مدیریت نادرست فضای سبز شهری، منابع آبی را هدر میدهد
فوارههای کوچ و بزرگ در کلانشهری مثل تهران چوب حراج به آب میزنند، منابع مالی و آب زیادی در شهرها صرف میشود تا بخشی از طبیعت در کلانشهرهای بزرگ کشور، برای شهروندان تداعی شود. اما این روزها کاهش منابع آب سبب شده است مسئولان به فکر چاره بیفتند. اعضای شورای شهر میگویند قانون ممنوعیت کشت چمن در پارکها را به تصویب رسانده و به شهرداریها اعلام کردهاند. چمن جزئی از فضای سبز شهری است که حفظ آن به آب زیادی نیاز دارد. کود مورد استفاده برای شادابی چمنها از طریق آبیاری به منابع آّب زیرزمینی نفوذ میکند و آن را آلوده میکند. به همین دلیل چمنها متهم ردیف اول مصرف بالای آب و آلودگی منابع آب زیرزمینی بهشمار میرود. شاید به همین دلیل باشد که مسئولان حکم به ممنوعیت کشت چمن دادهاند تا از این طریق آب کمتری صرف فضای سبز شهری شود اما کارشناسان فضای سبز میگویند بیش از آنکه چمن در مصرف آب نقش داشته باشد، این ساعات آبیاری، شیوه آبیاری و نحوه ایجاد فضای سبز در شهرهاست که باید اصلاح شود.
درباره آبیاری فضای سبز قاعدهای کلی وجود دارد. آبیاری در ساعاتی که تبخیر در آن زیاد است، مصرف آب را افزایش میدهد. با این تعریف، بسیاری از فوارههای آبیاری فضای سبز شهری که از ساعت ۹ یا ۱۰ و در زمان اوج گرما به کار میافتند، شیوهای غلط را در پیش گرفتهاند که مصرف آب را افزایش میدهد. محسن کافی، مدیر گروه فضای سبز دانشگاه تهران درباره رفتار مناسب شهرداری در آبیاری فضای سبز به جامجم عنوان میکند: پاسخ این پرسش زمانی میتواند دقیق باشد که من بدانم در تمام مناطق تهران چه شرایطی وجود دارد. خیلی جاها سیستم آبیاری تحت فشار دارد و خیلی جاها ندارد. در جاهایی که آبیاری تحت فشار وجود دارد، کنترل شرایط راحتتر است.
آنطور که او میگوید بهترین زمان برای آبیاری فضای سبز بهمنظور ایجاد صرفهجویی در آب از غروب تا صبح زود است. زیرا اگر در طول روز آبیاری به خاطر گرما انجام دهیم، ضریب تبخیر و تعرق بالا میرود. قبل از اینکه گیاه بتواند آب را جذب کند، تبخیر انجام میشود به همین دلیل در شب که هوا خنکتر است اگر به فضای سبز آب بدهند، فرصت جذب برای گیاه فراهم میشود.
کافی، به مشکلات مختلف موجود در شهرداری تهران اشاره میکند و میگوید: این مشکلات باعث میشود زمان آبیاری متناسب و همخوان با شرایط اقلیمی نباشد.
او ادامه میدهد: بهعنوان مثال نزدیک میدان آرژانتین محوطهای که متعلق به بنیاد مستضعفان است، یک کانال آب شهرداری وجود دارد. این کانال برنامه خاصی ندارد یا حداقل کسانی که آبیاری فضای سبز میکنند از برنامه آن خبر ندارند. خیلی از مواقع فقط روز در این کانال آب هست به همین دلیل آبیاری در روز انجام میشود. هرچه بگوییم آبیاری فضای سبز در شب باید انجام شود، چونکه اصلا شب آبی وجود ندارد که آبیاری انجام شود، کارگران از این دستورالعمل پیروی نمیکنند.
جای خالی همکاری بین دستگاهی
به اعتقاد مدیر گروه فضای سبز دانشگاه تهران، با همکاری بین دستگاهی میشود مشکل زمان آبیاری فضای سبز را حل کرد البته اگر دنبال حل این مساله باشند.
او شرایط آبیاری فضای سبز سایر شهرها را بدتر از تهران توصیف میکند و بر این باور است که آبیاری فضای سبز با تانکر وضعیت فاجعه باری دارد. زیرا وضعیت حجم مخزن کامیونها معلوم نیست. گاهی کل مخزن را پر نمیکنند یا داخل مخزن چیزهایی است که حجم مخزن آب کامل نیست. چون که براساس تعداد کامیون، آب رسیده به فضای سبز را حساب میکنند، دقیق مشخص نمیشود که چند لیتر آب صرف آبیاری فضای سبز شده است.
