کارواشها هم مصرف بیرویه آب دارند و هم پساب تولیدی شان آب های زیرزمینی را آلوده میکند
کارواش ها سوژه اند نه فقط به خاطر سبزشدن از هرگوشه و رشد جنون آمیزی که در سال های اخیر داشته اند بلکه به خاطرهمه تخلفاتشان و البته مقاومت هایشان مقابل قانون. محیط بان و کارشناس محیط زیست شهرتهران، اونیوفرم سبز کمرنگ شان را پوشیده اند و سوار بر خودرو خدمت که یک تاکسی زرد قناری است، راه غرب پایتخت را پیش گرفته اند، جایی حوالی باغ فیض، اشرفی اصفهانی، شهرزیبا و آپادانا، محدوده ای که کارواش هایش مشت نمونه خروارند، مشتی برق اندازِ خودروهای چرک و آلوده کننده شهر درعوض.
گزارشگرانسبز: تاکسی می ایستد مقابل کارواشی۲۲۰۰متری و ماموران محیط زیست زیرنگاه صاحب کارواش می ایستند زیر یک طاقی و چشم می دوزند به ماشین های لوکس آدم های پولداری که دارند سر و تن سبک می کنند. کسی از آمدن مامورها خوشحال نیست، اگر هم تعارفی به سمت دفتر می زنند از روی بی میلی است. دو مامور می نشینند، سوالاتی می پرسند و فرمِ “پایش” را پر می کنند. کارواش مجوز ندارد، دستگاه تصفیه فاضلاب هم ندارد، آب های آلوده به موادشوینده و روغن و بنزین و گازوئیل این کارواش می رود داخل چاهی که نشان دو مامور نمی دهند و فقط می گویند لجن گیردارد و لجن های خشکش را هفته ای یک بار می سپارند به شهرداری. کارواش اخطاریه می گیرد؛ صاحب کارواش دمق است.
درخیابان ناطق نوری، کارواش ها ماموران محیط زیست را سرد تحویل می گیرند ولی مامورها که مامورند و معذور، سوالاتشان را می پرسند. کارواش اجاره ای است، صاحب زمین یکی از قوای سه گانه، قبلا پارکینگ بوده و حالا شده کارواش، مجوز هم ندارد و فاضلاب هایش می رود داخل چاه جذبی، ازآن چاه ها که حوضچه لجن گیر دارد. صاحب کارواش بد اخم است و مدام غر می زند، زیرلب می گوید که نمی گذارند یک لقمه نان راحت از گلویش پایین برود. اشاره اش به اخطاریه ای است که ماموران دستش داده اند و خواسته اند تکلیف فاضلاب سرگردانش را تا ۱۵ روز دیگر روشن کند. کارواش دار، دست به کمر می گوید اصلا این بساط را جمع می کنم!
می رانیم به سمت خیابان آزادی و بلوار رحمانی و می ایستیم در زمینی که یک گوشه اش کارواش است و بقیه اش در قرق ماشین های لت و پار تعمیری. نهر آبی از لوله ای قطور می خروشد، از میانه این زمین رد می شود و بعد از زیر خیابان می خزد به آن سمت خیابان و می رود پای درختان و فضای سبزمنطقه آزادی. زمین متعلق به ارگانی نظامی است که پساب کارواشش می رود داخل سپتیک. روی کانال فاضلاب را با ورق های آهن پوشانده اند و جوی باریک آب مثل دم موش می رود داخلش. اینجا سیستم تصفیه فاضلاب ندارد اما مجوز کسب دارد، اینجا خبری از بداخمی و غرولند هم نیست. اخطاریه داده می شود، پایش امضا می شود و صاحب کارواش قول می دهد سیستم تصفیه را راه بیاندازد.
آفتاب سرِظهر دانه های عرق را نشانده روی پیشانی مرد کارواش دار و صبرش را کم کرده. تا ماموران محیط زیست را می بیند صدایش را درگلو می اندازد و می گوید از دستتان خسته ام، صبح شهرداری و ظهر محیط زیست! نام سیستم تصفیه فاضلاب را هم که می شنود برآشفته می گوید خیالتان را جمع کنم که دولتی ها دستگاه های تصفیه را وارد کرده اند و می خواهند با این بهانه بفروشند! توپش حسابی پر است، اما نه مجوز دارد و نه سیستم تصفیه. مامورها اخطاریه را می دهند دستش.
گشت های پایش کارواش های اداره کل محیط زیست شهرتهران پر از سوژه است، پر از آدم هایی که کرکره کسب و کار را بالا زده اند، بی مجوز و سبیل به سبیل از بالا تا پایین شهر، ازخیابان های اصلی تا فرعی وکوچه پس کوچه ها را تسخیرکرده اند و واکنش شان به نظارت های قانونی فقط اعتراض است و اعتراض. یکی ازاین کارواش ها در محدوده “کن” حتی حاضر نشد زیر اخطاریه را امضا کند و محیط بان و مامور سبزپوش کظم غیظ کردند که درگیری پیش نیامد. صاحبش حتی مامورها را فرستاد دنبال نخودسیاه و ادعا کرد سیستم تصفیه فاضلاب دارد آن هم زیر زمین که درش قفل است و بعد از اصرارهای دومامور پرده ای پلاستیکی را کنار زدند و تانکری را نشان دادند که مخزن آب بود ولی می خواستند جای سیستم تصفیه جایش بزنند.
