آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : محيط زيست (برگ 3)

بایگانی/آرشیو برچسب ها : محيط زيست

اشتراک به خبردهی

حقوق حيوان زير پاي انسان

سگی که هدف تیر و کمان قرار گرفت، گربه‌ای که به دار آویخته شد، سگ‌هایی که با تزریق سم و به شکلی دردناک جان دادند، گربه‌هایی که دم‌هایشان بریده یا چشم‌هایشان کور شد، الاغی که با ضربات پتک کشته شد، موش‌هایی که به آتش کشیده شدند، فقط نمونه‌ای از حیوان‌آزاری‌هایی هستند که انتشار تصاویرشان در فضای مجازی خبرساز شده و خیلی‌ها را وادار به واکنش کرده تا از مسئولان بخواهند برای حمایت از حقوق حیوانات بی‌صاحب نیز مانند حیات وحش قانون و مقررات در نظر بگیرند. به مناسبت روز مبارزه با خشونت علیه حیوانات، مسائلی را که در جامعه به گسترش حیوان‌آزاری دامن می‌زند با کارشناسان در میان گذاشتیم.
حیوان‌آزاری در فضای مجازی و حقیقی

دنیای حقیقی و مجازی این روزها برای حیوانات امن نیست، چراکه قانونی برای حمایت از جانوارانی مانند سگ و گربه وجود ندارد، به همین علت حیوان آزارها حاشیه امنی پیدا کرده‌اند و با اذیت و آزار حیوانات سعی در قدرت‌نمایی دارند. برای نمونه اوایل خرداد گذشته ماجرای دستگیری دو پسر جوان رسانه‌ای شد که با مثله کردن حیواناتی مانند گرگ و روباه و انتشار تصاویر آن در فضای مجازی سعی در مطرح کردن خود داشتند.

از این دست خبرها بسیار است و به نظر می‌رسد آنچه سبب شده فضای مجازی به حیوان‌آزاری‌ها دامن بزند، نبود نظارت براین فضا و بموقع پیگیری نکردن چنین حوادثی است، چراکه تا وقتی عموم مردم نسبت به این اتفاقات اعتراض نکنند نمی‌توان به دستگیر شدن متهمان امیدوار بود.

این بی‌توجهی باعث شده به شکل‌های مختلف حقوق حیوانات در فضای مجازی پایمال شود. برای نمونه سایت‌های زیادی وجود دارد که در آن گونه‌های جانوری را به شکل غیر‌قانونی خرید و فروش می‌کنند. افزون براین در شبکه‌های اجتماعی مانند تلگرام نیز کانال‌های زیادی ایجاد شده که به خرید و فروش گونه‌های جانوری اختصاص دارد یا کم نیستند کانال‌هایی که به جنگ حیوانات و شرط‌بندی بر سر آنها می‌پردازند. برخی کارشناسان معتقدند این آشفته بازار به دلیل نبود قانون مشخص در دفاع از حقوق حیواناتی مانند سگ و گربه است، چراکه به گفته آنها برای حفظ حیات‌وحش قانون وجود دارد، اما این قانون گونه‌هایی مانند سگ و گربه را پوشش نمی‌دهد. محمدحسین بازگیر، رئیس اداره حفاظت محیط‌زیست شهر تهران نیز چنین نظری دارد. به گفته او رسیدگی به حیات وحش به عهده سازمان حفاظت محیط‌زیست است و پرداختن به مسائل حیوانات اهلی که در گروه دام طبقه‌بندی می‌شود نیز به عهده جهاد کشاورزی است.

علاوه بر این، آن‌طور که بازگیر می‌گوید رسیدگی به شرایط جاندارانی مانند سگ و گربه نیز که جزو دام‌ها نیستند به عهده شهرداری‌هاست. این درحالی است که به نظر بسیاری از کارشناسان چنین تقسیم‌بندی‌ای را باید یکی از دلایل پایمال شدن گونه‌های جانوری دانست، زیرا پرداختن به حقوق برخی از آنها به فراموشی سپرده شده و در بسیاری از مواقع به قول معروف سازمان‌های مسئول توپ را به زمین یکدیگر می‌اندازند.

نام و نان از حقوق حیوانات

این روزها بسیاری ادعا می‌کنند طرفدار حقوق حیوانات هستند و در هر جمع و محفلی خود را به عنوان یکی از طرفداران پر و پا قرص حقوق حیوانات مطرح می‌کنند، درحالی که فعالیت بیشتر آنها از ریختن آشغال مرغ برای گربه‌ها فراتر نمی‌رود. باید یاد آور شددر کشورمان خیلی‌ها چنین ادعا‌هایی را فقط برای رسیدن به شهرت یا کسب درآمد انجام می‌دهند. جالب اینجاست میان این گروه افراد مختلفی وجود دارد از مردم عادی بگیرید تا بازیگر و ورزشکار.

شخصی که به معنای واقعی طرفدار حقوق حیوانات است حتی به خودش اجازه نمی‌دهد با گونه‌های جانوری عکس یادگاری بگیرد یا در خانه‌اش از گونه‌های جانوری در قفس نگهداری کند، اما کم نیستند افرادی که سنگ حقوق حیوانات را به سینه می‌زنند، اما ابایی از پایمال کردن حقوق حیوانات ندارند. افزون بر این می‌توان از گسترش بی‌برنامه مراکز نگهداری از سگ و گربه‌های بی‌صاحب نام برد، مراکزی که حداقل‌ها را برای نگهداری از این گونه‌ها رعایت نمی‌کنند، اما همیشه به دنبال جمع‌آوری کمک‌های مردمی از داخل و خارج کشور هستند.

مدیر‌عامل کانون دید‌بان حقوق حیوانات دراین باره می‌گوید: برخی از این پناهگاه‌ها درآمد‌های میلیاردی دارند،اما به شکل علمی با این مساله برخورد نمی‌کنند. او به فعالیت برخی پناهگاه‌های نگهداری از گونه‌های جانوری مانند سگ و گربه‌های بی‌صاحب اشاره می‌کند و می‌گوید برخی از این مراکز درآمدهای میلیاردی دارند، درحالی که چنین روش‌هایی در کشورهای موفق منسوخ شده یعنی عقیم‌سازی و نگهداری گونه‌های جانوری سالم در پناهگاه‌ها کاری بی‌نتیجه است.

به گفته امینی، طرفدار واقعی حقوق حیوانات هیچ‌وقت راضی نمی‌شود حقوق اولیه حیوانات مانند آزادی یا تولید مثل را پایمال کند. کارشناسان معتقدند برای کنترل جمعیت گونه‌های جانوری باید مطالعه و تحقیق کرد،زیرا بدون بررسی نمی‌توان ادعا کرد تعداد گونه جانوری در یک منطقه بیش از حد شده و بعد برای عقیم شدن تمامی آنها نسخه پیچید. آن‌طور که آنها می‌گویند برای نمونه باید در یک منطقه جمعیت سگ‌های بدون صاحب نر و ماده و سن آنها بدرستی مشخص شود و پس ازاین مرحله با توجه به شرایط، برای عقیم کردن چند سگ ماده تصمیم گرفت.

این درحالی است که عقیم سازی‌های صورت گرفته در بیشتر پناهگاه‌های نگهداری از حیوانات نیز در کشورمان بدرستی انجام نمی‌شود. به همین دلیل حیوانات دچار بیماری و عفونت می‌شوند.

به گفته کارشناسان اگر عقیم‌سازی با برنامه و مطالعه صورت نگیرد در بلند‌مدت انقراض گونه‌های جانوری را به دنبال خواهد داشت. لازم به یاد آوری است پناهگاه‌های گونه‌های جانوری باید محلی باشد برای نگهداری از جانوران آسیب دیده، اما به نظر می‌رسد در کشورمان این پناهگاه‌ها به محلی برای درآمدزایی بدل شده‌اند و برخی افراد با نگهداری نامناسب از گونه‌های جانوری سعی در فریب مردم و کسب درآمد دارند.

زنده‌گیری یا شلیک مستقیم

در کشورمان برنامه‌ها برای جمع‌آوری سگ‌های بی‌صاحب یا عقیم‌سازی گربه‌ها بدرستی انجام نمی‌شود، برای نمونه در بیشتر شهرهای کشور هنوز سگ‌های بی‌صاحب را با سلاح گرم می‌کشند یا سگ‌ها را پس از زنده‌گیری در بیابان‌های حاشیه شهر رها می‌کنند. این درحالی است که وزارت کشور زنده‌گیری گونه‌های جانوری بدون صاحب را به‌عهده شهرداری‌ها گذاشته و براین اساس آنها باید زنده‌گیری این حیوانات را براساس استاندارد‌های مشخص انجام دهند. این درحالی است که در کشورمان تصمیم‌های خودسرانه دراین حوزه خبر‌ساز می‌شود؛ برای نمونه مدتی قبل در فضای مجازی فیلمی منتشر شد که نشان می‌داد عده‌ای با تزریق سم درحال کشتن سگ‌های بی‌صاحب هستند. افزون براین بارها پیش آمده در جریان کشتن سگ‌های بی‌صاحب با اسلحه گرم انسان‌ها نیز زخمی شده‌اند. به همین خاطر می‌توان گفت نظارت‌ها بر زنده‌گیری سگ‌ها بدرستی صورت نمی‌گیرد.

