیچند، فقط در مقام حرف آسان است.

حرف زدن از ازدواج آسان ساده است، اما موقع عمل که می رسد به هیچ وجه نمی توان آن را آسان نامید. زیرا قالب هایی که برای ازدواج آسان در نظر گرفته می شود با سبک زندگی خانواده های امروزی تفاوت دارد. برای نمونه در خیلی از مواردی که به ازدواج آسان ختم نمی شود، پدر و مادر ها نقش پررنگی دارند.

زوج جوانی را در نظر بگیرید که پس از مشورت با یکدیگر تصمیم می گیرند جشن ازدواج خود را در نهایت سادگی برگزار کنند، اما پدر و مادر هر دوی آنها نظر دیگری دارند، برای نمونه پدر داماد می گوید من سال ها در مراسم ازدواج فامیل شرکت کرده و هزینه کرده ام، حالا هم باید برای پسرم جشن بگیرم و دیگران برای او کادو بیاورند!

مادرعروس هم ادعا می کند سال ها انتظار جشن عروسی دخترش را کشیده و محال است تن به جشن مختصری بدهد.

اینجاست که زوج جوان متوجه می شوند اگر نظر اعضای خانواده خود را در ابتدای زندگی شان جدی نگیرند به طور حتم سوءتفاهم های به وجود آمده در آینده زندگی مشترک آنها را تحت تاثیر خواهد گذاشت البته خواسته های پدر و مادرهای زوج جوان اصلا غیرمنطقی نیست، زیرا آنها حق دارند درباره نحوه برگزاری مراسم عروسی فرزندشان تصمیم گیری کنند، اما نکته اینجاست که با توجه به تضاد طبقاتی که در جامعه وجود دارد به قول معروف ریخت و پاش های قشر متمول جامعه ناخودآگاه روی قشر متوسط و ضعیف جامعه نیز تاثیر خواهد گذشت و به طور حتم آنها را در ابتدای زندگی با مشکل مواجه می کند ولی اگر همه خانواده ها با توجه به وضع اقتصادی خود مراسم معقولی برگزار کنند، بسیاری از مشکلات زوج های جوان برای شروع زندگی مشترک از بین می رود.

آسان نمود اول، ولی…

پای حرف های برخی کارشناسان که بنشینید برای ازدواج آسان راهکارهای زیادی می دهند که فقط روی کاغذ درست از آب درمی آید. به عنوان مثال آنها می گویند عروس خانم مهریه کمی در نظر بگیرد یا زوج های جوان مراسم ساده ای برگزار کنند، اما مشکل اینجاست هیچ کدام از این طرح ها هیچ وقت به صورت پایدار اجرا نمی شود، زیرا زیرساخت ها و سبک زندگی خانواده ها تغییر کرده است.

غلامرضا قاسمی کبریا، مدرس دانشگاه در این باره به «جام جم» می گوید: وقتی سبک زندگی تغییر کرده است ، دستکاری آن و ارائه طرح هایی مانند برگزاری مراسم ساده دیگر جوابگو نیست، برای نمونه زندگی آپارتمان نشینی اکنون هزینه های خاص خودش را دارد که در گذشته برای خیلی ها قابل تصور نبوده است؛ مانند پول شارژ، این در حالی است که در گذشته خانه ها شخصی بود و چنین قوانین و هزینه هایی قابل تصور نبود.

با توجه به سخنان این کارشناس می توان نتیجه گرفت اگر مسئولان می خواهند طرحی برای ازدواج آسان ارائه کنند قبل از هر چیز آنها باید سبک کنونی زندگی مردم را بشناسند و با توجه به آن مدل مناسبی را طراحی کنند.

قاسمی کبریا ادامه می دهد: مدل ارائه شده باید با سبک زندگی کنونی مردم سازگار باشد و بتواند مقدمات یک ازدواج آسان را فراهم کند. برای نمونه اکنون محله گرایی در جامعه شهری از بین رفته است، نتیجه هم این شده که خانواده ها برای حفظ زیبایی و جاذبه های زندگی به تنوع طلبی روی آورده اند، این ماجرا هزینه زیادی را به خانواده ها تحمیل می کند.

تغییر سبک زندگی مشکل است

نکته اینجاست که بیشتر کارشناسان از تغییر سبک زندگی خانواده ها حرف می زنند، اما هیچ کدام نمی دانند در برابر تغییر سبک زندگی خانواده ها باید چه راهکاری را در پیش گرفت.

