آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : درختکاری

بایگانی/آرشیو برچسب ها : درختکاری

اشتراک به خبردهی

جنگل تنها،‌ جنگلبان‌تنها


مهدی آیینی

کامیون کامیون جنگل خالی ‌، کوه کوه جنگل بیابان ‌ و گونی گونی‌ جنگل زغال می شود‌؛ این حکایت جنگل‌های زاگرس است، جنگلی که درختان بلوط اش این روزها حال و روز خوبی ندارد؛ بیماری و آفت به جانشان افتاده و قاچاقچیان چوب پیکر نیمه جانشان را چوب حراج می زنند. قاچاق چوب از زاگرس آنقدر بالا  گرفته که کمتر روزی پیدا می شود که شهروندان از‌کامیون هایی که بارشان درختان بلوط است و مقصد ‌شان کارخانه های شمال کشور ‌عکس و فیلم نگیرند.

 زاگرس بلوط بلوط می میرد و قربانی سیاست‌های اشتباه برخی مدیران و مسؤولان می شود، بی توجهی به نیاز بازار چوب(حدود۱۲میلیون مترمکعب در سال) سبب شده سودجویان بیشتری نقشه قتل بلوط ها را بکشند.

کاهش ارزش ریال  سبب شده بسیاری از شرکت‌های وابسته به چوب برای تامین نیازشان دچار مشکل شوند و بی توجهی مسؤولان به این مهم راه را برای تاراج جنگل‌های کشور هموار کرده ، چراکه واردات چوب(حدود یک میلیون مترمکعب درسال) بدرستی انجام نمی شود و خبری از تامین خمیرکاغذ یا  چوب با نرخ مناسب نیست. به همین دلیل بازار قاچاق چوب این روزها داغ داغ است.

شرایط نامناسب اقتصادی سبب شده بستر برای زوال جنگل‌های کشور فراهم شود در غرب کشور ‌این خطر جدی تراست،‌چراکه میانگین تراکم جمعیت در‌ زاگرس دو برابر(۸۴ نفر در هر کیلومتر مربع) سایر نقاط کشور است. تراکم جمعیت دراین محدوده و آمار بالای بیکاری راه را برای تخریب زاگرس فراهم کرده چون بسیاری از روستاییان به سوخت مناسب دسترسی ندارند ناچار بلوط‌ها را هیزم می‌کنند ‌ بیکاری نیز سبب شده افراد زیادی کوره زغال‌گیری ایجاد کنند و از طریق فروش زغال امرار معاش کنند.

برخورد با این متخلفان وظیفه سازمان جنگل‌هاست‌ و کم کاری برخی مدیرانش که به پشت میزنشینی عادت کرده اند به هیچ‌ وجه قابل توجیه نیست، اما کم و کاستی های این سازمان را نیز باید دید از کمبود جنگل‌بان و تجهیزات بگیرید تا بودجه ای که مدیران این سازمان همیشه از آن گله داشته اند. علاوه براین نباید فراموش کرد که کم کاری وزارتخانه‌هایی مانند ‌ وزارت نفت و کار، تعاون و رفاه اجتماعی نیز در تامین سوخت مناسب و شغل ‌ از عواملی است که ‌راه را برای تخریب جنگل فراهم کرده است.
بنابراین دست خیلی‌ها به خون جنگل آلوده است افرادی که از امروز به بهانه ‌ هفته منابع طبیعی ‌ درخت می کارند اما غافلند از اینکه‌ یکسال تبر زنی شان ‌با یک هفته درختکاری جبران نمی شود.


ایستاده با درختان انجیر

گفت‌وگو با پیرمردی که ۲۰ هزار اصله انجیر کاشته است

در جنوبی‌ترین قسمت خلیج گرگان، درست زیر پای دریای خزر کمی بالاتر از رشته کوه‌های البرز، در شهر گلوگاه مردی ۸۴ ساله زندگی می‌کند که همه عمرش را به درختکاری گذرانده است. مردی که دل در گرو طبیعت گذاشته و تعداد درخت‌هایی که در این مدت کاشته از تعداد سال‌های رفته عمرش بیشتر است.

