به دنبال اعلام خبر انتقال آب دریای خزر به استان سمنان، متخصصان بیطرف از نگرانیها و قطعیت در شکست این پروژه خبر دادند
در شرایطی که چند سالی است قریب به اتفاق متخصصان توانمند و بیطرف با اقامه ادله علمی مخالف اجرای طرح انتقال آب دریاچه خزر به دشت سمنان هستند، رئیسجمهور در سفر هفته گذشته به سمنان و در اجتماع مردم اعلام کرد کار کارشناسی پروژه انتقال آب دریای خزر به استان سمنان نهایی شده و به زودی انتقال آب انجام خواهد شد.
طرح انتقال آب خزر به سمنان در کارگروه بررسی تامین آب استان سمنان در هشتم تیر ۸۴ با حضور معاون اول رئیسجمهور وقت و وزیر نیرو به تصویب رسید. سپس با مصوبه هیئت دولت در سفر استانی سمنان در چهاردهم دی ۸۹ به وزارت نیرو، ابلاغ و سرانجام این طرح در سیام خرداد ۹۱ به شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران بهعنوان مجری ابلاغ شد. قرار است این طرح به صورت دو خط لوله به طول ۱۶۰ کیلومتر از سواحل دریای خزر در مجاورت نیروگاه نکا آغاز شود و پس از عبور از شالیزارها و مناطق جنگلی در استان مازندران در مسیر خط لوله نکا- ری، امتداد و از منطقه دوآب وارد منطقه خطیرکوه در استان سمنان میشود؛ خطوط لوله درنهایت با عبور از تونل چشمه روزبه در حوالی شهر شهمیرزاد به دو شاخه تبدیل میشود که یک خط لوله به سمت دامغان و شاهرود به طول ۱۷۲ کیلومتر و دیگری به سمت سمنان به طول ۱۳۲ کیلومتر کشیده خواهد شد. شرکت آب نیرو هدف از اجرای این طرح را نمک زدایی و تصفیه ۲۰۰ میلیون مترمکعب آب از دریای خزر در سال و انتقال آن به شهرهای فلات مرکزی در استان سمنان اعلام کرده است که قرار است صرفا به مصرف شرب و صنعت برسد.
دولت حسن روحانی با وجود آنکه با برچسب امیدوارکننده «دولت محیطزیستی» کار خود را آغاز کرد، در ماههای اخیر مسیر ضدمحیطزیستی و مغایر با رویکرد علمی در پیش گرفته است. اکنون به نظر میرسد رئیس جمهور بهعنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی و دولتمردانش از پروژهای حمایت میکنند که در صورت پیشرفت و آشکارشدن عواقب آن به گفته کارشناسان میتواند امنیت کشور را به خطر بیندازد. آیا تنها راه تأمین آب شرب سمنان انتقال آب از دریاچه خزر به این استان است؟ نگرانی متخصصان دقیقا از چیست؟
دانشجویان رشتههایی مانند مهندسی منابع طبیعی و محیطزیست در سال اول تحصیل در دانشگاه میآموزند که دستکاریهای بدون حساب و کتاب طبیعت، عواقب سنگین و در برخی موارد جبرانناپذیر برای بشریت به همراه دارد. از اصول اولیه علوم منابعطبیعی است که به جای نبرد با ویژگیهای اقلیمی باید ماهیتشان را پذیرفت، سبک زندگی را با آنها سازگار کرد و در عوض از مزیتهای اقلیمی برای غلبه بر محدودیتها بهره برد. معروف است که میگویند «یادمان باشد کاری نکنیم که به قانون زمین بربخورد.» امروز سرنوشت سدسازیهای فراتر از ظرفیت اکولوژیک و سیمای کنونی دریاچه ارومیه به سان آینهای پیش چشم ماست. در چنین شرایطی انتقال مصنوعی اب دریاچه خزر به کویر در سمنان چه توجیه منطقی میتواند داشته باشد؟ آیا مشکلات آبی کشورهای دیگر با انجام پروژههای انتقال آب برطرف شده است؟
«شکست» تجربه مشترک کشورهای جهان در انتقال آب است
دکتر حجت میانآبادی، استادیار گروه مهندسی آب دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس در خصوص تجارب دیگر کشورهای جهان در زمینه انتقال آب بین حوضهای به ما میگوید: بررسی های جامعی در این زمینه توسط همکاران ما در دانشگاه تربیت مدرس در کشور انجام شده است. آنها حدود ۱۷۰ پروژه انتقال آب بین حوضهای را در کشورهای مختلف اعم از توسعهیافته و در حال توسعه مورد بررسی قرار دادهاند. در جریان این مطالعه چیزی که مشخص شد این بود که اوج طرحهای اجرایی در این حوزه و بطور کلی این رویکرد نسبت به تأمین آب مربوط به قرن نوزدهم است. بررسی طرحهای مشابه در کشورهایی نظیر کانادا، مصر، ترکیه، روسیه، امریکا، اسپانیا و … بیانگر تجربه شکست پروژه های متعدد انتقال آب بین حوضهای در این کشورها بوده و یا در میانه کار به علت عیان بودن بهنتیجه نرسیدن آن نیمهکاره رها شده است.
