آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : مددجو

بایگانی/آرشیو برچسب ها : مددجو

اشتراک به خبردهی

توانمندسازی در تنگنای اعتبار

کفاف بخور و نمیر را هم نمی‌دهد؛ این حکایت کمکی است که به مستمری‌بگیران سازمان بهزیستی و کمیته امداد می‌شود، مبلغی که حدود 53 تا 70 هزار تومان است و با کمک‌های جانبی مثل یارانه به زحمت از یکصد هزار تومان فراتر می‌رود، این درحالی است که براساس قانون این مبلغ باید دست‌کم یک‌سوم حداقل حقوق باشد، در این بین سازمان‌های حمایتی در پاسخ به علت کم بودن این کمک ادعا می‌کنند آنها به مددجویانشان مستمری می‌دهند، نه حقوق. افزون براین، کارشناسان می‌گویند برای افزایش میزان مستمری مددجویان نمایندگان مجلس باید اعتبار سازمان‌های حمایتی را افزایش دهند و دولت نیز این اعتبار را تامین کند. این که دستگاه‌های حمایتی برای تامین نیازهای جامعه هدفشان با مشکل رو به رو هستند واقعیتی غیرقابل انکار است، این را بسیاری از کارشناسان تائید می‌کنند؛ چراکه بجز بحث پایین بودن میزان مستمری مددجویان باید به سایر دغدغه‌های آنها مانند مسکن و اشتغال نیز اشاره کرد، برای نمونه اعتبار کمیته امداد امام خمینی فقط پاسخگوی تامین مسکن 10 درصد از جامعه هدف این نهاد است.
افزون براین محمد امید، معاون اشتغال و خودکفایی کمیته امداد امام نیز مدتی پیش از این گله کرد که دولت تسهیلات بانکی کمیته امداد را 50درصد کم کرده، آن طور که او گفت دولت تسهیلات 2000میلیاردی کمیته امداد را به 1000 میلیارد کاهش داده است.

قانونی که اجرا نمی‌شود

نیاز نیازمندان بر طرف نمی‌شود و توانمندسازی بدرستی اتفاق نمی‌افتد، چراکه قوانینی که دراین حوزه وجود دارد اجرا نمی‌شود، برای نمونه قانون مشخص کرده که افراد تحت حمایت بهزیستی باید دست‌کم یک سوم حداقل حقوق کارمندان دولت حقوق بگیرند، اما در مقام عمل این اتفاق نمی‌افتد.

حسن موسوی‌چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی کشور نیز به این مساله اشاره کرده و می‌افزاید: اگر حداقل حقوق را 800 هزار تومان در نظر بگیریم باید به این افراد حدود 260 هزار تومان پرداخت شود، اما این افراد حدود 53 هزار تومان می‌گیرند البته اگر کمک‌های جانبی را هم به آن اضافه کنیم در خوشبینانه‌ترین حالت این افراد حدود یکصد هزار تومان می‌گیرند. آن طور که چلک میگوید، در حمایت از افراد نیازمند حتی نتوانسته‌ایم قانون دو دهه قبل را اجرا کنیم، چراکه در توانمندسازی نیازمندان موفق نبوده ایم، یعنی افرادی که تحت پوشش قرار گرفتند بدرستی توانمند نشده‌اند به همین خاطر تحت پوشش مراکز حمایتی باقی مانده به آمار آنها اضافه شده است.

کارشناسان معتقدند در کشورمان جمعیت قابل توجهی تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی هستند به این شکل جمعیت تحت پوشش بهزیستی حدود سه میلیون و 500هزار نفر برآورد می‌شود، افزون بر این تخمین زده می‌شود که حدود یک میلیون و 700 هزار خانوار نیز تحت پوشش کمیته امداد باشند.

بنابراین به نظر می‌رسد مسئولان نهاد‌های اجتماعی برای گرفتن اعتبار بیشتر چانه‌زنی می‌کنند، اما در نهایت دولت نیز منابع محدودی دارد.