   گزارشگران سبز: علیاکبر ایراننژاد را در مازندران خیلیها میشناسند؛ همانهایی که به او لقب پدر انجیر گلوگاه را دادهاند میدانند نهالهای انجیری که او در سالهای گذشته در حاشیه جاده جنگلی گلوگاه به منطقه هزارجریب، کاشته حالا درختانی تنومندند؛ درختانی که هر سال تابستان به بار مینشینند و انجیرشان نصیب همه آنهایی میشود که مسافر این جادهاند. علیاکبر ایراننژاد اما از دوسال پیش به خاطر شکستگی لگن، خانهنشین شده و روزگار امروزش را روی تخت میگذراند و هر روز تقویم روزهای خوش گذشته را در ذهنش ورق میزند، روزهایی که هر صبح با چند نهال انجیر به دل جاده میزد و غروب با تنی خسته و دلی روشن به خانه برمیگشت؛ روزگار خوش درختکاری.

آقای ایراننژاد متولد چه سالی هستید؟

من سال ۱۳۱۳ در همین شهر گلوگاه به دنیا آمدم. البته آن موقع گلوگاه شهر نبود، به بزرگی امروز هم نبود، امکانات امروز را هم نداشت و بیشتر شبیه یک روستا بود. آن روزها همه جای گلوگاه پر از درخت بود، درخت گلابی، انار و… الان هم البته اینجا درخت هست اما به تعداد آن وقتها نیست.

فکر میکنید چرا این اتفاق افتاد؟

به خاطر شهرنشینی. به خاطر ساختوساز. من که جزو قدیمیهای گلوگاه هستم در این سالها دیده ام چقدر درخت از بین رفت و چقدر ساختمان ساخته شد.

دلتان برای آن روزهای گلوگاه تنگ نمیشود؟

چرا خیلی زیاد. آن موقع به هرطرف نگاه میکردیم درخت بود، سرسبزی بود، چشم از دیدن رنگ سبز و درخت سیر نمیشد، اما الان اینطوری نیست، درخت دغدغه خیلیها نیست.

پس چطور دغدغه شما شده؟

به خاطر این که من عاشق درخت هستم. من به ارزش درخت آگاهم، میدانم سایهاش چقدر خوب است، میوهاش چقدر مفید است، برای پاکی هوا چقدر مهم است و… از وقتی هم که چشم باز کردم در طبیعت بزرگ شدم، پدربزرگم کشاورز بود، پدرم با این که کاسب بود اما همیشه به درختها میرسید. من هم مدتی کشاورزی کردم بعد رفتم کارمند بانک شدم. اما حتی این اتفاق هم باعث نشد از علاقهام به طبیعت دست بردارم.

یادتان هست اولین درخت را کی کاشتید؟

شاید در روزهای کودکی درخت کاشته باشم اما یادم نمانده. آن چیزی که الان یادم میآید این است از ۲۰ سالگی رسما کاشتن درخت را شروع کردم. فکر کنم از همان موقع با خودم عهد کردم تا وقتی عمردارم و سرپا هستم درخت بکارم.

به این قولتان عمل کردید؟

بله… بجز این دو سالی که به خاطر شکستگی لگن خانهنشین شدم، زمانی نبود که به کاشتن درخت نگذشته باشد.

چه درختهایی میکاشتید؟

اوایل درختهای میوه مثل آلوچه، گردو، انار، پرتقال و… میکاشتم بعد به این نتیجه رسیدم انجیر بهترین انتخاب برای کاشتن است.

چطور به این نتیجه رسیدید؟

خداوند در قرآن به انجیر و زیتون قسم خورده به خاطر همین به فکر کاشتن این دو درخت افتادم؛ اما چون زیتون اینجا رشد خوبی نداشت، تمرکزم را روی انجیر گذاشتم و شروع کردم به کاشتن انجیر و هرجایی که میرسیدم انجیر میکاشتم.

هرجا؟

بله برایم فرقی نداشت، حیاط مردم، کوچه و خیابان. حتی اگر یک جایی محله من نبود ولی زمین خالی داشت، درخت میکاشتم. آن روزها در خورجین موتورم همیشه چندتا نهال انجیر داشتم.

نهالها را از کجا میآوردید؟

خودم پرورش میدادم و چون دستم خوب بود نهالها زود میگرفتند و قد میکشیدند.

الان خیلیها شما را به خاطر درختهایی که در حاشیه جاده گلوگاه به دامغان کاشتهاید میشناسند.

بله آن روزها این جاده را تازه کشیده بودند، من دیدم حاشیه این خیابان خالی است و هیچ درختی ندارد و برای کاشت درخت مناسب است.