این متخصص حوزه منابع آب میافزاید: باید توجه داشته باشیم که پروژههای انتقال آب همواره به عنوان آخرین راهکار و در شرایطی مطرح میشود که هیچ راه حل دیگری جواب نمیدهد که البته اثبات این قضیه بسیار مشکل است. متاسفانه ما در کشورمان در خصوص پیادهسازی طرحهای علمی و اجرایی با تأخیر دورهای نسبت به دیگر نقاط جهان وارد میشویم. به این ترتیب که وقتی جهان در اندیشه ملاحظات زیستمحیطی بود، ما به فکر سازهها و توجه صرف به ملاحظات فنی و مهندسی در طرحهایمان بودیم. حالا وقتی دنیا به این نتیجه رسیده است که بجز ملاحظات اقتصادی، مهندسی و زیستمحیطی در طرحهای مربوط به منابع آب باید ابعاد گسترده اجتماعی، سیاسی و هیدروپولیتیکی آن را هم مد نظر داشت، در صحبتهای رئیسجمهور در بحث انتقال آب خزر میبینیم جوانب طرح تنها از جهت اقتصادی و نهایتا زیستمحیطی مد نظر قرار میگیرد. این در حالی است که اصلیترین ایراد ما این است که این طرح از منظر حقوقی، اجتماعی و هیدروپولیتیکی، چالشها و ابهامات بسیار زیادی دارد.
این طرح ابهامات جدی دارد
استادیار گروه مهندسی آب دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس با اشاره به اینکه در هر طرح انتقال آب باید شش اصل اساسی در قالب ملاحظات اقتصادی، اجتماعی، آبی (اقلیمی)، محیطزیستی، سیاسی (هیدروپولیتیکی) و در نهایت ملاحظات فناوری مدنظر قرار گیرد، تصریح میکند: متاسفانه شواهد متعدد در خصوص طرح انتقال آب دریاچه خزر به سمنان نشان میدهد در هر شش اصل مورد اشاره اشکال و ابهامات جدی وجود دارد. این ابهامات مکررا مطرح شده است اما متاسفانه نه از جانب مشاور طرح و نه از جانب کارفرما مورد توجه قرار نگرفته است. حداقل پاسخ دهند با اجرای این پروژه چه مسائلی از ابعاد اجتماعی و سیاسی و حقوقی در این طرح و مطالعات و نگرانی های جدی آن دیده شده است. اینکه آقای رئیسجمهور میگوید مطالعات کارشناسی انجام شده و مسائل این طرح حل شده است، بنده از دیدگاه تخصصی با اطمینان میگویم این ادعا صحیح نیست.
چه بر سر سمنان، مازندران و دریای خزر خواهد آمد؟
وقتی از دکتر میانآبادی میپرسم فکر میکنید با اجرای این طرح چه اتفاقی برای مردم دو استان سمنان و مازندران میافتد، در جواب میگوید: من بیشتر از اینکه نگران مردم و منطقه مازندران باشم نگران مردم و منطقه سمنان هستم. زیرا مطالعات بینالمللی مکررا نشان داده است طرحهای انتقال آب مقصد را تشنهتر کرده است. آیا طرح انتقال آب ورزنه اصفهان به یزد مشکل منطقه مقصد را حل کرده است یا به جای درست کردن مشکل آب یزد، مشکلی به مسائل و چالش های منطقه کویری یزد ایجاد کرده است و متأسفانه اکنون مسائل آبی آن منطقه را در شورای عالی امنیت ملی حلوفصل میکنیم؟ مطالعات علمی برآمده از تجارب قبلی انتقال بین حوضه ای آب در جهان نشان میدهد که اجرای طرح انتقال آب دریاچه خزر به سمنان امی تواند موجب افزایش مهاجرت، افزایش بیکاری، افزایش حاشیهنشینی و افزایش تبعات اجتماعی، سیاسی و زیستمحیطی در منطقه شده و این مسائل را در سمنان تشدید خواهد کرد.
