آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : سازمان حفاظت محیط زیست (برگ 3)

بایگانی/آرشیو برچسب ها : سازمان حفاظت محیط زیست

اشتراک به خبردهی

نوروز، فرصت دوستی با طبیعت

هر روز حدود 6250 تن زباله در سه استان شمالی کشور تولید می‌شود، زباله‌هایی که محل دفنشان جایی نیست جز دامان سبز جنگل، نگران‌کننده‌تر این‌که در ایام تعطیلاتی مانند نوروز، میزان تولید زباله در این استان‌ها سه برابر شده و به حدود 18هزار تن در روز می‌رسد، بنابراین در تعطیلات دو هفته‌ای نوروز دست‌کم حدود 262 هزار تن زباله به جنگل‌های شمال هدیه می‌شود.

«جنگل جای زباله نیست» این توصیه بسیاری از کارشناسان و مسئولان سازمان جنگل‌ها و محیط زیست است که از مسافران نوروزی می‌خواهند آویزه گوششان کنند، مسافرانی که مقصدشان جنگل‌های هیرکانی در شمال کشور، زاگرس در غرب کشور یا حرا در جنوب است.

این که جنگل جای زباله نیست، جزو ابتدایی‌ترین مسائلی است که می‌توان به مسافران نوروزی توصیه کرد، اما دلیل این‌که چرا شهروندان این پیش پاافتاده‌ترین اصول گردشگری را رعایت نمی‌کنند، باید در محل دیگری جست‌وجو کرد.

وقتی مسئولان هر روز حدود 6250 تن زباله را به طور رسمی در مناطق جنگلی کشور دفن می‌کنند، نباید تعجب کرد تعدادی به ظاهر گردشگر زباله‌هایشان را در دل طبیعت رها کنند یا با روشن کردن آتش، تیشه به ریشه جنگل بزنند.

هرچند نمی‌توان این غفلت مسئولان را بهانه‌ای دانست برای توجیه رفتار ناپسند عده‌ای از گردشگران، اما تا زمانی که خود مسئولان برای حفظ جنگل‌های کشور گام‌های جدی برندارند و در عمل ثابت نکنند حفظ جنگل‌های شمال برای آنها اهمیت دارد، نمی‌توان امیدوار بود تلاش‌های فرهنگی برای حفظ منابع طبیعی کشور نتیجه مطلوبی داشته باشد.

جنگل یا گورستان زباله؟

حدود 460 هکتار از عرصه‌های جنگلی و مرتعی شمال کشور به عنوان محلی برای دفن زباله‌ها در نظر گرفته شده است.

عباسعلی نوبخت، معاون امور جنگل‌های سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری می‌گوید در شمال کشور حدود 51 منطقه وجود دارد که به محل دفن زباله‌ها اختصاص پیدا کرده است.

آن طور که او می‌گوید در این بین 39 منطقه از محل دفن زباله‌ها، عرصه جنگلی و 12 منطقه نیز عرصه مرتعی است‌‌.

این درحالی است که هر روز حدود 3150 تن زباله در مازندران، 2000 تن در گیلان و 1100 تن در گلستان تولید می‌شود و مسئولان تاکنون اقدامی بیش از دفن زباله‌ها در اراضی جنگلی و مرتعی انجام نداده‌اند.

رود شیرابه مرگ

زباله‌هایی که در دل طبیعت شمال دفن می‌شود، تنها تیشه به ریشه درختان، گیاهان و گونه‌های جانوری نمی‌زند، زیرا با نفوذ شیرابه زباله‌ها به آب‌های زیرزمینی، حیات انسان‌ها نیز به شکل مستقیم به خطر می‌افتد.

آن طور که معاون امور جنگل‌های سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری می‌گوید، روزانه حدود 750 هزار لیتر شیرابه از زباله‌هایی که در طبیعت مازندران دفن می‌شود در اراضی جنگلی و مرتعی نفوذ کرده و باعث خشک شدن درختان می‌شود.

این درحالی است که هر لیتر شیرابه حدود 6000 لیتر از منابع آبی را آلوده می‌کند به همین دلیل با دفن زباله در جنگل، انسان یکی از بزرگ‌ترین فواید آن را که ذخیره آب‌های زیرزمینی است، نابود می‌کند. به شکل میانگین هر هکتار جنگل 1500 متر مکعب آب را در خود ذخیره می‌کند به همین خاطر می‌توان گفت هر سال حدود سه میلیارد و شش میلیون متر مکعب آب در جنگل‌های شمال کشور ذخیره می‌شود و دفن زباله در جنگل تمام این منابع آب را تهدید می‌کند؛ منابعی که می‌توان گفت حجمش بیش از سد کارون است‌.

جای درخت زباله می‌کارند

بخشی از حل نشدن مشکل دفن زباله‌ها در جنگل‌های شمال را باید پای مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست و سازمان جنگل‌ها نوشت، زیرا مدیران این سازمان‌ها نیز آن‌طور که باید برای رفع این معضل تلاش نکرده‌اند.

دکتر هادی کیادلیری، رئیس دانشکده منابع طبیعی علوم و تحقیقات تهران و رئیس انجمن علمی جنگلبانی کشور نیز این مساله را تائید می‌کند و می‌افزاید: برخی از مدیران این سازمان‌ها نیز وقتی این مساله مطرح می‌شود، می‌گویند مسئولان مربوط گفته‌اند جای دیگری برای دفن زباله ندارند، اما وظیفه اصلی این مدیران حفظ محیط زیست کشور است، نه همراهی با تخریب جنگل.

این درحالی است که برخی مدیران تصور می‌کنند اگر زباله‌ها را در دل جنگل و محلی که جلوی چشم گردشگران نیست بریزند، کارشان را بدرستی انجام داده‌اند.

به همین دلیل این روزها اگر سری به جنگل‌های شمال و محل دفن زباله‌ها بزنید، متوجه خواهید شد که زباله‌های بیمارستانی و نخاله‌های ساختمانی زیادی در دل جنگل ریخته شده است.

مراقب جنگل بیمار باشید

نریختن زباله و روشن نکردن آتش، توصیه‌هایی تکراری، اما جدی است که همه گردشگران باید به آن توجه داشته باشند، ولی شیوع آفات در جنگل شرایط آن را شکننده‌تر کرده است به همین دلیل رئیس انجمن علمی جنگلبانی کشور به گردشگران توصیه می‌کند به دلیل شیوع آفاتی مانند شب پره شمشاد، شهروندان باید توجه داشته باشند که سبب انتشار این آفت در مناطق جنگلی نشوند برای این کار سازمان جنگل‌ها باید با نصب تابلوهای هشداردهنده به شهروندان آگاهی دهد که به درختان بیمار نزدیک نشوند، زیرا این آفت خیلی راحت از طریق رفت و آمد شهروندان شیوع پیدا می‌کند.

مساله دیگری که وی به آن اشاره می‌کند، روشن کردن آتش در مناطق جنگلی است، زیرا بسیاری از گردشگران تصور می‌کنند اگر درختچه‌ها را بشکنند یا از سرشاخه درختان برای روشن کردن آتش استفاده کنند، آسیب زیادی به جنگل نمی‌زنند، اما آنها باید بدانند درختچه‌هایی که شاید در نگاه شهروندان ارزش زیادی ندارند، تنها عامل تثبیت خاک منطقه هستند.

با توجه به شیوع آفات و بیماری در جنگل و حجم قابل توجه قاچاق چوب باید از گردشگران خواست هنگام ورود به مناطق جنگلی دست‌کم اصول اولیه گردشگری مسئولانه را رعایت کنند تا حیات منابع طبیعی کشور بیش از این به‌خطر نیفتد.

مهدی آیینی

کانگورو، ببر و یوزپلنگ زیر قیمت کوچه مرغی

635646823685917009 (1)

بیش از 20 میلیارد دلار در سال؛ این برآوردی از گردش مالی بازار سیاه قاچاق حیات وحش در جهان است؛ بازاری که به نظر می‌رسد بعد از قاچاق مواد مخدر، انسان و اسلحه پرسودترین بازار سیاه جهان باشد.تنوع زیستی مناسب کشورمان سبب شده حیات وحش ایران نیز سهم قابل توجهی در این بازار داشته باشد؛ از پرندگان شکاری گرفته تا یوزپلنگ و سمندر لرستانی را می‌توان در بساط قاچاقچیان حیات وحش‌ دید.

سمندر لرستانی در بازارهای جنوب شرق آسیا حدود 1000 دلار خرید و فروش می‌شود یا کشورهای حاشیه خلیج‌فارس حاضرند برای برخی از پرندگان شکاری ایران ( بالابان و بحری) تا یک میلیارد تومان هم پرداخت کنند.

ارزش‌گذاری نشدن گونه‌های جانوری و نبود اراده‌ای برای حفظ حیات وحش در کشورمان سبب شده قاچاقچیان حیات وحش از حاشیه امنی برخوردار باشند و با خیال آسوده‌تری به قانون‌شکنی دست بزنند. برای نمونه یکی از اعضای سازمان‌های مردم‌نهاد فعال در زمینه حقوق حیوانات به جام‌جم می‌گوید پرونده‌ای 300 صفحه‌ای را درباره قاچاق حیات وحش به سازمان حفاظت محیط‌زیست تحویل داده، اما این سازمان تاکنون بدرستی به این پرونده رسیدگی نکرده است.

به همین دلیل شاید تا دیروز بساط قاچاقچیان حیات وحش فقط در کوچه‌مرغی‌های خیابان مولوی پهن می‌شد، اما این روزها در گوشه و کنار هر شهری می‌توان سودجویانی را دید که به حیات وحش کشور چوب حراج می‌زنند.

نبود اراده‌ای مشخص برای مقابله با این تخلف سبب شده آنها‌ از فضای مجازی نیز کمک گرفته و مشتری‌های بیشتری برای خود دست و پا کنند.

بازار سیاه حیات وحش بیش از سودی که به جیب قاچاقچیان می‌ریزد به حیات‌وحش آسیب می‌رساند، زیرا تخمین زده می‌شود حدود 70 درصد از گونه‌های جانوری هنگام قاچاق جان خود را از دست می‌دهند یا رها شدن گونه‌های غیربومی در زیستگاه‌ها سبب از بین رفتن گونه‌های بومی می‌شود. سوم مارس (13 اسفند) در تقویم، روز جهانی حیات وحش نامگذاری شده؛ روزی که در آن سازمان‌های مردم‌نهاد تلاش می‌کنند دولت‌ها و شهروندان را نسبت به عواقب تجارت شوم حیات وحش آگاه کرده و یادآور شوند دنیای بدون حیات وحش جایی برای حیات انسان نخواهد داشت.

مهدی آیینی

تجارت گوشت شکار

یخچال خانه‌اش جا ندارد، گوشت‌های شکار را زیر برف دفن می‌کند‌‌، می‌گوید مشتری‌های دست به نقد زیادی دارد.گوشت شکار را با توجه به نوعش کیلویی 80 تا یکصد هزار تومان می‌فروشد. می‌گوید بیشتر مشتری‌هایش افراد متمول هستند یا رستوران‌هایی که برای مشتری‌هایشان منوهای عجیب و غریب دارند. اگر از برخورد محیط‌بانان بپرسید می‌گوید فقط در منطقه او (شمال شرق استان گلستان) تعداد شکارچی‌هایی مانند خودش 3000 نفر است،اما آمار محیط‌بانان آنجا از تعداد انگشتان دست فراتر نمی‌رود.

تجارت گوشت شکار عملی مجرمانه است که زمستان‌ها رونق می‌گیرد. در‌ پشت پرده این تجارت غیرقانونی می‌توان ردپای شکارچیانی را دید که با قتل عام حیات وحش جیب‌هایشان را پر می‌کنند، درست به اندازه یخچال‌هایی که از گوشت شکار پر شده است.

تاجران گوشت شکار همه جا فعال هستند از شمال کشور بگیرید تا زیستگاه‌های حفاظت شده در مرکز یا جنوب، شرق و غرب کشورمان.

