آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : حيات وحش (برگ 3)

بایگانی/آرشیو برچسب ها : حيات وحش

اشتراک به خبردهی

کباب پرندگان مهاجر بر آتش حرص و آز

زیاده‌خواهی، طمع و حرص و آز؛ این کلمات شرح حال برخی صیادان است که این روزها با صید بی‌رویه و ناجوانمردانه پرندگان مهاجر در شمال کشورمان خبرساز شده‌اند. سهل‌انگاری‌ها نیز سبب شده حرص و آز در دل آنها چنان ریشه بدواند که اغلب صیادان با افراشتن تورهای هوایی کمر به قتل‌عام پرندگان مهاجر ببندند.
برای آنها فرقی نمی‌کند پرنده حرام گوشت است یا حلال‌گوشت، در خطر انقراض قرار دارد یا نه! این صیادان فقط به پول فکر می‌کنند، چون به باور آنها حضور پرندگان مهاجر در کشورمان فرصت محدودی است که باید از آن برای به‌دست آوردن هزینه زندگی و حتی زندگی مرفه بیشترین بهره را برد.

شکار پرندگان مهاجر، داستان تازه‌ای نبوده و سال‌هاست اتفاق می‌افتد، اما حکایت تازه ای که چند سالی است خبرساز و دردسرساز شده، صید بی‌رویه آنها از سوی برخی صیادان فرصت‌طلب است که شیوه سنتی صید را کنار گذاشته‌اند و برای به دام انداختن پرندگان از دام‌های هوایی و تاریکی شب بهره می‌برند؛ تورهایی که آسمان و زمین را برای پرندگان نا‌امن کرده است. تمام صیادانی که به پرندگان مهاجر به چشم فرصت می‌نگرند، نیاز مالی ندارند، زیرا اغلب آنها کشاورز و مالک زمین هستند یا از طریق ماهیگیری امرار معاش می‌کنند، آنچه امروز کارشناسان و فعالان محیط‌زیست و حقوق حیوانات را به واکنش وا داشته، حرص و آزی است که دامن برخی از این صیادان را گرفته؛ صیادانی که با افراشتن تور هوایی، سودای یکشبه پولدار شدن را در سر می‌پرورانند.

شکارچی تنها مقصر نیست

دامگاه‌داران متهم ردیف اول قتل‌عام پرندگان مهاجرند، اما نمی‌توان نقش افرادی را که بازار تقاضا را گرم نگه می‌دارند، نادیده گرفت. درواقع شخصی که برای خرید لاشه پرنده مهاجر از تهران خود را به شمال کشور می‌رساند، به اندازه شکارچی مقصر است یا رستوران داری که با گوشت پرندگان مهاجر،‌ انواع خورش و خوراک محلی می‌پزد و آنها را در فهرست غذای خود قرار می‌دهد،‌ دستش به این ماجرا آلوده است. سازمان محیط‌زیست بارها اعلام کرده که با صیادان و دامگاه‌داران برخورد می‌کند، اما این حرف ها هیچ گاه از مقام هشدار فراتر نرفته و اگر تلاشی نیز صورت گرفته، بدون مطالعه بوده و با واکنش تهدید‌آمیز دامگاه‌داران رو‌به‌رو شده است.

ابتکار:

برای کنترل شکار بی‌رویه پرندگان مهاجر در کنار فعالیت‌های آموزشی در شمال کشور ، باید برای کاهش تقاضای خرید نیز تلاش کرد

معصومه ابتکار، رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست در این باره به جام‌جم می‌گوید: سیاست‌های محیط‌زیست در زمینه شکار برمبنای حفاظت از تنوع زیستی است. از سال گذشته شکار چهارپا را متوقف کردیم. درباره پرندگان نیز در برخی مناطق که براساس بررسی‌ها شرایط آنها مناسب گزارش شده جوامع محلی به شکل محدود و تحت کنترل اجازه شکار دارند.

وی می‌افزاید: هر‌گونه فعالیت خارج از چارچوب خلاف قانون است و فرقی نمی‌کند در فریدونکنار اتفاق بیفتد یا منطقه دیگر.

ابتکار درباره شرایط خاص فریدونکنار یادآور می‌شود: در کنار فعالیت قانونی، فعالیت آموزشی نیز در فریدونکنار دنبال می‌شود تا جامعه محلی آموزش‌های لازم را فرا گیرند. علاوه‌بر این باید برای کاهش تقاضا نیز تلاش کرد.

هرچند رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست بر وجود برنامه و طرح برای بهبود شرایط پرندگان مهاجر در فریدونکنار تاکید می‌کند، اما دست‌کم با توجه به شرایطی که در این منطقه حاکم است می‌توان گفت این سیاست‌ها کارساز نیست و باید به فکر راه‌حل مناسب‌تری بود.

محیط‌زیست جدی نیست

مسعود مولانا، دبیر شبکه سازمان‌های مردم نهاد زیست‌محیطی و منابع طبیعی مازندران درباره شرایط صید و شکار پرندگان مهاجر در فریدونکنار به جام‌جم می‌گوید: سازمان محیط‌زیست مازندران برای حمایت از پرندگان کاری نمی‌کند. در آخرین نشستی که با آنها داشتیم،گفتند طرح بلند مدتی دارند، اما تاکنون هیچ اقدامی نکرده‌اند. به همین دلیل در مرکز شهر فریدونکنار خیلی راحت زنده و مرده پرندگان در معرض خطر انقراض را خرید و فروش می‌کنند.

وی درباره این که معیشت دامگاه‌داران چقدر با شکار پرندگان گره خورده،تاکید می‌کند: واقعیت این است که بیشتر افرادی که پرندگان را صید می‌کنند اشخاص نیازمندی نیستند، زیرا آنها مالک زمین و ماهیگیر هستند. شاید تا مدتی قبل آنها به شکل سنتی و محدود پرندگان را شکار می‌کردند، اما بی‌توجهی مسئولان، حرص و آز آنها را بیشتر کرده و اکنون دامگاه‌داران با ایجاد دام‌های هوایی بی‌رویه شکار می‌کنند.

شکار و خودروی شاسی بلند

نبود برنامه جامع فرهنگی و اوضاع نامناسب اقتصاد در کشور و به‌خصوص در شمال کشور سبب شده برخی حضور پرندگان مهاجر را تنها شانس خود برای کسب درآمد قابل توجه بدانند.

مولانا در این باره خاطرنشان می‌کند: دامگاه‌داران شبی حدود 100 قطعه پرنده صید می‌کنند و آنها را بین 20 تا یکصد هزار تومان می‌فروشند. مشکل اینجاست که آنها از این پول بادآورده نمی‌توانند بگذرند، زیرا بدون هیچ زحمتی آن رابه دست می‌آورند‌.‌ این افراد زمین‌های گرانبهایی در اختیار دارند و ماهیگیری نیز می‌کنند، اما ‌هدف شان از صید بی‌رویه این است که مثلا بتوانند خودروی شاسی بلند بخرند.

چاره، تغییر سبک زندگی

تجربه نشان داده است‌، اگر در مسئولان اراده‌ای برای حل مسائل زیست‌محیطی وجود داشته باشد آنها با حمایت سازمان‌های مردم‌نهاد می‌توانند از پس مشکلات بر آیند. برای نمونه،‌ می‌توان به تالاب کانی برازان اشاره کرد که مدتی پیش کشاورزان و صیادان کمر به نابودی آن بسته بودند، اما وقتی این افراد در اثر آموزش‌های سازمان‌های مردم نهاد به فواید تالاب و نقش آن در زندگی پی‌بردند، روند زندگی خود را تغییر دادند.

