آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : قاچاق

بایگانی/آرشیو برچسب ها : قاچاق

اشتراک به خبردهی

حیات‌وحش در توبره قاچاقچیان

خزنده، گربه‌سان، پرنده و چهارپا‌ فرقی نمی‌کند؛ این روزها قاچاقچیان حیات‌وحش به تمام گونه‌های جانوری کشورمان چشم طمع دوخته‌اند تا با زنده‌گیری و فروش آنها پول زیادی به جیب بزنند؛ آنقدر زیاد که براساس آمارهای جهانی، گردش مالی بازار سیاه قاچاق حیات‌وحش بیش از 20 میلیارد دلار در سال برآورد می‌شود و به همین سبب خیلی‌ها قاچاق حیات‌وحش را پس از قاچاق مواد مخدر، انسان و اسلحه پرسودترین بازار سیاه جهان می‌دانند‌.

با به پایان رسیدن زمستان، فصل «بازگیری» در کشورمان تمام شده و فعالیت قاچاقچیان پرنده‌های شکاری خیلی کمتر از پاییز و زمستان‌ است، اما در عوض قاچاقچیان زیادی هستند که چشم طمع به گونه‌های جانوری دیگر کشورمان دوخته‌اند.

بهار، فصل زاد و ولد گونه‌های جانوری ‌است. به همین دلیل بسیاری از متخلفان با زنده‌گیری نوزادان حیات‌وحش به آتش قاچاق حیات‌وحش می‌دمند تا شرایط محیط‌زیست کشورمان شکننده‌تر از گذشته شود.

کم نیستند تبهکارانی که با زنده‌گیری بره‌های گونه‌هایی مانند کل و ‌بز و قوچ و میش و فروش آنها به کشورهای حاشیه خلیج فارس پول زیادی به جیب می‌زنند، اما این افراد نمی‌دانند با این تخلف چه آسیب جبران‌ناپذیری به محیط‌زیست کشور تحمیل می‌کنند.

انسان در برابر حیات‌وحش

قاچاقچیان حیات‌وحش نظم طبیعت را به هم می‌زنند. آنها با خارج کردن گونه‌های جانوری از زیستگاهشان شرایط را برای تقابل حیات‌وحش و انسان فراهم می‌کنند. برای نمونه با زنده‌گیری بره‌های چهارپایان و قاچاق آنها به کشورهای حاشیه خلیج‌فارس شاید باغ و باغچه‌های برخی شیوخ عرب مجلل‌تر شود، اما حدود 70 درصد گونه‌های جانوری حین قاچاق جان خود را از دست می‌دهند و آسیبی که به محیط‌زیست کشورمان وارد می‌شود به هیچ وجه قابل جبران نیست.

طاهر قدیریان، کارشناس حیات‌وحش در گفت‌وگو با جام‌جم درباره آسیبی که قاچاق حیات‌وحش به محیط‌زیست کشور تحمیل می‌کند، می‌گوید: براحتی می‌توان تاثیر این تخلف را روی اکوسیستم و جامعه محلی دید؛ به عنوان مثال در فصل بهار که قاچاقچیان حیات‌وحش بره‌های کل و بز به کشور‌های حاشیه خلیج فارس قاچاق می‌کنند، خیلی از این بره‌ها پس از جدا شدن از مادرشان تلف می‌شوند، زیرا از خوردن شیر محروم می‌شوند. این در حالی است که تخلیه نشدن شیر ‌حیوانات ماده نیز سبب بروز عفونت شده و بیماری و مرگ این حیوانات را در پی دارد.

اشتباه پشت اشتباه

آسیبی که قاچاقچیان حیات‌وحش با زنده‌گیری بره‌های چهارپایان به محیط‌زیست کشور تحمیل می‌کنند به همین موارد محدود نمی‌شود، زیرا کاهش جمعیت گونه‌هایی مانند کل و بز زمینه را برای تقابل انسان با دیگر گونه‌های جانوری فراهم می‌کند.

آن طور که قدیریان می‌گوید، وقتی جمعیت گونه‌هایی مانند کل و بز در زیستگاهی کاهش پیدا کند، گونه‌های گوشتخوار مانند گرگ، پلنگ و خرس در جست‌وجوی طعمه به زیستگاه‌های انسان نزدیک می‌شوند.

به همین سبب است که در سال‌های اخیر دامداران همیشه از حمله گونه‌هایی مانند گرگ و پلنگ به دام‌هایشان گله دارند.

تقابل منافع انسان و حیات‌وحش سبب می‌شود برخی کشاورزان و دامداران کمر به قتل گونه‌های جانوری ببندند؛ کم نیستند دامدارانی که با طعمه مسموم زمینه را برای مرگ گونه‌هایی مانند گرگ و پلنگ مهیا می‌کنند، اما مرگ این گونه‌های جانوری نیز تهدید‌های بیشتری برای محیط‌زیست به همراه دارد، ‌چراکه حذف هر گونه جانوری چرخه طبیعی را از حالت تعادل خارج می‌کند.

مد مرگبار

نگهداری از جانوران وحشی بجز در باغ وحش‌های استاندارد ممنوع است، اما این قانون برای خیلی‌ها اهمیت ندارد، چراکه افراد زیادی هستند این روزها از مد مرگباری پیروی می‌کنند که براساس آن نگهداری از حیات‌وحش به نوعی برایشان اعتبار می‌آورد.

این افراد خودخواه که اغلب تازه به دوران رسیده نیز هستند، گونه‌های جانوری مانند خرس، پلنگ، گرگ، شیر و پرندگان را در قفس‌های کوچک و شرایط نامناسب نگهداری می‌کنند تا به خیال خودشان اطرافیان به حالشان غبطه بخورند.

برای نمونه مدتی پیش سازمان حفاظت محیط‌زیست با خبر شد در منطقه میدان هفت تیر تهران شخصی روی پشت‌بام آپارتمانش از یک شیر نگهداری می‌کند.

