استان های شمالی با کمبود منابع آب رو به رو شده اند
با خشک شدن هر رودخانه، تالاب و چشمه عدهای آواره می شوند و در جستوجوی سرزمینی برای بقا راه مهاجرت را انتخاب می کنند. چند دهه قبل که مهاجرت گسترده ساکنان خطه سیستان آغاز شد، بیشترشان ساکن گلستان و بخشهایی از خراسان رضوی شدند، اما این روزها که دامن خشکسالیها گستردهتر شده است، سه استان شمالی کشور درمقصد اصلی آواره های زیست محیطی هستند. سه استانی که به ظاهر منابع آب سرشار دارند اما پیکر ترک خورده تالابها گواهی است بر اینکه آنها نیز برای تامین آب به مشکل برخورده اند. ، شالیزارها سوختهاند و کشت دوم در مازندران به دلیل نبود آب ممنوع اعلام شده است. در چنین شرایطی، سرازیر شدن جمعیت به سمت شمال بدون شک تبعات اجتماعی بسیاری به دنبال خواهد داشت به همین دلیل کارشناسان تاکید می کنند هرگونه توسعه جمعیت در سه استان شمالی باید با مطالعات دقیق و منطبق بر توان سرزمینی انجام شود.
گزارشگرانسبز:خشکسالی به شمال رسیده وبرای سبزی این منطقه شاخ و شانه می کشد، خطر آنقدر جدی شده که جنگل های سرسبز شمال نیز نمی تواند تشنگی زمین را پنهان کند. یخچالهای منطقه که منشا تامین آب رودخانههای این خطه بود بتدریج به دلیل گرمایش زمین در حال از دست رفتن است. رودها کم آب شده و چشمههای بعضی روستاها خشک شده است و آبرسانی با تانکر به این روستاها انجام میشود. کشاورزانی که کسب و کار خود را در خطر میبینند پمپها را به داخل تالاب و رودخانه میاندازند و بدون رعایت حقابه محیط زیست، در رقابتی نابرابر حیات آبزیان را در معرض تهدید قرار میدهند.
از حال و روز استان های شمالی می توان به شرایط ناگوار استان هایی مانند سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی و … پی برد.
شروع یک کوچ
روز به روز به جمعیت آواره هیا زیست محیطی اضافه می شود، اما کمتر مقام مسئولی حاضر است از این اعداد و ارقام حرف بزند برای نمونه بین سال ۹۰ تا ۹۱ بیش از ۳۵هزار نفر از اهالی سیستان خانه و کاشانه را پشت سر جا گذاشتند تا مرگ هامون دامن زندگی آنها را نگیرد.
باورش دشوار است اما تا چند سال پیش جمعیت گاوهای بومی سیستان حدود ۹۰هزار برآورد می شد، اما اکنون در خوشبینانه ترین حالت کمتر از ۳۰هزار راس شان باقی مانده جمعیت دام های سب نیز از یک میلیون و ۴۰۰هزار راس به جایی رسیده که به عدد ۵۰۰هزار قد نمی دهد.
بنابراین برای هامون نشینانی که سالها پیش فقط سالانه حدود ۱۲هزار تن ماهی برداشت می کردند با مرگ هامون چاره بجز مهاجرت باقی نمی ماند.
خیلی از مسئولان تاکنون درباره آواره های زیست محیطی حرف زده اند برای نمونه عیسی کلانتری،رئیس سازمان حفاظت محیط زیست بارها هشدار داده که تا کمتر از۱۵ سال آینده ساکنان مناطقی مانند جنوب البرز تا آب های جنوبی و شرق زاگرس تا مرز های شرقی کشور ناچار به ترک دیار خود می شوند نگران کننده تر اینکه جمعیت این افراد ۵۰ میلیون نفر تخمین زده می شود.
زنگ خطر آواره های زیست محیطی مدتهاست به صدا درآمده اما به نظر می رسد گوش شنوایی وجود ندارد. این روزها اگر پای حاشیه نشینانی که اطراف کلانشهرها زندگی می کنند بنشینید خواهید شنید که بیشتر آنها کشاورز یا دامدارانی هستند که به خاطر خشکسالی ناچار به کوچ شده اند. آواره هایی که این روزها سودای این را دارند که به شمال کشور برسند.