کافی است جنبنده‌ای بجنبد تا تاجران گوشت شکار جانش را بگیرند. فرقی نمی‌کند حلال گوشت باشد یا حرام گوشت،‌ آنها بر گوشت قربانیانشان چوب حراج می‌زنند، حراجی که به قیمت مرگ حیات وحش کشورمان تمام می‌شود.

کل و بزهای 5 میلیونی

در شمال شرق کشورمان شکارچی‌های زیادی هستند که زمستان‌ها شغلشان شکار و تجارت گوشت شکار است. بیشتر آنها نبود شغل را بهانه می‌کنند و به دل جنگل می‌زنند تا با کشتار حیات وحش درآمدزایی کنند، یکی از آنها جوانی 25 ساله است که به شرط محفوظ ماندن نامش با جام‌جم از دلایل شکار و گوشت شکار می‌گوید.

  • چند سال است که شکار می کنی؟

13 سال.

  • چرا این‌قدر زود شکار را شروع کردی؟

شکار از پدر و پدربزرگم به من به ارث رسیده است.

  • ‌بیشتر چه حیواناتی شکار می‌کنی؟

همه چی کل، بز و مارال.

  • گوشت آنها را کیلویی چند می‌فروشی؟

بین 80 تا یکصد هزار تومان.

  • در ماه چند حیوان را شکار می‌کنی؟

حدود سه تا چهار شکار بزرگ.

  • ‌هرکدام چند کیلو گوشت برای فروش دارند؟

50 تا 60 کیلو بیشتر گوشت ندارند‌.

  • پـــس درآمــد خــوبی داری. مشتری‌هایت بیشتر چه افرادی هستند؟

بیشتر رستوران‌دار هستند، اما افراد پولدار هم زیاد به دنبال گوشت شکار می‌آیند.

  • گوشت شکار روی دستت که نمی‌ماند؟

نه اصلا،‌ سریع فروش می‌رود.

  • در روستای شما چند شکارچی وجود دارد؟‌

پنج یا شش نفر.

  • برای تفریح این کار را انجام می‌دهند؟

نه از بیکاری است بالاخره باید هزینه‌شان را تامین کنند.

  • محیط‌بان‌ها مانـــع کــار شما نمی‌شوند؟

چرا، اما تعدادشان خیلی کم است.

  • چطور مگر آمارشان را داری؟

بله، در منطقه ما (شمال‌شرق گلستان) که چند روستا را شامل می‌شود، حدود 20 محیط‌بان وجود دارد، اما تعداد شکارچی‌ها شاید به 3000 نفر برسد.

از حرف‌های این شکارچی جوان می‌توان نتیجه گرفت که هر شکارچی اگر در طول ماه دو راس کل و بز شکار کند و هر کدام از آنها 50 کیلو گوشت داشته باشد، شکارچی در ماه دست‌کم ده میلیون تومان در‌آمد دارد. نگران‌کننده‌تر این که طبق توضیح او تعداد شکارچیان اصلا با محیط‌بانان قابل مقایسه نیست.

بنابراین هیچ بعید نیست که در آینده نزدیک دیگر آثاری از حیات وحش در مناطق حفاظت شده کشور باقی نماند.

انسان‌های اولیه بازمی‌گردند

شکار‌ برای تامین معیشت مساله‌ای است که بیشتر در‌ دورانی مانند غارنشینی انسان‌ها رواج داشت، به همین خاطر به‌نظر می‌رسد شرایط نامطلوب روستاهای حاشیه مناطق حفاظت شده برخی را وادار به تکرار رفتار انسان‌های اولیه کرده است. ‌برای حل این مشکل سازمان حفاظت محیط زیست باید برای آموزش بومیان چنین مناطقی سرمایه‌گذاری کند و با سهیم کردن آنها در حفاظت از این مناطق راه را را برای فعالیت شکارچیان غیرمجاز محدودتر کند.

منوچهر فلاحی، معاون یگان حفاظت سازمان حفاظت محیط‌زیست درباره این مساله به جام‌جم می‌گوید، چنانچه گزارشی از فروش گوشت شکار به دست محیط‌بانان برسد به طور حتم با آن برخورد خواهند کرد. او یکی از دلایل فعالیت شکارچیان غیرمجاز را تعداد کم محیط‌بانان می‌داند و تاکید می‌کند برای فعالیت بهتر باید این ضعف را جبران کرد.

محیط‌‌ بانان انگشت‌شمار

حضور نداشتن محیط‌بانان در مناطق حفاظت شده راه را برای ورود متخلفان باز می‌کند، آن طور که فلاحی توضیح می‌دهد تعداد محیط‌بانان برای پوشش اراضی 17 میلیون هکتاری که محیط زیست باید بر آنها نظارت داشته باشد بیشتر از 3000 نفر نمی‌شود.

معاون یگان حفاظت سازمان حفاظت محیط‌زیست می‌گوید: باید توجه داشت محیط‌بانان به شکل شیفتی خدمت می‌کنند و در واقع 1500 محیط‌بان برای پوشش 17میلیون هکتار از اراضی کشور وجود دارد. با این حال او تاکید دارد که مقایسه آمار شش ماهه اول امسال با مدت مشابه سال گذشته نشان می‌دهد فعالیت شکارچیان غیرمجاز کاهش یافته است.

براساس این آمار در شش ماه اول سال گذشته 1017 پستاندار مانند قوچ، مارال، خرگوش و گراز شکار شد، اما در شش ماه امسال این آمار به 651 مورد رسیده بنابراین شکار پستانداران حدود 35 درصد کاهش داشته است. البته این آمار مربوط به شکارهایی است‌ که محیط‌بانان متوجه آن شده‌اند، زیرا در بسیاری از موارد عمل مجرمانه شکارچیان غیرمجاز از چشم قانون پنهان می‌ماند. به خاطر همین باید به مدیران وزارتخانه‌ها و تمامی دستگاه‌ها یادآور شد ‌که محافظت از محیط زیست کشور موضوعی فرابخشی است و برای رفع مساله‌ای مانند تجارت گوشت شکار نیاز است که تمامی دستگاه‌ها به وظیفه‌شان‌ عمل کنند.

مهدی آیینی

آلودگی هوا تقصیر ما نیست

 به فکر رئيس جمهور شدن نيست؛​ برخي ماموريت دارند بهترين اقدامات او را به بدترين ها تبديل کنند؛  است ‌؛ احتمال  انتخاب مجدد آقاي حسن روحاني را به عنوان رئيس جمهور بعدي کم نمي داند و معتقد است،تنها گزينه جدي جريان اعتدال و اصلاحات ​ ​آقاي روحاني است ​،​ براي افکار عمومي ارزش قائل است ‌و تاکيد مي کند که​ آلودگي هوا در حدود سه سال گذشته کاهش داشته است؛اين ها برخي از محورهاي گفت و  گوي ما با معصومه ابتکار،رئيس سازمان حفاظت محيط زيست است ​مديري که اين روزها با  شدت گرفتن آلودگي هوا افکار عمومي تلاش هايش را بيش از گذشته به چالش مي کشد.

  • ·      چقدر نگاه و سیاست دولت ها را در بهبود شرایط محیط زیست مهم می دانید؟

‌ دولت ها بنابر گرايش سياسي خود با مقوله محيط زيست تفاوت ديدگاه، فاصله يا قرابت پيدا می کنند. شايد جداي دوران جنگ و سازندگي به خاطر فشار های ديگر خيلي به مسائل زيست محيطي پرداخته نشد البته اين مساله نيز جاي نقد دارد که چرا در آن دوران خيلي خوب به مسائل محيط زيستي توجه نشد،اما در دوران اصلاحات محيط زيست جدي  گرفته شد سبب ايجاد فرصت هاي خوبي براي کشور شد،اما در دولت آقاي احمدي نژاد در بحث محيط زيست با فرود روبه رو هستيم و صورت مساله پاک شد اين نشان مي دهد رابطه اي در اين خصوص وجود دارد.

اما دوباره در دوران که جرياني سر کار آمد که با اعتدال و اصلاحات نزديک بود به مسائل محيط زيست بيشتر توجه شده و در واقع   رئيس جمهور ​خيلي جدي و عميقا و با نگاه فلسفي و سياسي خود موضوع محيط زيست را پيوند داده است.يعني برخورد تصنوعي ندارد که بخواهد از محيط زيست استفاده تبليغاتي کند.

  • ·      اما با این وجود از شما نیز انتقاد می شود که بیشتر به سیاست می پردازید این انتقاد رادرست می دانید؟

‌ مشخص است که فرصت زيادي براي فعاليت سياسي ندارم، اما اينکه خط مشي سياسي دارم مشخص است و اينکه پيشينه سياسي دارم قابل انکار نيست.

اما براي اين موضوع طراحي مي کنند دوسال پيش نشست دانشجويي داشتيم بعد از آن گروه هاي خاصي ماجرايي را با برنامه ريزي قبلي طراحي کردند و پرچم امريکا را در مسير  عبور من پهن گذاشته دوربين هايشان را هم در مقابل محل عبورم گذاشتند ​و از اين عکس بارها و بارها طيف ضد انقلاب عليه من استفاده مي کنند که خانم ابتکار پا روي پرچم امريکا مي گذارد يا گروگانگير است.

خيلي جالب است که انتقادات در داخل با خارج از کشور هماهنگ است و اما نمي دانم چگونه بايکديگر هماهنگ مي شوند ،اما بايد اين موضوع چه نتيجه و حاصلي دارد يعني مشکل کشورما با رد شدن يک مسئول از روي پرچم امريکا حل مي شود؟

  • ·      با این حال اگر رياست جمهوري آقاي روحاني براي دوره بعد تکرار شود چه اولويت ها را دنبال خواهيد کرد؟

بايد منتظر بود و ديد چه اتفاقي خواهد افتاد و پيش بيني دور و درازي است فعلا تمام تلاشمان اين است که برنامه هاي محيط زيست را نهادينه کنيم به نحوي که هر دولتي سرکار آمد نتواند مسير اصولي راتغيير بدهد ما از اين بابت خيلي آسيب خورديم‌ محيط زيست مقوله سياسي نيست.مساله اي است که بايد هميشه در اولويت باشد.يعني کشور در ريل درستي قرار بگيرد.يعني همه دستگاه برنامه برايمحيط زيست داشته باشند.

  • ·      مي گوييد سعي داريد همه چيز را نهادينه کنيد،اما وقتي نگاهي به معاونان شما مي اندازم هيچ کدام آنها از بدنه سازمان حفاظت محيط زيست نيستند!
  • چرا از داخل سازمان هم هستند. مثلا آقاي دکتر دبيري(معاون محیط طبیعی سازمان)
  • ·      ايشان که چند سالي است بازنشسته شده اند و اخيرا دوباره دعوت به کار شده اند،مساله اينجاست که با رفتن شما اين مديران تغيير خواهند کرد!
  • ‌ هر شخصي بيايد ممکن است بخواهد تيم خود را بچيند. اتفاقا   برخلاف انتقادات بالاي 95درصد از مديرانم از خود بدنه سازمان هستتند.
  • ·      آيا درمورد معاونين تان هم به همين شکل است؟
  • آقاي دکتر دبيري از بدنه سازمان است، آقاي مجابي (معاون توسعه مدیریت، حقوقی و امور مجلس ) و آقای متصدی (معاون محیط زیست انسانی) نیز دوره قبلي مدير سازمان بوده و الان هم هستند. مهم اين است که بتوانيم جوابگوي مسائل باشيم ما در بحث آلودگي هوا و محيط انساني شرايط بسيار سختي را داشتيم.
  • ·      واقعا در بدنه سازمان شخصي در حد معاون نبود که شما از او استفاده کنيد؟

لابد نبوده و تشخيص من اين بوده است الان هم بيشتر مديران از بدنه سازمان هستند يعني هرجايي که توانستيم از بدنه سازمان استفاده کرده ايم.اتفاقا اين موضوع باعث شده اميدبه ارتقاء شغلي براي خيلي از افراد باشد،اما جاهايي  که امکان آن وجود نداشته معطل نشده ايم تا کار بخوابد.