کافی ادامه میدهد: سرعت حرکت راننده خیلی مهم است. گاهی هم ماشینها کنار خیابان پارک کردهاند و اصلا آبی به فضای سبز نمیرسد. خاک که خیلی خشک شود، آب جاری میشود و نفوذ نمیکند در نتیجه آبی به گیاه نمیرسد.
گرچه او آبیاری تانکری را قبول ندارد اما برای حل این مساله راهکار هم دارد،خودش میگوید مشابه این مساله را در مشهد حل کرده است. مدیر گروه فضای سبز دانشگاه تهران ادامه میدهد: در مشهد با قرار دادن یک لوله ۴ اینچی با شیب ۵/۰درصد در عمق ۷۰ سانتیمتری خاک، آن را مرطوب کردیم. آب از طریق لوله به فضای سبز منتقل میشود.
تنک کردن درختان
ولیا… مظفریان هم به عنوان یک گیاهشناس میگوید ساعات آبیاری در تهران غلط است، اما او بحث را گستردهتر میبیند و انتقاداتی را به انتخاب گونه، نحوه کاشت و حتی هرس درختان شهری وارد میداند.
این گیاهشناس که با حذف یکباره چمن از فضای سبز شهری مخالف است، به جامجم میگوید: اگر وضعیت درختان و درختچهها را تنک کنیم، بخشی از آبی را که درختان و درختچهها مصرف میکنند، میتوانیم به مساحت کمتری از چمن اختصاص دهیم. به این مفهوم که بخشی از نقاطی را که پشت پرچین است و دیده نمیشود، چمن نکاریم.
اگر از او درباره استفاده از کفپوشهای سبزی که آب کمتری مصرف میکنند، سوال کنید، پاسخ میدهد: کفپوشهایی مثل عشقه در آفتاب تهران دوام نمیآورد. برخی کفپوشها مثل فرانکینیا هم در زمستان رنگ زیبای سبز را نخواهند داشت و تغییر رنگ میدهند.
این گیاهشناس تراکم درخت در فضای سبز حاشیه خیابانهای تهران را بیش از اندازه توصیف میکند و معتقد است باید با حذف درختان کج و معوج، انتخاب اصلح کنیم و با کاهش تراکم درختان، نیاز به هرس شدید درختان در پاییز را به حداقل برسانیم. به این ترتیب علاوه بر اینکه باعث میشویم آب کمتری مصرف شود، فضای سبز مطلوبتری خواهیم داشت. درختان شکل و قیافه خود را پیدا میکنند و توان تولید اکسیژن در فضای سبز افزایش مییابد.
او توضیح میدهد: وقتی در فصل پاییز درختان را هرس شدید میکنید، در بهار این درختان برای بازسازی خود باید وقت صرف کنند. این بازسازی در بهار هم انرژی بیشتری میبرد و هم از تولید اکسیژن میکاهد. درختانی که شکل و قیافه واقعی دارند، فضای بالیدن به آنها داده شده است و با کاهش نیاز به هرس، هزینه کارگری برای نگهداری آنها کاهش مییابد.
جستوجو برای جایگزین چمن
با توجه به اینکه کاشت چمن در فضای سبز ممنوع شده بهتر است شهرداری به فکر جایگزین برای چمن باشد.
مظفریان در اینباره میگوید:باید از گیاهان فصلی در فضای سبز استفاده کنیم. حال اینکه این گیاهان چقدر میتوانند جایگزین چمن شوند و چقدر ضرورت دارد که این همه چمن بکاریم، بحث دیگری است. تناسب بین کاشت گونههای فصلی و دائمی باید برقرار شود. بهطوری که چشم نوازی فضای سبز حفظ شود.
او تاکید میکند: موافق حذف صددرصد چمن در سطح شهر تهران نیستم. البته چمن را در زیر سطح درختان کاشتهایم یا در پشت پرچینها چمن داریم. در صورتی که نباید اینگونه باشد. ضرورتی ندارد چمن و درخت در کنار هم وجود داشته باشد. تعادل بین چمن و درخت را باید برقرار کنیم. از پرچینها برای نقاطی که در معرض دید نیستند، باید استفاده شود تا به این ترتیب، سطح چمن کاری کاهش یابد.
