آخرین مطالعات نشان میدهد احتمال خروج یوزپلنگها از کشور وجود دارد
استان یزد در گذشته از زیستگاههای اصلی یوزپلنگ آسیایی بهشمار میرفتاما این روزها جز دو یوزپلنگ نر، اثر دیگری از این گربهسان سریع در این استان مشاهده نمیشود. مطالعات جدید پروژه یوز نشان میدهد یوزپلنگها بیش از آنکه در زیستگاههای جنوبی با وجود منابع آب و غذایی مناسب حضور داشته باشند، در خراسان شمالی و عرضهای جغرافیایی بالاتر مشاهده شدهاند. گویی آنها کولهبار زندگی خود را به دوش گرفته و به عرضهای شمالی در حال مهاجرت هستند. کسی چه میداند، شاید این مهاجرت تا آن سوی مرزها و به داخل کشورهای همسایه یعنی افغانستان و ترکمنستان هم ادامه یافته باشد اما آنچه مسلم است، اینکه کار جمعیت یوزپلنگ به جایی رسیده که تکثیر مصنوعی آخرین راه حفظ نسل این گونه است و قرار شده بزودی گروهی از آلمان برای مطالعه درباره میزان موفقیت این راهکار به ایران بیایند.
خطر انقراض یوز نه فقط ایرانیان بلکه جهان را دچار نگرانی کرده تا جایی که چهارم دسامبر مصادف با ۱۳ آذر را بهعنوان روز جهانی یوزپلنگ نامگذاری کردهاند تا جهانیان بدانند، جمعیت اینگونه بشدت آسیب دیده است، حدود دو دهه است که نهادهای بینالمللی با کمک سازمان حفاظت محیط زیست آمدهاند. جمعیت یوزها در کشورمان در خوشبینانه ترین حالت ۴۷قلاده برآورد میشوند و این تعداد، تا انقراض قطعی فقط یک گام کوچک فاصله دارد. رجبعلی کارگر، معاون پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی در گفتوگو با ما به تشریح دستاوردهای پروژه یوز میپردازد.
او میگوید: ما در پروژه اهداف آموزش، مطالعه و تحقیق و حفاظت را پیگیری میکردیم در این زمینهها هم مطابق نظرات کارشناسان داخلی و بینالمللی عملکرد مناسبی داشتیم. حتی مجله وابسته به اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت یا IUCN هم نمره ۶۴ به پروژه یوز داده است.
کارگر درباره ۳۶ نمرهای که این پروژه نتوانسته دریافت کند، چنین میگوید: نمرههای ما در زمینه آگاهی و اطلاع رسانی، مطالعه و حفاظت خوب بود اما در بخشی که موفق به کسب امتیاز نشدیم، مربوط به مشکلات اعتباری بوده یا مشکلاتی خارج از توان و اداره سازمان محیطزیست را شامل میشده است. مثلا پروژه معدنی در خارج از مناطق تحت مدیریت ما، توسعه معادن یا حضور دام و سگهای گله مواردی بود که در اختیار و کنترل ما نبود.
جادههای یوزکش
به گفته معاون پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی تصادفات جادهای، سگهای گله و معادنی که در حاشیه و مسیر کریدورهای حرکت این حیوان ساخته میشوند، مهمترین تهدید برای جمعیت یوز به حساب میآید.
او ادامه میدهد: در۱۷ سال اجرای این پروژه، ۴۲ قلاده یوزپلنگ در اثر تصادف در جادههای شش استان اصفهان، سمنان، یزد، کرمان و خراسانهای شمالی و جنوبی تلف شدهاند.
آنطور که او میگوید بیشترین تصادفات در بزرگراه سمنان به مشهد رخ داده است. حدود ده قلاده یوزپلنگ در این جاده تصادف کردهاند. جاده مهریز یزد به کرمان هم دومین محل پرخطر از نظر تلفات جادهای است؛ زیرا از سال ۸۰ تاکنون هفت قلاده یوزپلنگ در این جاده تلفات داشتیم. کافی است در این تصادفات دو مادر وجود داشته باشد. مادرها که از بین بروند، خودبهخود تهدید جمعیت شروع میشود.