دکتر هومن ملوک‌پور، جراح دامپزشک و عضو کمیته حیات‌وحش نظام دامپزشکی کشور نیز مد شدن چنین گرایش‌هایی را تایید می‌کند و می‌گوید:‌ برخی قشرهای خاص در جامعه تمایل به ایجاد باغ وحش‌های اختصاصی پیدا کرده‌اند و در شرایط نامناسب و قفس‌های کوچک از گونه‌هایی مانند‌ شیر و ‌پلنگ نگهداری می‌کنند.‌

به گفته او خارج کردن ‌گونه‌های جانوری یا گیاهی از زیستگاه‌های بومی، ‌زنجیره حیات را در زیستگاه بهم می‌زند به همین دلیل باید با قاچاقچیان حیات‌وحش به شکل جدی برخورد کرد.

در واقع شکارچیان با خارج کردن گونه‌هایی مانند شیر، پلنگ و خرس از زیستگاه‌های طبیعی باعث می‌شوند جمعیت گونه‌های دیگر جانوری که طعمه این گوشتخواران هستند افزایش پیدا کرده و سبب تخریب زیستگاه و شیوع بیماری بین گونه‌های جانوری شوند. ‌برای نمونه سال 94 با طغیان بیماری طاعون نشخوارکنندگان کوچک در بسیاری از زیستگاه‌ها، برخی کارشناسان علت شیوع این بیماری را تعداد کم جانوران گوشتخوار دانستند؛ چراکه به شکل طبیعی گوشتخوران طعمه‌های ضعیف را شکار کرده و گونه‌های قوی‌تر باقی می‌مانند و در نتیجه بیماری کمتری بین گله‌های چهارپایان شیوع پیدا می‌کند.

قاچاق توله خرس برای جنگ

گونه‌های جانوری زیادی از کشورمان قاچاق می‌شوند، اما هدف همه خریداران نگهداری از آنها در باغ وحش‌های اختصاصی نیست و کم نیستند سودجویانی که توله خرس‌ها را می‌خرند تا آنها را با سگ‌ها جنگ بیندازند و از این راه کسب درآمد کنند.

طاهر قدیریان، کارشناس حیات‌وحش در این باره می‌گوید: برخی قاچاقچیان حیات‌وحش توله خرس‌ها را به پاکستان قاچاق می‌کنند تا آنها را به افرادی بفروشند که از طریق نمایش جنگ سگ‌ها و خرس‌ها کسب درآمد می‌کنند.

به گفته او، مدتی پیش نیز این بحث داغ بود که نوعی مارمولک در ایران زندگی می‌کند که خاصیت دارویی دارد. به همین دلیل بسیاری از قاچاقچیان حیات‌وحش زیستگاه‌های کشور را در جست‌وجوی این گونه به قول معروف شخم زدند.

نگهداری در باغ وحش‌های اختصاصی و جنگ انداختن گونه‌های جانوری تنها انگیزه خریداران و قاچاقچیان حیات‌وحش نیست؛ بسیاری از آنها گرفتار خرافاتی هستند که بهانه‌ای شده برای قتل عام حیات‌وحش.

باورهای مرگبار

کم نیستند افرادی که هنوز تصور می‌کنند جغد‌ها شومند یا مارمولک‌ها سمی‌ هستند، در کنار این افراد ساده لوح، برخی باورهای خطرناک‌تری دارند. متاسفانه آنها تصور می‌کنند خوردن یا همراه داشتن قسمت‌هایی از جسم گونه‌های جانوری برای آنها خاصیت درمانی یا ماورایی دارد.

برای نمونه هستند افرادی که فکر می‌کنند زبان خرس می‌تواند بواسیر را درمان کند یا با خوردن گوشت این گونه برخی ضعف‌هایشان جبران می‌شود. چنین خرافاتی روی زندگی بسیاری از گونه‌های جانوری مانند ببر، گرگ، مار، کفتار، خرس، شانه به سر، هوبره و… سایه انداخته است.

قدیریان می‌گوید: این روزها نیز برخی افراد تصور می‌کنند خوردن گوشت «تشی» مرهم بسیاری از دردهاست. به همین خاطر این گونه جانوری را شکار می‌کنند.

‌آن طور که او می‌گوید، چنین خرافاتی سبب بحرانی شدن وضع گورخر ایرانی نیز شد. چون این باور بین برخی وجود دارد که روغن این حیوان باعث تسکین درد و بیماری می‌شود‌.

تقویت جوامع محلی

سود بالای قاچاق حیات‌وحش و بیکاری و ناآگاهی در بین برخی جوامع محلی دست به دست هم داده تا قاچاق حیات‌وحش با سرعت بیشتری اتفاق بیفتد.

خیلی از بومیانی که در حاشیه زیستگاه‌های حیات‌وحش زندگی می‌کنند، برای کسب درآمد کمر به نابودی حیات‌وحش بسته‌اند متاسفانه کم نیستند افرادی که تصور می‌کنند گونه‌های جانوری منطقه به دلیل نزدیکی زیستگاه به محل زندگی‌شان به آنها تعلق دارد.

کمبود محیط‌بان نیز زمینه را برای این فرصت‌طلبان فراهم می‌کند. به همین دلیل آنها با زنده‌گیری نوزادان حیات‌وحش و فروش آنها، آسیب جبران‌ناپذیری به محیط‌زیست کشور تحمیل می‌کنند. این در حالی است که سازمان حفاظت محیط‌زیست نیز برخلاف کمبود حدود 5000 محیط‌بان، از توانایی جوامع محلی بهره نمی‌برد.

در کنار سازمان حفاظت محیط‌زیست، دستگاه‌ها و نهادهای دیگر نیز باید برای مقابله با قاچاق حیات‌وحش بدرستی عمل کنند. زیرا مقابله با مافیای قاچاق حیات‌وحش تنها زمانی امکان‌پذیر است که کارفرابخشی مناسبی در این حوزه صورت بگیرد، یعنی نیروی انتظامی، قوه قضائیه، گمرک و… دیگر نهاد‌های تاثیرگذار عرصه را برقاچاقچیان حیات‌وحش تنگ کنند.

تا زمانی که سازمان حفاظت محیط‌زیست با کمبود حدود 5000 نیرو دست به گریبان است و از نیروی جوامع محلی و سازمان‌های مردم‌نهاد استفاده نمی‌کند، نمی‌توان امیدوار بود قاچاق حیات‌وحش در کشورمان
کمرنگ شود.