درویش:

تنها راه‌حل مساله فریدونکنار تغییر سبک زندگی جامعه محلی است،زیرا هیچ سازمانی با اتکا به قوه قهریه نمی‌تواند تغییر رفتار ماندگاری به‌وجود آورد

محمد درویش، مدیرکل دفتر آموزش و مشارکت‌های مردمی سازمان حفاظت محیط‌زیست در این باره به جام‌جم می‌گوید: کانی برازان با ارائه آموزش به کشاورزان و جامعه محلی دوباره جان گرفت و مردم محلی به جای شکار پرندگان، سایت پرنده‌نگری تاسیس کردند و سبب رونق‌گرفتن صنعت گردشگری در منطقه خود شدند. تنها راه‌حل مساله فریدونکنار نیز تغییر سبک زندگی جامعه محلی است، زیرا هیچ سازمانی با اتکا به قوه قهریه نمی‌تواند تغییر رفتار ماندگاری به‌وجود آورد.

محیط‌زیست،‌ قربانی نبود آموزش

برای بهبود شرایط در شمال کشور لازم است سازمان حفاظت محیط‌زیست برای ایجاد کارگاه‌های آموزشی سرمایه‌گذاری کنند و در کنار آن گزینه‌های جایگزین معیشتی را به دامگاه‌دارانی که زندگی شان با صید پرنده گره خورده است معرفی کنند. برای نمونه کسب و کار از طریق تولید و فروش صنایع‌دستی یا بوم‌گردی اگر با برنامه‌ریزی دنبال شود می‌تواند مشکل این افراد را بر طرف کند.درویش توضیح می‌دهد: با تقویب نگاه آموزشی و ایجاد سایت گردشگری که فواید آن به جامعه محلی برسد باید تلاش کنیم تا مناظر ناشی از قتل‌عام پرندگان کم و بهانه معیشتی از شکارچیان گرفته شود و در واقع باید کاری کرد که وضع اقتصادی و طبیعت این افراد بهتر شود.

سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، سازمان تبلیغات اسلامی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، آموزش و پرورش و وزارت علوم و شهرداری‌ها نیز در حفظ محیط‌زیست کشور وظایفی را به‌عهده دارند و چنانچه دراین راه با سازمان حفاظت محیط‌زیست همکاری کنند، می‌توان به حل این مشکل امیدوار بود.

مدیرکل دفتر آموزش و مشارکت‌های مردمی سازمان حفاظت محیط‌زیست درباره عملکرد این نهاد‌ها یادآور می‌شود: این وزارتخانه و سازمان‌ها دغدغه‌های زیست‌محیطی کمی دارند، اما اگر آنها حفظ محیط‌زیست را اولویت خود بدانند می‌توان چنین مشکلاتی را به شکل ریشه‌ای حل کرد. برای نمونه آموزش و پرورش می‌تواند کودکانی را پرورش دهد که شکار برای آنها ضد‌ارزش باشد. به این شکل آنها هرگز به والدینشان اجازه نخواهند داد به بهانه امرار معاش شکار کنند.

مهدی آیینی

 

مهریه؛ ساخت آبشخور برای یوزپلنگ ها

«بانویی مهریه اش را ساخت آبشخور برای حیات وحش در نظر گرفت» این خبری بود که دیروز بسیاری از شنیدن آن به وجد آمده و به بانی اش آفرین گفتند، چون چنین خبرهایی اگر ادامه پیدا کند، شهروندان از وضع حیات وحش بیشتر آگاه شده و محیط‌ زیست جان دوباره‌ای می‌گیرد.

 زوجی که ازدواج شان را با توجه به محیط زیست و حیات وحش کلید زده اند، اصرار دارند نامی از آنها برده نشود. آنها به گفتن سن و محل زندگی شان که تهران است بسنده می کنند و تاکید دارند که این تصمیم شان به هیچ وجه برای خود نمایی و گرفتن ژست های زیست محیطی که این روزها مد شده، نیست.

هرچند 10 روز از درج این مهریه زیبا در عقدنامه آنها می گذرد، اما ماجرا تازه رسانه ای شده و می توان از آن به عنوان اتفاقی مثبت یاد کرد.

بانوی 29 ساله ای که این مهریه را در نظر گرفته به جام جم می گوید: می توان به مهریه نگاه خودخواهانه ای نداشت و از آن برای کمک به انسان، حیات وحش و محیط زیست بهره گرفت.

او که یکی از فعالان انجمن یوز ایرانی نیز هست درباره تصمیم اش توضیح می دهد: یکی از همکارانم از من پرسید به عنوان یک دوستدار محیط زیست چه مهریه ای درنظر گرفته ای، همان لحظه به فکر ساخت آبشخور برای یوزپلنگ و دیگر گونه های جانوری افتادم. خانم طرفدار محیط زیست همان لحظه با همسرش تماس گرفت تا او را در جریان تصمیمش بگذارد.

آقای داماد نیز که 32 سال سن دارد و شغلش پرورش گل و گیاه است، به جام جم می گوید: از تصمیم همسرم تعجب نکردم و با او همراه شدم، چون هر دو دغدغه های زیست محیطی داریم.

مرد جوان ادامه می دهد: تلاش می کنم به سهم خود از تخریب جنگل ها که در سراسر دنیا دارد اتفاق می افتد جلوگیری کرده و قسمتی از زمین را زنده نگه دارم.

روز عقد نیز زوج جوان به عاقد تصمیم خود را اعلام کردند، او نیز از چنین تصمیمی استقبال کرد. در این میان فقط باید هزینه ساخت آبشخور مشخص می شد تا در عقدنامه نوشته شود. زوج جوان نیز که از قبل به این مساله فکر کرده و هزینه ساخت آبشخور را از کارشناسان پرسیده بودند هزینه ساخت را هفت میلیون تومان در نظر گرفتند.

این درحالی است که مهریه عروس جوان ساخت یک آبشخور است که به احتمال زیاد درپناهگاه حیات وحش «دره انجیر» ساخته می شود.

زوج طرفدار محیط زیست تصمیم دارند در اولین فرصتی که این هزینه را در اختیار داشتند برای ساخت آبشخور اقدام کنند.

توجه به حيات وحش در پاييز و زمستان

مهدی آیینی

مهدی آیینی

با سرد شدن هوا بايد منتظر تقابل بيشتر انسان با حيات وحش بود، زيرا دخالت هاي انسان در زيستگاه هاي حيات وحش و خشکسالي هاي اخير سبب شده حيوانات براي تامين خوراک خود ناچار به روستاهايي که در حاشيه زيستگاه آنها قرار گرفته اند نزديک شوند.

در چنين مواقعي برخي افراد به خاطر ترس يا سود جويي فرصت را غنيمت شمرده و به شکار گونه هاي جانوري دست مي زنند، به همين دليل سازمان حفاظت محيط زيست بايد به فکر تامين علوفه براي چهارپايان بوده و با آموزش جوامع محلي آنها را براي رفتار سنجيده هنگام رويارويي با حيات وحش آماده کند، زيرا در فصل هاي سرد سال علاوه برچهارپايان، گونه هاي جانوري ديگري مانند پلنگ، گرگ و خرس نيز در جست وجوي خوراک به روستاها نزديک مي شوند.
در اين ميان محيط بانان بايد مناطقي را براي علوفه دادن به حيات وحش انتخاب کنند که دسترسي به آن براي افراد راحت نباشد، تا شکارچيان از وجود چنين محل هايي باخبر نشده و با کمين در اين مناطق خيلي راحت به شکار مشغول نشوند.
علاوه بر اين، نحوه دفن زباله در روستاها نيز اهميت بسياري دارد، زيرا اگر دفن غيراصولي انجام شود بوي زباله حيوانات گرسنه را به خود جلب کرده و در نتيجه احتمال نزديک شدن حيات وحش به روستا بيش از پيش مي شود.

