آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : انتقال آب (برگ 2)

بایگانی/آرشیو برچسب ها : انتقال آب

اشتراک به خبردهی

جازموریان خشکید؛ کارتن خوابی رویید

خشک شدن تالاب جازموریان بیش از ۲۰۰ نفر از سرپرستان خانوار حاشیه تالاب را به کارتن خواب بدل کرده است

ساکنان مجاور تالاب جازموریان، آواره شده و برای کار به جیرفت مهاجرت کرده‌اند. تعداد آوارگان بیش از ۲۰۰ نفر است که این روزها روزگارشان کم از کارتن خوابی نیست، چرا که بیشترشان در پارک جیرفت ساکن شده‌اند، اما آنچه نمود خارجی پیدا کرده، گروهی از کارگران هستند که در این پارک می‌خوابند. افراد دیگری هم هستند که با خانواده‌های خود به شمال کرمان رفته و در گلخانه‌ها و مراکزی از این دست، سکنی گزیده‌اند. فرماندار منطقه هم در واکنش به حضور کارگران در پارک جیرفت، اعلام کرده است که این کارگران درآمد دارند و به همین دلیل باید برای خود خانه بگیرند و ما نمی‌توانیم برای آنها کاری انجام دهیم. هلیل رود که رودخانه‌ای دائمی در شرق کشور بود، حالا به لطف ساخت سد جیرفت و ۴۲ بند سیمانی آبخیزداری، تبدیل به رودخانه‌ای فصلی شده است. آب این رودخانه در پشت سد جیرفت و این بندها تبخیر می‌شود. بخش دیگری هم با پمپ‌های آب غیر‌مجاز طرح طوبی به یغما می‌رود و همان اندک آب باقی مانده در طرحی که دو سال است کلید خورده، قرار است به نام شرب، برای صنایع آب بر پتروشیمی، فولاد و مس به کرمان که مردمش با تکیه بر آب قنات زندگی می‌کردند، منتقل شود. جازموریان که بستر آن در فصول کم بارش بزرگ‌ترین مرتع خاورمیانه را می‌ساخت، خشک شده و مردمی که زندگی‌شان به کشاورزی و دامپروری متکی بود، دیگر نمی‌توانند با همان سبک گذشته به زندگی خود ادامه دهند. مردم حاشیه تالاب جازموریان، کوله بار خود را بسته و به جیرفت مهاجرت کرده‌اند، اما گویا مسؤولان برای حاشیه نشینی آنها نگران نیستند. مردم جنوب کرمان که به آوارگان امروز تبدیل شده‌اند، قربانیان تبعات تغییر اقلیم و پروژه‌های بی‌حساب و کتاب انتقال آب هستند که با لابی سیاستمداران، زندگی طبیعی آنها را دچار اختلال کرده و متاسفانه صدای این مردم هم به جایی نمی‌رسد.

گزارشگران سبز:‌ تالاب جازموریان که حالا از کانون‌های مهم تولید گرد و غبار در شرق کشور است (و زمانی معصومه ابتکار رئیس وقت سازمان حفاظت محیط‌زیست اعلام کرده بود منشا ۲۵ درصد گرد و غبار کشور این تالاب است)، این روزها دچار مشکل جدیدی به نام انتقال آب شده است. آب هلیل رود به تالاب جازموریان منتهی می‌شد و در سال‌های خیلی مرطوب، باتلاقی در منطقه ایجاد می‌کرد. این باتلاق محل رویش علف‌هایی بود که خوراک دام‌ها را تامین می‌کرد و در واقع، بزرگ‌ترین مرتع خاورمیانه را می‌ساخت. به دلیل شرایط طبیعی منطقه، بخش عمده‌ای از ساکنان جنوب کرمان و مجاور تالاب جازموریان دامدار یا کشاورز بودند، اما این روزها دامدارها، دام‌هایشان را به دلیل خشک شدن تالاب جازموریان فروخته‌اند.

عیسی موریان‌زاده و از شترداران منطقه برای ما توضیح می‌دهد که از پنج سال پیش شروع به فروختن دام‌های خود به خاطر تشنگی کرده است. موریان‌زاده که در گذشته ۲۰ نفر شتر داشته، بتدریج شترهایش را می‌فروشد و سال گذشته هم با فروش چهار شتر، تعداد شترهایش به پنج شتر می‌رسد. سد جیرفت را عامل بدبختی مردم منطقه معرفی می‌کند.

رضاخانی از عشایر و کشاورزان حاشیه جازموریان هم در گفت‌وگو با ما تعداد دام‌های طایفه محمد رضاخانی به عنوان یکی از طوایف ساکن در جنوب کرمان را ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار راس معرفی می‌کند، اما امروز از این تعداد دام خبری نیست.

او می‌گوید: سدسازی بی‌رویه در سرشاخه‌های هلیل رود، تالاب را خشک کرده است و نگهداری گله دیگر به صرفه نیست. خزنده‌های حاشیه تالاب به دلیل خشکسالی از بین رفته‌اند و پرندگانی که در تالاب روزگار می‌گذراندند، دیگر به این منطقه نمی‌آیند. همه چیز در حال نابودی است. بستر تالاب هم ریزگردهایی تولید می‌کند که روی علف‌ها را می‌پوشاند و دام‌ها هم با تغذیه از این علف‌های آلوده مریض می‌شوند.

آبخیزداری و سدسازی بلای جان رودخانه

خشک شدن تالاب جازموریان دامداری و کشاورزی و در واقع معیشت مردم حاشیه تالاب جازموریان را بشدت تحت تاثیر قرار داده است. فرود رفعتی از فعالان محیط‌زیست درباره دلایل خشک شدن این تالاب به ما می‌گوید: آبی که به تالاب منتهی می‌شد از سرشاخه‌های اصلی رودخانه هلیل رود واقع در بافت و راور، تامین می‌شود. اما با ساخت یک سد حدود ۴۰ میلیون متر مکعب از حقابه هلیل رود در بافت، ۴۲۰ میلیون متر‌مکعب پشت سد جیرفت و ۲۴ بند سیمانی و سنگی بالادست سد، نگه داشته می‌شود.

‌ او می‌گوید: طرح طوبی که در آنها زیتون‌کاری و گردو کاری انجام شده و زمین آنها توسط ارگان‌های دولتی به کشاورزان واگذار شده است، در سرشاخه‌های هلیل رود اجرا شد. صاحبان این باغات آب رودخانه را از طریق پمپ منتقل می‌کنند. این طرح برای رودخانه حق‌آبه دار جدید ایجاد کرده است.

به گفته رفعتی هدف سد جیرفت تولید انرژی برق‌آبی بوده است، اما به دلیل پر شدن مخزن سد از رسوب و بازنشدن دریچه سد، حتی یک مگاوات هم برق در این سد تولید نمی‌شود.

آن‌طور که او می‌گوید اگر کمی آب به بستر تالاب جازموریان برسد، علاوه بر جلوگیری از گرد و غبار، بار دیگر این تالاب به بزرگ‌ترین مرتع طبیعی خاورمیانه تبدیل خواهد شد، اما سدسازی‌های بالادست هلیل رود، همراه اجرای پروژه انتقال آب به سمت کرمان، زمینه خشک شدن این تالاب را فراهم کرده است.

به گفته فعالان محیط‌زیست خشکسالی تعدادی از طوایف ساکن در حاشیه جازموریان شامل رودبار جنوب، میل فرهاد، برجک، بامری، ناروئی و غیره را مجبور به مهاجرت کرده است و حدود ۲۰۰ نفر از کارگران و کشاورزانی که مهاجرت کرده‌اند، شب‌ها را در پارک جیرفت سپری می‌کنند.