او میگوید: آماری از کشته شدن یوزپلنگها به دلیل حضور سگهای گله نداریم؛ زیرا امکان کنترل و پایش تمام یوزپلنگها برای پرسنل ما وجود ندارد. آمارگرفتن از تلفات ناشی از اقدامات سگهای گله مثل تصادفات نیست، اما اغلب، سگها بچههای یوزپلنگ را خفه میکنند و برای تداوم نسل این حیوان مشکل ایجاد میکنند.
معدنکاوی یزد، بلای جان یوزپلنگ
عمده گزارشهایی که از حضور یوزپلنگ با توله منتشر میشود، مربوط به استانهای شمالیتر است. خبری از یوزپلنگ ماده در یزد نیست و آنچه مشاهده شده است، مربوط به یوزپلنگهای نری است که بعد از مرگ آنها، بهطور قطع حضور یوزپلنگ در زیستگاههای جنوبی را به خاطره تبدیل میکند. کارگر، فعالیتهای معدنکاوی را دارای تاثیر منفی جدی بر جمعیت یوزپلنگ معرفی میکند. او میگوید: در استانهای جنوبی وضعیت طعمه و منابع آب خوب است. چون جمعیت کل و بز و قوچ و میش هم مناسب است و اطلاعات مردم درباره یوزپلنگ افزایش یافته است، یعنی محیط زیست کار خود را به درستی انجام داده است، اما یوزپلنگ در این مناطق دیده نمیشود. این گونه، بیشتر در زیستگاههای شمالی مثل توران و میاندشت، منطقه راور کرمان و نایبندان مشاهده میشود. مخصوصا در توران و میاندشت یوزپلنگها زاد و ولد هم میکنند.
به گفته کارگر، دلایل مختلفی در طبیعت وجود دارد که سبب شده در بخشهای جنوبی کشور یوز مشاهده نشود. آنچه مطالعات پروژه یوز نشان میدهد، این است که فعالیتهای معدنی در استان یزد، علت اصلی کاهش جمعیت این گربهسان است.
او ادامه میدهد: در زیستگاههای جنوبی متاسفانه جمعیت یوزها بشدت رو به کاهش است. بجز نرهای ایستگاه دره انجیر چندی است در مناطق آزاد یزد، بین راور و دره انجیر هم یوزپلنگ دیده شده. اما در مناطق شمالی وضعیت جمعیت یوزپلنگ نسبت به جنوب بهتر است.
به نام یوز، به کام سایر گونهها
معاون پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ با تاکید بر پیچیده بودن قضاوت درباره دلایل مهاجرت یوزها به سمت عرضهای بالاتر، عنوان میکند: ممکن است منطقهای را با هدف حمایت از یوز حفظ کنید اما یکباره گونه دیگری مثل پلنگ در منطقه ظاهر شود. پلنگ رقیب قوی برای یوز است.
او در ادامه با اشاره به اینکه در زیستگاههای جنوبی مثل بافق یزد، یوز زیاد بود، عنوان میکند: اکنون حدود ۱۱ قلاده پلنگ در این منطقه شمارش شده است.
آنطور که کارگر میگوید پس حضور پلنگ، یوز به زیستگاه بینابینی رفت، جایی که معدن چهل گز در آنجا فعالیت داشت، اما اختیار کنترل فعالیت این معدن با محیطزیست نیست، به همین خاطر به دلیل ناامن بودن این منطقه، یوز به دره انجیر مهاجرت کرد.
به گفته او، پلنگ تنها رقیب یوز در زیستگاههای جنوبی نیست بلکه در این زیستگاهها گرگ هم بهعنوان یک رقیب خطرناک برای طعمهها و خود یوزپلنگ پیدا شده است.
معاون پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ بیان میکند: با مجموعه عواملی که در طبیعت رخ میدهد، یوزها جابهجا میشوند. گاهی خشکسالی باعث میشود که کیفیت آبها تغییر کند و روی جمعیت حیات وحش تاثیر بگذارد که ما هم در حال مطالعه در این رابطه هستیم. زیرا در یک پروژه جابهجایی حیات وحش در خارج از ایران، هفت کرگدن تلف شدند. آزمایشهای بعدی نشان داد، مشکل آب عامل مرگ و میر آنها بوده است.
