آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : محيط زيست (برگ 5)

بایگانی/آرشیو برچسب ها : محيط زيست

اشتراک به خبردهی

خوره بيابان بر جان ايران

غول بیابانزایی جدی گرفته نمی‌شود؛ این را لب‌ها و صورت ترک خورده زمین فریاد می‌زند و می‌گوید غول بیابانزایی سرعتش را زیاد کرده تا زمین‌های حاصلخیز را با بیابان‌های لم‌یزرع تاخت بزند و مرگ را با زندگی. آمارهایی که رئیس سازمان جنگل‌ها می‌دهد نیز گواهی است بر این ادعا، چراکه حدود یکصد میلیون هکتار از عرصه‌های کشور در معرض پدیده بیابانزایی قرار دارد.

مراسم روزجهانی مقابله با بیابانزایی و خشکسالی دیروز در سازمان جنگل‌های کشور برگزار شد؛ مراسمی که نماینده سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) نیز در آن حضور یافت تا یادآور شود امسال جهان با شعار «حفاظت از زمین، احیای اراضی و مشارکت مردم» به استقبال این روز رفته است.

سرانه تامل برانگیز

دیروز خداکرم جلالی، رئیس سازمان جنگل‌ها سخنانش را با مقایسه چند فاکتور آغاز کرد تا هشدار دهد خطر بیابانزایی در کشورمان جدی است، آن طور که جلالی یادآور شد سرانه جنگل در کشورمان 1700مترمربع است. این در حالی است که این عدد در جهان به 6000 مترمربع می‌رسد، درباره سرانه مرتع نیز سهم هر ایرانی 1.1 هکتار است، اما در جهان سرانه مرتع 7.6 هکتار برآورد می‌شود.

اما سرانه بیابان در کشورمان قابل توجه است، چراکه به هر ایرانی حدود 4300 مترمربع بیابان می‌رسد، اما در جهان سهم هر شخص حدود 2000 مترمربع است با توجه این آمار می‌توان شرایط نامناسب کشورمان را حدس زد. افزون براین، دیروز رئیس سازمان جنگل‌ها از خسارتی که بیابانزایی به کشور تحمیل می‌کند پرده برداشت و تصریح کرد فرسایش خاک سالانه 18 میلیارد،سیل 1600 میلیارد و تخریب آبخوان‌ها نیز 20 هزار میلیارد تومان خسارت به کشور می‌زند .بنابراین هر سال حدود 40 هزار میلیارد تومان خسارت فقط به این شکل به کشور تحمیل می‌شود .

افزون بر این به گفته جلالی صد میلیون هکتار از عرصه‌های کشور در معرض پدیده بیابانزایی است و در این بین حدود 7.5 میلیون هکتار کانون بحرانی بیابان‌زا در کشور وجود دارد.

غذا کم می شود؟

در مراسم دیروز سرج ناکوزی، نماینده سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) نیز حضور یافت تا از خطرات جدی پدیده بیابانزایی بگوید، او از حقایقی گفت که براساس آن می‌توان از بیابانزایی به عنوان خطری برای کره زمین یاد کرد.

ناکوزی با اشاره به این که در مناطق خشک و نیمه خشک جهان مانند ایران چالش‌ها و فشار بر منابع طبیعی بیشتر قابل مشاهده است، عنوان کرد: در سطح جهانی چنانچه طی 25 سال آینده تخریب سرزمین با روند کنونی ادامه یابد به میزان 12 درصد از تولیدات محصولات غذایی جهان کاسته می‌شود؛ چراکه حدود 30 درصد بر قیمت این محصولات در ابعاد بین‌المللی افزوده می‌شود.

مهدی آیینی 

درختان ولي​عصر را روي دست مي برند

635646823685917009 (1)خيابان ولي​عصر داغدار است،چنارهايش​ ايستاده مي​ميرند؛​​ صداي افتادنشان روي آسفالت سرد در شهر مي پيچد،خواب ​جماعتي را آشفته مي کند، دل ها را نگران مي کند، خبرساز مي شود​،اما خيلي زود لا به لاي هزاران دغدغه ته نشين مي شود تا از ياد برود که داستان مرگ درختان ولي​عصر سريالي تلخ ،اما تکراري ​است​.نوشتن از آفت و بیماری از غفلت برخی مسئولان و شهروندان که دست به دست هم داده‌اند تا تبری تیز شوند برای پیکر بیجان درختان ولی‌عصر، حکایت مثنوی هفتاد من کاغذ است؛ اما این که زنده ماندن چنارهای ولی‌عصر خواست اغلب ایرانی‌هاست باید تکرار شود تا سرانجام شنیده شود و آنها که باید آن طور رفتار کنند تا یک برگ هم از شاخه‌های درختان ولی‌عصر کم نشود.

 درختان کهنسال معروف‌ترین خیابان پایتخت که روزی جمعیت‌شان 60 هزار اصله برآورد می‌شد، حالا حدود 7000 اصله تخمین زده می‌شوند؛ اما این چنارها فقط نماد سرافرازی خیابان ولی‌عصر نیستند، چون چند نسل از آنها خاطره دارند، افرادی که نمی‌شود به پایتخت‌نشینان محدودشان کرد، چراکه بسیاری از ایرانیان از قدم زدن زیر سایه چنارهای ولی‌عصر خاطره دارند و دلشان می‌سوزد زمانی که می‌بینند یا می‌شنوند چنارهای ولی‌عصر را قطع کرده‌اند.

چند روزی است که دوباره تصاویری از قطع شدن درختان خیابان ولی‌عصر در فضای مجازی دست به دست می‌شود و کاربران زیادی نسبت به آن واکنش نشان می‌دهند. البته پای این واکنش‌ها به کمیته محیط زیست شواری شهر تهران نیز کشیده شده و شهرداری پایتخت نیز در بیانیه‌ای از کهولت سن، آفت کرم چوب‌خوار و احتمال سقوط تنه خشک درخت در معابر به عنوان علت قطع درختان نام برده و تاکید کرده این کارش قانونی است.

باید یادآور شد صدور بیانیه دردی از درختان ولی‌عصر دوا نمی‌کند؛ زیرا اگر شهرداری ادعا می‌کند تمام و کمال از این درختان کهنسال نگهداری می‌کند، باید قطع آنها را آخرین راهکار بداند و رویکردی در پیش بگیرد که اثباتی برای این ادعا باشد؛ زیرا تا وقتی زیاده‌خواهی و کنترل نشدن آفت و بیماری مرگ درختان را رقم می‌زند، نمی‌توان ادعای توجه به محیط زیست و حفظ درختان ولی‌عصر را داشت.

مهدی آیینی

 

گواهینامه یا قتلنامه

635646823685917009 (1)آلت قتاله می‌شود و جان می‌گیرد تا آمار سالانه جان باختگان حوادث ترافیکی همچنان به 20 هزار نفر نزدیک بماند؛ دستانی می‌شود بلند تا روی کلاف ترافیک گره کور بزند و عمر شهروندان را تباه کند؛ ابری می‌شود سیاه تا آسمان آبی را از زمین بدزدد و تنفس را برای کودکان و سالخوردگان دشوار کند، تیغی می‌شود در دست زنگی مست تا پیر و جوان از اذیت وآزارش در امان نباشند، از نبود فرهنگ درست استفاده از خودرو و شیوه مناسب رانندگی در کشورمان حرف می‌زنیم، مساله‌ای که این روزها باید آن را از مشکلات بزرگ شهرنشینی دانست.