طول این مسیر چقدر بود؟

نمیدانم خیلی زیاد است، اما من حدودا ۲۰ کیلومتر آن را با هزینه شخصی درخت کاشتم.

از کی این کار را شروع کردید؟

آن موقعی که این جاده را کشیده بودند من تازه بازنشسته شده بودم، فکر کنم سال ۱۳۷۰ بود. بعد از بازنشستگی هم بیکار بودم به خاطر همین رفتم تصمیم گرفتم در حاشیه این جاده درخت بکارم. هر روز از خانه بیرون میزدم و غروب بعد از کاشتن پنج شش نهال به خانه برمیگشتم.

چه انگیزهای باعث میشد هر روز این کار را انجام بدهید؟

من واقعا عاشق کاشتن درخت بودم، وقتی اینها را در دل خاک میکاشتم و جان میگرفتند و رشد میکردند انگار بچههای خودم باشند، حس خوبی داشتم یعنی اینقدر از دیدنشان خوشحال میشدم.

خانواده شما مخالفتی با این کار نداشت؟

نه اتفاقا همسری داشتم که به رحمت خدا رفته. ایشان مشوق اصلی من بود، حتی وقتی من خسته و ناامید میشدم او باز هم من را تشویق میکرد.

چرا ؟ ایشان هم به درختکاری علاقه داشتند؟

نه همسرم عاشق من بود، میدانست من چقدر این کار را دوست دارم، به این علاقه من احترام میگذاشت. من هم او را خیلی دوست داشتم، از وقتی از دنیا رفته خیلی تنها شدهام.

وقتی این درختها را در حاشیه جاده میکاشتید واکنش مردم چطور بود؟

اوایل مردم خیلی به ارزش کار توجه نمیکردند، حتی آن ماههای اول خیلیها با تمسخر به این کار من نگاه میکردند. خیلی وقتها من یک نهال را با زحمت زیاد میکاشتم و فردا که برای آبیاریاش میرفتم میدیدم از ریشه از خاک درآمده. حتی وقتی این نهالها قویتر و جاندارتر شده بودند باز هم این اتفاق میافتاد و باز هم میدیدم خیلیها این درختها را بریدهاند تا از چوبشان استفاده کنند.

خاطره بدی از آن روزها دارید؟

بدترین خاطرهام روزی بود که رفتم به درختها سر بزنم و در یک مسیر طولانی با جای خالی ۸۰ درختی که کاشته بودم روبهروشدم و فهمیدم آنها را برای فروش چوبهایشان بریدهاند. آن موقع واقعا ناراحت شدم، اما همسرم به من دلداری داد و گفت آنها بالاخره از این کارشان یک روزی خسته میشوند، اما ما از درخت کاشتن خسته نمیشویم. اما در کل وقتی درختها به محصول نشست، علاقه مردم هم به آنها بیشتر شد و تازه به ارزش این کار پی بردند.

یعنی چه زمانی؟

فکر کنم سه چهارسال بعد که انجیرها به بار نشست.

محصول این درختها در اختیار همه مردم است؟

بله همیشه هر مسافر یا عابری که از این منطقه رد شده از این انجیرها استفاده کرده، من اینها را برای مردم ایران کاشتهام. فرقی هم نمیکند گردشگر باشد یا هم محلی خودم، همه میتوانند از محصول این درختها استفاده کنند. حتی خیلی وقتها جوانهای شهرمان این انجیرها را میچینند و میفروشند و از آن برای خودشان کسب درآمد میکنند.

چه کسی به این درختها رسیدگی میکند؟

الان هیچکس، این درختها بیست و چندساله شدهاند. اما آن سالهای اول همیشه خودم به آنها رسیدگی میکردم. منتظر کمک هیچ نهادی هم نبودم و با دست خالی و موتورسیکلتی که داشتم هم درختها را میکاشتم و هم به آنها آب میدادم. خیلی روزها از خانه با دبه آب میبردم و پای درختها میریختم تا سال اول عمرشان خطر خشکسالی تهدیدشان نکند. البته یکبار هم همین چندسال پیش فهمیدم به آنها آفت زده و ممکن است از بین بروند. به خاطر همین سریع به جهاد کشاورزی رفتم و از آنها کمک خواستم تا با سم پاشی از نابودی آنها جلوگیری کنند.

دیگر کجاها درخت کاشتید؟

بهشت رضا(ع)، ایستگاه راه آهن و خیلی جاهای دیگر، الان دیگر دقیق یادم نیست.

