می توان گفت اگر بهره برداری از منابع طبیعی کشور به همین روال ادامه پیدا کند برای برگشت به شرایط ایده آل باید وسعت کشور 3.6 برابر وسعت کنونی شود.
دراین میان یکی از عوامل اصلی تخریب محیط زیست کشور ناآگاهی مردم است، زیرا به گفته معاون آبخیزداری سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور فقط 12 درصد ایرانی ها می دانند، تخریب منابع طبیعی یعنی چه.
این درحالی است که بر اساس قانون عرصه هایی مانند جنگل ها، مراتع، بیشه های طبیعی، اراضی جنگلی، چمنزارها، بوته زارها، نیزارها، تالاب ها، مرداب ها، اراضی ساحلی، اراضی بیابانی و کوهستانی، کویر ها، شنزارها، منابع خاک، آبراهه ها، بستر دریاها، دریاچه ها، خلیج ها، جزایر، جنگل های دست کاشت و پارک های جنگلی جزو منابع طبیعی به حساب آمده و هر عملی که سبب آسیب دیدن آنها شود، تخریب منابع طبیعی است؛ از چرای زودرس و بی رویه دام گرفته تا بهره برداری بیش از حد از معادن.
اما مشکل فقط رفتار مردم نیست، زیرا بخشی از گناه ناآگاهی مردم به دوش مسئولان است، چون تاکنون هیچ برنامه فرهنگی قابل قبولی برای معرفی این مناطق، لزوم حفظ و نحوه استفاده آنها تهیه نشده است.
افزون بر این ناآگاه بودن برخی مدیران نیز به این مشکل دامن زده است، برای نمونه برخی مسئولان گرم شدن کره زمین و گرم و خشک بودن بخش وسیعی از کشور را دلیل اصلی مشکلات زیست محیطی می دانند، در حالی که برخلاف دیگر کشورها در ایران سالانه بیش از 68 درصد حجم بارش های کشور تبخیر می شود و مسئولان تاکنون برای کاهش این آمار اراده ای از خود نشان نداده اند.
بخش دیگری از مشکلات در این حوزه به نبود اعتبار و نیروی کافی در سازمان های درگیر مربوط می شود. البته ضعف قوانین و قدیمی بودن آنها را نیز نباید نادیده گرفت، زیرا نامشخص بودن مالکیت دولت بر بخش زیادی از اراضی ملی سبب شده بستر برای فعالیت سودجوها و تغییر کاربری منابع طبیعی کشور مهیا باشد. به همین دلیل به نظر می رسد رفع مشکلات زیست محیطی کشور ریشه در فقرآگاهی مردم و نبود مدیران کارآمد دارد.
مهدی آیینی – گروه جامعه