 زیرا بررسی علل سوانح ترافیکی ثابت می‌کند بخشی از تصادفاتی که منجر به مرگ می‌شود، براثر خطای انسانی رخ می‌دهد قابل انکار نیست قسمتی از ترافیک‌هایی که در کلانشهرها و جاده‌های برونشهری وقت شهروندان را تباه می‌کند به‌دلیل شیوه نادرست رانندگی افراد و توجه نکردن آنها به نکاتی مانند رانندگی بین خطوط سفیداست. افزون براین یکی از علل اصلی آلودگی هوا در کلانشهرها و مصرف بالای سوخت‌های فسیلی در کشور دلیلی ندارد جز سیل خودروهای تک سرنشین که راه را بر عبور و مرور وسایل نقلیه عمومی و امدادی سد می‌کند. باید یادآور شد هنوز بخشی از تماس‌هایی که با پلیس 110 گرفته می‌شود برای شکایت افراد سهل‌انگار است که خودروی خود را در مکان‌هایی مانند پل‌های پارکینگ مجتمع‌های مسکونی یا تجاری پارک می‌کنند.

این مسائل وقتی قابل توجه‌تر می‌شود که آنها را در کنار آماری که رئیس مرکز صدور گواهینامه پلیس راهور ناجا صادر کرده بگذارید؛ براساس گفته‌های او تعداد افرادی که سال گذشته موفق به دریافت گواهینامه شده‌اند حدودیک میلیون و500 هزار نفر برآورد می‌شود. البته یادآوری این نکته ضروری است تمامی مشکلاتی که این روزها به‌دلیل استفاده نادرست از خودرو گریبان زندگی شهروندان را گرفته به‌دلیل مناسب نبودن مراحل آموزش رانندگی و صدور گواهینامه است ؛ زیرا برخی افراد گواهینامه می‌گیرند، اما نمی‌دانند خودرو و رانندگی در معابر شهری وسیله‌ای مناسب برای تخلیه هیجانات آنها نیست. در واقع پروسه صدور گواهینامه در کشورمان به‌گونه‌ای است که شخص مهارت لازم برای کنترل خودروی نقلیه را نیز به‌دست نمی‌آورد، بنابراین طبیعی است نکات مهمی مانند احترام به قوانین و فرهنگ درست استفاده از خودرو در آن به فراموشی سپرده شود. باید تاکید کرد تا زمانی که در کشورمان با الگو برداری از کشورهای موفق و بومی سازی طرح‌های آنها، مقدمات آموزش صحیح به رانندگان فراهم نشود نمی‌توان توقع داشت از میزان خسارتی که هر سال حوادث ترافیکی، مصرف بالای سوخت و اتلاف وقت شهروندان در ترافیک به جامعه تحمیل می‌کند، کم شود.

مهدی آیینی

حیوان‌آزاری پشت دیوار قانون

پایش را روی گلوی سگ فشار می‌دهد، سگ زوزه می‌کشد، تقلا می‌کند تا خود را نجات دهد، اما راه فراری وجود ندارد، این گوشه‌ای از رفتار نامناسب دختر جوانی است که این روزها به جرم حیوان‌آزاری و جریحه‌دار کردن افکار عمومی تحت تعقیب پلیس قرار دارد، چراکه تصاویر و فیلم‌هایی که او از حیوان‌آزاری‌هایش در فضای مجازی منتشر کرده حسابی خبرساز شده، آن طور که یکی از شاکیان پرونده می‌گوید، دختر جوان به شیشه اعتیاد دارد و پس از مصرف این مواد، اقدام به آزار حیوان‌هایی می‌کند که پیش او به امانت گذاشته شده، چراکه او با ادعای داشتن پانسیون حیوانات، عده‌ای را فریب داده تا حیوانات خانگی‌شان را پیش او به امانت بگذارند.

 پرونده دختر جوان، یکی از نمونه‌های قدرت‌نمایی حیوان‌آزار‌ها در فضای مجازی است، زیرا نبود نظارت و پیگیری نشدن بموقع حوادث در اینترنت سبب شده این فضا برای حیوان‌آزارها به محلی برای قدرت نمایی بدل شود، چراکه روزی نیست که در فضای مجازی چنین فیلم‌هایی از سوی کاربران بازنشر نشود؛ روزی آتش زدن گربه و اعدام روباه به جرم کشتن چند مرغ جنجال‌آفرین می‌شود، روز دیگر کشتن سگ‌ها با تزریق سم یا قتل یک الاغ با ضربات پتک.

داستانی دنباله‌دار

پرونده‌های حیوان‌آزاری زیادی وجود دارد، اما پرونده کشتار خرس‌های سمیرم را که پنج سال پیش اتفاق افتاد، باید یکی از تلخ‌ترین و جنجالی‌ترین پرونده‌های حیوان‌آزاری دانست که انتشار فیلم آن در فضای مجازی با واکنش شدید مردم همراه شد و خیلی از مسئولان را بر آن داشت تا برای مجازات عاملان آن اقدام کنند. البته به نظر برخی کارشناسان رای نامناسبی که برای متهمان این پرونده صادر شد، نقطه ضعفی است که می‌توان از آن به عنوان یکی از دلایل ادامه روند حیوان‌آزاری نام برد، زیرا با این که چند سال از این پرونده می‌گذرد، هنوز افراد ناآگاه زیادی پیدا می‌شوند که با حیوان‌آزاری و تهیه عکس از این رفتار نامناسب خود سعی در قدرت‌نمایی دارند.

خلأ قانون

از پرونده‌های حیوان‌آزاری زیادی می‌توان نوشت که هنوز به سر انجام نرسیده‌اند، چراکه به نظر کارشناسان برای رسیدگی به آنها چالشی به نام خلأ قانونی وجود دارد.

کرامت بلاغی، قاضی دادگستری یکی از کارشناسانی است که در گفت‌وگو با جام‌جم از خلأ‌های قانونی به عنوان عاملی که سبب شده نتوان بدرستی با متهمان پرونده‌های حیوان‌آزاری برخورد کرد، نام می‌برد. او می‌گوید: به علت نبود قانون مشخص، قضات در چنین پرونده‌هایی متهم را به دلیل مرتکب شدن فعل حرام مجازات می‌کنند.

آن طور که از سخنان قاضی بلاغی می‌توان نتیجه گرفت، مساله این است که در کشورمان قانونی که بصراحت اعلام کند حیوان‌آزاری جرم است، وجود ندارد. به همین دلیل قانون شکنان تصور می‌کنند از حاشیه امنی برخوردار هستند.

2 جرم در یک جنایت

نباید نادیده گرفت، افرادی که از حیوان‌آزاری خود فیلم تهیه کرده و آن را در فضای مجازی منتشر می‌کنند، مرتکب چند جرم می‌شوند. به نظر کارشناسان می‌توان حیوان‌آزاری را یک جرم و انتشار فیلمی را که از این رفتار تهیه می‌شود، جرم دیگری در نظر گرفت و شخص قانون‌شکن را برای هر دو جرم دادگاهی کرد.

قاضی بلاغی نیز چنین رویکردی را تایید می‌کند. به نظر او با تفسیر قانون می‌توان انتشار فیلم از رفتار مجرمانه را جرم جداگانه محسوب کرد، زیرا این رفتار شخص متخلف سبب تشویش اذهان عمومی می‌شود.

کارشناسان معتقدند، برای کاهش چنین رفتار مجرمانه‌ای در جامعه باید خلأ‌های قانونی را برطرف کرد و به چنین حوادثی با دید بین‌المللی نگاه کرد، زیرا فضای مجازی، مرزی بین کشورها قائل نیست و تمام اتفاقاتی که در آن رسانه‌ای می‌شود، در معرض دید تمام کاربران اینترنت در فضای مجازی قرار می‌گیرد.

بنابراین باید یادآور شد، برای این که شهروندان سایر کشورها نسبت به ایران دید منفی پیدا نکنند، بهتر است از تمام امکانات برای مقابله با افرادی که دست به حیوان‌آزاری می‌زنند، استفاده کرد.

