آوارگان جنگ جای خود را به آورگان زیست محیطی می دهند؛فاجعه ای بزرگ که زنگ خطرش به صدا درآمده اما توجهی به آن نمی شود،مدیریت اشتباه منابع آب و برداشت بی رویه از آب های زیر زمینی شرایط مناطقی مانند جنوب البرز تا آب های جنوبی و شرق زاگرس تا مرز های شرقی کشور را آنقدر بحرانی کرده که اگر تغییری در الگوی مصرف آب رخ ندهد تا 15 سال آینده ساکنان این مناطق که جمعیت شان حدود 50 میلیون نفر برآوردمی شود ناچار به کوچ خواهند شد.
سد پشت سد ساخته می شود،رودخانه پشت رودخانه خشک می شود،سطح آب چاه ها پایین می رود از قنات ها جز خاطرات خشکیده چیزی باقی نمی ماند،قحطی آب که سفره اش را پهن کند زندگی کوله بارش را جمع می کند از روستا و شهرهای بزرگ کوچ می کند.این حکایت خیلی از روستاهای خالی از سکنه کشور است روستاهایی که تغییر اقلیم و مدیریت نامناسب منابع آب زندگی را در آنها به قتل رسانده است.
عیسی کلانتری، مشاور معاون اول رئیسجمهور در امور آب، کشاورزی و محیطزیست از این میگوید اگر این بحران بدرستی مدیریت نشود، در آیندهای نزدیک زندگی میلیونها ایرانی به خطر میافتد.
آنطور که او میگوید در جنوب البرز تا آبهای جنوب کشور و شرق زاگرس تا مرزهای شرقی کشور بجز زایندهرود که شرایطش ناگوار است، رودخانه جاری دیگری وجود ندارد به همین خاطر زندگی تمامی ساکنان این مناطق وابسته به آبهای زیرزمینی است.
ماجرا زمانی نگرانکنندهتر میشود که بدانید آبهای زیرزمینی کشور نیز شرایط مناسبی ندارد؛ براساس اعلام وزارت نیرو قدرت تجدیدپذیری آبهای زیر زمینی کشور 33 میلیارد مترمکعب است، اما هر سال چیزی حدود 60 میلیارد مترمکعب از این آبها تخلیه و مصرف میشود.
مهلکه آب
استفاده بیرویه از منابع آب زیرزمینی فقط یکی از نگرانیهایی است که در این حوزه وجود دارد، چراکه باید از برداشت بیرویه از آبهای فسیلی نیز نوشت، آبهایی که طی میلیونها سال جمعآوری شدهاند. کلانتری دراین باره میگوید: حجم تمام آبهای فسیلی کشور حدود 500 میلیارد مترمکعب برآورد میشود، اما از این مقدار فقط حدود 200 میلیارد مترمکعب آب شیرین است و بقیه آن را آب شور تشکیل میدهد.
باید به هشدارهای کلانتری این نکته را نیز اضافه کرد که در چند دهه گذشته 170 میلیارد مترمکعب از این منابع آب نیز برداشت شده یعنی تا چند سال دیگر از آبهای شیرین فسیلی که طی میلیونها سال ذخیره شدهاند، دیگر چیزی باقی نمیماند.
به این ترتیب خیلی زمان نمیبرد زمین همهجا فرونشست میکند و آبهای زیرزمینی شور میشوند، به همین خاطر ساکنان مناطقی مانند جنوب البرز تا آبهای جنوبی و شرق زاگرس تا مرزهای شرقی کشور فقط به آب شور دسترسی خواهند داشت. شاید بتوان آب شرب ساکنان چنین مناطقی را از طریق شیرین کردن آب دریا و چاهها تامین کرد، اما برای زنده کردن کشاورزی نمیتوان کاری انجام داد، چراکه هزینه شیرین کردن هر مترمکعب آب حدود ده هزار تومان برآورد میشود.