از کی به شما لقب پدر انجیر گلوگاه را دادند؟

این لطف همشهریهایم بود، وقتی دیدند زندگی من با درخت انجیر گره خورده و هرجایی یک نشانه از این درختهای انجیر دیده میشود به من این لقب را دادند.

می دانید تا حالا چندتا درخت کاشتهاید؟

دقیق که نمیدانم. اما فکر میکنم بیشتر از ۲۰ هزار اصله انجیر در این مدت کاشتهام و همه آنها را جزئی از خانوادهام میدانم و احساس میکنم همیشه باید مراقبشان باشم.

پس واقعا خودتان را پدر این همه درخت انجیر میدانید؟

بله، این درختها مثل بچههای من هستند. من از وقتی که نهال کوچکی بودند به آنها رسیدگی کردم تا حالا که همه آنها به بار نشستهاند.

خودتان چند تا بچه دارید؟

هفت تا؛ سه تا پسر و چهار تا دختر. ۲۰ تا هم نوه دارم و پنج تا نتیجه.

از بین آنها کسی هست که این کار شما را ادامه بدهد؟

فقط یکی از پسرهایم به این کار علاقهمند است و الان انجیر پرورش میدهد.

مینا مولایی

یک هفته درختکاری، یک‌سال تبرزنی!

همه ساله از ۱۵ اسفند هفته منابع طبیعی آغاز می‌شود. هفته‌ای که هدف از بزرگداشت آن جلب توجه آحاد جامعه به حفظ منابع طبیعی است. اما برگزاری این هفته، صرفا به اقدامات نمایشی دستگاه‌های مختلف خلاصه می‌شود و با اتمام هفته منابع طبیعی، باز آش همان آش است و کاسه همان کاسه! باز اگر وزارت راه بخواهد جاده‌ای بکشد ارزان‌ترین مسیر از دل جنگل‌ها و مراتع درجه یک کشور می‌گذرد. ایجاد خطوط انتقال گاز و برق بر حفظ عرصه‌های طبیعی اولویت دارد و توسعه، ارجح بر حفظ منابع طبیعی به‌عنوان ثروتی بین‌نسلی است.
متولیان امر با همان شدتی که در طول یک‌سال عرصه‌های منابع طبیعی را تخریب می‌کنند برای غرس نهال و گرفتن عکس یادگاری در هفته منابع طبیعی از هم سبقت می‌گیرند و سال بعد هم کسی نمی‌داند سرنوشت نهال‌هایی که در طول هفته منابع طبیعی کاشته‌ شده بود، چه شد. اساتید دانشگاه‌های کشور بر این باورند که برای اثرگذاری هفته منابع طبیعی، باید آن را از حالت نمایشی خارج کرد و به جای برنامه‌ریزی کلیشه‌ای بر اساس وضعیت جامعه هدف، برنامه‌های متنوع برای این هفته طراحی کرد. همچنین به جای فراموش کردن نهال‌کاری‌های سال قبل، با رصد دقیق اتفاقات در طول سال‌های مختلف، حس مسئولیت‌پذیری در قبال منابع طبیعی را در جامعه نهادینه کرد.

امسال هم هفته منابع طبیعی در حالی جشن گرفته می‌شود که فعالیت‌های توسعه‌ای با قدرت در حال نفوذ در عرصه‌های طبیعی هستند. براحتی با تغییر قوانین، مرز مناطق حفاظت شده به عنوان امن‌ترین مناطق کشور برای ادامه حیات وحش تغییر یافته و لودرها و بیل‌های مکانیکی متعددی در حال تراشیدن کوه‌ها با هدف تعریض جاده و ایجاد امنیت بیشتر برای مردم هستند. متولیان عرصه‌های طبیعی که شاهد تخریب سریع سرزمین در طول یک‌سال هستند، با تلاش برای بزرگداشت هفته منابع طبیعی سعی می‌کنند اهمیت حفظ طبیعت را به همه گوشزد کنند. مراسم نمادین هفته منابع طبیعی این ذهنیت را در جامعه ایجاد می‌کند که براحتی می‌توان تخریب‌های یکساله را در عرض یک هفته با نهال‌کاری جبران کرد. در گوشه و کنار وقتی به سخنان مردم گوش می‌دهید یا به کمپین‌های شکل گرفته در فضای مجازی دقت می‌کنید، بیشتر متوجه می‌شود که گویا مردم و حتی سازمان‌های مردم نهاد حوزه منابع طبیعی و محیط زیست، هنوز بدرستی نمی‌دانند که باید چه مطالبه‌ای داشته باشند. تلاش برای تبدیل کویرهای ایران به جنگلی سرسبز نشان می‌دهد که مردم هنوز بدرستی ارزش کویرهای ایران را درک نکرده‌اند یا نمی‌دانند پتانسیل سرزمین یعنی چه. تبلیغ انتقال بذر گونه‌های مختلف به دل کویرهای ایران خطر جابه‌جایی گسترده و مصنوعی گونه‌های وحشی در عرصه‌‎های طبیعی را در ذهن یک کارشناس مجسم می‌کند، اما خیلی‌ها تصور می‌کنند که این کار زمینه سبز شدن ایران را فراهم می‌کند و اقدام بسیار مفیدی است. حتی برای رونق یافتن این کار، تبلیغات گسترده‌ای هم در فضای مجازی انجام می‌دهند.