دکتر مجید مخدوم، استاد پیشکسوت محیطزیست دانشگاه تهران و از بنیانگذاران گروه محیطزیست این دانشگاه که سالها در زمینه ارزیابی محیطزیست به پژوهش و مطالعه پرداخته است درباره طرح انتقال آب خزر به سمنان به جامجم میگوید: بطور کلی این طرح با هدف تأمین نیاز صنعت و به اسم تأمین آب شرب انجام میشود. اصل موضوعی که در این طرح مورد توجه قرار نگرفته این است که میزان تبخیر آب در دشت سمنان بیش از مقدار آب دریایی است که قرار است شیرینش کنند. ما هزینه فایده این طرح را حساب کردهایم و متاسفانه میبینیم ضررهایش خیلی بیشتر از مزایای آن است. هزینه انرژی و انتقال این آب بسیار بالاست. آبزیان زیادی در جریان این طرح تلف خواهند شد و لطمات جدی به محیطزیست وارد میشود. برای من مسجل است که در صورت انجام این طرح سرنوشت دریاچه ارومیه را در سطحی بزرگتر در قالب فاجعه دریاچه خزر تکرار خواهیم کرد.
موضع سازمان محیطزیست چیست؟
عیسی کلانتری، رئیس سازمان محیط زیست در مهر ۹۶ و در گفتوگو با ایرنا گفت: «کشور در زمینه منابع آبی به جایی رسیده است که برای نجات آن باید تصمیمهای سختی گرفت و اگر طرح انتقال آب بین حوضه ای ضروری تشخیص داده شود، سازمان محیط زیست با رعایت ملاحظات زیست محیطی با اجرای آن موافق است.» وی در همان گفتوگو اشاره کرده است: « اگر آب نداشته باشیم، در صورت نیاز باید از آب دریا استفاده کنیم. اما تاکید ما بر رعایت ضوابط زیست محیطی است. موافق نیستم که در شمال کشور آب دریا را برای انتقال به نقطه دیگر، در کنار ساحل شیرین کرده و نمک آن در همانجا رها شود. ما می گوییم اگر قرار است آبی از دریای خزر منتقل شود، آب را ببرند و در مقصد نمک زدایی شود. »
این در حالی است که کارشناسان میگویند سازمان محیطزیست با ارائه مجوزی با شرایط خاص به این طرح بدعتی را پایهگذاری کرده است. در حالیکه مطالعات آکادمیک نشان میدهد مسئله شیرینسازی در مقصد از نظر اقتصادی، فنی و زیستمحیطی دارای اشکالات بسیار جدی است. بعلاوه ادعاهای مربوط به دفع نمک آب و بهرهگیری از آن نمک در مصارف صنعتی در این طرح با حقایق منطبق نیست. چه آنکه درجه شوری و نوع املاحی که در دریاچه خزر داریم با املاح منابع آبی دیگر جهان متفاوت است. از طرفی کارکرد و هزینه اقتصادی نمکزدایی در مقصد با شیرینسازی در مبدأ قابل مقایسه نیست.
دکتر مجید مخدوم در این باره میگوید: «در حال حاضر در سمنان افراد محلی از خود سمنان نمک استحصال میکنند و میخواهند نمک را به صنایع بفروشند و دچار مشکل هستند. حالا ما میخواهیم نمک بیشتری از آب دریا در سمنان استحصال کنیم و به چه کسی بفروشیم؟ اصلا کدام صنعت است که این حجم نمک نیاز داشته باشد؟»
بررسیها نشان میدهد در این خصوص فقط یک طرح کوچک در جهان وجود دارد که شیوه شیرینسازی مشابهی را انجام داده است. حال آنکه خود طرح شیرینسازی در مقصد در حال حاضر اشکالات فنی و اقتصادی و زیستمحیطی بسیار جدی دارد. اینها در حالی است که سازمان محیطزیست به جای اینکه حافظ محیطزیست باشد شرطی را مطرح میکند و به جای ایستادگی در برابر اجرای طرح، از پذیرش مسئولیت و تبعات آن شانه خالی میکند.
