آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : محيط بان

بایگانی/آرشیو برچسب ها : محيط بان

اشتراک به خبردهی

قاچاق میلیاردی شکاری‌های ایران

قاچاقچیان پرندگان شکاری فعال‌تر شده‌اند و شگردهای تازه‌ای را برای صید پرندگان شکاری به‌کار می‌بندند؛ دیگر مانند گذشته نیست که آنها فقط با کندن چاله‌هایی که به «کوخه» معروفند، در انتظار پرندگان شکاری بنشینند.این روزها سودجویان با استفاده از موتورسیکلت و روشی که به «شناطه» معروف است، پرندگان شکاری ایران را صید می‌کنند، چراکه طمع برخی از اعراب حاشیه خلیج‌فارس در کنار خلأ‌های قانونی و کمبود نیرو و تجهیزات محیط‌بانان شرایطی ایجاد کرده تا یگان حفاظت محیط‌زیست کشور نتواند بدرستی با قاچاقچیان حیات وحش برخورد کند.

پس از صید، پلک‌های پرندگان شکاری را می‌دوزند، گرسنه نگهشان می‌دارند و با پیچیدن تکه‌ای پارچه دور بال و پاهایشان مانع از فرار آنها می‌شوند. اینها برخی از شگردهایی است که قاچاقچیان پرندگان شکاری برای قاچاق محموله خود به کشورهای حاشیه خلیج فارس به کار می‌گیرند.

قاچاق پرندگان شکاری کشورمان ماجرای تازه‌ای نیست، اما بررسی میدانی خبرنگار ما ثابت می‌کند این مساله مدتی است جدی تر شده، چرا که شیخ‌نشینان حاشیه خلیج‌فارس اخیرا پول بیشتری برای خرید پرندگان شکاری و دیگر گونه‌های جانوری مانند هوبره یا یوزپلنگ می‌پردازند، به همین خاطر قاچاقچیان نیز به آب و آتش می‌زنند تا به حیات وحش کشور آسیب‌های جبران ناپذیری وارد کنند.

فصل سرد بازگیری

اوایل مهر تا اواخر زمستان به فصل بازگیری معروف است، چراکه قاچاقچیان پرندگان شکاری در این مدت فعال‌تر می‌شوند.

عباس عاشوری، پرنده‌شناس اظهار می‌کند: قاچاقچیان بیشتر به‌دنبال بالابان و بحری (شاهین) هستند، چرا که جثه‌های بزرگ‌تری دارند.

آن طور که او می‌گوید، بالابان گونه‌ای است که در خطر انقراض قرار دارد و بحری نیز گونه حمایت شده است.

او در‌باره این که چرا قاچاقچیان از اواخر مهر فعالیت‌شان را شروع می‌کنند، توضیح می‌دهد: در این مواقع این پرندگان در همه جای کشور دیده می‌شوند، چرا که آنها نیز همراه با دیگر پرندگان مهاجرت می‌کنند.

سودجویان در کنار قاچاق گونه‌هایی مانند بحری و بالابان به سایر گونه‌ها نیز آسیب می‌زنند، زیرا آنها برای به دام انداختن این پرندگان، گونه‌هایی مانند «دلیجه» را نیز دست‌آموز می‌کنند.

تجارت میلیاردی؛ از چرخ تا شناطه

در فصل بازگیری، قاچاقچیان تقریبا در بیشتر استان‌های کشور فعال هستند، اما از خراسان رضوی و جنوبی، کرمان، هرمزگان، بوشهر و لرستان می‌توان به عنوان استان‌هایی نام برد که قاچاقچیان تمایل بیشتری برای حضور در آنها دارند.

حجت یکی از صیادان پرندگان شکاری است که ادعا می‌کند مدتی است توبه کرده و دیگر این کار را انجام نمی‌دهد. او درباره نحوه صید پرندگان شکاری، نحوه قاچاق و قیمت آنها  می‌گوید: با توجه به رنگ و جثه پرندگان شکاری، روی آنها قیمت می‌گذارند؛ مثلا اگر از ابتدای دم پرنده تا پشت گردنش حدود 16 اینچ باشد به آن لقب «چرخ» می‌دهند. به گفته حجت، اگر رنگ پرنده‌ای که چنین مشخصاتی دارد سفید باشد قیمت آن تا 900 میلیون تومان نیز می‌رسد، اما اگر تیره باشد و به مشکی نزدیک حدود 400 میلیون تومان معامله می‌شود.

آن طور که او می‌گوید به پرندگانی که کوچک‌تر از این اندازه باشند «رک» می‌گویند و قیمت آنها کمتر است.

حجت درباره فصل صید پرندگان شکاری نظر متفاوتی دارد. او می‌گوید باندهای صید و شکاری که او می‌شناسد بیشتر مرداد تا پایان آبان فعال هستند و این روزها بیشتر از روشی به نام «شناطه» استفاده می‌کنند.

او درباره این روش می‌افزاید: صیادها جلیقه‌ای کوچک برای پرندگانی مانند کبوتر درست کرده یا نوارهای رادیولوژی را روی پشت آنها می‌بندند و بعد از این‌که ریسمانی به پایشان بستند، این طعمه‌ها را به پرواز در می‌آورند تا توجه پرندگان شکاری را جلب کنند. به این ترتیب پرنده شکاری وقتی به طعمه حمله کرد، پنجه‌هایش در جلیقه یا نوارهای رادیولوژی گیر می‌کند و نمی‌تواند از دست صیادان بگریزد.

به گفته حجت، صیادها حتی وقتی سوار موتورسیکلت هستند نیز این کار را انجام می‌دهند، به همین خاطر به آسانی می‌توانند از دست ماموران یگان حفاظت محیط‌زیست فرار کنند.

آبان 93 بود که اعضای یک باند قاچاق حین جا‌به‌جایی 140 قطعه پرنده شکاری شناسایی و دستگیر شدند. اگر هر قطعه از این پرندگان در کشور مقصد دست‌کم حدود 200 میلیون تومان فروخته می‌شد، قاچاقچیان درآمدی حدود 28 میلیارد تومان به‌دست می‌آوردند.

منوچهر فلاحی، معاون یگان حفاظت سازمان حفاظت محیط‌زیست دراین باره   می‌گوید: در بیشتر مواقع صیادان افراد اجیر شده‌ای هستند که در ازای مبلغی ناچیز به صید پرندگان می‌پردازند؛ در واقع سود اصلی را سرکردگان باندهای قاچاق می‌برند.

آن طور که معاون یگان حفاظت سازمان حفاظت محیط زیست می‌گوید، سال گذشته اعضای بیش از 20 تیم که در زمینه قاچاق پرندگان شکاری فعالیت می‌کردند، شناسایی و دستگیر شدند و براساس قانون، جریمه صید و شکار پرندگان شکاری مانند بالابان، لاچین و طرلان 60 میلیون تومان است و افزون بر این قانون برای صیادان و قاچاقچیان مجازات‌های دیگری مانند حبس و جریمه در نظر گرفته است.

دست خالی محیط‌بانان در سال‌های اخیر، تعداد کم محیط‌بانان و مناسب نبودن تجهیزات آنها سبب شده بسیاری از قاچاقچیان حیات وحش شناسایی و دستگیر نشوند.

کمبود محیط‌بان یکی از مشکلات جدی سازمان حفاظت محیط‌زیست است، زیرا مساحت مناطقی‌که محیط‌زیست بر آنها نظارت دارد حدود 17 میلیون هکتار برآورد می‌شود، اما تعداد محیط‌بانان این سازمان در خوشبینانه ترین حالت به 3000 نفر نمی‌رسد. این تعداد محیط‌بان نیز به شکل شیفتی عمل می‌کنند یعنی در خوشبینانه‌ترین حالت نیمی از آنها هر روز مشغول به‌کار هستند.

اینها، همان‌هایی هستند که به تجهیزات مناسب نیز دسترسی ندارند، زیرا قاچاقچیان با استفاده از موتورسیکلت‌های تندرو در مناطق حفاظت شده، تردد می‌کنند و به محض احساس خطر از دست محیط‌بانان فرار می‌کنند.

پرِ بسته قانون

مساله دیگری که سبب می‌شود صیادان پرندگان شکاری به‌درستی مجازات نشوند، خلأهای قانونی است، زیرا محیط‌بانان اگر قاچاقچیان را به اتهام شروع به صید و زنده‌گیری پرندگان شکاری دستگیر کنند، به احتمال زیاد سودجویان مجازات نخواهند شد.

