آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : تهران (برگ 2)

بایگانی/آرشیو برچسب ها : تهران

اشتراک به خبردهی

تهران ركورددار طلاق در كشور

تحکيم خانواده در کشورمان به فراموشي سپرده شده و زلزله طلاق هر روز چارچوب خانواده هاي زيادي را ويران مي کند؛ روستا، شهر، شهرستان يا کلانشهر نيز ديگر فرقي نمي کند، غول طلاق زنجير پاره کرده و هيچ چيز جلودارش نيست، شرح اين آشفته بازار ديروز با اظهارنظرهاي رئيس بهزيستي استان تهران که گفته بود پايتخت رکورددار طلاق است، بار ديگر مطرح و بهانه اي شد براي گپي کوتاه با حسن موسوي چلک، رئيس انجمن مددکاران اجتماعي کشور.

    ارزيابي شما از روند طلاق در سال هاي اخير در کشور چيست؟
در ده سال اخير روند رشد طلاق در کشورمان نگران کننده شده به گونه اي که مدتي قبل به ازاي هر 14 ازدواج يک طلاق ثبت مي شد، اما اکنون به شکل ميانگين در تمام کشور در مقابل هر پنج ازدواج يک طلاق رقم مي خورد. در کلانشهرها شرايط بحراني تر است، براي مثال در تهران از هر سه ازدواج يکي به طلاق ختم مي شود.

    چرا در کلانشهرها شرايط بحراني تر است؟
مهاجرت به کلانشهرها سبب بالارفتن آمار جمعيت و حاشيه نشيني شده و اين شرايط سبب گمنامي بيشتر اشخاص مي شود؛ در نتيجه قبح طلاق براي شخص کمتر شده و طلاق را مساله عادي مي بيند، اما در شهرهاي کوچک فشار بيشتري روي افرادي است که قصد دارند طلاق بگيرند.

    براي مهار اين پديده اجتماعي چگونه بايد آن را بررسي کرد؟
افزايش طلاق از دو ديدگاه قابل بررسي است؛ يکي اين که طلاق را به شکل جزيره ديده و عواملي مانند اعتياد ،خشونت، روابط فرازناشويي، بي مسئوليتي و نداشتن مهارت زندگي و کاهش زمان گفت وگو را مطرح کنيم، اما ديدگاه بهتري نيز وجود دارد؛ يعني نبايد طلاق را به شکل جزيره ديد چون مسائل ديگري مانند کاهش سرمايه اقتصادي و اجتماعي و تاثير گذاري فضاي مجازي نيز در آن بسيار قابل توجه است. در واقع بدون اين عوامل نمي توان اين پديده را بررسي کرد.

    به نظر شما چرا بسياري از ازدواج ها به آساني به طلاق ختم مي شود؟
چون انتخاب همسر بدرستي انجام نمي شود و خانواده ها شناخت کافي از يکديگر به دست نمي آورند و معيارهاي مناسبي نيز براي اين کار ندارند.

    چه نکاتي را براي ازدواج موفق بايد در نظر گرفت؟
مولفه هاي کليدي در اين بين وجود دارد يعني زوج هاي جوان بايد بدانند هدفشان از زندگي چيست، صداقت داشته باشند، مسئوليت پذير بوده، گذشت داشته باشند و براي باهم بودن وقت بگذارند.

    آيا برنامه مناسبي براي تحکيم خانواده در کشور اجرا مي شود؟
کارهايي انجام مي شود، اما منسجم و جامع نيست؛ چون خدماتي که در اين حوزه ارائه مي شود بايد با اولويت برنامه هاي پيشگيري باشد.

    براي کاربردي تر شدن اين برنامه ها چه بايد کرد؟
اين برنامه ها بايد از فراگيري، کفايت و استمرار برخوردار باشند. متاسفانه ما در حوزه اجتماعي برنامه اي نداريم، چون بايد سواد اجتماعي را بالاببريم. در واقع شايد افراد از سطح تحصيلات بالايي برخوردار باشند، اما سواد اجتماعي ندارند.

    سطح سواد اجتماعي افراد چگونه ارتقا پيدا مي کند؟
در کنار اصلاح نظام آموزشي کشور بايد خانواده ها از کودکي مهارت هاي اجتماعي را به فرزندانشان بياموزند.

    با اين شرايط آينده را چگونه مي بينيد؟
کانون خانواده اکنون محور آسيب هاي اجتماعي است و بايد توجه داشت آسيب ها در خانواده مزمن مي شود، چون وقتي خانواده درگير اين مسائل شود، مي کوشد آنها را پنهان کند. به همين خاطر بايد چاره اي بينديشيم تا گرفتار اين مسائل نشويم.

خطر سيلاب و خشکسالي جدي​تر شد

آبخیزداری را باید مساله فراموش شده دانست؛ مساله‌ای که هزینه‌های سنگینی را تاکنون به کشور تحمیل کرده و می‌کند، برای نمونه در چند ماه گذشته فقط در پایتخت سیلاب‌های اوشان فشم، کن و پاکدشت جان و مال مردم را به بازی گرفت، اما این تنها خسارتی نیست که بی‌توجهی به آبخیزداری روی دست کشور گذاشته، زیرا رسوب‌گرفتگی سدهای بزرگ کشور نیز خطری جدی است که تامین آب شرب را در کلانشهرهایی مانند تهران با مشکل روبه‌رو کرده و وزارت نیرو را واداشته تا طرح انتقال آب از خلیج فارس و دریای عمان را به 17 استانی که در فلات مرکزی ایران قرار دارد، در دستور کار قرار دهد؛ اتفاقی که علاوه بر مشکلات زیست‌محیطی بالا رفتن هزینه تامین آب شرب را نیز در پی دارد.
​ دیروز به مناسبت هفته منابع طبیعی که قرار است از 12 تا 21 اسفند در کشور برگزار شود، نشستی خبری در اداره منابع طبیعی و آبخیزداری استان تهران برگزار شد.

در این نشست به روال سال‌های گذشته مسائلی مانند توزیع نهال رایگان بین شهروندان مطرح شد، اما این نشست حاشیه‌های پررنگ‌تر از متنی نیز داشت، مسائلی مانند جدی‌تر شدن خطرسیلاب، کاهش منابع آب و سرعت گرفتن روند بیابانزایی.

سدهای بیهوده

اغلب کارشناسان محیط‌زیست از سدهایی که بدون برنامه در کشور احداث شده‌اند به عنوان بلای جان محیط‌زیست یاد می‌کنند؛ بلایی که سبب شده آب به پایین دست سدها نرسد و شرایط این مناطق بحرانی‌تر شود.

این درحالی است که این سدها مانند گذشته قادر به تامین آب شرب مورد نیاز کشور نیستند؛ زیرا به طور میانگین نرخ رسوب در کشور حدود 2 درصد برآورد می‌شود و بر این اساس اگر سدی صد میلیون متر مکعب ظرفیت داشته باشد عمر مفیدش 50 سال خواهد بود. این در حالی است که در کشورهای موفقی که عملیات حفاظت از خاک انجام می‌شود، عمر مفید چنین سدی به 500 سال نیز می‌رسد.

حمیدرضا زکی‌زاده، معاون آبخیزداری منابع طبیعی استان تهران نیز دیروز مساله رسوب در سدهای کشور را جدی عنوان کرد و گفت: این مساله را در کلانشهرهایی مانند تهران باید جدی گرفت، زیرا آب شرب 12 میلیون سکنه آن از سد‌های کرج، لار، لتیان، ماملو و طالقان تامین می‌شود؛ سد‌هایی که بیش از 30 سال از عمرشان می‌گذرد.

علاوه بر این، تخریب‌هایی که در حوضه‌های آبخیز کشور انجام می‌شود روند رسوب را تشدید می‌کند، به همین دلیل تا چند سال آینده به طور حتم برای تامین آب شرب ساکنان استان تهران با مشکل روبه‌رو خواهیم شد.

این مساله کارشناسان وزارت نیرو را بر این داشته که به فکر انتقال آب از خلیج‌فارس و دریای عمان باشند تا به این شکل برای تامین آب شرب ساکنان فلات مرکزی کشور با مشکل روبه‌رو نشوند اما این مساله نیز عواقب زیست‌محیطی بسیاری در پی دارد.

زکی‌زاده یادآور شد: به عنوان مثال اگر آب شرب از طریق سدها برای هر مترمکعب هزار تومان هزینه داشته باشد، با انتقال آب از جنوب کشور این هزینه پنج تا ده برابر می‌شود با این حال وزارت نیرو در حال بررسی این طرح برای 17 استان مانند تهران است.

مرگ سازه‌های آبخیزداری

کارشناسان معتقدند برای بالا بردن بهره‌وری سدها باید آبخیزداری را جدی گرفت تا مجبور به اجرای طرح‌هایی هزینه‌بر مانند انتقال آب نشد. افزون بر این، با کنترل رسوب در بالادست سدها می‌توان به این مهم کمک کرد.

معاون آبخیزداری منابع طبیعی استان تهران درباره اقداماتی که تاکنون در این زمینه صورت گرفته عنوان کرد: طی پنج برنامه اول توسعه یک میلیون و 300 هزار مترمکعب عملیات سنگی و پنج میلیون مترمکعب عملیات خاکی آبخیزداری انجام شده است. این درحالی است که کارشناسان عمر مفید سازه‌های آبخیزداری را حدود 30سال برآورد می‌کنند به همین دلیل می‌توان گفت حدود 90 درصد این سازه‌ها کارایی خود را از دست داده‌اند.