عبور از سد کمبود اعتبار

توجه دولت به تامین اعتبار سازمان‌های حمایتی یکی از راه‌هایی است که می‌توان از طریق آن مشکل نبود اعتبار را برطرف کرد، اما در کشور‌های موفق نیز چنین نهادهایی فقط از حمایت‌های دولت بهره نمی‌برند،چراکه بخشی از نیاز سازمان‌های حمایتی از طریق مشارکت‌های مردمی و سازمان‌های مردم نهاد تامین می‌شود به همین دلیل کارشناسان تاکید می‌کنند در کشورمان نیز باید از ظرفیت مشارکت‌های مردمی بیشتر بهره برد.

علاوه براین می‌توان از قوانینی که در حوزه مالیات وجود دارد نیز استفاده کرد، چرا که براساس قانون، اشخاص حقیقی و حقوقی می‌توانند مالیات خود را به مراکز حمایتی اختصاص داده و به این شکل از پرداخت مالیات به شکل معمول معاف شوند.

کارشناسان نیز بر لزوم استفاده از این امکان تاکید کرده و می‌گویند براساس ماده 172 قانون مالیات‌های مستقیم شخصیت‌های حقیقی و حقوقی می‌توانند بخشی از مالیات خود را برای ساخت مراکز بهزیستی و توانبخشی هزینه کنند. یعنی آنها می‌توانند با برطرف کردن کمبود‌های سازمان بهزیستی مثلا ساخت آسایشگاه یا مراکز نگهداری از کودکان بی‌سرپرست مالیات خود را در کار خیر هزینه کنند.

اما چلک معتقد است سازمان‌های حمایتی در کشورمان از این ظرفیت نیز بدرستی استفاده نمی‌کنند. چراکه درباره این ظرفیت بدرستی اطلاع‌رسانی نشده و برخی از آن بی‌خبرند.

دولت و محدودیت اعتبار

اغلب کارشناسان معتقدند دولت با مشکلات اعتباری زیادی رو به روست به همین دلیل نمی‌تواند آن طور که باید اعتبار ویژه‌ای برای سازمان‌های حمایتی در نظر بگیرد، اما برخی منتقدان نیز می‌گویند دولت با در نظر گرفتن تسهیلاتی خاص می‌تواند به این سازمان‌ها کمک کند به این شکل که از دیگر نهادها بخواهد در رفع نیاز این سازمان‌ها به شکل غیرمستقیم با آنها همکاری کنند. وقتی نامناسب بودن مستمری مددجویان و مشکلات این افراد را با انوشیروان محسنی بندپی، رئیس سازمان بهزیستی در میان می‌گذاریم و درباره توجه دولت به رفع نیازهای این گروه می‌پرسیم، او از این می‌گوید که در چند سال اخیر دولت با تمام پیشنهاد‌های سازمان بهزیستی موافقت کرده است.

محسنی بندپی تصریح می‌کند: واقعیت این است که دولت درحد توانش عمل کرده، چراکه در دولت‌های گذشته نیز همواره چنین مشکلاتی مطرح بوده حتی زمانی که درآمد ارزی دولت قابل توجه بود.

به گفته او، دولت با درخواست افزایش مستمری مددجویان کمیته امداد و سازمان بهزیستی در برنامه ششم مخالفت نکرده افزون براین لایحه حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت را نیز پیشنهاد کرده است.

آن طورکه رئیس سازمان بهزیستی کشور می‌گوید، قرار است مستمری افراد تحت پوشش بهزیستی نیز افزایش یابد به این شکل که براساس تصمیم‌های جدید خانواده‌های تک نفره تحت پوشش20درصد حداقل حقوق را خواهند گرفت یعنی چیزی حدود 160 هزار تومان، خانواده دو نفره 240 هزار تومان و چهار نفره 320 هزار تومان مستمری خواهند گرفت؛ البته برای اجرایی شدن این تصمیم باید منتظر تصویب برنامه ششم توسعه بود. درسازمان بهزیستی کشور نیز بخش قابل توجهی از نیاز مددجویان از طریق نیکوکاران برآورده می‌شود، برای نمونه هزینه نگهداری از یک بیمار روانی مزمن دست‌کم حدود یک میلیون و 200 هزار تومان برآورد می‌شود اما یارانه‌ای که سازمان بهزیستی به نگهداری این افراد اختصاص داده 600 هزار تومان است و بقیه هزینه را خیران تامین می‌کنند.