یکی از مدیران سازمان حفاظت ‌محیط‌زیست که دوست ندارد از او نامی برده شود، دراین‌باره می‌گوید: در چنین مواقعی قانون برای شکارچیانی که سلاح دارند بازدارنده است‌، اما افرادی که پرندگان شکاری صید می‌کنند و سلاح ندارند، شکارچی تعریف نمی‌شوند.

از سوی دیگر، معاون یگان حفاظت‌سازمان حفاظت محیط زیست معتقد است، چنانچه برخی شعب دادگاه‌ها ویژه رسیدگی به جرایم زیست محیطی باشد، روند رسیدگی به تخلفات زیست محیطی سرعت بیشتری خواهد گرفت.

گفته‌های این دو کارشناس تائیدی است بر این دیدگاه که برای برخورد مناسب با قاچاقچیان حیات وحش، سه قوه باید رسیدگی به موضوع را در اولویت برنامه‌های خود قرار دهند، چرا که حل مشکلات زیست محیطی کشور نیاز‌مند به‌روز رسانی قوانین، اجرای درست و برخورد مناسب است.

مهدي آييني

موج سواري با ادعاي حمايت از محيط​ بانان

635646823685917009 (1)اوایل تیر گذشته بود که شهادت سه محیط‌بان کشورمان قصه پرغصه محیط‌بانان و جنگلبانان را سر زبان‌ها انداخت، اما با این‌که مدت زیادی از روزهایی که همه از مظلومیت محیطبانان و لزوم پرداختن به حق و حقوق پایمال شده آنها سخن می‌گفتند، نمی‌گذرد به نظر می‌رسد دیگر رسیدگی به امور محیط‌بانان به‌صرفه نیست؛ چراکه آنهایی که نگرانی خود را از وضع محیط‌بانان و جنگلبانان را مطرح می‌کردند بیشتر به دنبال منافع و مطرح کردن خودشان بودند، چون هنوز گرهی حتی کوچک از کار این افراد باز نشده است.

آن موقع سازمان حفاظت محیط‌زیست نیز برای این‌که از قافله عقب نماند، اعلام کرد لایحه حمایت از محیط‌بانان را به مجلس می‌فرستد تا به این شکل بتوان مشکلاتی که گریبان محیط‌زیست و محیط‌بانان را گرفته، حل و فصل کرد.

آن‌طور که مدیران محیط‌زیست گفته‌اند در لایحه حمایت از محیط‌بانان به مسائل قضایی، ‌حقوق و مزایا، ‌شیفت کاری و مسئولیت مدنی و حتی جذب محیط‌بان تازه‌نفس نیز پرداخته شده به همین دلیل آنها امیدوارند با تبدیل این لایحه به قانون، شرایط محیط‌زیست و محیط‌بانان کشور بهتر شود.

اواخر تیر امسال  نيز رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست در پنجمین نشست شورای اداری استان هرمزگان از این خبر داد که لایحه حمایت از محیط‌بانان به دولت ارائه شده و بزودی دولت آن را به مجلس می‌فرستد.

اما به نظر می‌رسد این لایحه برای هیات دولت در اولویت قرار ندارد یا محیط‌زیست به شکلی آن را تنظیم کرده که قابل ارائه نیست و مانند لایحه حمایت از حقوق حیوانات دوباره به محیط‌زیست برگشت داده می‌شود؛ به همین خاطر می‌توان گفت در مواقعی که به دلیل سوءمدیریت فشارها به سازمان محیط‌زیست بیشتر می‌شود، آنها از لایحه‌های حمایتی دم می‌زنند تا به نوعی کم‌کاری‌شان را لاپوشانی کنند. اگر غیر از این بود، بعد از فروکش کردن ماجراهایی که افکار عمومی را جریحه‌دار می‌کند، پیگیری این مسائل فراموش نمی‌شد .

این درحالی است که نمایندگان مجلس نیز از آماده نشدن لایحه حمایت از محیط‌بانان انتقاد کرده‌اند و در این مدت اعضای کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس و فراکسیون محیط‌زیست مجلس بارها نسبت به آماده نشدن لایحه حمایت از محیط‌بانان اعتراض کرده‌اند.

افزون بر اين  مي توان پيش بيني کرد که لايحه حمايت از محيط بانان و يا حقوق حيوانات نيز اگر به مجلس برسد ​ در کميسيون هاي مجلس به فراموشي سپرده شود،چون نمايندگان مجلس نيز  مانند برخي از مسئولان يا کارشناسان بارها ثابت کرده اند که مسائل زيست محيطي زماني قابل توجه است که بتوان به وسيله آنها موج سواري کرد.

مهدي آييني

کاروانی برای نجات یــوزها

كارشناسان آمارهاي نگران‌كننده‌اي از جمعيت اين‌گونه منحصر به‌فرد مي‌دهند و مي‌گويند تعدادشان در خوش‌بينانه‌ترين حالت كمتر از 50قلاده است و اينكه تعداد يوزپلنگ‌هاي ماده نيز به‌شدت كاهش يافته به همين دليل بايد براي نجات يوزها از اين شرايط اورژانسي راهكار تازه‌اي يافت؛ يكي از اين راهكارها آموزش و آگاه كردن ساكنان و بوميان زيستگاه‌هاي يوزپلنگ‌هاست؛ نكته‌اي كه بهمن نجفي، محيط‌بان بازنشسته نيز از آن به‌خوبي آگاه است به همين‌خاطر دست به‌كار شده و با تهيه يك كاروان در جاده‌هايي كه تهديدي هستند براي زيستگاه‌هاي يوز، سفر مي‌كند تا به رانندگان و مردم درباره يوزپلنگ‌ها اطلاع‌رساني كند و سهمي در آگاه‌سازي‌ مردم داشته باشد وخطر تصادف يوزها با خودروها را نيز كمتر كند.

 عده‌اي دور كاروان جمع شده‌اند، يكي مي‌پرسد آقا يوزپلنگ جابه‌جا مي‌كنيد؟ ديگري مي‌پرسد چند قلاده پلنگ دراين كاروان زندگي مي‌كنند؟ برخي هم سؤال مي‌كنند كه آيا ماجرا به ساخت فيلم سينمايي مربوط مي‌شود؟ از وقتي كه كاروان يوزپلنگ آسيايي سفرش را در زيستگاه‌هاي يوز آغاز كرده چشم‌هاي زيادي در جاده‌هاي كشور به آن دوخته شده و آدم‌هاي كنجكاو زيادي خودشان را به آن رسانده‌اند تا بفهمند رمز و راز اين كاروان كه با عكس‌هاي بزرگ يوزپلنگ پوشيده شده،‌چيست.

با يوزپلنگ‌ها مي‌دود

كاروان يوزپلنگ‌ها درجاده‌ها سفر مي‌كند؛ جاده‌هايي كه بوي يوزپلنگ مي‌دهند؛ جاده‌هايي كه با يوزپلنگ‌ها مي‌جنگند چراكه زيستگاه آنها را تكه تكه كرده‌اند و دسترسي آدم‌ها را به زيستگاهشان آسان. به همين‌خاطر بسياري از يوزپلنگ‌ها خانه‌شان را ترك كرده‌اند و نبود آنها براي برخي از كارشناسان به معما بدل شده است. بهمن نجفي، محيط‌بان عاشقي است كه از اين مسائل به‌خوبي باخبر است. او مي‌داند معدن‌كاوي و جاده‌سازي‌ در زيستگاه يوزها چه بلايي بر سر اين‌گونه در خطر انقراض آورده. نجفي مي‌داند كه يوزپلنگ‌ها اگر منقرض شوند چه بلايي بر سراكوسيستم مي‌آيد و به نوعي نظم طبيعت به هم مي‌خورد. همه اين دلايل باعث شده اين عاشق محيط‌زيست بعد از بازنشستگي هم بيكار ننشيند و براي حفظ محيط‌زيست و حيات‌وحش تلاش كند.

