روي ميز کارش نماد دو جايزه بين المللي جا خوش کرده، جايزه هايي که به پاس تلاش و کوشش در راه حفظ محيط زيست به او داده شده، البته اين بار اولي نيست که او پشت اين ميز مي نشيند، او در دوره اصلاحات نيز سکاندار محيط زيست کشور بوده و در شوراي شهر نيز کم به مسائل محيط زيستي نپرداخته است، شايد به همين دليل بود که در روز مصاحبه برخلاف مديراني که معاونان خود را نيز هميشه با خود همراه مي کنند، ترجيح داد به تنهايي سوال ها را پاسخ دهد؛ از معصومه ابتکار حرف مي زنيم، زني که اين روزها دوباره پا جاي پاي پدرش گذاشته و به قول خودش اکنون بيشتر مشکلات و دغدغه هايش شبيه مشکلات پدرش، يعني اولين رئيس سازمان حفاظت محيط زيست کشور بعد از انقلاب است. او هرچند به دليل تصادفي که مدتي قبل برايش رخ داد هنوز از ناحيه دست احساس ناراحتي مي کرد، اما براي اين گفت و گو يک ساعت وقت گذاشت و از مسائل محيط زيست کشور مانند آلودگي هوا و درياچه اروميه و برخي مسائل شخصي اش مانند رژيم غذايي، داشتن يا نداشتن حيوان خانگي و قوانين محيط زيستي خانه اش گفت که تاکنون کمتر رسانه اي شده است.
زماني که شما به عنوان رئيس سازمان حفاظت محيط زيست انتخاب شديد، بيشتر رسانه ها و کارشناسان به بهبود وضع محيط زيست کشور اميدوار شده و به شما عنوان هايي مانند مادر زمين دادند. واقعا چقدر حس مادرانه نسبت به محيط زيست کشور داريد؟
حس مادرانه را به لحاظ آشنايي با ابعاد موضوع چه در دوره هشت ساله اصلاحات و اکنون و دوره اي که در شوراي شهر بودم دارم، چون انسان اگر با ابعاد مسائل محيط زيست و دردهايي که زمين به آن مبتلاشده آشنا باشد و پژواک دردهاي آن را بشنود اين حس مادرانه در او زنده مي شود، فرقي هم نمي کند زن باشد يا مرد؛ يعني جنسيت مطرح نيست. به عبارت ديگر در اينجا مادر به معناي قدرت رسيدگي و بها دادن به دردي که قبلابه آن بي توجه بوده اند است. فکر مي کنم هر کسي که ناله هاي زمين را بشنود اين حس در او زنده مي شود، اکنون من به عنوان انساني که روي کره زمين زندگي مي کند. براي خود، خانواده ام، جامعه و نسل هاي آينده و بشريت دغدغه دارم و به دنبال اين هستم که چطور مي توانم ندا و ناله هاي زمين را پاسخ و درد هاي آن را التيام بدهم. هر شخصي که چشم خود را باز کند و گوش شنوا داشته باشد، نسبت به اين مسائل حس مادرانه اي پيدا مي کند، زيرا دلش نمي خواهد تنها مامن زندگي انسان ها از بين برود.
شما بارها گفته ايد محيط زيست کشور با مشکلات زيادي روبه روست. با اعتبار کم سازمان حفاظت محيط زيست چگونه مي خواهيد اين مشکلات را حل کنيد؟
فکر مي کنم فرصتي با لطف خداوند و همت مردم پيش آمده، چون مردم دولتي با پشتوانه قوي انتخاب کردند، آقاي رئيس جمهور مسائل کلان مديريت کشور را خوب مي فهمند و نسبت به مشکلات محيط زيست اشراف کامل داشته و مي داند چقدر اهميت دارد، اين فرصت بي بديل است. ما مشکلمان اين است که در دولت هاي قبلي محيط زيست موضوعيت نداشت، متاسفانه اين بي توجهي ها سبب تشديد روند تخريب محيط زيست کشور شد، اکنون اين بي توجهي به توجه و دقت در موضوع تبديل شده؛ به اين مفهوم که در برنامه هاي آقاي رئيس جمهور به طور واضح توجه به محيط زيست را مي بينيم و اين نقطه اميد است، ما هيچ گريزي جز تغيير رفتار ايرانيان در مسائلي مانند الگوي مصرف و آلودگي هوا نداريم، درواقع راه حل ديگري وجود ندارد.
