در ده سال گذشته مساحت معادن حاشیه و محاط در جنگلهای شمال کشور از ۲۰۴ هکتار به ۳۲۳ هکتار رسیده است
عکسهای ماهوارهای تخریب ناشی از فعالیت کارخانه سیمان نکا، این روزها خبرساز شده است. این کارخانه ماده اولیه مورد نیاز خود را از معدن مجاورش تامین میکند. همین ده سال قبل وسعت معدن مجاور سیمان نکا ۵۱ هکتار بود، ولی این مجموعه با ۱۴ هکتار پیشروی در دل جنگل، وسعت معدن خود را به ۶۹ هکتار رسانده است.
براساس اطلاعات تصاویر ماهوارهای این تنها معدن کارخانه سیمان نکا نیست که روند توسعه آن بخشی از جنگلهای هیرکانی را نابود کرده است. بلکه طی ده سال گذشته، توسعه استخراج معادن در جنگلهای شمال، ۱۱۹ هکتار از عرصههای جنگلی را به زمینی خشک و لمیزرع تبدیل کرده است، یعنی سالانه ۹/۱۱ هکتار از جنگلهای شمال را به دلیل استخراج معادنی که معلوم نیست ارزش اقتصادی آنها بیشتر از حیات جنگل باشد، از دست دادهایم. تولید زمینی بدون پوشش گیاهی فقط یکی از تبعات معدنکاوی است.
آنطور که هادی کیادلیری، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات میگوید: اجرای طرحهای توسعهای مختلف از جمله معدنکاوی، تبعات منفی زیادی برای جنگل دارد. به گفته او، باز شدن جنگل به دلیل اجرای طرحهای مختلف، جنگل را مستعد حمله آفات و امراض کرده و در دراز مدت، این اکوسیستم را دچار زیانهای جبرانناپذیر میکند. ضمن آنکه گرد و غبار ناشی از برداشت معادن یا کارخانههای صنعتی، میتواند درختان را ضعیف کرده و زمینه حذف آنها را از طبیعت فراهم کند.
جنگلهای شمال کمتر از دو میلیون هکتار وسعت دارد، اما اشتهای سیریناپذیر بهرهبرداران، این اکوسیستم را بهطور جدی تهدید میکند. جنگلخواری صرفاً محدود به ویلاسازیهای غیر مجاز و تلاش برای تغییر کاربری اراضی جنگلی نمیشود، بلکه اجرای طرحهای توسعهای ناپایدار مانند احداث جادههای متعدد (در حالی که در ضرورت وجود آنها ابهامات زیادی هست) و طرحهایی از این قبیل، از مصادیق جنگلخواری به شمار میرود که کمتر به آن توجه شده است.
براساس دادههای حاصل از تصاویر ماهوارهای، طی ده سال گذشته مساحت معادن حاشیه و محاط در جنگلهای شمال کشور از ۲۰۴ هکتار به ۳۲۳ هکتار رسیده است. یعنی طی یک دهه سطح معادن در جنگلهای شمال با ۱۱۹ هکتار افزایش روبهرو بوده است. به این ترتیب سالانه ۹/۱۱ هکتار از جنگلهای شمال را به دلیل توسعه معادن از دست دادهایم. به این رقم باید میزان تخریب ناشی از اجرای بسیاری از طرحهای عمرانی ضروری و غیر ضروری دیگر را هم اضافه کنیم، اما از آنجا که بسته به نوع ماهواره مورد استفاده، لکههای کوچکتر از هزار مترمربع در جنگلهای شمال قابل تشخیص نیست، دقیقاً نمیدانیم هر سال چقدر از سطح این اکوسیستم منحصر بهفرد به دلایل مختلف حذف میشود و جای آن زمینهای لمیزرع، جاده، ویلا، سد و… میروید.
عکسهای ماهوارهای تخریب ناشی از فعالیت کارخانه سیمان نکا، این روزها خبرساز شده است. این کارخانه ماده اولیه مورد نیاز خود را از معدن مجاورش تامین میکند. همین ده سال قبل وسعت معدن مجاور سیمان نکا ۵۱ هکتار بود، ولی این مجموعه با ۱۴ هکتار پیشروی در دل جنگل، وسعت معدن خود را به ۶۹ هکتار رسانده است.