انعکاس مثبت یا منفی

بازنشر فیلم و تصاویری را که از حیوان‌آزاری در فضای مجازی منتشر می‌شود، می‌توان از دو جنبه بررسی کرد، چراکه برخی کارشناسان بر این باورند که بازنشر زیاد چنین تصاویری از سوی کاربران اینترنت می‌تواند نشانه‌ای از توجه مردم به دفاع از حقوق حیوانات و برخورد با متخلفان باشد، اما دیدگاه دیگری نیز در این میان وجود دارد که براساس آن می‌توان گفت، انتشار این تصاویر منجر به کاهش حساسیت مردم نسبت به این اتفاق‌ها می‌شود.

بلاغی در این باره اظهار می‌کند: هر جا افکار عمومی مداخله قابل‌توجهی می‌کنند، نشانه این است که ما برای رسیدگی به آن موضوع با خلأ قانونی رو‌به‌رو هستیم.

به نظر می‌رسد، انتشار فیلم و تصاویر حیوان‌آزاری در فضای مجازی را باید زنگ خطری جدی دانست که اگر برای رفع آن برنامه‌ریزی نشود، تبعات جدی‌تری به دنبال خواهد داشت، زیرا کارشناسان معتقدند انسانی که چنین رفتاری با حیوانات انجام می‌دهد، در مواجهه با همنوعان خود نیز می‌تواند خشونت‌آمیز رفتار کند.

تقسیم‌بندی خاص

در کشورمان سازمان حفاظت محیط‌زیست ادعا می‌کند، وظیفه اش نگهداری از حیات وحش است. افزون براین به نظر می‌رسد، رسیدگی به امور دام‌ها نیز از وظایف جهاد کشاورزی است.

محمدحسین بازگیر، رئیس اداره حفاظت محیط زیست شهر تهران در این‌باره یادآور می‌شود: در کشورمان درخصوص آسیب‌هایی که به حیات وحش می‌رسد، قانون وجود دارد و با متخلفان در همه جای کشور برخورد می‌شود، اما درباره حیوانات اهلی که بخشی از آنها در گروه دام‌ها قرار می‌گیرند باید گفت، جهاد کشاورزی وظیفه رسیدگی به آنها را به عهده دارد.

آن طور که بازگیر می‌گوید، رسیدگی به امور حیواناتی مانند سگ و گربه نیز که در گروه دام‌ها قرار نمی‌گیرند، به عهده شهرداری‌هاست.

به نظر برخی کارشناسان، این تقسیم‌بندی یکی از دلایلی است که سبب شده قانونی مشخص و یکسان برای دفاع از حقوق تمام گونه‌های جانوری وجود نداشته باشد.

ناآگاهی شهروندان

برخی کارشناسان نیز معتقدند، نمی‌توان دلیل تمام پرونده‌های حیوان‌آزاری را نبود قانون دانست، زیرا ناآگاهی شهروندان نیز زمینه را برای شکل گرفتن پرونده‌های حیوان‌آزاری فراهم می‌کند. برای نمونه می‌توان به پرونده دختر جوانی که به بهانه ایجاد مرکز نگهداری حیوانات دست به حیوان‌آزاری زده و شاکیان زیادی دارد اشاره کرد. اگر افرادی که حیوان خانگی خود را برای نگهداری به او سپرده‌اند، پیش از این کار کمی در این خصوص تحقیق می‌کردند، حیوان خانگی‌شان آسیب نمی‌دید، زیرا براساس قانون ایجاد چنین محلی در آپارتمان مسکونی خلاف قانون است و هر شخصی نمی‌تواند چنین کاری را به عهده بگیرد.

رئیس اداره حفاظت محیط زیست شهر تهران در این باره می‌گوید: مرکز نگهداری از حیوانات مناسب باید از نهادهایی مانند شهرداری و محیط زیست مجوز لازم را بگیرد. در این پرونده نیز شخصی که چنین مرکزی را در آپارتمان مسکونی ایجاد کرده، مرتکب تخلف شده و شرکت ساماندهی صنایع و مشاغل شهرداری تهران باید با او و افرادی که چنین اقدام مشابهی کرده‌اند، برخورد کند.

دادسرای ویژه

براساس گفته‌های مدیران محیط‌زیست استان تهران در پایتخت، دادسرای ناحیه 31 برای رسیدگی به تخلفات زیست محیطی که در فضای مجازی اتفاق می‌افتد، مانند قاچاق حیوانات یا حیوان‌آزاری در نظر گرفته شده است.

رئیس اداره حفاظت محیط زیست شهر تهران در این باره یادآور می‌شود: در دادسرای ناحیه 31 برای رسیدگی به تخلفات برخی افراد که در شبکه‌های اجتماعی مانند اینستاگرام دست به خرید و فروش گونه‌های جانوری زده‌اند، پرونده تشکیل شده و در حالی رسیدگی است.

این در حالی است که باید یادآور شد، برای رسیدگی به پرونده‌های قاچاق حیوانات نیز مساله خلأ قانونی وجود دارد. بازگیر با اعتراف به این که بر خلاف مساعدت دستگاه قضا تاکنون نتوانسته‌ایم در برخورد با متخلفان در فضای مجازی نتایج مطلوبی کسب کنیم، تصریح می‌کند: در قانون جرایم رایانه‌ای به تخلفات شکار و صید پرداخته نشده است. به همین دلیل چنین پرونده‌هایی با موضوع‌هایی مانند ترویج فرهنگ نادرست یا اشاعه خشونت پیگیری می‌شود.

آن طور که رئیس اداره حفاظت محیط‌زیست شهر تهران توضیح می‌دهد، کارشناسان محیط زیست، تصاویر و فیلم‌هایی را که در فضای مجازی درخصوص حیوان‌آزاری یا قاچاق حیوانات منتشر می‌شود، ذخیره و نگهداری می‌کنند تا از آنها به عنوان سند و مدرک جرم علیه متخلفان استفاده کنند.

با توجه به نظر کارشناسان باید تاکید کرد، برای کاهش پرونده‌های حیوان‌آزاری باید برطرف کردن خلأ قانونی را در دستور کار قرار داد و همزمان با آن برای افزایش آگاهی شهروندان و اهمیت حفظ گونه‌های جانوری نیز تلاش کرد، زیرا چنین مسائلی بدون اقدامات فرهنگی و آموزشی کنترل‌شدنی نیست.

کودکی، دوران طلایی احترام به حقوق حیوانات

فرهنگسازی و آموزش، فرآیندی طولانی و مستمر است که یک شبه جواب نمی‌دهد. صاحب‌نظران حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی، اتفاق نظر دارند که فرآیند فرهنگسازی در دوران کودکی، بسیار ساده‌تر جواب می‌دهد و سریع‌تر به نتیجه می‌رسد.

در صورتی که از همان دوران کودکی به فرزندمان بیاموزیم، حیوانات هم صاحب حق هستند و مثل هر جاندار دیگری حق حیات دارند، این باور در کودکان نهادینه می‌شود و اثرات آن در بزرگسالی هم نمود پیدا می‌کند. باید از همان سنین پایه به شهروندان آموزش داد، فقط انسان‌ها حق بهره‌برداری از مواهب این کره خاکی را ندارند، بلکه حیوانات هم بخش جدایی‌ناپذیری از هستی هستند که حق نفس کشیدن و زندگی دارند.

وقتی آزار حیوانات به تفریح کودک تبدیل شود و والدین هم نسبت به این رفتار کودک اعتراض نکنند، شکی نیست که همان کودک در سنین بزرگسالی هم احترامی برای حقوق حیوانات قائل نخواهد شد، زیرا هیچ کسی این مساله حیاتی را به او آموزش نداده است.

افرادی که به شکار غیرمجاز حیوانات معتاد شده‌اند و محض تفنن، حیات حیوانات را سلب می‌کنند، اغلب آنها همان کودکان آموزش ندیده دیروز هستند که حالا هیچ حقی را برای جاندارانی غیر از انسان قائل نیستند.