بعلاوه بسیاری از پیمانکارانی که با شهرداری‌ها در این خصوص همکاری می‌کنند برای کسب درآمد بیشتر اطلاعات نادرست منتشر کرده یا پیش آمده که خود پیمانکار با پخش سگ‌های بی‌صاحب در مناطق مسکونی و جمع آوری آنها برای کسب پول بیشتر تلاش کرده است. این درحالی است که برخی پیمانکاران سگ‌های بی‌صاحب را پس از جمع‌آوری در حاشیه شهرها رها و به این شکل زمینه را برای تقابل حیات‌وحش و سگ‌ها فراهم می‌کنند. نباید فراموش کرد با خارج کردن سگ‌ها از یک محدوده، سگ‌های بی‌صاحب دیگر قلمرو آنها را تصاحب می‌کنند. به همین دلیل بهترین کار کنترل جمعیت سگ‌ها و واکسینه کردن آنها از طریق روش‌های علمی است.

لایحه‌ای که در اولویت نیست

مدتی پیش که ماجرای حیوان‌آزاری‌ها بالا گرفت سازمان حفاظت محیط‌زیست ادعا کرد لایحه‌ای آماده کرده که اگر به قانون تبدیل شود حقوق حیواناتی مانند سگ و گربه نیز به رسمیت شناخته می‌شود. اما به نظر می‌رسد آماده شدن این لایحه در اولویت مسئولان قرار ندارد، چراکه هنوز به دست نمایندگان مجلس نرسیده است. سارا امینی، مدیر‌عامل کانون دید‌بان حقوق حیوانات دراین باره می‌گوید:این لایحه از سوی هیات دولت به سازمان حفاظت محیط‌زیست برگردانده شده تا مورد بازنگری قرار گیرد.

برخی دیگر از کارشناسان نیز معتقدند سازمان حفاظت محیط‌زیست با مطرح کردن چنین لایحه‌ای قصد داشته از آب گل آلود ماهی بگیرد، زیرا پرداختن به حقوق حیات وحش که وظیفه اصلی این سازمان است نیز از سوی مسئولان آن جدی گرفته نمی‌شود، این افراد شرایط نامناسب حیات‌وحش و گونه‌های در معرض خطر انقراض را مثال می‌زنند.

جاوید آل‌داوود، رئیس انجمن حمایت از حقوق حیوانات دراین باره می‌گوید این که عده‌ای پشت درهای بسته بخواهند درباره حقوق حیوانات تصمیم‌گیری کنند به نظر می‌رسد اقدامی است نمایشی، چراکه حیات وحش نیز شرایط مناسبی ندارد.

آن‌طور که او یادآور می‌شود انجمن حمایت از حقوق حیوانات برای قانونی شدن دفاع از حقوق حیوانات بارها تلاش کرده برای نمونه این انجمن 48 ماده واحده را درخصوص حمایت از حقوق حیوانات به مجلس ششم برد، اما مورد توجه نمایندگان قرار نگرفت و آنها ادعا کردند مسائل مهم‌تری برای رسیدگی وجود دارد.

زمین برای همه جانداران

احترام به حقوق حیوانات به نوعی بیانگر سلامت هر جامعه است، چراکه از نحوه برخورد انسان‌ها با حیوانات می‌توان به این مهم رسید که انسان‌ها از لحاظ سلامت جسمی و روانی در چه شرایطی قرار دارند. مرور پرونده‌های حوادث نیز گواهی است بر این که افرادی که سابقه حیوان‌آزاری دارند می‌توانند به انسان‌ها نیز آسیب بزنند (پرونده بیجه) چراکه اگر انسان‌ها از بیماری روانی رنج نبرند محال است برای آزار گونه‌های جانوری اقدام کنند یعنی به عمد گربه‌ای را با خودرو زیر بگیرند یا سگی را کتک بزنند . به همین علت امروزه کشور‌های موفق از بیودموکراسی نام می‌برند و آنها که به آن اعتقاد دارند، می‌گویند براساس بیودموکراسی جامعه‌ای را باید توسعه‌یافته دانست که در آن حیات تمامی موجودات زنده به رسمیت شناخته شود یعنی برای انسان، حیوان و گیاه حرمت قائل شد‌. بنابراین جامعه‌ای موفق است که بقایش را در از بین رفتن گونه‌های جانوری و گیاهی نداند یعنی به بهانه توسعه، شرایطی فراهم نیاورد که در آن جنگل و گونه‌های جانوری از میان بروند. این درحالی است که در کشورمان برخی مسئولان کمتر توجهی به این مهم نمی‌کنند. به همین دلیل به خاطر ساخت سد، جنگل‌های کهنسال کشور را نابود می‌کنند یا با ساخت جاده و معدن سبب از بین رفتن زیستگاه گونه‌های جانوری و انقراض آنها می‌شوند.

یادآور مرگ دردناک خرس

امروز برای طرفداران حقوق حیوانات یادآور روز دردناکی است که در آن دو توله خرس و مادرشان به بدترین شکل ممکن در سمیرم سلاخی شدند. این حادثه تلخ بهار سال 90 اتفاق افتاد و در شهریور همان سال رسانه‌ای شد . به همین علت بیستم شهریور روز مبارزه با خشونت علیه حیوانات نام گرفت تا یادآور این مساله باشد که انسان احترام به حقوق حیوانات را به فراموشی سپرده است. روز جهانی حقوق حیوانات نیز هر سال دهم دسامبر برگزار می‌شود. تاریخچه روز جهانی حقوق حیوانات نیز به سال 1998 بر‌می‌گردد. در این روز حامیان حقوق حیوانات جشنواره‌های ویژه‌ای برگزار می‌کنند تا توجه مردم را نسبت به رعایت حقوق حیوانات جلب کنند.

جای خالی قانون

هستند افرادی که به خود اجازه می‌دهند حیوانات بی‌صاحب را مورد آزار و اذیت قرار دهند، چون خیالشان آسوده است که مورد بازخواست قرار نمی‌گیرند. اما مدتی است با تکاپوی شهروندان این خیال آسوده کمی آشفته شده، چراکه اعتراض‌های شهروندان نسبت به پرونده‌های حیوان‌آزاری سبب می‌شود قوه قضاییه و پلیس پیگیر ماجرا شوند.

اما کارشناسان معتقدند اگر قوانین در حوزه حمایت از حیوانات بازنگری شود می‌توان امیدوار بود پرونده‌های حیوان‌آزاری کاهش قابل توجهی پیدا کند، چراکه سازمان حفاظت محیط‌زیست پیگیر حفظ حیات‌وحش کشور است و در این خصوص قوانین مناسبی را در نظر گرفته و اجرا می‌کند، اما در حمایت از حیواناتی مانند گربه و سگ نمی‌توان قانون مناسبی یافت. به همین علت کارشناسان تاکید دارند قانونی که حدود 46 سال پیش تصویب شد باید مورد بازنگری قرار گیرد، زیرا براساس این قانون افرادی که مرغ‌ها را وارونه نگه دارند دو ریال جریمه می‌شوند درواقع کارشناسان معتقدند بازنگری در قانون در حوزه حمایت از حیوانات باید مورد توجه نمایندگان مجلس قرار گیرد.

قاضی کرامت بلاغی درباره خلأهای قانونی می‌گوید: چنین عواملی سبب می‌شود نتوان با متهمان پرونده‌های حیوان‌آزاری مقابله کرد، چراکه قضات ناچار می‌شوند در پرونده‌های حیوان‌آزاری مجرمان را به دلیل انجام فعل حرام مجازات کنند. در واقع در قوانین کشورمان بصراحت اعلام نشده حیوان‌آزاری جرم است و این مساله به گسترش پرونده‌های حیوان‌آزاری دامن می‌زند.

تلاش همه‌جانبه برای فرهنگسازی

در کشورمان حدود 800 سازمان مردم نهاد در حوزه محیط‌زیست و منابع طبیعی فعال هستند. در این میان 16 درصد از این سازمان‌های مردم نهاد توجه به حقوق حیوانات را به عنوان گرایش اصلی انتخاب کرده‌اند. به همین علت کارشناسان معتقدند سازمان حفاظت محیط‌زیست با همکاری با سازمان‌های مردم نهاد می‌تواند کمبود نیرو و اعتبار خود را جبران کند و برای حفظ گونه‌های جانوری به نتایج بهتری برسد. برای رسیدن به این هدف سازمان حفاظت محیط‌زیست باید همکاری مناسب‌تری با تشکل‌های مردمی داشته باشد و زمینه را برای فعالیت آنها هموار کند.

این درحالی است که سازمان‌های مردم نهاد نیز باید با حضور فعال در مدارس و دانشگاه‌ها شهروندان را به حمایت و رعایت حقوق حیوانات تشویق کنند. افزون بر این باید شرایطی به وجود آورد که در آن نویسندگان، شاعران، فیلمسازان و موسیقیدانان نیز در این حوزه محتوا‌های مناسبی تولید کنند.