افرادي تصور مي کنند اگر باقيمانده خوراک خود را اطراف جاده ها بريزند لطف بزرگي در حق حيات وحش کرده اند، اما اين کار سبب بالارفتن احتمال آسيب و مرگ گونه هاي جانوري خواهد شد. زيرا نزديک شدن حيات وحش به جاده ها مساوي است با بالارفتن احتمال تصادف آنها با خودرو هاي عبوري،بنابراين ​از رها کردن باقي مانده مواد خوراکي در حاشيه جاده ها خود داري کنيد

دنیای حیوانات، تشنه حمایت

هر چند در دین مبین اسلام سفارش‌های زیادی به رعایت حقوق حیوانات شده، هنوز قانون مناسبی در این باره تصویب نشده است. به عنوان مثال در اسلام سفارش شده نباید حیوانات را در برابر همنوعشان ذبح کرد. همچنین روایت شده پیامبر فرموده‌اند: در سفر معراج چون به بهشت می‌نگریستم، فرد گناهکاری را دیدم و از حالش پرسیدم.گفته شد وی از کنار سگی تشنه برلب چاهی می گذشت او سگ را سیراب کرد و خدا هم او را با این عمل آمرزید. علاوه بر این روایت شده که امیر مومنان درباره نگهداری دخترش ام کلثوم از یک پرنده فرموده است: «دخترم! موجودی را که دربند کرده ای زبان ندارد تا هر گاه تشنه یا گرسنه شد نیاز خویش را بیان کند، پس خوراک و آبش را به موقع تامین کن یا آن را رها کن تا از گیاهان صحرا بخورد.»

در جست وجوی قانون

جاوید آل داوود، رئیس هیات مدیره انجمن حمایت از حیوانات درباره قوانین در حوزه حمایت از حیوانات به جام جم می گوید: حدود 49 سال پیش ماده قانونی در کشور تصویب شد که از آن می توان به عنوان اولین قانون حمایت از حیوانات در کشور نام برد. براساس آن افرادی که مرغ ها را وارونه نگه می دارند دو ریال جریمه خواهند شد. گرچه این قانون از سوی افراد رعایت نمی شود، زیرا در بازارهای فروش پرندگان، افراد زیادی هستند که جانوران را در شرایط نامناسب نگه می دارند. بنابراین تقریبا در کشورمان قانونی که از حقوق حیوانات دفاع کند وجود ندارد، این در حالی است که تصویب چنین قوانینی در اولویت کاری نمایندگان مجلس نیز نیست، زیرا آنها براین باورند که طرح و لوایح مهم تری در نوبت رسیدگی قرار دارد.

رئیس هیات مدیره انجمن حمایت از حیوانات یادآور می شود: این انجمن در مجلس ششم پیش نویس قوانینی را برای حقوق حیوانات آماده کرده بود که تمامش براساس روایات و احادیث فراهم شده بود، اما متاسفانه رسیدگی به این پیش نویس در اولویت کار مجلس قرار نگرفت.

اهمیت قانون

پافشاری برای تصویب قانون درباره حقوق حیوانات با این هدف دنبال می شود تا بتوان حیوان آزاری هایی را که اتفاق افتاده و سبب جریحه دار شدن افکار عمومی می شود، پیگیری کرد. به عنوان مثال مدتی قبل کشتن سگ های بدون صاحب به شکلی اتفاق افتاد که برخی ادعا کردند پیمانکاران یک شهرک صنعتی در شیراز برای کشتن سگ ها به این حیوانات اسید تزریق کرده اند. علاوه براین دنیای مجازی پر از فیلم های تاسفباری است که از شکنجه و آزار حیوانات گرفته شده مانند کشتن الاغ با ضربات پتک یا آتش زدن جانورانی مانند گربه و سگ. باید یادآور شد رسیدگی به چنین حوادثی فقط زمانی به شکل دقیق انجام می شود که قانونی در این باره وجود داشته باشد.

احترام به حیات وحش، احترام به زمین

طرفدار حقوق حیوانات بودن در مقام حرف کار آسانی است، اما هر شخصی را نمی‌توان طرفدار حقوق حیوانات دانست، زیرا بسیاری به اشتباه تصور می‌کنند با ریختن مشتی دانه برای پرندگان، پذیرایی از گربه‌ها با آشغال گوشت یا نگهداری از گونه‌های جانوری در خانه‌های خود، فعال حقوق حیوانات شده‌اند.

در حالی که شخص فعال در این عرصه باید احترام به حقوق حیوانات را از درون خانه اش آغاز کند. برخلاف این که خیلی ها تصور می کنند حقوق حیوانات بیشتر در سیرک و باغ وحش ها نادیده گرفته می شود، در دنیای کنونی بسیاری از افراد با نگهداری از گونه های جانوری در قفس، حقوق حیوانات را پایمال می کنند.

امروز که مصادف شده با روز جهانی حمایت از حیوانات، با حذف قفس حیوانات از خانه و تغییر برخی باورهای اشتباه می توان اولین قدم را برای حمایت از حقوق حیوانات برداشت. این روزها در بیشتر محله های شهر می توان افراد مهربانی را دید که برای رعایت حقوق حیوانات قدم بر می دارند. آنها با ریختن دانه برای پرندگان سعی می کنند در یافتن غذا به آنها کمک کنند، هرچند نظرات متفاوتی درباره غذا دادن به حیات وحش وجود دارد، زیرا برخی معتقدند این کار سبب تنبل شدن پرندگان می شود، چون آنها دیگر برای پیدا کردن دانه مجبور نیستند مسافت های طولانی پرواز کنند. چنین رفتارهایی از سوی شهروندان می تواند سبب بهبود حقوق حیوانات در کشور شود، اما باید پا را از این فراتر گذاشت و حمایت از حیوانات را به روش های دیگری نیز دنبال کرد.

 

استفاده از باغ وحش و موزه

افرادی که به معنای واقعی به حقوق حیوانات احترام می گذارند، نکاتی را رعایت می کنند که در بهبود وضع گونه های جانوری نقش موثری دارد. آنها به هیچ قیمتی راضی نمی شوند برای سرگرم کردن خود یا فرزندانشان گونه های جانوری را در قفس نگهداری کنند، بلکه برای آموزش کودکان خود وقت گذاشته و با بازدید از موزه های تاریخ طبیعی و باغ وحش های مناسب، اطلاعات فرزندان خود را نسبت به اهمیت و نقش حیات وحش در حفظ محیط زیست بالا می برند و حس کنجکاوی شان را بر طرف می کنند. حامیان حقوق حیوانات می دانند اگر کودکانشان به موقع با حیات وحش و نقش آنها در زندگی خود آشنا شوند، برای حفظ آنها از هیچ تلاشی فروگزار نخواهند کرد. چنین والدینی از ظرفیت موزه ها و باغ وحش ها نهایت استفاده را می برند، زیرا آنها از کم و کاستی های نظام آموزشی کشور مطلع هستند و می دانند چطور این ضعف ها را پوشش دهند. به همین سبب از باغ وحش ها به عنوان محلی برای تکمیل درس هایی مانند علوم و زیست شناسی بهره می برند.