آیا واقعا سمنان مسئله کمبود آب شرب دارد؟
دکتر میانآبادی در پاسخ این سوال میگوید: وقتی بحث انتقال آب و شیرینسازی مطرح میشود، باید ببینیم قرار است با این آب چکار کنیم. آن چیزی که شرکتهای پیمانکار و شرکتهای مشاور به اسم نیاز آبی به رؤسای جمهور و سیاستگذاران کشور تلقین میکنند، بیشتر تقاضای کاذب آبی و از جنس تقاضای صنایع بشدت آب بر در دل مناطق کویری است. چرا باید در استان سمنان این حجم از کارخانجات به شدت آببر ساخته شود و بعد رفع نیاز آبی این کارخانهجات محتاج آب در دل کویر را به مهاجرت از روستاها و لزوم رونق کشاورزی در روستاها پیوند بزنند؟ در حالی که توجیه اقتصادی ندارد که آب دریای خزر را با هزینه سنگین و صرف انرژی زیاد تا ارتفاع ۲۳۰۰ متر بالاتر از سطح دریا پمپ کنیم و بعد هزینه سنگینی را برای شیرینسازی آن در مقصد متحمل شویم تا کشاورزی در سمنان را رونق دهیم. در حالیکه این حجم آب برای کشاورزی و آب شرب مصرف نخواهد شد و یقینا برای رونق صنایعی آببری مورد استفاده قرار میگیرد که در کویر احداث شدهاند. چرا صنایع آّببر فولاد و مانند آن را در استانهایی که ظرفیت لازم برای این کار را دارند احداث نکردیم؟
استادیار گروه مهندسی آب دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس میافزاید: اگر بحران آب در خراسان جنوبی جدی است، چرا باید برای این استان باید مجوز احداث چهار کارخانه فولاد (که نیاز آبی زیادی دارند) صادر شود؟ آیا این مجوز را برای سواحل دریای عمان در سیستان و بلوچستان نمیتوانستند صادر کنند؟ این سوالهای ساده را شرکتهای پیمانکار و شرکتهای مشاور و افرادی که پشت این طرحها هستند پاسخ نمیدهند. ما مطمئنیم مشاورههایی که در این زمینه به رئیسجمهور داده میشود مشورتهای صحیحی نیست و امیدواریم بازنگریهایی در این زمینه صورت بگیرد و آینده ایران را به خطر نیندازند.
دکتر مخدوم، رئیس هیئت مدیره انجمن ارزیابی محیط زیست ایران میگوید: مشکل آب سمنان را با مدیریت منابع آب باید حل کرد. ما آب را با سامانه فرسوده لولههای آبرسانی و همینطور با شیوه کشاورزی غرقآبی و تبخیر آب هدر میدهیم. منابع آب را با آبیاری تحت فشار و شیوههای نوین آبیاری میتوان مدیریت کرد. من همیشه گفتهام که ما مشکل تأمین آب در کشور داریم، اما از آن مهمتر این است که در مدیریت منابع آب مشکل جدی داریم.
هزینههای بالای شیرینسازی آب خزر به چه قیمت؟
دکتر سیروس ارشادی، استادیار گروه مهندسی عمران دانشگاه هرمزگان در خصوص مشکلات استفاده از آبشیرینکنها میگوید: در این گونه مباحث یکی از مسائل عمده این است که آبشیرینکنها چون باعث بالارفتن شوری در منطقه میشوند، معضل پسابی که تولید میکنند بسیار جدی است. در این زمینه از سیستمهای اسمزمعکوس (RO) یا سامانههای حرارتی استفاده میشود. در مورد سامانههای حرارتی برای اینکه بازدهیاش بالا برود سعی میکنند در کنار یک نیروگاه تعبیه شود تا آب هم برای کندانسورهای نیروگاه استفاده شود و پس از گرمشدن برای شیرینشدن مورد استفاده قرار بگیرد. در سامانههای اسمز معکوس، آب با اختلاف دمای کمتری اما با پساب غلیظ آب وارد محیطزیست میشود و میتواند به برخی گونههای دریایی آسیب وارد کند. پساب نمک حاصل از شیرینسازی آب باعث شورشدن خاک میشود.
وی در مورد ارزیابی اقتصادیبودن چنین طرحهایی میافزاید: باید به بحث ارزش آب توجه کنیم و ببینیم منابع آب موجود ما در منطقه چیست و ببینیم ارزش آبی که از طریق انتقال و شیرینسازی میخواهیم تأمین کنیم با توجه به هزینههای تاسیسات و مصرف انرژی چقدر توجیه اقتصادی دارد. در حال حاضر سامانه اسمز معکوس که در بندرعباس یک پیمانکار روی آن کار میکند برای شیرین سازی هر متر مکعب آب حدود ۹/۰ یورو (نزدیک به یک دلار) هزینه میبرد. بعلاوه هزینه نگهداری فیلترهای این سامانهها فوقالعاده بالاست. مسئله بعدی انرژی بالایی است که این پمپها مصرف میکنند. در نهایت اینکه اقتصادی بودن چنین طرحهایی صرفنظر از تبعات زیستمحیطی و اجتماعی آنها جای بحث بسیار دارد.
کاظم کوکرم