رفعتی، ادامه می‌دهد: فرماندار در واکنش به آوارگی و کارتن خوابی مردم در پارک جیرفت، اعلام کرده است که چون این افراد کار می‌کنند باید بروند خانه اجاره کنند و ما نمی‌توانیم برای آنها کاری انجام دهیم. اما کاش فرماندار درباره این افراد نظری نمی‌داد به جای این‌که چنین نظری ارائه کند.

هنوز روزهای خوشمان است

محمدحسین افشار، کنشگر دیگر محیط‌زیست منطقه کرمان نیز در گفت‌وگو با ما  شغل ۹۰ درصد مردم منطقه را کشاورزی و دامداری اعلام می‌کند و می‌افزاید: گرچه ۱۰ درصد مردم منطقه شغل خدماتی دارند اما در صورت از بین رفتن شغل کشاورزی، دیگر این مشاغل خدماتی نیز محلی از اعراب نخواهند داشت.

به گفته افشار در گذشته مردم منطقه به دو گروه مالکان بزرگ و خوانین و مالکان خرد تقسیم می‌شدند. بخشی از مردم روی زمین مالکان بزرگ کار می‌کردند و یک سوم محصول برداشت شده از زمین خوانین، به آنها تعلق می‌گرفت. به این سنت «سی یک» می‌گفتند.

او با اشاره به زاغه‌نشینی مردم به دلیل خشک شدن تالاب، از مهاجرت مردم این ناحیه به استان‌های هرمزگان، سیستان و بلوچستان، منطقه آزاد چابهار، شهرهای شمالی کرمان و حتی جیرفت خبر می‌دهد.

این کنشگر محیط‌زیست می‌گوید: در حال حاضر فقط تالاب خشک شده است. هنوز آب زیرزمینی و چشمه‌سارها را داریم. منبع آب استان، کوهستان‌های بالادست رودخانه هلیل رود است. خود منطقه بارندگی ندارد. منطقه بالادست بیشترین بارندگی را در جنوب شرق کشور دارد. حالا مسؤولان قصد دارند آب هلیل رود را به کرمان منتقل کنند که در گذشته با چند رشته قنات، آب مورد نیازش تامین می‌شد.

او عنوان می‌کند: مسؤولان قصد دارند کرمان را به قطب فولاد و صنایع مس تبدیل کنند. آنها این صنایع را در کرمانی که آب ندارد مستقر کرده‌اند در صورتی که قانونا نباید این کار را می‌کردند. حالا این صنایع پتروشیمی فولاد و مس بدون آب مانده‌اند. فقط فولاد ایرانیان سالیانه ۶۰ میلیون متر مکعب آب نیاز دارد. برنامه‌ریزان بدترین مدل را برای تامین آب کرمان انتخاب کرده‌اند. گفتند آب هلیل رود را انتقال می‌دهیم. برای دستیابی به این هدف هم بزرگ‌ترین تونل انتقال آب خاورمیانه را احداث کرده‌اند.

آن‌طور که افشار می‌گوید با این پروژه انتقال آب، اکوسیستم منطقه به هم می‌ریزد. در همین ابتدای آغاز این پروژه انتقال آب، وارد بحران شدیم. این همه آدم زاغه‌نشین شده‌اند. ۲۰۰ نفر در پارک جیرفت می‌خوابند. این جمعیت بجز افرادی هستند که در گلخانه‌ها و زمین‌های کشاورزی می‌خوابند و در آمار آواره‌ها به حساب نمی‌آید.

فشار لابی قدرت و تضییع حق کشاورزان

حسن موسی‌باغی، ‌از دیگر فعالان محیط‌زیست استان کرمان نیز در گفت‌وگو با ما از لابی قدرتمندی خبر می‌دهد که دنبال انتقال آب هلیل رود به کرمان است. او می‌گوید: هنوز موفق نشده‌ایم جلوی پروژه انتقال آب را بگیریم. یک دستور موقت دادند و جلوی کار را گرفتند، اما استانداری همین امسال هم برای انتقال آب هلیل رود، ردیف بودجه تعیین کرده است.

به گفته موسی‌باغی خشک شدن تالاب سبب شده بسیاری از کشاورزان کار خود را از دست بدهند و ناگزیر به مهاجرت شوند. آنها به جیرفت که فعلا شرایط بهتری دارد، کوچ کرده‌اند. امروز مردم منطقه رودبار، زه‌کلوت و جازموریان به سمت جیرفت آمدند، اما اگر این روند ادامه یابد و پروژه انتقال آب هلیل رود هم اجرایی شود، دو سال دیگر مردم جیرفت هم باید به سمت شهرهای شمالی‌تر کوچ کنند.

او ادامه می‌دهد: سدهای روی رودخانه هلیل رود سبب شده رودخانه از حالت دائمی خارج شود. از سد شهید تیموری راور، کانالی در حال احداث است که به راحتی دو اتومبیل از داخل آن عبور می‌کند و هدف از احداث آن، انتقال آب به کرمان است. با این تونل، آبی داخل هلیل رود باقی نمی‌ماند.

این فعال محیط‌زیست اعلام می‌کند: ساخت این تونل انتقال آب، از دو سال قبل شروع شده است. عملیات احداث پنج کیلومتر از این تونل به پایان رسیده است و به کسی اجازه بازدید از پروژه نمی‌دهند.

به گفته او جمعیت ساکن در جنوب کرمان ۸۰۰ هزار نفر است و انتقال آب هلیل رود زندگی این ۸۰۰ نفر را بشدت تحت تاثیر قرار می‌دهد. زندگی مردم به کشاورزی وابسته است و از آنجا که حتی تغذیه آب‌های زیرزمینی هم به حیات هلیل رود گره خورده است، با خشک شدن رودخانه، زندگی مردم جنوب کرمان مختل خواهد شد.

لیلا مرگن

انتقال آب؛ آخرین راه

وزارت نیرو به سازمان حفاظت محیط‌زیست اعلام کرده است قصد دارد برای تامین آب مورد نیاز سه استان سیستان و بلوچستان، هرمزگان و خراسان رضوی در دریای عمان آب شیرین‌کن نصب کند. گزارش‌های ارائه شده به سازمان حفاظت محیط‌زیست و مطالعات ارزیابی زیست‌محیطی نیز متعلق به سه استان یاد شده است. اگرچه خبرهایی درباره انتقال آب به ۱۷ استان منتشر شده اما وزارت نیرو هنوز درباره انتقال آب به ۱۷ استان، اطلاعی به محیط‌زیست نداده و مشخص نیست در آینده چه برنامه‌ای دارد.

در حال حاضر وزارت نیرو بخش اعظم مطالعات انتقال آب به سهاستان یاد شده را انجام داده اما هنوز این مطالعات به مرحله نهایی نرسیده است.

سازمان حفاظت محیط‌زیست نیزتا برنامه ارزیابی زیست‌محیطی را تائید نکند، اجازه انتقال آب را نخواهد داد.

در خصوص شرایط کنونی نیز می‌توان گفت فعلا برنامه‌ای که وزارت نیرو اجرا می‌کند مناسب است و باید دید در آینده پروژه‌ها چگونه پیش خواهد رفت.