 مهدی آیینی

قاچاق میلیاردی شکاری‌های ایران

قاچاقچیان پرندگان شکاری فعال‌تر شده‌اند و شگردهای تازه‌ای را برای صید پرندگان شکاری به‌کار می‌بندند؛ دیگر مانند گذشته نیست که آنها فقط با کندن چاله‌هایی که به «کوخه» معروفند، در انتظار پرندگان شکاری بنشینند.این روزها سودجویان با استفاده از موتورسیکلت و روشی که به «شناطه» معروف است، پرندگان شکاری ایران را صید می‌کنند، چراکه طمع برخی از اعراب حاشیه خلیج‌فارس در کنار خلأ‌های قانونی و کمبود نیرو و تجهیزات محیط‌بانان شرایطی ایجاد کرده تا یگان حفاظت محیط‌زیست کشور نتواند بدرستی با قاچاقچیان حیات وحش برخورد کند.

پس از صید، پلک‌های پرندگان شکاری را می‌دوزند، گرسنه نگهشان می‌دارند و با پیچیدن تکه‌ای پارچه دور بال و پاهایشان مانع از فرار آنها می‌شوند. اینها برخی از شگردهایی است که قاچاقچیان پرندگان شکاری برای قاچاق محموله خود به کشورهای حاشیه خلیج فارس به کار می‌گیرند.

قاچاق پرندگان شکاری کشورمان ماجرای تازه‌ای نیست، اما بررسی میدانی خبرنگار ما ثابت می‌کند این مساله مدتی است جدی تر شده، چرا که شیخ‌نشینان حاشیه خلیج‌فارس اخیرا پول بیشتری برای خرید پرندگان شکاری و دیگر گونه‌های جانوری مانند هوبره یا یوزپلنگ می‌پردازند، به همین خاطر قاچاقچیان نیز به آب و آتش می‌زنند تا به حیات وحش کشور آسیب‌های جبران ناپذیری وارد کنند.

فصل سرد بازگیری

اوایل مهر تا اواخر زمستان به فصل بازگیری معروف است، چراکه قاچاقچیان پرندگان شکاری در این مدت فعال‌تر می‌شوند.

عباس عاشوری، پرنده‌شناس اظهار می‌کند: قاچاقچیان بیشتر به‌دنبال بالابان و بحری (شاهین) هستند، چرا که جثه‌های بزرگ‌تری دارند.

آن طور که او می‌گوید، بالابان گونه‌ای است که در خطر انقراض قرار دارد و بحری نیز گونه حمایت شده است.

او در‌باره این که چرا قاچاقچیان از اواخر مهر فعالیت‌شان را شروع می‌کنند، توضیح می‌دهد: در این مواقع این پرندگان در همه جای کشور دیده می‌شوند، چرا که آنها نیز همراه با دیگر پرندگان مهاجرت می‌کنند.

سودجویان در کنار قاچاق گونه‌هایی مانند بحری و بالابان به سایر گونه‌ها نیز آسیب می‌زنند، زیرا آنها برای به دام انداختن این پرندگان، گونه‌هایی مانند «دلیجه» را نیز دست‌آموز می‌کنند.

تجارت میلیاردی؛ از چرخ تا شناطه

در فصل بازگیری، قاچاقچیان تقریبا در بیشتر استان‌های کشور فعال هستند، اما از خراسان رضوی و جنوبی، کرمان، هرمزگان، بوشهر و لرستان می‌توان به عنوان استان‌هایی نام برد که قاچاقچیان تمایل بیشتری برای حضور در آنها دارند.

حجت یکی از صیادان پرندگان شکاری است که ادعا می‌کند مدتی است توبه کرده و دیگر این کار را انجام نمی‌دهد. او درباره نحوه صید پرندگان شکاری، نحوه قاچاق و قیمت آنها  می‌گوید: با توجه به رنگ و جثه پرندگان شکاری، روی آنها قیمت می‌گذارند؛ مثلا اگر از ابتدای دم پرنده تا پشت گردنش حدود 16 اینچ باشد به آن لقب «چرخ» می‌دهند. به گفته حجت، اگر رنگ پرنده‌ای که چنین مشخصاتی دارد سفید باشد قیمت آن تا 900 میلیون تومان نیز می‌رسد، اما اگر تیره باشد و به مشکی نزدیک حدود 400 میلیون تومان معامله می‌شود.

آن طور که او می‌گوید به پرندگانی که کوچک‌تر از این اندازه باشند «رک» می‌گویند و قیمت آنها کمتر است.

حجت درباره فصل صید پرندگان شکاری نظر متفاوتی دارد. او می‌گوید باندهای صید و شکاری که او می‌شناسد بیشتر مرداد تا پایان آبان فعال هستند و این روزها بیشتر از روشی به نام «شناطه» استفاده می‌کنند.

او درباره این روش می‌افزاید: صیادها جلیقه‌ای کوچک برای پرندگانی مانند کبوتر درست کرده یا نوارهای رادیولوژی را روی پشت آنها می‌بندند و بعد از این‌که ریسمانی به پایشان بستند، این طعمه‌ها را به پرواز در می‌آورند تا توجه پرندگان شکاری را جلب کنند. به این ترتیب پرنده شکاری وقتی به طعمه حمله کرد، پنجه‌هایش در جلیقه یا نوارهای رادیولوژی گیر می‌کند و نمی‌تواند از دست صیادان بگریزد.

به گفته حجت، صیادها حتی وقتی سوار موتورسیکلت هستند نیز این کار را انجام می‌دهند، به همین خاطر به آسانی می‌توانند از دست ماموران یگان حفاظت محیط‌زیست فرار کنند.

آبان 93 بود که اعضای یک باند قاچاق حین جا‌به‌جایی 140 قطعه پرنده شکاری شناسایی و دستگیر شدند. اگر هر قطعه از این پرندگان در کشور مقصد دست‌کم حدود 200 میلیون تومان فروخته می‌شد، قاچاقچیان درآمدی حدود 28 میلیارد تومان به‌دست می‌آوردند.

منوچهر فلاحی، معاون یگان حفاظت سازمان حفاظت محیط‌زیست دراین باره   می‌گوید: در بیشتر مواقع صیادان افراد اجیر شده‌ای هستند که در ازای مبلغی ناچیز به صید پرندگان می‌پردازند؛ در واقع سود اصلی را سرکردگان باندهای قاچاق می‌برند.