منابع شمال محدود نیست
سیل مهاجرت به شهرهای شمال نیز هر روز به کاهش منابع آب دامن می زند. برخی از بومیان استان های شمالی می گویند تصور نامحدود بودن منابع در خطه سرسبز شمال مردم بومی را دچار مشکل کرده است.
مرتضی موسوی مدیر کل حوضه آبریز خزر و ارومیه در گفتوگو با ما اگرچه آمار دقیقی از چشمههای خشک شده در نوار شمالی کشور در اختیار ندارد اما عنوان میکند: شرایط اقلیمی در بخشهای مختلف استانهای شمالی متفاوت است. بهعنوان مثال شهر لوشان در گیلان کاملا گرم و خشک است و شرایط اقلیمیاش با شرایط سایر مناطق استان متفاوت است. از رودبار به پایین بارشها زیاد میشود. بنابراین در قسمت خشک استان چشمههایی داریم که کاملا خشک شده است و در مازندران هم وضعیت همین گونه است.
او ادامه میدهد: در استانهای شمالی یکسری محدودیتهایی هم داریم. به لحاظ شیب منطقه، دچار چالش هستیم. فاصله بین کوه و دریا خیلی نزدیک است و امکان اینکه بشود در این منطقه سد احداث کرد تا از منابع آبی نابهنگام بیشتر بهره برد، وجود ندارد.
به گفته موسوی شرایط محیط زیست استانهای شمالی اقتضا میکند که ملاحظات زیست محیطی در این استانها رعایت شود و در حال حاضر تالاب انزلی در گروه تالابهای پر خطر قرار گرفته است.
توسعه با تحقیق
مدیر کل حوضه آبریز خزر و ارومیه بر این باور است که در شمال کشور از حداکثر ظرفیت اراضی برای کشاورزی استفاده میشود و امکان تولید تمام نیازهای ایران در این منطقه وجود ندارد. از سوی دیگر اعلام میکند: به دلیل کاهش بارشها و منابع آب، امکان تامین آب برای کشت دوم در استان مازندران فراهم نیست.
آن طور که او توضیح می دهد استانهای شمالی نمیتوانند جمعیت بیشتری را بپذیرند زیرا حتی اگر بتوان آب شرب با کیفیت را که بزرگترین چالش استانهای شمالی است تامین کرد باز هم جمعیت نیازهای مختلفی دارد که تامین آن به راحتی امکانپذیر نیست.
به همین دلیل کارشناسان تاکید می کنند باید بر اساس توان سرزمین و پتانسیلهای آبی، توسعه جمعیت در مناطق مختلف را در دستور کار قرار گیرد.
هرچند هنوز در شمال کشور جمعیت بیشتر از توان سرزمین نشده است اما هر گونه تغییر مراکز جمعیتی در کشور و در شمال، باید با محور آب بررسی شود. بهویژه در استانهای شمالی باید به نحوی عمل کرد که آسیبی به جنگلها و مراتع وارد نشود و این منطقه را به عنوان نگین زیست محیطی حفظ کرد.
احتضار تالابهای گیلان
تمام روستاهای بدون آب در مناطق خشک شمال مستقر نشدهاند. گاهی این روستاها در دل جنگل هستند. مردم روستاهای شمال که چشمههایشان خشک شده گاهی هم در بالادست سدها مستقر هستند اما آب کافی در اختیار ندارند. پروریج آباد یکی از این روستاهاست که چشمههایش را به تدریج به دلیل بهرهبرداری بیرویه از جنگلها از دست داده است و تا همین سال پیش هم نامش در لیست پروژههای نیمه تمام آبرسانی بود و مردم در انتظار تکمیل طرح آبرسانی از سد پایین دست روستا بودند. آنها گاهی هم آب باران را برای تامین نیازهای بهداشتی خود جمعآوری میکنند. در چنین شرایطی بدون شک روستاییان برای تامین نیازهای کشاورزی به رودخانهها و تالابها بیشتر فشار میآورند.