او كه اهل روستاي معدن قلعه طبس است اين روزها 60سالگي را تجربه مي‌كند و از لابه‌لاي حرف‌هايش مي‌توان عشق به محيط‌زيست و حيات وحش را فهميد. نجفي درباره انگيزه‌اش از سفر با كاروان يوزها مي‌گويد: از كودكي علاقه زيادي به محيط‌زيست و حيات وحش داشتم به همين‌خاطر محيط‌بان شدم. خيلي‌ها نمي‌دانند عشق به محيط‌زيست و حيات وحش چيست اما من اين را به‌خوبي مي‌دانم و از نزديك ديده‌ام.

 نجفي وقتي از عشق به محيط‌زيست حرف مي‌زند ذوق و شوق را مي‌توان در صدايش يافت. او آنقدر با هيجان حرف مي‌زند كه ناخودآگاه با حرف‌هايش سفر مي‌كنيد به يكي از زيستگاه‌هاي بكر يوز؛ جايي كه حيوانات از انسان نمي‌ترسند چراكه تا به حال اذيت و آزاري از طرف انسان به آنها نرسيده است. او ادامه مي‌دهد: در دل كوير پرنده‌هايي را ديده‌ام كه از انسان نمي‌ترسند، پرواز مي‌كنند و به سمت‌ات مي‌آيند. روي موتورسيكلت، خودرو يا كنارت مي‌نشينند. اين اتفاقات ديدن دارد و عشق به محيط‌زيست و حيات‌وحش را در دل آدم مي‌اندازد.

 عشق و محيط‌زيست

عشق به محيط‌زيست و حيات‌وحش هميشه با نجفي همراه بوده و هست به‌خاطر همين، بازنشستگي هم نتوانست مانع ادامه اين روند شود. اوهميشه دراين فكر بوده كه بتواند كمكي در حفظ و نجات يوزپلنگ‌ها از انقراض داشته باشد به‌خاطر همين وقتي بازنشسته شد قطعه زميني را كه داشت، فروخت و با آن اين كاروان را دست و پا كرد. خودش ادامه مي‌دهد: خدا را شكر وقتي بازنشسته شدم بچه‌هايم هم سر و سامان گرفته بودند، مي‌خواستم سفر كنم و براي محيط‌زيست هم مفيد باشم اما مي‌دانيد كه با حقوق ماهي يك ميليون و 500هزارتومان كه نمي‌شود سفر كرد همه‌اش را بايد براي محل اقامت هزينه كرد به همين دليل به فكر كاروان افتادم چون به اين شكل هزينه‌هايم كمتر مي‌شد.به اين ترتيب نجفي با كمك دوستانش يك كاروان قديمي را بازسازي و مجهز كردتا به علاقه‌هايش برسد.

كارواني با عشق

چند‌ماه بيشتر از زماني كه محيط‌بان بازنشسته گزارش ما كاروانش را آماده كرده نمي‌گذرد. او تا به حال چند سفر هم رفته و بازخوردهاي خوبي هم گرفته به همين دليل روحيه خوبي دارد و مي‌خواهد سفرهاي بيشتري برود تا به اين شكل مردم را از خطراتي كه يوزپلنگ‌ها را تهديد مي‌كند آگاه كند.

 نجفي توضيح مي‌دهد:هرجا كه با كاروان مي‌روم توجه مردم جلب مي‌شود. آنها عكس يوزپلنگ‌ها را مي‌بينند و ناخودآگاه به سراغم مي‌آيند تا درباره آنها بپرسند. بعضي‌ها فكر مي‌كنند من در اتاقك كاروان يوزپلنگ يا پلنگ دارم و آنها را جابه‌جا مي‌كنم.

 به اين شكل توجه مردم جلب مي‌شود و حس كنجكاوي‌شان تحريك. اين بهترين زمان ممكن براي محيط‌بان بازنشسته و عاشق محيط‌زيست است تا اندوخته‌ها و تجربياتش را با مردم شريك شود و به اين شكل بتواند در آگاه‌سازي‌ مردم نقش داشته باشد.

 او در كاروانش بروشورهايي كه در زمينه آشنايي با يوزپلنگ‌ها طراحي شده نيز نگه مي‌دارد تا با توزيع آنها در بين مردم نسبت به خطراتي كه يوزها را تا پرتگاه انقراض سوق داده هشدار بدهد.

رانندگان، محيط‌بان مي‌شوند

تلاش‌هاي نجفي نتايج خوبي هم داشته. چون او بيشتر در جاده‌ها سفر مي‌كند با رانندگان زيادي دوست شده؛ رانندگاني كه حالا به‌خوبي يوزپلنگ‌ها را مي‌شناسند به همين‌خاطر هر وقت در كنار جاده يوزپلنگ‌ها را ببينند با محيط‌بان بازنشسته تماس مي‌گيرند. به اين شكل نجفي هم اطلاعات را در اختيار كارشناسان مي‌گذارد تا آنها از مسير مهاجرت يوزها باخبر شوند و براي حفظ‌شان بيشتر تلاش كنند. در كنار تخريب زيستگاه به‌خاطر ساخت معدن و جاده، بايد از خطر تصادفات جاده‌اي نيز به‌عنوان يكي از تهديد‌هاي جدي براي يوزپلنگ‌ها نام برد چراكه يوزپلنگ گونه‌اي است كه براي يافتن جفت در زيستگاهش كه حدود 6 ميليون هكتار وسعت دارد مهاجرت مي‌كند اما اين زيستگاه توسط جاده‌هاي زيادي تخريب شده؛ جاده‌هايي كه از قلب خانه يوزها مي‌گذرد.

 به همين‌خاطر تصادفات جاده‌اي همواره يكي از عوامل اصلي مرگ يوزپلنگ‌ها است. در كنار اين مسائل بايد از سگ‌هاي گله و برخي چوپان‌ها نيز به‌عنوان خطري براي يوزها ياد كرد زيرا تا به حال يوزهاي زيادي در اثر حمله سگ‌هاي گله كشته شده‌اند. كارشناسان معتقدند كاهش طعمه در زيستگاه‌هاي يوز نيز يكي ديگر از خطراتي است كه يوزها را تهديد مي‌كند چرا كه دسترسي انسان به زيستگاه اين‌گونه آسان شده و با شكار غيرمجاز گونه‌هاي جانوري ، امكان زنده ماندن را از يوزپلنگ‌ها مي‌گيرند.

 كمبود محيط‌بان

يكي ديگر از مسائلي كه سبب شده حفاظت از يوزپلنگ‌ها به‌درستي انجام نشود، كمبود محيط‌بان و نامناسب‌بودن تجهيزات آنهاست. نجفي دراين باره مي‌گويد: در اطراف طبس ما براي محافظت از هر 300هزار هكتار يك محيط‌بان داريم. اين مسئله باعث مي‌شود يوزپلنگ‌ها با خطرات بيشتري روبه‌رو شوند. اما با اين حال محيط‌بان بازنشسته همه تلاش‌اش را براي نجات يوزپلنگ‌ها به‌كار مي‌گيرد و اميدوار است روزي برسد كه يوزها ديگر در خطر انقراض نباشند. اگر از او بپرسيد آخرين باري كه يوزها را ديده كي بوده مي‌گويد:ديدن يوزپلنگ‌ها آسان نيست براي اينكه آنها را ببينيد بايد رفتارشان را به‌خوبي بشناسيد. آنطور كه نجفي مي‌گويد اواخر سال 88 بود كه او براي آخرين بار يوزپلنگ‌ها را از نزديك ديد اما مهارت او در شناسايي محل‌هايي كه مي‌توان يوز‌ها را ديد نيز مثال‌زدني است به‌خاطر همين مدتي پيش كه عكاس نشنال جئوگرافيك به ايران آمده بود به كمك نجفي توانست از يوزپلنگ‌ها عكاسي كند. محيط‌بان بازنشسته گزارش ما آنقدر به يوزها علاقه دارد كه شب‌ها نيز خواب يوزپلنگ مي‌بيند و يكي از آرزوهايش اين است كه يوزپلنگ‌ها در زيستگاه‌هاي كشورمان بدوند بدون اينكه خطر انقراض با آنها بدود.

