آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : گزارشک (برگ 18)

بایگانی/آرشیو برچسب ها : گزارشک

اشتراک به خبردهی

آهو هاي خارك منتقل مي شوند

برخلاف اين که خشکي شديد و دماي بالااز ويژگي هاي مناطق حاشيه اي خليج فارس و درياي عمان است، اين منطقه از نظر تنوع جانوري قابل توجه است.
وجود زيستگاه هاي خاص از خوزستان تا بلوچستان مانند خورها، مصب رودخانه ها، جنگل هاي مانگرو، مناطق مرجاني و جزاير کوچک و بزرگ سبب شده گونه هاي منحصربه فرد و متنوعي از جانوران در اين منطقه زندگي کنند، اما شرايط زيست محيطي منطقه سبب شده گونه هاي بومي جانوري که در حاشيه خليج فارس و درياي عمان زندگي مي کنند نيز صدمه ببينند. براي نمونه تا 20 سال پيش حدود 1300 راس آهو در جزيره خارک زندگي مي کرد، اما فعاليت شرکت هاي نفتي سبب شد شرايط زيستگاهي در اين منطقه به صفر برسد تا آنجا که اکنون کمتر از 300 راس آهو در جزير باقي مانده و به دليل از بين رفتن زيستگاه ها بيشتر آنها به صورت دستي تغذيه مي شوند. کار به جايي رسيده که مسئولان حفاظت محيط زيست به فکر افتاده اند تعدادي از آهوهاي جزيره را به جاي مناسب ديگري منتقل کنند.
مجيد خرازيان مقدم، مدير کل دفتر تنوع زيستي و حيات وحش سازمان حفاظت محيط زيست درباره شرايط گونه هاي جانوري حاشيه خليج فارس و درياي عمان به جام جم مي گويد: در اين منطقه، حدود صد جزيره شناسايي شده که مسکوني و غيرمسکوني هستند. منطقه خليج فارس با توجه به گونه هاي جانوري نقش مهمي از حمايت و نگهداشت گونه ها حتي در جمعيت جهاني آنها دارد.

    بهشت پرندگان
در اين ميان، پرندگان متنوع ترين و مهم ترين پوشش جانوري منطقه هستند، زيرا 120 گونه پرنده در حاشيه خليج فارس و درياي عمان زندگي مي کنند، يعني حدود 25 درصد کل پرندگان کشور که 535 گونه هستند. اين گونه ها بيشتر پرندگان کنار آبزي، قدم زن و کاکايي ها هستند.
مقدم يادآور مي شود: جنگل هاي حرا که بزرگ ترين جامعه رويشي سواحل آبي جنوب ايران است، زيستگاه مهمي براي پرندگان بومي و جانوري است، تا آنجا که 110 گونه از 120 گونه پرنده اي که در اين منطقه هستند، در جنگل هاي حرا زندگي مي کنند.
اين درحالي است که گونه هاي متعددي از پستانداران، مثل گاو دريايي در منطقه خليج فارس وجود دارد. براي نمونه جزيره فارور تنها زيستگاه آهوي کوهي در کشورمان است يا در جزاير لاوان و سيري، آهوي جبير وجود دارد. افزون بر اين مارمولک خاردم مصري نيز گونه نادري است که در جزيره سيري زندگي مي کند.
مدير کل دفتر تنوع زيستي و حيات وحش سازمان حفاظت محيط زيست عنوان مي کند: در منطقه «مند» گونه اي را شناسايي کرديم که به نظر زيرگونه اي جديد از آهوست يا لاک پشت هاي پشت سبز و پوزه عقابي را داريم. بنابراين مي توان نتيجه گرفت اين منطقه از نظر گونه و زيستگاه بسيار حائز اهميت است به همين دليل به اقدامات حفاظتي خاصي نياز دارد.

مهدي آييني

جنوبي ترين نگين فيروزه اي فراموش شده

هشت کشور به طور مستقيم از آن بهره مي برند، اما هيچ کدام به فکرش نيستند و نمي دانند آلودگي هاي نفتي امانش را بريده و پسماندهاي صنعتي هر روز بيشتر از ديروز آبي لاجوردي اش را کدر مي کند؛ درباره خليج فارس و درياي عمان حرف مي زنيم، پهنه اي آبي که همچون سفره اي وسيع در کشورمان از خوزستان تا سيستان و بلوچستان کشيده شده و پذيراي ميليون ها نفر است، اما کمتر شخص يا کشوري به شرايط محيط زيستي آن توجه مي کند.
اين روزها اين منطقه شرايط زيست محيطي مناسبي ندارد، زيرا انسان ها فقط به فکر بهره برداري از آن هستند. آلودگي هاي ناشي از نفت و پسماندهاي صنعتي از يک طرف و صيد بي رحمانه، اکوسيستم اين منطقه را با چالش رو به رو کرده و اگر هنوز اين پهنه آبي از بين نرفته، آن را بايد به پاي نعمتي طبيعي به نام مرجان ها گذاشت که با جذب آلودگي ها از بين مي روند، اما نکته اينجاست که هر روز مرجان هاي بيشتري در اين منطقه از بين مي رود تا آنجا که کارشناسان هشدار مي دهند، چنانچه آلودگي ها مهار نشود با مرگ مرجان ها تا مدتي ديگر خليج فارس و درياي عمان توان خودپالايي را از دست مي دهند و فاجعه زيست محيطي جهاني بزرگي رقم خواهد خورد.
عبدالرضا کرباسي، رئيس دانشکده محيط زيست دانشگاه تهران درباره چالش هاي زيست محيطي خليج فارس و درياي عمان به جام جم مي گويد: سالانه حدود يک ميليون و 200 هزار بشکه نفت وارد خليج فارس مي شود که بخشي به دليل قديمي بودن تجهيزات چاه هاي نفت کشورمان است. افزون براين، بتازگي بحث قاچاق سوخت مطرح شده، زيرا قاچاقچي ها هنگام تعقيب و گريز با پليس سوخت قاچاقي را که همراه دارند، به دريا مي ريزند و به همين دليل بايد اين مقدار را نيز در نظر گرفت. اين درحالي است که براي افرادي که اقدام به تخليه نفت در دريا مي کنند، جريمه در نظر گرفته شده، اما چون سازمان حفاظت محيط زيست، گشت و نظارت لازم را دراين باره ندارد، اعمال قانون بخوبي انجام نمي شود.