قربانعلی محمدپور مدیر کل محیط زیست استان گیلان در گفتوگو با ما این نکته را تایید میکند.
او میگوید: همه تالابهای کشور امروز با مرگ دست و پنجه نرم میکنند و تالابهای گیلان از این قاعده مستثنی نیستند. به گفته محمدپور در این روزها کشاورزان گیلانی برداشت خود از آب بندانها و تالابها را افزایش دادهاند. آب رودخانهها هم وضعیت مناسبی ندارد. در حال حاضر تالابهای استان کاملا خشک نشدهاند اما وضعیتشان مطلوب نیست. مثلا فقط ۶۰ درصد مساحت تالاب انزلی دارای آب است.
آن طور که محمدپور می گوید تغییرات اقلیمی و کاهش بارندگی همچنین جمع نشدن آب پشت سدها از جمله سد منجیل، تاثیر زیادی روی تالابها گذاشته است و حیات زیستمندان ساکن این محیطهای آبی را با مخاطره جدی روبرو کرده است.
مدیر کل محیط زیست گیلان درباره وضعیت گونههای در معرض خطر انقراض تالابهای گیلان بیان میکند: درباره لاله مرداب اقدامات حفاظتی خوبی انجام شد. یکی از اولویتهای اصلی استان بررسی وضعیت تالابهاست به همین دلیل بررسی میزان حقآبه تالابها و وضعیت گونههای در معرض خطر انقراض در دستور کار قرار دارد. مطالعات آن توسط جهاد دانشگاهی پیگیری میشود و بودجه این مطالعه را محیط زیست گیلان تامین خواهد کرد.
گلستان بی آب
بی آبی در گلستان نیز برای زندگی خط و نشان می کشد، این استان نیز مقصد بسیاری از آواره های زیست محیطی است، اما شرایط تالاب های آن فاش می کند که این استان نیز با کمبود منابع آب رو به روست.
امیر عبدوس مدیر کل محیط زیست استان گلستان به ما میگوید: تالاب آجی گل و آلماگل خشک است و اگر سیلابی که همه ساله در مرداد رخ میدهد اتفاق نیفتند، تالاب آلاگل هم خشک خواهد شد.
او ادامه داد: به دلیل کاهش بارشها در سال ۹۵ و خشک بودن خاک، بارندگی سال ۹۶ منجر به تولید رواناب نشد و آبهای سطحی به شدت افت کرد. در سال ۹۶ سیلابی که باعث پر شدن تالابهای استان بشود، رخ نداد. در اردیبهشت یکبار در حوضه اترک سیلاب داشتیم و به همین دلیل تالاب آلاگل آبگیری شد. حاضر عبدوس خشک شدن خلیج گرگان را به افت سطح آب دریای خزر مرتبط میداند و درباره خطر انقراض زیستمندان تالابی در گلستان عنوان میکند: تالابهای گلستان میزبان گونههای مهاجر در معرض خطر انقراض هستند. اگر این تالابها خشک شوند تالاب گمیشان و نواحی ساحلی، پذیرای این پرندگان مهاجر خواهند بود.
با توجه به شرایط نامناسب منابع آب در شمال کشور و اینکه بسیاری سودای مهاجرت به شمال کشور را دارند باید نسبت به بروز فاجعه ای در آینده نزدیک هشدار داد، زیرا با خالی از سکنه شدن استان هایی مرزی مانند سیستان و بلوچستان یا خراسان جنوبی امنیت ملی کشور به خطر می افتد. این درحالی است که سیل مهاجرت به استان های شمالی و مرکزی نیز به طور حتم به حاشیه نشینی دامن می زند و تبعات اجتماعی آن هزینه های بیشتری را به جامعه تحمیل می کند.
بنابراین مدیریت منابع آب باید اصلاح شود و با استفاده از دیپلماسی آب حقابه های کشور را نیز تامین کرد.
لیلا مرگن