پتک منابع طبیعی

به این ترتیب، نیروی خودجوشی که می‌تواند حافظ طبیعت باشد، بدون آن‌که بداند تبدیل به موتور تخریب می‌شود، زیرا درست آموزش ندیده است. هفته منابع طبیعی شاید فرصتی باشد که این ظرفیت‌ها شناسایی و در مسیر درست هدایت شوند. اما آیا از این فرصت بدرستی استفاده می‌شود؟

باریس مجنونیان، عضو هیات علمی دانشگاه تهران در پاسخ به این سوال جام‌جم می‌گوید: به قول معروف کاچی بهتر از هیچی است. اگر هفته منابع طبیعی هم نباشد، کلا یادمان می‌رود که چیزی به نام منابع طبیعی داریم. این هفته پتکی است که سالی یک بار بر سر یک عده کوبیده می‌شود.

او ادامه می‌دهد: در این هفته بعضی‌ها خود را متعهد می‌دانند که کاری انجام دهند. حتی اگر این کارها به صورت تبلیغی باشد. شنیده‌ام به مناسبت هفته منابع طبیعی شهردار تهران هم یادش افتاده است که چنارهای خیابان ولیعصر را بازسازی کند. این‌که به نحوی رفتار کنیم که در طول سال منابع طبیعی موضوعیت داشته باشد، بحث دیگری است.

این استاد دانشگاه تهران با اشاره به این‌که تعیین نوع گونه برای کشت در عرصه‌های طبیعی دارای اهمیت است، بر پیگیری سرنوشت نهال‌هایی که سال‌‎های قبل کاشته شده نیز تاکید می‌کند.

به گفته او، درخت هم یک موجود زنده است که باید از آن مراقبت شود. همان‌طور که در مورد انسان و حیوانات احساس می‌کنیم که باید به آنها توجه شود باید به درختان هم فکر کنیم. اما بیشتر تصور می‌شود که درخت از زمان کشت به بلوغ می‌رسد و باید خود نگهدار باشد. فکر می‌کنم باید تجدیدنظری جدی در افکارمان داشته باشیم.

به اعتقاد مجنونیان، کاشت یک نهال تعهد است. نهال‌کاری مختص عکس یادگاری گرفتن در هفته منابع طبیعی نیست. در نتیجه باید این اقدام به یک تعهد اخلاقی در جامعه تبدیل شود.

او ادامه می‌دهد: برای این‌که درختکاری به یک تعهد اخلاقی تبدیل شود، باید مکان‌هایی که قبلا درختکاری شده رصد شود و بعد از گذشت ده سال از کسی که در کشت این نهال‌ها سهیم بوده قدردانی شود. با رصد کارهای گذشته، مسئولان و افرادی که با کاشت نهال پز می‌دهند، حس خواهند کرد که مسائل آنها پایش می‌شود. در نتیجه رفتارهای خود را اصلاح کرده و تعهد در قبال کشت درختان بتدریج نهادینه خواهد شد.

به گفته این استاد دانشگاه تهران، نداشتن تفکر دراز مدت از ویژگی‌های روحیه شرقی است.

از این رو، تقویت روحیه تداوم و پیگیری و عمل دراز مدت برای ما خیلی مهم است. مطبوعات در این زمینه می‌توانند نقش مهمی ایفا کنند، چون هر سال کسانی هستند که جلوی دوربین ژست می‌گیرند و نهال می‌کارند و باید سال بعد یادشان باشد اگر پیگیر اقدامات قبلی خود نباشند، باید خجالت‌زده شوند و چنانچه اقداماتشان نتیجه مثبتی داشته، از آنها قدردانی شود.