آب شيرين کن؛ آب شورکن
ورود پسماندهاي صنعتي به خليج فارس را مي توان دومين عامل آلوده کننده اين منطقه دانست؛ بخشي از اين پسماندها مربوط به آب شيرين کن هاي منطقه خليج فارس است که روز به روز به تعداد آنها در کشورهاي عربي افزوده مي شود پسماند هاي اين دستگاه ها حاوي آب شور و فلزات سنگين است و سبب آلوده شدن آب منطقه مي شود.
کرباسي درباره تعداد آب شيرين کن هاي کشورمان در اين منطقه مي افزايد: آب شيرين کن هاي کشورمان در مقابل ساير کشورهاي منطقه مانند قطره چکان است، اما نکته اينجاست که با توجه به نحوه مديريت منابع آب کشورتا مدتي ديگر ناچار به استفاده بيشتر از آب شيرين کن ها خواهيم شد.
افزون بر پسماندهاي آب شيرين کن ها بايد به آلودگي صنايع سنگين مانند نيروگاه، پالايشگاه و پتروشيمي ها که هر هشت کشور حاشيه نشين خليج در آن سهم دارند توجه کرد. کشورهاي منطقه بايد براي رفع اين مشکل تجهيزات خود را به روز کرده، به سمت توسعه پايدار پيش بروند.
رئيس دانشکده محيط زيست دانشگاه تهران يادآور مي شود: عوامل تهديدکننده ديگري نيز وجود دارد که کارشناسان از آنها به عنوان پديده هاي نوظهور ياد مي کنند براي نمونه دماي آب خليج فارس در 17 سال گذشته حدود يک و نيم درجه افزايش پيدا کرده است. افزون بر اين، تاثير ريزگردها را نبايد فراموش کرد، زيرا به ازاي هر کيلومتر مربع، هزار تن ريزگرد در دريا رسوب مي کند.
به گفته وي به دليل ترسيب، ريزگردها از عمق خليج فارس کم مي شود و ريزگردها روي مرجان و آبسنگ ها نشسته، سبب مرگ آنها مي شوند. به همين دليل قدرت تصفيه کنندگي مرجان ها از بين مي رود. اين درحالي است که فعاليت هاي شيلاتي مانند صيد بي رويه و بي رحمانه با تورهاي بزرگ نيز تهديدي براي محيط زيست خليج فارس و درياي عمان به حساب مي آيد، زيرا صيد با تورهاي بزرگ سبب از بين رفتن آبسنگ ها مي شود و تخريب زيستگاه ها را به همراه دارد.
پروين فرشچي، معاون محيط زيست دريايي سازمان حفاظت محيط زيست با بيان اين که توسعه بي رويه و ناپايدار در کشور، تهديد بزرگي براي خليج فارس است، به جام جم مي گويد: ورود گونه هاي غيربومي به منطقه، صيد بي رويه، آلودگي هاي نفتي، حرارتي، کشاورزي و ريزگردها از ديگر عوامل تهديدکننده محيط زيست خليج فارس و درياي عمان است.

مرجان هاي فداکار
گزارش وضع زيست محيطي خليج فارس و درياي عمان که از سوي راپمي (سازمان منطقه اي حفاظت از محيط زيست دريايي خليج فارس و درياي عمان) منتشر شده از وخيم نبودن وضع اين منطقه حکايت مي کند. کرباسي در اين باره عنوان مي کند: برخلاف فعاليت عوامل تهديد کننده اين ماجرا مي تواند به دليل وجود مرجان ها باشد چون هر روز مرگ و مير آنها بيشتر از قبل مي شود، زيرا مرجان ها آلاينده ها را به خود جذب مي کنند، اما نکته اينجاست که در دراز مدت با مرگ مرجان ها خليج فارس امکان خودپالايي را از دست مي دهد.
معاون محيط زيست دريايي سازمان حفاظت محيط زيست درباره اولويت هاي اين سازمان براي بهبود وضع محيط زيستي خليج فارس و درياي عمان تصريح مي کند: بايد مستندسازي انجام شود تا بتوان ادعاهاي زيست محيطي را بيان کرد، براي رسيدن به اين هدف بايد پايش ها و مطالعات و تحقيقات دانشگاهي صورت بگيرد.
براي نمونه تاکنون در کشورمان براي ارزشگذاري خاک جزيره هرمز که سرشار از مواد معدني است تحقيق و پژوهش کاملي صورت نگرفته. اين ماجرا سبب شده برخي شرکت ها و نهاد هاي خصوصي خاک جزيره هرمز را به کشورهاي همسايه بفروشند. افزون بر اين بايد به ساخت و سازهايي که در جزاير کشورمان مي شود، اشاره کرد، زيرا اگر اين ساخت و ساز ها بدون ارزيابي زيست محيطي انجام شود، به محيط زيست منطقه و گونه هاي جانوري آن صدمات جبران ناپذيري خواهد زد.

ضرورت تعامل کشورهاي منطقه
نکته اينجاست که براي حفظ محيط زيست منطقه هر هشت کشور حاشيه خليج فارس و درياي عمان بايد تعامل بيشتري با يکديگر داشته باشند. اين درحالي است که اين کشورها آن طور که بايد و شايد با يکديگر همکاري نمي کنند. کرباسي دراين باره عنوان مي کند: تنها تعامل هشت کشور حاشيه خليج فارس براي حفظ منطقه از طريق راپمي است که متاسفانه مسائل سياسي روي اين تعاملات سايه انداخته. علاوه بر اين متاسفانه کشورهاي عربي به اندازه ايران دانش حفاظت از محيط زيست را ندارند. به همين دليل از ايران دوري مي کنند. به گفته کرباسي اين اشتباهي است که از طرف آنها صورت مي گيرد.
علاوه بر اين بايد به کنوانسيون کويت نيز اشاره کرد که 36 سال پيش بين کشورهاي منطقه امضا شد و تاکنون چهار پروتکل داشته، اما چون تعامل کشور ها ضعيف است، از محل اين کنوانسيون فقط دفتري اجرايي به عنوان «ميمک» ايجاد شده که در چهار سال اخير فعاليت بدي نداشته است. براي نمونه اين دفتر با کشتي هايي که اقدام به تخليه غيرقانوني در خليج فارس و درياي عمان مي کنند برخورد مي کند، اما به قول معروف چون دست تنهاست، نمي تواند فعاليت چشمگيري داشته باشد.

1200 فروند کشتي غرق شده
نکته ديگري که بايد به آن توجه کرد کشتي هاي غرق شده در منطقه است. به گفته کرباسي 1200 فروند کشتي بزرگ و کوچک در خليج فارس و درياي عمان غرق شده که 40 فروند آنها غول پيکر است و بايد از منطقه خارج شود.
رئيس دانشکده محيط زيست دانشگاه تهران ابراز مي کند: براي اين کار بايد چند نقطه که حساسيت زيست محيطي ندارد در خليج فارس و درياي عمان مشخص شود تا بتوانيم همه آنها را بازيافت کنيم، زيرا اين کار مي تواند اشتغال سازي کند.
معاون محيط زيست دريايي سازمان حفاظت محيط زيست با بيان اين که برخي از اين کشتي ها به زيستگاه آبزيان تبديل شده و خارج کردن آنها سبب صدمه ديدن زيستگاه ها مي شود، ادامه مي دهد: يکي از اولويت هاي ما پايش ملي محيط زيست، شناخت واقعي علمي و فني محيط زيست در مناطق ساحلي کشور و به دنبال آن برنامه ريزي براي مناطق ساحلي و دريايي کشور است.
فرشچي درباره راه حل سازمان حفاظت محيط زيست براي رفع مشکل هميشگي کمبود اعتبار عنوان مي کند: خواست سياسي کشور بايد به شکلي باشد که به محيط زيست اهميت بدهد. اين خواست را نيز متخصصان بايد ايجاد کنند. بخش خصوصي نيز بايد وارد عمل شود، زيرا در حفاظت از محيط زيست، بخش خصوصي حضور کمرنگي دارد. براي نمونه در کشورمان غير از صندوق صنايع و اين که مصوبه اي در هيات دولت داريم و قرار است وزارت نفت کمک کند، جاي بخش خصوصي بسيار خالي است.