قهر مدارس با محیط زیست

635646823685917009 (1)مدرسه‌ها قرار است سبز شوند پای محیط‌بانان به مدارس باز شود معلمان بیشتر از محیط زیست بگویند و دانش‌آموزان مشق محیط زیست کنند این اتفاق خوبی است که مسئولان بارها درباره آن وعده داده‌اند و در سخنرانی‌هایشان از این گفته‌اند که قرار است 33 موضوع محیط زیستی وارد کتاب‌های درسی شود تا به این شکل دانش‌آموزان با محیط زیست آشنا شوند و بسیاری از مشکلات زیست‌محیطی ما که ناشی از ناآگاهی است بر طرف می‌شود.
این اتفاق خوبی است، اما هنوز مقدماتش فراهم نشده چراکه بجز دانش‌آموزان هنوز بسیاری از اولیای مدارس آن طور که باید با محیط زیست و لزوم حفظ آن آشنا نیستند، هنوز بسیاری از آنها اهمیت تولید کم‌زباله را نمی‌دانند بسیاری از آنها هنوز به این باور نرسیده‌اند که کاغذ، زباله نیست؛ به همین خاطر سطل‌های زباله مدارس پر است از کاغذ‌هایی که با سایر زباله‌ها همنشین می‌شود و بازیافت آنها کاری است دشوار.
این درحالی است که این حداقل‌ها بدون کتاب و دفتر نیز باید در مدارس رعایت شود. در چنین شرایطی صحبت از مطرح شدن مسائل زیست‌محیطی در کتاب‌های درسی به نظر کمی دست‌نیافتنی است، چراکه اولیای مدارس هنوز آن طور که باید به مسائل زیست‌محیطی اهمیت نمی‌دهند، که اگر جز این بود، بدیهی‌ترین مسائل زیست‌محیطی در مدارس رعایت می‌شد.
پس باید از مسئولان محیط زیست و آموزش و پرورش خواست به دور از هرگونه شعار برای آموزش‌های زیست‌محیطی به اولیای مدارس نیز وقت بگذارند، زیرا تا زمانی که معلمان دغدغه‌های زیست‌محیطی نداشته باشند نمی‌توان به این مساله امیدوار بود که آموزش‌های زیست‌محیطی آنها تاثیرگذار باشد و مطرح شدن بحث‌های زیست‌محیطی در کتاب‌های درسی گرهی از مشکلات زیست‌محیطی کشور باز کند.

مهدی آیینی

رقص شب‌پره‌ها بر مزار جنگل

آفت شمشاد‌های شمال را می‌بلعد؛ اما هنوز راهکار ویژه‌ای برای کنترل این آفت ارائه نشده است

ارتش شب‌پره‌ها حریف ندارد و آن‌ها هر روز مساحت بیش‌تری از جنگل‌های شمال را تصرف می‌کنند. براساس آخرین خبرها حدود 1900 هکتار از جنگل‌های شمشاد اکنون به این آفت آلوده شده و کارشناسان هشدار می‌دهند اگر برای مقابله با این آفت برنامه‌ای علمی و مناسب اجرا نشود، خسارت سنگینی به منابع طبیعی کشور تحمیل خواهد شد. این درحالی است که از سازمان جنگل‌ها اخبار متناقضی درباره شیوه برخورد با این آفت به گوش می‌رسد؛ اخباری که دوستداران و کارشناسان منابع طبیعی را نگران کرده است.

جنگل کم زخم ندارد؛ یک روز بهره‌برداری بیش از حد کمرش را می‌شکند و روز دیگر طغیان آفات و بی‌توجهی مسئولان گریبانش را می‌گیرد. کارشناسان معتقدند این مسائل حل نشده باقی می‌ماند، چراکه راهکار مناسبی برای کنترل آن‌ها انتخاب نمی‌شود. در تازه‌‌ترین اتفاق نیز آفت شب‌پره شمشادهای شمال مدتی است برای قتل عام جنگل طغیان کرده و این اتفاق هر روز ابعاد تازه‌ای به خود می‌گیرد، چون اظهارات ضد و نقیض برخی مسئولان به آن دامن می‌زند. به این شکل که یک روز بحث سم‌پاشی جنگل مطرح می‌شود و روز دیگر از محلول‌پاشی نام برده می‌شود.
منصوره میر ابوالفتحی، عضو کارگروه حفاظت سازمان جنگل‌ها، درباره آخرین خبرها از طغیان آفت شب‌پره شمشادهای شمال ​ می‌گوید: این آفت به مناطق دیگر نیز منتقل شده و قرار است با استفاده از تله نوری و محلول‌پاشی با آن مقابله شود. او درباره اخبار ضد و نقیضی که درباره نحوه مقابله با آفت شب پره شمشاد‌های شمال منتشر شده و این‌که چرا برخی درباره تصمیم برای سم‌پاشی اظهارنظر کرده‌اند، می‌گوید: کمیته تخصصی دفتر حفاظت و حمایت سازمان جنگل‌ها از صاحب‌نظران بی‌غرض تشیکل شده و تمام نظراتی که در آن مطرح می‌شود، به‌طور کامل از سوی نمایندگان شورای جنگل، سازمان حفظ نباتات و کمیته جنگل بررسی می‌شود. عضو کارگروه حفاظت سازمان جنگل‌ها تصریح می‌کند: تناقض‌های مطرح شده به درد شبکه‌های اجتماعی می‌خورد، چراکه افرادی که چنین ادعاهایی را مطرح می‌کنند، یک بار نیز پایشان به جنگل نرسیده است. ابوالفتحی درباره شیوع شایعات و شکل‌گیری تناقضات تصریح می‌کند: این ماجرا به دلیل اظهارنظر دانشگاهیانی است که فقط تئوری و تز دارند، ولی دقیقاً با داستان‌های جنگل آشنا نیستند. به نظر می‌رسد شایع شدن چنین مسائلی فقط رسیدگی به امور جنگل را به حاشیه می‌برد؛ به همین خاطر باید هشدار داد چنانچه کارشناسان قصد انتقاد یا ارائه راهکار دارند، باید آن را به نحوی مطرح کنند تا به مشکل تازه‌ای برای جنگل‌های کشور بدل نشود.
سم‌پاشی، کاری نشدنی
سم‌پاشی جنگل برای مبارزه با آفت ماجرایی بود که عده‌ای از استادان دانشگاه را وادار به واکنش کرد. به همین خاطر آن‌ها نامه‌ای در این خصوص منتشر کرده و نسبت به عواقب این رویکرد هشدار دادند. دکتر مهرداد مدنی، فوق دکترای تشیخص آفات و بیماری از طریق روش‌های جدید، درباره این‌که سم‌پاشی چقدر می‌تواند برای مهار آفت شب‌پره شمشاد‌های شمال موثر باشد، ​می‌گوید: به خاطر محیط اکولوژیک و بیولوژیک جنگل و مساحت خاص آن نمی‌توان سم‌پاشی را راه‌حل دانست. افزون بر این استفاده از مواد شیمیایی مقرون به‌صرفه و قابل اجرا نیست.
کارشناسان معتقدند سم‌پاشی در جنگل کاری نشدنی است و از همه جوانب رد شده است، چراکه برای ریشه‌کنی آفات در مناطق کوچک نیز آتش زدن ایمن‌تر و موثر‌تر از سم‌پاشی است. این درحالی است که به گفته او استفاده از موادی که اساس و بنیادشان شیمیایی نیست؛ مثل مواد معدنی، آلی یا گیاهی نیز دردسرهای خاص خود را دارد. به همین خاطر دکتر مدنی توصیه می‌کند برای حل این مشکل باید مانند سایر کشورها از راه‌های مناسبی اقدام کرد که پتانسیل آن در کشور وجود دارد. آن طور که او توضیح می‌دهد، برای مهار این آفت ابتدا باید نوع شب‌پره را شناسایی کرد، چراکه شب‌پره‌ها گروه و انواع زیادی دارند. در واقع به این شکل می‌توان از دشمن طبیعی آن‌ها نیز به عنوان راهکار استفاده کرد.
قدم به قدم برای مبارزه 
برای مبارزه با آفت شب‌پره شمشاد‌های شمال باید برنامه‌ریزی مناسبی داشت تا بتوان از بهترین راهکار بهره گرفت. برای کنترل این آفت باید ابتدا قسمت‌های آلوده و بحرانی جنگل مشخص شود. دکتر مدنی یادآور می‌شود: پس از این مرحله باید درباره این مسأله تصمیم‌گیری کرد که آیا قرار است ریشه‌کنی اتفاق بیفتد یا آفت را کنترل کنیم.
او معتقد است به شکل دقیق باید مختصات منطقه آلوده شناسایی و عمق و حدود آن با جی پی اس تعیین شود.
کارشناسان می‌گویند به این شکل می‌توان از ورود و خروج افراد به این منطقه جلوگیری کرد و مانع گسترش آفت در سایر مناطق شد. این درحالی است که مسئولان سازمان جنگل‌ها می‌گویند برای کنترل آفت تصمیم به محلول‌پاشی گرفته‌اند. مدنی در این باره می‌گوید: باید مشخص شود قرار است از چه نوع محلولی استفاده شود. از این گذشته به چه شکلی می‌خواهند محلول را در مناطق آلوده بپاشند، چراکه هنگام محلول‌پاشی باید شرایط خاص طبیعی حاکم باشد تا بتوان نتیجه گرفت، چراکه وزش باد می‌تواند کارایی این روش را کاهش دهد.
علل طغیان آفت
کارشناسان درباره علل طغیان آفت شب‌پره شمشاد‌های شمال دلایلی را مطرح می‌کنند که براساس آن می‌توان گفت نظارت دقیقی بر ورود بذر و گیاهانی که وارد کشورمان می‌شود صورت نمی‌گیرد.  آن‌ها معتقدند در ایران به قرنطینه بهای زیادی داده نمی‌شود، چراکه باید مبادی ورودی و خروجی کشور تحت کنترل باشد تا میوه و بذر همراه مسافران وارد کشور نشود. مدنی در این باره می‌افزاید: در کشورمان افرادی هستند که از خارج از کشور چمدان چمدان بذر و گیاه می‌آورند که این امر می‌تواند منشأ ورود بیماری‌های جدید به کشور باشد. افزون براین به گفته کارشناسان ایستگاه‌های قرنطینه نیز در کشورمان مجهز به دستگاه‌های پیشرفته شناسایی آفات نیستند. این درحالی است که باید درباره انتقال گونه‌های گیاهی در داخل کشور نیز هشدار داد، چراکه به نظر کارشناسان در داخل نیز تهدید‌هایی وجود دارد. برای نمونه انتقال گونه‌های گیاهی از شمال کشور به جنوب یا برعکس خطراتی در پی دارد و باید برای کاهش خطرات از نمونه‌هایی برای جابه‌جایی استفاده کرد که آلوده نباشند.  با توجه به اظهارنظر کارشناسان باید هشدار داد که منابع طبیعی کشورمان در شرایطی قرار دارد که تاب آزمون و خطا را ندارد و با توجه به شرایط بحرانی آن نباید جنگل را به محلی برای دعواهای سیاسی بدل کرد. به همین دلیل باید راهکاری برای مقابله با تهدیدها انتخاب شود که کارایی لازم را داشته باشد. در واقع اکنون زمان کسب تجربه‌های تازه نیست؛ تجربه‌هایی که شاید به قیمت از دست دادن منابع طبیعی کشور تمام شود.
مهدي آييني