  • ·      در رابطه با مديران استاني خود چقدر از سوي استانداران و نمايندگان مجلس تحت فشار هستيد؟

براي انتخاب آنها  اصلا تحت فشار نيستيم و در کميته اي خاص انجام مي گيرد و خدا را شکر مديران توانمندي در استان ها داريم هرچند براساس سياست هاي دولت ما با استاندران هماهنگ مي کنيم.

  • ·      اين سياست به ضرر محيط زيست نيست؟

نه انتخاب مديران استاني به عهده ماست مدير توجيه شده که بايد قوانين و مقررات محيط زيست را بدور از هرگونه مماشات انجام بدهد.

  • ·      اما به نظر مي رسد تحت فشار هستيد تا برخي مديران استاني را تغيير دهيد؟

ممکن است فشار باشد اما اينکه چقدر به اين فشارها بها بدهيم مهم است،ما براي خيلي از طرح هايي که با ضوابط محيطي زيستي همخواني ندارد تحت فشار هستيم.

 photo323317858529552944

  • ·      مدتي پيش فيلم نشست خبري يکي از معاونان شما حاشيه ساز شد و محيط زيست اعلام کرد که فيلم دستکاري شده است واقعا چرا چنين مسائلي پيش مي آيد؟

چند بار فيلم هاي من نيز دستکاري شده است يکبار د دوران آقاي ضرغامي درباره تالاب جازموريان صحبت مي کردم و به استان سيستان و بلوچستان اشاره کردم اما بلوچستانش در فيلم حذف شد و ماجرا داشت تبديل به مساله قومي بدل مي شد و بعد از چند روز فيلم اصلي را منتشر کردند و گفتند چون زمان کم بوده اينکار را انجام داده اند

همين کار هم درمورد آقاي متصدي(معاون محیط زیست انسانی)  انجام شد تا به نظر برسد ايشان گفته اند الودگي هوا طبيعي است.

  • ·      ولي بهتر نيست ايشان در نشست هاي خبري موضوعات را به زبان ساده تري توضيح بدهند تا چنین برداشت هاي نشود.

دو حالت وجود دارد يکي اينکه ما بايد بشکلي صحبت کنيم که عامه مردم متوجه آن بشوند بخشي هم به اين مربوط مي شود مباحث محيط زيست علمي و بسيار پيچيده است و اصلا نمي توان   ​ به خاطر ساده سازي ابعاد علمي آن را ناديده گرفت  چون اشکال پيش مي آيد براي فهم مخاطب بايد توضيح داد اين پديده اينورژن اتفاقي که مي افتد کاملا طبيعي است و دست کسي نيست. کاري که مي شه کرد کاهش آلودگي است و توليد آلاينده ها را کم کرد و اين يعني برنامه کاهش آلودگي هوا.

آلودگي هوا تقصير محيط زيست نيست، تقصير افراد تک سرنشين تقصير صنايعي است که شرايط هوا را رعايت نمي کنند اگر بخواهمي مقصر پيدا کنيم همه مقصريم خيلي ها خانه خود را بيش از حد گرم مي کنند. معاينه فني موتور خانه الزامي شده است در قانون هوا.

  • ·      اشاره کرديد که خيلي زود است درباره رياست جمهوري دوباره آقاي روحاني صحبت کنيم،چرا احتمالش را کم مي بينيند؟

اصلا اين احتمال را پايين نمي بينم،تنها گزينه جدي جريان اعتدال و اصلاحات آقاي دکترروحاني هستند هيچ شکي دراين مساله نيست و خوشبختانه دستاورد ها و پيشرفت هايي که دراين دوره اتفاق افتاده جوانان را اميدوار کرده   و اين تصور در نتخبگان و دانشگاهيان هست که اگر فرصت 4 سال ديگر به دکتر روحاني داده شود مي تواند بسياري از مشکلات کنوني را پشت سر بگذاريم و دوره و عصر نويني را براي ايران تعريف کنيم دراين مسائل ترديد واقعا  تعللي نخواهد بود از جهت تلاش براي اينکه در انتخابات آتي آقاي روحاني بتوانند براي بار دوم انتخاب شوند.

  • ·      با توجه  نقش سياسي که از شما سراغ داريم اگر اين مساله رجال سياسي براي انتخابات رياست جمهوري برداشته شود شما کانديد رياست جمهوري مي شويد؟

نه اصلا من چنين برنامه اي ندارم و در مخيله و ذهنم هم چنين مساله نيست.

  • ·      يعني اگر اين مساله برطرف شودشما به آن فکر نمي کنيد؟

الان هيچ تصوري براي اين موضوع ندارم به اندازه کافي درگير مسائل مرتبط با محيط زيست آلودگي وهوا گرد و غ بار و تالاب و غيره و غيره و دارم

  • ·      در سال هاي آينده چه؟

نه اصلا چنين تصوري نداريم اهل اين گونه بلند پروازي ها نيستم.‌

  • ·      مدتي پيش نشان خرس طلايي را از سوي يکي از سازمان هاي فعال در حوزه حقوق حيوانات گرفتيد فکر مي کنيد اين‌قدر براي دفاع از حقوق حيوانات تلاش کرده ايد؟

آنهايي که اين نشان را دادند حتما اين فکر را مي کردند چنين  محاسباتي را داشته اند. براي من مايه افتخار بود چون ذاتا به فعاليت مراکز مردم نهاد اعتقاد داريم دراين دوره تلاش کرديم و لايحه را براي حمايت از حقوق حيوانات آماده کرديم.

  • ·      اما اين لايحه هنوز به مجلس نرسيده است؟

خوب در دولت روي آن کار مي شود و دست ما نيست ما کار خود را بخوبي انجام داده ايم

  • ·      و حرف آخر

در فضايي که عده اي تلاش دارند فضاي رسانه ها را خاکستري کنند نقش رسانه هاي آزاد ومستقل خيلي مهم است در اطلاع رساني و نقد صحيح مردم حق دارند در مسائل محيط زيست واقعيت را بدانند.

  • ·      اما   مديران شما زياد رسانه اي نيستند و اگر مديران شما اين روزها در صدا و سيما بيشتر ديده مي شوند به خاطر تغيير رويکرد صدا و سيماست.

مديران ما خيلي درگير کار هستند و حجم کارمان زياد شده است بله رويکرد رسانه ملي در دوران آقاي عسکري خيلي بهتر شده البته بخش خبر سيما اصلا با ما همراهي ندارد، ولي در مجموع رسانه همراهي بسيار خوبي دارد بايد ادامه پيدا کند، اخير نيز مقام معظم رهبري تاکيد کردند که رسانه ملي بايد در بحث محيط زيست اطلاع رساني کند.

 

مهدی آیینی

 

50 میلیون ایرانی آواره زیست محیطی می شوند

‌‌آوار‌گان جنگ جای خود را به آورگان زیست محیطی می دهند؛فاجعه ای بزرگ که زنگ خطرش به صدا درآمده اما توجهی به آن نمی شود،مدیریت اشتباه منابع آب و برداشت بی رویه از آب های زیر زمینی ‌شرایط  مناطقی مانند جنوب البرز تا آب های جنوبی   و شرق زاگرس تا مرز های شرقی کشور را آنقدر بحرانی کرده که اگر تغییری در الگوی مصرف آب رخ ندهد تا 15 سال آینده ساکنان این مناطق که جمعیت شان حدود 50 میلیون نفر برآوردمی شود ناچار به کوچ خواهند شد.

‌سد پشت سد ساخته می شود،رودخانه پشت رودخانه خشک می شود،سطح آب چاه ها پایین می رود  از قنات ها  جز خاطرات خشکیده چیزی باقی نمی ماند،قحطی آب که ‌سفره اش را پهن کند زندگی کوله بارش را جمع می کند   از روستا و شهرهای بزرگ کوچ می کند.این حکایت خیلی از روستاهای خالی از سکنه کشور است روستاهایی که تغییر اقلیم و مدیریت نامناسب منابع آب زندگی را در آنها به  قتل رسانده است.

عیسی کلانتری، مشاور معاون ‌اول رئیس‌جمهور در امور آب، کشاورزی و محیط‌زیست  از این می‌گوید اگر این بحران بدرستی مدیریت نشود، در آینده‌ای نزدیک زندگی میلیون‌ها ایرانی ‌به خطر می‌افتد.

آن‌طور که او می‌گوید در جنوب البرز تا آب‌های جنوب کشور و شرق زاگرس تا مرزهای شرقی کشور بجز زاینده‌رود که شرایطش ناگوار است، رودخانه جاری دیگری وجود ندارد به همین خاطر زندگی تمامی ساکنان این مناطق وابسته به آب‌های زیرزمینی است.

ماجرا زمانی نگران‌کننده‌تر می‌شود که بدانید آب‌های زیرزمینی کشور نیز شرایط مناسبی ندارد؛ براساس اعلام وزارت نیرو قدرت تجدید‌پذیری آب‌های زیر زمینی کشور 33 میلیارد مترمکعب است، اما هر سال چیزی حدود 60 میلیارد مترمکعب از این آب‌ها تخلیه‌ و مصرف می‌شود.

مهلکه آب

استفاده بی‌رویه از منابع آب زیرزمینی فقط یکی از نگرانی‌هایی است که در این حوزه وجود دارد، چراکه باید از برداشت بی‌رویه از آب‌های فسیلی نیز نوشت، آب‌هایی که طی میلیون‌ها سال جمع‌آوری شده‌اند. کلانتری دراین باره می‌گوید‌: حجم تمام آب‌های فسیلی کشور‌ حدود 500 میلیارد مترمکعب برآورد می‌شود، اما از این مقدار‌ فقط حدود 200 میلیارد مترمکعب آب شیرین است و بقیه آن را آب شور تشکیل می‌دهد.

باید به هشدارهای کلانتری این نکته را نیز اضافه کرد که در چند دهه گذشته 170 میلیارد‌ ‌مترمکعب از این منابع آب نیز برداشت شده یعنی تا چند سال دیگر از آب‌های شیرین فسیلی که طی میلیون‌ها سال ذخیره شده‌اند، دیگر چیزی باقی نمی‌ماند.

به این ترتیب خیلی زمان نمی‌برد زمین همه‌جا فرونشست می‌کند و آب‌های زیرزمینی شور می‌شوند، به همین خاطر ساکنان مناطقی مانند جنوب البرز تا آب‌های جنوبی و شرق زاگرس تا مرزهای شرقی کشور فقط به آب شور دسترسی خواهند داشت. شاید بتوان آب شرب ساکنان چنین مناطقی را از طریق شیرین کردن آب دریا و چاه‌ها تامین کرد، اما برای زنده کردن کشاورزی نمی‌توان کاری انجام داد، چراکه هزینه شیرین کردن هر مترمکعب آب حدود ده هزار تومان برآورد می‌شود.

کوچ وحشتناک

مرگ زندگی در مناطقی که به آب دسترسی ندارند، فاجعه‌ای است که آغاز شده، این را از کاهش محصولات کشاورزی می‌توان فهمید.مشاور معاون ‌اول رئیس‌جمهور در امور آب، کشاورزی و محیط‌زیست می‌گوید: روند تعطیل شدن کشاورزی شروع شده و با سرعتی زیاد در حال افزایش است.

بنابراین اگر روند کنونی ادامه پیدا کند تا 15 سال دیگر تمام ساکنان این منطقه ناچار به کوچ می‌شوند، افرادی که جمعیتشان حدود 50 میلیون نفر برآورد می‌شود‌‌.

خداکرم جلالی، رئیس سازمان جنگل‌ها، منابع طبیعی و آبخیزداری کشور نیز  نسبت به افزایش‌ مهاجرت آوارگان زیست‌محیطی هشدار می‌دهد و می‌گوید چنین مهاجرت‌هایی در استان‌های محروم و خشک مانند خراسان جنوبی، کرمان و سیستان و بلوچستان بیشتر است. آن‌طور که او توضیح می‌دهد در آسیب‌شناسی‌هایی که درباره حاشیه‌نشینی‌ در اطراف شهر‌ها شده به این نتیجه رسیده‌اند که بیشتر حاشیه‌نشینان به دلیل خشکسالی و خشک شدن چاه، قنات و تالاب‌ها ناگزیر به مهاجرت شده‌اند.