 روز ملي يوز

ماجراي نامگذاري امروز به نام روز ملي يوز به اتفاق دردناكي مربوط مي‌شودكه حدود 22سال پيش ثبت شد؛ اتفاقي كه سبب شد مظلوميت يوزپلنگ‌ها و ناآگاهي برخي افراد هر چه عريان‌تر ديده و شنيده شود. ماجرا ازاين قرار است كه نهم شهريور 73 يوزپلنگ ماده‌اي به همراه 3توله‌اش در جست وجوي آب به نخلستان‌هاي حاشيه بافق نزديك شدند اما عده‌اي آنها را ديدند و با سنگ و چوب به جانشان افتادند. در جريان اين حادثه يوز مادر فرار كرد اما دوتا از توله‌هايش در محل حادثه كشته شدند و يكي از آنها كه زخمي شده بود براي مداوا به تهران منتقل شد.توله يوز نجات يافته «ماريتا» نام گرفت و براي چند سال در اسارت و پارك پرديسان زندگي كرد. به اين ترتيب نهم شهريور روز ملي يوز نام گرفت تا مظلوميت اين‌گونه فراموش نشود و تلاش‌ها براي نجات يوز از خطر انقراض ادامه پيدا كند.

مهدي​آييني

محیط‌بان زخمی هوادار دارد

635646823685917009 (1)گلوله سهم محیط‌بانان و جنگلبانان است،اما نام و مزایا سهم دیگران و آنها که روی مظلومیت محیطبانان موج سواری می‌کنند.به این واقعیت تلخ می‌توان از روند رسیدگی به مشکلات محیط‌بانان پی برد؛ چراکه به مشکلات نگهبانان طبیعت که سال‌هاست با دستان خالی مقابل گلوله شکارچیان غیرمجاز سینه سپر می‌کنند، فقط زمانی پرداخته می‌شود که گلوله مستقیم شکارچیان غیرمجاز سینه‌شان را بشکافد یا زمین‌گیرشان کند.
به این ترتیب روایت شهادت و مجروح شدن محیط‌بانان، برای چند روز دستمایه جلسات، تحلیل و سخنرانی می‌شود. در واقع همه از محیط‌بانان می‌گویند؛ از سرنشینان تاکسی بگیرید تا برخی مردان سیاست که به قول معروف باید به جایشان درخت نشاند تا هوا تازه شود.

در چنین روزهایی توجه به محیط‌زیست به نوعی مد می‌شود به همین خاطر آنها که با محیط‌زیست بیگانه هستند، اما بدشان نمی‌آید از آب گل آلود ماهی بگیرند نیز مظلومیت محیط‌بانان را در سخنرانی‌هایشان فریاد می‌زنند و برای رسیدن به اهدافشان مشکلات خود را به دغدغه‌های این افراد گره می‌زنند، اما این گره خیلی زود و به محض این که افراد فرصت‌طلب به مقصودشان رسیدند باز می‌شود. به همین دلیل محیط‌بانان می‌مانند و هزار و یک مشکل، از نبود برنامه‌های آموزشی گرفته تا تعداد اندک‌شان و چشم‌های بسته قانون و کمبود تجهیزاتی که آنها را ضعیف کرده است.

فردا که روز تولد ضامن آهوست، در کشورمان روز محیط‌بان نیز هست. به همین خاطر باید دید آنها که تا چند روز پیش برای مظلومیت محیط‌بانان گریبان چاک می‌کردند، در این روز برای آنها چه خبر‌های خوبی رو خواهند کرد؛ چراکه محیط‌بانان انتظار دارند در این روز لایحه حمایت از محیط‌بانان که این روزها در کمیسیون اجتماعی دولت بررسی می‌شود، در مجلس اعلام وصول شود.

محیط‌بانان دوست دارند فردا بشنوند یا بخوانند که قرار است تجهیزات مناسبی در اختیارشان قرار بگیرد تا دیگر غم نبود خودرو، سوخت و جیره ناچیز غذایی و حتی کمبود دوربین را نخورند.

محیط‌بانان دوست دارند فردا بدون این که شهید یا زخمی شوند، در خبرها سهمی داشته باشند شاید این‌طور فراموش کنند که فقط محیط‌بانان زخمی هوادار دارند.

مهدي آييني

مرگ محیط‌بان؛ مرگ محیط‌زیست

جانشان را با سرب داغ تاخت می‌زنند تا نگذارند مویی از سر طبیعت کم شود. این حکایت محیط‌بانان و جنگلبانان وظیفه‌شناسی است که این روزها داستان شهادتشان را خیلی‌ها از بر هستند و می‌دانند با دستان خالی در برابر شکارچیان غیرمجاز ایستادن، فقط از عهده مردانی برمی‌آید که به محیط زیست تا پای جان وفادارند، اما این تمام گفتنی‌هایی نیست که درباره محیط‌بانان روایت شده. برای همین باید از ضعف در برنامه‌های آموزشی، نامناسب‌بودن تجهیزات و امکانات و تعداد اندک آنها به عنوان برخی دلایلی نام برد که سبب شده محیط‌بانان به مامورانی آسیب‌پذیر بدل شوند؛ ‌مامورانی که شهادتشان مرگ محیط زیست را نزدیک می‌کند.

دایه‌های بی‌حامی طبیعت به فراموشی سپرده شده‌اند و هرازگاه که حادثه‌ای رخ می‌دهد آنها اندکی از حاشیه به متن نزدیک می‌شوند. در واقع مظلومیت محیط‌بانان زمانی به چشم می‌آید که شهید یا جانباز شدنشان خبرساز شده باشد.

به اعتقاد کارشناسان، مسائل و مشکلات محیط‌بانان حل و فصل نمی‌شود، چراکه هنوز جامعه آنها را به عنوان نگهبانان طبیعت نمی‌شناسند. به همین دلیل نیازهای محیط‌بانان بدرستی تامین نمی‌شود و آنها همواره هنگام انجام ماموریت دچار حادثه می‌شوند.

شلیک به رویای محیط‌بان

اگر پای درددل محیط‌بانان نشسته باشید، می‌دانید این که شکارچی غیرمجاز زودتر از محیط‌بان ساختمان دادگاه را ترک کند، چه حالی دارد و این که نتیجه تلاش آنها نادیده گرفته شود، چه غمی دارد. خیلی از محیط‌بانان گله دارند که برخی قضات به شکارچیان غیرمجاز بیش از حد ترحم می‌کنند.

این روزها که خبر شهادت سه محیط‌بان در کشور، سر و صدای زیادی به راه انداخته، شاید به همین خاطر است که به محیط‌بانان سفارش شده بدون هماهنگی با مدیران ارشد خود با خبرنگاران حرف نزنند. برای همین محیط‌بانان ترجیح می‌دهند نامی از آنها برده نشود تا به این شکل مشکل تازه‌ای به مشکلاتشان اضافه نشود.

یکی از آنها که در منطقه‌ای حفاظت شده در جنوب کشور فعالیت میکند، می‌گوید تا به حال چندین بار پیش آمده که شکارچی غیرمجازی را به دادگاه برده، اما متهم خیلی زودتر از او از دادگاه خارج شده است. او می‌افزاید: برخی قاضی‌ها نسبت به مسائل زیست‌محیطی بی‌توجه هستند. به همین دلیل، کشتن تعداد زیادی ماهی با سم یا مولد برق، دلیل مناسب در نظر گرفتن مجازات حبس برای مجرم نیست.

آن طور که این محیط‌بان توضیح می‌دهد، در چنین مواقعی برخی قاضی‌ها فقط از متهم می‌خواهند شخصی را که فیش حقوقی دارد، به عنوان ضامن معرفی کند. به همین خاطر شکارچیان غیر مجاز از عملکرد اشتباه خود درس نمی‌گیرند.

کارشناسان معتقدند، چنین رفتارهایی سبب مرگ انگیزه در محیط‌بانان نیز می‌شود، زیرا آنها وقتی ببینند با متخلفان بدرستی برخورد نمی‌شود، انگیزه‌شان را از دست می‌دهند.

افزون براین باید یادآور شد این گونه برخورد با شکارچیان غیرمجاز سبب می‌شود جایگاه و شان محیط‌بانان نیز لطمه ببیند. طبیعی است در چنین شرایطی، شکارچی غیرمجاز ترسی از درگیری با محیط‌بانان نداشته باشد.

محیط‌بان و فقر امکانات

محیط‌بانان از سوی شکارچیان غیرمجاز، آن طور که باید جدی گرفته نمی‌شوند، چون تجهیزات و امکانات ضعیف آنها گواهی است بر این که مسئولان نیز آنها را جدی نمی‌گیرند. برای نمونه بسیاری از محیط‌بانان حتی به دوربین‌های چشمی مناسب دسترسی ندارند. درباره کیفیت خودرو، تجهیزات دفاع شخصی و جیره غذایی نیز شرایط بغرنج‌تر است.