کاروانی برای نجات یــوزها

كارشناسان آمارهاي نگران‌كننده‌اي از جمعيت اين‌گونه منحصر به‌فرد مي‌دهند و مي‌گويند تعدادشان در خوش‌بينانه‌ترين حالت كمتر از 50قلاده است و اينكه تعداد يوزپلنگ‌هاي ماده نيز به‌شدت كاهش يافته به همين دليل بايد براي نجات يوزها از اين شرايط اورژانسي راهكار تازه‌اي يافت؛ يكي از اين راهكارها آموزش و آگاه كردن ساكنان و بوميان زيستگاه‌هاي يوزپلنگ‌هاست؛ نكته‌اي كه بهمن نجفي، محيط‌بان بازنشسته نيز از آن به‌خوبي آگاه است به همين‌خاطر دست به‌كار شده و با تهيه يك كاروان در جاده‌هايي كه تهديدي هستند براي زيستگاه‌هاي يوز، سفر مي‌كند تا به رانندگان و مردم درباره يوزپلنگ‌ها اطلاع‌رساني كند و سهمي در آگاه‌سازي‌ مردم داشته باشد وخطر تصادف يوزها با خودروها را نيز كمتر كند.

 عده‌اي دور كاروان جمع شده‌اند، يكي مي‌پرسد آقا يوزپلنگ جابه‌جا مي‌كنيد؟ ديگري مي‌پرسد چند قلاده پلنگ دراين كاروان زندگي مي‌كنند؟ برخي هم سؤال مي‌كنند كه آيا ماجرا به ساخت فيلم سينمايي مربوط مي‌شود؟ از وقتي كه كاروان يوزپلنگ آسيايي سفرش را در زيستگاه‌هاي يوز آغاز كرده چشم‌هاي زيادي در جاده‌هاي كشور به آن دوخته شده و آدم‌هاي كنجكاو زيادي خودشان را به آن رسانده‌اند تا بفهمند رمز و راز اين كاروان كه با عكس‌هاي بزرگ يوزپلنگ پوشيده شده،‌چيست.

با يوزپلنگ‌ها مي‌دود

كاروان يوزپلنگ‌ها درجاده‌ها سفر مي‌كند؛ جاده‌هايي كه بوي يوزپلنگ مي‌دهند؛ جاده‌هايي كه با يوزپلنگ‌ها مي‌جنگند چراكه زيستگاه آنها را تكه تكه كرده‌اند و دسترسي آدم‌ها را به زيستگاهشان آسان. به همين‌خاطر بسياري از يوزپلنگ‌ها خانه‌شان را ترك كرده‌اند و نبود آنها براي برخي از كارشناسان به معما بدل شده است. بهمن نجفي، محيط‌بان عاشقي است كه از اين مسائل به‌خوبي باخبر است. او مي‌داند معدن‌كاوي و جاده‌سازي‌ در زيستگاه يوزها چه بلايي بر سر اين‌گونه در خطر انقراض آورده. نجفي مي‌داند كه يوزپلنگ‌ها اگر منقرض شوند چه بلايي بر سراكوسيستم مي‌آيد و به نوعي نظم طبيعت به هم مي‌خورد. همه اين دلايل باعث شده اين عاشق محيط‌زيست بعد از بازنشستگي هم بيكار ننشيند و براي حفظ محيط‌زيست و حيات‌وحش تلاش كند.

او كه اهل روستاي معدن قلعه طبس است اين روزها 60سالگي را تجربه مي‌كند و از لابه‌لاي حرف‌هايش مي‌توان عشق به محيط‌زيست و حيات وحش را فهميد. نجفي درباره انگيزه‌اش از سفر با كاروان يوزها مي‌گويد: از كودكي علاقه زيادي به محيط‌زيست و حيات وحش داشتم به همين‌خاطر محيط‌بان شدم. خيلي‌ها نمي‌دانند عشق به محيط‌زيست و حيات وحش چيست اما من اين را به‌خوبي مي‌دانم و از نزديك ديده‌ام.

 نجفي وقتي از عشق به محيط‌زيست حرف مي‌زند ذوق و شوق را مي‌توان در صدايش يافت. او آنقدر با هيجان حرف مي‌زند كه ناخودآگاه با حرف‌هايش سفر مي‌كنيد به يكي از زيستگاه‌هاي بكر يوز؛ جايي كه حيوانات از انسان نمي‌ترسند چراكه تا به حال اذيت و آزاري از طرف انسان به آنها نرسيده است. او ادامه مي‌دهد: در دل كوير پرنده‌هايي را ديده‌ام كه از انسان نمي‌ترسند، پرواز مي‌كنند و به سمت‌ات مي‌آيند. روي موتورسيكلت، خودرو يا كنارت مي‌نشينند. اين اتفاقات ديدن دارد و عشق به محيط‌زيست و حيات‌وحش را در دل آدم مي‌اندازد.

 عشق و محيط‌زيست

عشق به محيط‌زيست و حيات‌وحش هميشه با نجفي همراه بوده و هست به‌خاطر همين، بازنشستگي هم نتوانست مانع ادامه اين روند شود. اوهميشه دراين فكر بوده كه بتواند كمكي در حفظ و نجات يوزپلنگ‌ها از انقراض داشته باشد به‌خاطر همين وقتي بازنشسته شد قطعه زميني را كه داشت، فروخت و با آن اين كاروان را دست و پا كرد. خودش ادامه مي‌دهد: خدا را شكر وقتي بازنشسته شدم بچه‌هايم هم سر و سامان گرفته بودند، مي‌خواستم سفر كنم و براي محيط‌زيست هم مفيد باشم اما مي‌دانيد كه با حقوق ماهي يك ميليون و 500هزارتومان كه نمي‌شود سفر كرد همه‌اش را بايد براي محل اقامت هزينه كرد به همين دليل به فكر كاروان افتادم چون به اين شكل هزينه‌هايم كمتر مي‌شد.به اين ترتيب نجفي با كمك دوستانش يك كاروان قديمي را بازسازي و مجهز كردتا به علاقه‌هايش برسد.

كارواني با عشق

چند‌ماه بيشتر از زماني كه محيط‌بان بازنشسته گزارش ما كاروانش را آماده كرده نمي‌گذرد. او تا به حال چند سفر هم رفته و بازخوردهاي خوبي هم گرفته به همين دليل روحيه خوبي دارد و مي‌خواهد سفرهاي بيشتري برود تا به اين شكل مردم را از خطراتي كه يوزپلنگ‌ها را تهديد مي‌كند آگاه كند.

 نجفي توضيح مي‌دهد:هرجا كه با كاروان مي‌روم توجه مردم جلب مي‌شود. آنها عكس يوزپلنگ‌ها را مي‌بينند و ناخودآگاه به سراغم مي‌آيند تا درباره آنها بپرسند. بعضي‌ها فكر مي‌كنند من در اتاقك كاروان يوزپلنگ يا پلنگ دارم و آنها را جابه‌جا مي‌كنم.

 به اين شكل توجه مردم جلب مي‌شود و حس كنجكاوي‌شان تحريك. اين بهترين زمان ممكن براي محيط‌بان بازنشسته و عاشق محيط‌زيست است تا اندوخته‌ها و تجربياتش را با مردم شريك شود و به اين شكل بتواند در آگاه‌سازي‌ مردم نقش داشته باشد.

 او در كاروانش بروشورهايي كه در زمينه آشنايي با يوزپلنگ‌ها طراحي شده نيز نگه مي‌دارد تا با توزيع آنها در بين مردم نسبت به خطراتي كه يوزها را تا پرتگاه انقراض سوق داده هشدار بدهد.

رانندگان، محيط‌بان مي‌شوند

تلاش‌هاي نجفي نتايج خوبي هم داشته. چون او بيشتر در جاده‌ها سفر مي‌كند با رانندگان زيادي دوست شده؛ رانندگاني كه حالا به‌خوبي يوزپلنگ‌ها را مي‌شناسند به همين‌خاطر هر وقت در كنار جاده يوزپلنگ‌ها را ببينند با محيط‌بان بازنشسته تماس مي‌گيرند. به اين شكل نجفي هم اطلاعات را در اختيار كارشناسان مي‌گذارد تا آنها از مسير مهاجرت يوزها باخبر شوند و براي حفظ‌شان بيشتر تلاش كنند. در كنار تخريب زيستگاه به‌خاطر ساخت معدن و جاده، بايد از خطر تصادفات جاده‌اي نيز به‌عنوان يكي از تهديد‌هاي جدي براي يوزپلنگ‌ها نام برد چراكه يوزپلنگ گونه‌اي است كه براي يافتن جفت در زيستگاهش كه حدود 6 ميليون هكتار وسعت دارد مهاجرت مي‌كند اما اين زيستگاه توسط جاده‌هاي زيادي تخريب شده؛ جاده‌هايي كه از قلب خانه يوزها مي‌گذرد.