محسن ایمانی، عضو هیات مدیره دانشگاه تربیت مدرس درباره مشکلاتی که مانع ازدواج آسان می شود به جام جم می گوید: مشکل ما فرهنگی است، ولی متاسفانه تغییرات فرهنگی زود اتفاق نمی افتد، سعدی دراین باره این بیت معروف را دارد؛ سعدی به روزگاران مهری نشسته در دل / بیرون نمی توان کرد، الا به روزگاران. با توجه به همین بیت می توان گفت مهر برگزاری ازدواج های پرهزینه طی سال ها به دل خیلی از خانواده ها نشسته بنابراین به آسانی نمی توان آن را از دلشان بیرون کرد.

در واقع در این مدت خیلی از افراد به زندگی تجملی، برگزاری مراسم پرزرق و برق و خریدن افراطی زیورآلات گرایش پیدا کرده اند. البته باید یادآور شد گرایش به زیبایی و راحتی چیز بدی نیست، اما وقتی رنگ و بوی افراطی به خود بگیرد و با چاشنی چشم و هم چشمی همراه شود،به خطر بزرگی برای خانواده ها بدل می شود.

کار فرهنگی همه جانبه

برخی کارشناسان بر این باورند برای رواج ازدواج آسان بین خانواده ها باید شرایطی فراهم شود که سبک زندگی خانواده ها تغییر کرده و مانند گذشته محله محور شود، اما این کار نیاز به کار فرهنگی و اعتبار بالایی دارد.

قاسمی کبریا عنوان می کند: در کشورما برخی رسانه ها در این باره کار فرهنگی انجام می دهند، اما در بعضی از رسانه ها موضوع های ضد و نقیضی مطرح می شود به همین دلیل باید رسانه ها به طور هماهنگ هدف مشترکی را دنبال کنند. تغییر سبک زندگی هزینه بر است و به برنامه کاملی نیاز دارد، مشکل اینجاست کشورهای دیگر زندگی سنتی خود را مدرن کرده اند، اما ما با تفکر شرقی می خواهیم زندگی غربی داشته باشیم. برای نمونه همه از آپارتمان نشینی گله دارند، چون ما الگوی اشتباهی را از آپارتمان نشینی غربی ها برداشته ایم. آنها فضای آپارتمان ها را با توجه به نیازهایشان طراحی می کنند، اما اینجا به این شکل نیست.

اگر برای رفع مشکل نخواهیم سبک زندگی را دستکاری کنیم با مشکل دیگری روبه رو هستیم، زیرا سبک زندگی تغییر کرده و انتظارات سابق در این نوع سبک زندگی به نتیجه نمی رسد، به همین دلیل مسئولان باید با توجه به نیازهای عاطفی افراد جامعه طرح جدیدی را ارائه کنند.

ایمانی عنوان می کند: نسل جوان باید توجیه شود ازدواج پرهزینه چه دشواری هایی دارد، آنها باید کاملا نسبت به عواقب بدهکاری در ابتدای زندگی آگاه شوند، زیرا خیلی دور از ذهن نیست که زوج های جوان در ابتدای زندگی به دلیل بدهکار بودن نسبت به تغذیه خود بی تفاوت شده و دچار سوءتغذیه شوند، این ماجرا روی وضع کودک آنها نیز به طور حتم تاثیر خواهد گذاشت. افزون براین باید جوانان از مزایای ازدواج آسان مانند آرامش روانی بیشتر بدانند.

قاسمی کبریا معتقد است، جوانان باید ازدواج آسان را باور کرده و به سمتی بروند که زندگی پله ای را شروع کنند، نه زندگی قله ای. او می افزاید: نباید به این شکل باشد که جوانان فکر کنند در ابتدای زندگی باید خودرو، خانه و امکانات کامل را یکجا داشته باشند.

این در حالی است که کانون های ازدواج آسان نیز در کشور فعالیت می کنند، اما آن طور که باید و شاید نتیجه نمی گیرند. کبریا درباره کارایی این کانون ها می گوید: کار این کانون ها نتیجه بخش نیست، زیرا آنها با شرکت های ارائه دهنده ، خدمات وارد مذاکره شده و چند درصد تخفیف می گیرند، اما نکته اینجاست که خود خانواده ها هم می توانند این تخفیف ها را از فروشنده ها بگیرند.