سیل، تهران را می‌برد

نپرداختن به مساله آبخیزداری تاکنون خسارات جبران‌ناپذیری به کشور وارد کرده، خسارت‌هایی مانند سیلاب اوشان فشم، کن و پاکدشت که امسال به کشور تحمیل شد. جالب اینجاست که بارش‌های در حد 15 تا 20 میلی‌متر سبب جاری شدن این سیلاب‌ها شد.

زکی‌زاده یادآور شد: سال 66 نیز چنین بارشی در حوضه گلابدره که حدود 4000 هکتار وسعت دارد اتفاق افتاد و سبب ایجاد سیلاب و مرگ 300 نفر شد؛ این درحالی است که حوضه‌های آبخیز شمال تهران و شمیرانات حدود 50 هزار هکتار است، بنابراین اگر در این حوضه‌ها بارش 20 میلی‌متری داشته باشیم سیلابی ایجاد می‌شود که بر اثر آن دست کم ده هزار نفر جانشان را از دست می‌دهند.

این درحالی است که تاکنون اعتبار مناسبی در اختیار منابع طبیعی قرار نگرفته تا به وسیله آن بتوانند طرح‌های آبخیزداری را اجرایی کنند.

او ادامه داد: اگر در 500 هزار هکتار از اراضی کوهستانی استان تهران حدود 20 میلی‌لیتر بارش سیلابی داشته باشیم، یکصد میلیون متر مکعب آب سیلاب از دسترس خارج می‌شود و برای مهار آن دست‌کم باید یک میلیون مترمکعب عملیات سازه‌ای انجام داد. ایجاد هر متر مکعب سازه نیز حدود 200 هزار تومان هزینه دارد؛ یعنی برای چنین طرحی حدود 2000 میلیارد تومان اعتبار نیاز است.

این درحالی است که به گفته زکی‌زاده، طی برنامه‌های پنجساله تاکنون هر سال فقط سه تا چهار میلیارد تومان اعتبار برای این کار اختصاص داده شده است.

بنابراین کارشناسان معتقدند چنانچه دولت به معنای واقعی دغدغه حفظ محیط زیست را دارد و خود را زیست‌محیطی‌ترین دولت می‌داند، باید با حمایت از طرح‌های آبخیزداری مانع ساخت سد و انتقال آب از خلیج فارس، دریای عمان و دریاچه خزر شود.

تهران و خطر بیابانزایی

مساله دیگری که دیروز در نشست خبری اداره منابع طبیعی و آبخیزداری استان تهران به آن پرداخته شد، بیابانزایی در تهران و بحرانی‌تر شدن مساله ریزگردها بود، زیرا علاوه بر کانون‌های بحرانی که در ملارد و ورامین قرار دارد، باید اراضی اطراف فرودگاه امام خمینی را نیز جزو مناطقی به حساب آورد که در حال از دست دادن پوشش گیاهی خود و تبدیل شدن به کانون ریزگردها هستند.

قاسم حقانی، معاون فنی اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان تهران دراین باره گفت: در استان تهران اکنون70 هزار هکتار از اراضی ملارد تحت تاثیر فرسایش بادی است و حدود 600 هکتار از اراضی روستای «شش» این منطقه را نیز باید کانون اصلی ریزگردها دانست؛ اما چون به مردم تعلق دارد تاکنون نتوانسته‌ایم آنها را مدیریت کنیم.

افزون براین حدود 10 هزار هکتار از زمین‌های اطراف ورامین را باید کانون ریزگرد‌ها دانست، آن طور که حقانی توضیح داد روند بیابانزایی در کشور سرعت گرفته است، طوری که در جنوب شرق تهران، شهرری و اطراف فرودگاه امام نیز خطر بیابانزایی جدی است.

این درحالی است که دستگاه‌های مسئول در این حوزه نیز به وظایف خود برای مقابله با بیابانزایی عمل نمی‌کنند؛ برای نمونه حدود سه سال پیش قرار شد شهرداری، استانداری تهران و سازمان جنگل‌ها هر کدام پنج میلیارد تومان به این کار اختصاص دهند، اما هیچ کدام از این نهاد‌ها تاکنون به طور کامل سهم خود را پرداخت نکرده‌اند و اولویت‌های دیگری برای خود در نظر گرفته‌اند که در نهایت سبب مشکلات بیشتر برای شهروندان می‌شود.

تهران فصلی برای نفس کشیدن ندارد

روزهای آلوده تهران دیگر محدود به پاییز و زمستان نیست، چون تا مدتی قبل وارونگی دما در فصل‌های سرد سال علت اصلی تنگ شدن نفس پایتخت‌نشینان بود، اما این روزها پایتخت‌نشینان در فصل بهار و تابستان نیز بیشتر از قبل با آلودگی هوا دست به گریبان هستند، زیرا براساس اطلاعاتی که اداره‌ حفاظت محیط‌زیست تهران و شرکت کنترل کیفیت هوای تهران در اختیار جام‌جم گذاشته‌اند تعداد روزهای ناسالم امسال تا دیروز 36 روز بوده است، این در حالی است که در مدت مشابه سال93 آمار 18 روز ناسالم در تقویم ثبت شده بود.

آلودگی هوا با نام تهران گره خورده است، پاییز و زمستان وارونگی دما به آن دامن می زند، بهار و تابستان نیز کم آبی و رقص ریزگردها در اقصی نقاط کشور.

در حالی که هنوز تا شروع فصل های سرد سال زمان زیادی باقی است آمارهای منتشر شده از این حکایت دارد که بهار و تابستان تقویم تهرانی ها نیز پر می شود از روزهای آلوده، روزهایی که نفس کشیدن را برای گروه های حساس یعنی سالخورده ها، بیماران قلبی و عروقی و کودکان سخت تر می کند.

مریم نادری، مدیر واحد پایش آلودگی هوای شرکت کنترل کیفیت هوای تهران درباره وضع روزهای پاک، سالم و ناسالم پایتخت در چهار ماه گذشته به جام جم می گوید: براساس بررسی های ما تا دیروز تعداد روزهای پاک تهران 10 روز سالم، 77 روز ناسالم و برای گروه های حساس 36 روز بوده است. این آمار برای مدت مشابه سال گذشته نیز به این شکل است، هفت روز پاک، 98روز سالم و 18روز ناسالم برای گروه های حساس.

بنابراین می توان گفت، تعداد روزهای ناسالم چهار ماه گذشته برای گروه های حساس امسال نسبت به مدت مشابه سال گذشته دو برابر شده است. این درحالی است در چهار ماهه اول سال 92 نیز تهرانی ها دو روز پاک، 96 روز سالم و 26 روز ناسالم را تجربه کرده اند. نادری درباره علت افزایش تعداد روزهای ناسالم پایتخت اظهار می کند: گرد و غبار سبب شده روزهای ناسالم برای گروه های حساس امسال دو برابر شود.

سالی برای مستی ذرات معلق

برخلاف این که گفته می شد گرد و خاک بیشتر از کشورهای همسایه به پایتخت می رسد، تحقیقات شرکت کنترل کیفیت هوای تهران نشان می دهد خشکسالی و کاهش پوشش گیاهی سبب شده منشا ریزگرد های تهران استان های همسایه این کلانشهر باشد، زیرا خاک استان های همجوار سست شده و با وزش باد، گرد و خاک به تهران می رسد.

محمد رستگاری، معاون نظارت و پایش محیط زیست استان تهران نیز در گفت و گو با جام جم تصریح می کند: امسال میزان ذرات معلق افزایش پیدا کرده که ناشی از تحت تاثیر قرار گرفتن تهران از منابع بیابانی است.

به گفته وی، منشا ذرات معلق می تواند از خارج از استان، کشور یا حتی بیابان های استان باشد.

رستگاری یادآور می شود: البته یک سری از پارامترهای آلاینده گازی کاهش داشته است، بنابراین می توان گفت برنامه سازمان حفاظت محیط زیست و دولت در بحث کنترل منابع احتراقی اثرگذار بوده است.

این در حالی است که باید تاکید کرد، برنامه های دولت تاکنون نتوانسته در کاهش منابع ریزگردها موثر باشد.

وی دراین باره عنوان می کند: دربحث بیابان زدایی به برنامه ریزی بلندمدت نیاز داریم، چون همان طور که طی سال ها به وجود آمده، حل آن نیز به زمان نیاز دارد.

اما باید یادآور شد، تاکنون تحقیقات جامعی درباره میزان اراضی بیابانی یا منابع ریزگردها در تهران یا استان های همجوار آن صورت نگرفته است تا بتوان امیدوار بود مسئولان براساس آن برای کنترل این منابع قدم بردارند.

ابهام در منابع ریزگرد

فرهاد سرداری، معاون فنی دفتر امور بیابان سازمان جنگل ها در گفت و گو با جام جم عنوان می کند: مطالعه و تحقیق کاملی درباره مشخص شدن میزان مناطق بیابانی تهران نشده است، این در حالی است که بحث بیابانی شدن ثابت نبوده و متغیر است، یعنی اراضی کشاورزی به علت کم آبی اگر زیرکشت نروند به منبع ریزگرد تبدیل می شوند، بنابراین نمی توان به شکل کامل مشخص کرد چقدر منبع ریزگرد در اطراف تهران وجود دارد. این درحالی است که دست کم می توان گفت بیشتر منابع ریزگرد در اطراف تهران اراضی است که خاک آنها به قول معروف دستکاری می شود مانند اراضی کشاورزی و مراتعی که در آنها برداشت صورت می گیرد.