این پلنگ بمیرد شما مسئولید

هرازگاهی کنار جاده آفتابی می‌شود نه این‌که دلش برای جاده و اتومبیل‌های ساخت دست بشر تنگ شده باشد بلکه ساخت و سازهای بی‌برنامه انسان‌ها سبب شده جاده همچون دیوار چین زیستگاهش را به دو بخش تقسیم کند؛ از پلنگی حرف می‌زنیم که به گواه دوربین‌های مداربسته «منطقه حفاظت شده پرور» چند بار در حاشیه جاده‌ای که زیستگاهش را نشانه رفته، دیده شده و هر بار خطر برخورد با خودروهای عبوری به قول معروف از بیخ گوشش گذشته است.

اولین بار اسفند سال گذشته بود که دوربین های مداربسته دراین منطقه تصویر این پلنگ را هنگام عبور و رد شدن از عرض جاده به تصویر کشیدند.

روز گذشته نیز رییس سازمان حفاظت محیط زیست شهرستان مهدیشهر درباره جدیدترین تصاویر منتشرشده از پلنگ گفته، برای چندمین بار است که تصاویر این پلنگ از سوی دوربین های مدار بسته منطقه حفاظت شده پرور ثبت می شود.

آخرین تصاویر منتشر شده از پلنگ در منطقه پرور بخوبی نشان می دهد این گربه سان به آرامی در انتظار فرصت مناسبی است تا از عرض جاده عبور کند.

این تصاویر علاوه بر به تصویر کشیدن پلنگ و تخریب زیستگاهش، گواهی است بر این که در این منطقه کمترین تلاشی برای کم کردن خطر تصادف گونه های جانوری با خودرو های عبوری نشده، برای نمونه در این جاده خبری از زیرگذر مخصوص جانوران، تابلوهای هشداردهنده و سرعتگیر نیست، به همین دلیل خبر مرگ گونه های جانوری مانند پلنگ که برای تامین نیازهایی مانند پیدا کردن غذا و جفت یابی مجبور به آمدورفت در زیستگاه خود هستند، در ایران بیشتر از دیگر کشورها منتشر می شود؛ بر اساس آمارهای سازمان حفاظت محیط زیست می توان گفت تصادفات جاده ای درچند سال اخیر دلیل 70 درصد مرگ و میر گونه های جانوری بوده است.

برای نمونه در یک سال گذشته دست کم چهار قلاده پلنگ در خرم آباد، جاده پارک ملی گلستان و گچساران به دلیل تصادف تلف شده اند. در شرایطی که ساخت و سازهای بدون ارزیابی زیست محیطی زیستگاه های گونه های جانوری را تخریب کرده باید از مسئولان خواست به وظیفه خود عمل کرده و دست کم برای کم کردن خطراتی مانند تصادف گونه های جانوری با خودرو ها از مقام حرف جلوتر رفته و قدم های جدی تری بردارند.

مهدی آیینی – گروه جامعه

داستان ادامه‌دار شبان عاشق

آبان ماه سال گذشته بود که در همین صفحه از شبان عاشقی برایتان نوشتیم که به معنای واقعی طرفدار محیط‌ زیست و حیات وحش است؛ آن‌قدر که بهتر است برخی افرادی که سنگ محیط زیست را به سینه می‌زنند، او را الگوی خود قرار دهند.

زمستان سال 91 بود که 44 راس از بز و گوسفندان رمه نوروز حیدری به دلیل حمله پلنگ، پراکنده شدن در کوهستان و سقوط از صخره تلف شدند، اما او با این که مسلح بود به خود اجازه نداد به سمت بزرگ ترین گربه سان کشور شلیک کند.

ماه ها از این ماجرا می گذرد، در این مدت خیلی ها تلاش کردند به بهانه های مختلف کار نوروز را زیر سوال ببرند، اما نتوانستند. به همین دلیل ماجرای جبران خسارت این جوان لرستانی هرازگاهی مطرح می شد.

کار به جایی رسید که یک شرکت خصوصی قبول کرد خسارت او را جبران کند. به این ترتیب نوروز به مشهد دعوت شد و آنجا در مراسمی از او قدردانی و خسارتش را جبران کردند.

این درحالی است که دیروز خبر رسید سازمان حفاظت محیط زیست نیز خسارت او را که برابر با 11 میلیون تومان است، آماده پرداخت کرده، اما نوروز زمانی که برای گرفتن خسارتش به سازمان حفاظت محیط زیست لرستان رفت، بار دیگر همه را غافلگیر کرد.

نوروز از پولی که حق واقعی او بود گذشت و چک خسارتش را نگرفت با این امید که مسئولان از محیط زیست و حیات وحش منطقه ای که او در آن زندگی می کند حفاظت کنند.

نوروز در منطقه شکار ممنوع هشتاد پهلو زندگی می کند؛ جایی که زیستگاه سمندر لرستانی، ماهی کور و گربه سانانی مانند پلنگ است.

نکته اینجاست که برخلاف ارزش زیست محیطی این منطقه تاکنون شورای عالی محیط زیست اقدامی برای این که این منطقه جزو مناطق چهارگانه محیط زیست کشور شود، نکرده است؛ به همین دلیل باید همراه با نوروز از رییس جمهور که رییس این شورا نیز محسوب می شود، درخواست کرد هرچه زودتر برای این منطقه تصمیم گیری کند تا بتوان دراین منطقه پاسگاه محیط بانی به نام نوروز حیدری ساخت و بیش از پیش از منطقه و گونه های جانوری آن نگهداری کرد.

مهدی آیینی – گروه جامعه

تنها خانه آهوهای کوهی، شهربازی می‌شود

طرفداری از محیط ‌زیست در زبان کار ساده‌ای است،زیرا زمان عمل که می‌رسد همه شمشیرهایشان را برای محیط‌زیست از رو می‌بندند.برای نمونه در روزگاری که توسعه ناپایدار و اجرای طرح های بدون گزارش زیست محیطی بلای جان منابع طبیعی کشور شده، دیروز خبر رسید که مدیرعامل سازمان منطقه آزاد کیش برنامه هایی برای توسعه جزایر فارور بزرگ و کوچک دارد.

او گفته قصد دارد فارور کوچک را به دیزنی لند تبدیل کرده و مجوز ساخت چند هتل پنج ستاره نیز برای سرمایه گذاران علاقه مند به این کار صادر کند.

