شنیدن صدای تپش قلب مادر، اولین تجربه شنیداری موسیقی برای هر کودکی است؛ پس از تولد، لالایی مادرانه این حس را تقویت میکند و کودک را در مسیر رشد قرار میدهد؛ مسیری که موسیقی در آن نقش بهسزایی دارد. بنابراین همان طور که والدین در کودکی از لالایی گفتن دریغ نمیکنند، برای آموزش و تربیت کودکان خود نیز باید به موسیقی توجه کنند و از این علم برای زندگی بهتر کمک بگیرند.
دوره جنینی
با توجه به بررسی دانشمندان در خصوص تاثیر موسیقی بر نوزادان، رحم مادر اولین مدرسه موسیقی شناخته میشود. پروفسور راث فریدمن درباره این موضوع تحقیقات فراوانی انجام داده است. ایشان به مادران باردار آموزش داده چطور برای جنین خویش لالایی یا آواز بخوانند و همچنین موسیقیهای بسیار مناسب برایشان پخش کنند، بهطوری که اثر موسیقی تا سالها پس از تولد جنین در او باقی بماند.
اگر مادر در دوران بارداری موسیقی مناسب (درباره خصویات آن توضیح خواهیم داد) گوش کند، رحم مانند فیلتر صدا عمل میکند و جنین میتواند موسیقی و گفتار را در فرکانسهای زیر 500هرتز بشنود، زیرا شکم مادر، بافت رحم و مایع آمنیوتیک مانند فیلتری صدا را برای گوش جنین پخش میکند و این صدا برای او قابل درک و شناسایی است.
در این میان، اشارهای به موسیقی مناسب کردیم. موسیقی مناسب، موسیقیای است که دارای ضرباهنگ ملایم باشد، یعنی خیلی کند یا تند نباشد. علاوه بر این، ملودیهای پراحساس و معنایی بسیار روان و امیدوارکننده و روشن داشته باشد. این درحالی است که تغییرات شدید ضربی نباید در آن وجود داشته باشد و آواز آن نیز مشخصتر از آهنگ به گوش برسد.
پس از تولد
هنگامی که کودک متولد شد، کاربرد موسیقی در آرام کردن ذهن و روح نقش پررنگتری مییابد. میتوان هنگام حمام کردن یا لباس پوشاندن و غذا دادن با آواز خواندن یا پخش موسیقی کوتاه و ساده در حرکات فیزیکی کودک، تاثیرات بسیاری به وجود آورد. بنابراین اگر همراه با ضرباهنگ و هماهنگ با آن، بدن کودک را به آرامی نوازش کنید، باعث گسترش ادارک و احساسات کودک خواهید شد و به مرور زمان در مییابید کودک شما از تنش و گریه بیدلیل دور میشود. این عمل درصورتی نتیجه بخش است که مادر گوش دادن به موسیقی یا نواختن آن را برای کودک خود بهعنوان کاری روزمره در نظر بگیرد.
کودک در سه ماهگی به صدا واکنش نشان میدهد، به سمت آن برمیگردد یا گاهی با پیچ خوردن عکسالعمل نشان میدهد.
مساله دیگر، تکرار برای کودکان است چون آنها از تکرار چیزی که در گذشته برایشان خوشایند بوده، لذت میبرند. پس بارها و بارها موسیقی مورد دلخواه آنها را برایشان تکرار کنید.
کودک در یکسالگی میتواند ریتم و ضرباهنگ را درک کند و همزمان با موسیقی حرکات موزون انجام دهد یا با آن دست بزند و سرش را تکان دهد. حتی گاهی با ادای صداهایی میخواهد اشعار ملودی را همزمان بخواند. در این مواقع، میتوانید جواب صداهایی را که کودک در میآورد، به او بازگردانید.
از 18 ماهگی تا 3 سالگی
هنگامی که کودک به 18 ماه میرسد، بهراحتی میتواند موسیقی را شناسایی کند و موسیقی مورد علاقهاش را بشناسد و گاهی حتی گوشههایی از شعر یا ریتم آهنگ را بخواند. در این زمان چون حافظه کودک تکامل نیافته، اشعار را با حرکات دست و بدن به خاطر میسپارد؛ این امر نیز باعث رشد حرکتی و مغزی در کودکان میشود، چون واکنشهای مغز نسبت به انجام حرکات ارادی سریعتر اتفاق میافتد و ضمن اینکه با خواندن اشعار همراه با آهنگ دایره لغات بیشتری را فرا میگیرد، میتوان از آهنگهای سادهای که در باره اشیا یا حیوانات است، بهره گرفت.
