اهالی روستای نوسر زندگی خود را با تکیه بر منابع آبی محدود روستا سازگار کردهاند
نظام آبی روستای نوسر حتی کارشناسان آب را هم متعجب کرده است؛ نزدیک به چهار دهه قبل این روستا که در ییلاقات استان مازندران بهعنوان یکی از استانهای پرآب کشور واقع شده بود، بشدت درگیر نزاع بر سر آب بود. این نزاعها سبب شد مردمانی از میان ساکنان روستا دست به دست هم دهند و نظامی آبی برای روستایشان تعریف کنند که هیچ کس از آن تخطی نکند. بعد از تدوین این نظامنامه، همه روستاییان به آن تن دادند و مفاد آن را اجرا کردند به نحوی که با تنظیم سند آب برای روستای نوسر، دیگر آنها با هم درگیر نشدند و تاریخ پر از درگیری آنها، به تن دادن به قانون مکتوب و مورد تائید ساکنان روستا تغییر یافت.
روستای نوسر از توابع بخش لاریجان استان مازندران روستایی ییلاقی است. برای رفتن به این روستا باید کمی مانده به ایست بازرسی شهر آمل از طریق جادهای خاکی، به دل کوه بزنید تا روستایی با نظام آبی شگفتانگیز را ببینید. خانههای روستا در نقطه متمرکز شده و باغات مناطق مسکونی را احاطه کرده است. مردمان سختکوش روستا، این روزها در آرامشی که از صلح بر سر مسائل آب حاصل آمده است، در باغات خود مشغول فعالیت هستند. عباس اسماعیل پور که متولد سال ۱۳۲۷ است، سند آب روستا را نوشته و برای مردم نظام آبی را بنیان گذاشته است که در چهار دهه گذشته، بدون مخالفت ذینفعان اجرا شده است. او درباره انگیزههای خود از تدوین این نظامنامه به جامجم میگوید: سال ۳۷ در روستا صحنهای دیدم که قانونمند شدن توزیع آب را برای من تبدیل به یک رویا کرد. در آن سال، یک زن و مرد بر سر آب دعوا کردند. مرد به زن بیادبی کرد و آن زن، مرد هتاک را کتک زد و در شرایطی که دعوا بالاگرفته بود، به خانهاش رفت که بیش از این شاهد بیحرمتی نباشد.
او ادامه میدهد: دعوا بر سر آب فقط به همان یک مورد خلاصه نشد. در سال ۵۱ و ۵۲ بار دیگر دو زن بر سر آب دعوا کردند و این قبیل دعواها در روستا ادامه داشت.
به گفته اسماعیلپور، آب صیفیکاری روستا از چشمه علمدار تامین میشد و فقط خان و وابستگان به او از این چشمه استفاده میکردند تا اینکه بعد از پیروزی انقلاب، در سال۵۸ توانستیم نظامنامه آبی برای روستا تدوین کنیم.
انتقال آب از پردمه به نوسر
آنطور که طراح الگوی آبی نوسر میگوید در سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی، حاج علی خانزاد آب را با سرمایه خود بدون هدر رفت از روستای پردمه که در فاصله هفت تا ده کیلومتری نوسر واقع شده بود، به این روستا میآورد و اسماعیلپور براساس مقدار زمینی که در روستا وجود دارد، این آب را بین روستاییان تقسیم میکرد.
در آن سالها همه روستاییان دور هم جمع میشوند تا تکلیف سطح اراضی کشاورزی روستا مشخص شود. دو راه پیش پای روستاییان گذاشته میشود. یکی اینکه با مراجعه به اداره ثبت، سطح اراضی کشاورزی مشخص شود و دیگر اینکه چهار شاهد باسواد درباره مالکیت زمین افراد شهادت دهند. در جریان این مذاکرات چند قلدر مآب تلاش میکنند توافقات بر سر آب را به بیراهه ببرند و در جریان همفکری اهالی روستا، اختلال ایجاد کنند اما سنگاندازیهای آنها بیاثر میشود و در نهایت ۱۴۴ ساعت آبی را که از روستای پردمه منتقل شده بود، براساس مساحت زمینها، بین روستاییان تقسیم میکنند.
به گفته اسماعیلپور، از آبی که به نوسر منتقل شده بود، یک روز حقابه برای روستای آهنسر (آفنهسر) در نظر میگیرند و آب شش روز باقیمانده، براساس ساعت بین مردم روستای نوسر توزیع میشود.
در گذشته آب روستا با نهر به مزارع منتقل میشد اما این روزها، لولهها جای نهرها را گرفته است تا حداقل هدر رفت آب را داشته باشد. هر نهر ۵۰ تا یکصد صاحب دارد و ساعت آبیاری هر فرد، در دفتری ثبت و نگهداری شده است. اهالی روستا در ساعت مقرر، آب را در مزارع خود تحویل میگیرند و مدیریت آب در درون باغ یا مزرعه به عهده خود روستاییان است.