البته پروژه انتقال آب دریای عمان فقط محدود به مطالعات زیست‌محیطی نمی‌شود. این پروژه بخش‌های دیگری هم دارد که شامل مطالعه ارزیابی اقتصادی، اجتماعی و ارزیابی‌های دیگر مثل ارزیابی ریسک می‌شود. همه این مطالعات باید انجام و نتایج آن ارائه شود تا در نهایت نتیجه‌گیری و تصمیم‌گیری درباره چنین پروژه‌ای به سرانجام برسد.

براساس آنچه وزارت نیرو اعلام کرده است، حجم آب انتقالی برای برنامه چهارساله ارسالی از سوی این وزارتخانه به منظور تامین نیازهای دو استان شرقی و یک استان جنوبی حدود ۲۰۰ میلیون متر مکعب است، اما این مساله صد درصد نیست؛ زیرا مطالعات هنوز نهایی نشده است.

سازمان حفاظت محیط‌زیست انتقال آب را آخرین گزینه می‌داند اما باید دقت کرد هر دریایی شرایط خاص خود را دارد. به همین علت سازمان حفاظت محیط‌زیست با انتقال آب دریای خزر و خلیج فارس مخالفت کرد. چرا که در دریای خزر محدودیت انتقال آب وجود دارد و در خلیج‌فارس نیز به دلیل نیمه بسته بودن و عمق کم آب، انتقال آب به نفع اکوسیستم منطقه نیست.

این درحالی است که چاره دیگری برای تامین منابع آب مورد نیاز استان‌های کم آب وجود ندارد؛ به همین دلیل باید به دنبال گزینه‌ای بود که دست‌کم آسیب کمتری به محیط‌زیست وارد کند.

هنوز مطالعات درباره انتقال آب دریای عمان کامل نیست، اما دریای عمان بخصوص شمال شرقی آن شرایط متفاوتی دارد. این پهنه آبی به دلیل اتصال به آب‌های آزاد و عمق زیاد، طبیعتا در مقابل تبعات زیست‌محیطی نصب آب شیرین‌کن کمتر به خطر می‌افتد. این درحالی است که وزارت نیرو باید برای نصب آب شیرین‌کن در عمان نیز شرایط خاصی را رعایت کند برای نمونه وزارت نیرو باید مطالعات لازم را روی فاکتورهایی که سبب افزایش استانداردهای پروژه می‌شود انجام دهد تا کار به بهترین شکل و با کمترین آسیب به سرانجام برسد. آنها باید وضعیت بازگشت آب، سیستم آب شیرین‌کن ها، وضعیت پساب، مسیر انتقال، نوع لوله‌ها، حجم آب انتقالی و غیره را بدرستی بررسی و با انجام مطالعات این اطمینان را ایجاد کنند که پروژه انتقال آب با کمترین ریسک به مرحله اجرا می‌رسد.

پروین فرشچی

معاون محیط دریایی سازمان حفاظت محیطزیست

آب شیرین کن‌های تخریبگر

تمرکز طرح‌های توسعه‌ای در سواحل دریای عمان، فعالان محیط‌زیست را نگران کرده است

استقرار آب شیرین‌کن در حاشیه دریا، یکی از بزرگ‌ترین نگرانی‌های فعالان محیط‌زیست است. آب شیرین‌کن با شورابه‌هایی که به دریا وارد می‌کند، درجه شوری آب دریا را بویژه در مناطقی که این شورابه‌ها رها می‌شود، افزایش می‌دهد. افزایش شوری آب باعث آسیب تنوع زیستی دریاها می‌شود. به شکلی که افزایش فقط یک درجه شوری آب دریا، زادآوری جنگل‌های حرای مناطق ساحلی خلیج فارس و دریای عمان را مختل می‌کند.

جنگل‌های حرا یا مانگرو زیستگاه بسیاری از موجودات دریایی و محل تخم‌ریزی آنهاست و بی‌شک با آسیب‌دیدن حرا، جمعیت آبزیان منطقه هم تحت تاثیر قرار می‌گیرد. تمرکز فعالیت‌های توسعه‌ای بویژه نصب آب شیرین‌کن در سواحل دریای عمان برای تامین نیازهای آبی سه استان سیستان و بلوچستان، هرمزگان و خراسان رضوی این نگرانی را ایجاد کرده که تبعات منفی نصب این آب شیرین‌کن‌ها بر تنوع زیستی دریای عمان، غیر قابل جبران باشد اما کارشناسان می‌گویند دریای عمان به دلیل دسترسی به آب‌های آزاد از نصب آب شیرین‌کن‌ها نسبت به خلیج فارس آسیب کمتری خواهد دید ضمن آن‌که راهکارهایی هم وجود دارد که اثرات زیست محیطی این فعالیت‌ها را به حداقل رساند.

توسعه ایران در افق ۱۴۰۴، متمرکز بر استقرار صنایع در سواحل مکران استدر کمتر از یک دهه آینده انواع پتروشیمی‌ها، صنایع مختلف و جمعیتی انبوه به سواحل مکران منتقل خواهند شداز سوی دیگر جنگل‌های مانگرو با تنوع زیستی بالا در سواحل گواتر مستقرند که بیم آن می‌رود با این برنامه‌های توسعه‌ای آسیب جدی به آنها وارد شود و به تبع آن تنوع زیستی دریای عمان دستخوش آسیب شوداستقرار آب شیرین‌کن‌ها برای تامین نیازهای سه استان سیستان و بلوچستان،هرمزگان و خراسان رضوی، نگرانی‌ها در زمینه رعایت ملاحظات زیست‌محیطی را در سواحل مکران بیشتر کرده است.

اما عبدالرضا کرباسی، معاون پیشین محیط‌های دریایی سازمان حفاظت محیط‌زیست در گفت‌وگو با جام‌جم در این باره عنوان می‌کند: نصب واحدهای نمک‌زدا (آب شیرین‌کنبه دلیل «تلخ‌آبی» که دارد، منجر به افزایش شوری آب می‌شود.

آن طور که او می‌گوید، این نگرانی برای محیط‌های بسته‌ای مثل دریای خزر بسیار جدی است، زیرا شوری در این دریا محبوس می‌شوددر خلیج فارس هم که نیمه بسته است، این نگرانی وجود دارد اما نصب آب شیرین‌کن در دریای عمان انتخاب خوبی است و کمترین اثرات زیست‌محیطی را دارد.

کرباسی درباره نگرانی‌های ایجاد‌شده برای تجمع طرح‌های توسعه‌ای در سواحل مکران می‌گوید: سازمان حفاظت محیط‌زیست وقتی می‌خواهد مجوز کار عمرانی بدهد، باید گزارش ارزیابی اثرات تجمعی پروژه‌های قبلی را هم طلب کند تا تبعات تمام این طرح‌ها بر اکوسیستم دریای عمان بررسی شود.

خطر قانون مناسب با اجرایی بد

آنچه مسلم است، ضوابط و استانداردهای محیط‌زیستی در ایران بسیار سختگیرانه تدوین می‌شود اما به نظر می‌رسد یک جای کار اشکال دارد که بسیاری از طرح‌ها با اثرات تخریبی زیاد خبرساز می‌شوند و امروز محیط‌زیست ایران حال و روز خوشی نداردحتی تنوع زیستی محیط‌های دریایی هم از این قاعده مستثنا نیستندمعاون پیشین محیط‌زیست دریایی سازمان حفاظت محیط‌زیست در این باره بیان می‌کند: وقتی پتروشیمی یا یک واحد صنعتی گزارش اثرات زیست محیطی پروژه خود را می‌دهد در ابتدا مدعی می‌شود بهترین تصفیه خانه را ایجاد می‌کند و پسابی که به دریای عمان می‌ریزد، طبق استانداردها خواهد بودواحدهای بعدی متقاضی فعالیت صنعتی هم همین ادعا را مطرح می‌کنندبه همین دلیل همه چیز روی کاغذ به نظر صحیح می‌آید.