مهدی آیینی 

دندان تیز زمین‌خواران بر گلوی منابع طبیعی

خوره شده‌اند و به جان منابع طبیعی کشور افتاده‌اند؛ زمین، جنگل، کویر، مرتع، رود، ساحل و دریا حکم لقمه‌ای را برایشان دارد که باید زودتر آن را ببلعند؛ زخم‌های ناسوری که از خود به یادگار می‌گذارند برای قرن‌ها روی تن نحیف محیط زیست کشور جا خوش می‌کند تا گواهی باشد بر بی‌مسئولیتی و کم‌کاری برخی شهروندان و مسئولان که برای حفظ منابع طبیعی آن طور که باید تلاش نمی‌کنند. از داستان دنباله‌دار زمین‌خواری و تجاوز به منابع کشورمان حرف می‌زنیم؛ماجرایی که در نگاه اول شاید تکراری به نظر برسد، اما غفلت‌هایی که در رسیدگی به این موضوع صورت گرفت هرروز رنگ و بوی تازه‌تری به خود می‌گیرد که شرح حالشان مثنوی هفتاد من کاغذ است. به مناسبت امروز یعنی روزجهانی محیط‌زیست به این مهم پرداخته‌ایم.

روزی زمین‌ خوار و جنگل‌خوارند، روز دیگر کویرخوار و ساحل‌خوار، اما این واژه‌های به قول معروف نامانوس نیز نمی‌تواند گوشه‌ای از ستمی را که سودجویان و فرصت‌طلبان در حق منابع طبیعی می‌کنند، روایت کند، چراکه ماشین زمین خواران همچنان روشن است، با این‌که رهبر معظم انقلاب بارها در این باره هشدار داده‌اند؛ 17 اسفند سال 93 بود که ایشان در جمع مسئولان و فعالان محیط زیست، منابع طبیعی و فضای سبز فرمودند؛ «حالا بحث زمین‌خواری، یواش‌یواش شده کوه‌خواری! بنده گاهی که می‌روم ارتفاعات شمال تهران و نگاه می‌کنم، انسان واقعا خیلی متاسف می‌شود. بارها من در دیدار با مسئولان شهری و مسئولان دولتی و مانند اینها این مسائل را در میان گذاشته‌ام. خب تلاش هم کرده‌اند لکن قاطع باید برخورد کنند. مسئولان باید در مقابلِ این سوءاستفاده‌کننده قاطعیت به‌خرج بدهند؛ عُرضه باید به‌خرج بدهند.»

شگردهای زمین‌ خواری

برخلاف هشدارهای رهبری، هنوز عرصه برای چنین سودجویان ناامن نشده به همین خاطر آنها به خودشان اجازه می‌دهند، برای دخل و تصرف نقشه بکشند و کلک رو کلک سوار کنند.

مشاهدات میدانی خبرنگار جام‌جم نشان می‌دهد این افراد شیوه و شگردهایی دارند که در نگاه اول شاید ساده و دم‌دستی به نظر برسد، اما نبود قانون و مجازات بازدارنده و ضعف در نظارت و بازار‌های کنترلی دست‌به‌دست هم داده‌اند تا بستر برای فعالیت این سودجوها مهیا شود.

برای نمونه سودجویان برای تصاحب زمین در حاشیه کلانشهرها یا مناطق کویری، مراتع و اراضی جنگلی به کاشت چند اصله درخت یا ساخت تاسیسات کوچکی اقدام می‌کنند، اما مدتی بعد با ادعا‌هایی مانند «نسق» برای اثبات مالکیت خود قدم بر‌داشته و در مرحله بعد نیز زمین تصاحب شده به قطعات کوچک‌تر تقسیم شده و به فروش می‌رسد.

کار برای تصاحب اراضی و حریم رودخانه‌ها نیز معمولا ازسوی افراد سودجو با ساخت چند آلاچیق و کشیدن حصار شروع می‌شود. در بسیاری از مواقع افراد ادعا می‌کنند هدفشان کارآفرینی است، چراکه می‌خواهند رستوران یا سفره‌خانه سنتی ایجاد کنند؛ اما خیلی طول نمی‌کشد که آنها خود را مالک چندین و چند سال حریم رودخانه می‌دانند .

البته چنین قانون‌شکنی‌هایی از سوی افراد حقیقی و حقوقی اتفاق می‌افتد و در این میان افراد حقوقی که گاهی از دستگاه‌های دولتی نیز هستند، به بهانه توسعه و حفظ اراضی ملی اقدام به زمین‌خواری می‌کنند.

به عنوان مثال می‌توان به ساحل‌خواری‌هایی که از سوی دستگاه‌های دولتی و سازمان مناطق آزاد اتفاق افتاده اشاره کرد، زیرا براساس آمار‌هایی که فارس منتشر کرده سال گذشته14 هکتار دریاخواری در کیش و 33 هکتار دریاخواری در قشم اتفاق افتاد . افزون بر اینها، در منطقه ویژه اقتصادی پارس جنوبی قسمت قابل توجهی از دریا را خشک کردند تا صنایع را مستقر‌کنند.

بیگانه با محیط‌ زیست

به نظر می‌رسد بیشتر دست درازی‌ها به منابع طبیعی که از سوی افراد حقیقی و حقوقی می‌شود، ریشه در ناآگاهی آنها نسبت به اهمیت حفظ محیط زیست دارد؛ چراکه برخی کشاورزان به بهانه فقر اراضی ملی را تبدیل به زمین کشاورزی می‌کنند یا برخی مدیران دستگاه‌های دولتی به بهانه توسعه، اقدام به تصرف و تخریب منابع طبیعی می‌کنند.

شهرام فداکار، مدیرکل دفتر سواحل و تالاب‌های ساحلی سازمان محیط زیست نیز با اشاره به تخریب‌هایی که در سواحل شمالی و جنوبی کشورمان به بهانه توسعه صورت گرفته، درباره ناآگاهی برخی مدیران تصریح می‌کند: برخی مدیران همه چیز را به توسعه ربط می‌دهند، اما برای اجرای طرح‌های توسعه‌ای باید تمامی جوانب آن را در نظرگرفت، به نظرم هنوز ارزش محیط زیست برای برخی مدیران و شهروندان مشخص‌نیست.

این درحالی است که عده‌ای نیز با این که از اهمیت حفظ محیط زیست مطلع هستند برای اجرای طرح‌های توسعه‌ای و بالا بردن آمارها در کارنامه کاریشان، محیط زیست را فدا می‌کنند، غافل از این که محیط زیست سرمایه‌ای ملی است که قابل برگشت نیست.

آفت ناهماهنگی

برخی کارشناسان نیز درباره علل پرونده‌های تصرف و تجاوز به منابع طبیعی کشور به نبود یا ضعف ابزارهای نظارتی اشاره می‌کنند. حمید گشتاسب میگونی، مدیرکل دفتر زیستگاه‌ها و امور مناطق سازمان حفاظت محیط زیست نیز با تائید این نکته به جام‌جم می‌گوید: ضعف در قوانین و بازدارنده نبودن مجازات‌ها نیز در کنار نبود هماهنگی لازم بین دستگاه‌ها از موارد دیگری است که در کنترل نشدن پروند‌های زمین‌خواری نقش دارد.

به گفته او، براساس آمارهایی که تاکنون مطرح شده، حدود 170 هزار هکتار از اراضی مناطق چهارگانه محیط زیست، تصرف شده است.

برای حل این مشکل نهادهای مختلف باید با یکدیگر بیشتر هماهنگ باشند، زیرا فردی که اراضی ملی راتصرف می‌کند نباید به خدمات آب،برق و گاز براحتی دسترسی پیدا کند.

اراضی بی‌سند

عوامل زیادی دست به دست هم داده است تا نتوان آن طور که باید با زمین‌ خواران مقابله کرد. برای نمونه می‌توان به روند کند، صدور سند کاداستر (سند الکترونیکی و هولوگرام‌دار) برای اراضی ملی کشور اشاره کرد. وسعت اراضی ملی کشور حدود 143میلیون هکتار برآورد می‌شود، اما در این بین فقط برای حدود 13میلیون هکتار ازاین اراضی سند کاداستر تهیه شده به همین دلیل برای جلوگیری از تصرف منابع طبیعی کشور باید این روند سریع تر ادامه یابد. مسعود منصور، معاون حفاظت و امور اراضی سازمان جنگل‌ها درباره علت نامناسب بودن این روند، تصریح می‌کند: محدودیت در اعتبارات یکی از دلایل است.