کوچ وحشتناک
مرگ زندگی در مناطقی که به آب دسترسی ندارند، فاجعهای است که آغاز شده، این را از کاهش محصولات کشاورزی میتوان فهمید.مشاور معاون اول رئیسجمهور در امور آب، کشاورزی و محیطزیست میگوید: روند تعطیل شدن کشاورزی شروع شده و با سرعتی زیاد در حال افزایش است.
بنابراین اگر روند کنونی ادامه پیدا کند تا 15 سال دیگر تمام ساکنان این منطقه ناچار به کوچ میشوند، افرادی که جمعیتشان حدود 50 میلیون نفر برآورد میشود.
خداکرم جلالی، رئیس سازمان جنگلها، منابع طبیعی و آبخیزداری کشور نیز نسبت به افزایش مهاجرت آوارگان زیستمحیطی هشدار میدهد و میگوید چنین مهاجرتهایی در استانهای محروم و خشک مانند خراسان جنوبی، کرمان و سیستان و بلوچستان بیشتر است. آنطور که او توضیح میدهد در آسیبشناسیهایی که درباره حاشیهنشینی در اطراف شهرها شده به این نتیجه رسیدهاند که بیشتر حاشیهنشینان به دلیل خشکسالی و خشک شدن چاه، قنات و تالابها ناگزیر به مهاجرت شدهاند.
جلالی نیز تائید میکند که آوارگان زیستمحیطی سهمی قابل توجه در حاشیهنشینی دارند. به نظر او برای مدیریت این مساله باید توجهی ویژه به منابع آب در استانهای جنوبی، مرکزی و شرقی کشور داشت.
تیر خلاص آمار
مرگ تالاب و دریاچههایی مانند هامون و ارومیه به افزایش آوارگان زیستمحیطی دامن زده است. این فاجعهای بزرگ است که رضا نجفی، رئیس سازمان جهاد کشاورزی سیستان و بلوچستان نیز تائیدش میکند. به گفته او، فقط در سالهای 90 تا 91 بیش از 35 هزار نفر از منطقه سیستان خارج شدهاند.
علاوه بر مهاجرت این افراد، آمارهای نگرانکنندهتری نیز وجود دارد که از آیندهای تاریک خبر میدهند. برای نمونه تا مدتی پیش تعداد گاوهای بومی سیستان در حاشیه دریاچه هامون بیش از 90 هزار راس بود، اما اکنون در کل دشت سیستان حدود 30 هزار راس گاو بومی باقیمانده است، از نظر دام سبک مانند گوسفند و بز نیز باید گفت تعداد آنها از یک میلیون و 400 هزار راس به کمتر از 500 هزار راس رسیده است. افزون بر این تا پیش از خشک شدن هامون صیادان هر سال بیش از 12 هزار تن ماهی از این تالاب برداشت میکردند، اما اکنون قایقهای بومیان منطقه زیر خاک و شن مدفون شدهاند.
آنطور که رئیس سازمان جهاد کشاورزی سیستان و بلوچستان میگوید این شرایط سبب شده خیلیها از این استان کوچ کنند؛ به همین خاطر اراضی کشاورزی رها شده به محلی برای طغیان ریزگردها تبدیل شده و در نتیجه ساکنان این منطقه رکورددار بیماریهای ریوی مانند سل شدهاند.
سیل آوارگان زیستمحیطی، طغیان ریزگردها و شیوع بیماری تنها خطراتی نیستند که به دلیل مدیریت اشتباه منابع آب، کشور را تهدید میکند، کوچ آوارگان زیستمحیطی تهدیدی جدی برای تمامیت ارضی و امنیت ملی کشور نیز هست، چراکه تخلیه استانهای مرزی درواقع چراغ سبزی است برای گروههای تبهکار و تروریست که در حاشیه مرزهای کشورمان با افغانستان و پاکستان فعالیت میکنند. بنابراین اگر برای مدیریت منابع آب کشور اقدامی نشود، باید منتظر شنیدن خبرهای ناگوار بسیاری بود.
مهدی آیینی