این درحالی است که اگر تمام صنایع، تصفیه خانه‌های استاندارد ایجاد کنند، می‌توان امیدوار بود که اجرای طرح‌ها اثری جدی روی تنوع زیستی دریای عمان نگذاردبه اعتقاد کرباسی، سازمان محیط‌زیست باید نقش نظارتی خود را بالا ببرد و بعد از این‌که صنایع شروع به فعالیت کردند، خروجی آنها را بررسی و مشخص کند آیا نتیجه همان چیزی که ادعا می‌کردند هست یا خیر،چراکه فقط به این شکل‌خسارت وارده شده از سوی صنایع به محیط‌زیست به حداقل خواهد رسید.

لزوم توجه به دانش اقیانوس‌شناسی

نقش نظارتی سازمان حفاظت محیط‌زیست در زمینه نصب آب شیرین‌کن‌ها بسیار مهم است، زیرا در صورتی که استانداردهای این سیستم‌های نمک‌زدا فقط روی کاغذ نوشته و در عمل شورابه حاصل از آب شیرین‌کن آزادانه در دریا رها شود، احتمال انقراض نسل بخشی از آبزیان وجود خواهد داشت.

اکبر شهرباف، مدیر بخش ارتباط با صنعت پژوهشگاه اقیانوس شناسی و علوم جوی در گفت‌وگو با جام‌جم، درباره راهکارهایی در زمینه کاهش تبعات منفی استقرار آب شیرین‌کن‌ها در آب‌های دریای عمان، بیان می‌کند: گردش آب در خلیج فارس به دلیل بسته بودن منطقه خیلی طول می‌کشد اما آب شیرین‌کن‌های زیادی در جنوب خلیج فارس مستقر شده و به همین دلیل، محدودیت‌هایی در این منطقه ایجاد شده است.

آن طور که او می‌گوید، قطعا دریای عمان نسبت به خلیج فارس در نصب آب‌شیرین‌کن ظرفیت بسیار بیشتری دارد و چنانچه طرح، اصولی پیش برود و از علوم اقیانوس شناسی برای گرفتن آب از دریای عمان و پسابی که از آب شیرین‌کن به دریا برمی‌گردد، استفاده شود، حداقل معضلات محیط‌زیستی را برای این دریا در پی خواهد داشت، چراکه دنیا از آب شیرین شده دریا به عنوان یکی از منابع مطمئن تامین آب، استفاده می‌کند و ایران نیز می‌تواند از این ظرفیت بهره ببرد.

به گفته شهرباف، مهم‌ترین اصل در استقرار آب شیرین‌کن‌ها این است که برداشت آب از کدام لایه دریا انجام می‌شود.ضمن آن‌که پساب دستگاه‌های آب شیرین‌کن هم باید به لایه‌ای منتقل شود که حداقل مشکلات را برای محیط اطراف ایجاد کند و شوری را به جریانات اصلی آب انتقال دهد تا این شوری به آب‌های آزاد و بین‌المللی منتقل شود.

او تاکید می‌کند: اگر از امکانات و متخصصان پژوهشگاه اقیانوس شناسی استفاده شود، حداقل مشکلات را در آینده خواهیم داشتتوجه به علم اقیانوس‌شناسی، راندمان آب شیرین‌کن‌ها را افزایش می‌دهد و در اقتصادی شدن فعالیت این نمک‌زداها موثر خواهد بود.

مدیر بخش ارتباط با صنعت پژوهشگاه اقیانوس شناسی و علوم جوی ادامه می‌دهد: اگر صاحبان آب شیرین‌کن‌ها از این معلومات استفاده کنند، با حداقل هزینه‌ها بیشترین بازدهی را خواهند داشت اما متاسفانه تاکنون از این دانش استفاده نشده است.

بازگشت شورابه 

صاحبان آب شیرین‌کن‌ها نه فقط از علم اقیانوس‌شناسی استفاده نمی‌کنند، بلکه شرایطی ایجاد کرده‌اند که‌بخشی از آب شیرین‌کن‌های نصب شده در حاشیه خلیج فارس، شورابه‌های خود را به دریا بریزنداین در حالی است که عبدالرضا کرباسی، دانشیار دانشگاه تهران می‌گوید: در دنیا واحدهای نمک‌زدا تلخ آب خود را به دریا وارد نمی‌کنند.

او ادامه می‌دهد: معمولا استخرهای بزرگی روی خشکی ایجاد می‌شود و جلبک‌هایی مثل سندموس را در این استخرها پرورش می‌دهنداین جلبک‌ها قادرند شوری تلخ آب‌های خروجی از دستگاه‌های آب شیرین‌کن را کاهش دهند.

به گفته کرباسی شوری آب دریا در زمان ورود به دستگاه‌های آب شیرین‌کن حدود ۳۵ گرم در لیتر استخروجی دستگاه‌های آب شیرین‌کن نیز شوری حدود ۸۰ گرم در لیتر دارددر کشورهای مختلف با استفاده از توان جلبک‌های سندموس، شوری آب خروجی دستگاه‌های آب شیرین‌کن را حدود ۴۰ گرم کاهش داده و این آب اصلاح شده را وارد دریاها یا محیط‌های آبی که از آن برداشت شده،‌ می‌کنند.

او تاکید می‌کند: وزارت نیرو هم می‌تواند از استخرهای اصلاح درجه شوری خروجی دستگاه‌های آب شیرین‌کن استفاده کند.

معاون سابق محیط‌های دریایی سازمان حفاظت محیط‌زیست راهکارهای دیگری هم برای جلوگیری از ورود آب شور به دریا ارائه می‌کندبه اعتقاد او بهترین راهکار بازیابی نمک موجود در پساب آب شیرین‌کن‌هاستآن طور که او می‌گوید صنایع پتروشیمی نمک زیادی نیاز دارد و اگر به آنها مجوز بهره‌برداری از استخرهای ایجاد شده در خشکی را بدهیم، آب شور خروجی آب شیرین‌کن‌ها مورد استفاده قرار می‌گیردهمچنین صنایع چیپس و… هم به نمک دریا خیلی نیاز دارند و باید برای آنها مجوز بهره‌برداری صادر کرداگر این راهکارها کفایت نکرد باید جلبک سندموس را رشد داد تا پساب آب‌شیرین‌کن‌ها را به شوری اولیه باز گرداند و بعد به دریای عمان ریخت.

با توجه به صدور مجوز فعالیت‌های توسعه‌ای مختلف برای سواحل مکران، حفظ تنوع زیستی دریای عمان در گرو تشدید فعالیت‌های نظارتی سازمان محیط‌زیست است.