در دوره هاي گذشته وزارتخانه ها و سازمان ها در رفع مشکلات زيست محيطي با يکديگر همکاري نمي کردند. اکنون براي رفع اين مشکل چه برنامه اي داريد؟
يکي از اتفاقات مهمي که افتاده اين است که شوراي عالي حفاظت محيط زيست دوباره شکل گرفته و دستگاه ها تقريبا هم راستا هستند. براي نمونه، وزارت نفت با وجود محدوديت هايي که دارد با سياست هاي کلان کشور براي رفع آلودگي هوا همکاري مي کند يا وزير صنعت فردي است که ديدگاه محيط زيستي دارد و مي داند چه چالش هايي در اين حوزه داريم. اين فرصت مغتنمي است.
بعد از شما در هيات دولت، محيط زيستي ترين فرد چه کسي است؟
شخص رئيس جمهور خيلي محيط زيستي است، البته در اين حوزه از من جلوتر است، زيرا ايشان همه مسائل کلان را مي بيند، البته من هم سعي مي کنم بخشي نگاه نکنم، چون بخشي از کيفيت زندگي مردم به سلامت و محيط زيست بر مي گردد، بايد کيفيت زندگي آنها را ارتقا داد تا آلودگي ها آنها را رنج ندهد، مسائل آلودگي آب و مشکلات ديگري که به بيماري ها دامن مي زند، آقاي رئيس جمهور اينها را مي داند که نبايد به قيمت فدا شدن طبيعت توسعه را به دست آورد. البته خيلي ها در دولت حامي محيط زيست هستند به همين دليل نمي توان در اين باره رتبه بندي کرد. اين يکي از شاخصه هاي مثبت دولت تدبير و اميد است.
از اين که به عنوان رئيس سازمان حفاظت محيط زيست دوباره پا جاي پاي پدرتان گذاشته ايد چه احساسي داريد؟
حس خوبي دارم، يادم هست پدر در زمينه آلودگي هوا خيلي کار مي کرد، به همين دليل دائم در خانواده ما بحث هاي محيط زيستي بود، چون پدر مشاور شهردار تهران بودند. اين ماجرا سبب شد آلودگي هواي تهران از قبل از انقلاب دغدغه ذهني ام باشد. آن سال ها بحث هاي محيط زيستي تازه داشت در کتاب هاي درسي راه پيدا کرده و در محافل خبري جنبه بين المللي داشت، آن زمان پدر همه اين موضوعات را مي دانست، از طرفي بعد از انقلاب ايشان اولين رئيس سازمان حفاظت محيط زيست شدند، در دوره انقلاب و در بحبوحه بحث نوشتن قانون اساسي ايشان پيشنهاد اصل 50 (که در مورد محيط زيست است) را داد.
آن زمان چند سالتان بود و چه واکنشي نشان داديد؟
18 سال داشتم، گفتم در اين بحبوحه انقلاب چه کسي به اين حرف ها گوش مي کند، ولي پدرم گفت مسائل محيط زيستي خيلي مهم است، اکنون بايد به فکر آينده بود. او مي گفت من آينده اي را تصور مي کنم که مسائل محيط زيستي خيلي مهم مي شود، قدرت آينده نگري و اعتماد به نفس ايشان سبب شد پيشنهاد اصل 50 را ارائه کند. اعضاي مجلس خبرگان قانون اساسي نيز از آن استقبال کردند و به اين ترتيب اصل پنجاهم به اعتباري براي کشور تبديل شد، زيرا در آن زمان شايد چهار يا پنج قانون اساسي در دنيا بود که محيط زيست را اصل کرده بودند.
مشکلات کنوني شما به عنوان رئيس سازمان محيط زيست چقدر شبيه مشکلات پدرتان به عنوان اولين رئيس سازمان حفاظت محيط زيست است؟
وقتي پدر کارهاي اجرايي را پيش گرفت خيلي غصه مي خورد، مي گفت کشور دردسرهاي زيادي دارد، چون جنگ تازه شروع شده بود و کشور در فراز و نشيب مسائل مختلف بود. آن زمان پدرم مي گفت محيط زيست را جدي نمي گيرند، ايشان يک اصطلاحي داشت که مي گفت برخي فکر مي کنند محيط زيست چرخ پنجم درشکه است، در حالي که بايد به آن نقش اصلي بدهند، اما فکر مي کنند مساله لوکسي است.
