گزارشگرانسبز از تداوم حضور دلالان حیوانات در بازار مولوی، ۱۱ سال بعد از طرح ساماندهی کوچه مرغی گزارش می دهد
بوق زدن مکرر ماشینها، شلوغی مفرط خیابان و فریاد دستفروشها. صدای آواز پرندگان اسیر، بین این همه سر و صدا گم میشود، ولی نگاه مظلومانه آنها از لابهلای میلههای باریک قفس به خوبی به چشم میآید. اینجا کوچه مرغی است، جایی در تهران، چهارراه مولوی، خیابان صاحب جمع. خیابانی که سالهاست به تسخیر پرندهفروشان در آمده.
آلودگی از سر و روی خیابان میبارد. سر بریده و لاشه پرندگان همهجا به چشم میخورد. رنگ جوی آب نیز به سرخی خون پرندگان است. بعضی از بساطیها، پرندگان خوراکی از جمله مرغ، خروس، بوقلمون و بلدرچین را همینجا وسط خیابان سر میبرند و تکه تکه میکنند.
ذبح غیر بهداشتی پرندگان زنده؛ این تنها معضل خیابان صاحب جمع نیست. خلاف اصلی رایج در این خیابان، خرید و فروش غیر قانونی حیوانات است. اینجا پاتوق کسانی است که زیر پوشش پرندهفروشی به حیات وحش نیز چوب حراج می زنند.
البته امروزه رواج این خلاف نسبت به قبل محدودتر شده است، چراکه سال ۸۶، شهرداری تهران و به دستور فرمانداری و با همکاری اداره محیطزیست، بساط پرندهفروشان این خیابان را جمع کرد. چند سال بعد از آن هم بازار پرندگان خلیج فارس را برای این افراد ساخت تا آنها بتوانند در حاشیه شهر به کسب و کارشان ادامه دهند. با این حال، با اندکی گشت و گذار در خیابان صاحب جمع، هنوز هم میتوان رد پای دلالان غیر قانونی حیوانات را در کنار پرندهفروشان قانونی این خیابان دید.
خرید آسان سنجاب
برای اطمینان از این موضوع به خیابان صاحب جمع میروم. گشتی در محل میزنم و از کسبه درباره حیوانفروشان سؤال میکنم. یکی از آنها جواب میدهد: « آنها را جمع کردن، ولی حیوان بخواهی هنوز بعضیها توی طبقه بالای مغازه دارند.»
با شنیدن این حرف سراغ مغازههای پرندهفروشی میروم. از اولی سراغ سنجاب را میگیرم. تاکید میکند خودش سنجاب ندارد، اما راهنمایی میکند پیش دستفروشی بروم که چند قدم آن طرف بساطش را پهن کرده است. پیش آن دستفروش میروم. خروس زنده میفروشد، دانهای ۷۰ هزار تومان. آنها را در قفسهای بسیار کوچکی اسیر کرده است.
از او میپرسم: «سنجاب هم داری؟»
با لحنی شکدار جواب میدهد: «آره، اگه بخوای میتونم جور کنم.»
«چند؟»
«۲۰۰ تومن. توله رام شده.»
«کی میتونی بیاری؟»
«شمارهام رو بنویس. فردا صبح زنگ بزن هماهنگ کن. ظهرش بیا ازم تحویل بگیر.»
«کسی ببینه گیر نمیده؟»
«نه، مشکلی پیش نمیاد. اینجا کسی به این چیزا کاری نداره.»
دستفروش در حالی این حرف را میزند که سنجاب، گونهای است که خرید و فروش آن جرم است.
راکون در کوچه مرغ ها
از او جدا میشوم. از مغازهداران دیگر رد و نشان دلالان حیوانات کوچه مرغی را میگیرم. کسی را معرفی میکند که همیشه ابتدای کوچه مینشیند. تاکید میکند در بساط او همه چیز پیدا میشود، از شیر مرغ تا جان آدمیزاد. وارد کوچه برادران شهید حاتمی میشوم. همان کوچه مرغی معروف؛ گذرگاه باریکی که سالهاست شده جولانگاه بزرگ قاچاقچیان حیات وحش. سراغ دلال مشهور این کوچه میروم.
در همان لحظه اول برخوردمان میپرسد: «چی میخواهی؟»
میگویم: «راکون.»
میگوید: «دارم، پنج ماهه، ۱ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان. اما باید حداقل ۵۰۰ هزار تومان بیعانه بدی تا برات بیارم.»