جلالی نیز تائید می‌کند که آوارگان زیست‌محیطی سهمی قابل توجه در حاشیه‌نشینی دارند. به نظر او برای مدیریت این مساله باید توجهی ویژه به منابع آب در استان‌های جنوبی، مرکزی و شرقی کشور داشت.

تیر خلاص آمار

مرگ تالاب و دریاچه‌هایی مانند هامون و ارومیه به افزایش آوارگان زیست‌‌محیطی دامن زده است. این فاجعه‌ای بزرگ است که رضا نجفی، رئیس سازمان جهاد کشاورزی سیستان و بلوچستان نیز   تائیدش می‌کند. به گفته او‌، فقط ‌در سال‌های 90 تا 91 بیش از 35 هزار نفر از منطقه سیستان خارج شده‌اند.

‌علاوه بر مهاجرت این افراد، آمارهای نگران‌کننده‌تری نیز وجود دارد که از آینده‌ای تاریک خبر می‌دهند. برای نمونه تا مدتی پیش تعداد گاوهای بومی سیستان در حاشیه دریاچه هامون بیش از 90 هزار راس بود‌، اما اکنون در کل دشت سیستان حدود 30 هزار راس گاو بومی باقیمانده است، از نظر دام سبک مانند گوسفند و بز نیز باید گفت ‌تعداد آنها از یک میلیون و 400 هزار راس به کمتر از 500 هزار راس رسیده است. افزون بر این تا پیش از خشک شدن هامون صیادان هر سال بیش از 12 هزار تن ماهی از این تالاب برداشت می‌کردند، اما اکنون قایق‌های بومیان منطقه زیر خاک و شن مدفون شده‌اند.

آن‌طور که رئیس سازمان جهاد کشاورزی سیستان و بلوچستان می‌گوید این شرایط سبب شده خیلی‌ها از این استان کوچ کنند؛ به همین خاطر اراضی کشاورزی رها شده به محلی برای طغیان ریزگرد‌ها تبدیل شده و در نتیجه ساکنان این منطقه رکورددار بیماری‌های ریوی مانند سل شده‌اند.

سیل آوارگان زیست‌محیطی، طغیان ریزگردها و شیوع بیماری تنها خطراتی نیستند که به دلیل مدیریت اشتباه منابع آب، کشور را تهدید می‌کند، کوچ آوارگان زیست‌محیطی تهدیدی جدی برای تمامیت ارضی و امنیت ملی کشور نیز هست‌، چراکه تخلیه استان‌های مرزی درواقع چراغ سبزی است برای ‌گروه‌های تبهکار‌ و تروریست که در حاشیه مرزهای کشورمان با افغانستان و پاکستان فعالیت می‌کنند. بنابراین اگر برای مدیریت منابع آب کشور اقدامی نشود، باید منتظر شنیدن خبرهای ناگوار بسیاری بود.

مهدی آیینی

مشکل محیط زیست دوربرگردان‌های سیاسی است

«پرداختن به سیاست، به جای رتق‌ و ‌فتق مسائل‌ محیط زیست» این‌ یکی از انتقادهایی است که این روزها رئیس‌سازمان حفاظت محیط‌زیست با آن رو به روست، مساله‌ای که باعث شده خیلی‌ها نتوانند با اطمینان بگویند سکاندار پردیسان‌، چهره‌ای است سیاسی یا زیست‌محیطی.

اگرچه ‌معصومه ابتکار پیش از این نیز به عنوان رئیس سازمان حفاظت محیط زیست مشغول بوده و پدرش نیز چنین مسئولیتی را تجربه کرده، اما او چهره‌ای است که اولین بار به عنوان یک دانشجوی پیرو خط امام، در جریان تسخیر لانه جاسوسی در رسانه‌ها مطرح شد و سال‌های بعد با ورود به احزاب، درباره مسائل روز سیاسی اظهارنظر کرد، شاید همین اظهارنظرها او را در کانون توجهات و نقدها قرار داد.

ابتکار اولین زنی نیز است‌ که در تاریخ جمهوری اسلامی به هیات وزیران راه یافته‌ شاید هم این ویژگی‌‌ او را به سوژه مناسبی برای رسانه‌های خارجی تبدیل کرده و گفت‌وگوهای او با این رسانه‌ها، برایش چندان کم‌هزینه نبوده است. برای همین ‌بسیاری می‌گویند رئیس سازمان حفاظت محیط زیست به‌جای آن که وقتش را صرف وظایفش کند، بیشتر درگیر فعالیت‌های سیاسی است. ما در این گفت‌وگو با ابتکار درباره عملکرد سازمان حفاظت محیط‌زیست و نقدهایی که از او می‌شود صحبت کردیم.

خیلی‌ها شما را به عنوان یک فعال سیاسی می‌شناسند تا یک چهره زیست‌محیطی. شاید به‌خاطر سابقه‌ای که از شما در فضای رقابت‌های حزبی ایران وجود دارد، این ذهنیت شکل گرفته‌، واقعا چقدر مسائل محیط زیست را سیاسی می‌دانید؟

در حدود سه سال و اندی که مسئولیت اجرایی دارم فکر می‌کنم ۹۹ درصد کارم تخصصی محیط زیست و اجرایی است و یک درصد سیاسی، آن هم بستگی به تعریف نگاه، فعالیت یا جهت‌گیری سیاسی دارد، چراکه اقتضای کار همین است.

این که گفتید ۹۹ درصد فعالیت‌هایتان زیست‌محیطی است واقعا صادقانه است؟‌ خیلی زیاد تخمین نزدید؟

بله واقعا صادقانه است،چون فکر می‌کنم اگر جاهایی وارد بحث سیاسی می‌شویم تا دستاوردی‌ های دولت را تبیین کنیم در حقیقت در راستای کار ماست، برای نمونه می‌پرسند چرا دستاورد‌های برجام را تبیین می‌کنیم، چون بخش مهمی از دستاورد‌های برجام با دسترسی به فناوری‌های روز منجر به بهبود شرایط محیط زیست می‌شود. افزون براین باید یادآور شد که ۸ درصد کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای را به بحث برجام وابسته کرده‌ایم و گفته‌ایم اگر تحریم‌ها به شکل کامل برداشته شود این میزان گاز گلخانه‌ای را کاهش خواهیم داد، بنابراین این بحث‌ها به یکدیگر وابسته است.

با وجود این شاهد هستیم که شما اظهارنظرهای سیاسی دارید. اظهارنظرهایی که شاید ضرورتی نداشته باشد در مقام رئیس سازمان محیط زیست آنها را بیان کنید. سوال من این است که چطور بین سمت حقوقی و شخصیت سیاسی‌تان مرزبندی می‌کنید؟‌

به هرحال با یکدیگر ارتباط دارند، چون در دنیا نیز جهت‌گیری احزاب سیاسی و دولت‌ها نسبت به مسائل محیط زیست متاثر از جهت‌گیری سیاسی آنهاست و شاید احزابی که نگاهشان رو به آینده است یا روی آزادی‌ها و حقوق اجتماعی تاکید دارند نسبت به مسائل محیط زیست حساس هستند، اما احزابی که نگاهشان بسته‌تر است و محافظه کار هستند خیلی موضوعات محیط زیست را جدی نمی‌گیرند.

‌با این همه، عملکرد دولت آقای روحانی هم در قبال محیط زیست چندان بی‌عیب نیست. مثلا دولت کارش را با یک مصوبه درباره دریاچه ارومیه آغاز کرد، اما بعدا کار رها شد.  

چند نکته وجود دارد اول این که ماهیت مسائل محیط زیست برنامه‌ای و بلند مدت است یعنی اگر بخواهیم مشکلات زیست‌محیطی را حل کنیم باید در دوره‌های ۵ تا ۱۵ ساله با برنامه‌ریزی هدف‌گذاری تامین اعتبارات همراه باشد مساله دیگر فرابخشی بودن مسائل محیط زیست است، مثلا در دریاچه ارومیه وزارت نیرو و کشاورزی مسئولیت جدی دارند.

یعنی این دو وزارتخانه با برنامه‌های شما هماهنگ نیستند؟ خب، این که می‌شود یک نشانه دیگر از ضعف دولت در حل مساله محیط زیست!

هماهنگ هستند، اما برنامه‌هایشان بلند مدت است و با مشکلاتی که بیشتر آنها به گذشته برمی‌گردد مواجهند. برای نمونه در حوضه دریاچه ارومیه در ۴۰ سال گذشته ۱۵۰ هزار هکتار کشاورزی بود که بیشترش انگور بود، اما کشت به سمت چغندر و سیب رفت که بیش از پنج برابر انگور آب مصرف می‌کند،‌ مساحت اراضی کشاورزی نیز به ۴۰۰ هزار هکتار رسید‌. علاوه بر این ۹۰ سد نیز در این محدوده ساخته شد.‌ از این گذشته‌ واقعیت تغییر اقلیم را نیز نمی‌توان نادیده گرفت، چراکه در حدود ۵۰ سال گذشته روند تدریجی کاهش بارندگی، روان آبها و افزایش دما را تجربه کرده‌ایم.

 

همان طور که اشاره کردید برخی دستگاه‌ها و وزارتخانه‌ها در زمینه مسائل زیست‌محیطی کم‌کاری می‌کنند، بتازگی نیز سازمان بازرسی کشور گفته می‌خواهد اسامی ۱۱ دستگاه کم‌کار درباره آلودگی هوا را معرفی کند. اینها نشان می‌دهد انتقاد منتقدان نسبت به فعالیت زیست‌محیطی دولت درست است‌. فکر می‌کنید سازمان حفاظت محیط زیست نیز جزو این دستگاه‌هاست؟

در رابطه با آلودگی هوا باید گفت مساله بلندمدت و فرابخشی مطرح است،برای نمونه سال ۷۹ برنامه کاهش آلودگی هوا را شروع کردیم و اجرای استانداردهای خودرو را شاهد بودیم و پیکان از رده خارج شد یا سرب از بنزین حذف شد و دولت برنامه ده سال آینده را تصویب کرد و براساس آن قرار شد در سال ۸۶‌ استاندارد بنزین و خودرو‌ها به یورو ۴ ارتقا پیدا کند، اما متاسفانه سال ۸۶ هیچ اتفاقی نیفتاد. از سال ۸۳ و ۸۴ برنامه برای کاهش آلودگی هوا داشتیم که ده سال بود نیمه‌کاره رها شده بود.‌ وقفه‌ای که افتاد سبب شد سال ۹۲ دوباره به اول خط برگردیم و براستاندارد یورو ۴ برای بنزین و خودرو تاکید کنیم.

بنابراین به نظر شما دلیل اصلی آلودگی هوا وقفه‌ای بوده که دولت قبلی در اجرای این سیاستگذاری‌ ها داشته است؟

یکی از دلایل این است.

فکر نمی‌کنید نباید همه مشکلات را به گردن دولت قبل انداخت؟

‌دلیل دیگر این است که دستگاه‌های دیگر نیز باید به وظیفه خود عمل می‌کردند. به فرض دولت مساله را جدی نگیرد، اما خودروسازی یا نیروگاه‌ها باید این مساله را جدی می‌گرفتند. دستگاه‌ها به تبع این که دولت در دوره‌ای این مسائل را رها کرد آنها نیز به آن توجه نکردند، اما دلیل این که چرا امروز با این مشکل مواجه هستیم این است که تعداد زیادی خودروی فرسوده داریم که بموقع از رده خارج نشدند. الان به این منظور برنامه‌ریزی می‌کنیم.

اما انتقادهای زیادی درباره از رده خارج کردن خودروهای فرسوده وجود دارد که می‌گویند این روند کند است.