آن طور که معاون یگان حفاظت سازمان حفاظت محیط زیست می‌گوید، سال گذشته اعضای بیش از 20 تیم که در زمینه قاچاق پرندگان شکاری فعالیت می‌کردند، شناسایی و دستگیر شدند و براساس قانون، جریمه صید و شکار پرندگان شکاری مانند بالابان، لاچین و طرلان 60 میلیون تومان است و افزون بر این قانون برای صیادان و قاچاقچیان مجازات‌های دیگری مانند حبس و جریمه در نظر گرفته است.

دست خالی محیط‌بانان در سال‌های اخیر، تعداد کم محیط‌بانان و مناسب نبودن تجهیزات آنها سبب شده بسیاری از قاچاقچیان حیات وحش شناسایی و دستگیر نشوند.

کمبود محیط‌بان یکی از مشکلات جدی سازمان حفاظت محیط‌زیست است، زیرا مساحت مناطقی‌که محیط‌زیست بر آنها نظارت دارد حدود 17 میلیون هکتار برآورد می‌شود، اما تعداد محیط‌بانان این سازمان در خوشبینانه ترین حالت به 3000 نفر نمی‌رسد. این تعداد محیط‌بان نیز به شکل شیفتی عمل می‌کنند یعنی در خوشبینانه‌ترین حالت نیمی از آنها هر روز مشغول به‌کار هستند.

اینها، همان‌هایی هستند که به تجهیزات مناسب نیز دسترسی ندارند، زیرا قاچاقچیان با استفاده از موتورسیکلت‌های تندرو در مناطق حفاظت شده، تردد می‌کنند و به محض احساس خطر از دست محیط‌بانان فرار می‌کنند.

پرِ بسته قانون

مساله دیگری که سبب می‌شود صیادان پرندگان شکاری به‌درستی مجازات نشوند، خلأهای قانونی است، زیرا محیط‌بانان اگر قاچاقچیان را به اتهام شروع به صید و زنده‌گیری پرندگان شکاری دستگیر کنند، به احتمال زیاد سودجویان مجازات نخواهند شد.

یکی از مدیران سازمان حفاظت ‌محیط‌زیست که دوست ندارد از او نامی برده شود، دراین‌باره می‌گوید: در چنین مواقعی قانون برای شکارچیانی که سلاح دارند بازدارنده است‌، اما افرادی که پرندگان شکاری صید می‌کنند و سلاح ندارند، شکارچی تعریف نمی‌شوند.

از سوی دیگر، معاون یگان حفاظت‌سازمان حفاظت محیط زیست معتقد است، چنانچه برخی شعب دادگاه‌ها ویژه رسیدگی به جرایم زیست محیطی باشد، روند رسیدگی به تخلفات زیست محیطی سرعت بیشتری خواهد گرفت.

گفته‌های این دو کارشناس تائیدی است بر این دیدگاه که برای برخورد مناسب با قاچاقچیان حیات وحش، سه قوه باید رسیدگی به موضوع را در اولویت برنامه‌های خود قرار دهند، چرا که حل مشکلات زیست محیطی کشور نیاز‌مند به‌روز رسانی قوانین، اجرای درست و برخورد مناسب است.

مهدي آييني

روانگردان ها پوست مي اندازند

کتامين، نمک حمام، بون ساي، مفِدرون و بوه برخي نام هايي است که اين روزها خرده فروش هاي مواد مخدر و روانگردان در گوش مشتري هايشان زمزمه مي کنند. آنها اين نام هاي عجيب و غريب را در کنار جملاتي مانند «اين ماده مخدر نيست»، «اعتياد نمي آورد»، «براي لاغري خوب است»، «تمرکز را بالامي برد»، «دواي کمرويي است» و «اکسير ناتواني جنسي است» قرار مي دهند تا تجارتشان هيچ وقت از سکه نيفتد، اين در حالي است که کارشناسان تاکيد دارند پايه و اساس بسياري از اين مواد يکي است و سرانجام مصرف آنها بجز تباهي نيست.

    نام هاي جذاب اما مرگبار
بسياري از خانواده ها هميشه نگران هستند که فرزندانشان گرفتار اعتياد شوند، چراکه برخي از نام هاي مرتبط با مواد مخدر آنقدر اغواکننده است که بسياري از نوجوانان را جذب خود مي کند.
بيشتر کارشناسان اعتقاد دارند، چنين نام هاي اغواکننده اي را بايد نام هاي خياباني مواد مخدر و روانگردان دانست، نام هايي که برخلاف ماهيت يکسان اغلب مواد روانگردان در نظر گرفته مي شود تا توجه ها را به محصول جلب کند.
رامين رادفر، پژوهشگر اعتياد درباره مواد روانگردان جديد مي گويد: قاچاقچيان با ايجاد تغييراتي در مواد مخدر سعي مي کنند براي خود بازار جديد پيدا کنند.
رادفر به ماده کراک اشاره مي کند و مي گويد مافياي مواد مخدر وقتي ديد مصرف هروئين کم شده با تبليغاتي که روي تغييرنام و شکل اين ماده انجام داد، آن را با نام کراک دوباره به بازار عرضه کرد.
اين در حالي است که به گفته برخي کارشناسان، کراک نام جذاب تري بود و که در کشورهاي ديگر به موادي لقب داده شده بود که از آن به عنوان کوکائين فقرا ياد مي کردند، اما در کشورمان سود جويان با استفاده از اين نام بازار دوباره اي براي هروئين فشرده پيدا کردند.رادفر به خانواده ها توصيه مي کند، پيشگيري را فراموش نکنند، زيرا راه پيشگيري از تمام مواد مخدر و روانگردان، يکي است و به اين شکل، والدين مي توانند مانع آسيب ديدن فرزندان خود شوند.
آن طور که رادفر توضيح مي دهد، چنانچه بتوان سن شروع مصرف مواد مخدر را به تاخير انداخت، احتمال ابتلاي شخص به اعتياد کاهش مي يابد. البته اين به اين معني نيست که اگر افراد در سنين بالامواد مخدر مصرف کنند، دچار اعتياد نخواهند شد.
بنابراين بايد از وزارتخانه و سازمان هايي مانند آموزش و پرورش، بهزيستي و ستاد مبارزه با مواد مخدر خواست برنامه هاي آموزشي بيشتري را در جهت پيشگيري از اعتياد براي نوجوانان و جوانان تدارک ببينند.