لیلا مرگن

انتقال آب عمان به ۱۷ استان

پروژه انتقال آب عمان به فلات مرکزی به هیچ شرکتی واگذار نشده است

تکیه بر تامین منابع آب از شیوه های گران تر، جدی تر از گذشته شده است. وزارت نیرو طرح کلان انتقال آب دریای عمان به ۱۷ استان واقع در مرکز ایران را در دستور کار دارد؛ اما گویا استاندار خراسان رضوی مایل است پروژه انتقال کریدور شرق زودتر از سایر نواحی ایران به سرانجام برسد. استاندار این استان با قرارگاه خاتم الانبیا وارد مذاکره شده تا به عنوان سرمایه گذار و مجری، خط انتقال آب عمان به استان های خشک شرق کشور یعنی سیستان و بلوچستان، خراسان رضوی و جنوبی را اجرائی کند. قرارگاه خاتم نیز بر اساس اعلام وزارت نیرو، مطالعاتی را انجام داده و حجم آب مورد نیاز برای شرق کشور را ۷۵۰ میلیون مترمکعب اعلام کرده است. این در حالی است که ترابی، مدیر کل دفتر برنامه ریزی کلان آب و آبفای وزارت نیرو، آب مورد نیاز شرق کشور را کمتر از عدد اعلام شده می داند. میدانی، معاون سابق امور آب و آبفای وزارت نیرو، نیز نیاز شرق کشور در افق های آینده را ۱۲۰ میلیون مترمکعب اعلام کرده است. به این ترتیب، عدد اعلامی قرارگاه خاتم الانبیا، بیش از شش برابر نیاز واقعی منطقه است. این حجم غیرواقعی بدون شک هزینه اجرای پروژه را بالا می برد و مانور تبلیغاتی برای طرحی که هنوز خام بوده و وضعیت سرمایه گذاری و حتی اجرای آن مشخص نشده است، جای سوال دارد؛ زیرا مسئولان قرارگاه خاتم در حاشیه نمایشگاه نفت، طرح انتقال آب دریای عمان به فلات مرکزی را یکی از اَبَرپروژه های خود معرفی کرده اند. طبق قانون، وزارت نیرو متولی اصلی آب کشور است و حدود ۱۷ وزارتخانه و نهاد دیگری که در بحث مدیریت آب سهیم هستند، باید با وزارت نیرو هماهنگ شوند. اگرچه وضعیت آب در بسیاری از نقاط کشور به مرزهای بحرانی نزدیک شده است؛ اما گویا استاندار خراسان رضوی با وزارت نیرو وارد مذاکره شده تا هرچه سریع تر پروژه انتقال آب دریای عمان به این استان کلید بخورد. صدیقه ترابی، مدیر کل دفتر برنامه ریزی کلان آب و آبفای وزارت نیرو، در گفت وگو با «شرق» عنوان می کند: این وزارتخانه طرح بزرگ انتقال آب دریای عمان به ۱۷ استان فلات مرکزی ایران را در دستور کار داشت. حدود دو سال پیش مرکز آب خراسان رضوی و استاندار این استان اصرار کردند به دلیل کندی انجام مطالعات وزارت نیرو، راسا برای انجام مطالعات کریدور شرق وارد عمل شوند.

جست وجو برای جذب سرمایه گذار بدون طی کردن مسیر قانونی
مدیر کل دفتر برنامه ریزی کلان آب و آبفای وزارت نیرو می گوید: با توجه به این درخواست، ابلاغیه ای به امضای معاون امور آب وزیر در آن مقطع، برای آنها ارسال شد و از آنها خواسته شد آب منطقه ای خراسان رضوی، نیاز آبی منطقه و کمبودهای بخش شرب را با روش شناسی که به آنها اعلام شده بود، محاسبه کنند و در قالب مطالعاتی که ما در وزارت نیرو انجام می دهیم، در کمیته راهبردی مصوب کنند و بعد از کمیسیون تخصیص آب، مجوز تخصیص دریافت کنند و سپس بقیه اقدامات را انجام دهند. این کار انجام نشد. اطلاعی ندارم این مطالعات در چه سطحی انجام شد؛ اما بدون اینکه این مسیر را طی کنند، دنبال بحث سرمایه گذاری و اجرای این پروژه هستند. او تاکید می کند: در ابلاغیه ارسالی وزارت نیرو قید شده به دلیل کمبود آب در بخش صنعت، باید این پروژه با سرمایه گذاری بخش خصوصی انجام شود و دولت امکان چنین سرمایه گذاری ای را ندارد. ترابی ادامه می دهد: استاندار خراسان رضوی بعد از اینکه شرکت آب منطقه ای مطالعاتی را از طریق شرکت مهندسین مشاور انجام می دهد، قرار بود دنبال بخش خصوصی باشند و شرکت پروژه ای را تشکیل دهند و از طریق آن سرمایه گذاری این پروژه را انجام دهند. ظاهرا مذاکراتی هم انجام شده است و ارتباطی که با قرارگاه خاتم گرفته شده است، در همین چارچوب است. به گفته او، در محاسباتی که قرارگاه خاتم الانبیا انجام داده است، قرار است در افق آینده ۷۵۰ میلیون مترمکعب آب شیرین شده دریای عمان به سه استان شرق کشور منتقل شود. هنوز جزئیات اجرای این طرح به طور کامل مشخص نیست و در این پروژه، هیچ عملیات اجرائی آغاز نشده است. درحال حاضر دنبال این هستند که یک شرکتی داشته باشند و سرمایه گذاری انجام شود. مدیر کل دفتر برنامه ریزی کلان آب و آبفای وزارت نیرو درباره احتمال توقف یا تعدیل در حجم پروژه اضافه می کند: هنوز مجوزی برای اجرای پروژه کریدور شرق صادر نکرده ایم. بیشترین بحث ها در این پروژه در زمینه حجم آب انتقالی است. بزرگ ترین مسئله ما این است که این کمبودها چگونه محاسبه شده است؛ زیرا کمبودهای واقعی ما در افق ۱۴۲۵ و ۱۴۵۰ بر اساس مطالعاتی که انجام دادیم، کمتر از این میزان بود؛ بنابراین حجم آب انتقالی باید در رفت و برگشت هایی که داریم، تدقیق شود.

نیاز ۱۲۰ میلیون متر مکعبی شرق کشور
اگرچه قرارگاه خاتم درخواست انتقال برای ۷۵۰میلیون مترمکعب آب را مطرح کرده است؛ اما رحیم میدانی، معاون سابق آب و آبفای وزارت نیرو، حجم آب مورد نیاز برای شرق کشور را نزدیک به ۴۰ تا ۵۰ میلیون مترمکعب برای تامین نیازهای صنعت و حدود ۷۰ تا ۸۰ میلیون مترمکعب -در افق های زمانی مختلف- برای تامین نیازهای شرب اعلام می‎کند.
او در گفت وگو با «شرق» به شنیده های خود اشاره کرده و عنوان می کند: گویا قرارگاه خاتم قرار است پنج هزار میلیارد تومان سرمایه گذاری در پروژه کریدور شرق انجام دهد و از محل فروش آب، پول خود را دریافت کند. البته میدانی به این نکته تاکید دارد که هنوز پروژه انتقال آب دریای عمان به فلات مرکزی به هیچ شرکتی واگذار نشده است. معاون سابق آب و آبفای وزارت نیرو درباره مصارف آب شیرین شده دریای عمان در شرق کشور، می گوید: آب شیرین شده دریا آب پرهزینه ای است. وزارت نیرو به دنبال تامین آب شرب مردم است. قرار ما این بود که اگر صنایع شامل فولاد سنگان خواف و … که دنبال آب بودند، می توانند بیایند و از این پروژه آب مورد نیاز خود را تامین کنند، وارد عمل شده و در سرمایه گذاری برای اجرای پروژه مشارکت کنند. به گفته او، فولاد سنگان حدود ۱۵ تا ۱۶ میلیون مترمکعب آب می خواهد و اگر این پروژه اجرائی شود، وزارت نیرو هم می ‎تواند در قالب برگزاری مناقصه، آب شرب مورد نیاز مردم منطقه را از سرمایه ‎گذارانی که این آب را به کمترین قیمت می فروشند، در قالب قانون خرید تضمینی آب خریداری کنند. حال در این میان اگر کسی بگوید آبی که هر مترمکعب آن ۱۰ هزار تومان تمام می شود، برای کشاورزی مقرون به صرفه است، خودش می داند. این مسئله به دولت ربطی ندارد، زیرا پروژه با سرمایه گذاری بخش خصوصی اجرا می شود.