براساس اطلاعات تصاویر ماهوارهای این تنها معدن کارخانه سیمان نکا نیست که روند توسعه آن بخشی از جنگلهای هیرکانی را نابود کرده است. بلکه طی ده سال گذشته، توسعه استخراج معادن در جنگلهای شمال، ۱۱۹ هکتار از عرصههای جنگلی را به زمینی خشک و لمیزرع تبدیل کرده است، یعنی سالانه ۹/۱۱ هکتار از جنگلهای شمال را به دلیل استخراج معادنی که معلوم نیست ارزش اقتصادی آنها بیشتر از حیات جنگل باشد، از دست دادهایم. تولید زمینی بدون پوشش گیاهی فقط یکی از تبعات معدنکاوی است.
آنطور که هادی کیادلیری، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات میگوید: اجرای طرحهای توسعهای مختلف از جمله معدنکاوی، تبعات منفی زیادی برای جنگل دارد. به گفته او، باز شدن جنگل به دلیل اجرای طرحهای مختلف، جنگل را مستعد حمله آفات و امراض کرده و در دراز مدت، این اکوسیستم را دچار زیانهای جبرانناپذیر میکند. ضمن آنکه گرد و غبار ناشی از برداشت معادن یا کارخانههای صنعتی، میتواند درختان را ضعیف کرده و زمینه حذف آنها را از طبیعت فراهم کند.
جنگلهای شمال کمتر از دو میلیون هکتار وسعت دارد، اما اشتهای سیریناپذیر بهرهبرداران، این اکوسیستم را بهطور جدی تهدید میکند. جنگلخواری صرفاً محدود به ویلاسازیهای غیر مجاز و تلاش برای تغییر کاربری اراضی جنگلی نمیشود، بلکه اجرای طرحهای توسعهای ناپایدار مانند احداث جادههای متعدد (در حالی که در ضرورت وجود آنها ابهامات زیادی هست) و طرحهایی از این قبیل، از مصادیق جنگلخواری به شمار میرود که کمتر به آن توجه شده است.
براساس دادههای حاصل از تصاویر ماهوارهای، طی ده سال گذشته مساحت معادن حاشیه و محاط در جنگلهای شمال کشور از ۲۰۴ هکتار به ۳۲۳ هکتار رسیده است. یعنی طی یک دهه سطح معادن در جنگلهای شمال با ۱۱۹ هکتار افزایش روبهرو بوده است. به این ترتیب سالانه ۹/۱۱ هکتار از جنگلهای شمال را به دلیل توسعه معادن از دست دادهایم. به این رقم باید میزان تخریب ناشی از اجرای بسیاری از طرحهای عمرانی ضروری و غیر ضروری دیگر را هم اضافه کنیم، اما از آنجا که بسته به نوع ماهواره مورد استفاده، لکههای کوچکتر از هزار مترمربع در جنگلهای شمال قابل تشخیص نیست، دقیقاً نمیدانیم هر سال چقدر از سطح این اکوسیستم منحصر بهفرد به دلایل مختلف حذف میشود و جای آن زمینهای لمیزرع، جاده، ویلا، سد و… میروید.
جاده های جنگل خوار
هادی کیادلیری، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات در گفتوگو با ما تعداد معادن در سه استان شمالی کشور را ۵۴۲ واحد اعلام میکند که در سطحی معادل ۳۵۱۸ هکتار قرار گرفتهاند. بخشی از این معادن در مناطق جنگلی واقع شدهاند. به گفته او از این تعداد معدن، ۲۵۹ واحد فعال، ۲۶۹ واحد غیر فعال و ۱۴ واحد متروکه است. آنطور که او میگوید در شمال کشور از سال ۹۰ تا ۹۳، ۲۶۰ مورد موافقت اصولی برای طرحهای عمرانی صادر شده است که این طرحها در سطحی معادل ۵۸۵ هکتار اجرا خواهد شد. به گفته کیادلیری، جادههای جنگلی شمال کشور با وسعت ۸۰۰۰ کیلومتر، از استانداردهای جادههای جنگلی تبعیت نمیکنند و میزان آنها دو برابر سطح استاندارد است. این جادهها به محلی برای عبور خوشنشینها و دهات بالادست تبدیل شدهاند. بنابراین جادههایی که قرار بود مایه حفاظت جنگل باشند، به عامل تخریب این اکوسیستم تبدیل شدهاند.