متاسفانه امروزه ازدواج آسان نیز پرهزینه است، زیرا بین درآمد و هزینه شهروندان هماهنگی وجود ندارد و دستمزد کارگران و کارمندان بسیار پایین تر از هزینه های زندگی است. به همین دلیل دولت باید با حمایت بیشتر از شهروندان آنها را در راه رفع نیازهایشان یاری کند. نکته دیگری که می توان به آن اشاره کرد مشکل مدیریت فرهنگی هماهنگ در کشور است که با توجه به فاصله طبقاتی در کشور بستر را برای توسعه فرهنگ اشتباه مانند چشم و همچشمی فراهم کرده است.این درحالی است که باید تاکید کرد برای شروع یک زندگی مشترک به حداقل هایی نیز نیاز است که اگر فراهم نشود زندگی مشترک خیلی زود با مشکل روبه رو خواهد شد. برای نمونه، داشتن شغل و درآمد ثابت، رسیدن به بلوغ فکری و با آگاهی کامل ازدواج کردن از حداقل هایی است که زوج های جوان باید به آن توجه کرده و از احساسی تصمیم گرفتن پرهیز کنند.

مشکلات مالی، سد ازدواج

بیشتر جوانان، مشکلات اقتصادی را مانع اصلی ازدواج و تشکیل خانواده می دانند. آنها از نزدیک مشکلات مالی خانواده ها را دیده و از خطراتی که بی پولی می تواند برای آنها به وجود بیاورد، کاملا آگاه هستند به همین دلیل سعی می کنند تا آنجا که برایشان مقدور است تن به ازدواج ندهند، اما مشکل اینجاست هر چه سن جوانان بالا برود آنها کمتر به تشکیل خانواده تمایل پیدا می کنند.

ابراهیم نکو، دبیر کمیسیون اقتصادی مجلس در این باره به جام جم می گوید: جوان می ترسد مشکلاتی که امروزه گریبان خانواده او را گرفته دیر یا زود سراغ او نیز بیاید. او می بیند پدر یا مادر خانواده درآمد کمی داشته وافزون بر این امنیت شغلی نیز ندارند.

به گفته نکو، امروزه بسیاری از شرکت های خصوصی، کارخانه ها و سازمان های دولتی و نیمه دولتی به دلیل مشکلات اقتصادی، کارگران و کارمندان خود را اخراج کرده یا در فکر تعدیل نیرو هستند، بنابراین جوانان حاشیه امنی برای تشکیل خانواده احساس نکرده و روز به روز سعی می کند رویاهای خود را به فراموشی بسپارد.

نکو درباره حداقل ها برای تشکیل یک زندگی مشترک می گوید: به نظرم اگر زوجی بخواهد زندگی متوسطی را شروع کند باید علاوه بر صاحبخانه بودن حدود 50 میلیون تومان نقدینگی داشته باشد، تا حدودا احساس رضایتمندی کند.

بنابراین باید گفت چنانچه مسئولان دغدغه مشکلات جوانان را دارند باید با ایجاد اشتغال و در نظر گرفتن دستمزد های عادلانه جوانان را به ازدواج تشویق کنند. زیرا به گفته نکو براساس آمار حدود سه میلیون جوان بیکار در کشور وجود دارد که بسیاری از آنها تحصیلکرده هستند و باید شغل مناسبی برایشان ایجاد کرد.

دبیرکمیسیون اقتصادی مجلس یادآور می شود: پرداخت وام های بلاعوض می تواند به جوانان کمک کند، او در پاسخ به این مساله که در شرایطی که حدود یک میلیون جوان در انتظار گرفتن وام ازدواج هستند، صحبت از پرداخت وام های بلاعوض دور از ذهن است، تاکید می کند: باید مسئولان دراین خصوص برنامه ریزی کنند، اکنون فقط حدود 11 هزار میلیارد تومان از تسهیلات بانک ها در دست 23 نفر است و جالب اینجاست آنها با این تسهیلات هیچ کار اقتصادی انجام نداده اند. بهتر بود به جای پرداخت وام به این افراد این تسهیلات در اختیار جوانان قرار می گرفت.

مهدی آیینی – گروه جامعه

طلاق، ازدواج را پشت سر گذاشت

وضع طلاق و ازدواج در کشورمان تامل‌برانگیز است، زیرا هر چه مسئولان برای تشویق جوانان به ازدواج تلاش می‌کنند، آمارها آن‌طور که باید و شاید بر وفق مراد نیست. روز گذشته براساس آماری که سازمان ثبت احوال ارائه کرد طلاق در کشور شتاب بیشتری گرفته و نسبت به پنج سال گذشته 1.5 برابر رشد کرده است، به همین دلیل باید به مسئولان هشدار داد سیاست هایی که آنها برای تشویق جوانان به ازدواج در پیش گرفته اند، نتیجه نداده است، چون به اعتقاد کارشناسان، جوانان ازدواج می کنند ولی بعد از چند ماه یا چند سال مشکلات اقتصادی زندگی آنها را به سمت پرتگاه طلاق سوق می دهد.