هفته‌ای نمایشی

رحیم ملک‌نیا، عضو هیات علمی دانشگاه لرستان نیز در گفت‌وگو با «جام‌جم» هفته منابع طبیعی را هفته‌ای نمایشی توصیف می‌کند.

به گفته او اگر قرار است آموزشی صورت گیرد، باید این آموزش مستمر باشد نه این‌که یک هفته به صورت فشرده افراد را از یک سالن اجتماعات به سالن دیگر ببریم تا حرف‌های تکراری بزنند و آماری را که خودشان و همکارانشان از آن اطلاع دارند به طور مرتب تکرار کنند.

ملک‌نیا مخاطب نبودن مردم در هفته منابع طبیعی را یکی از نقاط ضعف مربوط به این هفته دانسته و بیان می‌کند: هفته‌های منابع طبیعی یا در ادارات کل‌ برگزار می‌شود یا دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی میزبان مراسم این هفته هستند. گاهی مدارس و مساجد هم شاهد برگزاری این مراسم هستند. در حالی که مخاطب ما باید کل مردم باشند. ضمن این‌که حتی به مدیران هم باید آموزش بدهیم که در طرح‌های توسعه فقط به جنبه‌های اقتصادی پروژه‌ها توجه نکنند و ارزش‌های محیط زیستی را نیز در نظر بگیرند. این مساله باید ملکه ذهن مسئولان شود. آموزش محیط زیست یکی از مولفه‌های توسعه است نه بستری که توسعه را روی آن پیاده کنیم.

او تاکید می‌کند: درباره درختکاری مردم باید آموزش ببینند که چه درختی را در کجا بکارند. فرق بین گونه جنگلی و باغی چیست. مراقبت از گونه‌های جنگلی چگونه است. در این هفته باید تلاش کنیم مشارکت مردم را جلب کنیم. به گفته این عضو هیات علمی دانشگاه لرستان با توجه به تفاوت دیدگاه و وابستگی مردم نقاط شهری و روستایی به جنگل، باید برنامه‌های هفته منابع طبیعی برای مناطق شهری و روستایی با یکدیگر تفاوت داشته باشد.

او همچنین یادآور می‌شود: اگر در هفته منابع طبیعی تبعات پروژه‌های اجرایی را به مردم گوشزد کنیم، شاید با اجرای برخی طرح‌های توسعه‌ای موافق نباشند.

به اعتقاد ملک نیا نمی‌توان هفته منابع طبیعی را هفته‌ای بی‌فایده معرفی کرد، زیرا شاید توجه مردم در این هفته به منابع طبیعی معطوف شود، اما از فرصت این هفته می‌توان استفاده کرد و نسبت هزینه‌ها و مزایای حفظ منابع طبیعی را به مسئولان گوشزد کرد تا شاید در زمان برنامه‌ریزی‌ها، همه چیز را فدای زیرساخت‌های توسعه‌ای نکنند. خیلی مواقع حفظ زیر ساخت‌های سبز سود بیشتری برای مردم ایجاد می‌کند. مثلا درختان نیاز به مصرف سوخت در منازل را با تغییر دما کاهش می‌دهند و باعث کاهش آلودگی نیز می‌شوند. بنابراین در هفته منابع طبیعی می‌توانیم روی مسئولان متمرکز شویم، به آنها آموزش دهیم که صرفا نسبت به مسائل اقتصادی واکنش نشان ندهند، بلکه باید موارد زیست محیطی را هم رصد کنند و به خسارات وارده به طبیعت، واکنش نشان دهند.

 لیلا مرگن

درخت ها ایستاده می میرند

هوا‌‌ را می‌سازند، اما هیچ‌کس هوایشان را ندارد، زندگی را ارزانی می‌کنند، اما بهارشان خیلی زود به خزان ختم می‌شود. خبر قلع و قمع آنها داستان تلخی است که بیشتر سر زبان‌ها می‌افتد‌، چون نگهداری از درخت‌ها به اندازه نمایش درختکاری اهمیت ندارد. ‌
امروز 15 اسفند روز ملی درختکاری و آغاز هفته منابع طبیعی است، هفته‌ای که در آن‌ مدیران سازمان ‌و شخصیت‌های مختلف آستین‌هایشان را بالا می‌زنند، بیل به دست می‌گیرند و درخت می‌کارند تا بگویند به فکر محیط‌زیست هستند و برای درختان احترام قائلند، اما بیشتر آنهایی که در این هفته درخت می‌کارند به معنی واقعی برای محیط‌زیست دلشان نمی‌سوزد، چراکه اگر غیر از این بود، توجه به محیط‌زیست و منابع طبیعی به یک هفته نمادین محدود نمی‌شد.