سیستم تصفیه فاضلاب کارواش ها، سیستم بازچرخانی آب است به این نحو که آب حاصل از شست وشوی ماشین ها را تصفیه می کند و آبی پس می دهد که دوباره قابل مصرف است. کارواش دارها اما یا تابه حال اسم آن را نشنیده اند و یا اگر شنیده اند مدعی اند که آب تولیدی این سیستم تصفیه، آب خوبی نیست و روی ماشین ها لک می اندازد. محیط زیستی ها این را اما قبول ندارند و می گویند سیستم اگرسیستم باشد روی هیچ ماشینی لک نمی اندازد و اگر لکی هست نشانه سیستم ناکارآمد تصفیه است.
لجاجت یا تنگدستی؟
درتهران محیط زیست غریب است، غریب تر از آنی که بشود تصورش را کرد. بارِهمه مردم روی دوش محیط زیست و طبیعت این شهرسنگینی می کند اما کمتر کسی پیدا می شود که باری از دوش محیط زیست بردارد ازجمله کارواش ها که آب می بلعند وفاضلاب پس می دهند و تقریبا طلبکار همه اند.
کارشناس محیط زیست شهرتهران که درگشت های پایش استخوان ترکانده وهمه معضلات را از بر است، می گوید بخشی ازمشکل این است که کارواش ها مخصوصا درمناطق فقیرنشین پایتخت مشکلات اقتصادی ومعیشتی دارند و نمی شود به آنها فشارمضاعف آورد برای همین وقتی کار به اخطارمی کشد برای اصلاح خطاها به آنها مهلت داده می شود.
اغلب کارواش ها اما نه فقط آنهایی که کسب وکارشان رونقی ندارد بلکه حتی کارواش های بیا و برو دار شهر، بسختی به رعایت موازین بهداشتی ومحیط زیستی تن می دهند که نمونه شان واحدهایی است که تاکنون پلمب شده اند.
درتهران مسائل اقتصادی واجتماعی و حتی فرهنگی بدجوری با مسائل زیست محیطی درهم آمیخته که معمولا دست آخر این محیط زیست است که لطمه می بیند. با این که قوانین روشن و واضح است اما بیشتر کارواش ها به راه اندازی سیستم تصفیه فاضلاب تن نمی دهند و برخی از آنها که تحت فشار محیط زیست سیستمی راه انداخته انداز آن را بی استفاده گذاشته اند. ماده ۴۷ قانون توزیع عادلانه آب تصریح دارد مؤسساتی که آب را به مصارف شهری، صنعتی، معـدنی، دامـداری و… می رسانند موظف به تصفیه آب و رفع فاضلاب هستند.
اما این قانون میان کارواش ها حسابی مهجوراست وعده ای از سرناآگاهی، عده ای هم از سر لجاجت و برخی نیز از سر قلدری میلی به تصفیه پساب خود ندارند. این درحالی است که زهرا صدراعظم نوری، رییس کمیسیون محیط زیست شورای شهرتهران به ما می گوید کارواش هایکی ازمصادیق ایجاد مزاحمت و بی توجهی به موازین بهداشتی ومحیط زیستی هستند که هم مصرف بی رویه آب دارند و هم پساب تولیدی شان آب های زیرزمینی را آلوده می کند، واحدهایی که درصورت ادامه تخلفات، طبق قانون شهرداری ها می توان تعطیلشان کرد.
صدرالدین علی پور، رییس کمیته محیط زیست شهرداری تهران نیز درگفت گو با ما تصریح دارد که حتی براساس قانون اساسی کشور نیز می توان با کارواش ها که آلوده کننده محیط زیست هستند برخورد کرد و آنها را به رعایت موازین زیست محیطی و بازچرخانی آب واداشت.
با وجود این تاکیدات و آن همه قانون رنگ به رنگ اما صنف کارواش (اگر از عده ای شان فاکتور بگیریم) نه به قانون آشنایند و نه میلی به اجرای قانون دارند، وضعیتی که هم سلامت آب های زیرزمینی تهران را تهدید کرده و هم محیط بان پیر گشت پایش اداره محیط زیست تهران را ناامید و خسته ، مردی که درطول مسیر مدام آه می کشد که ای خدا دردمان را به که بگوییم.
معمای آب
داستان آب کارواش های تهران، مثنوی صد من کاغذ است. از یک سو آمارها می گوید که ۱۰ درصدشان برای شست و شوی ماشین ها ازآب شرب استفاده می کنند و از سوی دیگر شرکت آب وفاضلاب کشور اعلام می کند که ارائه خدمات به این کارواشها طبق ضوابط واگذاری انشعاب آب درسالهای قبل صورت گرفته و قطع این خدمت، فقط با اجازه قانون میسر است که چون متاسفانه پیگیری ها به نتیجه نرسیده، همچنان آب شرب دراختیار برخی کارواش ها قرار می گیرد. این درحالی است که پیگیری های جام جم نشان می دهد کارواش ها لااقل آنهایی که در مسیر گشت پایش محیط زیست تهران قرار داشتند آب مصرفی خود را می خرند آن هم به گفته خودشان ازشهرداری که آب چاه های در اختیارش را میان کارواش ها توزیع می کند. صدرالدین علی پور به ما گفت که این چاه ها در اختیار سازمان بوستان هاست ولی درتماس با این سازمان شنیدیم که سازمان بوستان ها چاهی در اختیار ندارد که به کارواش ها بفروشد. جالب این که زهرا صدراعظم نوری می گفت آب مصرفی کارواش ها را باید شرکت آب و فاضلاب تامین کند، درحالی که ما خودمان در برخی کارواش ها دیدیم که برخی شرکت های آبرسانی خصوصی به کارواش ها آب می فروشند.
داستان آبی که به کارواش ها می رسد معمایی است در نوع خودش، داستانی که به انتها می رسد اگر سیستم تصفیه فاضلاب در این واحدهای صنفی مستقر شود و استفاده از فاضلاب تصفیه شده جای خریدهای مکرر هفتگی آب را بگیرد.
مریم خباز