    مافياي مواد مخدر و بازاريابي ويژه
بازاريابي مختص شرکت هاي توليد مواد خوراکي يا شرکت هاي خدماتي نيست، چراکه مافياي مخدر بيش از تمام شرکت هايي که براي بازاريابي هزينه مي کنند، در تلاش است از ذائقه مشتريانش آگاه شود و آنها را به نفع خود تغيير دهد.
مافياي مواد مخدر، بهترين کارشناسان را به کار مي گيرد تا بيشترين نفوذ را در بازار داشته باشد. آنها مشتري هاي خود را با توجه به سن، جنس و علائق به گروه هاي مختلف تقسيم مي کنند و بعد براي هر کدامشان محصولي در نظر مي گيرند.
مافياي مواد مخدر هميشه چند قدم جلوتر از مبارزان مواد مخدر حرکت مي کند به همين خاطر پول هنگفتي به دست مي آورد و به هيچ قيمتي حاضر نيست اين بازار پر سود را از دست بدهد. کارشناسان مافياي مواد مخدر بخوبي مي دانند که براي سالخوردگان چگونه تبليغ کنند تا آنها محصولشان را مصرف کنند. به همين خاطر در بازار شايعه مي کنند مواد مخدري مانند ترياک براي آنهايي که بازنشسته هستند و سنشان از 50 گذشته کاربرد دارويي دارد؛ مثلابراي بيماري قند مناسب است يا براي کمردرد و فشار خون در حد نوشدارو عمل مي کند.
افزون بر اين، آنها اين باور غلط را نيز در جامعه گسترش مي دهند که در سنين بالاديگر افراد به مصرف مواد مخدر اعتياد پيدا نمي کنند.
کارشناسان بر اين باورند که مافياي مواد مخدر براي جوانان و نوجوانان نيز برنامه دارد. براي همين با توجه به علائق آنها مواد روانگردان يا مخدري مانند شيشه و اکس را در نظر مي گيرند چراکه آنها بخوبي مي دانند جوانان و نوجوانان، تمايلي به مصرف مواد مخدر سنتي مانند ترياک ندارند چراکه اين مواد سستي زاست و اين گروه سني، عاشق جنب و جوش و هيجان هستند. به همين دليل مواد روانگردان و محرک را با استفاده از شگردهاي خاص به آنها معرفي مي کنند.

    شناسايي مشکلات و نيازها
مافياي مواد مخدر، مطالعات دقيقي روي جوامع هدف خود انجام مي دهند تا به اين شکل بتوانند محصولات خود را به بهترين شکل ممکن بفروشند. آنها براي اين کار، ليست هاي ويژه اي از نياز ها و مشکلات افراد مختلف جامعه تهيه مي کنند. براي نمونه با علم به اين که عموم مردم به دنبال کسب لذت آني هستند، اين شعار را براي معرفي محصول خود در نظر مي گيرند؛ با مصرف اين مواد، خيلي زود پرانرژي و شاد خواهيد شد.
افزون برآن، آنها وقتي متوجه مي شوند خيلي ها به دنبال اين هستند که چاقي شان را در کوتاه ترين مدت درمان کنند، شايعه مي کنند مصرف شيشه سبب لاغري مي شود و عده اي ناگاه به مصرف اين مواد روي مي آورند. البته آنها پا را از اين فراتر گذاشته و با معرفي اين مواد به عنوان داروي لاغري، افراد ناآگاه را به کام مرگ مي فرستند.

    سوءاستفاده از تابوها
مافياي مواد مخدر و روانگردان وقتي مي بيند، برخي مسائل در جامعه تابو است، براي سوءاستفاده از آن و رسيدن به هدف شومشان برنامه ريزي مي کنند. براي نمونه، سراغ افرادي مي روند که بيان کردن مشکلات جنسي و ناتوانايي هايشان در اين زمينه را تابو مي دانند و حتي حاضر نيستند، اين مشکل را با پزشک در ميان بگذارند.به اين ترتيب، مافياي مواد مخدر وقتي متوجه مي شود چنين افرادي براي حل مشکلات خود به داروهايي پناه مي برند که در شبکه هاي ماهواره اي تبليغ مي شود يا گوشه عطاري ها در اختيار افراد قرار مي گيرد، آنها را طعمه اي مناسب مي بينند. به همين خاطر است که در جامعه شايعه مي شود مصرف مواد مخدر مي تواند ناتواني جنسي را درمان کند، اما به گفته کارشناسان مصرف مواد مخدر و روانگردان در کوتاه مدت اندکي تاثيرگذار است، اما در بلندمدت مشکلات بيشتري براي مصرف کننده پديد مي آورد.
قاچاقچيان مواد مخدر، همه اتفاقات جامعه را رصد مي کنند تا بهترين شعارها را براي فروش محصولات خود انتخاب کنند. براي نمونه، وقتي مي بينند رقابتي ناسالم بين مدارس و والدين شکل گرفته تا دانش آموزان و دانشجويان بهترين نمرات را کسب کنند، دانش آموزان و دانشجويان را با اطلاعات اشتباه فريب مي دهند؛ مثلامي گويند مصرف محصولاتشان سبب هوشياري و بالارفتن تمرکز افراد مي شود تا بهتر درس بخوانند. به همين خاطر، مصرف داروهاي محرک و مخدر در فصل امتحانات مدارس و دانشگاه ها بيشتر مي شود.