شما نيز چنين مشکلاتي داريد؟
آن دوره اوايل انقلاب بود، به همين دليل سازمان فراز و نشيب هاي ساختاري داشت، متاسفانه چيزي که بعد از دولت دهم تحويل گرفتيم هم کم مشکل نداشت. خيلي مشکلات داشتيم؛ مانند آسيب هاي ساختاري، روحيه ضعيف پرسنل، انضباط مالي و اخلاق کار. پدرم هم با چنين شرايطي رو به رو بود، چون در فضاي خيلي مبهمي از جهت توجه به محيط زيست تلاش مي کردند، به اين شکل که آن زمان مدتي مطرح شده بود که مي خواهند سازمان محيط زيست را منحل کنند، اما پدر گفته بود من اين کار را نمي کنم، اگر شخصي اين کار را بکند به کشور خيانت کرده است، به همين دليل کسي جرات چنين کاري را به خود نداد. علاوه بر اين، ايشان آن زمان بشدت مخالف احداث ميانگذر درياچه اروميه بود و مي گفت اين ميانگذر سبب خشک شدن درياچه اروميه خواهد شد. بعدها که مسئوليت گرفتم، من هم مقاومت کردم، اما تحت فشارهاي سنگين مقام هاي محلي مانند نمايندگان مجلس زير بار ارزيابي محيط زيستي رفتيم، اما زماني که مسئول بودم با ارزيابي مخالفت مي کردم، زيرا کارشناسان بر اين باور بودند که احداث ميانگذر گردش آب بين جنوب و شمال درياچه را به هم خواهد زد و درياچه خشک خواهد شد.
آخرين خبر ها از وضع درياچه اروميه چيست؟
وضع خوبي ندارد. کارگروه نجات تلاش خوبي کرده و به نتايج خوبي رسيده اند، پروژه اي با اعتباراتي که کشور ژاپن اختصاص داده در حال انجام است، افزون بر اين با کمک هاي تخصصي سازمان ملل نيز اصلاح الگوي کشاورزي در 41 نقطه قرار است اجرا شود تا آب کمتري مصرف شده و کشاورزان چاه هاي غيرمجاز خود را ببندند. علاوه بر اين، آنها بايد محصول درستي بکارند و حقابه درياچه را برگردانند، اين کار عملي است.
به نظر مي رسد اين راهکار در بلندمدت نتيجه خواهد داد؟
اين يکي از روش هاست، تقريبا 15 اقدام ديگر مانند توقف سدسازي در منطقه نيز قطعي است. همه اينها پيش بيني شده تا در روند چند ساله بتوان درياچه را احيا کرد.
مي توانيد بگوييد چند سال؟
ابتدا بايد طرح ها قطعي شود تا بتوان زمان مشخصي را اعلام کرد.
با توجه به مسئوليت شما و پدر مرحوم تان در سازمان حفاظت محيط زيست به نظر مي رسد در خانه شما بايد قوانين زيست محيطي محکمي حاکم باشد. آيا سعي مي کنيد در مصرف انرژي صرفه جويي کرده يا زباله ها را تفکيک کنيد؟
مساله محيط زيست در منزل ما جدي است تا جايي که وقتي پسرم در مقطع ابتدايي تحصيل مي کرد اولياي مدرسه مي گفتند پسر شما بحث هاي محيط زيستي را در مدرسه پيش مي برد. افزون بر اين در خانه سعي مي کنيم، زباله ها را تفکيک کرده و استفاده مجدد داشته باشيم، امکان ندارد يک کيسه پلاستيکي را تا قبل از اين که به دليل استفاده زياد غيرقابل مصرف شده باشد، دور بيندازيم. قديم ها که مرحوم پدرم زنده بود، زباله ها را کمپوست مي کرد، اما واقعيت اينجاست که من فرصت اين کار را ندارم، ولي در بحث استفاده از انرژي خيلي تاکيد داريم و حساس هستيم.
آخرين قبض برقي که پرداخت کرديد، چقدر بود؟
اصلايادم نيست، شايد هم نديدم، همسرم بيشتر در جريان اين کارهاست.
براي اين که فروشگاه ها ملزم به استفاده از کيسه هاي نايلوني سازگار با محيط زيست شوند، برنامه اي داريد؟
در شوراي شهر مصوبه اي در اين باره داشتيم، اما به مشکل برخورد. در اين زمينه سياست هايي داريم تا به طور کلي پلاستيک ها به سمت زيست تخريب پذير شدن پيش بروند، البته رفع اين مشکل به فرهنگ مردم بستگي دارد. مردم بايد بيشتر از زنبيل و سبد استفاده کنند. بايد کاري کرد تا اين حس در مردم زنده شود.