سرداری درباره منشاء ریزگردهایی که سال گذشته تهران را فرا گرفت،خاطر نشان می کند: وقتی طوفان سال گذشته تهران را بررسی کردیم مشخص شد منشاء گرد و غباری که همراه داشت داخل کشور بوده برای نمونه بخشی از ریزگردها از ملارد به تهران رسیده بود.

بعد از این توفان ، استانداری تهران بودجه ای در نظر گرفت تا جهاد کشاورزی تهران با استفاده از آن برای کنترل این منابع وارد عمل شود،اما به نظر نمی رسد تاکنون این اراضی کنترل شده باشند.

به گفته معاون فنی دفتر امور بیابان سازمان جنگل ها نزدیک ترین منطقه بیابانی به پایتخت، اشتهارد، رامین و ملارد است.

اراده ای برای مهار گرد و غبار نیست

قاسم حقانی، معاون فنی اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان تهران نیز در گفت وگو با جام جم درباره مساحت اراضی بیابانی تهران بیان می کند: در تهران 104 هزار و 902 هکتار اراضی بیابانی داریم که از این محدوده 10 هزار هکتار کانون بحرانی فرسایش بادی است.

به گفته وی، منشا عمده گرد و غبار که در جهت باد است در ملارد قرار گرفته است.

در واقع می توان گفت اراده جدی برای مهار پدید گرد و غبار وجود ندارد، چون قرار بود15 میلیارد تومان اعتبار برای این مساله تخصیص پیدا کند. اما حقانی تصریح می کند: سازمان جنگل ها برای اینکار 150 میلیون تومان اختصاص داد که با آن نمی توان کار خاصی انجام داد.

معاون فنی اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان تهران ابراز می کند: اگر باد از جنوب شرقی بوزد گرد و غبار از دشت ورامین یا شهر ری به تهران می رسد، اگر باد از سمت جنوب باشد منشأ گرد و غبار همراه آن را باید اطراف فرودگاه امام و شهر ری دانست. چنانچه باد از جنوب غرب استان بوزد منابع گرد و غبار در ملارد و رود شور اشتهارد قرار دارد.

با توجه به در نظر نگرفتن اعتبار مناسب باید یاد آور شد اراده ای برای کاهش منابع گرد و غبار در کشور وجود ندارد.این درحالی است که با تخصیص اعتبار مناسب و با مشارکت مردمی می توان مشکل نبود شغل و منابع گرد و غبار را کنترل کرد.

دل باید کند از تهران

تهران زیباست، زندگی در تهران موج می زند؛ درباره تهران هزاران جمله می توان نوشت که حاکی از علاقه مردم به این کلانشهر است که تمامی منابع کشور در آن جمع شده به همین دلیل تهران برای خیلی ها شهری سراسر خاطره است، از آسمانخراش های سر به فلک کشیده اش بگیرید تا خیابان هایی که در آنها جای سوزن انداختن نیست، این شلوغی و ازدحام جمعیت، زندگی خیلی ها را به این کلانشهر گره زده،چون بجز دراین کلانشهر هیچ کجا برایشان آب و نان ندارد، اما دراین میان هستند افرادی که می توانند سختی شال و کلاه کردن و مهاجرت را تاب آورده و در استان دیگری بجز تهران ساکن شوند.

این درحالی است که باید یاد آور شد بیشتر گروه های آسیب پذیر که آلودگی هوا بیشترین صدمه را به آنها می زند با گرفتن تصمیم های منطقی و کمی گذشت می توانند مهاجرت مطلوبی را تجربه کنند که منجر به بهبود سلامت آنها خواهد شد.

بحث رفتن از تهران مدتی قبل از سوی معصومه ابتکار، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست مطرح شد هرچند آن زمان خیلی ها در برابر این اظهار نظر جبهه گرفتند اما با توجه به زمان بر بودن بهبود شرایط آلودگی هوای تهران می توان بار دیگر از شهروندانی که قادر به مهاجرت از تهران هستند خواست دراین باره بیشتر فکر کنند زیرا هیچ مقامی نمی تواند آنها را مجبور به مهاجرت کند اما حفظ سلامتی دلیل قانع کننده ای برای این جا به جایی است.

داغ معادن شن و ماسه بر دل محیط زیست

فعالیت بیشتر معادن در کشور با محیط‌زیست غریبه است، این حقیقت غیرقابل انکاری است که اثباتش کار مشکلی نیست، چون با مشاهده روند معدنکاوی در زیستگاه‌های منحصربه‌فرد گونه‌های جانوری مانند یوزپلنگ یا در مناطق حفاظت شده می‌توان به صحت آن پی برد؛ بنابراین امروز که در تقویم روز صنعت و معدن نامیده شده، مجال مناسبی است برای این که از مسئولان خواسته شود، مسائل زیست‌محیطی را در اولویت برنامه‌های خود قرار دهند، زیرا شرایط محیط زیست کشور آنقدر بحرانی است که فعالیت‌های بی‌برنامه معادن می‌تواند آسیب‌های جبران‌ناپذیری به آن وارد کند.

مثلا معادن شن و ماسه را می توان نزدیک بیشتر شهر و روستاهای کشور یافت، به همین علت فعالیت بی رویه و خارج از مقررات آنها زندگی شهرنشینی و روستاییان را با چالش روبه رو کرده است. برای نمونه معادن شن و ماسه ای که در شهرستان قدس تهران فعال هستند سبب شده اهالی این منطقه همیشه با مشکل ریزگردها دست به گریبان باشند یا کم نیستند کشاورزانی که ادعا می کنند فعالیت معادن شن و ماسه سبب تخریب زمین های زراعی و کمبود آب شده است.

این در حالی است که باید تاکید کرد فعالیت معادن شن و ماسه در منطقه 18 تهران و رودخانه کن نیز مشکلاتی جدی برای ساکنان این منطقه ایجاد کرده که کوچک ترین آنها را می توان تردد خودروهای سنگین در این منطقه دانست.

فعالیت معادن شن و ماسه بدون رعایت نکات زیست محیطی آسیب های زیادی در پی دارد؛ آلودگی هوا، آلودگی صوتی و آلودگی آب بخشی از این خطرات هستند. زشت شدن چهره شهر را نیز باید از دیگر عوارض این معدنکاوی به شمار آورد.

تهدید رودخانه و منابع آب

معادن شن و ماسه اکوسیستم رودخانه ها را تخریب کرده و مقدمات آلودگی منابع آب زیر زمینی را نیز فراهم می کنند، چون فعالیت برخی معادن در سایه نبود نظارت آنقدر افراطی شده که تا عمق 60 متری نیز از این منابع برداشت می شود، به همین دلیل در صورتی که زباله یا پساب شیمیایی وارد این مناطق شود براحتی می تواند به منابع آب زیر زمینی نفوذ کرده و سبب آلودگی آن شود. افزون بر این باید تاکید کرد چنانچه مواد آلایندهای وارد این حفره ها نشود، دست کم با توجه به بحران آب در کشور انباشت آب در این چاله ها افزایش تبخیر را در پی خواهد داشت.

علاوه بر تهدید منابع آب از طریق تبخیر، برداشت بی رویه منابع شن و ماسه بستر را برای هدر رفت نزولات جوی فراهم می کند، زیرا شن و ماسه در جذب نزولات جوی و انتقال آنها به سفره های آب زیر زمینی نقش موثری دارد.

محمدحسین بازگیر، رئیس اداره حفاظت محیط زیست شهر تهران در گفت وگو با جام جم اظهار می کند: در شهر تهران و منطقه 18 حدود هشت معدن وجود دارد که از قبل فعال بوده اند، اما این معادن تازمانی که فعال هستند باید همه نکات زیست محیطی را رعایت کنند.

در معادن رودخانه ای شن و ماسه هدف استفاده از آورده رودخانه است، زیرا با گردش رودخانه ماسه در پایین دست نشست می کند و معدنکاوان باید از این ماسه ها برداشت کنند، اما وقتی معدنکاوان به عمق رفته و اکوسیستم رودخانه را به هم می ریزند، نمی توان نام فعالیت آنها را بهره برداری و معدنکاوی گذاشت.

این در حالی است که گردانندگان این معادن باید شرایطی را در نظر بگیرند تا آلودگی هوا و منابع آب را به حداقل برسانند به این شکل که با استفاده از مه پاش میزان ذرات معلق را به حداقل رسانده و با به کار بردن فیلترهای خاص پساب های خود را تصفیه کنند تا سبب کدر شدن آب رودخانه ها نشوند.