حذف فیزیکی یک درخت

طرفدار محیط‌زیست بودن کار آسانی است، البته در مقام سخن. کم نیستند افرادی که ادعا می‌کنند طرفدار سینه چاک طبیعت هستند، اما وقتی پای عمل به میان می‌آید، حاضرند از درختان بگذرند تا جایشان آهن و سیمان بکارند.

قلع و قمع شدن باغ‌های کلانشهرها گواهی است براین ادعا، زیرا کم نیستند شهروندانی که از خشکاندن باغ‌هایی خبر می‌دهند که قرار است به جایشان ‌آسمانخراش‌ها قد بکشند.

حذف آسان درختان، نشانه‌ای است براین‌که برخی شهروندان و ‌مسئولان هنوز از اهمیت حفظ درختان با خبر نیستند، چراکه اگر غیر از این بود، مردم از شرایط نامناسب درختان شناخته شده‌ای مانند درختان خیابان ولیعصر پایتخت، گله نمی‌کردند. درخت‌ها در جنگل، پارک و معابر شهری آسان حذف می‌شوند، زیرا هر چند برای کاشت درخت فرهنگسازی می‌شود، اما برنامه‌ای مشخص با هدف حفظ درخت‌ها‌ تاکنون در کشور ارائه نشده است.

نگهداری مهم‌تر از کاشت

قرار است در هفته منابع طبیعی امسال حدود ده میلیون اصله درخت کاشته شود، این اتفاق مثبتی است که باید به آن افتخار کرد، اما نباید فراموش کرد که به‌جای هزینه برای کاشت درخت‌های جدید، اگر برای حفظ درختان قدیمی تلاش شود، شرایط محیط‌زیست کشور بهتر می‌شود. این مساله‌ای است که مورد تائید بسیاری از کارشناسان نیز هست.

محمدرضا مروی مهاجر، استاد دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران در گفت‌وگو با جام‌جم می‌گوید: فرهنگسازی برای درختکاری‌ اقدام مثبتی است، اما مساله مهم این نیست که ما هر سال چقدر درخت می‌کاریم، ‌چراکه‌ حفظ و نگهداری از آنها مهم است به همین دلیل باید مردم را هنگام اجرای برنامه‌هایی مانند درختکاری تشویق کرد که ‌حساسیت‌شان روی نگهداری از درخت‌ها باشد‌.

آن‌طور که وی توضیح می‌دهد، مهم این است چه تعداد درخت در کشورمان زنده می‌ماند. مساله‌ای که استاد دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران از آن انتقاد می‌کند، این است که با موضوع درختکاری نباید‌ به شکل تفننی و تبلیغاتی برخورد کرد.

مروی مهاجر ادامه می‌دهد:چنین برنامه‌هایی باید جنبه ماندگاری داشته باشد و هنگام اجرای آن نکات زیادی را رعایت کرد تا تلاش‌های مردمی نتایج مناسبی داشته باشد.

ریزه کاری‌های درختکاری ‌

توجه نکردن به درختکاری اصولی سبب می‌شود تلاش سازمان‌های مردم نهاد و شهروندانی که برای حفظ محیط‌زیست سنگ تمام می‌گذارند، نتایج مطلوبی نداشته باشد.زیرا بسیار پیش می‌آید که درختکاری بدون توجه به شرایط اقلیمی منطقه اتفاق می‌افتد و سبب ایجاد مشکلات تازه‌ای می‌شود.برای نمونه می‌توان به کاشت درختانی با مصرف آب زیاد در مناطق کم آب اشاره کرد. استاد دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران می‌گوید: چون منابع آب کشور محدود است، باید برای توسعه فضای سبز از درخت‌هایی استفاده کرد که نیاز آبی کمتری دارند‌ به همین دلیل درخت‌های زینتی که آب بیشتری مصرف می‌کنند، نباید در برنامه‌های فرهنگسازی به کار برده شوند. ‌

علاوه بر این باید گونه‌ای از درخت‌ها را برای کاشت از سوی شهروندان انتخاب کرد که به نگهداری کمتری نیاز داشته و در برابر آفات نیز مقاوم باشد‌.

