دایههای بیحامی طبیعت به فراموشی سپرده شدهاند و هرازگاه که حادثهای رخ میدهد آنها اندکی از حاشیه به متن نزدیک میشوند. در واقع مظلومیت محیطبانان زمانی به چشم میآید که شهید یا جانباز شدنشان خبرساز شده باشد.
به اعتقاد کارشناسان، مسائل و مشکلات محیطبانان حل و فصل نمیشود، چراکه هنوز جامعه آنها را به عنوان نگهبانان طبیعت نمیشناسند. به همین دلیل نیازهای محیطبانان بدرستی تامین نمیشود و آنها همواره هنگام انجام ماموریت دچار حادثه میشوند.
شلیک به رویای محیطبان
اگر پای درددل محیطبانان نشسته باشید، میدانید این که شکارچی غیرمجاز زودتر از محیطبان ساختمان دادگاه را ترک کند، چه حالی دارد و این که نتیجه تلاش آنها نادیده گرفته شود، چه غمی دارد. خیلی از محیطبانان گله دارند که برخی قضات به شکارچیان غیرمجاز بیش از حد ترحم میکنند.
این روزها که خبر شهادت سه محیطبان در کشور، سر و صدای زیادی به راه انداخته، شاید به همین خاطر است که به محیطبانان سفارش شده بدون هماهنگی با مدیران ارشد خود با خبرنگاران حرف نزنند. برای همین محیطبانان ترجیح میدهند نامی از آنها برده نشود تا به این شکل مشکل تازهای به مشکلاتشان اضافه نشود.
یکی از آنها که در منطقهای حفاظت شده در جنوب کشور فعالیت میکند، میگوید تا به حال چندین بار پیش آمده که شکارچی غیرمجازی را به دادگاه برده، اما متهم خیلی زودتر از او از دادگاه خارج شده است. او میافزاید: برخی قاضیها نسبت به مسائل زیستمحیطی بیتوجه هستند. به همین دلیل، کشتن تعداد زیادی ماهی با سم یا مولد برق، دلیل مناسب در نظر گرفتن مجازات حبس برای مجرم نیست.
آن طور که این محیطبان توضیح میدهد، در چنین مواقعی برخی قاضیها فقط از متهم میخواهند شخصی را که فیش حقوقی دارد، به عنوان ضامن معرفی کند. به همین خاطر شکارچیان غیر مجاز از عملکرد اشتباه خود درس نمیگیرند.
کارشناسان معتقدند، چنین رفتارهایی سبب مرگ انگیزه در محیطبانان نیز میشود، زیرا آنها وقتی ببینند با متخلفان بدرستی برخورد نمیشود، انگیزهشان را از دست میدهند.
افزون براین باید یادآور شد این گونه برخورد با شکارچیان غیرمجاز سبب میشود جایگاه و شان محیطبانان نیز لطمه ببیند. طبیعی است در چنین شرایطی، شکارچی غیرمجاز ترسی از درگیری با محیطبانان نداشته باشد.
محیطبان و فقر امکانات
محیطبانان از سوی شکارچیان غیرمجاز، آن طور که باید جدی گرفته نمیشوند، چون تجهیزات و امکانات ضعیف آنها گواهی است بر این که مسئولان نیز آنها را جدی نمیگیرند. برای نمونه بسیاری از محیطبانان حتی به دوربینهای چشمی مناسب دسترسی ندارند. درباره کیفیت خودرو، تجهیزات دفاع شخصی و جیره غذایی نیز شرایط بغرنجتر است.
محیطبان یکی از مناطق حفاظت شده غرب کشور در این باره میگوید: جیره غذایی دو محیطبان برای دو هفته شامل دو کیلوگرم برنج، یک کنسرو لوبیا، چهار بسته نان، شش عدد کنسرو ماهی و یک قوطی مربا و مقداری روغن است.
این در حالی است که محیطبانان باید مسافتهای زیادی را پیاده پشت سر بگذارند و از مناطق صعبالعبور عبور کنند، اما با چنین جیره غذایی نمیتوان برای چند روز دوام آورد. به همین خاطر برخی محیطبانان ناچار میشوند از جیبشان برای خرید مایحتاج هنگام ماموریت هزینه کنند.
یکی از محیطبان در این باره میگوید: خیلی از همکارانم به خاطر این که به خانوادهشان کمک بیشتری کنند، ترجیح میدهند با همین جیره اندک بسازند و بسوزند. به همین دلیل، آنها دچار مشکلات جسمی بیشتری
میشوند.
آن طور که او توضیح میدهد، به دلیل کمبود تجهیزاتی مانند خودرو و موتورسیکلت محیطبانان بدرستی نمیتوانند در مناطق حفاظت شده گشت بزنند، چراکه آنها باید در مصرف سوخت نیز صرفهجویی کنند.
جمعیت محدود محیطبانان
مساله دیگری که محیطبانان کشور را آسیبپذیر کرده، تعداد اندک آنهاست، زیرا برای پوشش 17 میلیون هکتار از اراضی کشور، فقط 2700 محیطبان وجود دارد. این در حالی است که میانگین سن خدمتی محیطبانان نیز بیشتر از 17 سال برآورد میشود. بنابراین واضح است برای حفظ محیط زیست باید تحولی اساسی در یگان حفاظت محیط زیست کشور رقم بخورد، چراکه به گفته فرمانده این یگان، دستکم برای ایجاد شرایط مناسب به 5000 محیطبان جدید نیاز است.