رئیس اداره حفاظت محیط زیست شهر تهران درباره نحوه نظارت سازمان حفاظت محیط زیست بر فعالیت معادن شن و ماسه اظهار می کند: از طریق مراجعه مستقیم کارشناسان سازمان، خوداظهاری از طریق نظر آزمایشگاه های معتمد و سیستم های سنجش آنلاین بر فعالیت معادن شن و ماسه نظارت داریم، اما برخلاف نظارت های سازمان حفاظت محیط زیست معادن حاشیه رودخانه کن بیش از عمق مجاز برداشت کرده اند. بازگیر با تائید این تخلف ادامه می دهد: به همین دلیل فعالیت این معادن سبب تخریب بافت منطقه و رودخانه کن شده و برای شهروندان خطراتی در پی دارد. یکی از خطرات جدی این شکل معدنکاوی را باید بالا رفتن خطر سیلاب ها دانست، زیرا وقتی بستر رودخانه ها تخریب شود در زمان وقوع حادثه سیلاب از کنترل خارج شده و می تواند آسیب های جبران ناپذیری به شهروندان تحمیل کند به همین دلیل وزارت صنعت، معدن و تجارت باید هرچه زودتر به این مساله وارد شده و تکلیف این معادن را روشن کند. این در حالی است که باید به وضع معادن متروکه نیز رسیدگی کرد، در واقع وزارت صنعت، معدن وتجارت باید برنامه ای برای احیای این معادن ارائه کند تا دیواره های این معادن نیز دست کم تثبیت شود. بازگیر خاطرنشان می کند: تردد خودروهای سنگین در اطراف معادن نیز به مشکلات ترافیکی و آلودگی صوتی شهر دامن زده، علاوه براین فعالیت معادن شن و ماسه در منطقه 18 تهران سبب شده بافت مسکونی دچار گسست شود.

تقویت کننده ریزگردها

شیدا آکار، رئیس اداره محیط زیست شهرستان قدس نیز درباره تعداد معادن شن و ماسه غرب تهران به جام جم می گوید: روی تعداد معادن شهرستان شهریار و قدس اختلاف نظر است، اما در کل می توان گفت در قدس 60 ، شهریار 10 و ملارد یک معدن شن و ماسه وجود دارد.

باید یاد آور شد بیشتر معادن شن و ماسه تهران در غرب این استان قرار گرفته و سبب شده اند این مناطق به شکل شن و ماسه ای باقی بمانند، این در حالی است که باد غالب استان تهران از غرب می وزد و با رسیدن به این منطقه به حجم ریزگرد و ذرات معلق آن اضافه می شود، بنابراین باید از مسئولان خواست برای رفع این مشکل تلاش بیشتری بکنند.

رئیس اداره محیط زیست شهرستان قدس اظهار می کند: فعالیت سنگ شکنی معادن سبب تولید گرد و غبار می شود. به همین دلیل آنها باید به آب فشان مجهز باشند تا گرد و غبار را کاهش دهند، علاوه بر این معدنکاوان باید محدوده کارگاه خود را نیز مالچ پاشی کنند. وی درباره رعایت مقررات از سوی معدنکاوان یاد آور می شود: براساس آخرین مصوبه آنها تا عمق 25 متری باید فعالیت کنند، اما برخی تخلف کرده و تا عمق 60 متر نیز برداشت کرده اند. مشکل دیگری که ما با آن رو به رو هستیم جاده های دسترسی و فضای سبز است، زیرا برای این معادن باید کمربند سبز در نظر گرفت شده و جاده های دسترسی آنها نیز آسفالت شود. این در حالی است که مناطق مسکونی شهر قدس به سمت معادن کشیده شده و آلودگی های ناشی از معادن روی زندگی ساکنان این مناطق تاثیر گذاشته است.

تشدید گرد و غبار، برهم زدن ساختار زمین شناختی، تشدید خطر سیلاب، کدر شدن آب و آلوده کردن منابع آب را باید برخی از تهدیدهای معادن شن و ماسه ای دانست که نکات زیست محیطی را رعایت نمی کنند. به همین دلیل باید از وزارت صنعت، معدن و تجارت و سازمان حفاظت محیط زیست خواست برای رفع آسیب های زیست محیطی معادن بیشتر تلاش کنند.

اولویت با محیط زیست است

نقش معادن را در ایجاد اشتغال و درآمد نمی توان نادیده گرفت، اما باید هشدار داد پیش از هر تصمیمی مسئولان باید ابتدا به مسائل زیست محیطی توجه کنند، زیرا تمام فعالیت ها در این عرصه با هدف کمک به انسان و داشتن زندگی بهتر انجام می شود.

به همین دلیل اگر از ابتدا تاثیر این فعالیت روی زندگی انسان بررسی نشود، نمی توان از هدف درست آن اطمینان حاصل کرد. نباید فراموش کرد پرداختن به صنعت بدون توجه به محیط زیست تاکنون آسیب های جدی زیادی به کشور تحمیل کرده است. برای نمونه می توان به ماجرای سد گتوند اشاره کرد که اکنون به عنوان مشکلی بزرگ مطرح شده است. برای این که چنین مشکلاتی دوباره تکرار نشود باید از مسئولان خواست بیش از پیش به توسعه پایدار فکر کرده و قبل از اجرای هر پروژه ای برای اخذ گزارش زیست محیطی آن اقدام کنند.

افزون بر این باید از نمایندگان مجلس و استانداران نیز خواست پیش از ارائه هر طرح یا مطرح کردن اظهار نظری درباره تاثیر آن بر محیط زیست، به حفظ گونه های جانوری و گیاهی کشور نیز بیندیشند، زیرا مدتی قبل یکی از استانداران، دولت قبل گورخر ایرانی را عامل بیکاری جوانان حوزه انتخابی خود دانسته بود، او در جمع اعضای کمیسیون صنایع و معادن مجلس گفته بود: « 300 گورخر منطقه حفاظت شده بهرام گور به مصیبتی برای مردم استان فارس تبدیل شده است.» استدلال او برای مطرح کردن ادعایش این بود که به دلیل وجود گورخرها مجوز عملیات معدنکاری در منطقه حفاظت شده بهرام گور صادر نمی شود.

برخورد با آلودگی صوتی از تهران تا ونیز

هر گردشگری که چرخ چمدان‌هایش سر و صدا ایجاد کند در ونیز 500 یورو جریمه می‌شود، این در حالی است که به گفته رئیس کمیسیون سلامت شورای شهر تهران 80 درصد رانندگان این کلانشهر بی‌دلیل بوق می‌زنند.از مقایسه شرایط این دو شهر می توان به میزان آرامش شهروندان و خواسته های آنها نیز پی برد و هشدار داد که پایتخت نشینان به آلودگی صوتی عادت کرده اند، زیرا برخلاف این که آلودگی صوتی مانند آلودگی هوا به آنها آسیب می زند، اما شهروندان مانند آلودگی هوا نسبت به آن حساس نیستند و از مسئولان شهری بهبود شرایط را مطالبه نمی کنند.

به همین دلیل روز به روز به تعداد موتورسیکلت و خودروهای غیراستاندارد که در پایتخت تردد می کنند، اضافه شده و آلودگی صوتی بیشتر از قبل روح و روان مردم را آزرده می کند.

این در حالی است که باید تاکید کرد ساخت و ساز هایی نیز که در پایتخت انجام می شود بی برنامه صورت گرفته و مقرراتی مانند ساعت کار برای افرادی که در این کارگاه ها فعالیت می کنند بی مفهوم است و جدی گرفته نمی شود به همین دلیل کارفرمایان و کارگران در هر ساعتی از شبانه روز که دلشان بخواهد فعالیت کرده و با ایجاد آلودگی صوتی به سلامت روانی شهروندان آسیب می زنند.

افزون بر این باید یادآور شد که بیشتر شهروندان تمایلی برای رعایت نکات لازم در کاهش آلودگی صوتی ندارند.

برای نمونه می توان به صدای دزدگیر اتومبیل ها در مناطق مسکونی اشاره کرد که دیگر به جزئی از زندگی شهرنشینی بدل شده یا از شغل های کاذبی نوشت که بر پایه ایجاد آلودگی صوتی شکل گرفته اند، مانند دادزن هایی که در محدوده خیابان انقلاب به کتاب ها چوب حراج می زنند یا افرادی که در پایانه های مسافربری با داد و فریاد مسافر شکار می کنند.

هرچند بهبود شرایط نیاز به مطالبه جدی شهروندان از مسئولان دارد، اما باید یادآور شد قانونگذاران در این میان نقش تعیین کننده ای دارند.

برای نمونه می توان به وضع قانون جدیدی در ونیز اشاره کرد که این روزها سبب تعجب برخی گردشگران شده است.

به گزارش فارس براساس این قانون جدید که بتازگی اجرایی هم شده است؛ هر شخصی که با کشیدن چمدان های چرخ دارش روی سنگفرش خیابان های ونیز صدای ناخوشایند، تولید کند به جرم ایجاد آلودگی صوتی تا 500 یورو جریمه خواهد شد.

این در حالی است که روزانه 60 هزار گردشگری که از ونیز بازدید می کنند، چنین چمدان هایی دارند، اما نکته اینجاست که کاهش آلودگی صوتی به طور حتم ونیز را به شهر بهتری برای گردشگران و ساکنانش تبدیل می کند، به همین دلیل مسئولانش چنین قانونی وضع کرده اند.