نکته اینجاست این برنامه ها نه تنها سبب رونق و آبادانی این جزایر نخواهد شد، بلکه اندک ذخایر زیست محیطی این منطقه را نیز با چالش روبه رو خواهد کرد، زیرا این محل تنها زیستگاه آهوی کوهی در کشور است و علاوه بر آن ده ها پرنده و پستاندار دیگر مانند عقاب ماهیگیر، چکاوک کاکلی، خارپشت و مار جعفری نیز دراین جزیره زندگی می کنند که با شروع ساخت و ساز دراین منطقه باید شاهد منقرض شدن برخی از این گونه ها بود.

نکته اینجاست که در شرایطی که بیشتر شهربازی های کشور غیراستاندارد است و هر چند وقت یک بار خبر مرگ کودکان در شهربازی ها به گوش می رسد باید از مدیرعامل سازمان منطقه آزاد کیش پرسید احداث دیزنی لند در جنوب کشور و در منطقه ای که کمتر کسی امکان سفر به آنجا دارد چه گرهی از کار مردم باز می کند؟ برای چه گروهی منفعت خواهد داشت؟ افزون بر این وی از مجوز ساخت هتل های پنج ستاره سخن به میان آورده، هتل هایی که باید گفت گذر کمتر ایرانی به آنها خواهد افتاد، برای نمونه شرایط اقتصادی سبب شد در تعطیلات نوروزی امسال کمتر از 5 درصد از مسافران ترجیح بدهند در هتل ها اقامت کنند.

از این گذشته باید تاکید کرد ماجرایی که سبب شده شرایط زیست محیطی جزایر جنوبی کشور سیر نزولی داشته باشد، این است که این جزایر جزو مناطق آزاد کشور بوده و خود را مستقل می دانند.

هرچند در این مناطق کارشناسان محیط زیست وابسته به مناطق آزاد وجود دارند، اما فعالیت آنها آن طور که باید و شاید نتوانسته مانع آسیب دیدن محیط زیست منطقه شود، به نظر می رسد برای رفع این مشکل نیاز است که رییس سازمان حفاظت محیط زیست کشور به دنبال مستقر کردن واحدهای زیست محیطی وابسته به سازمان حفاظت محیط زیست کشور در این مناطق باشد تا تمام مسائل زیست محیطی در این مناطق مطابق با قوانینی که در دیگر نقاط کشور حاکم است، مدیریت شود و به منابع طبیعی کشور که به همه ایرانیان و نسل های آینده تعلق دارد بیش از این آسیب وارد نشود.

مهدی آیینی – گروه جامعه

عباسعلی؛ راننده امانتدار

خورشید گرم‌تر از همیشه در دزفول می‌تابید. مرد راننده شیشه‌های تاکسی را پایین داده بود، اما باد گرمی که می‌وزید، وضع را بدتر می‌کرد. آنقدر عرق کرده بود که پیراهنش به صندلی چسبیده بود.

آخرین مسافر را که پیاده کرد، عرق پیشانی اش را با آستین پیراهنش چید و به حرکت ادامه داد، اما هنوز مسافت زیادی را طی نکرده بود که چیزی روی صندلی عقب اتومبیل نظرش را جلب کرد.

سرعتش را کم کرد تا دقیق تر نگاه کند، وقتی متوجه کیف دستی نارنجی رنگی شد که روی صندلی جاخوش کرده بود، نیم تنه اش را به عقب چرخاند و کیف را با یک دست برداشت و روی صندلی جلو گذاشت، زیپ کیف را که باز کرد.

دیگر نتوانست به رانندگی ادامه بدهد؛ داخل کیف پر بود از تراول چک های 50 هزار تومانی. برای چند لحظه عرق سردی روی پیشانی مرد راننده نشست و گرمای ظهر را از یادش برد.

این قسمتی از ماجرایی است که چند روز پیش برای عباسعلی عیسوند براتی، راننده دزفولی اتفاق افتاد و امانتداری او را بیشتر از پیش به تصویر کشید.

عباسعلی 52 سال دارد و با سه فرزند و همسرش در روستای مهاجرین دزفول زندگی می کند.

او به جام جم می گوید: 30 میلیون تومان تراول چک و یک چک به مبلغ 30 میلیون تومان و چند چک سفیدامضا و مدارک شناسایی داخل کیف بود. با خودم گفتم باید هرچه زود تر کیف را به صاحبش برگردانم، چون می دانستم صاحب کیف از شدت ناراحتی ممکن است سکته کند. اصلا وسوسه نشدم کیف را برای خودم بردارم. همسرم هم تاکید داشت که کیف را به صاحبش برگردانیم.

عباسعلی مسیر رفته را برگشت، اما نشانی از مسافر حواس پرت پیدا نکرد، به همین دلیل به مغازه دارهای طول مسیر سپرد که اگر شخصی دنبال کیف گشت نشانی او را در اختیارش بگذارند. راننده تاکسی امانتدار آن روز سعی بسیاری کرد تا صاحب کیف را پیدا کند، اما موفق نشد.

او ادامه می دهد: فردای آن روز از روی بیمه نامه ای که داخل کیف بود، توانستم نشانی صاحب کیف را پیدا کنم و کیف را تحویلش بدهم. به این ترتیب عباسعلی کیف را به صاحبش برگرداند و 50 هزار تومان به عنوان مژدگانی دریافت کرد.

ماشین خراب آقای کشاورز

صاحب کیف گمشده مرد سی و شش ساله ای به نام مراد فرخوند است. او که کشاورز است و اهل دزفول درباره ماجرای گم کردن کیفش به جام جم می گوید: آن روز مقداری سیب زمینی را برای فروش به میدان بار شهر بردم، اما موقع برگشتن خودروام خراب شد و مجبور شدم از تاکسی استفاده کنم، اما بعد از چند دقیقه که از تاکسی پیاده شدم، فهمیدم کیفم را جا گذاشته ام. چهره راننده تاکسی را هم به یاد نمی آوردم، به همین دلیل فکر کردم دیگر محال است کیفم را به دست بیاورم.

اما فرخوند خیلی خوش شانس بود که سوار تاکسی آقای عیسوند براتی شده بود.

او ادامه می دهد: فردای آن روز ساعت حدود 10 صبح بود که زنگ خانه مان را زدند. آنجا بود که متوجه شدم آقای عیسوند براتی کیفم را برایم پس آورده، خیلی تعجب کردم، باورم نمی شد انسان می تواند آنقدر امانتدار باشد.

عباسعلی روزانه حدود 10 ساعت در گرمای جنوب کشور با تاکسی کار می کند. میانگین درآمد روزانه او حدود 40 هزار تومان است، اما عباسعلی تمام تلاش خود را به کار می گیرد تا برای خانواده اش روزی حلال به خانه ببرد بنابراین در روزگاری که از تعداد چنین انسانی هایی کم می شود، جا دارد سازمان تاکسیرانی با قدردانی از عباسعلی کمی از زحمات او را جبران کرده و راننده دزفولی را با عنوان الگوی امانتداری به دیگر همکارانش معرفی کند.