«از کجا باید مطمئن شم که نمیخوای به این بهانه من رو تیغ بزنی؟»
«این چه حرفیه، من که قاچاقفروش نیستم. راکون میخواهی، برات میارم. اما تو هم باید یه پولی بدی تا ثابت بشه واقعا خریداری.»
از او میخواهم برای اثبات حرفش، عکسی به من نشان دهد تا مطئن شوم که واقعا راکون دارد. ابتدا مخالفت میکند، اما با اصرار راضی میشود. موبایلش را برمیدارد و زنگ میزند. چند دقیقهای یواشکی صحبت میکند. بعد از قطع کردن، میگوید: «این چیزها چون غیر قانونیه، عکسش رو نمیتونیم رد و بدل کنیم. اگه به من اعتماد نداری، میبرمت در یک مغازه آشنا. به اون پول بده و ازش رسید بگیر. قبول؟»
حرفش را میپذیرم و شمارهاش را میگیرم. میگوید هر وقت بیعانه را دادم، سه چهار روزه راکون را تحویل میدهد.
سلطان جنگل در پستو
از کوچه مرغی بیرون میآیم. پیادهروی خیابان صاحب جمع را ادامه میدهم تا به حیوانفروش دیگری میرسم. جلوی یک راهپله روی چهارپایهای نشسته است. چند قفس پرنده و یک قفس خرگوش را کنار خیابان قرار داده، اما به نظر میآید بیشتر حیوانات در انبار طبقه بالای راهپله هستند.
نزدیک میشوم. بعد از کمی صحبت، بحث خرید راکون را پیش میکشم. میگوید میتواند جور کنید، اما قیمتی که میدهد بسیار بیشتر از دلال قبلی است؛ ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان برای یک توله کانادایی. البته توضیح میدهد که پارسال قیمت این حیوان ۱ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان بود، اما ظاهرا ارزش حیوانات هم با نرخ دلار تغییر میکند.
این دلال هم بیعانه میخواهد. البته او دندانگردتر است و میخواهد نصف هزینه راکون را پیش بگیرد. وقتی از او علت این کار را میپرسم، جواب میدهد: «راکون خیلی کمیابه، به خاطر همین باید به یکی از دوستام سفارش بدم تا برات بیاره. اون هم نصف پول رو همون اول ازم میخواد.»
او هم مثل نفر قبلی قول رسید معتبر را میدهد. من هم از او میخواهم عکس راکونی را که در بساط دارند، نشان دهد. این دلال اما بر خلاف نفر قبل با نشان دادن عکس مخالفت نمیکند. حتی حاضر است عکس را در یک پیامرسان هم برای من ارسال کند. کارت مغازهاش را میدهد و درخواست میکند چند ساعت بعد به او پیام دهم.
چند ساعت میگذرد. پیام میدهم و او هم بلافاصله عکس را میفرستد. عکسی از یک جفت راکون نر و ماده در قفس، احتمالا در یک منزل مسکونی. همین عکسی که در صفحه میبینید.
بعد از این که عکسها را فرستاد، از او آمار حیوانات دیگر را میگیرم. ادعا میکند قادر است هر حیوان نادری را در همین تهران پیدا کند، حتی توله شیر آفریقایی. البته قیمت آن بالاست. توله نر ۲۲ و ماده ۱۸ میلیون تومان. تاکید میکند عکس این حیوانات را در فضای مجازی ارسال نمی کند، اما میگوید اگر بیعانه را بدهیم، ما را پای قفس شیرها میبرد. جایی در حوالی پایتخت.
شاید این ادعاها دروغ باشد، شاید هم راست. برای فهمیدن این موضوع باید بیشتر با قاچاقچیان حیات وحش قاطی شد. اما تا همین جای کار، معلوم است که هنوز خرید و فروش غیر قانونی حیوانات در کوچه مرغی رواج دارد، با این که سالها پیش قرار بود این محل ساماندهی شود. اما این روزها نه تنها این اتفاق نیفتاده، بلکه دلالی حیوانات به نقاط دیگر پایتخت نیز کشیده شده است، حتی به بازار پرندگان خلیج فارس. این موضوع نشان میدهد هنوز برنامههای دستگاههای گوناگون، اعم از سازمان حفاظت محیطزیست، شهرداری و نیروی انتظامی برای جلوگیری از خرید و فروش غیر قانونی حیوانات به نتیجه نرسیده است.