زمین‌خوارها در مناطق حفاظت‌ شده ریشه کرده‌اند

زمین‌خوارها دیگر قانع به زمین‌های بایر حاشیه شهرها نیستند، زیرا پای آنها به مناطق حفاظت شده کشور باز شده و آسیب‌های جبران‌ناپذیری را به محیط‌زیست کشور تحمیل کرده‌اند؛ برای نمونه سرعت زمین‌خواری و ساخت ویلاهای غیرقانونی در منطقه حفاظت‌شده استان‌های تهران، مازندران، گیلان و گلستان از سرعت تکثیر قارچ‌ها پیشی گرفته و کار به جایی رسیده که در منطقه حفاظت‌شده ورجین در شمال‌شرق تهران قیمت ویلاهایی که غیرقانونی ساخته شده‌اند به 18میلیارد تومان نیز رسیده، ویلاهایی‌ که مسئولان محیط‌زیست از قلع و قمع آنها در آینده نزدیک خبر می‌دهند.

دیروز نشست خبری مدیرکل بازرسی سازمان حفاظت محیط زیست و مدیرکل محیط زیست استان تهران با محوریت زمین خواری در مناطق چهارگانه محیط زیست برگزار شد و در آن مسئولان از طرح ویژه برای برخورد با زمین خواری در مناطق حفاظت شده و کشف زمین خواری بزرگی سخن به میان آوردند که حدود 6500 میلیارد تومان به بیت المال آسیب زده است.

کار با کاشت چند نهال در مناطق حفاظت شده شروع می شود، اما پس از مدتی سودجویان ادعای نسق کرده و اراضی تصرف شده را به قطعات کوچک تقسیم کرده، می فروشند یا در آنها اقدام به ساخت ویلا می کنند. این شرح حال بیشتر مناطق چهارگانه محیط زیست است که در سایه نبود نظارت مناسب به حاشیه امنی برای فعالیت زمین خواران بدل شده است.

احمد نبوی، مشاور رئیس سازمان حفاظت محیط زیست و مدیرکل بازرسی ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات این سازمان در این باره اظهار کرد: از دو ماه پیش که گزارش هایی در این باره به ما رسید، رئیس سازمان دستور رسیدگی سریع به آن را صادر کرد، هر چند فکر نمی کردیم وسعت تصرفات در منطقه ورجین این قدر باشد، اما در بررسی ها مشخص شد زمین خواران 6500 میلیارد تومان به بیت المال آسیب زده اند.

وی درباره چگونگی محاسبه این ضرر و زیان تصریح کرد: عدد و رقمی که بابت هر متر بنا بین مشتری های منطقه ورجین است از سه تا 13 میلیون تومان است، اما با در نظر گرفتن حداقل ها ما به عدد 6500 میلیارد رسیدیم، درباره وسعت نیز با توجه به تعدد پرونده ها باید گفت متعدد است، اما میزان زمین خواری در این پرونده 300 هکتار بوده است.

صورتجلسه های صوری

نبوی با بیان این که این پرونده سه بخش دارد، یادآور شد: بخش اول مربوط به 42 پرونده است که از ابتدای سال 88 تا تیر 92 دادگاه برای آنها حکم صادر کرده است.

نکته اینجاست که دادگاه برای قلع و قمع و رفع تصرف این اراضی حکم صادر می کرد، اما این حکم ها در کشوی میز کارشناسان بایگانی شده و اجرا نمی شد.

به گفته نبوی، متاسفانه بخش بزرگی از این پرونده ها در خانه متهمان پیدا شده است.

وی تاکید کرد: از این 42 پرونده هشت پرونده شرایط خاص تری دارد، زیرا متهمان برای آنها صورتجلسه صوری نیز تنظیم کرده اند، مبنی بر این که حکم اجرا و رفع تصرف شده است.

به گفته نبوی، قوه قضاییه و دادگستری پیگیر این پرونده ها بوده اند، اما جالب اینجاست که این پیگیری ها نیز مسکوت مانده و پاسخی به آنها داده نمی شد، بنابراین باید گفت دستگاه نظارتی بخوبی عمل نمی کرده است.

مشاور رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ادامه داد: 118 پرونده دیگر نیز وجود دارد که در آنها تخلف و تصرف محرز شده، اما پرونده ها برای چهار سال معطل نگه داشته شده بود، در حالی که باید چندروزه به آنها رسیدگی می شد.

وی عنوان کرد: در دو ماه گذشته نیز صد نقطه و تصرف جدید را شناسایی کرده و برای آنها پرونده تشکیل داده ایم، این اراضی هنوز تبدیل به ویلا نشده و می توان آنها را سریع تر قلع و قمع کرد.

آغاز قلع و قمع از 3 هفته آینده

مدیرکل بازرسی سازمان حفاظت محیط زیست درباره رسیدگی به تصرف 300 هکتاری خاطرنشان کرد: برای رسیدگی به این پرونده تیم های ویژه ای در حال شکل گیری است تا در سه هفته آینده قلع و قمع آنها آغاز شود.

وی درباره ارزش بناهای ساخته شده، ابراز کرد: یکی از این ویلا ها 18  ميليارد تومان قیمت گذاری شده، اما باید این بناها را تخریب کنیم. مقصر افرادی هستند که بدون تحقیق و بررسی، این بناها را خریده اند.

به گفته نبوی، ضعف دستگاه های نظارتی مانند کمیسیون اصل 90، بازرسی کل کشور، دیوان محاسبات، دستگاه های نظارتی سازمان جنگل ها و محیط زیست سبب این مشکل شده است.

مشاور رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به این که 50 پرونده زمین خواری نیز از بازرسی کل کشور به دست ما رسیده، بیان کرد: تمام این پرونده ها مربوط به هشت سال گذشته است، در این میان 20 پرونده کارهایش انجام شده، اما 30 پرونده دیگر را مسئولان وقت باید پاسخگو باشند.

وی درباره رسیدگی به زمین خواری در مناطق حفاظت شده در دیگر استان نیز تصریح کرد: ابتدا باید پروسه شناسایی تکمیل شود، در استان مازندران، گیلان و بخشی از گلستان نیز کارشناسان ما از هفته گذشته کارشان را شروع کرده اند و بزودی گزارش هایی در این باره اعلام می کنیم.

تهران، رکورددار تصرفات غیرقانونی

محمدهادی حیدرزاده، مدیرکل محیط زیست استان تهران نیز در نشست خبری دیروز با بیان این که در برخی استان ها مانند تهران، مازندران و گیلان که قیمت زمین با ارزش افزوده رو به رو می شود، تصرفات بیشتر است، عنوان کرد: تهران بیشترین تصرفات غیرقانونی را دارد.

وی با بیان این که دو گونه تصرف غیرقانونی در تهران صورت می گیرد، اظهار کرد: برخی تصرفات از سوی اشخاص حقوقی انجام می شود و برخی نیز از سوی اشخاص حقیقی است.

به گفته حیدرزاده، برخلاف تصرفات اشخاص حقیقی تعداد تصرفات از سوی افراد حقوقی کمتر و وسعت آن بیشتر است.

وی با اشاره به این که 400 هزار هکتار مجموعه مناطق حفاظت شده و پارک ملی استان تهران است، یادآور شد: بیش از 40 درصد از مساحت استان تهران جزو مناطق چهارگانه محیط زیست است، در شش ماه اول سال یا بیش از 30 مورد دخل و تصرف غیرمجاز برخورد کرده ایم که پیش بینی می کنیم این موارد به یکصد پرونده برسد.

مدیرکل محیط زیست استان تهران بیان کرد: دستگاه های مختلفی متولی رسیدگی به این مساله هستند، برای نمونه وزارت نیرو متولی رسیدگی به حریم رودخانه هاست و سازمان جنگل ها و مراتع و سازمان حفاظت محیط زیست در این حوزه مسئولیت دارند. این در حالی است که دو مجموعه کمیته ساماندهی و مقابله با ساخت و سازهای غیرمجاز در استانداری و شورای حفظ حقوق بیت المال در قوه قضاییه نیز به این مسائل رسیدگی می کنند.

به گفته حیدرزاده، تصرفات در مناطق چهارگانه محیط زیست نسبت به دستگاه های دیگر کمتر است، زیرا این مناطق از سوی محیط بانان حفاظت می شود، اما با این حال تعداد تصرفات بالاست.

وی بــا بیان این که در مجموع حدود 24 هزار هکتار تصرفات در استان تهران داشتـــه ایم، تاکید کرد: این موارد قلع و قمع شده اند.

مدیرکل محیط زیست استان تهران با اشاره به این که بخشی از تصرفات غیرقانونی به دلیل تخلفات اداری انجام می شود و بخشی نیز به دلیل نبود نظارت مناسب صورت می گیرد، ابراز کرد: این مساله تبعات مختلفی دارد، برای نمونه زیستگاه ها از بین رفته و حیات وحش نیز با تهدید روبه رو می شود، چون ساخت و ساز در این مناطق سبب انسداد کریدورهای حیات وحش شده و گونه های جانوری نمی توانند آمد و شد کنند، به همین دلیل درون آمیزی در گله های حیات وحش بالا رفته و میزان زایمان های موفق کاهش پیدا می کند.

محیط زیست متولی رسیدگی به زمین خواری نیست

حیدرزاده یادآور شد: در هیچ جای قانون سازمان حفاظت محیط زیست متولی برخورد با ساخت و ساز غیرمجاز شناخته نشده است، اما این سازمان مسئولیت پیشگیری دارد، زیرا مالکیت مناطق چهارگانه با سازمان جنگل هاست.

وی یادآور شد: برای نمونه در یک پرونده محیط بانان پارک ملی لار با حکم دادگاه رفع تصرفی انجام دادند، اما شخص متصرف دوباره شکایت کــــرد و قاضی نیز اعلام کرد سازمان جنگل ها باید به عنوان مالک طرح شکایت کند نه سازمان محیط زیست.