محیط‌بان یکی از مناطق حفاظت شده غرب کشور در این باره می‌گوید: جیره غذایی دو محیط‌بان برای دو هفته شامل دو کیلوگرم برنج، یک کنسرو لوبیا، چهار بسته نان، شش عدد کنسرو ماهی و یک قوطی مربا و مقداری روغن است.

این در حالی است که محیط‌بانان باید مسافت‌های زیادی را پیاده پشت سر بگذارند و از مناطق صعب‌العبور عبور کنند، اما با چنین جیره غذایی نمی‌توان برای چند روز دوام آورد. به همین خاطر برخی محیط‌بانان ناچار می‌شوند از جیب‌شان برای خرید مایحتاج هنگام ماموریت هزینه کنند.

یکی از محیط‌بان در این باره می‌گوید: خیلی از همکارانم به خاطر این که به خانواده‌شان کمک بیشتری کنند، ترجیح می‌دهند با همین جیره اندک بسازند و بسوزند. به همین دلیل، آنها دچار مشکلات جسمی بیشتری
می‌شوند.

آن طور که او توضیح می‌دهد، به دلیل‌ کمبود تجهیزاتی مانند خودرو و موتورسیکلت محیط‌بانان بدرستی نمی‌توانند در مناطق حفاظت شده گشت بزنند، چراکه آنها باید در مصرف سوخت نیز صرفه‌جویی کنند.

جمعیت محدود محیط‌بانان

مساله دیگری که محیط‌بانان کشور را آسیب‌پذیر کرده، تعداد اندک آنهاست، زیرا برای پوشش 17 میلیون هکتار از اراضی کشور، فقط 2700 محیط‌بان وجود دارد. این در حالی است که میانگین سن خدمتی محیط‌بانان نیز بیشتر از 17 سال برآورد می‌شود. بنابراین واضح است برای حفظ محیط زیست باید تحولی اساسی در یگان حفاظت محیط زیست کشور رقم بخورد، چراکه به گفته فرمانده این یگان، دست‌کم برای ایجاد شرایط مناسب به 5000 محیط‌بان جدید نیاز است.

هوشنگ ضیایی، کارشناس محیط زیست نیز درباره شرایطی که سبب آسیب‌پذیر بودن محیط‌بانان شده، می‌گوید: در کشورمان فرهنگسازی مناسبی در این باره نشده یعنی بسیاری نمی‌دانند محیط‌بانان نیز مانند ماموران پلیس مامور شده‌اند تا از دارایی‌های این مرز و بوم حفاظت کنند.

ضیایی گله می‌کند این ناآگاهی در برخی مسئولان نیز وجود دارد. به خاطر همین مشکلات محیط‌بانان حل نشده باقی مانده است.

برخی کارشناسان اعتقاد دارند، بتازگی برای آموزش محیط‌بانان تلاش مناسبی صورت گرفته چراکه آنها برای حضور در دوره‌های آموزشی به خارج از کشور نیز اعزام شده‌اند.

اما نبود اعتبار مناسب برای این دوره‌های آموزشی و فشرده برگزار شدن آنها از عواملی است که کیفیت برنامه‌های آموزشی را کاهش داده است.

آن طور که ضیایی می‌گوید، این برنامه‌های آموزشی باید از کیفیت و کمیت بیشتری برخوردار شوند تا به این شکل، دست‌کم ضعف‌های آموزشی سبب گرفتار شدن آنها نشود.

برای نمونه اگر محیط‌بانان قوانین به‌کارگیری سلاح را بدانند و مرتب در کلاس‌هایی مانند تیراندازی شرکت کنند،‌ هنگام رویارویی با شکارچیان غیرمجاز قادر خواهند بود با هزینه کمتری ماموریت خود را به پایان برسانند.

بازار گرم سلاح شکاری

شلیک مستقیم سهم محیط‌بانان است چراکه تعداد زیادی سلاح شکاری در کشور و در اختیار افرادی وجود دارد که اطلاع مناسبی درباره نحوه استفاده از آن ندارند.هوشنگ ضیایی،‌ تعداد سلاح‌ها را حدود یک میلیون قبضه برآورد می‌کند و می‌گوید، برای کنترل این حجم سلاح باید راهکار مناسبی در پیش گرفت، زیرا خیلی‌ها هنوز فکر می‌کنند، چون سلاح خریده‌اند، می‌توانند در مناطق حفاظت شده به شکار بپردازند.

این در حالی است که به گفته حمیدرضا خیلدار، فرمانده یگان حفاظت سازمان حفاظت محیط‌زیست بیش از 80 درصد تخلفات صید و شکار در کشور با سلاح‌های مجاز انجام می‌شود. بررسی آمار‌ها نیز این مساله را تایید می‌کند. برای نمونه سال 90، حدود 82 درصد، سال 91 حدود 89 درصد، سال 92 حدود 85 درصد و سال 93 نیز حدود 84 درصد تخلفات حوزه صید و شکار با سلاح مجاز انجام شده است.

بنابراین برای حمایت از محیط‌بانان و کاهش تخلفات صید و شکار، مسئولان باید ساماندهی سلاح‌های شکاری را در اولویت برنامه‌های خود قرار دهند تا به این شکل،‌ دست‌کم افراد با خرید سلاح شکاری تصور نکنند مجوز شکار گرفته‌اند. در واقع خیلدار پیشنهاد می‌کند مجوز حمل سلاح شکاری ‌به مجوز نگهداری از سلاح شکاری در منزل تغییر کند تا افراد فقط زمانی بتوانند سلاحشان را از خانه خارج کنند که از سازمان حفاظت محیط زیست مجوز شکار گرفته باشند.

باید یادآور شد برخی کارشناسان نیز معتقدند مدیران محیط زیست کشور مسائل اصلی خود را به فراموشی سپرده‌اند و بیشتر به مسائلی می‌پردازند که سایر سازمان و نهاد‌ها نیز می‌توانند آنها را انجام دهند.

ضیایی دراین باره توضیح می‌دهد: وظیفه اصلی سازمان حفاظت محیط زیست حفظ طبیعت است، اما این روزها مدیران بیشتر دغدغه آلودگی هوا و ریزگردها را دارند. این در حالی است که شهرداری‌ها می‌توانند بحث آلودگی هوا را مدیریت کنند و مساله ریزگرد‌ها نیز از سوی سازمان جنگل‌ها و منابع طبیعی دنبال شود.

با توجه به اظهارنظر کارشناسان می‌توان گفت،‌ مسائل عمده‌ای که سبب آسیب‌پذیر شدن محیط‌بانان شده ضعف در برنامه‌های آموزشی، نامناسب بودن امکانات و تجهیزات، تناسب نداشتن تعداد محیط‌بانان با اراضی حفاظت شده کشور و پایین بودن دستمزد آنهاست به همین دلیل باید از مسئولان خواست پرداختن به این مسائل را در اولویت برنامه‌های خود قرار دهند. افزون براین باید از مدیران سازمان حفاظت محیط زیست خواست برای بالا بردن روحیه محیط‌بانان و آگاه شدن از نیاز‌های آنها به محل خدمت آنها بروند و از نزدیک با دغدغه‌های آنها آشنا شوند.

مهدی آیینی

جان محيط​ بانان حراج

 635646823685917009 (1)غرش اسلحه سکوت کوهستان را مي ​شکند،گلوله سينه محيط​ بانان را؛ شکارچيان غيرمجاز پشت​ چشم ​هاي بسته قانون سنگر مي​ گيرند، محيط بانان پشت دعاي خير خانواده​ شان؛محيط بانان با گوشت ​و​پوست از ​​محيط زيست دفاع مي ​کنند،اما شکارچيان با  اسلحه جنگي و شکاري​​ قلب آن را نشانه مي روند.

 انجام وظيفه محيط ​بانان رنگ و بوي جرم مي​ گيرد،اما راه فرار براي شکارچيان غير مجاز باز است. همه اين شرايط دست به دست هم داده اند تا محيط بانان و جنگلبانان سهم شان از تلاش براي حفظ محيط زيست گلوله باشد و تهديد، سختي باشد و دلنگراني .

