کلاف سردرگم ساماندهی کودکان متکدی را باید در نبود قوانین بازدارنده و ضعف دستگاههای مسئول در کارفرابخشی جستوجو کرد؛ زیرا هرکدام از نهادهای مسئول در این حوزه برنامههایی را در دستور کار دارند و به این منظور نیز اعتبار میگیرند، اما در نهایت این مساله حل نشده باقی میماند و به افزایش مشکلاتی دیگر مانند گسترش اعتیاد و بیمارهایی مانند ایذر در میان کودکان کار و خیابان دامن میزند.
خلأ قانونی بچهها را به خیابان میکشاند
کودکان متکدی یا کار و خیابان برای ساعتی محدود از سطح خیابان یا پاتوقهایشان جمع آوری میشوند، اما در نهایت بیشتر از یک روز زمان نمیبرد آنها به پاتوقهایشان بر گردند.
این مشکلی است که باید دلیل اصلیاش را در نبود قوانین مناسب جستوجو کرد؛ چراکه والدین و سرپرستان بیصلاحیت نیز از این خلأهای قانونی باخبرند به همین دلیل وقتی بهزیستی این کودکان را به مراکز نگهداری خود منتقل میکند، بهعنوان سرپرست قانونی کودک وارد عمل شده و برای برگشت کودکشان به خیابان سنگ تمام میگذارند.
این مسالهای است که حسن نوروزی، سخنگوی کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس نیز تائیدش میکند، آنطور که او توضیح میدهد برای رفع معضل تکدیگری کودکان به قوانینی که ضمانت اجرایی مناسبی داشته باشد، نیاز است.
سرپرستانی که صلاحیت لازم را ندارند به چشم یک منبع درآمد به کودکان نگاه میکنند به همین خاطر آنها را روانه خیابان میکنند تا با برانگیختن حس ترحم در شهروندان به درآمد چشمگیری دست پیدا کنند.
نوروزی از این میگوید که وقتی کودکان کار در مراکز بهزیستی پذیرش شوند چنین والدینی بیکار نمینشینند و با معرفی خود بهعنوان سرپرست قانونی کودکان و تائید این مساله خیلی زود کودک را از مراکز بهزیستی خارج میکنند تا با فرستادنشان به خیابان درآمدزایی کنند.
او ادامه میدهد: در روزهای آینده در کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس به این مساله پرداخته خواهد شد تا بتوان شرایطی را ایجاد کرد تا سرپرستان بی صلاحیت نتوانند کودکان را در اختیار داشته باشند.
دندان تیز مافیا برای کودکان کار
بخت کودکان کار با خیابان گره خورده و هر روز امید و آرزوهای آنها در خیابانهای سرد و دود گرفته کلانشهرها رنگ میبازد؛ چراکه درآمد کودکان متکدی و کار آنقدر زیاد هست که مافیایی برآن سایه بیندازد. مافیایی که نهایت تلاش خود را به کار میگیرد تا هیچ چهارراهی بدون کودک کار یا متکدی باقی نماند.
این مافیا برای رسیدن به هدف خود کودکان را از نقاط دور و نزدیک روانه کلانشهرها میکند، به همین خاطر بیشتر کودکان متکدی پایتخت کودکانی هستند که از دیگر شهرها و حتی کشورها به پایتخت آورده شدهاند.
مصطفی سراج، رئیس بهزیستی شهر تهران نیز این مساله را تائید کرده و میافزاید: حدود 70 درصد کودکان کار و خیابان ایرانی در تهران از شهرهای دیگر به پایتخت مهاجرت کردهاند.
آنطور که او میگوید بخش قابل توجهی از کودکان کار و خیابان نیز از اتباع بیگانه هستند. برای نمونه از اواسط سال گذشته تاکنون حدود 2600 کودک از معابر شهر تهران جمعآوری شده و در این میان 1800نفرشان اتباع بیگانه بودهاند.
برنامههای خانواده محور
کودکان متکدی و کار را میتوان به آسانی از سطح معابر کلانشهرهای کشور جمعآوری کرد، اما مساله نحوه نگهداری آنها در مراکز بهزیستی است و این که نباید به والدین و سرپرستانی که صلاحیت ندارند اجازه داد دوباره کودکان را از سازمان بهزیستی تحویل بگیرند.
هر چند برای حل این مساله به حمایت قانون نیاز است تا قضات نیز هنگام بررسی پرونده این کودکان بتوانند با استناد به آن مانع برگشت کودک به خانوادههای نابسامان شوند، اما نباید فراموش کرد که برای بهبود شرایط والدینی که صلاحیت لازم را ندارند باید تلاش کرد. به این منظور سازمان بهزیستی باید برنامههای خانواده محور را با جدیت بیشتری دنبال کند؛ چرا که تازمانی که سرپرستان توانمند نشوند نمیتوان امیدوار بود آنها به چشم منبع درآمد به کودکان خود نگاه نکنند.
سراج نیز با اشاره به این که سازمان بهزیستی توجهی ویژه به برنامههای خانواده محور دارد از این میگوید که بهبود یافتن شرایط کودکان متکدی به کار فرهنگی نیز نیاز دارد، چراکه پژوهشهای آنها نشان داده بیش از 60 درصد این افراد نیازمند واقعی نیستند.
به همین خاطر او به شهروندان توصیه میکند به جای کمک مستقیم به این افراد، به نهادهایی که برای ارتقای سلامت کودکان تلاش میکنند کمک کرده تا به سهم خود نقشی در مدیریت این معضل داشته باشند.
مجتبی عبداللهی، معاون فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران نیز با اشاره به پشت پرده حضور گسترده متکدیان کودک در معابر شهر میگوید: در معابر شهر کمتر میتوان متکدی بزرگسال مشاهده کرد؛ چون قانون در جمع آوری متکدیان کودک خلأ دارد و سرکردگان باندهای تکدیگری نیز این موضوع را میدانند، نسبت به جذب کودکان برای گدایی اقدام کردهاند. آن طور که او به ایسنا میگوید بر اساس قانون، شهرداری فقط مسئولیت جمعآوری متکدیان بزرگسال را دارد و ساماندهی متکدیان کودک به عهده بهزیستی و نیازمند اخذ دستور قضایی است. بر همین اساس میبینیم که این روزها تعداد کودکان متکدی افزایش یافته است.
به گفته عبداللهی، شهروندان باید دقت داشته باشند که نباید به این افراد کمک کنند؛ چرا که هر ریالی که به این کودکان کمک میشود به جیب سرکرده باندهای تکدیگری میرود.
کودکان کار و خیابان نیز به نوعی در گروه کودکان متکدی قرار میگیرند، زیرا در بیشتر مواقع به توصیه سرکرده باندهای تکدیگری برای برانگیختن احساسات شهروندان اشیای ارزانی مانند فال یا دستمال کاغذی را برای فروش ارائه میکنند.
ساماندهی کودکان متکدی داستانی است که تا کنون آنطور که باید برای مدیریتش زمان گذاشته نشده و به همین خاطر دستگاههای مسئول باید هرچه زودتر برای رفع خلأهای قانونی یا اعتباری قدم برداشته و مانع این شوند که گسترش تعداد کودکان متکدی آسیبهای بیشتری به جامعه تحمیل کند.
مهدی آیینی