به گفته حیدرزاده، جزیره ای عمل کردن دستگاه های متولی در این حوزه سبب شده متخلفان بیشترین سوءاستفاده را بکنند.

مدیرکل محیط زیست استان تهران درباره راهکارهای موجود نیز ابراز کرد: دو راهکار وجود دارد؛ یا باید تصرفات را به سازمان جنگل ها اعلام کنیم و این سازمان پرونده ها را پیگیری کند یا چنانچه بخواهیم سازمان محیط زیست این پرونده ها را پیگیری کند، سازمان جنگل ها باید با دستگاه قضایی مکاتبه کرده و اختیارات تام به محیط زیست بدهد.

مگس‌های سفید مهمانان ناخوانده پایتخت

هوای آلوده، آب آلوده، سبزیجات آلوده، مدیریت نشدن زباله‌های بیمارستانی و آلودگی صوتی تمام مشکلات زیست‌محیطی پایتخت‌نشینان نیست، این روزها طغیان آفتی که از آن به عنوان مگس سفید یاد می‌کنند نیز برای شهروندان مشکل‌ساز شده تا آنجا که امیرعباس مشهدی‌‏احمدی، رئیس اداره محیط‌ زیست طبیعی اداره کل حفاظت محیط‌ زیست استان تهران در گفت‌وگو با جام‌جم از تماس روزانه حدود 150 پایتخت‌نشین با این سازمان خبر داده که دغدغه جدیدی به نام مگس‌های سفید ذهن‌شان را به خود مشغول کرده است.

  احمدی اظهار می‌کند: مرجع رسیدگی به این مشکل شهرداری است، اما چون شهروندان زیادی در این باره با ما تماس می‌گیرند ما نامه‌ای به شهردار نوشتیم تا به این مشکل رسیدگی کند، زیرا در تهران شهرداری و اداره بهداشت استان باید به این مشکل رسیدگی کنند. به گفته وی چنانچه این دستگاه‌ها به این مشکل رسیدگی نکنند موضوع از طریق ریاست سازمان حفاظت محیط‌زیست به وزارت کشور ابلاغ خواهد شد.

این در حالی است که رحمت‌الله حافظی، رئیس کمیسیون سلامت شورای شهر نیز روز گذشته در این باره به خبرگزاری میزان گفته بود وجود مگس سفید در تهران بی‌سابقه است و این حشره موجب ابتلای شهروندان به مشکلات تنفسی می‌‌شود، بنابراین بهتر است شهروندان در مناطقی که این حشرات وجود دارد، از ماسک‌های معمولی استفاده کنند.

افزون بر این محمدرضا شیرزادی، رئیس اداره بیماری‌های مشترک بین انسان و دام نیز در این باره اظهارنظر کرده و یادآور شد: مگس سفید ناقل بیماری نیست، بنابراین تهرانی‌ها نباید در این زمینه نگرانی داشته باشند. به گفته او به همین علت نیازی به بررسی این موضوع از سوی کارشناسان این اداره نیست.

محمد شاعری، رئیس ستاد محیط‌زیست شهر تهران نیز درباره اقدامات شهرداری برای مقابله با مگس‌های سفید به جام‌جم می‌گوید: با کاهش و رسیدن دما به زیر 10 درجه این حشرات به خواب زمستانی می‌روند، با این حال چون استفاده از سموم در محیط‌های شهری مناسب نیست قرار است درختان آلوده با آب شسته شده و شاخه‌های آلوده نیز بریده شوند.

این در حالی است که به اعتقاد کارشناسان چنین مشکلاتی به دلیل فعالیت بی‌ضابطه و نبود نظارت دقیق بر عملکرد کشاورزان حاشیه کلانشهرها، فعالیت و گسترش مراکزی مانند گلخانه‌های درون شهر و رعایت نکردن اصول استفاده از سموم و آفت‌کش‌ها در محیط‌های شهری است، زیرا استفاده افراطی از آفت‌کش‌ها سبب شده دشمن طبیعی این حشرات از بین بروند، علاوه بر این برخی نیز مدیریت نشدن درست پسماند‌ها را سبب بروز چنین مشکلاتی می‌دانند، نکته اینجاست که با توجه به اهمیت فضای سبز و کمبود چنین مناطقی در کلانشهری مانند تهران، مسئولان شهرداری باید آ‌ن‌قدر در این خصوص آمادگی داشته باشند که چنین آفاتی به یکباره طغیان نکرده و فضای سبز شهری را با چالش روبه‌رو نکند. بنابراین علت طغیان این حشرات باید به صورت علمی بررسی شده و با اطلاع‌رسانی بموقع نتایج آن در اختیار شهروندان قرار گیرد تا وقوع چنین مشکلاتی دغدغه‌های پایتخت‌نشینان را بیشتر نکند.

تهران؛پایتختی میان دود و فاضلاب

آلودگی با نام پایتخت گره خورده؛ این روزها بحث‌هایی مانند آلودگی هوا، آب، سبزیجات و محصولات کشاورزی آلوده، امواج و دکل‌های مخابراتی غیراستاندارد، آلودگی صوتی، زباله‌های بیمارستانی و نبود شبکه فاضلاب از مسائلی است که زندگی پایتخت‌نشینان را با چالش رو‌به‌رو کرده، ولی تاکنون برای رفع این مشکلات قدم‌های جدی برداشته نشده و سازمان‌های مسئول به بهانه‌های مختلف از زیر بار رسیدگی به آنها شانه خالی می‌کنند، در این میان آلودگی هوای پایتخت یکی از مسائلی است که هرسال با نزدیک شدن به فصل‌های سرد سال، رنگ و بوی جدی‌تری به خود می‌گیرد در حالی که کمتر از یک ماه به آغاز فصل پاییز و بازگشت روزهایی که در آن آلودگی هوا به مرحله هشدار می‌رسد باقی نمانده به سراغ محمدهادی حیدرزاده، مدیرکل سازمان حفاظت محیط زیست استان تهران رفتیم و با او درباره آلودگی‌های پایتخت حرف زدیم.

 

با توجه به نزدیک شدن به فصل‌های سرد سال که معمولا با اوج آلودگی هوا در کلانشهرها همراه است، وضع آلودگی هوای پایتخت را چطور پیش‌بینی می‌کنید؟

در این رابطه اخیرا دولت مصوبه خوبی داشته زیرا این مصوبه اختیارات سازمان حفاظت محیط زیست را خیلی افزایش داده و ایراد‌های برنامه اول و دوم برنامه آلودگی هوا را نیز برطرف کرده است، افزون بر این لایحه هوای پاک نیز قرار است به مجلس فرستاده شود.

در لایحه هوای پاک چه نکاتی گنجانده شده است؟

چنانچه این لایحه به قانون تبدیل شود اختیارات سازمان حفاظت محیط زیست بیشتر خواهد شد به این شکل برخورد با مشکلات و تخلفات راحت‌تر می‌شود، برای نمونه اگر صنایع یا وزارت نفت استاندارد‌ها را رعایت نکنند، سازمان حفاظت محیط زیست اختیارات لازم برای برخورد با آنها را ندارد، اما در لایحه هوای پاک پیش‌بینی شده اختیارات سازمان افزایش پیدا کند،این لایحه حکم بارقه امیدی برای کاهش آلودگی هوا را دارد.

به نظر می‌رسد اکنون آلودگی‌های ناشی از بنزین بی‌کیفیت و ریزگردها، علت اصلی آلودگی هوای کلانشهرهاست.

با توجه به بحث بهبود کیفیت سوخت و توزیع سوخت یورو 4 در تهران، البرز و اراک به نوعی آلاینده‌های گازی و ذرات معلق کاهش پیدا کرده، زیرا یکی از دلایل آلودگی هوا وجود ذرات معلق بنزین پتروشیمی است، افزون بر این پدیده گرد و غبار نیز مشکل جدی تهران است؛ برای نمونه توفان اخیر امنیت اکولوژیک را در تهران به حداقل رساند، زیرا این توفان بافت خاک بیابان‌های اطراف تهران را تخریب کرده، به همین دلیل با حداقل وزش باد نیز گرد و خاک به هوا بلند می‌شود، بافت خاک به دلیل خشکسالی سست شده بود، اما اکنون تخریب نیز شده است.

این وضع ناشی از مدیریت بد منابع آب در کشور است؟

بله، تمام این مشکل به همین دلیل است. ایران اولین کشور دنیا در سرعت بیابانی شدن است، تا مدتی دیگر اکوسیستم ما بیابانی شده و با بحران جدی آب مواجه خواهیم شد که تبعات اجتماعی و امنیتی به همراه دارد. مهم‌ترین علت آن نیز ضعف مدیریت منابع آب در چند دهه گذشته است، چاه‌های غیرقانونی و سدهایی که زده شد سبب این مشکلات شده، این بحران بیشتر از آن که زیست‌محیطی است می‌تواند امنیتی باشد.

بحران اجتماعی این مساله اکنون در کدام شهرها دیده شده است؟

اکنون مردم اصفهان از خشک شدن زاینده‌رود بشدت ناراحت و مردم اهواز از انتقال آب کارون نگران هستند و بتازگی نیز جنبش اجتماعی در کرج ایجاد شده و برخی می‌پرسند چرا آب رودخانه کرج باید به تهران برود، چون کرج مشکل قطعی آب دارد، به همین دلیل این محدودیت در منابع آب ممکن است امنیت داخلی کشور را تحت تاثیر قرار دهد.