آن طور که او می‌گوید، اعتباری که امسال برای این کار درنظر گرفته شده حدود 43 میلیارد تومان است، اما این اعتبار فقط کفاف صدور سند برای حدود هشت میلیون هکتار از اراضی ملی کشور را می‌دهد.

با توجه به اظهار نظر کارشناسان باید تاکید کرد برای حفظ اراضی ملی به انقلابی فرهنگی در بین شهروندان و مدیران نیاز است؛ چراکه آنها به دلیل آشنا نبودن با ارزش‌های منابع طبیعی اراضی ملی را تخریب می کنند. افزون بر این باید از نمایندگان مجلس نیز خواست با بازنگری قوانین و دنبال کردن طرح‌ها و لایحه‌های موثر، دست زمین‌خواران را از اراضی ملی کوتاه کنند.

برای نمونه قرار است دولت بزودی لایحه ارتقای حفاظت، فرهنگ و ساختار منابع طبیعی را تقدیم مجلس کند؛ بنابراین نمایندگان با تصویب این طرح می‌توانند کمک زیادی به حفظ منابع طبیعی کشور کنند. علاوه بر این آنها باید برای اصلاح طرح حفظ کاربری اراضی کشاورزی نیز که در مجلس قبل و کمیسیون کشاورزی دنبال می‌شد، تلاش کنند؛ زیرا براساس آن تصرفاتی که از سوی افراد حقیقی یا حقوقی تا پایان سال 85 در اراضی ملی اتفاق افتاده قانونی خواهد شد، به همین خاطر کارشناسان آن را مغایر با منافع ملی می‌دانند.

خودمان را مسئول نمی‌دانیم

به نظر می‌رسد، مردم آن‌طور که باید خود را در قبال منابع طبیعی مسئول نمی‌دانند؛ زیرا درمقایسه با دیگر مسائل واکنش کمتری به آن نشان می‌دهند. برای نمونه اعتراض‌های مردمی نسبت به تغییرات در کنکور یا افزایش جرایم راهنمایی و رانندگی شنیده شد، اما آنها غافلند که با اعتراض نسبت به تجاوز به منابع طبیعی می‌توانند جلوی بسیار از پرونده‌های زمین‌خواری، کوه‌خواری، دریاخواری و جنگل‌خواری را بگیرند.

مهدي آييني

شليک مستقيم قسمت محيط بان و جنگلبانان

635646823685917009 (1)جنگل سبز از خون جنگلبان سرخ می‌شود، مناطق شکار ممنوع از خون محیط‌بانان؛ این گوشه‌هایی از شرح حال حامیان منابع طبیعی کشور است که مظلومیت آنها با شهادت یا جانباز شدن‌شان به تصویر کشیده می‌شود و پس از مدتی کوتاه داستانی تکراری می‌شود که هیچ گوش یا چشمی زحمت شنیدن یا خواندنشان را به خود نمی‌دهد.خبر زخمی شدن علی آرامش، سرپرست منطقه حفاظت شده دنای شرقی نیز از این دست خبرهاست که دیروز و در هفته محیط‌زیست رسانه‌ای شد. او قصد داشت وظیفه‌اش را انجام بدهد و با شکارچیان غیرمجاز برخورد کند، اما شکارچیان غیرمجاز با اسلحه شکاری از فاصله نزدیک پایش را نشانه رفتند تا بار دیگر یادآور شوند محیط‌بانانی که سینه‌شان را برای حفاظت محیط‌زیست این کشور سپر می‌کنند، همچنان امنیت جانی ندارند؛ زیرا اگر بخواهند از خود دفاع کنند قانون آن‌قدر هوایشان را ندارد، به همین خاطر پشت‌شان گرم نیست و این احتمال وجود دارد که در دادگاه به اعدام یا حبس ابد محکوم شوند.

نبود قوانین بازدارنده یکی از عللی است که سبب شده شکارچیان و قاچاقچیان چوب به روی محیط‌بانان و جنگلبانان اسلحه بکشند؛ اما دراین بین نباید فراموش کرد که محیط‌بانان و جنگلبانان به تجهیزات و امکانات آموزشی مناسب نیز دسترسی ندارند. در واقع جدی گرفته نشدن این مسائل سبب شده برخی محیط‌بانان به‌دلیل آشنا نبودن با قوانینی مانند به‌کارگیری سلاح در دادگاه محکوم شوند یا به‌دلیل در اختیار نداشتن تجهیزات مناسب خیلی دیر در جریان ورود متخلفان به مناطق حفاظت شده قرار بگیرند، چراکه متخلفانی مانند شکارچیان غیرمجاز و قاچاقچیان چوب از خودرو و تجهیزات بهتری نسبت به آنچه محیط‌بانان در اختیار دارند استفاده می‌کنند؛‌ لذا در بیشتر مواقع محیط‌بانان و جنگلبانان زمانی در جریان قانون‌شکنی متخلفان قرار می‌گیرند که به قول معروف دیگر کار از کار گذشته است. باید یادآورشد در چنین موقعیت‌هایی احتمال درگیری فیزیکی محیط‌بانان با متخلفان افزایش پیدا می‌کند، چراکه طبیعی است متخلفان برای فرار از دست محیط‌بانان یا از بین بردن آثار و شواهد جرم دست به هرکاری بزنند.

بنابراین چنانچه مسئولان برنامه‌ای برای حفاظت از منابع طبیعی کشور دارند باید در کنار تلاش برای پر کردن خلأ‌های قانونی به فکر بروز رسانی تجهیزات و آموزش محیط‌بانان و جنگلبانان نیز باشند، زیرا اگر محیط‌بانان به تعداد کافی و با تجهیزات مناسب در مناطق حفاظت شده گشتزنی کنند کمتر متخلفی به فکر قانون شکنی می‌افتد و دیگر کار به درگیری مستقیم محیط‌بانان و جنگلبانان نمی‌رسد.

مهدی آیینی

اعدام به جرم کشتن مرغ

AZAD8301دست و پای روباه را می‌بندد، دخترک شاهد ماجراست، روباه را از طنابی آویزان می‌کند، دخترک شاهد ماجراست، با چوب روباه را می‌زند، دخترک شاهد ماجراست؛ روباه ضجه می‌زند، دخترک شاهد ماجراست این گوشه‌ای از رفتار‌های وحشتناک مردی جوان با روباهی است که فقط از روی غریزه رفتار کرده، اما به جرم خوردن مرغ و خروس‌های خانواده به دام افتاده است.

 نگران‌کننده‌تر این‌که به نظر می‌رسد مادر خانواده نیز شاهد ماجراست؛ چون آن‌طور که تسنیم از این حادثه گزارش داده، فیلم این اتفاق از سوی مادر خانواده در یکی از شبکه‌های اجتماعی منتشر، اما با اعتراض کاربران پس از مدتی کوتاه حذف شده است. این‌بار اولی نیست که چنین حیوان‌آزاری‌هایی در کشور خبرساز می‌شود، چراکه فضای مجازی پر است از فیلم و عکس‌هایی که رفتار ظالمانه انسان‌ها با حیات‌وحش را به تصویر می‌کشد. اما حادثه اخیر زنگ خطر جدی‌تری به حساب می‌آید، اتفاقی که گواهی است بر روند اشتباه مدیران در کنترل چنین پرونده‌هایی، چراکه پدر خانواده‌ای به خود اجازه می‌دهد در مقابل چشمان دختر خردسالش دست به حیوان آزاری بزند یا مادری بدون هیچ احساس مسئولیتی شاهد چنین رفتاری است و از آن فیلم و عکس تهیه می‌کند.