براساس آخرین آماری که رئیس‌جمهور هم به آن اشاره کرده‌اند حدود ۸۰۰ هزار خودرو از رده خارج شده‌اند. نوسازی ۶۰ هزار خودرو را داشتیم که اکنون در کلانشهرها ۳۰ هزار تاکسی نوسازی شده‌اند و برای نوسازی اتوبوس‌ها نیز برنامه داریم. علاوه بر این با همکاری وزارت کشور و پلیس راهور سیستم یکپارچه معاینه فنی ایجاد شد و لایحه هوای پاک را به مجلس بردیم.

با این همه وضع هوای کلانشهرها قابل دفاع نیست. به نظر می‌رسد لابی‌هایی علیه هوای پاک اقدام می‌کنند؟

ما تلاش خودمان را می‌کنیم مجلس نیز همراهی می‌کند. بالاخره اگر انضباط مقررات زیست‌محیطی را اجرا کنیم ممکن است به شکل مقطعی برای گروه‌های خاصی محدودیت‌هایی ایجاد کند.

نمی‌خواهید بگویید این لابی‌ها چه افرادی هستند؟

خودروسازها نباید مشکلی داشته باشند چون خودروساز نمی‌تواند استاندارد محیط زیستی را رعایت نکند. امروزه استاندارد زیست‌محیطی برای خودرو ضروری است. این افراد ممکن است عده‌ای باشند که فکر کنند می‌توانند از فرصت استفاده کرده و کشور را به عقب برگرداند. البته شاید نفوذ سیاسی باشد یا لابی قدرت و ثروت باشد؛ این مسائل همیشه بوده و ما نیز به این نوع فضا سازی‌ها بها نمی‌دهیم.

این که می‌گویید به این مسائل بها نمی‌دهید، آیا فقط مربوط به لابی‌هاست، یا نه، منتقدان را هم در بر می‌گیرد؟

برخی دنبال عیبجویی هستند. کار ما بدون اشکال نیست خیلی خوشحال می‌شویم که نقاط ضعف واقعی ما را مشخص کنند، اما وقتی در اوج گرد و غبار آلودگی هوا با نماینده سازمان ملل به ایلام و کرمانشاه رفتیم، گفتند من در جلسه نقاشی کشیده‌ام، اما عکسی که در این رابطه از من منتشر کردند فتوشاپ بود. این را نمی‌توان انتقاد نامید یا این که می‌گویند ابتکار در آلمان با یک مرد دست داد در شرایطی که ما توافق خوبی با آلمان انجام دادیم، اما اسمی از توافق آورده نمی‌شود. باید پرسید این مسائل چه فایده‌ای برای کشور یا سیاست دارد. علاوه براین انتقاد کردند که در یکی از روزهای آلوده من به نمایندگی از کشورمان در اجلاس بین‌الملی و مهم مراکش که در سطح رئیس‌جمهور شکل گرفت شرکت کردم.

اما شما سابقه آلودگی هوای اهواز و کنسل شدن پروازتان به این شهر و انتقادهایی که از شما در این زمینه شد را داشتید، با این همه ترجیح دادید به مراکش بروید. خب این نشان می‌دهد چندان به انتقادها توجهی ندارید؟

پس از سفر به ایلام و کرمانشاه من هفت سفر به خوزستان داشتم برای مسائل مختلف زیست‌محیطی این استان.

اما چرا به مراکش رفتید؟

مراکش ادامه اجلاس پاریس بود. آقای رئیس‌جمهور دعوت شده بودند و خیلی از سران کشورهای دیگر، اما آقای رئیس جمهور به دلیل گرفتاری‌هایی که داشتند دستور دادند من به این نشست بروم.

نمی‌توانستید پیشنهاد بدهید شخص دیگری به جای شما برود؟ به هر حال مدیری در سطح شما باید متوجه حساسیت‌های افکار عمومی باشد.

به جای رئیس‌جمهور باید معاون رئیس‌جمهور یا وزیر دیگری می‌رفت، اما این مساله در حوزه کاری من بود. از این گذشته شش ماه هماهنگی کرده و نشست بین‌المللی مقابله با گرد و غبار را طراحی کرده بودیم. به همین دلیل نمی‌شد آن را کنسل کنیم. ما آنجا با دست‌کم چهار وزیر محیط زیست دیدار کردیم و با رئیس‌جمهور عراق درباره کانون گرد و غبارهای این کشور مذاکره کردیم.

اما اینجا افکار عمومی به شما نیاز داشت.

افکار عمومی نبود، بلکه جوسازی بود که عده‌ای در برخی رسانه‌ها انجام دادند. هدف آنها بهانه‌جویی و عیب‌جویی است. کدام عقل سلیم و منطقی می‌گوید در اجلاسی بین‌المللی که منافع ما در آن وجود دارد شرکت نکنیم. این اجلاس‌ها تشریفاتی نیستند. بسیار متاسفم برای افرادی که تصور می‌کنند این اجلاس‌ها تشریفاتی است. این اجلاس‌ها مسئولیت ملی و بین‌المللی ماست. کشورهایی که نتوانند در سطح بین‌المللی از حقوق و منافع ملی خود دفاع کنند حتما شکست خورده‌اند. ما با قوت در اجلاس پاریس شرکت کردیم و جزو کشورهایی بودیم که در شکل‌گیری توافق پاریس نقش داشتیم. این ماجرایی است که منتقدان اصلا به آن اشاره نکردند. رئیس اجلاس رسما اعلام کردند هیات ایرانی جزو موفق و تاثیرگذارترین هیات‌ها بوده به همین سبب در نشست مراکش نیز باید حداکثر بهره را برای منافع ملی خود می‌گرفتیم. در اعتبارات بین‌المللی در بحث تغییر اقلیم سالانه صد میلیارد یورو در سطح بین الملی در نظر گرفته می‌شود تا کشورها از آن بهره بگیرند، بنابراین به چه دلیلی باید از منافع ملی خود بگذریم؟ به دلیل ترس از این که عده‌ای می‌خواهند عیب جویی کنند؟

می‌توان مساله را این‌طور دید که شما دربرابر افکار عمومی نیز مسئولیت دارید می‌توانستید آن روز در پردیسان بمانید و با مردم همدلی کنید.

مسئول باید همدلی کند؟ مسئول باید برای مردم کار کند.

اما باید به این مساله هم توجه داشت اگر بین مدیران و مردم گسست بیفتد، تلاش‌ها کمتر نتیجه می‌دهد. این‌طور فکر نمی‌کنید؟

من روزهای آلوده زیادی را در تهران بوده‌ام، اما سفر مراکش فقط ۴۸ ساعت بود، حدود ۲۴ ساعت در مسیر رفت و برگشت گذشت و حدود دو روز در مراکش بودیم.

از سفر به مراکش عکسی در صفحه اینستاگرام شما منتشر شد. چرا کامنت گذاشتن برای این عکس را محدود کردید؟ آیا برای این نبود که دریافتید، همه نگاه‌ها به این سفر انتقادی است؟

در یک دوره‌ای متاسفانه عده‌ای با عمد و ماموریت می‌آیند‌، به نوعی رفتارشان این را نشان می‌دهد؛ تعداد پست‌های خیلی از این کاربران‌ صفر است، یعنی آی دی ایجاد کرده‌اند برای کامنت‌گذاری و تخریب. البته باید این را روشن کنم جزو مسئولانی هستم که در شبکه‌های اجتماعی هستم و امکان انتشار کامنت و نظر را برای مخاطبان حفظ کرده ام. خیلی هم از کامنت و نظر استقبال می‌کنم، اما شرط دارد؛ اجازه توهین، افترا و تخریب را نمی‌دهیم به خاطر این که گروه‌های خاص بتوانند روی این موضوع سوار شوند هجمه‌هایی می‌آورند. طبیعی است شخصی که صفحه را مدیریت می‌کند ممکن است در آن زمان نتواند جوابگو باشد و برای چند ساعتی کامنت‌گذاری را محدود کند. ترسی از انتقادات نداریم هیچ محدودیتی در بحث نقد نیست، اما در مقابل تخریب و تهدید و الفاظ ناشایست باید به شکل شایسته‌ای مساله را مدیریت کرد.

می‌گویید انتقادهایی که از شما می‌شود، نقد نیست و بیشتر تخریب است. می‌خواهم بدانم درست‌ترین انتقادی که از شما می‌شود چیست؟ در واقع مصداق نقد درست از نظر شما چیست؟

مثلا انتقاد می‌شود چرا خیلی از برنامه‌ها به نتیجه نمی‌رسد یا زمانبر می‌شود، اما ماهیت بسیاری از مشکلات ما بلندمدت است. علاوه براین از ما انتقاد می‌شود چرا با مردم همراهی نمی‌کنید. فکر می‌کنم باید جوابگوی افکار عمومی باشیم، اما در عمل.

تا پایان عمر این دولت زمان زیادی باقی نمانده‌‌ در این مدت باقی مانده چه اولویت‌هایی دارید؟

فعلا تمام تلاشمان این است که برنامه‌های محیط زیست را نهادینه کنیم به نحوی که هر دولتی سرکار آمد نتواند مسیر اصولی را تغییر بدهد. ما از این بابت خیلی آسیب خوردیم. در گذشته در برنامه‌های محیط زیست چرخش‌های ۱۸۰ درجه اتفاق افتاد و دور برگردان زدند، محیط زیست مقوله سیاسی نیست. مساله‌ای است که باید همیشه در اولویت باشد. یعنی کشور در ریل درستی قرار بگیرد و همه دستگاه‌ها برنامه برای محیط زیست داشته باشند.

بگذارید بازگردیم به مساله آلودگی هوا که دغدغه این روزهای خیلی‌هاست. عامه مردم انتقاد می‌کنند آلودگی هوا ناشی از سیاست‌های سازمان شماست؛ اگر بخواهید به زبان ساده بگویید این مشکل چه زمانی حل خواهد شد، چه می‌گویید؟

براساس برنامه ده ساله‌ای که در نظر گرفته شده‌ برنامه آلودگی هوا باید پیش برود .در سه سال اخیر نیز دستاورد خوبی داشته‌ایم. تمام منحنی‌ها نشان می‌دهد وضع هوا رو به بهبود است ما در کلانشهرها دیگر بنزن نداریم. در حالی که سال ۸۹ بنزن تنفس می‌شد و در برخی مواقع تا هزار برابر حد مجاز بود. سرب نیز حذف شده است. تمام نیروگاه‌های کشور که قبلا از مازوت استفاده می‌کردند هم مکلف شده‌اند از گاز طبیعی استفاده کنند. متوسط شاخص آلودگی هوا در کشور کاهش پیدا کرده و تعداد روزهای ناسالم نیز کم شده است، اگرچه ما مساله گرد و غبار را داریم، خیلی جالب است که مشهد امسال از صحرای قره قم (ترکمنستان)گرد و غبار داشت، البته از کانون‌های داخلی نیز بود، مساله اینجاست که بر‌خی عوامل فراملی است.

در مورد مساله آشوراده چه، آیا شما واقعا با ساخت و ساز در این جزیره موافقت کردید؟

‌مناطق حفاظت شده و پارک‌های ملی در سطح کشور مطالعاتی دارد، مطالعات مربوط به آشوراده مربوط به دولت اصلاحات است. در این دوره ما مطالعات مدیریت آن را تکمیل کرده‌ایم و هر کدام از این مطالعات یک کتاب دارد‌، در واقع می‌خواهیم این کتاب را اجرایی کنیم، بخشی از این مطالعات‌ به طبیعت‌گردی با مشارکت مردم محلی مربوط می‌شود چیزی که در دنیا انجام می‌شود‌.‌

پس شما می‌گویید این موارد استاندارد و براساس مقررات است، پس چرا معاون وقتتان آقای کیخا گفت امضای صورت جلسه این پروژه بزرگ‌ترین اشتباه مدیریتی‌اش بوده است؟

آن بحثی بود که ایشان در مورد ساخت هتل و واگذاری گفتند، اما از اول بحث ساخت هتل و واگذاری مطرح نبود. بحث، تعریف فعالیت‌هایی است که بخش خصوصی بتواند با همکاری جوامع محلی برخی فعالیت‌های سبک طبیعت‌گردی و بدون هیچ تخریبی را دنبال کند.