شما سابقه فعالیت در شهرداری تهران را دارید، اکنون مسائل زیست‌محیطی یا مدیریت آب در شهر درست صورت نمی‌گیرد، برای نمونه به ساخت دریاچه خلیج فارس می‌توان اشاره کرد که در آن سالانه دو میلیون مترمکعب آب تبخیر می‌شود، آیا سازمان محیط زیست، برای برخورد با چنین عملکردهایی اهرم‌های لازم را در اختیار دارد؟

ساخت دریاچه خلیج فارس ارزیابی محیط زیستی داشته است و این ارزیابی نیز جواب داده بوده، این دریاچه یک بار در سال آبگیری می‌شود، نکته اینجاست که خشکسالی و کمبود آب باعث شده پیش‌بینی‌های گذشته تحت تاثیر قرار بگیرد.

بنابراین ساخت دریاچه را تائید می‌کنید.

از لحاظ ارزیابی زیست‌محیطی توجیه داشته، طرح نیز قبل از پیروزی انقلاب مطرح شده، افزون بر این اکنون نمی‌توان با دریاچه کار دیگری کرد.

بیشترین مقدار آب در کشورمان در کدام بخش هدر می‌رود؟

بیشترین هدررفت آب در کشور با 92 درصد در کشاورزی، 6 درصد آب آشامیدنی و حدود 2 درصد نیز در بخش صنعت است. ما باید بخش کشاورزی را مدیریت کنیم که بیشتر به علت روش‌های نامناسب آبیاری و الگوی کشت اشتباه مشکل‌ساز شده، کشاورزی اکنون آب کشور را هدر می‌دهد. برای نمونه گوجه فرنگی یا سیب جزو محصولات پرمصرف آب هستند، بیشتر کشورهای دنیا به علت میزان مصرف آب بالای این دو محصول، کاشت آنها را ممنوع کرده‌اند و چنانچه کشاورزی این محصولات را پرورش دهد، کارش تخلف محسوب می‌شود، اما در کشور ما مرتب گلخانه‌های گوجه‌فرنگی و توت‌فرنگی ساخته می‌شود، بنابراین باید به سمت کاشت محصولات کم مصرف آب و دیم برویم، علاوه بر این سیستم آبیاری کشور نیز باید مکانیزه و قطره‌ای شود تا هدررفت آب به حداقل برسد.

علاوه بر مدیریت نادرست منابع آب در شهر تهران، مدتی است تغییر کاربری‌ها سبب شده درختان کهنسال را نیز قطع کنند. در این باره چه کارهایی انجام داده‌اید؟

این موضوع به کمیسیون ماده 5 در تغییر کاربری‌ها مربوط می‌شود که سازمان حفاظت محیط زیست نیز در آن عضو است، اما متاسفانه ما فقط یک حق رای داریم، ولی شورای عالی شهرسازی نیز ورود جدی به مصوبات کمیسیون ماده 5 شهرداری تهران کرده و سعی دارد عبور از طرح جامع تفضیلی متوقف شود، نگاه جدید نیز در دولت این است که با ساخت و سازهای جدید و تغییر کاربری که مغایر با طرح جامع تفضیلی است به طور جدی برخورد شود.

مساله زیست‌محیطی دیگری که در شهر تهران با آن روبه‌رو هستیم، خرید و فروش گونه‌های حیات وحش است. برای این مساله چه راهکاری دارید؟

فروش غیرقانونی و قاچاق حیات وحش در تهران بشدت توسعه پیدا کرده و انرژی زیادی از یگان حفاظت محیط زیست گرفته است، اکنون در فضای مجازی نیز بحث قاچاق و خرید و فروش حیات وحش مشکل‌ساز شده، دلیل آن این است که جریمه با تخلف همخوانی ندارد، اکنون مجرمان با پرداخت جریمه دوباره کارشان را شروع می‌کنند، بنابراین باید قوانین سختگیرانه‌تری وضع شود.

مراکز نگهداری حیوانات نیز در استان وضع مناسبی ندارد.

نگهداری از حیوانات در برخی نقاط مخصوصا سیرک‌ها بشدت غیراخلاقی است، بنابراین سازمان حفاظت محیط‌زیست در اعطای مجوز نگهداری از حیوانات حساسیت بیشتری نشان خواهد داد، در برهه‌ای از زمان مجوز نگهداری از حیوانات خیلی راحت داده می‌شد، اما سازمان حفاظت محیط زیست دستورالعمل جدیدی تدارک دیده که در آن شیوه‌نامه نظارت روی این مراکز و نحوه کار آنها بررسی شده است.

برنامه‌ای برای توقف فعالیت سیرک‌ها در تهران دارید؟

ما چنین برنامه‌ای در سازمان حفاظت محیط زیست نداریم، هیچ جای دنیا سیرک متوقف نمی‌شود، بلکه سیرک‌ها باید براساس استاندارد‌ها عمل کنند. نکته اینجاست که کاربری سیرک در ایران صرفا آزار حیوان است، اما دربسیاری از کشورها سیرک جنبه آموزشی دارد. هرچند سیرک کلا نمی‌تواند موضوع زیست‌محیطی باشد، اما سازمان نیز این اختیار را ندارد که مانع فعالیت آنها شود.

برای تفکیک زباله از مبدأ در تهران چه برنامه‌ای دارید؟

تفکیک زباله وظیفه شهرداری است.

درباره استفاده از کیسه‌های نایلونی تجزیه‌پذیر چه؟

در همه جای دنیا قوانین سختگیرانه برای توزیع کیسه‌های پلاستیکی وجود دارد، اما در کشورمان کیسه‌های پلاستیک در فروشگاه‌ها رایگان توزیع می‌شود. سیستم خرید باید به سمت زنبیل برود و محدودیت‌هایی برای فروشگاه‌ها ایجاد کر،د نکته اینجاست که مدیریت فروشگاه‌های خرد سخت است.

پرونده شلیک به گوزن زرد ایرانی در پارک پردیسان هنوز در جریان است؟

پلیس آگاهی از چند نفر در این باره بازجویی کرد، اما هنوز به شواهد کافی برای شناخت مجرم اصلی دست پیدا نکرده‌اند، ولی پرونده هنوز در جریان است.

امکانات یگان حفاظت محیط زیست برای برخورد با چنین مسائلی مناسب نیست، برای نمونه مدتی پیش محیط‌بانان استان تهران از نبود سلاح بیهوشی گلایه داشتند؟

محیط‌بانان درباره به‌کارگیری سلاح بیهوشی آموزش ندیده بودند، اما آموزش‌های لازم به آنها داده شد.

برنامه‌ای برای افزایش تعداد محیط‌بان استان تهران دارید؟

بتازگی قرارداد 48 نفر از محیط‌بانان ما که قراردادی بودند، پیمانی شد و تلاش می‌کنیم به همین تعداد نیز دوباره نیروی قراردای استخدام کنیم.

پای موتورسیکلت‌های برقی چه زمانی به تهران باز می‌شود؟

برای اجرایی شدن این طرح دو مشکل وجود دارد؛ اول عمر کوتاه باتری‌های موتورسیکلت‌های برقی است، بنابراین باید شارژر‌هایی در سطح شهر برای شارژ دوباره آنها ساخته شود، مساله دیگر شیب تهران است که محدودیت ایجا کرده، اما قرار است ورود موتورسیکلت‌های بنزینی به محدوده طرح ترافیک ممنوع و ورود موتورسیکلت‌های برقی به این محدوده آزاد شود.

امحای درست زباله‌های بیمارستانی هنوز یکی از مشکلات تهران است. برای رفع این مشکل چه کارهایی انجام شده؟

براساس قانون، وزارت بهداشت متولی رسیدگی به این موضوع است، اما به نظر ما باید به جای اتوکلاو از زباله‌سوز برای امحای زباله‌های بیمارستانی استفاده کرد، به همین دلیل برای واردات چند زباله سوز با دولت ژاپن مذاکراتی شده که اکنون کارهای کارشناسی این طرح در حال پیگیری است.

قدردانی از آندرانیک تیموریان برای نجات جان سنجاقک در بازی فوتبال کار زیبایی بود، آیا برای گسترش کارهایی از این دست و مسائل فرهنگی برنامه‌ای دارید؟

مدتی قبل نیز از بازیکنان فولاد خوزستان به دلیل جمع‌آوری زباله‌های استادیوم قدردانی شد. این در حالی است که می‌خواهیم باشگاهی به نام ورزش و محیط زیست تاسیس کنیم تا ورزشکارانی که به محیط زیست علاقه‌مند هستند در آن عضو شوند و ارتباطی بین ورزش و محیط زیست ایجاد شود. یکی از محورهای کمیته بین‌المللی المپیک نیز موضوع محیط زیست است. اکنون هنگام اعطای میزبانی جام‌های جهانی یا المپیک‌ها به موضوع محیط زیست نیز توجه می‌شود بنابراین باید به این مساله بیشتر توجه شود.