هوشنگ ضیایی، کارشناس محیط زیست نیز درباره شرایطی که سبب آسیبپذیر بودن محیطبانان شده، میگوید: در کشورمان فرهنگسازی مناسبی در این باره نشده یعنی بسیاری نمیدانند محیطبانان نیز مانند ماموران پلیس مامور شدهاند تا از داراییهای این مرز و بوم حفاظت کنند.
ضیایی گله میکند این ناآگاهی در برخی مسئولان نیز وجود دارد. به خاطر همین مشکلات محیطبانان حل نشده باقی مانده است.
برخی کارشناسان اعتقاد دارند، بتازگی برای آموزش محیطبانان تلاش مناسبی صورت گرفته چراکه آنها برای حضور در دورههای آموزشی به خارج از کشور نیز اعزام شدهاند.
اما نبود اعتبار مناسب برای این دورههای آموزشی و فشرده برگزار شدن آنها از عواملی است که کیفیت برنامههای آموزشی را کاهش داده است.
آن طور که ضیایی میگوید، این برنامههای آموزشی باید از کیفیت و کمیت بیشتری برخوردار شوند تا به این شکل، دستکم ضعفهای آموزشی سبب گرفتار شدن آنها نشود.
برای نمونه اگر محیطبانان قوانین بهکارگیری سلاح را بدانند و مرتب در کلاسهایی مانند تیراندازی شرکت کنند، هنگام رویارویی با شکارچیان غیرمجاز قادر خواهند بود با هزینه کمتری ماموریت خود را به پایان برسانند.
بازار گرم سلاح شکاری
شلیک مستقیم سهم محیطبانان است چراکه تعداد زیادی سلاح شکاری در کشور و در اختیار افرادی وجود دارد که اطلاع مناسبی درباره نحوه استفاده از آن ندارند.هوشنگ ضیایی، تعداد سلاحها را حدود یک میلیون قبضه برآورد میکند و میگوید، برای کنترل این حجم سلاح باید راهکار مناسبی در پیش گرفت، زیرا خیلیها هنوز فکر میکنند، چون سلاح خریدهاند، میتوانند در مناطق حفاظت شده به شکار بپردازند.
این در حالی است که به گفته حمیدرضا خیلدار، فرمانده یگان حفاظت سازمان حفاظت محیطزیست بیش از 80 درصد تخلفات صید و شکار در کشور با سلاحهای مجاز انجام میشود. بررسی آمارها نیز این مساله را تایید میکند. برای نمونه سال 90، حدود 82 درصد، سال 91 حدود 89 درصد، سال 92 حدود 85 درصد و سال 93 نیز حدود 84 درصد تخلفات حوزه صید و شکار با سلاح مجاز انجام شده است.
بنابراین برای حمایت از محیطبانان و کاهش تخلفات صید و شکار، مسئولان باید ساماندهی سلاحهای شکاری را در اولویت برنامههای خود قرار دهند تا به این شکل، دستکم افراد با خرید سلاح شکاری تصور نکنند مجوز شکار گرفتهاند. در واقع خیلدار پیشنهاد میکند مجوز حمل سلاح شکاری به مجوز نگهداری از سلاح شکاری در منزل تغییر کند تا افراد فقط زمانی بتوانند سلاحشان را از خانه خارج کنند که از سازمان حفاظت محیط زیست مجوز شکار گرفته باشند.
باید یادآور شد برخی کارشناسان نیز معتقدند مدیران محیط زیست کشور مسائل اصلی خود را به فراموشی سپردهاند و بیشتر به مسائلی میپردازند که سایر سازمان و نهادها نیز میتوانند آنها را انجام دهند.
ضیایی دراین باره توضیح میدهد: وظیفه اصلی سازمان حفاظت محیط زیست حفظ طبیعت است، اما این روزها مدیران بیشتر دغدغه آلودگی هوا و ریزگردها را دارند. این در حالی است که شهرداریها میتوانند بحث آلودگی هوا را مدیریت کنند و مساله ریزگردها نیز از سوی سازمان جنگلها و منابع طبیعی دنبال شود.
با توجه به اظهارنظر کارشناسان میتوان گفت، مسائل عمدهای که سبب آسیبپذیر شدن محیطبانان شده ضعف در برنامههای آموزشی، نامناسب بودن امکانات و تجهیزات، تناسب نداشتن تعداد محیطبانان با اراضی حفاظت شده کشور و پایین بودن دستمزد آنهاست به همین دلیل باید از مسئولان خواست پرداختن به این مسائل را در اولویت برنامههای خود قرار دهند. افزون براین باید از مدیران سازمان حفاظت محیط زیست خواست برای بالا بردن روحیه محیطبانان و آگاه شدن از نیازهای آنها به محل خدمت آنها بروند و از نزدیک با دغدغههای آنها آشنا شوند.
مهدی آیینی