حیوان باز نباشید

در خانه های افرادی که اعضای آن واقعا به محیط زیست و حیات وحش علاقه مند هستند، نکات دیگری نیز رعایت می شود. آنها برای تکمیل دکوراسیون و تزئین محیط خانه خود از گونه های جانوری تاکسیدرمی شده و سلاح شکاری استفاده نمی کنند. این افراد به خوبی از تفاوت بین افرادی که به اصطلاح حیوان باز خوانده می شوند با طرفداران واقعی حقوق حیوانات باخبرند، زیرا حیوان بازها دوست دارند حیات وحش را در قفس های خانگی خود نگه دارند، به عنوان مثال یگان حفاظت محیط زیست هرچند وقت یکبار خبر از کشف باغ وحش های خانگی می دهد که در آن شهروندان عادی از انواع پرندگان وحشی و نادر و گونه های دیگری مانند شیر، خرس و پلنگ نگهداری می کنند. در کشورمان بیش از آن که به حقوق حیوانات پرداخته شود شهروندان به اشتباه درگیر رقابتی شده اند که به زیان محیط زیست کشور تمام می شود. این رقابت اشتباه سبب شده اکنون پای بسیاری از گونه های جانوری غیربومی نیز به خانه شهروندان باز شود، به عنوان مثال می توان از قرقاول تزئینی و راکون یاد کرد.

زمینه های نگرانی

نگران کننده تر این که بسیاری از افراد خیلی زود متوجه می شوند توانایی نگهداری از این گونه ها را ندارند به همین دلیل آنها را در طبیعت رها می کنند، اما چون این حیوانات ممکن است نسبت به گونه های بومی کشور مقاوم تر باشند، به تهدیدی برای آنها بدل می شوند. برخی افراد نیز با خرید گونه های در معرض انقراض به حیات وحش کشور ضربه می زنند، مثلا خرید و فروش سمندر لرستانی سبب بحرانی تر شدن وضع این گونه در کشور شده است.

آرامش انسان، آرامش حیوان

شاید تا دیروز شاخص جامعه های توسعه یافته این بود که تمام شهروندان ساکن در آن فارغ از رنگ، پوست، مذهب و نژاد از فرصت های برابر اجتماعی برخوردار باشند، اما این روزها وقتی از بیودموکراسی یاد می شود یعنی حقوق حیوانات نیز در جوامع باید به رسمیت شناخته شود. جامعه ای توسعه یافته است که حیات تمام موجودات ساکن در آن که شامل انسان، حیوان و گیاه می شود از کرامت برخوردار باشد. برای نمونه اگر گربه، سگ و پرنده های آن شهر آسیب ندیده باشند، گواهی است بر سلامت روانی شهروندان آن منطقه و این که به احتمال زیاد آمار جرم و جنایت در آن پایین است.

ایران با یوزپلنگ هایش می‌دود

یوزپلنگ‌ها زنده می‌مانند؛ این آرزوی خیلی از ایرانیان و طرفداران حیات‌وحش و محیط زیست در دنیاست که برخلاف گذشته باید به آن دل خوش کرد، زیرا تا چند سال پیش حتی نمی‌شد برآوردی از تعداد یوزپلنگ‌های کشور داشت و برخی کارشناسان ادعا می‌کردند نسل یوزپلنگ ایرانی منقرض شده و باید آن را از نقشه آسیا حذف کرد، اما این روزها جمعیت یوزپلنگ‌های کشور دست‌کم 50 قلاده برآورد می‌شود.هرچند شرایط یوز ها با جایگاه مناسب فاصله زیادی دارد و خطر انقراض هنوز بر سر آنها سنگینی می کند، اما مشاهده 13 یوزپلنگ ماده همراه توله هایشان در یک ماه گذشته، خبری امیدوارکننده است که می توان امروز، روز ملی یوزپلنگ با اشاره به آن از مردم و مسئولان خواست برای نجات یوزپلنگ ها همچنان با آنها بدوند.

حدود 20 سال پیش بود که زمزمه منقرض شدن نسل یوز پلنگ ایرانی سرزبان ها افتاد،چون مدتی بود این گونه وضع روشنی نداشت و حتی تعدادی از مجلات و نشریات تخصصی، نام یوزپلنگ را از نقشه آسیا خط زده بودند.هشدارها نسبت به شرایط نامناسب یوز ایرانی ادامه داشت تا این که تلاش های برخی سازمان های مردم نهاد و مسئولان به بار نشست و سال 1380 پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی با همکاری سازمان حفاظت محیط زیست و بخش برنامه ریزی برای توسعه سازمان ملل کلید خورد. تلاش برای نجات یوزپلنگ از خطر انقراض همواره با کاستی هایی همراه بوده و هست، برای نمونه تا چند سال پیش دوربین تله ای در اختیار کارشناسان این پروژه نبود و آنها فقط با توجه به رد پا و مدفوع این گونه شرایط آنها را تخمین می زدند، اما با وجود این نقشه ای برای مناطقی که گمان می شد یوز در آنها وجود دارد، تهیه شد . آن موقع این نقشه پنج ناحیه را شامل می شد که در فلات مرکزی ایران قرار دارد.اما اکنون این محدوده ها به ده منطقه افزایش یافته، مناطقی که شش میلیون هکتار از خاک کشور را پوشش می دهد.

خانواده کوچک یوزپلنگ ها

برخلاف این که تا مدتی قبل نمی شد برآوردی از تعداد یوزپلنگ ها در کشورمان داشت،اکنون جمعیت آنها در کشور بین 50 تا 100 یوز برآورد می شود،یعنی دست کم 50 یوزپلنگ در کشورمان وجود دارد.

بجز آمار جمعیتی که حالا وجود دارد،وضع زادآوری یوز در طبیعت نیز خوشبختانه بهبود پیدا کرده، برای نمونه در ماه گذشته 13 مورد یوز مادر و توله دیده شد و می توان با توجه به آن امیدوار بود که یوزآینده بهتری خواهد داشت.

یوزپلنگ ها همیشه با خطراتی مانند تخریب زیستگاه،تصادفات جادهای،سگ های گله و برخی چوپان های ناآگاه رو به رو بوده و هستند، اما این روز مهم ترین عامل تهدید را شاید بتوان مسائل توسعه ای در زیستگاه یوز دانست که بیشتر از قبل شده است.

جاده و معدن علیه یوز

به طور مشخص جاده و معدن را باید از تهدید های اصلی تخریب زیستگاه یوز دانست ؛ زیرا تقاضا برای احداث معدن زیاد شده اما خوشبختانه سازمان حفاظت محیط زیست توانسته مقاومت کند و برای احداث معدن در زیستگاه های یوز مجوز صادر نکند. با این حال تقاضای زیاد برای احداث معدن در زیستگاه های یوز خطری است که نیاز به تعامل بین بخشی دارد ؛ زیرا معادن بزرگ استراژیک آهن، زغال سنگ، اورانیوم و معادن کوچک سرب و روی زیادی در زیستگاه های یوز وجود دارد.جالب اینجاست که پروانه معادنی که صادر شده بیشتر برای بهره برداری نیست، بلکه افراد فقط پروانه های صادر شده را به یکدیگر می فروشند.

در این بین بهبود شبکه جاده ای و کیفیت آن را نیز باید خطری برای یوزپلنگ ها دانست؛ برای نمونه جاده یزد به بندرعباس که از میان زیستگاه کالمند می گذرد، در گذشته یک بانده بود، به همین خاطر گونه های جانوری مانند یوز براحتی از آن عبور می کردند؛ اما اکنون این جاده دو بانده شده و در بین آن گاردریل کار گذاشته اند، به همین دلیل گونه های جانوری بسختی از آن عبور می کنند و هنگام رد شدن از جاده با خودروهای عبوری تصادف کرده و کشته می شوند.