اجرای کریدور شرق، نیازی به طی فرایندهای قانونی واگذاری پروژه ندارد
اگرچه مسئولان وزارت نیرو واگذاری اجرای پروژه کریدور شرق را تایید نکرده اند و معتقدند پروژه هنوز در ابتدای راه است، اما شنیده ها حاکی از آن است که پیمانکار ورق های فولادی مورد نیاز برای ایجاد خط انتقال آب به شرق کشور را هم خریداری کرده است. از سوی دیگر فرایند واگذاری قانونی پروژه ها نیز فرایندی است که برای پروژه کریدور شرق طی نشده است. اصولا پروژه های عمرانی باید ردیف اجرا دریافت کنند و با مزایده و مناقصه به متقاضیان واگذار شوند، اما میدانی می گوید: چون سرمایه گذار پروژه بخش خصوصی است، ردیف اجرائی نمی خواهد، چون قرار نبود این پروژه با پول دولت ساخته شود. او ادامه می دهد: شنیده ام که قرارگاه دنبال این رفته است که با صنایع منطقه مذاکره کند و آماده شوند که در قالب یک پروژه سرمایه گذاری بخش خصوصی، این طرح را اجرا کنند. قرارگاه در این کار پیش قدم شده است. البته معاون سابق آب و آبفای وزارت نیرو تاکید می کند: باید مطالعات این پروژه انجام و مراحل ارزیابی زیست محیطی طی شود. درواقع این طرح هنوز اول راه است. قرارگاه اظهار تمایل کرده است. استانداری خراسان رضوی هم مایل به اجرای آن است. پروژه کوچک نیست که سرمایه گذار کوچکی بیاید. کسانی که آب موردنیازشان بالاست در قالب یک شرکت پروژه می توانند سرمایه مورد نیاز برای اجرای پروژه را تامین کنند. ما به عنوان دولت حق نداریم شرکت پروژه تشکیل دهیم. به اعتقاد او، اجرای پروژه کریدور شرق نیاز به ۱۵هزار میلیارد تومان اعتبار دارد.

تکه پاره کردن یک پروژه بزرگ، هزینه ها را افزایش می دهد
اصرار استاندار خراسان رضوی برای دستیابی به آب شیرین شده دریای عمان سبب شده بخشی از یک پروژه بزرگ به جریان افتد. عباسقلی جهانی، عضو سابق شورای جهانی آب، در گفت وگو با «شرق» با تاکید بر اینکه تکه پاره کردن یک پروژه بزرگ، هزینه های اجرای آن را افزایش می دهد، عجله کردن در اجرای چنین پروژه هایی را نادرست توصیف می کند. به گفته او، باید تعریفی از مدیریت منابع آب داشته باشیم و بدانیم مدیریت منابع آب با چه کسی است. آیا نهاد دیگری می تواند وارد بحث مدیریت منابع آب و ایجاد تعادل و توازن در مصرف شود یا اینکه متولی باید مسئولیت را برعهده بگیرد؟ جهانی معتقد است که حتما متولی آب؛ یعنی وزارت نیرو باید در این قبیل طرح ها وارد شود و بر اساس قانون به وظایف ملی خود عمل کند. اگر هر نهادی خودش به این مباحث وارد شود، خودش پروژه تعریف کند و انتقال آب بدهد و …، این خیلی منطقی نیست. به گفته این کارشناس آب، باید در اجرای پروژه های گران انتقال آب بین حوضه ای، حتما حجم آب برگشتی از طریق بازچرخانی در بخش شرب و صنعت لحاظ شود تا بخشی از نیازهای آبی منطقه بدون انتقال از مبدا و در داخل خود حوضه تامین شود. او تاکید می کند: در اجرای پروژه های انتقال آب نباید عجله کرد، زیرا از صرف صدها هزار میلیارد تومان پول صحبت می کنیم. باید بازگشت سرمایه برای چنین پروژه هایی در نظر گرفته شود. این سوال بزرگی است؛ آیا صاحبان صنایع حاضر هستند از همین امروز آب شیرین شده دریای عمان را پیش خرید و بابت اجرای این پروژه پول هزینه کنند؟

 لیلا مرگن

شعارهای محیط نیستی‌‌‌!

دولت محیط‌زیستی، ورزشکاران محیط‌زیستی، هنرمندان محیط زیستی و … این روزها خیلی‌ها برای حفظ محیط زیست گریبان چاک می‌دهند، اما شرایط محیط زیست نسبت به گذشته بهتر نمی‌شود؛ سطح جنگل آب می‌رود، انقراض به گونه‌های جانوری نزدیک‌تر می‌شود و منابع آب و خاک آلوده‌تر از گذشته ندانم‌کاری انسان را به تصویر می‌کشد.

بخشی از این زوال را می‌توان به پای تغییر اقلیم نوشت، اما مقصران اصلی دیگری را نیز باید در جایگاه متهمان نشاند، افرادی که سنگ محیط زیست را به سینه می‌زنند، اما فقط تا زمانی که پز محیط زیستی بودن برایشان محبوبیت، شهرت یا درآمد به همراه داشته باشد.

چنین افرادی همه جا هستند، از جمع هنرمندان و ورزشکاران بگیرید تا وزیران و نمایندگان مجلس و حتی خبرنگاران، به همین دلیل به نظر می‌رسد آنچه شرایط محیط زیست را بحرانی‌تر از گذشته کرده تب محیط زیستی بودن است که خیلی‌ها به پزش بسنده کرده‌اند.

‌برای نمونه دولت هرچند اولین مصوبه‌اش را به نام دریاچه ارومیه رسانه‌ای کرد، اما‌ شرایط کنونی دریاچه از این حکایت دارد که با شعار، نمی‌توان زخم‌های محیط زیست را مرهم گذاشت.

به همین خاطر به نظر می‌رسد قرار نیست از اشتباهات گذشته‌ای که در کشور اتفاق افتاده عبرت گرفته شود، چراکه‌ مسائلی مانند سوء‌مدیریت منابع آب‌ و انتصاب مدیرانی که از محیط زیست هیچ نمی‌دانند، هنوز ادامه دارد، مثلا در مناطقی از جنگل دستور ساخت سد صادر می‌شود که احتمال آلودگی منابع آب بالاست و هزینه آن قتل‌عام صدها درخت است.‌

شاید با مرگ رودخانه‌ها عطش برخی مدیران برای سدسازی کمتر شده باشد، اما آنها بر سوء مدیریت منابع آب پافشاری می‌کنند، چراکه این روزها‌ افراط در طرح‌های انتقال آب تهدیدی جدی است که خطرش‌ کمتر از افراط در
سدسازی نیست.