اسکی‌باز یک پا با اراده‌ای از جنس فولاد

۱۷سال پیش زمانی که «صادق‌کلهر» داشت خود را برای مسابقات بین‌المللی آماده می‌کرد، حادثه‌ای تلخ برایش اتفاق افتاد؛ آنقدر تلخ که خیلی‌ها تصور کردند مسیر زندگی اسکی‌باز جوان تغییر کرده و او از رسیدن به قله‌های موفقیت دور خواهد شد؛آنقدر دور که قید زندگی را بزند و مانند خیلی از آدم‌های معمولی که رسیدن به موفقیت را فقط به پای شانس و اقبال می‌گذارند، نجنگیده تسلیم شود؛ زیرا انسان‌های ضعیف وقتی مشکلی بزرگ یقه‌شان را می‌چسبد، خیلی زود بدون کمترین تلاش یا مبارزه تسلیم می‌شوند اما قهرمان گزارش ما نه‌تنها با این مشکل بزرگ مبارزه کرد و به زانو درش آورد بلکه از آن فرصتی ساخت تا بهتر از قبل بدرخشد.

دیگر از سوز وسرمای زمستان خبری نیست؛ به همین دلیل این روزها طرفداران ورزش‌های زمستانی فرصت را غنیمت شمرده و به پیست دیزین آمده‌اند. این پیست اسکی هنوز آنقدری برف دارد که طرفداران اسکی بتوانند هیجان را در پهنه سفید آن تجربه کنند. بیشتر حرفه‌ای‌های این پیست «صادق کلهر» را می‌شناسند و کم‌وبیش از حادثه تلخی که در زمستان سال 75برای او رخ داد باخبرند اما آنها هم بعضی وقت‌ها نمی‌توانند کلهر را از سایر اسکی‌بازهای حرفه‌ای پیست تشخیص دهند؛ زیرا تا زمانی که صادق پای مصنوعی‌اش را درنیاورده، نمی‌توان تفاوتی بین اسکی کردن او با سایر اسکی بازان کارکشته پیست قائل شد. کلهر از همان تجهیزاتی استفاده می‌کند که اسکی‌بازان معمولی به‌کار می‌گیرند، فقط چوب اسکی‌های او به شکلی ساخته شده‌اند تا نقش عصا را نیز داشته باشند. روزی که با کلهر به دیزین رفتیم، خیلی‌ها از اسکی کردن او به وجد آمده و تشویقش کردند، عده‌ای هم از او درباره راز موفقیت‌اش می‌پرسیدند. بعضی‌ها هم با او عکس یادگاری می‌گرفتند و از حادثه‌ای که سبب قطع شدن پایش شده می‌پرسیدند.

پیستی به رنگ خون

حادثه تلخی که برای کلهر اتفاق افتاده به 17سال پیش برمی‌گردد. زمانی که او عضو تیم ملی جوانان بود. آن روز آقای اسکی‌باز درحال تمرین و آماده‌سازی‌ خود برای مسابقات بین‌المللی بود. صادق درباره آن روز می‌گوید: «زمان تمرین تمام‌شده بود به همین دلیل به سمت پایین پیست، اسکی کردم تا وسایلم را جمع وجور کرده و به خانه‌ام برگردم».

همه جا را برف پوشانده بود. کلهر با سرعت زیاد به سمت پایین پیست اسکی می‌کرد. دکل‌های نصب شده در پیست و اسکی بازان به سرعت از جلوی چشم او عبور می‌کردند. ناگهان پای او به چیزی گیر کرد و اسکی‌باز جوان به هوا پرتاب شد. شدت برخورد به حدی بود که کلاه و عینک کلهر از سرش خارج شد. او ماجرا را اینطور شرح می‌دهد: «به قدری محکم با کابل یکی از دکل‌ها برخورد کردم که ابتدا تصور کردم سرم از بدنم جدا شده و روی زمین غلت می‌خورد».

آقای اسکی باز از حادثه همین را به یاد دارد. زیرا بعد ازاین حادثه او بیهوش شده و دوستانش صادق را به بیمارستان می‌رسانند. افرادی که آن روز شاهد این حادثه بودند، می‌گویند محل حادثه را کاملا خون گرفته بود. آنقدرکه از دور یک لکه قرمز در سفیدی یکدست پیست به چشم می‌آمد.

بعد از این حادثه دوستان کلهر به سرعت او را به بیمارستان آزادی تهران رساندند. آقای اسکی‌باز ادامه می‌دهد: «بعد از اینکه به هوش آمدم متوجه شدم پزشکان پایم را قطع کرده‌اند. فکر می‌کردم خواب می‌بینم اما واقعیت داشت».پزشکان بیمارستان خیلی تلاش کردند تا پای صادق را پیوند بزنند ولی پای او به حدی آسیب دیده و از قسمتی قطع شده بود که کار پیوند زدن را تقریبا غیرممکن می‌کرد.

زندگی ادامه دارد

این حادثه زمانی برای کلهر اتفاق افتاد که او در اوج آمادگی قرار داشت و تا مدتی دیگر قرار بود عازم مسابقات بین‌المللی اسکی شود؛ به همین دلیل خیلی دور از ذهن نیست که تصور کنید هرشخصی جای او بود این اتفاق ناگوار را پای شانس و اقبال بد خود می‌گذاشت و پشت دستش را داغ می‌کرد تا دیگر به پیست اسکی نزدیک نشود اما صادق با آدم‌های معمولی فرق می‌کند. او زمانی که متوجه قطع شدن پایش شد، سعی کرد هرچه زودتر با اتفاقی که برایش افتاده کنار بیاید.

او ادامه می‌دهد: «برای چند لحظه تصور کردم، همه ماجرا خواب و خیال است. باورش خیلی دشوار بود اما به کمک خداوند توانستم با ماجرا کنار بیایم. خداوند خیلی کمکم کرد و اراده و نیروی بیشتری به من بخشید. باورش شاید برای برخی‌ها مشکل باشد اما من در روز اول با حادثه کنار آمدم تا آنجا که فقط کمتر از یک‌سال از پیست و ورزش اسکی فاصله گرفتم».