از مولوی به خلیج فارس
مشاهداتمان از اوضاع بازار مولوی را با مسئولان مرتبط با این موضوع، از جمله رئیس اداره محیطزیست شهر تهران در میان میگذاریم. محمد حسین بازگیر نیز در گفتوگو با ما، تداوم حضور قاچاقچیان حیوانات در نقاط مختلف پایتخت را تایید میکند و میگوید: هنوز هم افراد بسیاری در حاشیه بازار مولوی یا بازار پرندگان خلیج فارس، اقدام به خرید و فروش غیر قانونی حیوانات میکنند. تخلفات بسیاری از این افراد چندین بار تکرار شده و بیشتر آنها برای ما شناخته شده هستند.
او تاکید میکند که اداره متبوعش به عنوان نماینده سازمان حفاظت محیطزیست در شهر تهران، در تلاش است تا از عرضه گونههای وحشی بومی و غیر بومی در پایتخت جلوگیری و با افراد متخلف برخورد کند.
با این حال، وظیفه جلوگیری از دلالی حیوانات حیات وحش و برخورد با متخلفان این حوزه، تنها بر عهده سازمان محیطزیست نیست و دستگاههای دیگری هم در این زمینه نقش دارند.
بازگیر نیز این نکته را تایید میکند و میگوید برای پیگیری موضوع خرید و فروش غیر قانونی حیوانات در بازار پرندگان خلیج فارس، هفته گذشته جلسهای در فرمانداری تهران برگزار شد. جلسهای که در آن، نمایندگانی از نیروی انتظامی، یگان حفاظت محیطزیست، سازمان محیطزیست، شهرداری تهران، دادگستری استان، فرمانداری و سازمان دامپزشکی حضور داشتند.
آنطور که رئیس اداره محیطزیست تهران میگوید، در این جلسه مشخص شد که با وجود همه اقدامات صورت گرفته برای ساماندهی اوضاع بازار پرندگان خلیج فارس، هنوز هم میتوان شکلگیری بازارهای غیر قانونی حاشیهای در خیابانهای اطراف این بازار را مشاهده کرد.
این موضوع نشان میدهد تشکیل بازار پرندگان خلیج فارس که اواخر دهه ۸۰ برای ساماندهی به اوضاع بازار مولوی صورت گرفت، نه تنها به نتیجه مورد نظر نرسیده، بلکه خود این محل نیز تبدیل به پاتوقی برای دلالان حیات وحش شده است.
او به گزارش نماینده شهرداری در جلسه هفته گذاشته هم اشاره میکند و میگوید: روزهای جمعه که اوج شلوغی بازار است، شهرداری با استفاده از چند اتوبوس، افراد بسیاری را که برای خرید و فروش پرندگان یا دیگر حیوانات در بازار مولوی جمع شدهاند، به بازار خلیج فارس انتقال میدهد.
وعده برخورد
جمشید محبتخانی، فرمانده یگان حفاظت محیطزیست کشور نیز در گفتوگو با ما آشفته بازار کوچه مرغی را تایید میکند. او همچنین به خرید و فروش حیوانات در فضای مجازی به عنوان یکی از معضلات جدید حیات وحش اشاره میکند و میگوید قرار است در آینده نزدیک راهکارهای جلوگیری از این اتفاق را با کمک پلیس فتا و یگان حفاظت محیطزیست تهران ارزیابی و با متخلفان برخورد کنند.
با این حال، محبتخانی دلیل اصلی رواج خرید و فروش حیوانات در سالهای اخیر را افزایش علاقه گروههایی از مردم به نگهداری از گونههای وحشی میداند و تاکید میکند که این افزایش تقاضا که اغلب از سوی قشر مرفه جامعه اتفاق میافتد، سبب رونق بازار دلالان شده و آنها نیز با سوء استفاده از این شرایط، قیمتهای بسیار بالایی را برای گونههای وحشی تعیین میکنند.
بنابراین، فرمانده یگان حفاظت محیطزیست کشور، کاهش تقاضا برای نگهداری خانگی از حیات وحش را مهمترین راهکار کم کردن رونق بازار خرید و فروش گونههای وحشی میداند. او درباره این راهکار توضیح میدهد: اگر آسیبهای نگهداری حیوانات متعلق به حیات وحش به درستی برای مردم تببین شود، تقاضای پرورش خانگی این گونهها در سطح جامعه پایین میآید و در این صورت، افراد کمتری نیز به سمت دلالی و قاچاق حیوانات وحشی سوق پیدا میکنند.
محمد حسین خودکار