شما خانواده محيط زيستي داريد، هيچ کدام از اعضاي خانواده شما تمايل داشته يا دارند که حيوان خانگي داشته باشند؟ شما در اين باره چه نظري داريد؟
حدود 30 سال است چند گربه در حياط خانه ما زندگي مي کنند، يعني از زماني که خانه مرحوم پدرم بوده نسل اندر نسل اين گربه ها زاد و ولد کردند و هنوز هم هستند، اما آنها حيوان خانگي نيستند و هر وقت گرسنه شوند براي خوردن غذا مي آيند، اکنون سه بچه نيز به دنيا آورده اند.
اسم هم برايشان انتخاب کرده ايد؟
اسم ندارند، گربه هاي آزادي هستند که هر وقت بخواهند مي آيند و مي روند به اين مفهوم خانگي نيستند، اما به نظرم کلاحيات وحش را نبايد در اسارت نگه داشت. از نظر قوانين و مقررات نيز اشکال دارد، شکار آنها خلاف قوانين روحيه مروت انسان هاست که براي لذت خود بخواهند آزادي حيوانات را سلب کنند، فکر مي کنم اين کار با روحيه ايراني ها نيز مغاير است.
نظرتان درباره شکار چيست؟
شکار يک بعد معيشتي دارد مانند براي مردمي که کنار تالاب زندگي مي کنند، آنها در چارچوب قوانين صيد و شکار کرده و مجاز هستند، اما شکار براي تفريح و لذت بردن، اشکال شرعي و اخلاقي دارد. نبايد جان موجود زنده را براي کسب لذت گرفت. خوشبختانه جرياني شروع شده که اکنون در نقاط مختلف کشور شکارچيان اسلحه خود را مي شکنند. اميدوارم اين جريان ادامه پيدا کند، چون به قوميت هاي ما اعتبار بخشيده است. انساني که شکار را تفريح دانسته و نسبت به سرنوشت ديگران بي تفاوت است، نمي تواند ادعاي تعهد و شان اجتماعي بالايي داشته باشد، زيرا شهروند واقعي نسبت به آينده زمين و محيط زيست اهميت و احترام قائل است.
در کشورمان به حقوق حيوانات بخوبي پرداخته نشده، آيا قصد داريد اين کار را انجام دهيد؟
حتما همين طور است. بايد به حقوق حيوانات، توجه و مراقبت از آنها در زيستگاه هايشان پرداخت، چون در کشور تنوع جانوري و زيست محيطي خوبي داريم. در اين مدت خيلي از گونه هاي جانوري آسيب ديده اند، اگر ما بتوانيم زيستگاه ها را احيا کنيم، شرايط تنوع زيستي و جانوران بومي بهتر خواهد شد.
براي نجات گونه هايي مانند پلنگ که بر اثر تصادف کشته مي شوند، چه برنامه اي داريد؟
آخرين مورد پلنگ ماده اي بود که در پارک ملي گلستان کشته شد، به همين دليل من دوباره نامه اي به وزير راه و شهرسازي نوشتم و تقاضا کردم جاده شمالي پارک ملي گلستان به جاي جاده فعلي استفاده شود، به اين شکل که جاده کنوني حالت اکوتوريسمي پيدا کرده و راننده ها با حداکثر 30 کيلومتر سرعت در آن مي توانند رانندگي کنند، اما رانندگاني که با سرعت بالاقصد دارند از منطقه عبور کنند بايد از جاده شمالي استفاده کنند.
در مدتي که در اين پست بوده ايد برخلاف ساير مديران قبلي کارهاي نمادين مناسبي انجام داده ايد؛ از استفاده از خودروي ون براي سفرهاي درونشهري بگيريد تا جلوگيري از ذبح گوسفند در مراسم استقبالتان. هدف مشخصي از اين کارها داريد؟ آيا براي انجام اين کارها از قبل برنامه ريزي خاصي مي کنيد؟
بعضي ها را از قبل برنامه ريزي مي کنم، اما جلوگيري از ذبح گوسفند بدون برنامه ريزي بود. اصلانمي دانستم آنجا خبرنگاري هست. درباره استفاده از خودروي ون هم بايد بگويم يکي از دوستان پيشنهاد داد. ما در ژاپن هم روز آخر که مي خواستيم براي بازيد برويم از ون استفاده کرديم، هرچند مسئولان ژاپني مي گفتند با توجه به پروتکل نمي توانيم چنين کاري کنيم، ولي تصميم گرفتيم در توکيو هم براي حفظ محيط زيست از ون استفاده کنيم.