 شهادت محمد دهقانی ، پرویز هرمز  و منوچهر شجاعیان در روزهاي اخير گواهي است براين ادعا و اينکه محيط​ بانان امنيت​ جاني ندارند و  اگر خوش شانس باشند مانند هادي جلالي، محيطبان پناهگاه حیات وحش شادگان بعد از درگيري با شکارچيان غير مجاز86 ساچمه دربدنشان به يادگار مي ماند و بايد ماه ها براي اثبات جانباز  شدنشان اين در و آن در بزنند.

محيط بانان درايران ايستاده مي ميرند،اما آسان ،چراکه  حفاظت از محيط زيست در کشورمان هيچ وقت جدي گرفته نشده،​اين را از تعداد محيط بانان کشورمان مي توان حدس زد که برخلاف افزايش​ مشکلات زيست محيطي هيچ وقت به روز نشده است​.  مناسب نبودن تجهيزات محيط بانان نيز اين غفلت را فرياد مي زند ،زيرا در نبود تجهيزات مناسب  آنها خيلي دير از حادثه مطلع مي شوند و ناچار بايد براي انجام ماموريت ​ سينه شان را سپر کنند​. همه اين کمبود ها دست به دست هم داده است تا محيط​بانان به سيبلي براي شکارچيان غير مجاز بدل شوند.

با اين حال هستند افرادي که هنوز فکر مي کنند بهبود شرايط محيط زيست کشور با يکسري شعار و برگزاري همايش حل و فصل مي شود،اما مشکل محيط بانان کشور زماني برطرف مي شود که شکارچيان غير مجاز بدانند محيط​بانان نماينده سازمان حفاظت محيط زيست هستند،اما در شرايطي که محيط بانان به کمترين امکانات دسترسي دارند و بسيار پيش آمده که شکارچيان به محيط بانان در راه مانده براي​ رفع مشکلات شان کمک کرده اند نمي​توان انتظار داشت محيط​بان به عنوان نماينده قانون جدي گرفته شوند.

مهدي آييني

شليک مستقيم قسمت محيط بان و جنگلبانان

635646823685917009 (1)جنگل سبز از خون جنگلبان سرخ می‌شود، مناطق شکار ممنوع از خون محیط‌بانان؛ این گوشه‌هایی از شرح حال حامیان منابع طبیعی کشور است که مظلومیت آنها با شهادت یا جانباز شدن‌شان به تصویر کشیده می‌شود و پس از مدتی کوتاه داستانی تکراری می‌شود که هیچ گوش یا چشمی زحمت شنیدن یا خواندنشان را به خود نمی‌دهد.خبر زخمی شدن علی آرامش، سرپرست منطقه حفاظت شده دنای شرقی نیز از این دست خبرهاست که دیروز و در هفته محیط‌زیست رسانه‌ای شد. او قصد داشت وظیفه‌اش را انجام بدهد و با شکارچیان غیرمجاز برخورد کند، اما شکارچیان غیرمجاز با اسلحه شکاری از فاصله نزدیک پایش را نشانه رفتند تا بار دیگر یادآور شوند محیط‌بانانی که سینه‌شان را برای حفاظت محیط‌زیست این کشور سپر می‌کنند، همچنان امنیت جانی ندارند؛ زیرا اگر بخواهند از خود دفاع کنند قانون آن‌قدر هوایشان را ندارد، به همین خاطر پشت‌شان گرم نیست و این احتمال وجود دارد که در دادگاه به اعدام یا حبس ابد محکوم شوند.

نبود قوانین بازدارنده یکی از عللی است که سبب شده شکارچیان و قاچاقچیان چوب به روی محیط‌بانان و جنگلبانان اسلحه بکشند؛ اما دراین بین نباید فراموش کرد که محیط‌بانان و جنگلبانان به تجهیزات و امکانات آموزشی مناسب نیز دسترسی ندارند. در واقع جدی گرفته نشدن این مسائل سبب شده برخی محیط‌بانان به‌دلیل آشنا نبودن با قوانینی مانند به‌کارگیری سلاح در دادگاه محکوم شوند یا به‌دلیل در اختیار نداشتن تجهیزات مناسب خیلی دیر در جریان ورود متخلفان به مناطق حفاظت شده قرار بگیرند، چراکه متخلفانی مانند شکارچیان غیرمجاز و قاچاقچیان چوب از خودرو و تجهیزات بهتری نسبت به آنچه محیط‌بانان در اختیار دارند استفاده می‌کنند؛‌ لذا در بیشتر مواقع محیط‌بانان و جنگلبانان زمانی در جریان قانون‌شکنی متخلفان قرار می‌گیرند که به قول معروف دیگر کار از کار گذشته است. باید یادآورشد در چنین موقعیت‌هایی احتمال درگیری فیزیکی محیط‌بانان با متخلفان افزایش پیدا می‌کند، چراکه طبیعی است متخلفان برای فرار از دست محیط‌بانان یا از بین بردن آثار و شواهد جرم دست به هرکاری بزنند.

بنابراین چنانچه مسئولان برنامه‌ای برای حفاظت از منابع طبیعی کشور دارند باید در کنار تلاش برای پر کردن خلأ‌های قانونی به فکر بروز رسانی تجهیزات و آموزش محیط‌بانان و جنگلبانان نیز باشند، زیرا اگر محیط‌بانان به تعداد کافی و با تجهیزات مناسب در مناطق حفاظت شده گشتزنی کنند کمتر متخلفی به فکر قانون شکنی می‌افتد و دیگر کار به درگیری مستقیم محیط‌بانان و جنگلبانان نمی‌رسد.

مهدی آیینی

بچه‌ دزدهایی که مجازات نمی‌شوند

«بی‌دفاع و آسیب‌پذیر»؛ این وصف حال حیات‌ وحش کشور است که در فصل بهار بیشتر از هر زمانی به چشم می‌آید، چون بهار با زاد و ولد حیات‌وحش همراه است و این شرایط می‌طلبد که حفاظت و مراقبت بیشتری از آنها به عمل بیاید، اما چون یگان حفاظت سازمان محیط‌زیست سال‌هاست با کمبود نیرو دست و پنجه نرم می‌کند و مسئولان آن از کمبود 5000 نیرو سخن به میان می‌آورند، می‌توان گفت عده‌ای سودجو فصل زاد و ولد حیات‌وحش را فرصت خوبی می‌دانند برای دستبرد به حیات‌وحش کشور.

این افراد سودجو را می‌توان بچه‌دزد‌های طبیعت دانست، چون آنها این روزها در زیستگاه‌ها و اطراف مناطق حفاظت‌شده پرسه می‌زنند تا نوزادان حیات‌وحش را به‌دام بیندازند.

کمبود نیروی حفاظتی و مناسب نبودن تجهیزات محیط‌بانان سبب آسیب‌پذیرتر شدن حیات‌وحش کشور شده، چون طبیعی است که نوزادان تازه متولد شده توانایی فرار و دفاع از خود را ندارند علاوه بر این چون زنده‌گیری نوزادان حیات‌وحش بدون استفاده از سلاح و بدون سروصدا اتفاق می‌افتد، احتمال مطلع شدن محیط‌بانان از حضور شکارچیان به حداقل میرسد، بنابراین اگر محیط‌بانان به شکل اتفاقی و حین گشتزنی متوجه حضور شکارچیان نشوند، نمی‌توان به نجات حیات‌وحش امیدوار بود.

سازمان حفاظت محیط‌زیست برای نجات حیات‌وحش در چنین مواردی باید تلاش خود را به‌کار گرفته و از تمام ظرفیت‌های موجود استفاده کند؛ زیرا اگر نوزادان حیات‌وحش پس از جدا شدن از زیستگاه‌های خود کشف شوند، نمی‌توان به بازگشت آنها به طبیعت امیدوار بود، در واقع آنها دیگر قادر نخواهند بود در طبیعت زنده بمانند و محکوم خواهند شد که بقیه زندگی خود را در اسارت و مکان‌هایی مانند باغ‌وحش‌ها بگذرانند.

افزون بر این به اعتقاد برخی کارشناسان حیوانات مادر نیز در این روند آسیب می‌بینند، چون اگر شیر جمع شده در پستان برخی گونه‌ها تخلیه نشود سبب بروز عفونت شده و مرگ حیوان مادر را در پی خواهد داشت.