به این دلیل از سوی هیچ لابی شما تحت فشار نیستید؟

نه هیچ لابی خاصی نیست. اگر تقاضا برای چنین فعالیتی باشد، در چارچوب مشخص آن را انجام خواهیم داد و ‌قرار است چنین فعالیت‌هایی نیز در کرمان انجام شود.

با همه دفاعی که از عملکرد خود و سازمان محیط زیست دارید، اگر مرحوم پدرتان که سابقه مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست را نیز داشت قرار بود به شما نمره بدهد فکر می‌کنید چه نمره‌ای می‌گرفتید؟

سوال سختی است. پدرم استاد خوب دانشگاه بود، اما سختگیرانه نمره می‌داد، نمی‌دانم… امیدوارم نمره خوبی بدهد. من محیط زیست را آموزش خانگی دیدم چون رشته تحصیلی‌ام نیست. فکرم می‌کنم ایشان نیز اگر بود می‌گفت بگذارید مردم نمره بدهند.

مهدی آیینی

اجاره جنگل، ماهی یک تا 2 میلیون تومان! ‌

ماهی یک تا دو میلیون تومان؛ این اجاره‌بهایی‌ است که برای صد‌ها هکتار از مناطق جنگلی شمال کشور در نظر گرفته شده، مناطقی مانند سی‌سنگان یا نمک‌آبرود که به اعتقاد کارشناسان ده‌ها برابر این اجاره درآمد دارند و نباید فراموش کرد که جنگل‌های کشور جزو انفال و دارایی‌های عمومی هستند، بنابراین نباید با چنین قراردادهایی حقوق مردم را زیر پا گذاشت.
این اتفاق درحالی   رسانه‌ای می‌شود که مسئولان، دیروز برای بحث درباره نحوه اجرایی ساختن طرح استراحت جنگل دور یکدیگر جمع شده بودند، نوشدارویی که برای نجات جنگل باید هرچه زودتر اجرایی شود تا دیگر شاهد انعقاد چنین قراردادهایی که بیشتر به شوخی شبیه‌اند، نباشیم. کارشناسان حاضر در نشست خبری تبیین سیاست‌های سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور‌ بر لزوم اجرایی شدن طرح تنفس جنگل پافشاری کردند‌. هادی کیادلیری، رئیس انجمن علمی جنگلبانی درباره قراردادهایی که براساس آن بخشی از جنگل‌های باستانی هیرکانی در ازای مبالغی در حدود یک تا دو میلیون تومان به برخی افراد واگذار شده به جام‌جم گفت، چنین قراردادهایی بیشتر به شوخی شبیه است، به همین دلیل باید معیار و شاخص‌های مناسبی برای تنظیم قرارداد‌های بهره‌برداری از جنگل در نظر داشت.

تلاش برای حفظ جنگل

جنگل‌های شمال کشورمان که بیش از یک میلیون سال از عمرشان می‌گذرد و کارشناسان قدمتشان را به دوران سوم زمین‌شناسی نسبت می‌دهند، این روزها حال خوشی ندارد، زیرا به جای بهره‌برداری به شکلی انجام شده که اگر ادامه پیدا کند، سبب نابودی این سرمایه ملی خواهد شد، چراکه تنوع گونه‌های گیاهی و جانوری بشدت کاهش یافته است. بیشتر کارشناسان معتقدند برای نجات جنگل‌های هیرکانی حتما باید به جنگل استراحت داد، اما در این بین به نظر می‌رسد باید نگران طرح‌های جایگزین بهره‌برداری از جنگل بود، چون اگر مانند طرح‌های گذشته دنبال شود، حتما مشکلات تازه‌ای برای جنگل‌های کشور ایجاد خواهد شد.

ناصر مقدسی، قائم‌مقام سازمان جنگل‌ها و رئیس شورای‌عالی جنگل نیز در پاسخ به پرسش جام‌جم درباره سرنوشت طرح‌هایی مانند سی‌سنگان و نمک‌آبرود تاکید کرد: در ده‌سالی که پیش‌رو خواهیم داشت؛ دیگر برای طرح‌ها بیلان اقتصادی نخواهیم نوشت، درواقع برای حفاظت جنگل و برگشت جنگل به پایداری سرمایه‌گذاری می‌کنیم.

آن‌طور که وی توضیح داد، با اجرایی‌شدن طرح تنفس جنگل تلاش می‌شود تا ‌طرح‌هایی که مطالعه دقیقی روی آنها شده و تهدیدی برای جنگل نیست، اجرا شود. به‌عنوان مثال، گردشگری پایدار می‌تواند یکی از این گزینه‌ها باشد. مقدسی درباره تامین اعتبارات و منابع بیان کرد: مشخصا باید از منابع نفتی،‌ برندسازی، اعتبارات دولتی یا ترکیبی از این منابع برای نجات جنگل بهره ‌گرفت.

بازنگری در طرح‌ها

مسئولان سازمان جنگل‌ها در نشست دیروز تاکید کردند، قرار است بازنگری مناسبی نیز در طرح‌های جنگلداری صورت گیرد و حقوق مردم که جنگل‌ها به آنها تعلق دارد، استیفا شود. آن‌طور که رئیس شورای عالی جنگل توضیح داد، این قرارداد‌ها تحت بازنگری است و برای بازپسگیری جنگل تلاش می‌شود‌ تا حقوق دولت و ملت استیفا شود.‌ هرچند مسئولان سازمان جنگل‌ها معتقدند چیزی به پایان عمر چنین قرار دادهایی نمانده، اما باید تاکید کرد با اجرای طرح تنفس جنگل و جایگزین شدن طرح‌هایی مانند گردشگری به‌جای برداشت چوب، امکان تکرار شدن چنین قراردادهایی وجود دارد، به همین دلیل سازمان جنگل‌ها باید با نظارت دقیق‌تر‌ مانع آسیب دیدن جنگل و پایمال شدن حقوق شهروندان شود.

مهدی آیینی

دست هنر و ورزش دور از دست محیط زیست

635646823685917009 (1)شرایط محیط زیست کشور آنقدر نگران کننده است که خیلی‌ها را به تکاپو انداخته تا برای حفظ محیط زیست کشور داوطلب و پیشقدم شوند.

 در بین افرادی که دغدغه حفظ محیط زیست را دارند اقشار مختلفی را می‌توان دید از افرادی که در قالب سازمان‌های مردم نهاد زیست‌محیطی دور هم جمع شده اند بگیرید تا چهره‌های محبوبی مثل هنرمندان و ورزشکاران‌.

فعالیت‌های هنرمندان و ورزشکاران برای حفظ محیط زیست اتفاقی مثبت است که در سراسر جهان مورد احترام است و کم نیستند ستارگانی که از شهرت و محبوبیتشان برای بهبود شرایط محیط زیست مایه می‌گذارند.

در کشورمان نیز هنرمندان و ورزشکاران دراین راه قدم‌های مناسبی برداشته‌اند. برای نمونه خشک شدن تالاب‌ها یا حمایت از حقوق حیوانات یا لزوم توجه به گونه‌های جانوری در خطر انقراض، برخی موضوعاتی هستند که مورد توجه این افراد قرار گرفته و آنها در شبکه‌های اجتماعی خود در این زمینه ابراز نگرانی کرده و از شهروندان می‌خواهند برای بهبود شرایط محیط زیست کشور نکاتی را رعایت کنند.

نمی‌توان منکر تاثیر‌گذاری چنین فعالیت‌هایی شد، اما این گونه تلاش‌ها زمانی از حالت شعاری و نمایشی بودن فاصله می‌گیرد که از زوایای دیگر نیز مورد توجه باشد.

برای نمونه اگر کارگردانان یا بازیگران بخشی از دغدغه‌های زیست‌محیطی خود را با ساخت یا اجرای نقش در فیلم‌هایی با موضوع اهمیت حفظ محیط زیست به نمایش بگذارند به طور حتم تاثیرگذاری بیشتری خواهد داشت.

ترانه‌سرایان و خوانندگان نیز می‌توانند با تولید آثاری با محتوای زیست‌محیطی برای حفظ محیط زیست کشور قدم‌های تاثیر‌گذاری بردارند.

ورزشکاران هم می‌توانند در عمل، احترام به محیط زیست را به نمایش بگذارند و با استفاده نکردن از خودروهای شاسی بلند و پرمصرف، طرفدارانشان را به حفظ محیط زیست تشویق کنند.

مهدی آیینی

کوچ پرندگان مهاجر به رستوران‌‌های مجلل

سفر پرندگان مهاجر ختم به خیر نمی‌شود، آنها در تورهای هوایی صیادان گرفتار می‌شوند، لاشه‌های بی‌جانشان در بازارهای محلی چوب حراج می‌خورد و دست آخر ‌سر از رستوران‌های لوکس یا محلی در می‌آورند که در سراسر کشور برای مشتریان ویژه‌شان غذاهای به قول معروف لاکچری و ارگانیک طبخ می‌کنند، حکایت غم‌انگیز پرندگان مهاجر امسال رنگ و بوی غم‌انگیز‌تری به خود گرفته، چراکه برخلاف هشدارها نسبت به شیوع آنفلوآنزای مرغی و ممنوعیت شکار، صیادان تورهای هوایی خود را بلند‌تر از همیشه در مسیر پرواز پرندگان مهاجر کار می‌گذارند.
نام پرندگان مهاجر این روزها با مسائل زیادی گره خورده است؛ از شیوع آنفلوآنزای مرغی بگیرید تا تبلیغات اغواکننده برخی رستوران‌دارها که بر ارگانیک بودن غذاهایشان تاکید دارند. آنها با شروع فصل مهاجرت پرندگان مهاجر منوهای ویژه‌ای را برای برخی مشترهایشان رو می‌کنند. منوهایی که در آن تاکید می‌شود تمام غذاها با مواد ارگانیک تهیه شده و برای این کار از بازارهای محلی پرندگان مهاجری را که صید شده‌اند تهیه می‌کنند.

اما این پرندگان به شکل قانونی صید نمی‌شوند و در نحوه ذبح شدن‌شان نیز تردید‌های زیادی وجود دارد.

رد قتل‌عام پرندگان مهاجر را می‌توان این روزها در بیشتر غذاهای محلی که برخی رستوان‌ها با آب و تاب درباره آنها تبلیغ می‌کنند، دید. مثلا فسنجان با خوتکا یا پرندگانی که برای تهیه آغوز مسما، یا خورش چغرتمه شکار می‌شوند.

اگر از رستوران‌دارها علت طبخ پرندگان مهاجر را بپرسید، بیشتر آنها می‌گویند به شکل قانونی این پرندگان را از صیادها در بازارهای محلی می‌خرند، این مساله‌ای است که به طور کامل نمی‌توان از درستی آن اطمینان پیدا کرد، زیرا این روزها بازار صید و شکار پرندگان مهاجر آنقدر آشفته است که نمی‌توان براحتی تشخیص داد چه صیادی به شکل قانونی شکار می‌کند یا کدام صیاد از روش‌های غیر قانونی برای صید پرندگان مهاجر استفاده می‌کند.

برخی صیادان می‌گویند هر قطعه اردک وحشی را میانگین حدود 30 ‌هزار تومان در بازارهای محلی می‌فروشند، اما رستوران‌های شمال تهران بیشتر غذاهایی را که با پرندگان مهاجر طبخ می‌شود دست‌کم به شکل میانگین حدود یکصد هزار تومان می‌فروشند.

این در حالی است که هر پرس غذا معمولا با کمتر از نیمی از گوشت یک پرنده پخته می‌شود و رستوران‌داران معمولا پرنده‌های شکار شده را عمده و با قیمت پایین‌تری خریداری می‌کنند ‌بنابراین واضح است که رستوران‌داران سود زیادی می‌برند.