دراین میان باید به ساخت جاده گزوئیه نیز اشاره کرد؛ جاده ای که تا ماه گذشته خیلی ها پیگیر ساخت آن بودند. این جاده در یزد و منطقه حفاظت شده بافق قرار دارد، هرچند مردم این منطقه به جاده نیاز دارند، اما این جاده از قلب زیستگاه و منطقه امن زیستگاه یوز می گذرد؛ بنابراین باید جایگزین مناسبی برای آن پیدا کرد.

خوشبختانه با جلسات متعددی که به کمک سازمان های مردم نهاد و پروژه حفاظت از یوز آسیایی برگزار شده، فعلا مردم رضایت داده اند این جاده ساخته نشود ؛ اما باید به فکر جاده ای جایگزین برای مردم بود.

این درحالی است که جاده جایگزین نیز مشخص شده و فقط باید منتظر اختصاص بودجه از سوی دولت بود تا عملیات ساخت آن اجرایی شود.

با توجه به آمار به شکل میانگین هرسال 1.5 یوز بر اثر تصادفات جاده ای تلف شده اند. باید یاد آور شد سال گذشته نیز دو یوز در محور شاهرود- سبزوار براثر تصادف با خودرو کشته شدند.

علاوه بر احداث جاده و معدن، خط لوله نیز زیستگاه یوز را تخریب می کند. برای مثال خط لوله یازدهم گاز از منطقه عباس آباد نائین عبور می کند که یکی دیگر از زیستگاه های یوز است. البته به نظر می رسد مسئولان به این توافق رسیده اند که خط لوله از لبه زیستگاه یوز عبور کند نه از دل آن.

یوز طعمه ندارد

کمبود طعمه را باید یکی دیگر از خطرات عمده ای دانست که یوزها را تهدید و هر روز نمود بیشتری پیدا می کند . در واقع علت این تهدید نیز چیزی نیست جز افزایش شکار غیر مجاز در زیستگاه های یوز که سبب کاهش جمعیت حیات وحش در زیستگاه آنها شده است.

در این میان می توان پیشرفت فناوری را دلیل افزایش شکار غیرمجاز دانست، زیرا فرهنگ استفاده از آن به گونه ای که باید رشد نکرده است؛ برای نمونه شکارچیان غیرمجاز برای این که دستگیر نشوند حضور محیط بانان را با استفاده از تلفن همراه به یکدیگر خبر داده یا شخصی را مامور می کنند تا لحظه به لحظه موقعیت محیط بانان را به آنها اطلاع دهد.

این درحالی است که تعداد محیط بانان نیز نسبت به گذشته افزایش نداشته و از طرفی جامعه محیط بانی کشور نیز سالخورده شده است، ارزان شدن سلاح های شکاری و دیگرتجهیزات آن را نیز باید دلیل دیگری برای کاهش طعمه های یوز پلنگ دانست ؛ زیرا اکنون شکارچیان غیر مجاز با استفاده از موتور به تعقیب آهو و جبیرها پرداخته و آنها را شکار می کنند. جمعیت قوچ و میش نیز در زیستگاه یوز کاهش پیدا کرده، متاسفانه شکارچیان تمام طعمه های یوز را شکار می کنند.

انسان، دام و سگ گله

وجود دام در زیستگاه های اصلی یوز را باید تهدید دیگری دانست که این گونه را به سمت انقراض سوق می دهد ؛ زیرا وقتی دام بیش از حد وارد زیستگاه شود خوراک حیات وحش منطقه را مصرف می کند. در واقع دام رقیبی برای چهارپایان این منطقه به حساب می آید که یوزپلنگ از آنها تغذیه می کند،اما دام تهدیدهای دیگری نیز با خود به همراه دارد؛ ورود انسان، وسیله نقلیه و سگ گله به زیستگاه های یوز همیشه حادثه ساز بوده است.

بنابراین باید از مسئولان خواست به جای تلاش برای خروج دام که در عملی کردن آن تاکنون موفق نبوده اند، جمعیت دام را در این مناطق مدیریت کنند ؛ زیرا دامداران تا سه برابر حد مجاز نیز دام به این زیستگاه ها وارد می کنند.

برکت یوزپلنگ

یوز مانند گونه های دیگری که در راس هرم اکولوژیک قرار دارند گونه ای قابل توجه به حساب می آید و برای حفظ آن باید سرمایه گذاری کرد. به واسطه این گونه، زیستگاه ها حفظ شده و در نهایت حیات انسان تهدید نمی شود، برای نمونه درمورد یوزپلنگ شش میلیون هکتار از خاک کشور تحت حفاظت قرار گرفته است.

در واقع در این بین فقط از یوز مراقبت نمی شود، بلکه از تمامی گونه های جانوری و گیاهی این زیستگاه ها مراقبت می شود.برای نمونه آبشخورها چک شده و بازسازی می شوند یا محیط بانان بیشتری با متخلفان به شکل جدی برخورد می کنند .به این شکل باید یادآور شد حفظ یوزپلنگ به نفع مردم بومی منطقه و کشور است.

بیمه یوز؛ اتفاقی خوب

حدود یک سال و نیم از بیمه شدن یوز گذشته است ؛ اقدامی که باید آن را یکی از قدم های مثبتی ارزیابی کرد که تاکنون برای حفظ یوز برداشته شده است . به این شکل بیمه دانا تعهد کرده چنانچه یوزی به دلیل عوامل انسانی کشته شود 50 میلیون تومان خسارت پرداخت کند، برای نمونه سال گذشته که دو یوز در تصادف جاده ای کشته شدند، بیمه یکصد میلیون تومان خسارت پرداخت کرد تا این مبلغ برای رفع عواملی که سبب حادثه شده هزینه شود، علاوه بر این بیمه دانا محیط بانانی را که در زیستگاه یوز خدمت می کنند نیز تحت پوشش خود قرار داده است.

روز ملی یوز

21 سال پیش در چنین روزی حادثه ای تلخ در بافق اتفاق افتاد که هیچ وقت از خاطر طرفداران محیط زیست و حیات وحش پاک نمی شود.در واقع آن را باید تراژدی کاملی دانست که برای یک یوز مادر با سه توله اش در حاشیه نخلستان های بافق رقم خورد. شاید آن زمان افرادی که این تراژدی را خلق کردند نمی دانستند یوز حیوان بی آزاری است، شاید هم هیبت یوزپلنگ ها سبب ترس شان شد . در جریان این حادثه وقتی چهار یوزپلنگ به حاشیه بافق نزدیک شدند،عده ای با استفاده از سنگ و چوب تصمیم به نابودی آنها گرفتند . در جریان این حادثه یوز مادر موفق به فرار شد،اما دو توله اش کشته شدند و یک توله دیگر نیز که بشدت زخمی شده بود، پس از انتقال به تهران از مرگ نجات یافت. توله یوزپلنگ نجات یافته «ماریتا» نام داشت، ماریتا پس از 9 سال زندگی در پارک پردیسان مرد. به این ترتیب نهم شهریور 86 به پیشنهاد انجمن یوز پلنگ ایرانی روز ملی یوزپلنگ نامیده شد.

مهدی آیینی

 

محيط بان با زمين ايستاده اند

رنج خدمت در مناطق صعب‌العبور را تاب می‌آورند تا جلوی گلوله شکارچی‌هایی سینه سپر کنند که چشم طمع به ‌اندک باقیمانده حیات‌وحش کشور دارند. این حکایت زندگی محیط‌بانان کشور است افرادی که تجهیزات‌شان به‌هیچ‌وجه قابل مقایسه با شکارچیان نیست، اما برای حفظ محیط‌زیست کشور از جان مایه می‌گذارند.فردا در تقویم، روز ملی محیط بان نامیده شده تا مجالی باشد برای یادآوری مظلومیت و نقش تاثیرگذار محیط بانان در حفظ محیط زیست کشور، زیرا به معنای واقعی می توان محیط بانان را سربازان بی دفاع زمین نامید.