سطح زمین در نوسر بر اساس میزان بذری که برای بذرافشانی استفاده میشود، تعیین میشود. برای زیر کشت رفتن هر «رِی» زمین، ۱۲ کیلوگرم بذر مصرف میشود. اگر زمین شیب نداشته باشد، هر ری زمین ۴۰۰ متر مربع وسعت دارد و در زمینهای شیبدار، هر ری بین ۴۲۰ تا ۴۰۰ متر مربع وسعت دارد. اینها را اسماعیلپور شخصی که سند آب روستا را نوشته میگوید. به گفته او هر خروار زمین هم۴۰۰۴ متر مربع مساحت دارد. کشاورزان نوسری ناگزیر شدهاند بهدلیل مسائل اقتصادی، کشت گندم، جو، سیبزمینی و سبزی و صیفی را کنار گذشته و زمینهای خود را تبدیل به باغ کنند. در شرایطی که حجم آب چشمه کاهش پیدا میکند، ممکن است اهالی ناگزیر باشند برای آبیاری کامل یک زمین سه تا شش نوبت آبیاری، زمان صرف کنند.
استفاده از آبیاری تحتفشار برای کاهش مصرف
عباس آهنگر، عضو شورای روستای نوسر به جامجم میگوید: جمعیت روستا اکنون ۳۰۰ خانوار است. ۳۸۰ هکتار زمین کشاورزی در روستا وجود دارد که ۳۰ هکتار آن زمین مزرعی است و در آن حبوبات و یونجه کشت میشود و در بقیه اراضی سیب و گیلاس کشت شده است. کشاورزان برای اصلاح الگوی مصرف آّب در مزارع خود سیستمهای آبیاری تحتفشار پیاده کردهاند. سهم آب خود را در استخرهای داخل مزارع و باغات ذخیره میکنند و با استفاده از روشهای نوین آبیاری، منابع آب خود را به حداقل رساندهاند.
به گفته این عضو شورای روستا، به خاطر کاهش حجم منابع آبی روستا، کشاورزان ناگزیر به احداث استخر شدهاند. اکنون فقط ۳۰درصد باغات روستا مجهز به سیستم آبیاری نوین است و ۷۰ درصد بقیه، در نوبت وام هستند تا با استفاده از کمکهای دولتی، سیستمهای نوین آبیاری را در مزارع خود پیاده کنند.
املاح آب و مشکل کلیوی ساکنان روستا
آنطور که مردم روستای نوسر میگویند، آب شرب روستا جیرهبندی میشود و ساکنان این روستا آب با کیفیت در اختیار ندارند. منازل این روستا فقط دو ساعت آب دارد و در سایر ساعات شبانه روز، آبی در سیستم لولهکشی روستا وجود ندارد. فقط ۲۰ درصد جمعیت روستا که در انتهای زمینهای شیبدار قرار دارند، در تمام ساعات شبانه روز آب در اختیار دارند. به گفته ساکنان نوسر، آب شرب این روستا املاح بالایی دارد و طی یک دهه گذشته مردم را دچار مشکل کلیوی کرده است. اکنون حدود ۱۳ نفر از مردم منطقه بهخاطر املاح آب و ابتلا به بیماریهای کلیوی در شهرهای مختلف مشغول درمان هستند. این در حالی است که در نزدیکی روستا چشمهای به نام «موزون» قرار دارد که آب آن از نظر املاح وضعیت مناسبی دارد اما چوپانان سنگسری، از استان سمنان دامهای خود را برای نوشیدن آب به این چشمه میآورند. سال ۸۳، مردم نوسر درخواست میدهند که آب چشمه موزون برای شرب به روستایشان منتقل شود. حتی پنج میلیون تومان هم هزینه صرف میکنند تا کیفیت آب این چشمه در آزمایشگاه بررسی شود اما موفق نمیشوند که نظر مسئولان را جلب کنند و همچنان ناگزیرند آب املاحدار مصرف کنند.