روحیه بالای کلهر سبب شد او در کمتر از یک سال دوباره اسکی کردن را از سر بگیرد، با این تفاوت که قبل از این حادثه او عضو تیم ملی بود اما اکنون او عضو تیم ملی پارالمپیک کشورمان است. آبان‌ماه سال 76کلهر دوباره ورزش اسکی را آغاز کرد. او در این تاریخ برای درمان به اتریش سفر کرده بود. به گفته اسکی‌باز جوان در این سفر شرایطی فراهم شد تا او دوباره امکان حضور در پیست را داشته باشد. کلهر می‌گوید:
« اسکی نیز مانند سایر رشته‌های ورزشی خطرات خاص خودش را دارد؛ به همین دلیل نمی‌توان گفت اسکی نسبت به سایر رشته‌های ورزشی خطرناک‌تر است؛ زیرا همیشه رعایت نکردن نکات ایمنی از سوی مسئولان و ورزشکاران سبب بروز حادثه شده و می‌شود. برای نمونه اواخر‌ماه گذشته یکی از اسکی‌بازان جوان کشورمان به نام نوید شاهسوندی در حادثه‌ای ناگوار جانش را از دست داد. او که در بخش اسکی نمایشی فعالیت می‌کرد در اثر حادثه‌ای در پیست دیزین دچار مرگ مغزی شد و خانواده‌اش با اهدای اعضای او، به بیماران نیازمند زندگی دوباره بخشیدند». کلهر بیان می‌کند:چند سال پیش هم یکی از اسکی‌بازها در اثر زمین خوردن جان خود را از دست داد؛ زیرا در این حادثه چوب اسکی رگ گردنش را برید.

حمایت تمام عیار خانواده

جالب است بدانید که کلهر و 4برادرش همگی در رشته ورزشی اسکی فعالیت کرده و عضو تیم ملی هستند. او می‌گوید: «برادر دوقلویی هم دارم که همیشه کمک حالم بوده. من از 3سالگی اسکی را شروع کردم و همه برادرهایم در موفقیت‌هایم سهیم هستند. البته پدرو مادر ما 5برادر مشوق اصلی‌مان بوده‌اند». صادق 32سال سن دارد و این روزها با همسر و پسر 4 ساله‌اش زندگی می‌کند. او که روانشناسی خوانده قصد دارد این علم را با ورزش خود ترکیب کرده و موفقیت‌های بیشتری به‌دست بیاورد. افزون بر این او به همسر و پسرش هم آموزش اسکی می‌دهد. صادق ادامه می‌دهد: «پس از این حادثه سعی کردم بار زندگی‌ام را خودم به دوش بکشم. با توکل به خداوند تلاش می‌کنم و خدا را شکر از زندگیم راضی هستم. اتفاقی که برایم افتاد مسیر زندگیم را تغییر داد. فکر می‌کنم آن وقت خواب بودم و حالا بیدار شده‌ام؛ زیرا اکنون زندگی‌ام به سمت بهتر شدن پیش می‌رود».
کلهر بچه دیزین است. به همین دلیل اطراف پیست را به خوبی می‌شناسد. او به کوهنوردی و شنا هم علاقه دارد و از هر فرصتی برای پرداختن به این ورزش‌ها استفاده می‌کند.

آرزوی صادق

آقای اسکی‌باز رویاهای بزرگی در سر دارد. او دوست دارد شرایط برایش فراهم شود تا بتواند رکورد سرعت اسکی با یک پا را به نام خود ثبت کند. کلهر عنوان می‌کند: اسکی‌بازی به نام مایکل میلتون را می‌شناسم که اهل استرالیاست. او حدود 7سال پیش رکورد سرعت اسکی با یک پا را به‌دست آورده. دوست دارم شرایطی برایم فراهم شود تا بتوانم شانس خود را امتحان کنم. ورزشکاران معلولی که به اسکی علاقه دارند در رقابت‌های پارالمپیک در کلاس‌های نشسته، ایستاده و نابینایان بایکدیگر رقابت می‌کنند. کلهر درباره حضور در المپیک 2014سوچی ادامه می‌دهد: «قرار بود اسفند‌ماه برای پارالمپیک2014سوچی به روسیه برویم ولی کمبودهایی وجود داشت که برایمان مشکل‌ساز شد؛ از لوازم بگیرید تا حدود 4000یورو که هزینه سفر می‌شد. مسئولان کمیته گفتند نمی‌توانند این هزینه را تأمین کنند». کلهر می‌گوید: «برای حضور در پارالمپیک سوچی خیلی تمرین کرده بودم. مدتی قبل به اتریش رفتم و در بهترین یخچال‌های آنجا تمرین کردم. در کشورمان هم ماه‌ها در پیست دیزین و توچال تمرین کردم». ولی او هنوز ناامید نیست. او امید دارد روزی پرسرعت‌ترین اسکی‌باز تک پای دنیا باشد و برای همین هر روز و هر روز تمرین می‌کند تا به این آرزویش برسد.

گزارش/ مهدي آييني- عکس/بهنام موذن

تب تند «ریتالین» در شب‌های امتحان

هرچه به فصل داغ امتحانات نزدیک‌تر می‌شویم، هشدارهای کارشناسان مواد مخدر کشور نیز داغ‌تر از همیشه در صدر اخبار قرار می‌گیرد. برای نمونه درحالی که دوشنبه گذشته آمار 0.4 درصدی دانش‌آموزانی که یک بار شیشه مصرف کرده‌اند منتشر شد، روز گذشته قائم‌مقام دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر کشور با اشاره به نزدیک شدن به روزهای امتحانات دانش‌آموزان و دانشجویان از افزایش ۵۰ درصدی فروش ریتالین در بین این گروه خبر داد.

نکته اینجاست که نباید فقط انگشت اتهام را به سمت این افراد گرفت، زیرا ساختار نامناسب نظام آموزشی و نتیجه محور بودن آن سبب شده دانش آموزان و خانواده ها برای به دست آوردن رتبه و نمره دست به هر کاری بزنند.

دیروز علیرضا جزینی، قائم مقام دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر در نشست صیانت و توانمندسازی زنان و خانواده در برابر آسیب های اجتماعی که به مناسبت هفته بزرگداشت مقام زن برگزار شد، از افزایش ۵۰ درصدی فروش ریتالین در شب های امتحان حرف زد و ادعا کرد برخی دانش آموزان و دانشجویان به دلیل تبلیغات غلط و از روی ناآگاهی برای تقویت حافظه و شب بیداری از ریتالین استفاده می کنند و به همین دلیل در شب های امتحان فروش ریتالین افزایش پیدا می کند.

جزینی ادامه داد: براساس شیوع شناسی صورت گرفته در سال 90، 0.4 درصد از دانش آموزان در سنین شانزدهم و هفدهم سالگی یک بار ماده محرک شیشه را برای موفقیت در امتحانات خود استفاده کرده اند و امسال نیز شیوع شناسی در بین دانش آموزان انجام خواهد شد.

ریتالین جزو داروهایی است که درموارد خاصی کاربرد درمانی دارد بویژه در کودکانی که کاهش توجه داشته و بیش فعالند.

نکته اینجاست که این دارو مشتری های دیگری دارد به این شکل که برخی ها از این دارو سوءمصرف می کنند. برای نمونه می توان به دانش آموزان و دانشجویان اشاره کرد. این افراد تحت تاثیر باوری غلط در مواقعی که امتحان سختی در پیش دارند به این امید که این دارو تمرکز و توانایی شان را بیشتر کرده و خواب آنها را کاهش دهد به مصرف این دارو روی می آورند.