کودکان وقتی به سه تا پنج سالگی میرسند، درک موسیقی بالایی دارند و احساس آن را کامل میفهمند. شنیدن موسیقی به شکل جدی در این سنین، اشتیاق کودک را برای برقراری ارتباط با دیگران بالا میبرد |
شنیدن موسیقی به شکل جدی در این سنین اشتیاق کودک را برای برقراری ارتباط با دیگران بالا میبرد و کودک بهراحتی میتواند با کودکان دیگر بازی کند، ضمن این که موسیقی حافظه و هوش او را نیز افزایش میدهد و به گسترش حافظه بلندمدت و تصویری کودک نیز کمک میکند. در این سنین میتوان از سازهایی مانند طبل یا ارگ اسباب بازی یا بلز برای بالابردن اشتیاق نواختن کودک بهره گرفت.
پس از 3 سالگی
کودکان وقتی به سه تا پنج سالگی میرسند درک موسیقی بالایی دارند و احساس آن را کامل میفهمند. در ایران، کودکان را معمولا از چهار سالگی به بالا برای آموزش موسیقی در آموزشگاهها ثبتنام میکنند. با توجه به تجربیاتی که دراین زمینه دیده شده، خانوادههایی که در خانه موسیقی مناسب گوش میدهند، کودکشان آمادگی بیشتری برای فراگرفتن موسیقی دارد.
بیشتر این کودکان در کلاس موسیقی از شعرهایی که خودشان فیالبداهه میسرایند استفاده و سریعا آن را با یک آهنگ همراهی میکنند. این کودکان در کلاس بسیار با اشتیاق و احساس موسیقی را مینوازند و هیچگاه از آن دلزده نمیشوند.
خانواده و موسیقی کودک
نقش خانواده در آموزش موسیقی کودک بسیار مهم است، چون در طول آموزش والدین با حمایتهای خویش از نظر تشویق و نشان دادن علاقه به گوش دادن موسیقی میتوانند زمینه مناسب را برای فراگیری کودک فراهم کنند، زیرا این حمایت تا سنین بلوغ یعنی زمانی که کودک به مرحله نوجوانی میرسد و شخصیتش شکل میگیرد، بسیار موثر است.
نکته دیگر این که هنگام فراگیری موسیقی از سوی کودک، والدین نیز باید به فراگیری و مطالعه اطلاعات پایهای در زمینه موسیقی بپردازند تا بتوانند کودک را برای آموزش بهتر همراهی کنند.
نکات طلایی آموزش موسیقی کودکان
بهعنوان معلم موسیقی کودکان لازم است به چند باور اشتباه در زمینه آموزش موسیقی که در ایران رواج دارد اشاره کنم. اول اینکه والدین نباید فرزندشان را به دلیل این که کودکی در بین فامیل یا آشنایانشان موسیقی را فرا میگیرد به اجبار در کلاس موسیقی ثبتنام کنند. آنها باید ابتدا به علاقه کودک توجه کنند.
دوم اینکه نباید معلم موسیقی را تنها عامل یادگیری موسیقی برای کودک دانست، بلکه باید موارد آموزشی را که در کلاس مطرح میشود، در منزل به صورت روزانه با کودک تمرین کرد.
سوم اینکه هنگام تمرین روزانه کودک والدین باید کنار او بنشینند و همراهی اش کنند. برای این کار روزانه نیم ساعت باید وقت گذاشت.
چهارم این که برخی دوره موسیقی کودک را به عنوان دوره ارف میشناسند. این در حالی است که این عنوان اشتباه است؛ کارل ارف، یکی از بنیانگذاران آموزش موسیقی کودک است که در قرن بیستم میزیست و روش مخصوص خود را داشت.
کودک در پایان دوره موسیقی کودکان از لحاظ فرماندهی نیمکرههای مغز نسبت به عملکرد حرکتی دست راست و چپ بسیار پیشرفت میکند. حس شنیداری او نسبت به صداهای موسیقایی و بم و زیر بودن اصوات تقویت میشود و ریتم را بهخوبی میشناسد. در پایان، خط نوشتاری موسیقی و علامتهای آن را بهراحتی میتواند بخواند، حتی اگر سواد نداشته باشد. به این ترتیب بعد از اتمام دوره مقدماتی باید ساز مورد نظر و علاقه کودک، انتخاب و مسیر آموزش او پیگیری شود.
گلنوش ملایری
کارشناس موسیقی