مافياي عتيقه در كشور ريشه مي دواند

بي توجهي مسئولان به ميراث فرهنگي زمينه را براي فعاليت باندهاي تبهکار قاچاق عتيقه هموار کرده است.شرايط آشفته نگهداري از ميراث فرهنگي کشور براي گروهي خاص حکم آب گل آلود را پيدا کرده است، چون به اعتقاد برخي کارشناسان حوزه ميراث فرهنگي، گردانندگان باندهاي تبهکار قاچاق عتيقه از افراد ساده لوحي که به دنبال گنج هستند نهايت استفاده را مي برند. به اين شکل که آنها اشياي عتيقه را به پايين ترين قيمت از گنج ياب هاي خرده پا خريده و در بورس عتيقه کشورهايي مانند انگلستان، فرانسه و آمريکا به مبالغ هنگفت مي فروشند.
اردشير اروجي، مديرکل سابق دفتر برنامه ريزي، آمار و اطلاعات سازمان ميراث فرهنگي به جام جم مي گويد: افرادي نيز بالادست گنج ياب ها هستند. آنها با مطالعاتي که دارند سرنخ هاي خوبي از آثار عتيقه به دست مي آورند، بعد از اين مرحله آنها افراد زير دست خود را دنبال گنج فرستاده و در نهايت اين اشيا را به خارج از کشور منتقل مي کنند.
به گفته وي، باندهاي تبهکار سرنخ هاي خيلي خوبي از محل دفن اشياي عتيقه داشته و با اجير کردن افراد ساده لوح پول هنگفتي به جيب مي زنند.
يکي از اعضاي فراکسيون ميراث فرهنگي و گردشگري مجلس نيز دراين باره به جام جم مي گويد: مي توان گفت مافيايي دراين حوزه وجود دارد چون تخلفات سيستماتيک سازماندهي لازم دارد، بنابراين مي توان گفت مافياي قاچاق عتيقه در کشور وجود دارد.
مديرکل سابق دفتر برنامه ريزي، آمار و اطلاعات سازمان ميراث فرهنگي درباره مقصد عتيقه هاي خارج شده از کشور ياد آور مي شود: کنوانسيون بين المللي درباره اشياي تاريخي وجود دارد که براساس آن کشورهاي عضو بايد اشياي تاريخي را به کشور مقصد برگردانند.
کشورمان يکي از اعضاي اين کنوانسيون است، به همين دليل اشياي عتيقه اي را که در زمان جنگ عراق و کويت به کشورمان قاچاق شده بود به کشور کويت برگرداند، افزون براين اشياي زيادي نيز تا به حال به کشور افغانستان تحويل داده شده است.
نکته اينجاست که بسياري از کشورها در اين کنوانسيون عضو نيستند يا به وظيفه خود بدرستي عمل نمي کنند جالب است بدانيد بورس اشياي عتيقه در انگلستان، فرانسه و آمريکا فعال است و اين کشورها تاکنون در اين کنوانسيون عضو نشده اند، به همين دليل قاچاقچيان عتيقه سعي مي کنند اشياي کشف شده در حفاري هاي غير مجاز را به اين کشورها قاچاق کرده و آنها را بفروشند. بايد تاکيد کرد رساندن اشياي عتيقه به اين کشورها فقط از عهده باندهاي سازمان يافته برمي آيد.

کوتاهي مسئولان
يکي از مسائلي که سبب شده باندهاي تبهکار قاچاق عتيقه در کشورمان فعال شوند، همکاري نکردن سازمان ها و ارگان هاي مختلف با يکديگر است. براي نمونه بحث برخورد با شرکت هاي سازنده فلزياب براي اولين بار حدود 12 سال پيش مطرح شد. آن زمان عده اي مخالف فلزياب ها بودند، اما برخي نيز ادعا مي کردند از اين ابزار در دامپروري و معدن استفاده مي شود، بنابراين مصوبه اي در هيات دولت تصويب شد و بر اساس آن شرکت هاي سازنده موظف شدند براي تبليغات اين وسيله با سازمان ميراث فرهنگي همکاري کنند، علاوه براين شرکت توليد کننده فلزياب براساس اين مصوبه بايد مشتريان خود را به سازمان ميراث فرهنگي معرفي کنند تا اين سازمان نياز شخص متقاضي فلزياب را سنجيده و شماره سريال دستگاه فلزياب نيز در سازمان ميراث فرهنگي ثبت و ضبط شود.
اروجي يادآور مي شود: اما نکته اينجاست که براساس اين مصوبه عمل نشده است، چون مشکلات زيادي در اين حوزه ايجاد شده و به نظر مي رسد در اين ميان شرکت سازنده در معرفي افراد به سازمان ميراث کوتاهي کرده و سازمان ميراث فرهنگي نيز پيگير اين ماجرا نبوده است. افزون براين بايد گفت نيروي انتظامي نيز در برخورد با اين موضوع ضعف نشان داده است. اين درحالي است که بايد تاکيد کرد سازمان ميراث فرهنگي از سيستم حفاظتي منسجمي نيز برخوردار نيست، زيرا مخبر هاي اين سازمان آن طور که بايد و شايد فعال نيستند.
مديرکل سابق دفتر برنامه ريزي، آمار و اطلاعات سازمان ميراث فرهنگي يادآور مي شود: سازمان بايد تعداد زيادي مخبر آموزش ديده داشته باشد تا بموقع سازمان را در جريان حفاري هاي غير مجاز قرار دهند، اما اين روزها مخبرها فعال نيستند و خبرها به سازمان ميراث فرهنگي نمي رسد.
اروجي در باره اين که فعاليت گنج ياب ها در کدام استان ها بيشتر است، ابراز مي کند: اين افراد در اکثر استان ها فعاليت مي کنند؛ براي نمونه دراطراف تهران مي توان به طالقان و حومه دماوند اشاره کرد.

مشوق ها ناچيز است
به نظر مي رسد مسئولان بايد براي ماموران يگان حفاظت ميراث فرهنگي و شهرونداني که پرده از فعاليت باندهاي قاچاق عتيقه برمي دارند، مشوق هاي بيشتري در نظر بگيرد، زيرا اين روزها اگر شخصي شيء عتيقه اي را کشف و به سازمان ميراث فرهنگي تحويل دهد براحتي پاداش نمي گيرد.
اروجي در اين باره عنوان مي کند: در برنامه پنجساله سوم موضوع تشويقي را گنجانديم به اين شکل که از حسابي که جريمه قاچاقچيان عتيقه به آن واريز مي شود، افرادي که به کشف اشياي عتيقه کمک کنند، تشويق مي شوند.
اکنون اگر شخصي شيء عتيقه اي را پيدا کرده و در زمان مشخصي آن را به ميراث فرهنگي تحويل دهد، کارشناسان شيء را بررسي کرده و اگر تقلبي نباشد سهم تشويقي به فرد تعلق مي گيرد، اما نکته اينجاست مبلغي که به عنوان تشويقي به شخص تعلق مي گيرد با پيشنهاد هاي قاچاقچيان عتيقه قابل مقايسه نيست به همين دليل مسئولان بايد راهکاري براي تشويق بيشتر شهروندان در نظر بگيرند.
نکته ديگري که در اين بين بايد به آن توجه کرد وجود اشياي تقلبي عتيقه در کشور است، بايد گفت رسيدگي به پرونده هايي که اشياي عتيقه تقلبي در دادسراها تشکيل مي دهد هرسال بخش زيادي از توان پليس و دادسراها را به خود اختصاص مي دهد، به همين دليل براساس قانون اشياي تقلبي پس از کشف بايد معدوم شود.