توانمند سازی دشوار در بهزیستی

توانمندسازی برگ برنده سازمان‌های حمایتی است، زیرا اگر این روند بدرستی اتفاق نیفتد،هرسال به جمعیت تحت پوشش این نهادها اضافه خواهد شد.

رئیس سازمان بهزیستی کشور درباره چگونگی روند توانمند شدن مددجویان این سازمان می‌گوید: توانمندسازی و از زیر چتر حمایت خارج کردن افراد در بهزیستی کمی متفاوت است، زیرا ما حدود یک میلیون و 300 هزار نفر معلول را تحت پوشش داریم که باید خدمات همیشگی دریافت کنند. این درحالی است که هر سال بیماری و سوانح ترافیکی سبب معلول شدن افراد زیادی می‌شود که به حمایت سازمان‌هایی نظیر بهزیستی احتیاج پیدا می‌کنند.

محسنی بندپی معتقد است سازمان تحت مدیریتش در زمینه توانمندسازی زنان سرپرست خانوار موفق عمل می‌کند، زیرا هر سال حدود 10 درصد از چنین افرادی توانمند شده و از زیر چتر حمایت بهزیستی خارج می‌شوند.

به گفته او، سال گذشته بهزیستی حدود 45 هزار فرصت شغلی برای مددجویانش ایجاد کرد و به این شکل افرادی که صاحب شغل شدند از گردونه دریافت خدمات بهزیستی خارج شدند. با توجه به اظهار نظر کارشناسان باید تاکید کرد توجه ویژه به سازمان‌های حمایتی از سوی مجلس و دولت می‌تواند در توانمند شدن افراد تحت پوشش این ارگان‌ها نقش ویژه‌ای داشته باشد. البته نباید فراموش کرد که برای گرفتن نتیجه بهتر باید مقدمات حضور پررنگ سازمان‌های مردم نهاد و نیکوکاران را نیز بیش از پیش فراهم کرد تا به این شکل بتوان کمبود اعتبار سازمان‌های حمایتی را جبران کرد.

لزوم هدفمندی یارانه

مددجویان کمیته امداد و سازمان بهزیستی خیلی بهتر و زودتر توانمند می‌شوند اگر دولت بتواند روند رسیدگی به نیازمندان را بدرستی مدیریت کند، برای نمونه بیشتر سازمان‌ها و نهاد‌ها برنامه‌هایی برای کمک به افراد نیازمند دارند، اما چون به شکل جزیره‌ای عمل می‌کنند تلاش‌های آنها نتایج قابل لمسی ندارد به همین دلیل باید هماهنگی مناسبی دراین حوزه اتفاق بیفتد این در حالی است که دولت می‌تواند با هدفمند کردن هرچه بیشتر توزیع یارانه‌ها به توانمند شدن نیازمندان کمک کرده و شرایطی را فراهم سازد که فاصله دهک‌های پایین جامعه با دهک‌های بالا کمتر شود.