 به همين‌خاطر تصادفات جاده‌اي همواره يكي از عوامل اصلي مرگ يوزپلنگ‌ها است. در كنار اين مسائل بايد از سگ‌هاي گله و برخي چوپان‌ها نيز به‌عنوان خطري براي يوزها ياد كرد زيرا تا به حال يوزهاي زيادي در اثر حمله سگ‌هاي گله كشته شده‌اند. كارشناسان معتقدند كاهش طعمه در زيستگاه‌هاي يوز نيز يكي ديگر از خطراتي است كه يوزها را تهديد مي‌كند چرا كه دسترسي انسان به زيستگاه اين‌گونه آسان شده و با شكار غيرمجاز گونه‌هاي جانوري ، امكان زنده ماندن را از يوزپلنگ‌ها مي‌گيرند.

 كمبود محيط‌بان

يكي ديگر از مسائلي كه سبب شده حفاظت از يوزپلنگ‌ها به‌درستي انجام نشود، كمبود محيط‌بان و نامناسب‌بودن تجهيزات آنهاست. نجفي دراين باره مي‌گويد: در اطراف طبس ما براي محافظت از هر 300هزار هكتار يك محيط‌بان داريم. اين مسئله باعث مي‌شود يوزپلنگ‌ها با خطرات بيشتري روبه‌رو شوند. اما با اين حال محيط‌بان بازنشسته همه تلاش‌اش را براي نجات يوزپلنگ‌ها به‌كار مي‌گيرد و اميدوار است روزي برسد كه يوزها ديگر در خطر انقراض نباشند. اگر از او بپرسيد آخرين باري كه يوزها را ديده كي بوده مي‌گويد:ديدن يوزپلنگ‌ها آسان نيست براي اينكه آنها را ببينيد بايد رفتارشان را به‌خوبي بشناسيد. آنطور كه نجفي مي‌گويد اواخر سال 88 بود كه او براي آخرين بار يوزپلنگ‌ها را از نزديك ديد اما مهارت او در شناسايي محل‌هايي كه مي‌توان يوز‌ها را ديد نيز مثال‌زدني است به‌خاطر همين مدتي پيش كه عكاس نشنال جئوگرافيك به ايران آمده بود به كمك نجفي توانست از يوزپلنگ‌ها عكاسي كند. محيط‌بان بازنشسته گزارش ما آنقدر به يوزها علاقه دارد كه شب‌ها نيز خواب يوزپلنگ مي‌بيند و يكي از آرزوهايش اين است كه يوزپلنگ‌ها در زيستگاه‌هاي كشورمان بدوند بدون اينكه خطر انقراض با آنها بدود.

 روز ملي يوز

ماجراي نامگذاري امروز به نام روز ملي يوز به اتفاق دردناكي مربوط مي‌شودكه حدود 22سال پيش ثبت شد؛ اتفاقي كه سبب شد مظلوميت يوزپلنگ‌ها و ناآگاهي برخي افراد هر چه عريان‌تر ديده و شنيده شود. ماجرا ازاين قرار است كه نهم شهريور 73 يوزپلنگ ماده‌اي به همراه 3توله‌اش در جست وجوي آب به نخلستان‌هاي حاشيه بافق نزديك شدند اما عده‌اي آنها را ديدند و با سنگ و چوب به جانشان افتادند. در جريان اين حادثه يوز مادر فرار كرد اما دوتا از توله‌هايش در محل حادثه كشته شدند و يكي از آنها كه زخمي شده بود براي مداوا به تهران منتقل شد.توله يوز نجات يافته «ماريتا» نام گرفت و براي چند سال در اسارت و پارك پرديسان زندگي كرد. به اين ترتيب نهم شهريور روز ملي يوز نام گرفت تا مظلوميت اين‌گونه فراموش نشود و تلاش‌ها براي نجات يوز از خطر انقراض ادامه پيدا كند.

مهدي​آييني

فقط 2 ​ماده يوز

برخلاف تلاش صورت گرفته‌‌ برای حفظ یوز ایرانی خبرهای ناگواری از تحقیقات و بررسی کارشناسان به گوش می‌رسد تا آنجا که آنها شرایط یوزپلنگ‌ها را اورژانسی می‌دانند و می‌گویند تعداد این گونه نسبت به سال گذشته کاهش پیدا کرده و به کمتر از 50 قلاده رسیده است. تمام این مسائل را با مرتضی اسلامی دهکردی، مدیرعامل انجمن یوزپلنگ ایرانی در میان گذاشتیم. او ابراز نگرانی کرد که براساس پژوهش‌ها در تمام کشور فقط دو یوزپلنگ ماده شناسایی شده‌ ، ماجرایی که آب پاکی را روی دست آنهایی می‌ریزد که ادعای نجات یوزها ‌ از خطر انقراض را دارند.

چرا می‌گویید شرایط یوزها نسبت به قبل بحرانی‌تر شده است؟

با توجه به پایش‌های انجام شده در زیستگاه یوزپلنگ‌ها تعداد یوز‌های ماده‌‌ بسیار کاهش پیدا کرده است و در خیلی از زیستگاه‌ها نتوانستیم حضور هیچ ماده یوزپلنگی را ثبت کنیم و این مساله‌ای نگران‌کننده است، این خطروجود دارد که زیستگاه‌های دیگر یوز نیز به سرنوشت پارک ملی کویر دچار شو‌د.

شرایط پارک ملی کویر چگونه است؟

براساس مطالعاتی که سال 88 دراین پارک انجام شد، فقط حضور یک یوز نر ثبت شد و بعد از گذشت این چند سال به نظر می‌رسد همان یوز نر نیز دیگر در این منطقه وجود ندارد ویوز به شکل منطقه‌ای در پارک ملی کویر منقرض شده باشد.

در سایر زیستگاه‌ها چطور؟

در خیلی از مناطق بویژه استان یزد از تعدادی یوز نر ثابت عکسبرداری شده است. در واقع تعدادی یوز نر در مناطق مختلف جابه‌جا می‌شوند و در کل کشور، دو یوز ماده شناسایی شده وجود دارد و این گواهی است بر بحران بی‌سابقه شرایط یوز.

بجز گزارش مرگ یوز ماده‌ای که در جاده مشهد کشته شد تلفات دیگری از این گونه امسال منتشر نشده، پس بقیه یوزها چه شده‌اند؟

سوال همین است. نمی‌دانیم. در فاز اول پایش در استان یزد سه یوز ماده شناسایی کرده بودیم (بین سال 90 تا 92) اما در فاز دوم پایش در سال‌های 93 و 94 و بخشی از بررسی‌های امسال هیچ یوز ماده‌ای را در یزد نتوانستیم شناسایی کنیم و درواقع از سرنوشت یوزهای ماده اطلاعی نداریم.

به نظرتان یوزهای ماده چه شده‌اند؟

نمی‌دانیم یوزهای ماده‌ای که قبلا شناسایی شده‌اند، کجا رفتند. آیا کشته شده‌اند؟ جابه‌جا شده‌اند؟ براساس مطالعه تابستان امسال که به لحاظ تعداد دوربین‌های تله‌ای و تلاش‌های صورت گرفته یکی از مفصل‌ترین مطالعات بود اگر یوز دیگری وجود می‌داشت باید تصویرش ثبت می‌شد، به همین خاطر این نشانه نگران‌کننده دیگری است.

بنابراین باید منتظر شنیدن خبرهای ناگواری بود؟

وقتی جمعیت یک گونه به جمعیت‌های کوچک‌تر تبدیل می‌شود، ارتباطات آنها بامشکل روبه‌رو می‌شود. در نتیجه گونه دچار انقراض تصادفی می‌شود.

چرا برخلاف تلاش‌های صورت گرفته آن طور که باید‌ نتیجه نگرفته‌ایم؟

اطلاعات ما درباره یوز ایرانی هر روز افزایش پیدا می‌کند و یکی از نکاتی که بتازگی متوجه آن شده ایم، مهاجرت‌های بسیار طولانی این گونه است. در گذشته‌ وقتی یوزها مشاهده می‌شدند تصور می‌شد آنها جمعیت‌های جداگانه‌ای هستند، اما وقتی دوربین گذاری‌ها انجام و تصویر‌ها بررسی شد و برای یوزها شناسنامه تهیه کردیم،‌ دریافتیم آنها تعداد محدودی هستند که در میان زیستگاه‌ها جابه‌جا می‌شوند.

پس برآورد‌ها از تعداد آنها اشتباه بود؟

بله،‌ این بررسی نشان داد جمعیت یوز‌ها به آن اندازه که تصور می‌کردیم نیست و این که مهاجرت یک نکته مثبت و خطری بزرگ است؛‌ مثبت به این دلیل که آنها ارتباط ژنتیک با هم دارند، اما منفی به خاطر این که آنها در مهاجرت آسیب‌پذیرتر هستند.

می‌توانید بگویید چه تعداد یوز باقی مانده است؟

با توجه به پایش‌های انجام شده می‌توان گفت تعداد یوزها کاهش پیدا کرده، اما برای ارائه آمار دقیق باید منتظر نتایج فاز سوم مطالعات بود که تا پایان سال زمان می‌برد.

بنابراین سازمان حفاظت محیط زیست باید نحوه مدیریت خود را تغییر دهد؟

مساله این است که برنامه‌ها دیگر جوابگو نیست و باید کارهای جدیدی را بسرعت دنبال کرد چراکه شرایط اورژانسی است و اگر دست روی دست بگذاریم، یوزپلنگ تا پنج سال آینده منقرض می‌شود، یعنی از یوزپلنگ‌ها فقط تعدادی یوز نر باقی خواهد ماند که آنها نیز به مرور زمان جانشان را از دست می‌دهند.