حیات وحش؛ قربانی خودخواهی ما

سود خرید و فروش حیوانات وحشی سرسام‌آور است؛ آنقدر که بعد از قاچاق اسلحه و موادمخدر از آن به عنوان سومین تجارت پرسود غیرقانونی دنیا یاد می‌شود. شرایط محیط‌زیستی کشورمان نیز سبب شده خیلی‌ها به آسانی در این زمینه فعالیت کنند، زیرا نظارت جدی و قوانین بازدارنده‌ای در این باره وجود ندارد.

برای نمونه 17 میلیون هکتار منطقه حفاظت شده کشور را فقط 2617 محیط بان پوشش می دهند که تجهیزات مناسبی نیز در اختیار ندارند، افزون بر این، قوانین بازدارنده ای نیز در این زمینه وجود ندارد. به عنوان مثال می توان به حکم دادگاه متهمان کشتار خرس های سمیرم اشاره کرد که به اعتقاد فعالان حقوق حیوانات، اصلا مناسب نبود.

همه این شرایط سبب شده سودجوها در کشور حاشیه امنی احساس کرده و از هر فرصتی برای تجارت گونه های جانوری و اعضای آنها استفاده کنند.

این در حالی است که زنده گیری نوزادان وحوش هر سال در فصل بهار در کشورمان رنگ و بوی جدی تری به خود می گیرد؛ زیرا نوزادان بیشتر گونه های جانوری این روزها به دنیا می آیند و به علت این که قدرت دفاع از خود را نداشته یا نمی توانند براحتی بگریزند، طعمه برخی افراد سودجو می شوند.

این افراد که متاسفانه تعدادشان کم نیست دو گروه هستند؛ عده ای با زنده گیری نوزادان حیات وحش به دنبال کسب درآمدند و گروه دیگر را نیز اشخاص خودخواهی تشکیل می دهند که حیوانات را خریده و نگهداری می کنند.

نکته اینجاست که چنانچه این افراد بهترین شرایط ممکن را هم برای نگهداری این گونه های جانوری فراهم بیاورند، باز هم سبب آسیب زدن به آنها و محیط زیست کشور می شوند، زیرا اگر نوزادان حیات وحش برای مدتی حتی کوتاه در خارج از محل طبیعی زندگی خود نگهداری شوند، دیگر قادر به زندگی در طبیعت نخواهند بود.

برای نمونه روز گذشته ماموران یگان محیط زیست گلستان، بره آهویی را از انباری خانه یکی از اهالی استان گلستان کشف کردند که شرایط نگهداری و تغذیه نامناسب سبب رشد غیرعادی شاخ و سم دست و پای بره آهو شده بود.

نکته اینجاست که این حیوان به دلیل خودخواهی انسان باید بقیه عمر خود را با تحمل مشکلات جسمی در اسارت سپری کند. این در حالی است که باید یادآور شد مادر این بره آهو نیز دیر یا زود دچار آسیب خواهد شد، زیرا شیر باقیمانده در پستان جاندار مادر تخلیه نشده در نتیجه بتدریج عفونت و بیماری حیوان را از پا درمی آورد.

مهدی آیینی – گروه جامعه

سودجویان خاک هرمز را هم می‌فروشند

فروش خاک جزیره هرمز یکی از چالش‌های زیست‌محیطی در جنوب کشور است؛ زیرا خاک این منطقه از مواد معدنی بالایی برخوردار است به همین دلیل برخی شرکت‌ها و نهاد‌های خصوصی آن را به کشورهای همسایه می‌فروشند. نکته اینجاست که تاکنون در کشورمان درباره اهمیت و ارزشگذاری خاک هرمز مطالعات دقیق نشده است.

روز گذشته پروین فرشچی، معاون محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست در نشستی خبری در این باره تصریح کرد: این یکی از چالش های ما در حوزه خلیج فارس است و سازمان حفاظت محیط زیست به عنوان یک دستگاه نظارتی به تنهایی نمی تواند مانع این مساله شود. البته استانداران در این خصوص مسئولیت سنگین تری دارند.

این در حالی است که از پیوستن جزیره هندورابی به کیش به عنوان منطقه آزاد تجاری نیز می توان جزو یکی دیگر از چالش های زیست محیطی در خلیج فارس نام برد؛ زیرا ساخت و سازهایی که در این منطقه بدون ارزیابی زیست محیطی انجام می شود، تهدیدی برای زندگی آبزیان و مرجان های این جزیره است.

فرشچی در این باره بیان کرد: ما با ساخت و سازهایی که بدون ارزیابی زیست محیطی انجام می شود، مخالف هستیم.

افزون بر این، وی بروز چنین مشکل هایی را نتیجه دوگانگی مسئولیت ها میان مناطق آزاد و سازمان حفاظت محیط زیست دانست و ادامه داد: مدیریت یکپارچه ای در این مناطق وجود ندارد، اما قرار شده در جلسه ای که بزودی بین سازمان حفاظت محیط زیست و مدیریت مناطق آزاد تشکیل خواهد شد، دراین باره تصمیم هایی گرفته شود.

تعداد محیط بانان دریایی مشخص نیست

فرشچی با بیان این که کمبود محیط بان در سواحل کشور یکی از مشکلات اصلی دراین مناطق است، ابراز کرد: باید محیط بانان بیشتری در این مناطق داشته باشیم البته ارائه آموزش های لازم به این افراد ضروری است. اکنون یگان حفاظتی در مناطق ساحلی وجود دارد، اما این مناطق باید گارد ساحلی داشته باشند.