این بی‌توجهی دامان منابع طبیعی کشور را نیز گرفته، شاید دولت از اجرای طرح تنفس جنگل به عنوان یکی از اقدامات محیط‌زیستی‌اش یاد می‌کند، اما به‌کارگیری برخی مدیران کارنابلد در سازمان جنگل‌ها و خطر گسترش بی‌برنامه گردشگری در جنگل کمتر از قلع و قمع جنگل نیست. برای نمونه می‌توان به ساخت تله‌کابین در جنگل‌های الیمستان اشاره کرد که به گفته برخی فعالان زیست‌محیطی این منطقه حدود ۶٫۵ هکتار جنگل برای آن قربانی می‌شود.

در واقع ماشین توسعه ناپایداری که در جنگل‌های شمال روشن شده است اگر خیلی زود متوقف نشود، سرنوشت جنگل‌های زاگرس را برای جنگل‌های هیرکانی تکرار می‌کند.

علاوه بر این تفاوت شعارهای زیست محیطی برخی مدیران با عملکردشان راه را برای سوء‌استفاده برخی افراد هموارتر می‌کند به همین خاطر ‌تازمانی که دولت در مقام عمل ثابت نکند محیط زیست برایش مهم است، آشفته‌بازار محیط زیست کشور برای فرصت‌طلبان حکم آب گل‌آلود‌ را دارد.

مهدی آیینی

همه با هم برای آب

01112016-unrc02
يک میلیون و 700 هزار امضا نامه‌ای شد تا بحران بی‌آبی کشور را به گوش جهانیان برساند و هشداری باشد نسبت به مدیریت نامناسب منابع آب در داخل و خارج از کشور، چرا که رودخانه‌ها یک به یک می‌خشکند و از تالاب و دریاچه‌ها چیزی به جز زمین‌های ترک خورده باقی نمی‌ماند؛ این درحالی است که عمق چاه‌ها هر روز بیشتر می‌شود و سطح سفره‌های زیر زمینی آب پایین‌تر می‌رود و فرونشست دشت‌ها از مرگ زمین خبر می‌دهد.
دیروز طوماری که روی آن امضای یک میلیون و 700 هزار نفر از اعضای کمپین«من دریاچه ارومیه هستم» نقش بسته بود، به نماینده سازمان ملل در ایران تحویل داده شد تا توجه‌ها نسبت به این شرایط بحرانی دریاچه ارومیه و بحران آب در کشور بیش از پیش جلب شود.

این درحالی است که کارشناسان تاکید می‌کنند گره عبور از بحران آب و مدیریت نادرست منابع آب فقط زمانی باز می‌شود که این مهم به خواست عمومی بدل شود.

​ روز گذشته نشست خبری کمپین «من دریاچه ارومیه هستم» در مقر سازمان ملل متحد در تهران برگزار شد، در ابتدای این مراسم رضا کیانیان، هنرپیشه سینما و تلویزیون درباره نامه‌ای که به بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل متحد نوشته صحبت کرد؛ نامه‌ای که می‌توان آن را خلاصه‌ای دانست از آنچه مدیریت نامناسب منابع آب و تغییر اقلیم به کشور تحمیل کرده است.

بی‌آبی و فجایع زیست محیطی

در نامه‌ای که کیانیان نوشته، تاکید شده که خشکسالی‌های دوره‌ای، ناآگاهی عمومی و نبود هماهنگی کشورهای منطقه سبب شده تا بخش‌های بزرگ و وسیعی از منطقه بخصوص ایران دچار بی آبی شود یا این‌که سد سازی‌های بی‌رویه، احداث صنایع سنگین و نامتناسب با محیط و کشاورزی بی‌برنامه و ناهمخوان با شرایط زیستی و پروژه‌های انتقال آب از مشکلاتی است که انسان بر طبیعت تحمیل کرده است.

تحت تاثیر این شرایط بیشتر دریاچه، تالاب و رودخانه‌های کشور خشک شده یا بسرعت خشک می‌شوند و در صدر این فجایع زیست محیطی دریاچه‌های ارومیه و هامون قرار دارند.

مرگ منابع آب

در همین مراسم اما نگرانی‌های گری لوئیس، نماینده سازمان ملل در تهران به دریاچه ارومیه محدود نشد، آن طور که او گفت شرایط در منطقه زاگرس نیز مناسب نیست، چراکه روستاییان دسترسی مناسبی به منابع آب ندارند یا در شهر مشخص، سطح آب‌های زیرزمینی حدود 6/1 متر پایین رفته است؛ علاوه بر این خشک شدن هامون نیز به فقر شدید در این منطقه دامن زده است.

توجه بیشتر جهانیان

مدتی از جلسه روز گذشته نیز به پرسش خبرنگاران از هماهنگ‌کننده مقیم ملل متحد در تهران اختصاص داشت؛ گری لوئیس در پاسخ به پرسش خبرنگار ما درباره این‌که یک میلیون و 700 امضای جمع شده در کمپین «من دریاچه ارومیه هستم» آیا به کمک‌های مضاعفی برای دریاچه ارومیه منجر خواهد شد، گفت: این طومار به آگاهی‌افزایی تلاش‌ها برای حفظ دریاچه ارومیه کمک می‌کند. نمی‌توان گفت به یک‌باره اتفاقی عجیب در دریاچه ارومیه خواهد افتاد، فقط می‌توان گفت طومار به تسریع اتفاق‌های خوبی که در ارومیه می‌افتد کمک می‌کند و در واقع می‌تواند به جلب توجه بیشتر منجر شود.

او در پاسخ به پرسش دیگر  خبرنگار ما درباره این‌که با تغییر دبیرکل سازمان ملل متحد و هماهنگ‌کننده این نهاد در ایران سرنوشت پیگیری‌های دنبال شده برای نجات دریاچه ارومیه چه می‌شود؟ گفت: اولویت کاری رئیس جدید سازمان ملل متحد باید مشکلات زیست محیطی و تغییر اقلیم باشد و امیدوارم همان طور که برای مسائل زیست محیطی مرا تحت فشار گذاشتید با جانشین من نیز چنین رفتار کنید، چون اگر می‌خواهید این قبیل مشکلات حل شود باید قدم اول را شما بردارید.

به نظر می‌رسد برای برون‌رفت از بحران بی‌آبی، دولت باید شرایطی را فراهم آورد تا سازمان‌های مردم نهاد راحت‌تر بتوانند فعالیت کنند و مصرف آب در بخش کشاورزی و صنایع نیز بدرستی مدیریت شود؛ افزون بر این دولت باید ثابت کند منابع آب و مصرف درست آب برایش مهم است، برای نمونه چنانچه برای مصرف آب نیز مانند برق کنتورهای جداگانه در منازل مسکونی نصب شود، می‌توان به کاهش سرانه مصرف آب در کشور امیدوار بود.

مرگ منابع آب با جانمایی اشتباه صنایع

تورج فتحی، کارشناس منابع آب از این می‌گوید که جانمایی اشتباه صنایع سبب تحمیل هزینه و از بین رفتن منابع آب کشور می‌شود.

به گفته او، هرچند براساس آمار، صنایع سهم زیادی در مصرف آب کشور ندارد، اما چون برای استقرار آنها آمایش سرزمین بدرستی صورت نگرفته، اکنون مشکل‌ساز شده است.

فتحی برای نمونه به صنایعی که در سیرجان یا یزد مستقر شده، اشاره می‌کند، صنایعی که قرار است با استفاده از آب شیرین کن و انتقال آب، مشکل آنها را حل کرد.

این درحالی است که کارشناسان تاکید دارند چنین طرح‌هایی سبب وارد شدن خسارت‌های جبران‌ناپذیری به محیط‌زیست کشور می‌شود.