به نظرتان چه باید کرد؟

شرایط باید تغییر کند؛ یعنی حفاظت از زیستگاه‌ها قوی‌تر و تعداد محیط بانان در زیستگاه یوز بیشتر شود. با احداث معدن و جاده در زیستگاه یوز‌ها نباید موافقت شود چراکه هر سال پیشنهادهایی در این خصوص مطرح می‌شود. علاوه بر این باید مستثنیاتی که در زیستگاه یوز وجود دارد خریداری و زیستگاه یوز یکپارچه شود. مساله دیگر ایمن‌سازی نقاط حادثه‌خیز مانند جاده‌ای است که از شمال پارک ملی توران عبور می‌کند. برنامه‌های آموزشی برای ساکنان روستاهای همجوار یوز نیز باید جدی گرفته شود چراکه درگیر کردن مردم در بحث حفاظت مهم است.

روزگار بي​ يوز مي شود

دلبر هنوز به کوشکی دل نباخته. این خبری است که از پارک پردیسان به گوش می‌رسد و خیلی‌ها را دلنگران این موضوع می‌کند که وصلت این دو یوزپلنگ سرانجامی نداشته باشد. فارغ از این دغدغه‌ها،‌ دو یوزپلنگ روز‌ها را به شب گره می‌زنند در حالی که کارشناسان تمام حرکاتشان را زیر نظر دارند تا با بررسی آنها بتوانند شرایطی فراهم کنند که این دو یوز به وصال یکدیگر تن بدهند و با زاد آوری،‌ اندکی از دغدغه انقراض یوزپلنگ‌ها کم کنند. به مناسبت فردا که در تقویم، روز ملی یوز است، سری به محل نگهداری کوشکی و دلبر زدیم؛‌ یوزپلنگ‌هایی که هرچه از زمان نگهداری‌شان در پارک پردیسان می‌گذرد، امید زادآوری‌شان کمتر می‌شود.
1500 مترمربع، مساحت فضایی است که به کوشکی و دلبر اختصاص یافته است؛‌جایی در دل پارک پردیسان که دسترسی شهروندان عادی براحتی به آن میسر نیست، اما فنس‌هایی که با گونی‌های قهوه‌ای رنگ پوشیده شده، آنقدر جلب توجه می‌کند که حس کنجکاوی افراد را برمی‌انگیزد.

محلی که برای زندگی کوشکی و دلبر در نظر گرفته شده، فضای مستطیل شکل بزرگی است که به شش قسمت تقسیم شده، اما یوزپلنگ‌ها فعلا از سه قسمت این محل استفاده می‌کنند، قسمت‌های A، B و C با این هدف از هم جدا شده که کوشکی و دلبر را به آشنایی بیشتر تشویق کند.

کوشکی و دلبر

آذر 93 بود که کوشکی و دلبر به پردیسان منتقل شدند. تا پیش از آن از یوزپلنگ‌ها به شکل جداگانه‌ای ‌ در میاندشت خراسان شمالی و خارتوران سمنان نگهداری می‌شد، چراکه به خاطر سگ‌های گله و یک چوپان،‌ توله یوزپلنگ‌ها از زیستگاه اصلی شان خارج شدند و به همین دلیل نتوانستند زندگی خود را به شکل طبیعی دنبال کنند و در نهایت کارشناسان تصمیم گرفتند‌ آنها را به پردیسان منتقل کنند تا با تکثیر در اسارت، دست‌کم بتوان مانع انقراض یوزپلنگ‌ها شد.

یوز ماده دلبر نام دارد و حدود 4/5 ساله است. سن کوشکی، یوز نر نیز حدود 9 سال برآورد می‌شود. ماجرایی که طرفداران حیات وحش و کارشناسان را نگران کرده، این است که به نظر می‌رسد زمان زیادی برای فرزندآوری یوزها باقی نیست، چراکه شانس تکثیر یوزها در اسارت حدود 30 درصد است و هر چه سن یوزها بالا برود، این احتمال نیز کاهش می‌یابد.

خانه‌ای برای یوزها

لانه‌ای چوبی و کوچک، آبشخوری که کنارش دسته‌هایی نی روییده و چند تنه درخت بریده شده، سازه‌هایی که است که در محل زندگی یوزپلنگ‌ها ساخته‌اند تا کمی خانه جدید آنها را به زیستگاه طبیعی‌شان شبیه کند.

برای وارد شدن به سایتی که یوزپلنگ‌ها درون آن زندگی می‌کنند، باید نکاتی را رعایت کرد؛ جلوی در ورودی حوضچه کوچکی قرار دارد که از مایع ضدعفونی‌کننده پر شده و به همین خاطر قبل از ورود باید چکمه به پا کرد و از این حوضچه گذشت تا میکروبی وارد زیستگاه یوزپلنگ‌ها نشود.

پس از گذر از در ورودی باید در دیگری را پشت‌سر بگذارید که با ورود به آن،‌ راهروی بلند و باریک‌ و حوضچه ضدعفونی دیگری جلویتان پدیدار می‌شود؛ راهرویی که محل نگهداری یوزپلنگ‌ها را به دو قسمت تقسیم می‌کند، قسمت‌های A، B و C در سمت چپ قرار دارد؛ قسمت‌هایی که اکنون پذیرای یوزپلنگ‌هاست و سه قسمت دیگر D، E و F که در سمت راست سایت قرار دارد،‌ با این هدف ساخته شده که در آینده پذیرای یوزپلنگ‌های دیگر باشد.

تمام این شش قسمت به شکلی ساخته شده که یوزپلنگ‌ها یکدیگر را نبینند، چراکه برای زادآوری و جفت‌گیری یوز‌ها باید نکاتی را رعایت کرد.

تلاش برای زادآوری

کارشناسان معتقدند‌‌ تکثیر یوزپلنگ‌ها در اسارت دشوارتر از سایر گربه‌سانان است. برخی نیز می‌گویند چنین شیوه‌ای نمی‌تواند از حفظ یوزپلنگ‌ها در طبیعت گرهی باز کند، چراکه معرفی مجدد یوزهایی که در اسارت متولد می‌شوند به طبیعت کار دشواری است، اما به گفته کارشناسان دست‌کم با تکثیر یوزها در اسارت می‌توان ذخیره ژنتیک گونه‌های جانوری را حفظ کرد و مانع انقراض کامل آنها شد.

به نظر می‌رسد‌ تمام تلاش‌ها برای این که کوشکی و دلبر صاحب فرزند شوند در پردیسان صورت می‌گیرد، چراکه این پروژه تحت نظرشان مک‌کوین، مشاور خارجی دنبال می‌شود. به همین خاطر، تمام اتفاقات و رفتار یوزها به این مشاور خارجی اطلاع داده می‌شود تا او براساس تجربه و دانشی که دارد،‌ این پروژه را به بهترین نحوه هدایت کند.

این روزها کوشکی را در قسمت Cسایت نگهداری می‌کنند و قسمت A به دلبر تعلق دارد. قسمت B نیز مشترک است، اما درهای این منطقه مشترک همیشه باز نیست و یوزپلنگ‌ها نمی‌توانند با یکدیگر ملاقات داشته باشند مگر این‌که دلبر یوز ماده به این دیدار تمایل نشان دهد.

این درست همان نکته‌ای است که زادآوری یوزها در اسارت را با مشکل رو‌به‌رو کرده، چراکه این یوز ماده است که باید جفت خود را انتخاب کند، اما در سایت پردیسان فقط یک یوز نر وجود دارد. به همین خاطر دلبر قدرت انتخاب ندارد و همین ماجرا سبب شده یوزپلنگ‌ها دیدار‌های محدودی با یکدیگر داشته باشند؛ دیدارهایی که تاکنون به بارداری دلبر منجر نشده است.

علی عمارلویی، مسئول نگهداری یوزپلنگ‌های آسیایی در این باره توضیح می‌دهد: از آخرین باری که یوزپلنگ‌ها وارد محدوده مشترک شدند،‌ حدود دو ماه می‌گذرد.

مسئولان نگهداری از یوزها فقط زمانی می‌توانند اجازه دهند کوشکی و دلبر وارد محدوده مشترک شوند که یوز ماده نشانه‌هایی از خود نشان دهد که گواهی باشد بر آمادگی او برای برقراری رابطه.

در زیستگاه‌های طبیعی نیز تقریبا شرایط به همین شکل است، اما وسعت زیستگاه آنها وسیع‌تر و پیدا کردن جفت مناسب از سوی یوز به نظر مشکل‌تر می‌رسد، چراکه براساس آخرین برآوردها تعداد یوزپلنگ‌ها در کشور کاهش یافته و در خوشبینانه‌ترین حالت، کمتر از 50قلاده است. در این شرایط آنها باید در زیستگاهشان که حدود شش میلیون هکتار است، جفت مناسبی برای خود پیدا کنند.در زیستگاه‌های طبیعی یوزهای نر هر روز علائمی از خود بر جای می‌گذارند، علائمی که یوز‌های ماده در بیشتر طول سال آنها را نادیده می‌گیرند. در چنین شرایطی یوز‌های ماده تمایلی به نزدیک شدن به یوز‌های نر ندارند. آنها فقط زمانی به دیدار یوزهای نر می‌روند که از لحاظ جنسی آمادگی پیدا کرده باشند، وقتی یوز ماده چنین شرایطی را پیدا کرد،‌ علائم یوز نر را آنقدر تعقیب می‌کند تا او را پیدا کند.