اما در این بین تمام تقصیرها را نمی‌توان به گردن این پدر و مادر انداخت؛ زیرا به احتمال زیاد اگر پای حرف‌هایشان بنشینید آنها هیچ حق حیاتی برای روباه قائل نیستند و نمی‌دانند این‌گونه جانوری چه نقشی در اکوسیستم دارد یا چگونه باید خشم‌شان را کنترل کنند به همین دلیل ضعف‌های نظام آموزشی و بهداشت و درمان کشور را نیز باید شریک جرم این پرونده دانست و یادآور شد که سازمان‌هایی مانند محیط‌زیست یا منابع طبیعی نیز آن‌طور که باید برای درگیر کردن سایر دستگاه‌ها در بحث‌های زیست‌محیطی تلاش نمی‌کنند.

علاوه بر این سازمان‌ها بخوبی روی برنامه‌های آموزشی نیز تمرکز نمی‌کنند، چراکه تمام برنامه‌های مشارکتی و آموزشی مدیران این حوزه در سفر‌های استانی، حضور در همایش و انتشار چند عکس در شبکه‌های اجتماعی‌شان خلاصه می‌شود.

بنابراین بی‌دلیل نیست که هنوز بسیاری از افراد از اهمیت احترام به محیط‌زیست و گونه‌های جانوری چیزی نمی‌دانند.

مهدی آیینی

محك محيط زيست در بحث انتقال آب

کارشناسان نسبت به عواقب انتقال آب هشدار مي دهند، اما طرح هاي انتقال آب در شمال و جنوب کشور همچنان پيگيري مي شود و آنها که بايد نسبت به خطرات اجراي اين طرح آگاه شوند ترجيح مي دهند چشمانشان را روي آسيب هاي اين کار ببندند؛ هرچند سازمان حفاظت محيط زيست بارها نسبت به غيرقانوني بودن اجراي چنين طرح هايي هشدار داده، اما از اجرا شدن طرح هاي انتقال آب مي توان به کارساز نبودن اين هشدارها پي برد.
ديروز در نشست خبري رئيس سازمان حفاظت محيط زيست که به مناسبت هفته محيط زيست برگزار شد، بحث انتقال آب و خطرات آن دوباره از حاشيه به متن آمد؛ معصومه ابتکار با تاکيد بر اين که انتقال آب بدون مجوز محيط زيست خلاف قانون است، از لزوم تهيه گزارش ارزيابي زيست محيطي براي طرح هاي انتقال آب سخن به ميان آورد؛ مساله اي که به نظر مي رسد اين روزها آن طور که بايد جدي گرفته نمي شود.
اين درحالي است که کارشناسان تاکيد مي کنند بخشي از طرح هاي انتقال آب اجرا شده و کشور ديگر با اين اتفاق روبه رو شده، اما هنوز فرصت باقي است و مي توان از شدت آسيب هايي که چنين طرح هايي براي آيندگان به جاي مي گذارد، کم کرد.
آن طور که رئيس سازمان حفاظت محيط زيست گفت براساس قانون، طرح هاي انتقال آب بايد گزارش ارزيابي زيست محيطي داشته باشند، زيرا تبعات زيست محيطي انتقال آب، ملي است.
در اين ميان کارشناسان بر اين باورند که قبل از هر کاري بايد مشخص شود چنين طرح هايي چه تاثيري بر محيط زيست کشور دارد.
ابتکار با بيان اين که قبل از انتقال آب بايد حقابه طبيعت را در نظر گرفت، سپس اگر آب باقي ماند، براي آن تصميم گيري کرد، ادامه داد: علاوه بر اين بايد با تدابيري مانند تغيير الگوي مصرف، بازچرخاني آب و اصلاح الگوي کشت از آبي که در دسترس است، بهترين استفاده را کرد.
درواقع به نظر کارشناسان بايد بهره وري آب را بالابرد و پس از آن اگر مشکل کمبود آب حل نشده بود، به بحث انتقال آب آن هم فقط براي شرب و استفاده از آب شيرين کن ها بود. به نظر مي رسد چنين طرح هايي در کشور دنبال مي شود، چون بيشتر مديران به دنبال ايجاد کارنامه درکوتاه مدت هستند، به همين دليل نسبت به طرح هاي بلند مدت که خطرات کمتري براي محيط زيست دارد، بي توجهند.

گلايه از صدا و سيما

تمامي بحث هايي که ديروز در نشست خبري رئيس سازمان حفاظت محيط زيست مطرح شد، حول و حوش محيط زيست نبود، زيرا ابتکار دقايقي را نيز به گلايه و انتقاد از مديران پيشين رسانه ملي اختصاص داد و ابراز اميدواري کرد با تغيير مديريت اخير چنين مشکلاتي تکرار نشود.
اين درحالي است که بايد يادآور شد سکاندار تازه نفس رسانه ملي نيز پيش از اظهارنظر و گلايه هاي رئيس سازمان حفاظت محيط زيست از اين خبر داده بود که هدفش تعامل با دولت و بر طرف شدن چنين مشکلاتي است.
ديروز ابتکار از اين گله کرد که در حوزه محيط زيست، اتفاق هاي قابل توجهي رخ داده، اما تلويزيون آنها را پوشش نداده است. به گفته او، اين اتفاق ها به شخص خاصي تعلق نداشته و به مردم مربوط است.
رئيس سازمان حفاظت محيط زيست به ديدار اخيرش با رئيس جمهور کره جنوبي اشاره کرد و پرسيد چرا چنين اتفاقي بايد مورد بي توجهي رسانه ملي قرار گيرد.
بايد يادآور شد که گلايه هاي ابتکار از معاون سياسي و خبر تلويزيون بود، زيرا او از ديگر بخش هاي رسانه ملي قدرداني کرد و يادآور شد که با کمک رسانه ملي برنامه و اتفاقات مناسبي در حوزه محيط زيست رقم خورده است.

نمايش اندوه در باغ وحش هاي غير استاندارد

خبرهاي خوشي از باغ وحش هاي کشور به گوش نمي رسد؛ روزي بيماري در آنها طغيان مي کند و گونه هاي جانوري را به کام مرگ مي کشاند، روز ديگر ناآگاهي مسئولان باغ وحش دست به دست بازديدکنندگان غافل مي دهد، منجنيقي مي شود بزرگ و به سمت قفس حيوانات سنگ پرتاب مي کند تا فاجعه اي رقم بخورد.
در اين گير و دار اگر حادثه اي نيز اتفاق نيفتد، نامناسب بودن محل نگهداري و تغذيه گونه هاي جانوري به مرور زمان مرگ آنها را جلو مي اندازد تا در کشورمان همچنان از باغ وحش ها به عنوان اسارتگاه يا کشتارگاه حيات وحش ياد شود، اين در حالي است که باغ وحش ها ساخته مي شوند تا نيازهاي آموزشي، حفاظتي و تحقيقاتي دنياي امروز را برآورده کنند.
مراکز نگهداري از حيوانات را بايد جزيره هاي فراموش شده اي دانست که هرازگاهي به دليل وقوع خبرهاي ناگوار پايشان به روزنامه ها باز مي شود، اما آشفته بازار آنها پس از مدتي بين خبرهاي ريز و درشت ديگر از ياد مي رود.
فرقي نمي کند باغ پرندگان باشد يا چند قفس کوچک و کثيف که به آن عنوان باغ وحش داده اند، اين روزها در بيشتر مراکز نگهداري حيوانات توجه به حقوق حيوانات و اهميت حفظ و معرفي درست آنها به شهروندان کم اهميت ترين دغدغه برخي مسئولان است.
برخي کارشناسان معتقدند اين شرايط نامناسب سال هاست بر مراکز نگهداري حيوانات حاکم است، چراکه براي کمتر دولتي توجه به اين مهم در اولويت بوده است.
هوشنگ ضيايي، استاد دانشگاه و کارشناس حيات وحش در گفت وگو با جام جم تاکيد مي کند: در کشورمان به سر و سامان دادن به مراکز نگهداري از حيات وحش
اهميتي داده نمي شود.