سازمان حفاظت محیط‌زیست برای رفع این مشکل می‌تواند از ظرفیت سایر دستگاه‌ها بهره برده و از آنها برای ناامن کردن زیستگاه‌ها برای حضور افراد سودجو کمک بگیرد، علاوه بر این استفاده از ظرفیت سازمان‌های مردم‌نهاد نیز می‌تواند تا حد قابل‌توجهی کمبود‌ها در یگان حفاظت سازمان محیط‌زیست را جبران کند.

مهدی آیینی ​

محيط بان با زمين ايستاده اند

رنج خدمت در مناطق صعب‌العبور را تاب می‌آورند تا جلوی گلوله شکارچی‌هایی سینه سپر کنند که چشم طمع به ‌اندک باقیمانده حیات‌وحش کشور دارند. این حکایت زندگی محیط‌بانان کشور است افرادی که تجهیزات‌شان به‌هیچ‌وجه قابل مقایسه با شکارچیان نیست، اما برای حفظ محیط‌زیست کشور از جان مایه می‌گذارند.فردا در تقویم، روز ملی محیط بان نامیده شده تا مجالی باشد برای یادآوری مظلومیت و نقش تاثیرگذار محیط بانان در حفظ محیط زیست کشور، زیرا به معنای واقعی می توان محیط بانان را سربازان بی دفاع زمین نامید.

محیط بانان وظیفه دارند از دارایی های سرزمین ما که به همه ایرانی ها تعلق دارد، محافظت کنند؛ از کویر،کوهستان، دشت و دریا بگیرید تا گونه های جانوری و گیاهی علاوه براین، باید مراقب باشند مقررات زیست محیطی در اقصا نقاط کشور جدی گرفته شود. در این میان، بی توجهی و جدی گرفته نشدن وظیفه آنها بیشترین آسیب را به محیط بانان می زند، زیرا آنها با عشق به محیط زیست برای حفظ آن تلاش می کنند، اما وقتی متوجه می شوند برای بسیاری از مردم و برخی مسئولان، محیط زیست در اولویت قرار ندارد، آزرده خاطر می شوند؛ آزرده تر از هر زمان دیگری، حتی زمانی که سلاح شکارچیان آنها را زمینگیر می کند.

هیچ چیز بیشتر از بی توجهی مردم و این دسته مسئولان نسبت به محیط زیست، دل محیط بانان را به درد نمی آورد، هرچند زمینه برای آسیب دیدن آنها بیشتر از این مهیاست زیرا برخلاف این که اسباب و تجهیزات افراد برای رسیدن به دل مناطق حفاظت شده بیشتر شده و به همین دلیل، افراد بیشتری می توانند خود را به زیستگاه ها برسانند، اما تعداد محیط بانان هنوز مانند شرایط بیش از 30 سال پیش است و تجهیزاتی که آنها در اختیار دارند با برخی شکارچیان قابل مقایسه نیست. برای نمونه پیش آمده که خودروی محیط بانان خراب شده و خودروهای پیشرفته شکارچیان، آنها را یدک کشیده است. اکنون حدود 2700 محیط بان باید از 17 میلیون هکتار اراضی کشور مراقبت کنند.

افزون بر این، محیط بانان همیشه از حداقل دستمزد برخوردار بوده اند و این شرایط، بستر را برای زیر پا گذاشتن اخلاق و قانون از سوی برخی محیط بانان مهیا می کند. بنابراین چنانچه بگویند محیط بانی وجود دارد که به عنوان راهنمای شکارچیان عمل می کند، نباید تعجب کرد.

شرایط بهتر از گذشته است

حمیدرضا خیلدار فرمانده یگان سازمان حفاظت محیط زیست بر آن است که شرایط برای محیط بانان بهتر از گذشته شده، زیرا پیش از این درباره حفاظت محیط زیست بجز شعار چیزی عاید محیط بانان نمی شد . او ادامه می دهد: اکنون حمایت های بیشتر از محیط بانان می شود. برای نمونه، هزینه هایی که محیط بانان در اجرای ماموریت دارند، از سوی ستاد حمایت از محیط بانان تامین می شود یا اگر محیط بانی زخمی شده باشد و در بیمارستان دولتی درمان نشود، هزینه بیمارستان خصوصی او از سوی این ستاد تامین می شود. خیلدار درباره حقوق محیط بانان نیز یادآور می شود: با پیگیری رئیس کنونی سازمان حفاظت محیط زیست و تاثیر گذاری او در هیات دولت، بالاخره حدود دو هفته پیش تصمیم گرفته شد امتیاز سختی کار محیط بانان از یکهزار به 3000 برسد. به این ترتیب، حقوق محیط بانان حدود 350 هزار تومان افزایش پیدا می کند.به گفته وی، این افزایش حقوق را دولت مصوب کرده که از ابتدای سال باید پرداخت می شد. بنابراین زمانی که اعتبارات آن تامین شود، معوقات آن نیز پرداخت خواهد شد.

خیلدار ابراز می کند: برای تکمیل یگان حفاظت محیط زیست نیاز به 5000 محیط بان جدید داریم و امیدواریم دولت در مدت پنج سال شرایط جذب این تعداد نیرو را برای ما فراهم کند. این در حالی است که باید تاکید کرد اکنون میانگین سن خدمتی محیط بانان بیش از 17 سال است .بنابراین محیط زیست با جذب نیروی جوان و با انگیزه می تواند حضور پر رنگ تری در مناطق حفاظت شده داشته باشد.

دستورالعمل خدمتی محیط بانان

مشکل دیگری که محیط بانان با آن دست به گریبان هستند به قوانین برمی گردد، زیرا قانون آن طور که باید در برابر حوادث از آنها حمایت نمی کند.

فرمانده یگان سازمان حفاظت محیط زیست اظهار می کند: مشکل اینجا بود که دستور العمل خدمتی برای محیط بانان تائید نشده بود تا در زمان نیاز قضات با توجه به آن برای محیط بانان رای صادر کنند، اما این دستور العمل خدمتی نیز حدود یک ماه پیش از سوی ستاد کل نیروی مسلح تصویب شد. در این دستورالعمل آمده، محیط بانان سختی کار می گیرند یا اگر در اجرای ماموریت با متخلف درگیر و آسیب دیده یا کشته شوند، به عنوان جانباز یا شهید شناخته می شوند.

افزون براین، جیره غذایی نیز برای محیط بانان مشخص شده چون برخی از آنها در محل های خدمتی خود 18 روز بیتوته می کنند و 12 روز به خانه های خود می روند، اما متاسفانه در مدتی که بیتوته می کنند، باید از جیب خود هزینه های خورد و خوراک را پرداخت می کردند. برای رفع این مشکل در دستورالعمل خدمتی محیط بانان آمده که از سال آینده جیره غذایی به آنها پرداخت شود.خیلدار یادآور می شود: در دستورالعمل خدمتی سابق در حق محیط بانان ظلم شده بود، زیرا محیط بان جزو کارکنان دولت به حساب می آید . به همین دلیل باید مانند افرادی که استخدام کشوری یا لشکری هستند، خدمت کنند. در این میان، محیط بانان در ماه 18 شبانه روز خدمت می کردند، بدون این که اضافه کاری بگیرند. این در حالی است که براساس تصمیم گیری جدید، محیط بانان 15 شبانه روز کار و 15 شبانه روز استراحت می کنند. البته محیط بانان با توجه به دور یا نزدیک بودن محل خدمتی خود می توانند دو روز خدمت و دو روز استراحت کنند.

فرمانده یگان سازمان حفاظت محیط زیست، با تاکید بر این که اسناد بالادستی برای حمایت از محیط بانان تشکیل شده ابراز می کند: در گذشته، شایعاتی نسبت به جمع آوری یگان حفاظت نیز وجود داشت، اما اکنون ساختار یگان تصویب شده است. به این ترتیب به عنوان متولی امر محیط بانان می توانیم برای حمایت از آنها برنامه ارائه کنیم. این درحالی است که پیش از این با خواهش و تمنا برای کمک به آنها اعتبار می گرفتیم.