محیط بانان وظیفه دارند از دارایی های سرزمین ما که به همه ایرانی ها تعلق دارد، محافظت کنند؛ از کویر،کوهستان، دشت و دریا بگیرید تا گونه های جانوری و گیاهی علاوه براین، باید مراقب باشند مقررات زیست محیطی در اقصا نقاط کشور جدی گرفته شود. در این میان، بی توجهی و جدی گرفته نشدن وظیفه آنها بیشترین آسیب را به محیط بانان می زند، زیرا آنها با عشق به محیط زیست برای حفظ آن تلاش می کنند، اما وقتی متوجه می شوند برای بسیاری از مردم و برخی مسئولان، محیط زیست در اولویت قرار ندارد، آزرده خاطر می شوند؛ آزرده تر از هر زمان دیگری، حتی زمانی که سلاح شکارچیان آنها را زمینگیر می کند.

هیچ چیز بیشتر از بی توجهی مردم و این دسته مسئولان نسبت به محیط زیست، دل محیط بانان را به درد نمی آورد، هرچند زمینه برای آسیب دیدن آنها بیشتر از این مهیاست زیرا برخلاف این که اسباب و تجهیزات افراد برای رسیدن به دل مناطق حفاظت شده بیشتر شده و به همین دلیل، افراد بیشتری می توانند خود را به زیستگاه ها برسانند، اما تعداد محیط بانان هنوز مانند شرایط بیش از 30 سال پیش است و تجهیزاتی که آنها در اختیار دارند با برخی شکارچیان قابل مقایسه نیست. برای نمونه پیش آمده که خودروی محیط بانان خراب شده و خودروهای پیشرفته شکارچیان، آنها را یدک کشیده است. اکنون حدود 2700 محیط بان باید از 17 میلیون هکتار اراضی کشور مراقبت کنند.

افزون بر این، محیط بانان همیشه از حداقل دستمزد برخوردار بوده اند و این شرایط، بستر را برای زیر پا گذاشتن اخلاق و قانون از سوی برخی محیط بانان مهیا می کند. بنابراین چنانچه بگویند محیط بانی وجود دارد که به عنوان راهنمای شکارچیان عمل می کند، نباید تعجب کرد.

شرایط بهتر از گذشته است

حمیدرضا خیلدار فرمانده یگان سازمان حفاظت محیط زیست بر آن است که شرایط برای محیط بانان بهتر از گذشته شده، زیرا پیش از این درباره حفاظت محیط زیست بجز شعار چیزی عاید محیط بانان نمی شد . او ادامه می دهد: اکنون حمایت های بیشتر از محیط بانان می شود. برای نمونه، هزینه هایی که محیط بانان در اجرای ماموریت دارند، از سوی ستاد حمایت از محیط بانان تامین می شود یا اگر محیط بانی زخمی شده باشد و در بیمارستان دولتی درمان نشود، هزینه بیمارستان خصوصی او از سوی این ستاد تامین می شود. خیلدار درباره حقوق محیط بانان نیز یادآور می شود: با پیگیری رئیس کنونی سازمان حفاظت محیط زیست و تاثیر گذاری او در هیات دولت، بالاخره حدود دو هفته پیش تصمیم گرفته شد امتیاز سختی کار محیط بانان از یکهزار به 3000 برسد. به این ترتیب، حقوق محیط بانان حدود 350 هزار تومان افزایش پیدا می کند.به گفته وی، این افزایش حقوق را دولت مصوب کرده که از ابتدای سال باید پرداخت می شد. بنابراین زمانی که اعتبارات آن تامین شود، معوقات آن نیز پرداخت خواهد شد.

خیلدار ابراز می کند: برای تکمیل یگان حفاظت محیط زیست نیاز به 5000 محیط بان جدید داریم و امیدواریم دولت در مدت پنج سال شرایط جذب این تعداد نیرو را برای ما فراهم کند. این در حالی است که باید تاکید کرد اکنون میانگین سن خدمتی محیط بانان بیش از 17 سال است .بنابراین محیط زیست با جذب نیروی جوان و با انگیزه می تواند حضور پر رنگ تری در مناطق حفاظت شده داشته باشد.

دستورالعمل خدمتی محیط بانان

مشکل دیگری که محیط بانان با آن دست به گریبان هستند به قوانین برمی گردد، زیرا قانون آن طور که باید در برابر حوادث از آنها حمایت نمی کند.

فرمانده یگان سازمان حفاظت محیط زیست اظهار می کند: مشکل اینجا بود که دستور العمل خدمتی برای محیط بانان تائید نشده بود تا در زمان نیاز قضات با توجه به آن برای محیط بانان رای صادر کنند، اما این دستور العمل خدمتی نیز حدود یک ماه پیش از سوی ستاد کل نیروی مسلح تصویب شد. در این دستورالعمل آمده، محیط بانان سختی کار می گیرند یا اگر در اجرای ماموریت با متخلف درگیر و آسیب دیده یا کشته شوند، به عنوان جانباز یا شهید شناخته می شوند.

افزون براین، جیره غذایی نیز برای محیط بانان مشخص شده چون برخی از آنها در محل های خدمتی خود 18 روز بیتوته می کنند و 12 روز به خانه های خود می روند، اما متاسفانه در مدتی که بیتوته می کنند، باید از جیب خود هزینه های خورد و خوراک را پرداخت می کردند. برای رفع این مشکل در دستورالعمل خدمتی محیط بانان آمده که از سال آینده جیره غذایی به آنها پرداخت شود.خیلدار یادآور می شود: در دستورالعمل خدمتی سابق در حق محیط بانان ظلم شده بود، زیرا محیط بان جزو کارکنان دولت به حساب می آید . به همین دلیل باید مانند افرادی که استخدام کشوری یا لشکری هستند، خدمت کنند. در این میان، محیط بانان در ماه 18 شبانه روز خدمت می کردند، بدون این که اضافه کاری بگیرند. این در حالی است که براساس تصمیم گیری جدید، محیط بانان 15 شبانه روز کار و 15 شبانه روز استراحت می کنند. البته محیط بانان با توجه به دور یا نزدیک بودن محل خدمتی خود می توانند دو روز خدمت و دو روز استراحت کنند.

فرمانده یگان سازمان حفاظت محیط زیست، با تاکید بر این که اسناد بالادستی برای حمایت از محیط بانان تشکیل شده ابراز می کند: در گذشته، شایعاتی نسبت به جمع آوری یگان حفاظت نیز وجود داشت، اما اکنون ساختار یگان تصویب شده است. به این ترتیب به عنوان متولی امر محیط بانان می توانیم برای حمایت از آنها برنامه ارائه کنیم. این درحالی است که پیش از این با خواهش و تمنا برای کمک به آنها اعتبار می گرفتیم.

از محیط بان تا ارشد محیط دار

براساس قوانین جدید برای محیط بانان درجه نیز در نظر گرفته شده، به این شکل که افراد با درجه محیط بانی خدمت خود را آغاز می کنند و می توانند تا درجه محیط دار افسر محیط دار یا ارشد محیط دار ارتقای درجه پیدا کنند. خیلدار با اشاره به این که حقوق محیط بانان با توجه به درجه آنها افزایش پیدا می کند، درباره تجهیزات و کلاس های آموزشی محیط بانان عنوان می کند: سال گذشته با اعتباری حدود سه میلیارد تومان، یکهزار محیط بان آموزش دیدند؛ محیط بانانی که 18 سال آموزش ندیده بودند. به همین دلیل حتی برخی از آنها سر از زندان درآورده بودند. تجهیزات محیط بانان نیز از سال 90 تا کنون حدود سه برابر شده؛ یعنی اکنون یگان حفاظت محیط زیست می تواند تمام محیط بانان خود را به سلاح کلاشینکف مجهز کند و تجهیزات دیگری مانند شوکر،افشانه و دستبند در اختیار آنها بگذارد.