lتخریب جنگل با برداشت معادن یکی از دغدغههای اصلی فعالان محیطزیست است. معادن به ظاهر زمینه حذف پوشش گیاهی را فراهم میکنند، اما معدنکاوی تبعات دیگری هم برای جنگل دارد. آنطور که کامران پورمقدم، رئیس شورایعالی جنگل به ما میگوید: تاثیر معدن بر اکوسیستم، بر حسب نوع معادن متفاوت است.
او عنوان میکند: در جنگل انواع معادن شن و ماسه، زغالسنگ، آهک و سیمان وجود دارد. مسلماً معدنی مثل معدن گچ یا معادن تامینکننده مواد اولیه سیمان و آهک به خاطر نوع گرد و غباری که ایجاد میکنند، بیشترین تاثیر را بر اکوسیستم جنگل دارند. این معادن عموماً در نزدیکی جنگل هستند و بعضاً در گذشته، در برخی مناطق داخل زون جنگلی هم مجوز بهرهبرداری برای چنین معادنی صادر شده است.
به گفته رئیس شورایعالی جنگل، معاونت حفاظت و امور اراضی سازمان جنگلها طی تفاهمنامهای که در یک یا دو سال اخیر با وزارت صنعت، معدن و تجارت داشته، قرار است براساس نقشه تولید شده در دفتر مهندسی و مطالعات سازمان جنگلها، مانع صدور مجوز برای معادن محدوده عرصههای جنگلی شود. او ادامه میدهد: این تفاهمنامه فعلاً عملیاتی نشده است، اما باید پیگیری لازم برای ایجاد زمینههای اجرایی شدن آن انجام شود.
پورمقدم با اشاره به تصویب طرح تنفس، میگوید: استراحت جنگل صرفاً به توقف بهرهبرداری چوب محدود نمیشود و باید هر عامل تخریبی که رویشگاههای جنگلی را تحت تاثیر قرار میدهد، از جمله فعالیتهای معدنکاوی ناپایدار، کنترل و محدود شود.
او تاکید میکند: با توجه به اطلاعاتی که در اختیار وزارت صمت قرار گرفته است، سازمان جنگلها تلاش میکند جلوی استعلامهایی که برای استخراج معدن در محدوده مناطق جنگلی (با تکیه بر جنگلهای شمال) میآید، گرفته شود.
تشدید آسیبپذیری در محدوده معادن
گرچه بتازگی تفاهمنامهای برای کنترل صدور مجوز اکتشاف معدن در جنگلهای شمال به امضا رسیده، اما فعالیتهای معدنکاوی در دل جنگل همچنان ادامه دارد. استخراج معادن منشأ تولید گرد و غبار محلی است. گرد و غبار حاصل از این فعالیت را نمیتوان مشابه کارخانهها با استفاده از فیلترها کنترل کرد و این آلودگی تا کیلومترها دورتر از محل انجام عملیات برداشت، جنگل را تحت تاثیر قرار میدهد. به گفته هادی کیادلیری، گرد و غبار ناشی از فعالیتهای معدنکاوی اثراتی مشابه گرد و غبارهای زاگرس دارد. این غبارها روی برگهای درختان مینشیند و به خفگی و از بین بردن گیاهان منجر میشود. او درباره دیگر تبعات ناشی از فعالیتهای معدنکاوی در جنگلهای شمال میگوید: وقتی تاج پوشش جنگل به دلیل فعالیت معدنکاوی یا هر فعالیت توسعهای دیگری باز میشود، میزان نور، رطوبت و دما در مناطق تغییر میکند و در نتیجه تنوع زیستی گونهها نیز تحت تاثیرقرار میگیرد.