مهدی آیینی

پشت نوبتی‌های بهزیستی منتظر بمانند

چشم خیلی‌ها به حمایت‌ها و خدماتی است که سازمان بهزیستی ارائه می‌دهد، از معلولان و زنان سرپرست خانوار بگیرید تا آنها که گرفتار معضلاتی مانند اعتیاد و طلاق شده‌اند؛ اما در این بین برخی کارشناسان معتقدند سازمان بهزیستی آن طور که باید در حمایت و ارائه خدمات به جامعه هدفش موفق نبوده است. این مساله و دغدغه‌های دیگری را که در این حوزه وجود دارد، با انوشیروان محسنی بندپی، رئیس سازمان بهزیستی کشور در میان گذاشتیم.او در این گفت‌وگو با تاکید بر این که سازمان تحت مدیریتش یکی از تخصصی و علمی‌ترین سازمان‌ها در زمینه مداخله در آسیب‌های اجتماعی و جسمی است از عملکرد سازمانش دفاع کرد، برخی کم و کاستی‌های بهزیستی را پذیرفت و از پیش‌بینی‌اش نیز در خصوص آینده روند آسیب‌های اجتماعی در کشور گفت.

سازمان شما خدمات متنوعی به گروه‌های آسیب‌دیده جامعه ارائه می‌کند. به نظرتان چرا این همه مسئولیت به بهزیستی سپرده شده است ؟

سازمان بهزیستی به شکل قانونی متعهد شده به دو گروه عمده جامعه، یعنی افرادی که دچار آسیب‌های اجتماعی شده‌اند و گروهی که دچار آسیب‌های جسمی شده‌اند خدمات بدهد. برای این دو گروه فقط خدمات حمایتی مد نظر نیست، زیرا آنها به خدمات تخصصی و کارشناسی هم نیاز دارند، به همین سبب‌ رسیدگی به این افراد به بهزیستی محول شده است.

پس چرا حمایت‌های دولت از بهزیستی ‌با وظایف زیادی که این سازمان به عهده دارد تناسب ندارد؟

آسیب‌های اجتماعی و جسمی ماهیت پیچیده‌ای دارد و تقریبا رسیدگی به آن کار یک دستگاه‌ یا سازمان خاص نیست. بنابراین لازم است بسیاری از دستگاه‌ها و نهادهای دیگر در این زمینه مشارکت کنند؛ برای نمونه شهرداری یک نهاد اجتماعی است در قانون تشکیل شهرداری‌ها نیز یکی از وظایفی که به آنها محول شده رسیدگی و ساماندهی مسائل سلامت اجتماعی شهروندان است.

شما از بودجه‌ای که به سازمان اختصاص می‌یابد راضی هستید؟

غیر از مستمری مددجویان، بقیه اقلام بودجه‌ای به فراخور منابع مالی دولت مناسب است.

امسال بودجه شما چقدر رشد داشت؟

11 درصد رشد داشت و بین دستگاه‌های مختلف، بودجه بهزیستی رشد بدی نداشت.

این رشد چقدر با شرایط مطلوب شما فاصله دارد؟

برای پرداختن به مسائل مستمری بگیران در بودجه 94 کمیته امداد حضرت امام(ره) 2000میلیارد تومان و سازمان بهزیستی هزار میلیارد تومان اعتبار پیش‌بینی شده است. چانچه این منابع در اختیار قرار بگیرد و برای توانمند شدن و اشتغال مستمری بگیران هزینه شود، اقدام اثر بخشی صورت خواهد گرفت.

به نقش شهرداری‌ها در مسائل اجتماعی اشاره کردید، اما شهرداری ادعا می‌کند وظیفه سازمان بهزیستی را در‌خصوص‌ جمع‌آوری کارتن‌خواب‌ها انجام می‌دهد. این ادعا درست است؟

جمع‌آوری کارتن‌خواب‌ها وظیفه بهزیستی و شهرداری نیست، اما در تفکیک وظایف که عزیزان شهرداری از آن مطلع هستند، تامین مکان، محل و فضای فیزیکی به‌عهده شهرداری‌هاست و ارائه خدمات تخصصی، حمایتی، حرفه آموزی و اجتماع‌پذیری این افراد به عهده بهزیستی گذاشته شده و اکنون این کار با محوریت استاندار تهران انجام می‌شود‌. در خصوص معتادان، کودکان کار و کودکان خیابان نیز این تعامل دنبال می‌شود.