محمدباقر صابری زفرقندی، عضو هیات علمی دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان دانشگاه علوم پزشکی ایران درباره این دارو به جام جم می گوید: ریتالین جزو گروه آمفتامین هاست و تمام ویژگی های مخدر شیشه را دارد به همین دلیل نباید این دارو براحتی در همه داروخانه ها توزیع شود و حتما این دارو باید با نسخه پزشک و برای موارد بیماری تجویز شود.

وی تاکید می کند: البته نباید جنبه های پزشکی این دارو را نادیده گرفت، زیرا خانواده هایی که بچه بیش فعال داشته و تحت نظر پزشک دارو مصرف می کنند، نباید نگران باشند.

عوارض؛ روان پریشی و اضطراب

ماجرایی که سبب می شود دانشجویان و دانش آموزان به مصرف ریتالین رو بیاورند، توصیه نادرست برخی از افراد مانند همکلاسی ها و افراد سودجویی است که اطراف آنها زندگی می کنند.

صابری زفرقندی درباره عوارض این دارو تصریح می کند: ریتالین چون جزو داروهای محرک مغزی است می تواند عوارض جبران ناپذیری داشته باشد بخصوص در مرحله حاد مصرف علائم روان پریشی، اضطراب های غیرقابل کنترل، به هم ریختگی تمرکز و بی قراری های شدید را می توان شاهد بود.

این درحالی است که چنانچه فردی سابقه مصرف قبلی نداشته باشد، این دارو نمی تواند در درمان به او کمک کند.

بازار آشفته دارو

نکته دیگری که باید به آن توجه کرد این است که وقتی قائم مقام دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر از افزایش ۵۰ درصدی مصرف ریتالین در بین دانش آموزان و دانشجویان حرف می زند می توان چنین استنباط کرد که بازار توزیع و نظارت بر این گونه داروها در کشورمان چندان مطلوب نیست.

برای نمونه مدتی قبل رئیس سازمان غذا و دارو با انتقاد از فروش خارج از فهرست دارویی و بدون نسخه دارو از سوی برخی داروخانه ها گفته بود روش جدید نظارت بر سطح داروخانه ها را اجرا خواهیم کرد.

رسول دیناروند همچنین در مورد نظارت بر داروخانه ها و فروش ریتالین و الکل سخن به میان آورده و عنوان کرده بود متاسفانه برخی داروخانه ها خارج از فهرست دارویی و نسخه پزشک دارو به فروش می رسانند.

این در حالی است که با بالارفتن 50 درصدی میزان مصرف ریتالین در بین دانشجویان و دانش آموزان می توان نتیجه گرفت، مسئولان سازمان غذا و دارو تاکنون در اجرای سیاست های جدید خود موفق نبوده اند.

صابری زفرقندی عنوان می کند: ریتالین دارویی است که باید فقط در قبال نسخه به بیماران داده شود اصولا توزیع همگانی این دارو در داروخانه ها نادرست است و مغایر با سیاست های کلی مبارزه با مواد مخدر و پیشگیری از سوءمصرف مواد است.

به گفته وی، ممکن است این دارو در برخی افراد بندرت اثرات مفیدی داشته باشد، اما شامل همه نمی شود. این در حالی است که بدن نسبت به اثرات سودبخش آن مقاوم شده و به دارو معتاد می شود.

زفرقندی با بیان این که عدد و رقم فروش ریتالین در کشور را باید مسئولان وزارت بهداشت تائید کنند، عنوان می کند: به نظرم آنهایی که سوءمصرف می کنند از بازار غیرقانونی دارو را تهیه می کنند، البته نمی توان انکار کرد که مصرف این دارو در ایام امتحانات در بین بخشی از دانش آموزان، دانشجویان و دستیاران پزشکی افزایش پیدا می کند.

وی ادامه می دهد: درصورت درست بودن آمار افزایش 50 درصدی فروش ریتالین باید گفت قطعا سیستم توزیع دارو در کشور ایراد دارد و معیارهای پزشکی تجویز دارو در کشور رعایت نمی شود.

توصیه به خانواده ها

باید تاکید کرد که از ظاهر شخصی که ریتالین مصرف می کند نمی توان متوجه شد که او چنین دارویی را مصرف کرده و می کند به همین دلیل خانواده ها باید طوری رفتار کنند که جوانان و نوجوانان آنها به مصرف این دارو تشویق نشوند.

صابری زفرقندی دراین باره یادآور می شود: خانواده ها اگر خیلی روی فرزندان خود فشار آورده و برای قبولی در امتحانات استرس بیش از حدی به آنها وارد کنند، زمینه ساز مصرف این دارو خواهند شد.

افزون براین متاسفانه ساختار و نظام آموزشی در دانشگاه و مدارس ایجاب می کند بخشی از جوانان مجبور شوند که از این مواد استفاده کنند و این درحالی است که محیط برای دانش آموزان و دانشجویان باید کاملا آرام بوده و هدف قبولی و نفر اول شدن برای آنها مطرح نباشد.

مهدی آیینی – گروه جامعه

روايت چرخه هستي در «بعد يازدهم»