معاون سازمان محیط زیست با بیان این که برخی کارشناسان محیط زیست داوطلبانه به عنوان محیط بان نیز عمل می کنند، عنوان کرد: به همین دلیل نمی توان آمار دقیقی از محیط بانان دریایی کشور داد.

به گفته وی، تفاهم نامه ای با نیروی دریایی در حال تنظیم است که بر اساس آن تعداد نیروهای محیط بان در مناطق ساحلی افزایش می یابد.

آلودگی و قاچاق سوخت

معاون محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست با بیان این که معضلات زیست میحطی در خلیج فارس و دریای عمان طی دو سال اخیر افزایش یافته است، گفت: آلودگی هایی که قاچاق سوخت به وجود می آورد، یکی از چالش های اصلی در این حوزه است؛ زیرا بر اساس آماری که نیروی دریایی کشور منتشر کرده قاچاقچیان سوخت فقط هنگام تعقیب و گریز با ماموران پنج میلیون لیتر سوخت را در آب رها کرده اند.

فرشچی با اشاره به این که این میزان سوخت قاچاق فقط از عهده باندهای حرفه ای قاچاق بر می آید، اظهار کرد: برای مهار این معضل باید تعامل و هماهنگی میان دستگاه ها، نهادهای دولتی و اجرایی ایجاد شود.

به گفته وی، امسال معاونت دریایی سازمان حفاظت محیط زیست توجه ویژه ای به این موضوع دارد به همین دلیل کمیته ای ملی دراین باره تشکیل شده که سازمان حفاظت محیط زیست، سازمان های دریایی، نیروی انتظامی و استانداری ها برخی از اعضای آن هستند.

معاون محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به این که اکتشاف و استخراج نفت خلیج فارس و دریای عمان از سوی کشورهای منطقه با آسیب های زیست میحطی زیادی همراه است، عنوان کرد: رفع این مشکل نیز در قالب همکاری های ملی و منطقه ای باید پیگیری شود.

مشکل گونه های غیربومی

یکی دیگر از مشکلاتی که در حوزه محیط زیستی خلیج فارس با آن روبه رو هستیم، ورود گونه های غیربومی به آب های منطقه است که بیشتر از طریق آب توازن کشتی ها (آبی که برای حفظ ثبات کشتی در مخازن کشتی نگه داشته می شود) است.

این در حالی است که ایران تنها کشور عضو کنوانسیون کنترل و مدیریت آب توازن کشتی ها در منطقه است، به همین دلیل سازمان بنادر و دریانوردی به عنوان مرجع این کنوانسیون در ایران تلاش می کند تا نظر دیگر کشورهای منطقه را جلب و آنها را به عضو شدن در این کنوانسیون تشویق کند.

به گفته فرشچی، بررسی و مقابله با کشند قرمز و برنامه ریزی حفاظت از گونه های جانوری خلیج فارس مانند دلفین ها، لاک پشت ها، مرجان ها و دیگر گونه های دارای اهمیت اقتصادی و غیراقتصادی، یکی دیگر از برنامه های آینده معاونت محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست است.

علاوه بر این، وی با اشاره به این که هر پنج نوع ماهی خاویاری ایران در خطر انقراض هستند، عنوان کرد: آلودگی دریای خزر، صید قاچاق و سدسازی، از دلایل اصلی انقراض ماهیان خاویاری است.

وی ادامه داد: برای نمونه در دهه 90 هر سال 3000 تن خاویار از خزر به دست می آمد، اما در سال 2011 با این که مجوز برداشت 250 تن ماهی خاویار از سوی پنج کشور حاشیه دریای خزر داده شد، اما هیچ وقت برداشت این مقدار ماهی خاویاری ممکن نشد.

بگذارید رافائل آرام بگیرد

در این نشست خبری، معاون سازمان حفاظت محیط زیست درباره برنامه سازمان برای خارج کردن کشتی رافائل که حدود 30 سال پیش در بوشهر غرق شد، عنوان کرد: این کشتی اکنون به زیستگاهی مصنوعی برای آبزیان منطقه تبدیل شده است، از طرفی خارج کردن این کشتی از آب، سبب ایجاد کدورت در آب و نابود شدن زیستگاه آبزیان می شود بنابراین عواقب زیست محیطی خارج کردن این کشتی از آب، بیشتر از ماندن آن در آب است.

به گفته فرشچی، با توجه به این دلایل، سازمان حفاظت محیط زیست از نیروی دریایی خواسته فعالیت های تحقیقاتی و غواصی خود را در این باره متوقف کند.

فاجعه ای به نام انتقال آب خزر

انتقال آب خزر به سمنان طرحی است که براساس مصوبه دور سوم سفرهای استانی رییس دولت دهم در اواخر فروردین 91 کلید خورد و تاکنون کارشناسان محیط زیست نسبت به عواقب اجرایی شدن این طرح هشدارهای زیادی داده اند.

معاون محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست با بیان این که به نظرم این طرح «گریه آور» است، یادآور شد: این طرح تبعات زیادی روی اکوسیستم خزر خواهد داشت، به همین دلیل با آن مخالف هستم، این در حالی است که ضمانتی نیز برای پایدار ماندن آب انتقالی در مقصد وجود ندارد. افزون بر این باید تاکید کرد که اجرایی شدن این طرح با تعهدات بین المللی کشورمان نیز همخوانی ندارد.

نامه نگاری با وزارت نیرو

معاون محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست با بیان این که وزارت نیرو برای ایجاد سیستم تصفیه فاضلاب در شهرهایی با جمعیت بالای 30 هزار نفر به تعهدات خود عمل نکرده است، یادآور شد: رییس سازمان حفاظت محیط زیست با ارسال سومین نامه تذکر به وزارت نیرو، خواستار مسئولیت پذیری بیشتر این وزارتخانه شد.

فرشچی درباره برنامه های سازمان حفاظت محیط زیست در روز جهانی زمین پاک عنوان کرد: فاز دوم مسیر سبز، ساحل پاک در سواحل استان های جنوبی کشور اجرا خواهد شد.

مهدی آیینی – گروه جامعه

بالا