مروی مهاجر به ‌عنوان نمونه، درباره گونه‌های مناسب تهران می‌گوید:‌ چنار، داغداغان، پسته وحشی، بادام وحشی و اقاقیا برخی گونه‌های مناسب است. این درحالی است که مدتی پیش روی کاشته گونه درخت توت آمریکایی تاکید شد و چون سریع‌رشد کرد، مورد استقبال مسئولان شهری قرار گرفت، اما این گونه در چند سال اخیر به یکی از میزبان‌های اصلی مگس سفید بدل شده و دردسرهای جدی برای شهروندان ایجاد کرده است به همین دلیل موقع کاشت درخت باید به چنین نکاتی نیز دقت کرد‌.

مساله دیگری که استاد دانشگاه منابع طبیعی دانشگاه تهران به آن اشاره می‌کند، توجه به تنوع گونه‌ها در پارک هاست و به گفته او ‌مسئولان باید توجه داشته باشند که گونه‌های بومی متنوعی را از نظر نوع و ساختار در پارک‌ها بکارند تا به این وسیله محیط مناسبی برای شهروندان ایجاد کنند.

بنابراین برای حفظ جنگل و فضاهای سبز شهری باید شرایطی ایجاد کرد که در آن شهروندان و مسئولان از اهمیت حفظ درختان اطلاع پیدا کنند و به بهانه اجرای طرح‌های توسعه مانند ساخت اتوبان یا انتقال خطوط لوله به قلع و قمع درختان دست نزنند، زیرا درختکاری هیچ وقت نمی‌تواند آسیبی را که حذف درختان به جامعه تحمیل می‌کند جبران کند.

 

مهدی آیینی

تبر نکشید، درختکاری پیشکش

635646823685917009 (1)از چند روز پیش تب و تاب درختکاری به فضای مجازی نیز کشیده شده و امروز که روز ملی درختکاری است به اوج خود رسیده. از چند روز مانده به شروع هفته منابع طبیعی چند کمپین هم فعال شده اند تا شهروندان را هرچه بیشتر به درختکاری تشویق کنند، تلاش هایی که از چند سال گذشته ‌تاکنون‌ اثرات مطلوبی نداشته است.

در این که تلاش برای حفظ محیط زیست کاملا مثبت است و سازمان های مردم‌نهاد برای حفظ طبیعت در حد وسعشان سنگ تمام می‌گذارند، هیچ شکی نیست.

اما ندانم‌کاری برخی مسئولان و مدیران شرایط را به جایی رسانده که دست آخر، شهروندان نتیجه مطلوب را نمی‌گیرند و از این همه تلاش برای حفظ طبیعت سرخورده می‌شوند.

دلیل اصلی ناکامی چنین تلاش‌هایی را که لابه‌لای تبلیغات برای حفظ طبیعت در فضای شهری و مجازی گم‌ شده، باید در باور اصلی برخی مدیران و مسئولانی جستجو کرد که در ظاهر دغدغه‌های زیست محیطی دارند، اما پای عمل که برسد برای هر باغی و درختی تبر می‌کشند.

چنین شرایطی سبب شده طرح‌های درختکاری عاری از کارشناسی باشد، زیرا در خوشبینانه‌ترین حالت درختان کاشته شده به امان خدا رها می‌شوند و پس از چند روز که تب درختکاری در تعطیلات سال نو گم شد از آنها بیش از چند شاخ و برگ خشکیده باقی نمی‌ماند. خام بودن چنین طرح‌هایی را از دردسرهایی که برای شهروندان در چند سال اخیر ایجاد شده نیز می‌توان فهمید؛ برای نمونه ارتش سفید بالک‌ها که چند سالی است در فصل‌های گرم سال تردد در شهر را برای شهروندان‌ دشوار می‌کنند نتیجه همین تصمیم‌های یکشبه است که بدون توجه به مسائلی مانند شرایط اقلیمی، منابع آب، نوع گونه و… به مرحله اجرا می‌رسد. به همین دلیل باید از مسئولان خواست ‌حفظ باغ و فضاهای سبز را در اولویت بگذارند؛ درختکاری پیشکش‌‌.

مهدی آیینی

بالا