    چرا باغ وحش مهم است؟ 
کارشناسان درباره اين که چرا دولتمردان بايد به مراکز نگهداري از حيات وحش اهميت بدهند، دلايل زيادي را مطرح مي کنند. براي نمونه آنها به نقش آموزشي باغ وحش ها اشاره مي کنند، زيرا چنانچه کودکان و نوجوانان از باغ وحش هاي استاندارد و مناسب بازديد کنند، ديد مناسبي از اهميت حفظ گونه هاي جانوري به دست مي آورند و در آينده براي حفظ محيط زيست و حيات وحش تلاش بيشتري خواهند کرد.
افزون بر اين مراکز نگهداري از حيات وحش چنانچه مطلوب باشند مي توانند بخشي از اوقات فراغت خانواده ها را نيز پوشش بدهند، زيرا در زندگي ماشيني امروز يکي از دغدغه هاي افراد استفاده از هر فرصتي براي پناه بردن به طبيعت است، بنابراين در چنين شرايطي باغ وحش ها مي توانند يکي از نياز هاي شهروندان را برطرف کنند.
علاوه بر چنين نيازهايي بايد به نقش نگهداري از گونه هاي نادر نيز اشاره کرد. ضيايي در اين باره توضيح مي دهد: امروز در دنيا از باغ وحش ها به عنوان محلي براي نگهداري از گونه هاي نادر و در خطر انقراض ياد مي کنند در واقع کارشناسان در اين مراکز تلاش مي کنند شرايط را براي زاد و ولد اين گونه ها فراهم کنند تا آنها را از خطر انقراض نجات دهند.
علاوه بر اين موارد کارشناسان از جنبه هاي تحقيقاتي مراکز نگهداري از حيات وحش نيز ياد کرده و مي گويند در باغ وحش ها مي توان اطلاعات مناسبي از گونه هاي جانوري به دست آورد از طول زمان بارداري بگيريد تا مسائل ژنتيکي.

    باغ وحش هاي کم سود و مطرود 
مراکز نگهداري از حيات وحش در کشورمان سوابق خوبي ندارند و بيشتر شهرونداني که تجربه بازديد از آنها را دارند مشتاق بازديد مجدد از آنها نيستند، البته در اين بين هستند باغ وحش هايي که تلاش مي کنند به شرايط مطلوب برسند، اما نامناسب بودن حمايت هاي دولت سبب مي شود آنها به اين هدف نرسند.
کارشناسان از سودآور نبودن باغ وحش ها به عنوان يکي از علل اصلي نامناسب بودن باغ وحش ها ياد مي کنند، زيرا اين مراکز آن طور که بايد نتوانسته اند بازديدکننده جذب کرده و از اين راه درآمد مناسبي به دست بياورند.
ضيايي در اين باره خاطرنشان مي کند: باغ وحش ها خيلي سودآور نيستند و مديران برخي از آنها با صراحت مي گويند اگر در زميني که آنها براي ايجاد باغ وحش هزينه کرده اند سوله بسازند و اجاره دهند درآمد بيشتري کسب خواهند کرد.
اين شرايط سبب شده آنها در پرداخت حقوق کارکنان و تهيه خوراک براي گونه هاي جانوري خود با مشکل روبه رو شوند.
بنابراين بيشتر مديران مراکز نگهداري از حيات وحش کشور ترجيح مي دهند به جاي استفاده از متخصصان اين حوزه از کارگران ساده بهره ببرند در نتيجه اين روزها افرادي که مسئول نگهداري از گونه هاي جانوري در باغ وحش ها هستند با دادن اطلاعات غلط به بازديدکنندگان سبب ترس و نفرت افراد نسبت به گونه هاي جانوري مي شوند.
اين در حالي است که در کشورهاي موفق در کنار به کارگيري افراد متخصص، از افراد دواطلب نيز استفاده مي شود تا به اين شکل از هزينه هاي نگهداري گونه هاي جانوري کاسته شود و بتوان شرايط باغ وحش ها را ارتقا داد.

    مجوز به باغ وحش مي رود
هرچند شرايط مراکز نگهداري از حيات وحش در کشور هنوز با شرايط ايده آل فاصله دارد، اما نمي توان منکر اين شد که در سال هاي اخير شرايط برخي مراکز نگهداري از حيوانات اندکي بهتر شده، زيرا از حدود 70 مرکز نگهداري از حيات وحشي که در کشور وجود دارد تا چند سال پيش مراکز انگشت شماري از سازمان حفاظت محيط زيست مجوزهاي لازم را گرفته بودند، اما آن طور که امير حسين داداشي، رئيس اداره ساماندهي و هماهنگي امور مناطق سازمان محيط زيست در گفت وگو با جام جم اظهار مي کند اکنون حدود 70درصد اين مراکز از محيط زيست مجوز گرفته اند.
در واقع اين مراکز بايد به دستورالعمل و ضوابطي که براي آنها در نظر گرفته شده عمل کنند تا بتوانند مجوز ها را به دست بياورند.
داداشي درباره شرايطي که مراکز نگهداري از حيات وحش بايد به آن توجه کنند، مي گويد: نحوه طراحي مرکز، فضاي سبز آن، راه هاي ارتباطي، ميزان آلودگي خاک و آب و نکات بهداشت برخي از شرايطي هستند که بايد مورد توجه قرار گيرند، زيرا اگر از سوي مسئولان مراکز نگهداري از حيات وحش رعايت نشود، مجوزي به آنها تعلق نخواهد گرفت.
در کشور ما مراکزي هستند که قبلاساخته شده و اين دستورالعمل ها را رعايت نکرده اند به همين سبب سازمان حفاظت محيط زيست آنها را براي گرفتن مجوز فراخوانده است.
به اين ترتيب سازمان حفاظت محيط زيست براي استانداردسازي مراکز نگهداري از حيات وحش تلاش مي کند و در صورتي که مرکزي نتوانست از عهده اجراي دستورالعمل هاي در نظر گرفته شده برآيد، تعطيل خواهد شد.
داداشي يادآور مي شود: مراکزي که به دليل استاندارد نبودن تعطيل مي شوند بايد گونه هاي جانوري شان را در اختيار ديگر مراکز بگذارند.
اين در حالي است که برخي کارشناسان معتقدند نظارت هاي صورت گرفته بر باغ وحش ها مناسب نيست به همين دليل گونه هاي جانوري در اين مراکز به دليل پيش پاافتاده ترين مسايل آسيب هاي جبران ناپذيري مي بينند. افزون بر اين آنها از برخي مراکز نگهداري حيات وحش به عنوان محلي براي قاچاق گونه هاي جانوري ياد مي کنند. به همين دليل به نظر مي رسد بازرسان سازمان حفاظت محيط زيست بايد نظارت بيشتري بر اين مراکز داشته باشند.