این گیاهشناس همچنین به چمنهای کم آبی اشاره میکند که کشت آن به صرفه جویی در مصرف آب منجر میشود. به گفته او چمنهای قد بلندی به نام «کورتادریا» وجود دارند که نه تنها هرس مداوم نمیخواهند بلکه آب کمتری مصرف میکنند و بهصورت کپهای یا تودهای و با فاصله کاشته میشوند. این چمن سرسبزی لازم را برای زمین موردنظر فضای سبز فراهم میکند. همچنین «مَرغ» گیاه دیگری است که میتواند با آب کمتر زندگی کند. نیاز به آبیاری، حفاظت، هرس مداوم و بریدن هم نداشته باشد.
او تاکید میکند: البته گیاهانی که بهعنوان پوشش در فضای سبز استفاده میشوند باید در عمل چشمنوازی هم داشته باشند. چشم نوازی امری نسبی است.
مظفریان میگوید: مردم ما هم باید عادت کنند در شرایطی که آب برای خوردن نیست، نمیتوان آن را صرف چمنکاری کرد. پس باید بخشی از چمن را حذف کنیم. البته این حذف باید تدریجی باشد نه اینکه یکباره دستوری بدهیم که هرجا چمن بود، آب ندهیم تا خشک شود. باید چمن را با گیاهان فصلی جایگزین کنیم.
گونههای بومی، عناصر فراموش شده در فضای سبز
یکی از اهداف ایجاد فضای سبز، تلطیف درجه حرارت هواست. هر گونهای که در فضای سبز بهکار گرفته میشود، با شرایط منطقه همخوانی بیشتری داشته باشد، دستیابی به اهداف تعریف شده برای آنجا با صرف هزینههای کمتری امکانپذیر میشود. استفاده از گونههای بومی، نیاز به مصرف آب را کاهش میدهد اما همواره در فضای سبز شهری از گونههای غیربومی استفاده میشود. دلایل متعددی برای تمایل طراحان منظره به استفاده از گونههای غیربومی مثل چمن، اکالیپتوس و… ذکر میشود. یکی از مهمترین دلایل این است که ارچه در دانشگاهها بر اهمیت استفاده از گونههای بومی در طراحی منظر تاکید میشود اما بهدلیل نبود زیرساختها، استفاده از گونه بومی در فضای سبز توسط دانش آموختگان دانشگاهها به فراموشی سپرده میشود.
هیچ منبع علمی برای معرفی اثرات زیباییشناختی گونههای بومی وجود ندارد و از سوی دیگر در بازار هم اینگونهها که متناسب با شرایط آب و هوایی ایران هستند، تکثیر انبوه نشدهاند.
بنابراین حتی اگر یک مهندس فضای سبز قصد داشته باشد از گونههای بومی استفاده کند، بهدلیل نبود نهال درختان و درختچههای بومی در بازار، از این کار منصرف میشود. حضور گونههای غیربومی در فضای سبز تبعات مختلفی نظیر بروز انواع آلرژیها، مصرف بیشتر آب و… را به همراه خواهد داشت.
آلرژی زایی فضای سبز
یکی از مشکلات ناشی از فضای سبز شهری ایجاد آلرژی توسط برخی گیاهانی است که در طراحی پارکها از آنها استفاده میشود. این گیاهان موجب ایجاد و تشدید حساسیت در جامعه میشود. در حال حاضر آلرژی به طور متوسط ۱۵ درصد جمعیت جهان(در حدود ۵۰۰ میلیون نفر) را تحت تاثیر قرار داده است و در ایران ۲۰درصد یعنی حدود ۱۴ میلیون نفر مبتلا به آلرژی هستند. با توجه به مساله مهم آلرژی که در جوامع بشری با آن روبهرو هستیم و هر ساله آمار مبتلایان به این بیماری در حال افزایش است، توجه به کشتگونههای غیرآلرژیزا در فضای سبز از ضرورتهای اصلی این حوزه بهشمار میرود. این مساله هزینههای هنگفتی بر اقتصاد جامعه و خانواده تحمیل میکند. طراحان فضای سبز با شناسایی گیاهان آلرژیزا و حذف آن از فضای سبز، میزان شیوع به آلرژی را در جامع کاهش میدهند. کنوکارپوس از جمله گونههای کشت شده در فضای سبز جنوب ایران است که باعث بروز تنگی نفس در بخش زیادی از مردم این منطقه شد. این روزها برای کاهش مراجعه به مراکز درمانی، شهرداریهای استانهای جنوبی کشور قصد دارند بخشی از درختان به کار رفته در فضای سبز را حذف کنند تا مشکل تنفسی مردم جنوب برطرف شود. درخت عرعر هم که در فضای سبز تهران به کار گرفته شده، عامل بروز آلرژی در مردم معرفی شده است.
لیلا مرگن