به گفته وی، اکنون فقط چهار محیط بان در زندان به سر می برند و در این میان، حکم قصاص دو نفر از آنها نیز تائید شده است.

براساس اطلاعاتی که یگان حفاظت محیط زیست در اختیار جام جم گذاشته سال گذشته 13 محیط بان هنگام اجرای ماموریت با شکارچیان غیرمجاز درگیر و مجروح شده اند. در این میان، بیشتر محیط بانان از سوی شکارچیان غیرمجاز هدف گلوله قرار گرفته اند. این درحالی است که طی سال های 91 و 92 در مجموع 33 محیط بان در درگیری با شکارچیان غیرمجاز زخمی شده بودند.فرمانده یگان سازمان حفاظت محیط زیست درباره برنامه های سازمان حفاظت محیط زیست برای امروز یادآور می شود: امروز نیز مانند سال های گذشته از محیط بانان نمونه در کل کشور قدردانی و از بین آنها سه نفر به عنوان محیط بان نمونه ملی معرفی می شوند.

محيط بان آهني

اواخر تيرماه سال گذشته بود که به هادي جلالي خبردادند​، چهار شکارچي وارد پناهگاه حيات وحش تالاب شادگان شده و در حال شکار هستند​ به اين ترتيب جلالي به همراه دو همکار ديگرش روانه محل حادثه شد،محيط بانان براي اينکه بتوانند شکارچيان را دستگير کنند تصميم گرفتند وانمود کنند که متوجه حضور شکارچيان غير مجاز نشده اند به همين دليل  جلالي از خودرو پياده شد و زير يک تپه پناه گرفت ، دو همکار ديگر او نيز با خودرو​  از محل حادثه فاصله گرفتند، در اين بين يکي از شکارچيان روي تپه اي که جلالي زير آن پنهان شده بود رفت ​تا از رفتن محيط بانان مطمئن شود،اما در اين لحظه او  متوجه حضور جلالي شد ​و با محيط بان جوان درگير شدند​.هرچند جلالي توانست اسلحه شکارچي را  به دست بياورد،ولي شکارچيان ديگر نيز از حضور با خبر شده و به کمک دوست خود رفتند. در نتيجه شرايط تغيير کرد و يکي از شکارچيان​​ سينه جلالي را هدف گوله قرار داد.

جلالي براي متوقف کردن شکارچيان تير هوايي شليک کرد،اما شکارچيان تصميم گرفته بودند​ آثاري از  جرم خود بجاي نگذارند به همين دليل​ وقتي سوار خودرو شان شدند دو گلوله ديگر به سمت جلالي شليک کردند. زماني که ​ محيط بانان ديگر ​ از راه رسيدند نتوانستند شکارچيان را متوقف کنند. ​اما يکي از شکارچيان يک ساعت بعد از حادثه دستگير شد، اما سه  متهم ديگر تاکنون دستگير نشده و به شکل غيابي در دادگاه ​به 9 سال زندان محکوم شده اند. ​

بعد از حادثه جلالي به بيمارستان طالقاني آبادان و از آنجا به بيمارستان ​پارس تهران منتقل شد،او درباره ادامه ماجرا به  جام جم مي گويد:پزشکان گفتند 96 ساچمه دربدنم وجود دارد تا امروز 11 ساچمه ​از بدنم خارج شده،ولي هنوز 85 ساچمه در بدنم وجود دارد.

به همين دليل او ​اکنون در قسمت چپ بدنش احساس درد مي کند و نمي تواند به پهلوي چپ بخوابد​.

در جستجوي جانبازي

آقاي محيط بان در باره اينکه به عنوان جانباز شناخته مي شود يا نه عنوان مي کند:خيلي دنبال جانبازي دويده​ام،​اما هنوز نتيجه مطلوب نرسيده ام،زيرا به من مي گويند 4000 نفر در نوبت کميسيون پزشکي هستند​ تا ميزان جانبازي مرا مشخص کنند​.

او درباره افزايش حقوق محيط بانان نيز ياد آور مي شود: وعده هايي به ما داده شده ،اما هنوز افزايش حقوقي نديده ايم.جلالي تصريح مي کند:زماني متوجه کم بودن حقوق ما مي شويد که آن را با ديگر ارگان ها مقايسه کنيد براي نمونه حقوق نگهبانان پالايشگاه که آلوده کننده محيط زيست نيز هست اکنون حدود 5 ميليون و 700 هزار تومان است ،اما​ حقوق محيط بانان 900 هزار تومان است.​

دنیای واقعی و مجازی غریبه با محیط‌ زیست

مهدی آیینی

مهدی آیینی

گونه‌های جانوری یکی پس از دیگری کشته می‌شوند؛ پوست و پیکر بی‌جان آنها تاکسیدرمی شده و توسط عده‌ای سودجو در دنیای واقعی و مجازی به‌فروش می‌رسد. علاوه بر این تصاویر غرق به خون آنها نیز در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی باز نشر داده می‌شود و عده‌ای شرایط اسفبار آنها را لایک می‌زنند. برای نمونه این روزها صفحه ای به نام «شکارگاه» در اینستاگرام باز شده که حدود 3000 نفر عکس هایی را که در آن به نمایش گذاشته می شود، دنبال می کنند.جالب اینجاست که گرداننده این صفحه هشدار داده ورود اشخاص بی ادب، اطفال، خانم ها و آقایان دل نازک به این صفحه ممنوع است. او از علاقه مندان شکار خواسته از شکار فیلم و عکس تهیه کرده و برای نمایش در صفحه شکارگاه برایش ارسال کنند.

در نتیجه بیشتر عکس هایی نیز که در این صفحه به نمایش گذاشته می شود تصاویر غرق به خون جانورانی مانند کبک، گراز، قوچ، باقرقره و کبوتر یا فیلم هایی از اسارت پلنگ و شکار انواع گونه های جانوری است که عده ای سلاح به دست کنار آنها عکس و فیلم یادگاری گرفته اند.

معضل شکار غیرقانونی در کشورمان تاکنون حل نشده، زیرا دستگاه های مسئول نتوانسته اند این حوزه را بدرستی مدیریت کرده و جایگزین مناسبی برای افرادی که به شکار علاقه دارند، ارائه کنند، در نتیجه محیط زیست و حیات وحش کشور هر روز شرایط بحرانی تری پیدا می کند.

در واقع بین مسئولان و شهروندان کمتر شخصی را می توان یافت که به معانی واقعی دغدغه محیط زیست را داشته باشد، به همین دلیل این روزها همه چیز برای آنها که برای محیط زیست و حیات وحش کشور احترام قائل نیستند در دنیای واقعی و فضای مجازی فراهم است. این درحالی است که دیروز دید بان محیط زیست و حیات وحش ایران نیز از کشف لاشه پلنگی در مناطق جنگلی محمدآباد کتول خبر داد.

متاسفانه پوست لاشه کنده شده و دست، پا و سر پلنگ نیز قطع شده بود، بنابراین می توان حدس زد که عده ای با انگیزه تاکسیدرمی پلنگ را کشته و بقایای لاشه او را رها کرده اند.