این کارشناس منابع آب درباره سهم کشاورزی و صنایع از آب کشور خاطرنشان می‌کند: در سال حدود 86 میلیارد متر مکعب آب در بخش کشاورزی، شش میلیارد متر مکعب برای آب شرب و حدود دومیلیارد متر مکعب نیز در صنایع مصرف می‌شود.

به همین خاطر برخی کارشناسان تاکید می‌کنند چنانچه مصرف آب در بخش کشاورزی حدود 10 درصد کاهش پیدا کند، می‌توان تنش‌های آبی بسیاری از استان‌های کشور را بر طرف کرد، زیرا برای آگاه‌سازی کشاورزان در این زمینه تلاش زیادی صورت نگرفته است و بیشتر آنها اطلاعی از فناوری‌هایی که می‌تواند مصرف آب را در بخش کشاورزی کاهش دهد، ندارند.

انتقال آب بین‌حوضه‌ای؛ آخرین راهکار

مدتی است در کشورمان بحث انتقال آب مطرح می‌شود، برای نمونه طرح‌هایی برای انتقال آب خزر به سمنان در دستور کار قرار دارد، اما کارشناسان تاکید می‌کنند چنین اقدامی سبب بالا رفتن تنش‌های اجتماعی و آسیب دیدن محیط‌زیست می‌شود.

دکتر حامد نجفی علمدارلو، عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس   درباره انتقال آب بین‌حوضه‌ای خاطرنشان می‌کند: مشکل کشور ما این است که در چنین مواقعی مسئولان جزئی‌نگر هستند، به همین خاطر به سراغ راه‌حل‌های سازه‌ای مانند سد سازی یا انتقال آب بین‌حوضه‌ای می‌روند.

این درحالی است که کارشناسان تاکید می‌کنند راه‌حل‌های سازه‌ای باید به عنوان آخرین راهکار در نظر گرفته شود، زیرا با قوی کردن تشکل‌های مردمی، بالا بردن بهره‌وری آب و فراهم کردن زیر‌ساخت‌های مناسب برای کشاورزی مدرن، می‌توان کمبود آب را جبران کرد.

نجفی می‌گوید که فعالیت سازمان‌های مردم نهاد می‌تواند در حل بسیاری از مشکلات زیست محیطی مانند بی‌آبی مفید واقع شود، چرا که این نهادها بهتر می‌توانند مسائل پیچیده‌ای مانند کم‌آبی را حل و فصل کنند.

آن طور که او می‌گوید، اجرای سیاست‌های دستوری نتایج نامناسبی در این حوزه دارد، برای نمونه اجرای طرح نکاشت که برای نجات دریاچه ارومیه اجرا شد‌، مشکلات زیادی را برای ساکنان منطقه ایجاد کرد. نجفی معتقد است در کشورمان مدیریت منابع آب درست نبوده، اما در این بین نباید شرایط اقلیمی را نادیده گرفت.

مهدی آیینی

محك محيط زيست در بحث انتقال آب

کارشناسان نسبت به عواقب انتقال آب هشدار مي دهند، اما طرح هاي انتقال آب در شمال و جنوب کشور همچنان پيگيري مي شود و آنها که بايد نسبت به خطرات اجراي اين طرح آگاه شوند ترجيح مي دهند چشمانشان را روي آسيب هاي اين کار ببندند؛ هرچند سازمان حفاظت محيط زيست بارها نسبت به غيرقانوني بودن اجراي چنين طرح هايي هشدار داده، اما از اجرا شدن طرح هاي انتقال آب مي توان به کارساز نبودن اين هشدارها پي برد.
ديروز در نشست خبري رئيس سازمان حفاظت محيط زيست که به مناسبت هفته محيط زيست برگزار شد، بحث انتقال آب و خطرات آن دوباره از حاشيه به متن آمد؛ معصومه ابتکار با تاکيد بر اين که انتقال آب بدون مجوز محيط زيست خلاف قانون است، از لزوم تهيه گزارش ارزيابي زيست محيطي براي طرح هاي انتقال آب سخن به ميان آورد؛ مساله اي که به نظر مي رسد اين روزها آن طور که بايد جدي گرفته نمي شود.
اين درحالي است که کارشناسان تاکيد مي کنند بخشي از طرح هاي انتقال آب اجرا شده و کشور ديگر با اين اتفاق روبه رو شده، اما هنوز فرصت باقي است و مي توان از شدت آسيب هايي که چنين طرح هايي براي آيندگان به جاي مي گذارد، کم کرد.
آن طور که رئيس سازمان حفاظت محيط زيست گفت براساس قانون، طرح هاي انتقال آب بايد گزارش ارزيابي زيست محيطي داشته باشند، زيرا تبعات زيست محيطي انتقال آب، ملي است.
در اين ميان کارشناسان بر اين باورند که قبل از هر کاري بايد مشخص شود چنين طرح هايي چه تاثيري بر محيط زيست کشور دارد.
ابتکار با بيان اين که قبل از انتقال آب بايد حقابه طبيعت را در نظر گرفت، سپس اگر آب باقي ماند، براي آن تصميم گيري کرد، ادامه داد: علاوه بر اين بايد با تدابيري مانند تغيير الگوي مصرف، بازچرخاني آب و اصلاح الگوي کشت از آبي که در دسترس است، بهترين استفاده را کرد.
درواقع به نظر کارشناسان بايد بهره وري آب را بالابرد و پس از آن اگر مشکل کمبود آب حل نشده بود، به بحث انتقال آب آن هم فقط براي شرب و استفاده از آب شيرين کن ها بود. به نظر مي رسد چنين طرح هايي در کشور دنبال مي شود، چون بيشتر مديران به دنبال ايجاد کارنامه درکوتاه مدت هستند، به همين دليل نسبت به طرح هاي بلند مدت که خطرات کمتري براي محيط زيست دارد، بي توجهند.

گلايه از صدا و سيما

تمامي بحث هايي که ديروز در نشست خبري رئيس سازمان حفاظت محيط زيست مطرح شد، حول و حوش محيط زيست نبود، زيرا ابتکار دقايقي را نيز به گلايه و انتقاد از مديران پيشين رسانه ملي اختصاص داد و ابراز اميدواري کرد با تغيير مديريت اخير چنين مشکلاتي تکرار نشود.
اين درحالي است که بايد يادآور شد سکاندار تازه نفس رسانه ملي نيز پيش از اظهارنظر و گلايه هاي رئيس سازمان حفاظت محيط زيست از اين خبر داده بود که هدفش تعامل با دولت و بر طرف شدن چنين مشکلاتي است.
ديروز ابتکار از اين گله کرد که در حوزه محيط زيست، اتفاق هاي قابل توجهي رخ داده، اما تلويزيون آنها را پوشش نداده است. به گفته او، اين اتفاق ها به شخص خاصي تعلق نداشته و به مردم مربوط است.
رئيس سازمان حفاظت محيط زيست به ديدار اخيرش با رئيس جمهور کره جنوبي اشاره کرد و پرسيد چرا چنين اتفاقي بايد مورد بي توجهي رسانه ملي قرار گيرد.
بايد يادآور شد که گلايه هاي ابتکار از معاون سياسي و خبر تلويزيون بود، زيرا او از ديگر بخش هاي رسانه ملي قدرداني کرد و يادآور شد که با کمک رسانه ملي برنامه و اتفاقات مناسبي در حوزه محيط زيست رقم خورده است.

بالا