عضو هیات علمی واحد علوم و تحقیقات بیان میکند: وقتی روستاییان در تاج پوشش جنگل دخالت کرده و آن را دستکاری میکنند (یعنی برگ و شاخه درختان را قطع میکنند)، شدت نور و گرما در جنگل افزایش یافته و محیط را مستعد بروز آفت میکند. به همین دلیل بیشتر طغیان آفات در حاشیه جادههای جنگلی، روستاها و حاشیه مناطق گردشگری رخ میدهد.
به گفته او درختان حاشیه جنگل به دلیل شرایط نامساعد محیطی اکثراً ضعیف شدهاند. در بسیاری از کشورهای توسعه یافته برای اینکه جلوی اثرات مخرب جادههای جنگلی گرفته شود، این جادهها طوری طراحی میشود که تاج پوشش درختان جنگلی بسته بماند. در واقع آنها با ساخت جاده جنگل را باز نکرده و در آن شکاف ایجاد نمیکنند، زیرا با ایجاد این حفره در جنگل، کل حیات وحش منطقه تحت تاثیر قرار میگیرد و در واقع یک سیستم به هم پیوسته، گسسته میشود. با توجه به خطراتی که جنگلهای شمال را تهدید میکند باید توسعه پایدار در اولویت برنامه مسؤولان قرار گیرد تا برنامه هایی مانند توسعه معادن به محیطزیست شکننده کشور، آسیب بیشتری وارد نکند.
معادن سیمان و آهک مخربتر از بقیه
تخریب جنگل با برداشت معادن یکی از دغدغههای اصلی فعالان محیطزیست است. معادن به ظاهر زمینه حذف پوشش گیاهی را فراهم میکنند، اما معدنکاوی تبعات دیگری هم برای جنگل دارد. آنطور که کامران پورمقدم، رئیس شورایعالی جنگل به ما میگوید: تاثیر معدن بر اکوسیستم، بر حسب نوع معادن متفاوت است.
او عنوان میکند: در جنگل انواع معادن شن و ماسه، زغالسنگ، آهک و سیمان وجود دارد. مسلماً معدنی مثل معدن گچ یا معادن تامینکننده مواد اولیه سیمان و آهک به خاطر نوع گرد و غباری که ایجاد میکنند، بیشترین تاثیر را بر اکوسیستم جنگل دارند. این معادن عموماً در نزدیکی جنگل هستند و بعضاً در گذشته، در برخی مناطق داخل زون جنگلی هم مجوز بهرهبرداری برای چنین معادنی صادر شده است.
به گفته رئیس شورایعالی جنگل، معاونت حفاظت و امور اراضی سازمان جنگلها طی تفاهمنامهای که در یک یا دو سال اخیر با وزارت صنعت، معدن و تجارت داشته، قرار است براساس نقشه تولید شده در دفتر مهندسی و مطالعات سازمان جنگلها، مانع صدور مجوز برای معادن محدوده عرصههای جنگلی شود. او ادامه میدهد: این تفاهمنامه فعلاً عملیاتی نشده است، اما باید پیگیری لازم برای ایجاد زمینههای اجرایی شدن آن انجام شود.
پورمقدم با اشاره به تصویب طرح تنفس، میگوید: استراحت جنگل صرفاً به توقف بهرهبرداری چوب محدود نمیشود و باید هر عامل تخریبی که رویشگاههای جنگلی را تحت تاثیر قرار میدهد، از جمله فعالیتهای معدنکاوی ناپایدار، کنترل و محدود شود.
او تاکید میکند: با توجه به اطلاعاتی که در اختیار وزارت صمت قرار گرفته است، سازمان جنگلها تلاش میکند جلوی استعلامهایی که برای استخراج معدن در محدوده مناطق جنگلی (با تکیه بر جنگلهای شمال) میآید، گرفته شود.