وقتي مانع قرباني کردن گوسفند شديد، خيلي ها حدس زدند شما بايد گياهخوار باشيد. اين طور نيست؟
اتفاقا بحث قرباني کردن و ارزش هاي مذهبي آن جاي خودش را دارد، اما ترجيح مي دهم گياهخواري کنم؛ به اين شکل که بيشتر رژيم غذايي من گياهي است، گاهي گوشت مي خورم، اما قصدم اين بود که نگاه تشريفاتي جنبه قشنگي ندارد، ممکن است نشاني از محبت باشد، اما به هر حال تشريفاتي است.
کارهاي نمادين شما تاثيري روي ساير اعضاي هيات دولت داشته است؟
نمي دانم، ولي بازتاب آن در دولت مثبت بود.
با آمدن شما به سازمان حفاظت محيط زيست اطلاع رساني بهتر انجام مي شود، براي نمونه ديگر خبر مرگ گونه هاي نادر سانسور نمي شود؟
سياست ما اطلاع رساني شفاف است، مي خواهيم با مردم روراست باشيم، براي اين کار برنامه روزانه کاري خود را روي پورتال سازمان مي گذارم، بايد به اين شکل فاصله بين مسئولان و مردم کم شود. اين خوب است که مردم بدانند اجازه رصد کردن دارند. علاوه بر اين در وبلاگ و شبکه هاي اجتماعي نيز حضور دارم.
خودتان در شبکه هاي اجتماعي و سايت ها با کاربران ارتباط برقرار مي کنيد؟
خودم وقت نمي کنم اين کارها را انجام دهم، اما همکاران با نظر خودم اين کارها را انجام مي دهند.
چه شد تصميم گرفتيد اينقدر صريح درباره آلوده بودن بنزين صحبت کنيد، چون برخي ها مي گويند سياست وزارت نفت واردات بيشتر بنزين است به همين دليل اين بحث مطرح شده؟
سال 89 در شوراي شهر تهران هم اين بحث را مطرح کردم، آن زمان که قصد وارد کردن بنزين مطرح نبود، اما آن موقع کسي توجه نکرد، مي گفتند منافع ملي اقتضا مي کند اين کار را انجام دهيم و بنزين پتروشيمي تنها گزينه است، البته بيشتر به دليل بي برنامگي و ناکارآمدي سيستم بود، چون دولت برنامه داخلي مناسبي براي پاسخ به مشکلات نداشت.
آن زمان هشدار هايي نيز درباره آلوده بودن سبزيجات و محصولات کشاورزي داديد، آيا اين محصولات هنوز هم آلوده است؟
سبزيجات جاي خودش را دارد، اما آلودگي خيلي کم شده است. خوشبختانه اکنون سيستم تصفيه فاضلاب تهران فعال است و خيلي از آب هايي که به سمت مزارع کشاورزي جنوب شهر مي رود، تصفيه شده است، اما جاهايي داريم که هنوز آلوده است. رفع اين مشکل نظارت بيشتر جهاد کشاورزي و سازمان حفاظت محيط زيست و شرکت آب و فاضلاب را مي طلبد.
يعني مردم مي توانند با خيال راحت، سبزي يا آب لوله کشي بخورند؟
مسئوليت کيفيت آب با وزارت بهداشت است، البته ماهم نظارت مي کنيم. به نظر من در بحث کيفيت آب مشکل خاصي نداريم، ولي مي توانيم کيفيت آن را ارتقا بدهيم، نکته اينجاست که ما عقب ماندگي زيادي در سطح کشور در بحث جمع آوري و تصفيه فاضلاب داريم.
مشکل آلودگي آب دريا در شهرهاي شمالي و جنوبي کشور نيز ديده مي شود، آيا مردم مي توانند با خيال راحت مثلادر درياچه خزر آب تني کنند؟
نه، آنجا در برخي نقاط ساحل خيلي آلوده است و زباله زياد وجود دارد، بعضي وقت ها فاضلاب زيادي هم هست، البته مقامات بهداشتي بايد نظر نهايي را بدهند، ولي ما نگراني هاي زيادي در شهرهاي شمالي داريم، کار خوبي هم شروع شده، طرح مسير سبز ساحل پاک اکنون با جديت اجرا مي شود، علاوه بر اين همکاري خوبي را با وزارت کشور شروع کرديم. در اين ميان شورا ها نقش مهمي دارند؛ يعني کليدي ترين رسالت آنها ارتقاي کيفيت زندگي و حفاظت از محيط زيست در مناطق شهري و روستايي کشور است.