«بعد يازدهم» قسمتي از يک پروژه سمفوني رومي است که چهار فصل را شامل مي شود و در آن چرخه هستي از ازل تا عدم به زبان موسيقي روايت شده و در انتهايي ناگفته به پايان مي رسد، البته اين پايان مي تواند نقطه اي براي شروعي جديد باشد؛ در واقع اين اثر حالات روحي، فکري و عرفاني حضرت مولانا را به تصوير کشيده است.
حافظ ناظري، آهنگساز اين اثر است و در اين آلبوم نوازندگي سه تار حافظ و پرکاشن کلاسيک را به عهده دارد. او در اين مجموعه که از سوي شرکت «سوني» روانه بازار شده دو فصل منتخب «بعد يازدهم» و «زندگي» را روانه بازار کرده است. افزون بر اين استاد شهرام ناظري خواننده اين اثر است. نوازندگان ديگر بعد يازدهم را نيز «پائول نئتوبائوئر»، «گلن ولز»، «گلن ولز»، «ذاکرحسين» و «گلن ولز» تشکيل مي دهند که به ترتيب نوازندگي سازهاي ويولا، ويولنسل، طبلاو پرکاشن را به عهده دارند. توليدکنندگان اين اثر نيز حافظ ناظري و ديويد فراست هستند.
بعد يازدهم، فصل اول اين اثر است که به صورت سوئيت (فرم موسيقي مربوط به دوران باروک که از چند موومان يا بخش تشکيل شده که هر يک با ويژگي خاص، اما با هماهنگي با بخش هاي ديگر اجرا مي شود) نوشته شده اين فصل همخواني زيادي با موسيقي قرن چهاردهم و پانزدهم ميلادي دارد و از مدگردي هاي نامتعارف و هارموني هاي ديسونانت (نامطبوع) و گام هاي کروماتيک به موسيقي کلاسيک قرن بيستم نزديک مي شود. سوئيت فصل بعد يازدهم داراي هفت «موومان» (بخش کاملي از يک اثر بزرگ تر موسيقي) است که هفت مرحله يگانگي انسان (هفت شهر عشق) را با حقيقت هستي بيان مي کند. طلب، عشق، ادراک، رهايي، يگانگي، حيرت، عدم مطلق اين هفت مرحله را تشکيل مي دهند.
«طلب» مرحله اول است که با آواز شروع مي شود. در حقيقت آواز ايراني به شيوه اي نو همراه با تحريرهايي با سرعت بالاو بدون استفاده از لغت است که صرفا اجراي هجايي کششي است که روي موسيقي پس زمينه با هارموني ساده اي ارائه مي شود. در مرحله دوم که «عشق» نام دارد سه تار تکامل يافته حافظ نقش پررنگ تري پيدا مي کند و با همراهي ساز «طبلا» قطعه را در مقام هاي شرقي اجرا مي کنند که در ابتدا به نرمي و کم کم وارد ريتم هاي پيچيده شرقي مي شود تا بيانگر سردرگمي در عشق باشد. مرحله سوم يا «ادراک» ادامه دونوازي ستار و طبلااست و استفاده از مدگردي (تغيير مقام) در اين قسمت همراه با نت هاي تند بيشتر شنيده مي شود. مرحله رهايي نيز با گروه کر و بصورت چند صدايي شروع مي شود و کمي بعد چند افکت صوتي از پرکاشن هاي مختلف فضا را تغيير داده و سه تار به نرمي در آغاز با مقام هاي ايراني و بعد مدگردي در گام هاي غربي و گاهي «پنتاتونيک» طبلارا همراهي مي کند.
«يگانگي» مرحله پنجم است که با ريتم چهار ضربي همراه با آواز، گروه کر و استفاده دوباره از تحريرها همراه است که در واقع حالت سوال و جواب بين گروه کر، ارکستر و خواننده را به خود مي گيرد. در اين بين گاه خواننده در بافت گروه حل شده و گاه برعکس اين ماجرا اتفاق مي افتد.
«حيرت» مرحله ششم اين اثر است که برداشتي از مرحله اول است، اما کمي گسترده تر و با آرايش بيشتر اجرا مي شود. افزون بر اين، در اين مرحله تعامل بين خواننده و گروه کر نيز در آن بيشتر است و خواننده اشاره هايي به مقام ها و گوشه هاي ايراني دارد.
در مرحله پاياني که «عدم مطلق» نام دارد سه تار همراه با آواز کر جمله مرحله اول را گاهي با چند تغيير کوچک اجرا کرده و ناگهان ارکستر و گروه کر با هماهنگي و پيوستگي زيبايي به صورت چند صدايي موسيقي را اجرا مي کند و در آخر شنونده پاياني معلق را که همان فنا باشد، احساس مي کند.
فصل دوم اين اثر قطعه «زندگي» است که خصوصيت بارز آن ريتم «شصت و هشتم» و اجراي بداهه سازهاي زهي است، شروع اين قطعه با ساز سه تار است که ملودي را با ضربه هاي ملايمي مي نوازد و گروه کر نيز به آن مي پيوندد. استاد شهرام ناظري نيز آواز را گاهي به صورت مشخص تر و گاه محو در چند صدايي گروه کر اجرا مي کند و اشعار حضرت مولانا به صورت مقامي که مشخصا در موسيقي دستگاهي ايران وجود ندارد و حاصل فعاليت مشترک چند سال پيش شهرام ناظري و رضا قاسمي است خوانده مي شود و البته هارموني بسيار زيبايي با بافت موسيقي داشته و حال مخاطب را دگرگون مي کند.

گلنوش ملايري/آهنگساز و نوازنده

دوستدار واقعی محیط‌ زیست باشید

محیط‌زیست کشور با چالش های زیادی روبه‌روست، بهره‌برداری از منابع طبیعی کشور بی‌حساب و کتاب انجام می‌شود، حیات وحش کشور وضع مناسبی ندارد، گونه‌های گیاهی زیادی درمعرض خطر انقراض هستند، جنگل‌های شمال، غرب و جنوب کشور با آفت و بیماری‌های زیادی دست و پنجه نرم می‌کنند و تالاب‌ها و دریاچه‌ها یکی پس از دیگری خشک می‌شوند.

این شرایط سبب شده این روزها رسانه ها بیشتر از قبل به این نکات واکنش نشان داده و در این باره اطلاع رسانی کنند.

این ماجرا سبب شده برخی ​ انسان ها در رفتار خود تجدیدنظر کرده و برای حفظ محیط زیست بیشتر از پیش تلاش کنند؛ اما نکته اینجاست که دوستدار واقعی محیط زیست شدن کار سختی نیست، زیرا اصلاح برخی ​ رفتارهایی که هر فرد در طول روز انجام می دهد و ممکن است به چشم ​ نیاید، می تواند در حفظ محیط زیست تاثیر زیادی بگذارد؛ برای نمونه اگر هر شخص هنگام خرید از سوپرمارکت مانند پدر و مادربزرگ ها از زنبیل استفاده کند از حجم زباله های پلاستیکی که تجزیه شدن آنها حداقل به 300 سال زمان نیاز دارد کاسته می شود یا چنانچه در مصرف کاغذ صرفه جویی کنیم درختان کمتری برای تبدیل شدن به کاغذ قطع می شوند، زیرا برای تولید هر تن کاغذ باید 15 درخت تنومند را قطع کرد.

نکته دیگری که می توان به آن اشاره کرد، صرفه جویی در مصرف آب است، زیرا سطح آب های زیرزمینی در کشورمان بسیار پایین رفته و سفره های آب زیرزمینی زیادی تاکنون خشک شده است.

نباید فراموش کرد که این معضل رابطه مستقیمی با سرانه مصرف آب در کشور دارد، چون هر ایرانی در شبانه روز حدود 250 لیتر آب مصرف می کند، متاسفانه در برخی مناطق وضع وخیم تر است و سرانه مصرف آب به 400 لیتر در روز می رسد؛ این درحالی است که متوسط جهانی سرانه آب 130 لیتر در شبانه روز است.

افزون بر این باید نسبت به رفتار دوگانه برخی اشخاص نیز در قبال محیط زیست هشدار داد، زیرا خیلی ها ادعا می کنند طرفدار محیط زیست هستند.

این افراد در جمع های مختلف، ساعت ها درباره وضع نامناسب محیط زیست کشور سخنرانی کرده و دیگران را نصیحت می کنند، اما نکته اینجاست که ادعا های آنها در حد حرف باقی مانده و هیچ وقت از رفتار و اعمال آنها نمی توان فهمید که این افراد اندکی دغدغه محیط زیستی دارند.

باید گفت این افراد خسارت بیشتری به محیط زیست وارد می کنند، زیرا این افراد با رفتار نامناسب خود سبب می شوند، قبح رفتار های ضدمحیط زیستی از بین رفته و افراد بیشتری نسبت به تخریب محیط زیست بی تفاوت شوند.

مهدی آیینی – گروه جامعه

بالا