مهاجرت پرابهام یوز
نوید قلیخانی، از دیگر کارشناسانی است که در گفتوگو با ما از چند و چون مهاجرت یوزها میگوید. آن طور که او توضیح میدهد خیلی نمیتوان درباره مهاجرت یوز به کشورهای همسایه نظر دارد.
به گفته او، براساس تجربه و گزارشهایی که وجود دارد، نه این احتمال را میتوان رد و نه تایید کرد.
قلیخانی ادامه میدهد: اصولا هر پنج تا ۱۰ سال یکبار گزارشهایی درباره مشاهده یوزپلنگ در نزدیکی مرزها دریافت میشود. بنابراین نمیتوانیم بگوییم که یوز در نزدیکی مرز نیست. اما این گزارشها هر چند سال یکبار تکرار میشود و هیچ مدرک محکمی هم برای اثبات آن نیست و این اطلاعات همواره در هالهای از ابهام باقی میماند. کسی هم به دنبال اثبات آن نمیرود. با وجود، این نمیتوان به طور دقیق اظهار نظر کرد.
او به این پرسش که آیا کشورهای همسایه درباره احتمال حضور یوزپلنگ در کشورشان مطالعهای داشتهاند یا خیر، اینگونه پاسخ میدهد: ایران که کشور باثباتی است و کارشناسان حیاتوحش بنام و سازمان محیط زیست مناسب دارد، در برخی زمینهها اطلاعات کافی در اختیار ندارد، اما شرایط در کشورهای همسایه مناسب نیست.
تکثیر مصنوعی
در فاز جدید پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی تکثیر مصنوعی هم در دستور کار سازمان حفاظت محیط زیست قرار دارد. این رویکرد نشان میدهد احتمالا کارشناسان، دیگر از تداوم حیات یوز در محیط طبیعی ناامید شدهاند که دست به دامان تکثیر مصنوعی شده و به آن دل بستهاند. البته اگر این راه، تنها راه نجات یوزپلنگ از انقراض قطعی باشد، باید حتما در دستور کار سازمان حفاظت محیط زیست قرار بگیرد که البته سخنان عیسی کلانتری، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست هم نشان میدهد این سازمان به گزینه تکثیر مصنوعی توجه کافی دارد. او دراینباره به ایسنا گفت: «سازمان حفاظت محیط زیست تکثیر و پرورش یوزپلنگها را از طریق پژوهشگاه رویان پیگیری میکند. در این جهت سعی میکنیم احیای یوزپلنگ آسیایی را از طریق کشت بافت با کمک این پژوهشگاه انجام دهیم.»
گرچه کلانتری به استفاده از روشهای نوین تکثیر مصنوعی یوزپلنگ یعنی استفاده از شیوه کشت بافت اشاره میکند. این روش هزینهبر بوده و برای سازمان محیطزیست با بودجهای اندک از نظر اقتصادی به صرفه نیست بنابراین نباید نسبت به سایر روشها در اولویت باشد.
ایمان معماریان، دامپزشک معتمد سازمان حفاظت محیطزیست هم درباره نقش موسسه رویان در تکثیر یوزپلنگ به ما میگوید: موسسه رویان کار خاصی در زمینه تکثیر یوزپلنگ انجام نخواهد داد. ما از امکانات این موسسه بازدید میکنیم و اگر لازم بود از تکنیکها و روشهای آنها برای تکثیر یوزپلنگ استفاده خواهیم کرد.
به گفته معماریان، گروهی از کارشناسان آلمانی به ایران میآیند تا به تکثیر یوزپلنگ از طریق تلقیح مصنوعی کمک کنند. این گروه ابتدا وضعیت سلامت یوزپلنگهای پارک پردیسان را بررسی خواهند کرد تا ببینند شرایط جسمی آنها اجازه تکثیر مصنوعی را میدهد یا نه.
آنطور که او میگوید کار تلقیح مصنوعی توسط همان گروه خارجی انجام خواهد شد و اسپرم کوشکی در این پروژه مورد استفاده قرار میگیرد.