از محیط بان تا ارشد محیط دار

براساس قوانین جدید برای محیط بانان درجه نیز در نظر گرفته شده، به این شکل که افراد با درجه محیط بانی خدمت خود را آغاز می کنند و می توانند تا درجه محیط دار افسر محیط دار یا ارشد محیط دار ارتقای درجه پیدا کنند. خیلدار با اشاره به این که حقوق محیط بانان با توجه به درجه آنها افزایش پیدا می کند، درباره تجهیزات و کلاس های آموزشی محیط بانان عنوان می کند: سال گذشته با اعتباری حدود سه میلیارد تومان، یکهزار محیط بان آموزش دیدند؛ محیط بانانی که 18 سال آموزش ندیده بودند. به همین دلیل حتی برخی از آنها سر از زندان درآورده بودند. تجهیزات محیط بانان نیز از سال 90 تا کنون حدود سه برابر شده؛ یعنی اکنون یگان حفاظت محیط زیست می تواند تمام محیط بانان خود را به سلاح کلاشینکف مجهز کند و تجهیزات دیگری مانند شوکر،افشانه و دستبند در اختیار آنها بگذارد.

به گفته وی، اکنون فقط چهار محیط بان در زندان به سر می برند و در این میان، حکم قصاص دو نفر از آنها نیز تائید شده است.

براساس اطلاعاتی که یگان حفاظت محیط زیست در اختیار جام جم گذاشته سال گذشته 13 محیط بان هنگام اجرای ماموریت با شکارچیان غیرمجاز درگیر و مجروح شده اند. در این میان، بیشتر محیط بانان از سوی شکارچیان غیرمجاز هدف گلوله قرار گرفته اند. این درحالی است که طی سال های 91 و 92 در مجموع 33 محیط بان در درگیری با شکارچیان غیرمجاز زخمی شده بودند.فرمانده یگان سازمان حفاظت محیط زیست درباره برنامه های سازمان حفاظت محیط زیست برای امروز یادآور می شود: امروز نیز مانند سال های گذشته از محیط بانان نمونه در کل کشور قدردانی و از بین آنها سه نفر به عنوان محیط بان نمونه ملی معرفی می شوند.

محيط بان آهني

اواخر تيرماه سال گذشته بود که به هادي جلالي خبردادند​، چهار شکارچي وارد پناهگاه حيات وحش تالاب شادگان شده و در حال شکار هستند​ به اين ترتيب جلالي به همراه دو همکار ديگرش روانه محل حادثه شد،محيط بانان براي اينکه بتوانند شکارچيان را دستگير کنند تصميم گرفتند وانمود کنند که متوجه حضور شکارچيان غير مجاز نشده اند به همين دليل  جلالي از خودرو پياده شد و زير يک تپه پناه گرفت ، دو همکار ديگر او نيز با خودرو​  از محل حادثه فاصله گرفتند، در اين بين يکي از شکارچيان روي تپه اي که جلالي زير آن پنهان شده بود رفت ​تا از رفتن محيط بانان مطمئن شود،اما در اين لحظه او  متوجه حضور جلالي شد ​و با محيط بان جوان درگير شدند​.هرچند جلالي توانست اسلحه شکارچي را  به دست بياورد،ولي شکارچيان ديگر نيز از حضور با خبر شده و به کمک دوست خود رفتند. در نتيجه شرايط تغيير کرد و يکي از شکارچيان​​ سينه جلالي را هدف گوله قرار داد.

جلالي براي متوقف کردن شکارچيان تير هوايي شليک کرد،اما شکارچيان تصميم گرفته بودند​ آثاري از  جرم خود بجاي نگذارند به همين دليل​ وقتي سوار خودرو شان شدند دو گلوله ديگر به سمت جلالي شليک کردند. زماني که ​ محيط بانان ديگر ​ از راه رسيدند نتوانستند شکارچيان را متوقف کنند. ​اما يکي از شکارچيان يک ساعت بعد از حادثه دستگير شد، اما سه  متهم ديگر تاکنون دستگير نشده و به شکل غيابي در دادگاه ​به 9 سال زندان محکوم شده اند. ​

بعد از حادثه جلالي به بيمارستان طالقاني آبادان و از آنجا به بيمارستان ​پارس تهران منتقل شد،او درباره ادامه ماجرا به  جام جم مي گويد:پزشکان گفتند 96 ساچمه دربدنم وجود دارد تا امروز 11 ساچمه ​از بدنم خارج شده،ولي هنوز 85 ساچمه در بدنم وجود دارد.

به همين دليل او ​اکنون در قسمت چپ بدنش احساس درد مي کند و نمي تواند به پهلوي چپ بخوابد​.

در جستجوي جانبازي

آقاي محيط بان در باره اينکه به عنوان جانباز شناخته مي شود يا نه عنوان مي کند:خيلي دنبال جانبازي دويده​ام،​اما هنوز نتيجه مطلوب نرسيده ام،زيرا به من مي گويند 4000 نفر در نوبت کميسيون پزشکي هستند​ تا ميزان جانبازي مرا مشخص کنند​.

او درباره افزايش حقوق محيط بانان نيز ياد آور مي شود: وعده هايي به ما داده شده ،اما هنوز افزايش حقوقي نديده ايم.جلالي تصريح مي کند:زماني متوجه کم بودن حقوق ما مي شويد که آن را با ديگر ارگان ها مقايسه کنيد براي نمونه حقوق نگهبانان پالايشگاه که آلوده کننده محيط زيست نيز هست اکنون حدود 5 ميليون و 700 هزار تومان است ،اما​ حقوق محيط بانان 900 هزار تومان است.​

امروز به یوزپلنگ‌ها فکر کنید

امروز روز جهانی یوزپلنگ‌هاست و در سراسر جهان برای حمایت از این گونه با ارزش کارهای فرهنگی زیادی انجام می‌شود، اما برخلاف این‌که یوزپلنگ‌های آسیایی در کشورمان در خطر انقراض دارند،حمایت از این گونه آن طور که باید و شاید جدی نیست و سازمان‌ها و نهادهایی نیز که در این حوزه فعالیت می‌کنند به کارهای نمایشی بسنده کرده و نظرات متفاوتی ارائه می‌دهند.

برای نمونه با این که بیش از 13 سال از زمانی که کارشناسان نسبت به وضع بحرانی یوزپلنگ ها در کشورمان هشدار داده و سازمان های بین المللی برای کمک ابراز آمادگی کردند، می گذرد، اما هنوز نمی توان آمار دقیقی از تعداد یوزهای باقی مانده در کشور ارائه کرد، زیرا مدیرعامل انجمن یوز پلنگ ایرانی تعداد آنها را کمتر از 70 قلاده برآورد می کند، اما مدیر پروژه بین المللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی ادعا می کند براساس آخرین برآوردی که از تعداد یوزها در کشورمان شده باید دست کم 50 قلاده یوز باقی مانده باشد.

نکته اینجاست که برای نجات این گونه از خطر انقراض باید دست کم برآورد دقیقی از تعداد آنها در کشور داشت تا بتوان برنامه ریزی مناسبی برای حمایت از آنها کرد. باید یاد آور شد یکی از مسائلی که سبب شده مسئولان نتوانند آمار دقیقی از تعداد یوزهای باقی مانده در کشور ارائه کنند، نبود تجهیزات و امکانات است، زیرا وسعت زیستگاه یوزپلنگ در کشور حدود شش میلیون هکتار برآورد شده، اما به گفته مدیرعامل انجمن یوزپلنگ ایرانی آنها فقط 30 دوربین تله ای در اختیار دارند؛ این درحالی است که مدیر پروژه بین المللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی در این باره به ایرنا گفته برای پوشش دادن زیستگاه یوزپلنگ ها در کشور به 500 دوربین تله ای نیاز است. علاوه بر این باید تاکید کرد تعداد محیط بانان نیز دراین مناطق بسیار کم است، زیرا براساس استانداردها دست کم برای هر 2000 هکتار به یک محیط بان نیاز است، اما فقط101 محیط بان از زیستگاه های یوزپلنگ ایرانی مراقبت می کنند، این یعنی هر کدام از آنها باید محدوده ای به وسعت 60 هزار هکتار را پوشش دهند.

افزون بر این باید تاکید کرد که عوامل تهدیدکننده حیات یوزپلنگ ها کماکان پابرجاست و تخریب زیستگاه ها و تصادفات جاده ای از عوامل اصلی مرگ یوزپلنگ ها به شمار می آیند.

هرچند سازمان های مسئول در این حوزه با مشکلاتی مانند کمبود اعتبار و نیرو رو به رو هستند، اما نکته اینجاست آنها برای استفاده از توانایی سازمان های مردم نهاد نیز بدرستی عمل نکرده و نتوانسته اند از این پتانسیل بخوبی بهره ببرند.

مهدی آیینی – گروه جامعه

بالا