شکار قانون

صید و شکار پرندگان مهاجر مدت‌هاست به حال خود رها شده به همین خاطر این باور اشتباه در ذهن بسیاری از صیادان شکل گرفته که آنها‌ باهر روشی که بخواهند می‌توانند هر تعداد پرنده مهاجر را به دام بیندازند. این مشکلی است که ریشه در حرص و آز برخی صیادان دارد.

مسعود مولانا، عضو شورای هماهنگی سازمان‌های مردم نهاد محیط زیستی مازندران معتقد است این حرص و آز در برخی صیادان بیشتر شده است. به همین سبب آنها خیلی راحت پرندگان را به وسیله تورهای هوایی به دام می‌اندازند و پرندگان را در بازارهایی مانند فریدونکنار می‌فروشند.

استفاده از تورهای هوایی یکی از روش‌های غیرقانونی صید پرندگان مهاجر است؛ برخی صیادان تورهای بزرگی در مسیر عبور پرندگان قرار می‌دهند و انواع پرنده‌ها در آن به دام می‌افتند حتی آنها که گوشتشان حلال نیست یا در معرض خطر انقراض قرار دارند.

مولانا از این گله می‌کند که رستوران‌های محلی زیادی وجود دارد که طبخ پرندگان مهاجر را با تابلوهای بزرگ وسیله جذب مشتری قرار می‌دهند.

در واقع صاحبان این رستوران‌ها به نوعی صیادان را تشویق می‌کنند تا پرندگان بیشتری را صید و شکار کنند. پرندگانی که باید آنها را سرمایه‌های ملی دانست، زیرا حضور آنها در کشورمان می‌تواند پتانسیل‌های گردشگری را افزایش داده و به این شکل علاقه‌مندان به پرنده نگری را به سفر به ایران تشویق کند.

شکار با حرص و آز

صید و شکار پرندگان مهاجر در کشورمان زمانی با اعتراض جدی کارشناسان داخلی و خارجی روبه‌رو شد که شکار بی رویه و غیرقانونی جای شکار سنتی را گرفت، زیرا در قدیم دامگاه‌داران به شکل سنتی تعداد محدودی از پرندگان را صید می‌کردند، اما امروز آنها به شکلی رفتار می‌کنند که در نهایت به انقراض گونه‌های جانوری و بدنامی کشورمان در این رابطه منجر می‌شوند.

عضو شورای هماهنگی سازمان‌های مردم نهاد محیط زیستی مازندران می‌گوید معیشت حدود 20 درصد از دامگاه‌داران از طریق صید و شکار پرندگان مهاجر تامین می‌شود، اما 80درصد باقیمانده، افرادی هستند که گرفتار حرص و آز شده‌اند و از طریق کشتار پرندگان مهاجر می‌خواهند زندگی لوکسی برای خود و خانواده شان فراهم کنند.

آن طور که او می‌گوید در این مدت محدودی که پرندگان مهاجر در کشورمان حضور دارند درآمد برخی دامگاه‌داران از 60 میلیون تومان نیز فراتر می‌رود.

مولانا ادامه می‌دهد: هستند دامگاه‌دارانی که می‌گویند در این فرصت باید برای خود یا فرزندانشان خودروی شاسی بلند بخرند.

هرچند افرادی مساله کنترل نشدن صید و شکار پرندگان مهاجر در فریدونکنار را به شریک بودن برخی مسئولان در سود دامگاه‌داران نسبت می‌دهند، اما نمی‌توان‌ از تغییر سبک زندگی دامگاه‌داران نیز غافل شد، چراکه یکی از دلایل اصلی که سبب شده دامگاه‌داران ‌بر قانون شکنی و کشتار پرندگان مهاجر ‌پافشاری کنند، تغییر سبک زندگی آنهاست ‌.‌

‌خطر شیوع آنفلوآنزا

حرص و ‌آز برخی دامگاه‌داران برای شکار و صید پرندگان مهاجر آنقدر زیاد است که حتی هشدارهای دستگاه‌های مسئول درباره خطر جدی آنفلوآنزای مرغی نیز نتوانسته دست‌کم شکار و صید و آنها را برای مدتی محدود کند.

علیرضا ‌هاشمی، مدیر گروه پرنده‌نگری طرلان ‌نیز از این می‌گوید که برخلاف هشدارهای داده شده نحوه شکار پرندگان مهاجر تغییر نکرده است‌.

آن طور که او می‌گوید‌‌‌ در حالی‌که شکار و صید پرندگان مهاجر به دلیل شیوع آنفلوآنزا در کشور ممنوع است، اما شکار گسترده پرندگان مهاجر در فریدونکنار ادامه دارد و با این که محیط زیست می‌داند دامگاه‌داران قانون شکنی می‌کنند،‌ مانع آنها نمی‌شود.

به همین سبب می‌توان گفت خطر شیوع بیماری آنفلوآنزا خیلی جدی است، چراکه این روزها رستوران‌های زیادی از گوشت پرندگان مهاجر در طبخ غذاهایشان استفاده می‌کنند.

هاشمی تصریح می‌کند: رستوران‌های شمال شهر تهران و استان‌های شمالی غذاهایی را که با پرندگان مهاجر پخته می‌شود‌ سرو می‌کنند به همین خاطر هیچ بعید نیست این بیماری در کشورمان گسترش پیدا کند یا با ایجاد اخلال در صنعت طیور کشور بحران‌ساز شود.

مساله دیگری که باید به آن اشاره کرد،‌ شکار و فروش انواع گونه‌های پرنده مهاجر است، زیرا برخی دامگاه‌داران گونه‌های حرام گوشت را نیز صید کرده و به نام پرنده حلال‌گوشت به مسافران می‌فروشند.

مدیر گروه پرنده‌نگری طرلان، دست‌داشتن برخی مسئولان محلی و گردش مالی بالای این بازار را دلیل مدیریت نشدن صید و شکار پرندگان مهاجر در فریدونکنار می‌داند و می‌گوید:شکار بی‌رویه پرندگان مهاجر سبب شده بسیاری از آنها مانند غاز پیشانی‌سفید،عروس غاز و اردک سر حنایی شرایط مناسبی نداشته باشند.

اجرای دقیق قانون

شکار بی‌رویه پرندگان مهاجر مساله‌ای است که به دلیل غفلت مسئولان بحرانی شده، چراکه آنها هیچ وقت به شکل جدی برای اجرای قانون و اصلاح رفتار برخی دامگاه‌داران قدم برنداشته‌اند، در واقع آنها هر سال با شروع فصل مهاجرت پرندگان مهاجر به کشورمان درباره مدیریت‌شدن این مساله وعده‌هایی می‌دهند، اما آنقدر اجرای آنها را به تاخیر می‌اندازند تا پرندگان مهاجر کشورمان را ترک کنند. این رویکردی است که به نظر می‌رسد مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست برای مدیریت و ساماندهی صید و شکار پرندگان مهاجر انتخاب کرده‌اند.

هوشنگ ضیایی، استاد دانشگاه و کارشناس حیات وحش نیز در گفت‌وگو با جام‌جم ماجرای صید و شکار پرندگان مهاجر را ‌مساله‌ای پیچیده می‌داند که باید برای رفع آن قوانین صید و شکار را بدرستی اعمال کرد.

آن طور که او می‌گوید چنانچه بتوان شرایطی را ایجاد کرد که دامگاه‌داران‌ شکار سنتی پرندگان را در پیش بگیرند می‌توان امیدوار بود این مساله از حالت بحرانی خارج شود، چراکه به این شکل صدمه کمتری به محیط زیست و حیات وحش تحمیل می‌شود.

بنابراین به نظر می‌رسد برای حل و فصل این موضوع دستگاه‌های مسئول باید به شکلی قاطع بر اجرای قانون پافشاری کنند، زیرا قانونمدار کردن صیادان می‌تواند مانع فعالیت سودجویانی شود که کمر به نابودی محیط زیست کشور بسته‌اند.

ضیایی می‌افزاید: بهتر است شرایطی ایجاد شود که فقط دامگاه‌دارانی که مجوز دارند بتوانند به شکل محدود فعالیت کرده و ‌پرنده‌های صید شده را در محلی مشخص بفروشند‌. به این شکل دیگر افراد فرصت‌طلب که به هیچ مقرراتی پایبند نیستند مجال فعالیت پیدا نمی‌کنند.

این کارشناس حیات وحش معتقد است در کنار نظارت مناسب بر فعالیت دامگاه‌داران باید برخورد مناسبی نیز با متخلفان صورت گیرد، برای نمونه جمع‌آوری تورهای هوایی متخلفان تاثیر چندانی در رفع این مساله ندارد، زیرا این افراد براحتی تور تهیه کرده و فعالیت غیرقانونی‌شان را ادامه می‌دهند‌.

قانون‌شکنی دامگاه‌داران متخلف گواهی است بر این که سیاست‌های در نظر گرفته شده برای حل این مساله مناسب نیست به همین دلیل مسئولان باید مدارا کردن با متخلفان را کنار گذاشته و تصور نکنند گذشت زمان این مشکل را برطرف خواهد کرد‌. برخورد مناسب با عده‌ای سود جو که به محیط زیست کشور آسیب می‌زنند باید در دستور کار سازمان حفاظت محیط زیست قرار گیرد تا قانون شکنی در حوزه محیط زیست گسترش پیدا نکند.

 

 

مهدی آیینی

جای خالی محیط زیست در برنامه‌های آموزشی

ناآگاهی انسان روی زخم‌های زمین نمک می‌پاشد، غفلتش شمشیری می‌شود تیز که بر پیکر زمین زخم‌های تازه می‌زند، زمین کم زخم ندارد؛ زخم‌هایی که به دلیل ندانم‌کاری انسان درمان نمی‌شود تا زندگی نسل‌های آینده نیز با مشکل روبه‌رو شود، ریشه درمان نشدن زخم‌های زمین را باید در نبود برنامه آموزشی مناسب برای حفظ و استفاده درست از طبیعت جست‌و‌جو کرد، مساله مهمی که برخلاف تاکید قانون این روزها برای کمتر دستگاهی در اولویت قرار دارد.

 سدها، رودخانه‌ها را می‌کشند، جاده‌ها جنگل‌ها را. دود خودرو‌ها آبی آسمان را خط می‌زند، صدای گوشخراش اگزوزهایشان ترانه‌های پرندگان را، اینها گوشه‌ای از ندانم‌کاری انسان‌هاست که باعث تخریب زمین و محیط زیست می‌شود، اما به نظر می‌رسد برنامه‌ای برای کاهش این خطرات وجود ندارد، چراکه روز به روز به تعداد و وسعت چنین مشکلاتی اضافه می‌شود.

تهدیدها در حوزه محیط زیست هر روز رنگ و بوی جدی تری به خود می‌گیرد، زیرا خیلی از انسان‌ها هنوز نمی‌دانند چطور باید‌ با زمین رفتار کنند. این ناآگاهی در بین همه آدم‌ها وجود دارد، فرقی نمی‌کند شغل و تحصیلاتشان چیست، چراکه هستند مدیران ارشدی که با تصمیم‌های نادرست خود آسیب بیشتری به محیط زیست کشور تحمیل می‌کنند.

علت درمان نشدن زخم‌های زمین را باید در ناآگاهی انسان‌ها جست‌وجو کرد. افرادی‌ هستند که هنوز یاد نگرفته‌اند چطور باید با طبیعت برخورد کنند؛ به همین سبب‌ اولویت‌هایشان اجرای برنامه‌هایی است که قلب محیط زیست را نشانه می‌رود.

آموزش گمشده محیط زیست

گسترش بحران‌های زیست‌محیطی گواهی است بر این که خیلی از انسان‌ها نحوه تعامل با زمین را نمی‌دانند و از نقش خود در حفظ محیط زیست بی‌خبرند.

البته در این میان نمی‌توان تمام تقصیرها را به پای عامه مردم نوشت، زیرا سیستم‌های آموزشی و دستگاه‌های مسئول نیز آن طور که باید برای آگاهی انسان‌ها به وظیفه شان عمل نمی‌کنند.