تشدید آسیبپذیری در محدوده معادن
گرچه بتازگی تفاهمنامهای برای کنترل صدور مجوز اکتشاف معدن در جنگلهای شمال به امضا رسیده، اما فعالیتهای معدنکاوی در دل جنگل همچنان ادامه دارد. استخراج معادن منشأ تولید گرد و غبار محلی است. گرد و غبار حاصل از این فعالیت را نمیتوان مشابه کارخانهها با استفاده از فیلترها کنترل کرد و این آلودگی تا کیلومترها دورتر از محل انجام عملیات برداشت، جنگل را تحت تاثیر قرار میدهد. به گفته هادی کیادلیری، گرد و غبار ناشی از فعالیتهای معدنکاوی اثراتی مشابه گرد و غبارهای زاگرس دارد. این غبارها روی برگهای درختان مینشیند و به خفگی و از بین بردن گیاهان منجر میشود. او درباره دیگر تبعات ناشی از فعالیتهای معدنکاوی در جنگلهای شمال میگوید: وقتی تاج پوشش جنگل به دلیل فعالیت معدنکاوی یا هر فعالیت توسعهای دیگری باز میشود، میزان نور، رطوبت و دما در مناطق تغییر میکند و در نتیجه تنوع زیستی گونهها نیز تحت تاثیرقرار میگیرد.
عضو هیات علمی واحد علوم و تحقیقات بیان میکند: وقتی روستاییان در تاج پوشش جنگل دخالت کرده و آن را دستکاری میکنند (یعنی برگ و شاخه درختان را قطع میکنند)، شدت نور و گرما در جنگل افزایش یافته و محیط را مستعد بروز آفت میکند. به همین دلیل بیشتر طغیان آفات در حاشیه جادههای جنگلی، روستاها و حاشیه مناطق گردشگری رخ میدهد.
به گفته او درختان حاشیه جنگل به دلیل شرایط نامساعد محیطی اکثراً ضعیف شدهاند. در بسیاری از کشورهای توسعه یافته برای اینکه جلوی اثرات مخرب جادههای جنگلی گرفته شود، این جادهها طوری طراحی میشود که تاج پوشش درختان جنگلی بسته بماند. در واقع آنها با ساخت جاده جنگل را باز نکرده و در آن شکاف ایجاد نمیکنند، زیرا با ایجاد این حفره در جنگل، کل حیات وحش منطقه تحت تاثیر قرار میگیرد و در واقع یک سیستم به هم پیوسته، گسسته میشود. با توجه به خطراتی که جنگلهای شمال را تهدید میکند باید توسعه پایدار در اولویت برنامه مسؤولان قرار گیرد تا برنامه هایی مانند توسعه معادن به محیطزیست شکننده کشور، آسیب بیشتری وارد نکند.
تبدیل دستکم ۱۰۶ هکتار جنگل به زبالهدانی
براساس آمارها در شمال کشور حدود ۴۲ واحد بزرگ انباشت زباله به وسعت ۳۰۰ هکتار وجود دارد. از این تعداد، ۲۸ مرکز در داخل جنگل، ۱۱ مرکز در مناطق تالابی و سه مرکز در مراتع قرار دارد. در رصدهای ماهوارهای، فقط ۲۰ نقطه از مراکز دپوی زباله در جنگل قابل شناسایی است که وسعت آن حدود ۱۰۶ هکتار برآورد میشود، یعنی براحتی در شمال ایران، ۱۰۶ هکتار از جنگلهای خود را به زبالهدانی تبدیل کردهایم در حالی که میتوانستیم با برنامهریزی درست و اجرای طرح تفکیک زباله از مبدا، همین طور بازیافت زباله، سطح مراکز انباشت زباله را کاهش دهیم. انباشت زباله در جنگل سبب میشود عرصههای وسیعی از خاک در اثر آلایندههای موجود در زبالهها توان رویش خود را از دست بدهد. همچنین تولید گاز متان در مراکز دپوی زباله، زمینه بروز حریق در جنگل را افزایش خواهد داد. انباشت زباله در جنگل، سفرههای آب زیرزمینی و چشمهها را نیز آلوده میکند که این امر عواقب وخیمی بر جا خواهد گذاشت. ترکیبات نیترات و نیتریت از مهمترین آلایندههایی است که در اثر نفوذ شیرابه زبالهها، سفرههای آب زیرزمینی و رودخانهها را آلوده میکند؛ تجمع فلزات سنگین همچون کادمیم، روی، مس و سرب در آبهای زیرزمینی و چشمهها نیز از دیگر اثرات زیانبار شیرابه زبالههاست.
لیلا مرگن