تبدیل دعواهای خونین به سازگاری با کم آبی
در تاریخ نوسر آمده است که پیش از تدوین برنامه برای تقسیم آب این روستا، ۹ نفر در درگیریهای اهالی بر سر آب کشته شدهاند اما حالا حتی در دعاوی ارث هم به قوانین توزیع آب روستا احترام گذاشته میشود. به این ترتیب تقسیم نامه آب، برای مردم روستا آرامش را به ارمغان آورده است. آنطور که مردم روستا میگویند، با کم شدن آب چشمه تامینکننده نیازهای روستا، بخشی از کشاورزان بهطور خودجوش قسمتی از زمینهای خود را زیر کشت نمیبرند تا با همان آب کمی که دارند، از طریق کشت بخشی از زمین خود، کسب درآمد کنند. اگر صاحب چنین زمینی فوت شود، بخشهای بدون کشت زمین به برخی از فرزندان و بخشهای فعال هم به بخش دیگری از فرزندان به ارث میرسد. بنابراین وراث باید بر سر تقسیم آب به نتیجه برسند. شهربانو خلیلی، یکی از وراثی است که بخش بدون آب زمین پدریاش به او به ارث رسیده است.
بردارش هیچ آبی در اختیار او قرار نمیدهد. در مراجعه به دادگاه هم به او اعلام شده است که باید بر اساس تقسیم نامه آب روستا، سهم خود را از برادرش مطالبه کند. عضو شورای روستای نوسر هم میگوید که حتما باید وراث دور هم جمع شوند و برای ساعت آبی که در اختیار دارند، تصمیم بگیرند. اگر به توافق برسند، هر سال یکی از آنها زمین خود را زیر کشت ببرد در غیر این صورت، باید همان ساعت آبی که دارند، بین افراد تقسیم شود.
دست رد به سینه طرح توسعه باغ روی اراضی شیبدار
شاید مردم نوسر جزو معدود روستاهایی باشند که به توسعه اراضی کشاورزی نه گفتهاند. آنها در حالی که وزارت جهاد کشاورزی در راستای اجرای طرح توسعه باغات روی اراضی شیبدار به آنها پیشنهاد واگذاری زمین جدید میکند، دست رد به سینه این طرح میزنند. مردم روستای نوسر بخوبی میدانند که کمبود آب یعنی چه. آنها میدانند که زیر کشت بردن زمین جدید یعنی نیاز به آب بیشتر. آنها با گوشت و پوست و استخوان خود لمس کردهاند که در یک استان پرآب مثل مازندران، هیچ منبع آب جدیدی برای توسعه سطح زیر کشت اراضی وجود ندارد برای همین ترجیح میدهند، همین باغات موجود در روستا را حفظ کنند. مردم روستا بهتر از هر کارشناس کشاورزی کارشناس آبی میدانند با تکیه بر نزولات جوی، نمیتوان محصول مناسب از باغات برداشت کرد. به همین دلیل وقتی که پیشنهاد افزایش سطح زیر کشت و توسعه باغات روی اراضی شیبدار از سوی کارشناسان بخش دولتی به آنها ارائه میشود، به این طرح نه میگویند و کارشناسان وزارت جهاد کشاورزی از این روستا دست خالی به محل کارشان باز میکردند.
طرح توسعه باغات روی اراضی شیبدار از آن دست طرحهایی است که توسط وزارت جهاد کشاورزی پیگیری میشود. مسئولان این وزارتخانه با این توجیه که در مناطق دارای بارش بیش از ۴۰۰ میلیمتر امکان کشت محصولات باغی و برداشت محصول بدون آبیاری وجود دارد به توسعه باغ روی اراضی شیبدار اصرار میکنند. به همین دلیل وزیر جهاد کشاورزی در حکم رئیس سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور به او ماموریت میدهد اراضی ملی را در اختیار کشاورزان برای توسعه باغ روی اراضی شیبدار قرار دهد. به این ترتیب با تغییر کاربری اراضی ملی، نهتنها کارکردهای طبیعی این اراضی تحتالشعاع قرار میگیرد بلکه بدون در نظر گرفتن نیازهای آبی باغات، سرمایهگذاری کشاورزان برای ایجاد باغ هم تحتتاثیر کمبود منابع آب از بین میرود. بسیاری از کشاورزان که نظامنامه آبی ندارند و به مطالعات کارشناسان بخش دولتی اعتماد دارند، به اجرای چنین طرحهایی تن میدهند و پس از به ثمر ننشستن باغهایشان و تحمل هزینههای اقتصادی زیاد، با کش و قوسهای فراوان، شاید موفق شوند برای جبران ضرر و زیان خود، مجوز تغییر کاربری دریافت کنند. مشابه طرح توسعه باغات روی اراضی شیبدار با عناوین مختلف در کشور بارها اجرا شده است و همواره این طرحها شکست خورده است و جز تغییر کاربری اراضی ملی و توسعه زمینخواری، نتیجه دیگری در بر نداشته است. مردم روستای نوسر که خود سرد و گرم روزگار را چشیدهاند و برای حفظ باغات موجود خود با مشکلات زیادی روبهرو هستند، تن به طرح خام توسعه باغات روی اراضی شیبدار ندادند تا نیاز آبی جدیدی برای روستای خود تعریف نکرده باشند.
لیلا مرگن