پنج سال پیش یعنی سال 1387 در برابر هرصد ازدواج، 12 واقعه طلاق به ثبت می رسید، اما آخرین آمار ها نشان می دهد این روزها در برابر هر صد ازدواج، 18 طلاق به ثبت می رسد. با مقایسه این داده ها می توان نتیجه گرفت در این پنج سال حداقل آمار طلاق 1.5 برابر بیشتر شده و شتاب بیشتری از ازدواج گرفته است.

علی اکبر محزون، مدیرکل دفتر اطلاعات آمار جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور در گفت وگو با جام جم با ارائه این آمار می گوید: تا چند سال پیش آمار طلاق 1.7 در هزار بود، اما آخرین تحقیقات ما بیانگر این است که این آمار به دو در هزار رسیده است.

براساس قانون دفترخانه هایی که ازدواج و طلاق را ثبت می کنند، موظفند یک نسخه از اعلامیه خود را به ثبت احوال بفرستند، کارشناسان ثبت احوال هم با بررسی این داده ها میزان طلاق یا ازدواج را در هر سال اعلام می کنند.

محزون درباره نرخ ازدواج ادامه می دهد: آخرین آمار نرخ ازدواج حاکی از این است که در قبال هر هزار نفر جمعیت در سال 11 ازدواج ثبت می شود، به بیان دیگر نرخ ازدواج 10.09 در هزار است.

وی درباره نرخ طلاق نیز عنوان می کند: نرخ طلاق در کشور از 1.9 در سال های گذشته به دو در هزار رسیده است، یعنی در قبال هر یک هزار جمعیت دو طلاق در کشور اتفاق می افتد.

به این ترتیب با مقایسه نرخ ازدواج و طلاق در چند سال گذشته می توان هشدار داد که طلاق شتاب بیشتری نسبت به ازدواج گرفته است، به همین دلیل مسئولان باید سیاست های مناسبی را برای کنترل آن در پیش بگیرند.

به گفته مدیرکل دفتر اطلاعات آمار جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور وضع ازدواج در ایران نسبت به کشورهای منطقه مطلوب است.

وی ادامه می دهد:در منطقه، کشور ما جایگاه دوم را در نرخ ازدواج بعد از تاجیکستان دارد زیرا نرخ ازدواج در این کشور 14.5 در هزار است. در مقایسه با کشورهای توسعه یافته نیز جایگاه خوبی داریم چرا که در کشورهای توسعه یافته نرخ ازدواج رسمی زیر ده در هزار نفر جمعیت است.

بیکاری و مشکلات اقتصادی

اگر چند سال گذشته را مرور کنیم متوجه می شویم که هر ساله آمار طلاق در کشور بالا رفته است، زیرا به همان نسبت شرایط زندگی سخت تر شده است، به همین دلیل می توان فشارهای اقتصادی را یکی از مهم ترین دلایل بالا رفتن طلاق در کشور دانست.

مصطفی اقلیما، رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران نیز افزایش طلاق را در کشور تائید کرده و درخصوص دلایل آن به جام جم می گوید: درآمدهای خانواده ها کفاف هزینه های آنها را نمی دهد در همه جای دنیا در این زمینه استانداردی وجود دارد، مثلا 25 درصد از درآمد مرد خانوار صرف هزینه مسکن، 25 درصد صرف خورد و خوراک و پوشاک، 25 درصد تفریحات و بیماری و 25 درصد هم برای پس انداز کنار گذاشته می شود، اما در کشورمان به این شکل نیست.

نکته اینجاست که در این چند سال حقوق کارمندان و کارکنان افزایش یافته برای نمونه سال گذشته 20 درصد به حقوق ها اضافه شد، اما این افزایش هیچ تناسبی با تورم ندارد. این در حالی است که اگر تورم مهار شود خانواده ها قادر خواهند بود برای آینده خود برنامه ریزی کرده و جوانان نیز تصمیم به ازدواج می گیرند.

اقلیما یکی از مخالفان پرداخت وام ازدواج به جوانان است. به گفته او وقتی جوان کاری نداشته باشدکه بتواند قسط هایش را پرداخت کند، با دریافت وام فقط مشکلاتش بیشتر خواهد شد.

وی ادامه می دهد: هیچ کشوری مانند ما وام ازدواج نمی دهد از بنگلادش بگیرید تا آمریکا، زیرا دولت برای تشویق جوانان به ازدواج باید کار تولید کند، اگر ما کار تولید کنیم شخص درآمد خواهد داشت و تصمیم به ازدواج خواهد گرفت، این اشتباه است که بخواهیم با پرداخت وام آمار ازدواج را بالا ببریم.

رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران می افزاید: خیلی ها به دلیل این که از پس هزینه های زندگی برنمی آیند تصمیم به جدایی می گیرند ما بررسی کرده و متوجه شدیم بیشتر از نیمی از افرادی که سال گذشته کارشان به طلاق ختم شد، وام ازدواج گرفته بودند.

ازدواج های اجباری

این در حالی است که بسیاری از ازدواج هایی که به طلاق ختم می شوند، ازدواج هایی هستند که به اجبار انجام شده اند، برای مثال برخی از دختر ها به این دلیل تصمیم به ازدواج می گیرند که بتوانند از خانه پدری خارج شوند یا برخی جوانان نیز برای مسائل مالی تن به ازدواج می دهند تا وضع مالی شان بهتر شود.

افزون بر این افرادی هستند که برای رفع نیاز جنسی یا به دلیل بالا رفتن سن تصمیم به ازدواج می گیرند. بنابراین می توان گفت نداشتن درک درستی از ازدواج هم یکی از دلایل بالا رفتن آمار طلاق در جامعه است.

اقلیما عنوان می کند: خیلی از جوانان هم هنوز ازدواج نکرده به فکر طلاق هستند، برای نمونه وقتی به شخصی بگویید فردی که برای ازدواج انتخاب کرده مناسب نیست، او می گوید اگر مناسب نبود طلاق می گیرم چنین فردی قبل از ازدواج طلاق گرفته است.

وی تصریح می کند: برای نمونه در هفته ازدواج روز بدون طلاق مطرح شد، ولی طلاق هایی که در این روز ثبت نشد در روز بعد به ثبت رسید، به جای این تصمیم گیری ها مسئولان باید زمان هایی را برای بررسی دلایل طلاق و ازدواج نکردن جوانان در نظر بگیرند.

وام ازدواج، چاره کار نیست

ابراهیم نکو، دبیر کمیسیون اقتصادی مجلس نیز به جام جم می گوید: متاسفانه شرایط اقتصادی جوابگوی نیاز های متوسط و پایین تر از آن جوانانی که تازه ازدواج کرده اند، نیست.

وی تاکید می کند: قدرت خرید مردم بسیار پایین آمده است. به همین دلیل زوج های جوان خیلی زود به مشکل برخورده و کارشان به طلاق می انجامد.

به گفته نکو، باید بپذیریم با درآمد های کنونی چنانچه زوج های جوان هر دو شاغل باشند درآمدها کفاف هزینه ها را نمی دهد.

دبیر کمیسیون اقتصادی مجلس درخصوص خط میزان فقر نیز عنوان می کند: زوجی که در شهر صاحبخانه هستند و همه امکانات اولیه را نیز دارند اگر درآمدشان دو میلیون تومان باشد زندگی خیلی معمولی را می توانند تجربه کنند.

بنابراین باید هشدار داد چنانچه مسئولان به طور قطع تصمیم به کاهش آمار طلاق در کشور دارند باید کارهای زیربنایی انجام داده و با ایجاد شغل برای سه میلیون جوان بیکار کشور در این خصوص قدم بردارند، علاوه بر این مسئولان به جای پرداخت وام ازدواج که مناسب با هزینه ها هم نیست، باید به فکر مهار تورم در کشور باشند؛ زیرا پرداخت وام فقط مسکنی است که نمایان شدن زخم های جامعه را به تعویق می اندازد.

میانگین سن ازدواج

مدیرکل دفتر اطلاعات آمار جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور درباره میانگین سن ازدواج پسران و دختران کشور می افزاید: براساس آمار میانگین سن ازدواج برای دختران 22.1 و برای پسران 27.4 است. این در حالی است که میانگین سن ازدواج در استان های مختلف نیز متفاوت است برای نمونه میانگین سنی آقایان در استان البرز 28.5 ،تهران 28.1 و سمنان 28.6 است. این استان ها بالاترین میانگین سنی آقایان را به خود اختصاص داده اند، افزون بر این استان های سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی با 25.1 و هرمزگان با 26.1 نیز استان هایی هستند که آقایان در آن کمترین میانگین سنی را داشته اند. درباره استان هایی که میانگین سن دختران در آنها از دیگر استان ها بالاتر بوده است نیز باید به تهران با 25 سال، البرز 24.4 و سمنان با 24.2 سال اشاره کرد. در این میان استان های سیستان و بلوچستان با 20.9، هرمزگان و خراسان جنوبی با میانگین سنی 21.1 سال کمترین میانگین سنی ازدواج دختران را ثبت کرده اند.
بالا