آلودگي هوا چطور، مي توان اميدوار بود که مهار شود؟
بحث آلودگي هوا خيلي مهم است، چون ما فکر مي کنيم حدود 35 ميليون شهروند به دليل آلودگي هوا در بحث سلامت آسيب جدي ديدند و اگر اين مساله مديريت نمي شد و برنامه جدي دولت نبود اين صدمات ادامه پيدا مي کرد. چون تمام شهرهاي بزرگ کشور مانند اصفهان، شيراز، مشهد، اراک، اهواز و قزوين سال ها با آلودگي سنگين هوا رو به رو بودند.
براي امسال آلودگي هوا چگونه خواهد بود؟
امسال يک مقداري بهتر خواهد شد، اما اصلانمي توان قول داد همه مشکلات حل شود، به هر حال تلاش مي کنيم کيفيت هوا در شهرهاي بزرگ بهتر شود، خوشبختانه اکنون وضع هواي تهران خيلي بهتراست، زيرا کيفيت سوخت نسبت به گذشته خيلي بهتر شده ولي اين روند بايد ادامه پيدا کند.
به نظر مي رسد مناطق آزاد قوانين محيط زيستي را رعايت نمي کنند، براي نمونه مدتي قبل مديرعامل سازمان منطقه آزاد کيش از احداث ديزني لند و چند هتل در جزيره فارور خبر داده بود.
قوانين محيط زيست همه جا ساري و جاري است. هيچ نقطه اي در کشور نيست که قوانين محيط زيست را نتوانيم آنجا اعمال کنيم، در مناطق آزاد اجرايي شدن چنين پروژه هايي بايد با تائيد سازمان باشد، زيرا در غير اين صورت خودشان آسيب مي بينند.
سازمان حفاظت محيط زيست تمام اهرم هاي لازم براي اجراي قوانين در اين مناطق را در اختيار دارد؟
بله، اهرم هاي لازم را در اختيار داريم، البته در گذشته ناهماهنگي هايي بوده، ان شاءالله بايد آنها را برطرف کنيم. نقش ما همين است که اجازه ندهيم آنها فقط ديد اقتصادي داشته باشند و منافع آني خود را ببينند.
خودروسازان نيز هميشه از رعايت استانداردهاي محيط زيستي فرار کرده اند، براي اين که آنها را مجاب به رعايت استانداردها کنيد چه برنامه هايي داريد؟
براساس مصوبه اي که دولت ابلاغ کرده بايد تا نيمه امسال همه خودروهاي توليد داخل استاندارد يورو4 را به طور کامل رعايت کنند، چون ديگر به آنها وقت نخواهيم داد. البته تعرفه هاي گمرکي را براي خودروهاي هيبريدي و برقي صفر کرده ايم تا مشوق هايي براي استفاده از آنها وجود داشته باشد، افزون بر اين براي از رده خارج کردن خودروهاي فرسوده نيز تسهيلاتي در نظر گرفته شده است.
کمبود محيط بان يکي از مشکلات مهم محيط زيست کشور است. محيط بانان چه کسري از پرسنل سازمان حفاظت محيط زيست را تشکيل مي دهند؟
تعداد محيط بانان در کل با افراد قراردادي و استخدامي حدود 3000 محيط بان است، کل مجموعه محيط زيست نيز کمتر از 5000 نفر پرسنل دارد.
عاملان کشتن گوزن زرد ايراني در پارک پرديسان شکارچي معمولي بودند يا قصد خاصي از اين کار داشتند؟
آخر هم مشخص نشد، ولي ما همه تلاش خود را براي حفظ محيط زيست مي کنيم.
آخرين خواب محيط زيستي که ديديد؟
واقعيت اين است که پنج ماه اول مسئوليتم تا صبح خواب جلسه مي ديدم، چون تا حدود 10 شب اين جلسات ادامه داشت و زماني که مي خوابيدم يعني از يک بامداد تا 7 صبح دوباره در خواب جلسه داشتم.
يوزپلنگ و پلنگ ها هم به خوابتان مي آيند؟
گاهي اوقات خواب طبيعت و زيبايي ها آن را مي بينم، اما به دليل دغدغه هايم بيشتر خواب جلسه مي بينم.
مهدي آييني/ گروه جامعه