وضع حیات وحش استان تهران چگونه است؟

محدویت‌های حیات وحش زیاده شده اکنون به دلیل ساخت و ساز در محل گذار حیات وحش گونه‌های جانوری برای حیات با مشکل روبه‌رو شده‌اند؛ برای نمونه طرح مسکن مهر پردیس سبب شده گله‌های کل، بز و قوچ دیگر نتوانند با یکدیگر قاطی شوند، به همین علت درون‌آمیزی در گله‌ها زیاد شده به این شکل مشکلات ژنتیکی در گله‌ها به وجود آمده و آمار حیات وحش کاهش پیدا می‌کند. این در حالی است که آمار تخلفات زیست‌محیطی در تهران نیز بیشتر از شهرهای دیگر است، زیرا مناطق مسکونی فاصله کمی با زیستگاه‌ها دارند.

با چه کمبود‌هایی در استان تهران روبه‌رو هستید؟

استان تهران معادل چند استان است، برای نمونه اسلامشهر حدود 700 هزار نفر، شهر تهران حدود 9 میلیون و شهر ملارد 400 هزار نفر جمعیت دارد، اما ادارات استان تهران زیر سایه وزارتخانه و سازمان‌ها قرار گرفته و در توزیع امکانات مشکل دارند، برای نمونه اکنون بودجه کلان استان تهران با حدود 13 میلیون جمعیت در رده استان‌های هفتم و هشتم کشور است، زیرا توزیع اعتبار با توجه به وسعت جغرافیایی استان‌ها انجام می‌شود، به همین دلیل اعتبار استان‌هایی مانند کرمان و یزد از تهران بیشتر است، نکته اینجاست در توزیع اعتبار باید به پارامتر‌هایی مانند ظرفیت‌های اکولوژیک منطقه و مقدار تخریب زیست‌محیطی به ازای هر نفر توجه کرد.

آبیاری مزارع اطراف تهران با فاضلاب نیز مساله دیگری است که تاکنون برطرف نشده، چرا؟

مهم‌ترین بحران شهر تهران نبود شبکه فاضلاب است که باید هر چه سریع‌تر برطرف شود. تهران جزو ده کلانشهر آخر دنیاست که شبکه فاضلاب ندارد، ابتدا باید این مشکل برطرف شود تا این آلودگی‌ها که عمده آنها از مصارف خانگی است وارد کانال و مسیل‌ها نشود. هنوز بسیاری از جاها از گرفتن انشعاب فاضلاب قصور می‌کنند.

برای حل این مشکل چه تصمیم‌هایی گرفته شده؟

کارگروهی در استانداری تشکیل شده که آبیاری زمین‌های کشاورزی به وسیله فاضلاب را ممنوع کرده، سازمان حفاظت محیط زیست نیز عضو این کارگروه است. وظیفه ما برخورد با آلاینده‌های صنعتی مانند قالیشویی و کارواش هاست، زیرا پساب‌های این کارگاه‌ها حاوی فلزات سنگین است و با وارد شدن به رودها و کانال‌ها مشکل‌ساز می‌شود، ریشه اصلی همه مشکلات نبود شبکه کامل فاضلاب در شهر تهران است.

سلامت آب تهران را تائید می‌کنید؟ آیا شهروندان راحت می‌توانند آب لوله‌کشی را به عنوان آب شرب مصرف کنند؟

در جلسه‌ای که شورای عالی امنیت ملی داشت، وجود نیترات در آب تهران تائید شد، اما نمی‌توان گفت آب صددرصد آلوده است. به دلیل این که آب‌های سطحی ما کاهش پیدا کرده و نمی‌تواند به طور کامل مصرف آب شرب را پوشش دهد، بنابراین باید از منابع زیرزمینی استفاده کرد، این در حالی است که تهران روی دریاچه فاضلاب قرار دارد، به همین علت قطعا سفره‌های آب زیر زمینی به نیترات آلوده شده است.

در این شرایط می‌توان نسبت به سلامت آب‌های بسته‌بندی اطمینان داشت؟

این پرسش را باید وزارت بهداشت پاسخ دهد.

 

حمل و نقل عمومی نیازمند مدیریت میدانی

 باور کردنش سخت است، اما مردم این روزها با حداقل‌ها نیز خوشحال می‌شوند، برای نمونه بیشتر شهروندان با رسیدن قطار مترو یا اتوبوسی به ایستگاه که جای نشستن یا ایستادن دارد، خوشحال شده و به قول معروف گل از گلشان می‌شکفد. در این مواقع اگر به رفتار آنها دقت شود براحتی می‌توان تغییر رفتار مثبت را در آنها دید.

نکته اینجاست که مسئولان برای برطرف شدن این دست نیازهای حداقلی شهروندان نیز تاکنون آن طور که باید و شاید سنگ تمام نگذاشته اند، زیرا با توجه به امکانات موجود در شرکت اتوبوسرانی پایتخت می توان دست کم شرایط را به گونه ای مدیریت کرد که شهروندان برای سوار شدن به اتوبوس یا قطار مترو با مشکل رو به رو نباشند.

این در حالی است که بخش قابل توجهی از این مشکل به این علت است که این روزها بیشتر مدیران پشت میزنشین شده اند و از آنچه در حوزه مدیریتشان می گذرد تقریبا بی خبرند، زیرا در اغلب موارد کارمندانی به آنها گزارش کار می دهند که به نفعشان نیست مدیر مربوط از ضعف های سیستم باخبر شود. برای نمونه می توان سامانه اتوبوس های تندرو را مثال زد که به گفته مسئولان روزانه بیش از سه میلیون نفر از آن استفاده می کنند؛ البته نباید نادیده گرفت این سامانه تاحد قابل توجهی توانسته بار رفت و آمد شهری شهروندان را به دوش بکشد، اما بیشتر شهروندان از بی برنامه بودن رفت و آمد اتوبوس ها در مسیرهای شمال به جنوب و شرق به غرب گله دارند، زیرا در ساعات شلوغ روز فقط مسافرانی که در اولین ایستگاه سوار اتوبوس می شوند شانس نشستن یا ایستادن در فضای مناسب نصیب شان می شود.

هرچند مسئولان اتوبوسرانی تدابیری برای رفع این مشکل به کار گرفته اند، اما باید گفت این راهکارها مناسب و موفق نبوده است، زیرا مشکل شهروندان کماکان پابرجاست، این درحالی است که می توان این مشکل را با شناسایی ایستگاه های شلوغ، نظارت دقیق تر بر ایستگاه ها و کنترل دقیق تر رفت و آمد اتوبوس ها برطرف کرد. افزون بر این شهروندان نیز در این بین می توانند در بهبود شرایط سهیم باشند به این شکل که مشکلات خود را با سامانه تلفنی 1888 در میان گذاشته و از مسئولان بخواهند برای رفع مشکلات آنها تلاش کنند.

تهران كه آهو ندارد

داستان پيدا شدن گونه هاي جانوري مانند آهو، توله شير و پرندگان شکاري در خيابان هاي تهران داستان تازه اي نيست، تا آنجا که بعد از رسانه اي شدن ماجراي جنجالي توله شيرها و پيدا شدن يک قلاده شير در پشت بام آپارتماني مسکوني در محله هفت تير اکنون کار به جايي رسيده که اگر شهروندان بخوانند و بشنوند که در جايي نزديکي محل کار يا خانه شان دايناسور پيدا شده، ديگر تعجب نمي کنند.
نکته اينجاست که چنين اتفاقاتي براي مسئولان نيز مانند شهروندان عادي شده، چون با توجه به تکرار شدن اين ماجراها مي توان نتيجه گرفت آنها براي برخورد با چنين اتفاقات يا تکرار نشدن آنها کمترين تلاشي نکرده اند به همين دليل سودجوها از هر فرصتي براي خريد و فروش گونه هاي جانوري استفاده مي کنند، تا آنجا که جمع آوري گونه هاي جانوري غير بومي و وحشي از سطح معابر شهر براي ماموران آتش نشاني به ماموريتي ثابت تبديل شده است. براي نمونه ديروز ماموران آتش نشاني براي نجات آهويي سرگردان روانه غرب تهران و بلوار فردوس شدند تا آهويي را که از ترس درون کانال آب پناه گرفته بود، نجات دهند. فرمانده آتش نشانان اعزامي به محل حادثه در اين باره گفته آتش نشانان ايستگاه 102 اين آهو را که به نظر مي رسد از مکاني نامعلوم فرار کرده و به داخل کانال آب پناه برده با استفاده از تجهيزات نجات به دام انداخته و آن را به مراکز نگهداري حيوانات تحويل دادند.
بايد ياد آور شد که حداقل کاري که مسئولان براي تکرار نشدن چنين اتفاقاتي مي توانند انجام دهند نظارت بيشتر بر فعاليت مراکز خريد و فروش حيوانات است که اکنون در بيشتر خيابان هاي تهران وجود دارد و فعاليتشان به دنياي مجازي نيز کشيده شده است.
افزون براين مسئولان براي حفظ گونه هاي جانوري بايد آموزش خانواده ها و بخصوص کودکان را در دستور کار خود قرار دهند تا گونه هاي جانوري کشور بيش از اين آسيب نبينند. نکته ديگري که در اين ميان مي توان به آن اشاره کرد کمبود تجهيزاتي مانند تله زنده گيري حيوانات و اسلحه، گلوله و دارت بيهوشي است، زيرا اگر اين روزها براي جمع آوري گونه هايي مانند روباه با مراکز محيط زيست تماس بگيريد، آنها به دليل نداشتن چنين تجهيزاتي کمتر روانه اين ماموريت ها مي شوند.

بالا