دکتر مجید عباسپور، استاد دانشگاه صنعتی شریف و رئیس انجمن متخصصان محیط زیست ایران نیز چنین نظری دارد. او در گفت‌وگو با جام‌جم با صراحت می‌گوید که هنوز کتاب درسی مناسبی با موضوع محیط‌زیست در مدارس و دانشگاه‌های کشور تدریس نمی‌شود. آن طور که او توضیح می‌دهد‌ از سال 72 که شورای عالی حفاظت محیط زیست در کشور فعال شد‌ برای رفع این مشکل قدم‌هایی برداشته شده، قدم‌هایی که هنوز راه به جایی نبرده‌اند. آن زمان مسئولان به این نتیجه رسیدند که ‌مساله آموزش‌های زیست‌محیطی در رده‌‌های مختلف تحصیلی‌ نادیده گرفته شده و نمی‌توان در کتاب‌های درسی تمام مقاطع تحصیلی، موضوعی درباره حفظ محیط‌زیست پیدا کرد و در سطح دانشگاه نیز اصلا کتابی با موضوع محیط زیست وجود نداشت.

قدمی مثبت، اما بی‌جان

توجه نکردن نظام آموزشی کشور به حفظ محیط زیست آن سال مورد توجه برخی اعضای شورای عالی حفاظت محیط زیست قرار گرفت و آنها تصمیم گرفتند دست‌کم یک کتاب با موضوع محیط زیست در دانشگاه‌ها تدریس شود،

اما گذشت زمان ثابت کرد آنها در اجرای این تصمیم راه به جایی نبرده‌اند، چراکه اکنون نیز دانشگاه‌های کشور توجه خاصی به محیط زیست ندارند و در این میان فقط شرایطی ایجاد شد که براساس آن دانشجویان اجازه پیدا کردند یک درس دو واحدی را به شکل اختیاری انتخاب کنند.

رئیس انجمن متخصصان محیط زیست ایران نیز از تاثیرگذار نبودن این تصمیم گله می‌کند و می‌افزاید:‌ متاسفانه این تصمیم جنبه الزامی پیدا نکرد و درسی به نام آلودگی‌های محیط زیستی به عنوان درسی اختیاری ‌ارائه شد.

او درباره علت اجباری نشدن این درس برای دانشجویان عنوان می‌کند: علت این که الزامی نشد این بود که تعداد واحدها در سطح کارشناسی تغییر پیدا کرد‌، بنابراین ‌الزامی شدن آن با مشکل روبه‌رو شد.

اختیاری بودن این درس تنها نقطه ضعف این تصمیم‌گیری نیست، زیرا این درس در تمام دانشگاه‌ها نیز ارائه نشده و بیشتر در رشته‌های مهندسی مانند مکانیک به آن توجه می‌شود.

هرچند این روزها بحث مدارس سبز یا طرح‌هایی مانند یک ساعت با محیط‌بانان از سوی سازمان حفاظت محیط زیست مطرح می‌شود، اما منتقدان می‌گویند این طرح‌ها نیز شعاری و نمایشی است، زیرا در مقام عمل تاکنون اتفاق تاثیر‌گذاری دراین حوزه رقم نخورده است. برای نمونه مدارس سبز به دلیل نبود اعتبار مناسب قادر به ارائه آموزش‌های مناسب نیستند.

بنابراین می‌توان گفت تاکنون قدم‌های تاثیر‌گذاری برای گسترش آموزش‌های زیست‌محیطی در کشور برداشته نشده‌ است.

ضعف آموزش‌های کلاسیک

آموزش‌های محیط زیستی از مقام حرف فراتر نمی‌رود، چراکه فقط با سخنرانی نمی‌توان اهمیت حفظ محیط زیست را به افراد آموزش داد.

مجید عباسپور، استاد دانشگاه صنعتی شریف نیز معتقد است آموزش‌های زیست‌محیطی که در کشور ارائه می‌شود،‌ آموزش‌هایی کلاسیک است که تاثیر‌ مناسبی نمی‌گذارد و برای تغییر نگاه شهروندان به آموزش‌های عمومی و فرهنگسازی نیاز است.

او ادامه می‌دهد: برای ارائه آموزش‌های تاثیرگذار تاکنون تعداد انگشت‌شماری از محققان شناخته شده کشور اقدام کرده‌اند‌ که فعالیتشان قابل قدردانی است.

منظور عباسپور محققانی هستند که ‌از آموزه‌های دینی استفاده کرده‌اند تا فرهنگ حفظ محیط زیست را در کشور گسترش دهند‌. دراین بین تلاش‌هایی برای فرهنگسازی و ارائه آموزش‌های زیست‌محیطی در کشور شده، اما ناکافی نبوده است.

برای بهبود شرایط سازمان حفاظت محیط زیست باید نظارت مناسب‌تری بر اجرای چنین طرح‌هایی داشته باشد، چراکه نوشتن کتاب یاگنجاندن نکات زیست‌محیطی در کتاب‌های درسی به تنهایی نمی‌تواند نقشی در حل شدن مشکلات زیست‌محیطی کشور داشته باشد.

سازمان حفاظت محیط زیست باید با نظارت مناسب بر عملکرد دانشگاه‌ها اطمینان پیدا کند که چنین درس‌هایی به تمام دانشجویان ارائه می‌شود یا برای تشویق دانشجویان به انتخاب چنین درس‌هایی تلاش کند.

جای خالی محتوای سبز

برخلاف تلاش‌های دستگاه‌های مسئول هنوز جامعه به شناخت کافی و مناسبی برای حفظ محیط زیست دست پیدا نکرده به همین دلیل دستگاه‌های مسئول باید بیشتر تلاش کنند و سیاست‌هایشان را تغییر دهند. در واقع آنها باید از متخصصان با تجربه برای تدوین کتاب‌های درسی با موضوع محیط زیست استفاده کرده و مدرسانی را نیز برای ارائه این دروس به کار بگیرند که ‌با مسائل محیط زیستی آشنایی کامل داشته باشند.

استاد دانشگاه صنعتی شریف دراین باره می‌گوید: باید کیفیت کتاب‌های درسی با موضوع محیط زیست را افزایش داد، چراکه اگر تاثیرگذار نباشند‌ زمینه تغییر را در افراد ایجاد نمی‌کند.

‌علاوه بر این باید برای تولید محتوای مناسب نیز تلاش کرد، یعنی کتاب‌های آموزشی باید به شکلی طراحی و تنظیم شود که برای تمام دانشجویان در رشته‌های مختلف جذاب باشند‌.

‌مشق احترام به زمین

آموزش و فرهنگسازی اثربخش‌ترین فعالیت‌هایی هستند که می‌شود برای حفظ محیط زیست کشور دنبال کرد و این آگاهی را در جامعه افزایش داد که ‌انسان‌ها از منابعی استفاده می‌کنند که به نسل‌های آینده نیز تعلق دارد به همین دلیل آنها باید احترام به محیط زیست را فراگیرند.

آموزش‌های محیط زیستی را باید اساس توسعه پایدار دانست، زیرا تا زمانی که تمام انسان‌ها نحوه تعامل درست با طبیعت را فرا نگیرند نمی‌توان به حل مسائل زیست‌محیطی امیدوار بود‌.

محمدحسین بازگیر، رئیس اداره حفاظت محیط زیست شهر تهران نیز معتقد است ‌در محیط زیست نیز پیشگیری همیشه بهتر از درمان است. در واقع در شرایطی که سازمان‌هایی نظیر حفاظت محیط زیست از نبود اعتبار مناسب گله دارند می‌توان با آموزش درست هزینه‌های حفاظت را کاهش داد و شرایطی ایجاد کرد که هر ایرانی برای حفظ محیط زیست کشور مانند یک محیط‌بان یا جنگلبان عمل کند.

برای این که شهروندان مانند محیط‌بان یا جنگلبان از منابع طبیعی کشور مراقبت کنند باید اجرای برنامه آموزشی مناسبی را در دستور کار قرار داد یعنی با آموزش و تلاش برای فرهنگسازی شرایطی ایجاد کرد که حفظ محیط زیست به دغدغه‌ای همگانی بدل شود. اما فراهم کردن زمینه برای شکل گرفتن چنین باوری در بین شهروندان فقط با کمک‌ متخصصان امکان‌پذیر است.

رئیس اداره حفاظت محیط زیست شهر تهران می‌گوید‌: فرهنگسازی در حفظ محیط زیست باید در بستری مناسب اتفاق بیفتد یعنی همان طور که به کودکانمان آموزش می‌دهیم چطور احترام بزرگ‌ترها را حفظ کنند یا احکام دینی را به آنهاآموزش می‌دهیم باید شرایطی ایجاد کنیم تا کودکان ‌احترام به طبیعت را نیز فرا بگیرند. به این ترتیب اگر انسان یاد بگیرد به طبیعت احترام بگذارد به طور حتم به همنوعش نیز احترام خواهد گذاشت‌، اما انسان‌ها زمانی به این دانش می‌رسند که وزارتخانه‌ها و دستگاه‌های مسئول مانند سازمان حفاظت محیط زیست،‌ آموزش و پرورش، علوم، تحقیقات و فناوری، ‌ارشاد و صدا سیما توجه به محیط زیست را در اولویت برنامه‌های خود بگذارند.

بیشتر وزارتخانه و دستگاه‌ها در حفظ محیط زیست مسئولند به همین سبب نباید انتظار داشت سازمان حفاظت محیط زیست در این حوزه به تنهایی عمل کند.

بازگیر در این رابطه ‌به بند الف ماده 189 قانون برنامه پنجم اشاره می‌کند و می‌افزاید: بر این اساس تمام دستگاه‌هایی که تمام یا بخشی از هزینه‌های خود را از طریق اعتبارات دولتی تامین می‌کنند موظفند در راستای نیل به توسعه پایدار برای عمومی‌سازی فرهنگ حفاظت از محیط زیست اقدام کنند.

آموزش‌های ویژه

بین تمام دستگاه‌هایی که در حفظ محیط‌زیست کشور نقش دارند باید توجه ویژه‌ای با آموزش و پرورش و وزارت علوم داشت، زیرا این دو وزارتخانه به شکل مستقیم در تربیت افراد نقش دارند.

بنابراین باید به گونه‌ای عمل کنند که وقتی افراد مقاطع تحصیلی مختلف را پشت‌سر می‌گذارند اطلاعات مناسبی درخصوص حفظ محیط زیست کشور به دست بیاورند.‌

رئیس اداره حفاظت محیط زیست شهر تهران می‌گوید‌ دانش‌آموزان فقط یکی از این گروه‌هایی است که آموزش و پرورش برای بالا بردن آگاهی‌های زیست‌محیطی آنها باید برنامه داشته باشد. او می‌گوید برنامه‌های آموزش و پرورش برای این گروه فقط نباید به کتاب‌های درسی محدود شود بلکه باید شرایطی فراهم آید که دانش‌آموزان بتوانند در کلاس‌های فوق‌برنامه و بازدید‌های علمی از نزدیک با اهمیت حفظ محیط زیست آشنا شوند. علاوه بر دانش‌آموزان، آموزش و پرورش هم باید برای آگاه‌سازی معلمان برنامه داشته باشد، زیرا تا زمانی که معلمان از دانش محیط‌زیستی مناسب برخوردار نشوند نمی‌توانند راهنمای مناسبی برای دانش‌آموزان باشند.‌

افزون بر این می‌توان از ظرفیت‌های انجمن اولیا و مربیان نیز بهره برد و از این طریق برای آموزش والدین نیز تلاش کرد و با آگاه کردن والدین شرایطی ایجاد کرد که پای آموزش‌های زیست‌محیطی به خانه‌ها نیز باز شود.‌ ‌ برای حفظ محیط‌زیست‌ نیاز به برنامه جامعی است که در آن وظایف تمام دستگاه‌ها مشخص شده باشد در واقع فقط با اجرای دقیق چنین برنامه‌ای می‌توان دغدغه حفظ محیط زیست را در بین اعضای جامعه گسترش داد و امیدوار بود هر شهروند برای حفظ زمین در نقش محیط‌بان یا جنگلبان عمل کند.‌

مهدی آیینی

بالا