    غريبه با زيستگاه
کارشناسان ايرادهاي زيادي از مراکز نگهداري از حيات وحش کشور مي گيرند؛ از نامناسب بودن قفس ها گرفته تا آگاه نبودن کارکنان اين مراکز، اما آنچه کمتر در اين بين به آن توجه مي شود شبيه سازي محل نگهداري گونه هاي جانوري با زيستگاه هاي طبيعي آنها و حتي در نظر گرفتن فضاي کافي و مناسب با توجه به گونه جانوري است.
محمد کرمي، رئيس اداره نظارت بر امور حيات وحش اداره کل حفاظت محيط زيست استان تهران در گفت وگو با جام جم يادآور مي شود: براي نگهداري از هر گونه جانوري بايد استاندارد هاي خاصي رعايت شود. براي نمونه با توجه به نوع گونه هنگام ساخت محل نگهداري از آن بايد نکات ويژه اي را در نظر گرفت.
به عنوان مثال در باغ هاي پرندگان بايد فضاي لازم براي پرواز يا آب تني گونه ها در نظر گرفته شود. علاوه بر اين کارشناسان معتقدند براي نگهداري از گربه ساني مانند ببر به محلي نياز است که 8 برابر بدن حيوان فضا داشته باشد تا امکان تحرک از گونه گرفته نشود، اين در حالي است که بايد محل نگهداري از اين گونه بايد از نور کافي نيز برخوردار باشد.
کرمي ادامه مي دهد: سازمان حفاظت محيط زيست به همراه دامپزشکي بر مراکز نگهداري از حيات وحش نظارت مي کنند. آن طور که رئيس اداره نظارت بر امور حيات وحش اداره کل حفاظت محيط زيست استان تهران مي گويد: در تهران حدود 15 مرکز نگهداري از حيات وحش وجود دارد و بازرسان محيط زيست هر هفته به اين مراکز رفته و از نحوه نگهداري گونه هاي جانوري در آن گزارش تهيه مي کنند.
با توجه به نظر کارشناسان و هشدارهايي که فعالان حقوق حيوانات درباره شرايط نگهداري از گونه هاي جانوري در مراکز نگهداري از حيات وحش مي دهند بايد از مسئولان خواست با حمايت بيشتر از اين مراکز زمينه را براي درآمدزايي بيشتر آنها فراهم کنند، علاوه براين مي توان با حمايت از بخش خصوصي و در نظر گرفتن تسهيلات خاص براي آنها مقدمات ساخت پارک هاي حيات وحش را نيز در کشور فراهم کرد تا به اين شکل به اهداف اصلي ساخت باغ وحش دست يافت.

    طرح فراموش شده
ساخت پارک حيات وحش در پارک پرديسان را بايد يکي از طرح هاي فراموش شده دانست، چراکه براساس طرحي که سال 53 يا 54 مطرح شد قرار بود اين پارک به يکي از بزرگ ترين پارک هاي حيات وحش منطقه بدل شود.
هوشنگ ضيايي، نويسنده کتاب «پستانداران ايران» در اين باره توضيح مي دهد: قرار بود گونه هاي جانوري دراين پارک در محيط نيمه طبيعي خود باشند، به اين شکل که در شمال پارک پرديسان زيستگاه هيرکاني و جنگل هاي شمال با حيوانات خاص آن منطقه مانند مرال و شوکا شبيه سازي شود. در وسط پارک نيز محلي براي مناطق کويري با گونه هايي مانند گور ايراني و يوزپلنگ پيش بيني شده بود و در جنوب پارک نيز قرار بود آکواريومي بزرگ با گونه هاي جانوري خليج فارس ساخته شود، اما اين طرح چند سال است به فراموشي سپرده شده و شرايط به گونه اي است که براي حفظ اين پارک نيز تلاش هاي زيادي صورت گرفته زيرا تاکنون براي فروش اراضي اين پارک اقداماتي صورت گرفته است.

حادثه در باغ وحش
حادثه هاي زيادي تاکنون در مراکز نگهداري حيات وحش کشور رقم خورده است؛ حادثه هايي که در آن گونه هاي جانوري و بازديدکنندگان آسيب ديده اند. در اين گزارش به مرور برخي از آنها پرداختيم.

قتل گوزن باردار
فروردين 95، خبر مرگ گوزن زرد ايراني باردار در باغ وحش کاسيت خرم آباد خبرساز شد و برخي مسئولان بيماري تب برفکي و سنگ پراکني از سوي بازديدکنندگان را علت مرگ گوزن مطرح کردند.

قطع انگشت پا
مهر 93، سهل انگاري والديني که کودک خود را به محل نگهداري گورخرهاي باغ وحش ارم بيش از حد نزديک کرده بودند سبب شد يکي از گور ها پاي کودک را گاز گرفته و سبب قطع شدن انگشت پاي او شود،البته در اين حادثه نمي توان کم توجهي ماموران باغ وحش را نيز ناديده گرفت.

چشم شير مهم نيست
ارديبهشت 93، عفونت چشم يک قلاده شير در باغ وحش زابل آنقدر جدي گرفته نشد که در نهايت کارشناسان مجبور به تخليه چشم شير شدند. نبود اسلحه و گلوله بيهوشي نيز از علت هاي تاخير در درمان شير بود.

مرگ مارال فراري
دي 92، خبر مرگ مارالي که از باغ وحش درناي اروميه فرار کرده بود، بار ديگر شرايط نامناسب باغ وحش هاي کشور را مطرح کرد.

جدال مرگبار 2 شير
آبان 92، جدال دو شيري که در قفس نامناسب با فضاي محدود نگهداري مي شدند با مرگ يکي از آنها پايان يافت، نبود اسلحه و گلوله بيهوشي و توجه نکردن به فضاي محدود قفس سبب اين حادثه شد.

کشتار مشمشه
دي 89، شيوع بيماري مشمشه در باغ وحش ارم سبب مرگ يک قلاده ببر سيبري و 14 قلاده شير اين مجموعه شد.

 

مهدي آييني

جنگل هر ثانيه مي ميرد

AZAD8301در هر ثانيه 350 مترمربع از مراتع و جنگل هاي کشور نابود مي شود و يا در ده سال گذشته به مساحت جنگل هاي کشور افزوده شده؛ اين دو روايت متناقض سال هاست که هنگام ارائه آمار از سوي مسئولان درباره اوضاع و احوال جنگل هاي کشور منتشر مي شود. روايت اول را ديروز خبرگزاري ايسنا از قول مديرکل زيستگاه ها و امور مناطق سازمان حفاظت محيط زيست منتشر کرد، اما از اين که اين آمار چگونه به دست آمده، چيزي نوشته نشده است.
در مقابل اين ادعا، مديران سازمان جنگل ها نيز بارها در گزارش هاي خود از افزايش سطح جنگل هاي کشور سخن به ميان آورده اند، البته فقط اين دو سازمان نيستند که درباره شرايط مراتع و جنگل هاي کشور آمار متفاوت ارائه مي کنند، زيرا موسسه تحقيقات جنگل ها و مراتع کشور نيز درباره مساحت جنگل هاي کشور آماري ارائه مي کند که با آمار ارائه شده از سوي سازمان جنگل ها، متفاوت است. اين درحالي است که اين موسسه زيرمجموعه سازمان جنگل ها نيز به حساب مي آيد.
ارائه آمارهاي متناقض از سطح جنگل هاي کشور بيانگر اين مهم است که در کشورمان اهميتي به پژوهش و تحقيقات داده نمي شود، زيرا ارائه آمار غيرواقعي با هدف سياه نمايي يا پنهانکاري نتيجه اي جز تخريب محيط زيست کشور ندارد؛ چراکه در نبود آمار قابل استناد نمي توان براي حفظ و مديريت جنگل هاي کشور برنامه ريزي مناسبي داشت.
اين درحالي است که کارشناسان همواره از اين گله داشته و دارند که هر زمان بحث پژوهش و تحقيق به ميان مي آيد، سازمان هايي مانند محيط زيست يا جنگل ها بصراحت اعلام مي کنند که کفگير اعتبارشان به ته ديگ خورده است. اين بي توجهي به پژوهش و اعتبار سبب شده بيماري و آفات خسارت جبران ناپذيري به کشور تحميل کند. براي نمونه مي توان به شيوع بيماري در بين حيات وحش کشور اشاره کرد يا از نابودي 40 هزار هکتار از شمشادهاي شمال کشور نوشت که در سال هاي اخير نابود شده اند.
بنابراين آنچه مشخص است روند رو به رشد تخريب و بي توجهي در حفظ محيط زيست کشور است که در بين آمارهاي متناقض به فراموشي سپرده شده، اما اين مشکل تنها زماني قابل کنترل است که مسئولان براي کارهاي پژوهشي و تحقيقاتي ارزش بيشتري قائل شوند.

مهدي آييني

بالا