با انتشار گزارش مرگ این پلنگ می توان گفت امسال دست کم خبر مرگ 14پلنگ رسانه ای شده، هرچند علت مرگ این گربه سان مدت هاست مشخص شده و می توان از تصادفات جاده ای و کشتن این گونه توسط دامداران به عنوان علت اصلی مرگ پلنگ یاد کرد، اما حمایت از آنها هنوز اندرخم یک کوچه است، چون برخی هنوز اصرار دارند دوباره این علت ها را کشف کرده و برای آن راهکار ارائه دهند شاید هم تصور می کنند دم زدن از آماده شدن طرح های نجات به عنوان گزارش کار حساب می شود.

غافل از این که شرایط نامناسب محیط زیست تاب چنین رفتارهایی را ندارد. به همین دلیل باید هشدار داد چنانچه برخی مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست دغدغه حفظ اندک باقی مانده حیات وحش کشور را دارند، باید فراتر از پشت میز نشینی و کشف دوباره راهکارها عمل کرده و در دنیای واقعی و مجازی حضور پررنگ تری داشته باشند.

مهدی آیینی

فتح پایتخت به دست رامکال

مهدی آیینی

مهدی آیینی

فروش راکون به عنوان حیوان خانگی داستان تلخی است که به آسیب جدی محیط‌زیست و نابودی گونه‌های بومی کشور ختم خواهد شد. مدتی است در استان‌های مختلف کشور این گونه به عنوان حیوان خانگی خرید و فروش می‌شود.راکون​ ​ بومی آمریکای شمالی است اما حدود 24 سال پیش برای اولین بار گزارش‌هایی از ورود آن از جمهوری آذربایجان به شهرهای شمالی کشور منتشر شد. از آن زمان تا کنون هیچ اقدام موثری برای کنترل این گونه در کشورمان انجام نشده به همین دلیل این روزها کار به جایی رسیده که در گوشه و کنار پایتخت افراد سودجو و ناآگاه چوب حراج به محیط زیست کشور زده و سه راکون را حدود یک میلیون تومان می فروشند،چنانچه جمعيت اين گونه در کشور کنترل نشود بعيد نيست که تا چند سال ديگر جمعيت راکون ها از گربه ها و سگ هاي بدون صاحب پايتخت پيشي بگيرد.

خطر ورود گونه های غیر بومی به کشورمان جدی گرفته نشده و به نظر می رسد برخی مسئولان به هزینه و خسارتی که چنین بی توجهی هایی به کشور تحمیل می کند، توجه ندارند. با این که سابقه چنین اتفاقاتی در کشور وجود دارد، اما اراده ای برای جلوگیری از تکرار آنها وجود ندارد.

برای نمونه می توان از رها سازی ماهی آمور(1360) در تالاب هامون نوشت که تعادل تالاب را به هم ریخت وحتی سبب شد نیزارهای این منطقه که افراد بومی برای حصیربافی از آن استفاده می کردند نیز از بین برود.

در واقع ورود گونه غیربومی آمور با اهداف توسعه اقتصادی و افزایش درآمد انجام شد، اما نتیجه ای کاملا معکوس داشت.

مدتی قبل تعدادی راکون با هدف تکثیر و فروش پوست از آمریکای شمالی به جمهوری آذربایجان انتقال داده شد، اما افرادی که دست به این کار زده بودند نتوانستند بخوبی عمل کنند؛ به همین دلیل راکون ها در طبیعت رها و کم کم پایشان به استان گیلان باز شد.

ویژگی هایی مانند توانایی شنا، بالا رفتن از درخت و همه چیز خوار بودن سبب شد آنها خیلی خوب به محیط های جدید سازگاری پیدا کرده و زاد و ولد کنند.

این درحالی است که دیروز دیدبان حقوق حیوانات گزارش هایی از فروش راکون به عنوان حیوان خانگی در تهران و همدان منتشر کرده که با توجه به آن می توان نتیجه گرفت اگر با این مساله جدی برخورد نشود، راکون ها به مشکلی برای محیط زیست کشور تبدیل خواهند شد زیرا بسیاری از شهروندانی که به نگهداری این گونه به عنوان حیوان خانگی اقدام می کنند، دیر یا زود به این نتیجه می رسند که شرایط نگهداری از این گونه را ندارند و در نتیجه آنها را در خیابان رها می کنند.

در شرایطی که دفع غیر اصولی زباله در شهر و روستا های کشور بستر مناسب برای تغذیه و تکثیر آنها را به وجود می آورد، می توان پیش بینی کرد افزایش جمعیت راکون ها گریبان محیط زیست کشور را بگیرد.

به همین دلیل سازمان حفاظت محیط زیست، سازمان دامپزشکی، شهرداری، پلیس و وزارت بهداشت باید برای برخورد با این مشکل زمان را از دست نداده و با یکدیگر بیش از پیش همکاری کنند.

 

انسان و حیات‌وحش، قربانی سلاح شکاری

سلاح‌‌های شکاری دیگر فقط بلای جان حیات‌ وحش و محیط زیست کشور نیست، زیرا بی‌اطلاعی از نحوه استفاده و نگهداری از این سلاح‌ها سبب شده انسان‌های بی‌گناه زیادی هر روز جان و مال خود را از دست بدهند.مرور اخبار صفحات حوادث روزنامه ها گواهی است بر این ادعا؛ زیرا بخشی از خبرهای قتل، سرقت و زورگیری با سلاح های شکاری گره خورده و در آنها شخص به دلیل غفلت یا سوءاستفاده حادثه ناگواری را رقم می زند.

برای نمونه می توان به ماجرای قتل دختر 18 ساله دزفولی از سوی برادر پنج ساله اش اشاره کرد یا از مرد جوانی نوشت که از پر بودن سلاح شکاری خود زمانی باخبر شد که پیشانی دوست خود را هدف گرفت و مرگ او را رقم زد.

این در حالی است که باید به این حوادث صدها خبر ریز و درشت سرقت و زورگیری را اضافه کرد که به دلیل در دسترس بودن سلاح شکاری و ناآگاهی مالکان آن رخ داده است.

در تازه ترین حادثه نیز خبرگزاری صدا و سیما گزارش داده که شنبه شب گذشته اعضای خانواده ای در شهرستان طارم مرگ مادر خود را رقم زدند. ماجرا از این قرار است که آنها درحال تمیز کردن سلاح شکاری بودند که بی احتیاطی شان سبب شلیک به مادر 45 ساله شان و مرگ او شد.

براساس آمار غیررسمی حدود یک میلیون سلاح شکاری در دست افراد قرار دارد، نگران کننده تر این که بسیاری از آنها کمترین اطلاعی از نحوه نگهداری و به کارگیری سلاح شکاری ندارند، زیرا اگر غیر از این بود آمار تخلفات در حوزه صید و شکار هر سال افزایش نمی یافت.

این در حالی است که به طور میانگین در سال های 90، 91 و 92 نیز بیش از 80 درصد متخلفان حوزه صید و شکار با استفاده از سلاح های شکاری مجاز مرتکب تخلف شده اند، افرادی که با توجه به این که سلاح مجاز در اختیار دارند، اما قوانین را زیر پا می گذارند و احترامی برای محیط زیست قائل نمی شوند بنابراین باید از مسئولان خواست برای جمع آوری سلاح های شکاری تدبیری بیندیشند یا دست کم با فراخوان مالکان این سلاح ها آنها را وادار به شرکت در کلاس های آموزشی مانند نحوه نگهداری و به کارگیری سلاح، قوانین شکار و آشنایی با گونه های در معرض خطر انقراض کنند.

بالا