کوشکی مشتاق، دلبر نه

کوشکی روی لانه چوبی نشسته و منظره پشت سرش محدود به برج میلاد می‌شود. گرمای ظهر آنقدری هست که حس جنب و جوش را از او بگیرد. به همین خاطر ترجیح می‌دهد از بالای خانه چوبی‌اش اطرافش را نگاه کند.با خنک‌شدن هوا کوشکی هراز گاه در محوطه‌ای که برایش در نظر گرفته شده می‌چرخد، اما حرکات او زمانی تندتر می‌شود که یوز ماده نیز در قسمتی که برای او در نظر گرفته شده حرکت کند و فاصله بین آنها به حداقل ممکن برسد.

کوشکی زمانی که بو یا نشانه‌هایی از دلبر احساس کند، حرکاتش تندتر می‌شود و طوری سر و صدا می‌کند تا یوز ماده را به خود جلب کند، اما حصارها مانع حرکت او به سمت دلبر می‌شود. به همین خاطر کوشکی باید منتظر بماند تا چنین نشانه‌هایی هم در یوز ماده دیده شود، آن وقت است که مسئولان نگهداری از یوزپلنگ‌های آسیایی دریچه‌های منطقه مشترک سایت را باز می‌کنند و یوزپلنگ‌ها فرصت دیدار پیدا می‌کنند. به این ترتیب چند روزی به یوزپلنگ‌ها فرصت داده می‌شود تا جفت‌گیری کنند و بعد از آن،‌ دوباره آنها را از یکدیگر جدا می‌کنند تا این پروسه تکرار شود.

برنامه غذایی ویژه

برای این که یوزپلنگ‌ها شانس بیشتری برای زادآوری داشته باشند، برنامه غذایی خاصی برای آنها در نظر گرفته شده است و به هر کدام از آنها هر روز صبح یک ران مرغ داده می‌شود؛ البته به همراه آن ویتامین نیز به یوزها داده می‌شود تا قدرت جسمی‌شان بهتر شود.

عمارلویی، مسئول نگهداری از یوزپلنگ‌های آسیایی می‌گوید:‌ برنامه غذایی یوزها به این شکل است؛ سه روز در هفته به آنها مرغ می‌دهند، البته مرغ‌ها باید کشتار روز باشند وگرنه یوز‌ها تمایلی به خوردن خوراک شان نخواهند داشت.

دو روز نیز به یوزها خرگوش زنده داده می‌شود. علاوه بر این یک روز نیز به آنها گوشت بز می‌دهند؛‌ گوشتی که باید تازه و همراه پشم و پوست باشد. این در حالی است که یک روز نیز در هفته به یوزها غذا داده نمی‌شود یا فقط به یوز‌ماده غذا می‌دهند تا برای فرزند آوری آماده شود.در هر کدام از محدوده‌هایی که برای یوز‌ها مشخص شده محلی نیز برای غذا دادن به آنها در نظر گرفته شده تا هر وقت نیاز به گرفتن آزمایش از یوزها بود‌ کارشناسان بتوانند آنها را به این محل‌ها بکشانند و راحت‌تر به یوز‌ها دسترسی داشته باشند.کوشکی و دلبر از آذر ‌ 93 روانه پردیسان شده‌اند، به این امید که خطر انقراض را از سر همنوعانشان کم کنند. به همین خاطر کارشناسان هشدار می‌دهند،‌ برای نتیجه‌گیری بهتر از تمام انتخاب‌هایی که منجر به فرزندآوری یوزپلنگ‌ها می‌شود، استفاده شود تا زمان از دست نرود.

یک روز به نام یوزها در تقویم

علت نامگذاری نهم شهریور به نام روز یوزپلنگ به اتفاقی ناگوار مربوط می‌شود که حدود 22 سال پیش یعنی نهم شهریور 73 در بافق اتفاق افتاد. این حادثه ناگوار برای یوزپلنگی ماده به همراه سه توله‌اش رخ داد که دوستداران حیات وحش از آن به عنوان یکی از ناگوارترین حوادث یاد می‌کنند. درجریان این حادثه عده‌ای با سنگ و چوب تصمیم به نابودی یوز ماده و توله‌هایش گرفتند که به محل زندگی آنها نزدیک شده بودند.

یوز ماده توانست فرار کند، اما دو توله‌اش در حادثه کشته شدند، یکی از توله‌ها نیز که بشدت زخمی شده بود برای مداوا به تهران منتقل شد و ماریتا نام گرفت که 9 سال در پارک پردیسان زندگی کرد.

 مهدي آييني

بی‌اعتباری، میخ آخر بر تابوت جنگل‌

برداشت از جنگل بدون وقفه دنبال می‌شود، آتش‌سوزی هکتار هکتار جنگل‌ها را با تلی از خاکستر تاخت می‌زند، مراتع می‌میرند تا به کانون ریزگردها بدل شوند، چراکه حفظ منابع طبیعی تاکنون از مقام حرف فراتر نرفته و با دستان خالی نمی‌توان در برابر غول‌هایی که علیه محیط‌زیست قد علم کرده‌اند، ایستاد.

گواه این ادعا نیز درد دل رئیس سازمان جنگل‌ها بود که دیروز در نشست خبری خیلی‌ها را به فکر فرو برد، آنجا که گفت با وجود گذشت شش ماه از سال سازمان تحت مدیریتش هنوز بودجه‌ای از دولت دریافت نکرده است.

این بی‌توجهی وقتی بیشتر به چشم می‌آید که آتش‌سوزی، طغیان آفات و بهره‌برداری بیش از حد از جنگل‌ها فقط تعدادی از مشکلاتی به‌شمار می‌رود که به خاطر نبود اعتبار تاکنون بدرستی و به‌موقع مدیریت نشده است.

دست و پاهای تاول‌زده جنگلبانی که با بیل و کلنگ به جنگ آتشی برخاسته که جنگل‌ها را به کام مرگ می‌برد شهادت می‌دهد، زندگی غرق در شن اهالی سیستان و بلوچستان شهادت می‌دهد، هوای آلوده و مرگبار خوزستان شهادت می‌دهد که هنوز آن‌طور که باید پرداختن به مسائل محیط‌ زیستی و حفظ منابع طبیعی این سرزمین جدی گرفته نشده و هر وقت حرف از محیط‌زیست یا حفظ منابع طبیعی به میان می‌آید ادعاها به سیاست آلوده است. چراکه در مقام عمل تاکنون اتفاقی برای حفظ دارایی‌های این سرزمین رخ نداده است.

این زخم کهنه دیروز در نشست خبری خداکرم جلالی، رئیس سازمان جنگل‌ها دهان باز کرد وقتی از او پرسیده شد که چرا سازمان جنگل‌ها تاکنون نتوانسته بهره‌برداری از جنگل‌ها را متوقف کند.

او در پاسخ به این سوال اظهار کرد سازمان تحت مدیریتش تمامی برنامه‌های لازم را برای این کار تدارک‌دیده، اما رسیدن به این هدف به چیزهای دیگری نیز نیاز دارد.

منظور جلالی اعتبار لازم برای اجرای طرحی است که براساس آن بهره‌برداری از جنگل‌ها کاهش پیدا کرده یا به صفر می‌رسد، آن‌طور که او گفت برای مدیریت یک میلیون و 200‌ هزار هکتار از جنگل‌های کشور به حدود 300 میلیارد تومان اعتبار نیاز است.

بغرنج بودن ماجرا زمانی بیشتر به چشم می‌آید که ادامه سخنان رئیس سازمان جنگل‌ها را بخوانید چراکه به گفته او اعتبار لازم برای اطفای حریق جنگل‌ها در اختیار آنها قرار نمی‌گیرد و افزون بر این با گذشت شش ماه از سال 95 این سازمان هنوز بودجه‌ای دریافت نکرده است.

رونمایی از پروژه‌های بیابان‌زدایی به مناسبت هفته دولت

البته دیروز درباره افتتاح و اختصاص اعتبار نیز سخن به میان آمد و رئیس سازمان جنگل‌ها گفت به مناسبت هفته دولت قرار است امسال 295 پروژه با اعتباری بالغ بر 500 میلیارد ریال افتتاح شود؛ پروژه‌هایی که به بیابان‌زدایی و آبخیزداری گیاهان دارویی مربوط می‌شود. اما کارشناسان معتقدند دولت آن‌طور که باید به مسائل زیست‌محیطی و حفظ منابع طبیعی در مقام عمل توجه نشان نمی‌دهد. برخی کارشناسان به ریزگردهایی اشاره می‌کنند که منشأ داخلی دارند و با اعتباری مناسب می‌توان آنها را مدیریت کرد؛ زیرا قرار بود سال پیش 113.7 میلیارد تومان برای مقابله با گرد و‌ غبار در اختیار سازمان جنگل‌ها قرار بگیرد، اما از این مقدار فقط 15.1 درصد اختصاص یافته و هنوز از اعتبار سال 95 در این خصوص نیز خبری نیست.بنابراین باید تاکید کرد تا زمانی که مشکلات زیست محیطی جدی گرفته نشود و برای مدیریت و مقابله با آنها اعتبار مناسبی در اختیار ارگان‌ها قرار نگیرد، نمی‌توان امیدوار بود که از حجم مشکلات زیست‌محیطی کشور کاسته شود.

جنگل در قرق شب‌پره‌ها

مدتی است که آفت شب‌پره، شمشاد‌های شمال را تهدید می‌کند و خسارت جبران‌ناپذیری را به منابع طبیعی کشور تحمیل کرده، دیروز رئیس سازمان جنگل‌ها در این‌باره گفت: 1870 هکتار از جنگل‌های شمال به این آفت آلوده شده است.

به گفته او، کارشناسان سازمان جنگل‌ها در حال بررسی این معضل هستند تا منشأ آن را مشخص کنند، چراکه این آفت منشأ خارجی دارد. کارشناسان بر این نظر هستند که آفت شب‌پره تهدیدی جدی برای جنگل‌های شمال کشور است، زیرا خیلی سریع گسترش پیدا می‌کند.

این درحالی است که در چند روز اخیر شایع شده بود که سازمان جنگل‌ها قصد سم‌پاشی جنگل‌ها را دارد، اما جلالی با تکذیب این ادعا تاکید کرد: سازمان جنگل‌ها از طریق محلول‌پاشی با این آفت مقابله می‌کند، به همین خاطر در گام نخست حدود 50 هکتار از جنگل‌های آلوده محلول‌پاشی شده است.

به گفته او، این محلول از نظر زیست‌محیطی مشکلی ایجاد نمی‌کند و برای سازمان جنگل‌ها روش‌های غیرشیمیایی در اولویت است.

مهدي آييني

محیط‌بان زخمی هوادار دارد

635646823685917009 (1)گلوله سهم محیط‌بانان و جنگلبانان است،اما نام و مزایا سهم دیگران و آنها که روی مظلومیت محیطبانان موج سواری می‌کنند.به این واقعیت تلخ می‌توان از روند رسیدگی به مشکلات محیط‌بانان پی برد؛ چراکه به مشکلات نگهبانان طبیعت که سال‌هاست با دستان خالی مقابل گلوله شکارچیان غیرمجاز سینه سپر می‌کنند، فقط زمانی پرداخته می‌شود که گلوله مستقیم شکارچیان غیرمجاز سینه‌شان را بشکافد یا زمین‌گیرشان کند.
به این ترتیب روایت شهادت و مجروح شدن محیط‌بانان، برای چند روز دستمایه جلسات، تحلیل و سخنرانی می‌شود. در واقع همه از محیط‌بانان می‌گویند؛ از سرنشینان تاکسی بگیرید تا برخی مردان سیاست که به قول معروف باید به جایشان درخت نشاند تا هوا تازه شود.

در چنین روزهایی توجه به محیط‌زیست به نوعی مد می‌شود به همین خاطر آنها که با محیط‌زیست بیگانه هستند، اما بدشان نمی‌آید از آب گل آلود ماهی بگیرند نیز مظلومیت محیط‌بانان را در سخنرانی‌هایشان فریاد می‌زنند و برای رسیدن به اهدافشان مشکلات خود را به دغدغه‌های این افراد گره می‌زنند، اما این گره خیلی زود و به محض این که افراد فرصت‌طلب به مقصودشان رسیدند باز می‌شود. به همین دلیل محیط‌بانان می‌مانند و هزار و یک مشکل، از نبود برنامه‌های آموزشی گرفته تا تعداد اندک‌شان و چشم‌های بسته قانون و کمبود تجهیزاتی که آنها را ضعیف کرده است.

فردا که روز تولد ضامن آهوست، در کشورمان روز محیط‌بان نیز هست. به همین خاطر باید دید آنها که تا چند روز پیش برای مظلومیت محیط‌بانان گریبان چاک می‌کردند، در این روز برای آنها چه خبر‌های خوبی رو خواهند کرد؛ چراکه محیط‌بانان انتظار دارند در این روز لایحه حمایت از محیط‌بانان که این روزها در کمیسیون اجتماعی دولت بررسی می‌شود، در مجلس اعلام وصول شود.

محیط‌بانان دوست دارند فردا بشنوند یا بخوانند که قرار است تجهیزات مناسبی در اختیارشان قرار بگیرد تا دیگر غم نبود خودرو، سوخت و جیره ناچیز غذایی و حتی کمبود دوربین را نخورند.

محیط‌بانان دوست دارند فردا بدون این که شهید یا زخمی شوند، در خبرها سهمی داشته باشند شاید این‌طور فراموش کنند که فقط محیط‌بانان زخمی هوادار دارند.

مهدي آييني

تشنگی، بزغاله‌های وحشی را کشت

635646823685917009 (1)از تشنگی مرگ را به جان می‌خرند و به باتلاقی پا می‌گذارند که بیرون آمدن از آن تقریبا محال است، لاشه‌های گل‌آلود​  داستان غم‌انگیز تشنه مردن حیات‌ وحش کشور را روایت می‌کنند و می‌گویند چنانچه فکری به حال شرایط ناگوار گونه‌های جانوری و سوءمدیریت منابع آب نشود، اندک باقیمانده حیات‌ وحش نیز اگر شانس بیاورند و از تیررس شکارچیان غیرمجاز یا بیماری جان سالم به‌در ببرند، از چنگال تخریب زیستگاه و خشکسالی نمی‌توانند بگریزند.این حقیقت تلخ را نمی‌شود زیر هیچ فرشی پنهان کرد، چراکه لاشه‌هایی که اطراف چشمه‌ای نیمه‌جان در ارتفاعات جنوبی کهورستان افتاده‌اند، آن را جار می‌زنند.

روزی نیست که گونه‌های جانوری در جست‌وجوی آب جانشان را از دست ندهند، آن‌طور که دیدبان حیات‌وحش ایران گزارش داده دیروز محیط‌بانان هرمزگانی شاهد مرگ دو بزغاله وحشی به‌دلیل تشنگی بوده‌اند و نسبت به این هشدار داده‌اند که حیات بازماندگان حیات‌وحش ارتفاعات جنوبی کهورستان در بندر خمیر نیز در خطر است، چراکه چشمه‌های این منطقه یا خشکیده‌اند یا آنقدر کم‌آب شده‌اند که به باتلاقی مرگبار برای گونه‌های جانوری بدل شده‌اند.

به همین خاطر گونه‌های جانوری که در جست‌وجوی آب، خود را به چشمه‌های نیمه‌جان می‌رسانند، ناچار وارد گل و لای می‌شوند، اما بیرون آمدن از آن برای گونه‌های ضعیفی مانند بزغاله‌ها و انواع پرندگان مانند تیهو تقریبا محال است. این در حالی است که برای آبرسانی به این منطقه دست‌کم باید حدود چهار کیلومتر لوله‌کشی کرد، زیرا به‌دلیل صعب‌العبور بودن منطقه امکان انتقال آب به وسیله خودرو وجود ندارد. با توجه به این شرایط باید از سازمان حفاظت محیط‌زیست خواست با رایزنی با دستگاه‌های دیگر و کمک گرفتن از نیکوکارانی که این روزها نذر محیط‌زیست را سرزبان‌ها انداخته‌اند، برای نجات جان حیات‌وحش این منطقه اقدام کند؛ زیرا ساخت آبشخور برای حیات‌وحش و آبرسانی به آنها در چنین شرایطی از حداقل‌هایی است که این سازمان باید برای حفظ حیات‌وحش که بخشی از دارایی‌های عمومی این سرزمین است، انجام دهد.

مهدي آييني

سگ کشي با کمان

635646823685917009 (1)تیر از چله کمان رها شد و بسرعت بر پیکر نحیف سگی بی‌صاحب فرود آمد، ضربه آنقدر کاری بود که تیر از طرف دیگر بدن سگ خارج شود، این اتفاق گوشه‌ای از فیلمی ترسناک یا مستندی درباره قبایل بدوی نیست، بلکه گوشه‌ای از ماجرایی است که جمعه گذشته در مشهد اتفاق افتاد، حادثه‌ای که متهمش درباره علت کارش گفته سگ را هدف قرار داده چون در جست‌وجوی خوراک وارد حیاط مجتمع مسکونی آنها شده بود.

 این‌بار اولی نیست که چنین اتفاقی سبب جریحه‌دار شدن افکار عمومی می‌شود، فضای مجازی پر است از فیلم و عکس‌هایی که تاکنون درباره پرونده‌های مختلف حیوان‌آزاری در نقاط مختلف کشور منتشر شده از گلستان و اردبیل بگیرید تا شیراز و اصفهان، اتفاق‌های تلخی که هر کدامشان به‌تنهایی کافی است تا با استناد به آن بتوان آب پاکی را روی دست افراد و سازمان‌هایی که ادعا می‌کنند دغدغه حمایت از حقوق حيوانات دارند ریخت.

باید یادآور شد که این اولین و آخرین پرونده حیوان‌آزاری نیست که در کشور اتفاق می‌افتد چراکه دستگاه‌ها و سازمان‌هایی که می‌توانند مانع تکرار این اتفاقات شوند اراده‌ای برای کنترل شرایط ندارند. برای نمونه در مجلس تاکنون چند نماینده بایکدیگر به این نتیجه نرسیده‌اند که قانون حمایت از حیوانات اگر تصویب شود کمتر فردی به خود اجازه شکنجه حیوانات را می‌دهد؟

از تکرار چنین اتفاق‌هایی می‌توان نتیجه گرفت که وزارت کشور نیز نظارت مناسبی بر عملکرد شهرداری‌ها در جمع‌آوری سگ‌های بی‌صاحب ندارد زیرا اگر غیر از این بود پرونده‌هایی مانند سگ‌کشی با تزریق سم یا شلیک گلوله جنجال به پا نمی‌کرد یا دست‌کم در حادثه اخیر سگ بی‌صاحب به تیررس متهم نمی‌رسید.

این در حالی است که امروزه در بیشتر کشورهای دنیا تلاش می‌شود تا حیات تمامی موجودات زنده یعنی حیوانات و گیاهان محترم شمرده شود به همین خاطر از نحوه برخورد افراد با گونه‌های جانوری و گیاهی می‌توان به شرایط آن جامعه پی برد و سلامت روح و روانشان را فهمید.

مهدی آیینی

بالا