همکاری شما با ستاد مبارزه با مواد مخدر چگونه پیش می‌رود؟

با ستاد مبارزه با مواد مخدر نیز هماهنگ هستیم. برای نمونه ما به کمپ‌های نگهداری افرادی که دچار معضل اعتیاد هستند و خودشان داوطلبانه متقاضی ترک اعتیاد شده‌اند نظارت می‌کنیم‌. اما مراکز نگهداری افراد معتادی که داوطلب درمان نیستند و ممکن است علاوه بر اعتیاد به بیماری‌هایی نظیر ایدز نیز مبتلا باشند، براساس قانون به عهده وزارت بهداشت ‌است.

به نظر می‌رسد مشکلی که در این مورد وجود دارد نحوه ارائه مجوز به کمپ‌های ترک اعتیاد است، چون حوادث نگران‌کننده زیادی در این خصوص اتفاق افتاده است.

براساس بررسی‌های ما نیز مشخص شده مراکز ترک اعتیادی که از سازمان بهزیستی مجوز می‌گرفتند ‌با استاندارد‌های روز دنیا اختلاف اساسی دارند به همین سبب با کمک مدیران مراکز، کارشناسان علم مبارزه با اعتیاد و کارشناسان بهزیستی ضوابط مناسبی برای راه‌اندازی ‌کمپ در نظر گرفته شده است.

این ضوابط چه زمانی اعمال می‌شود؟

دستور‌العمل آن آماده و جزئیات کادر درمان و فضای مناسب کمپ‌ها نیز تهیه شده است‌. این ضوابط قبل از آغاز سال جدید اعلام خواهد شد تا کمپ‌های ترک اعتیاد حداقل‌ها را از لحاظ نیروی انسانی، فضای فیزیکی یا پروتکل‌های درمانی داشته باشند.

برای نظارت بر این مراکز چه برنامه‌ای دارید؟

مهم‌ترین نکته بخش نظارت است، زیرا نباید این مراکز را به حال خود رها کرد. ارزیابی‌ها انجام شده و مراکزی سال آینده می‌توانند به کار ادامه دهند که ترخیص‌های موفقی داشته باشند.

چرا توسعه مراکزی مانند صدای مشاور و اورژانس اجتماعی بهزیستی به کندی پیش می‌رود؟ برخی کارشناسان می‌گویند در تهران برای سامانه 123 تبلیغ نمی‌شود، چون ترس از این وجود دارد که نتوانند پاسخگوی نیاز تمام متقاضیان باشند.

زمینه توسعه این مراکز در تمام نقاط کشور فراهم نشده است. در 180 شهرستان اورژانس‌های اجتماعی شکل گرفته، ولی در 80 شهر دیگر نتوانسته‌ایم چنین مراکزی تاسیس کنیم. سال آینده در نظر داریم برای تامین خودروها به‌ویژه در اورژانس اجتماعی اعتبار در نظر بگیریم؛ علاوه بر این تلاش می‌شود در تمام شهرهای کشور چنین مراکزی ایجاد شود.

انتقاد دیگری که بر بهزیستی وارد است این است که شما آمار دقیقی از جامعه تحت پوشش خود ندارید. برای نمونه بر اساس آخرین سرشماری حدود یک میلیون و 200 هزار معلول تحت پوشش شماست، اما براساس آمارهای جهانی این آمار باید چند برابر باشد.

براساس تعریف سازمان بهداشت جهانی بین 10 تا 12 درصد افراد جامعه دچار معلولیت هستند، اما تعریف آنها از معلولیت متفاوت است. برای نمونه شاید شخصی که شش دندان نداشته باشد یا نمره عینکش بالای شش باشد معلول خوانده شود، اما براساس تعریف ما شخصی معلول است که نتواند خدمات تخصصی و توانبخشی را به شکل خصوصی دریافت کند.

بنابراین به نظر شما معلول فقط چنین شخصی است؟

نه، تعریف معلول با تعریف سازمان بهداشت جهانی درست است، اما خیلی‌ها خودشان توانایی گرفتن خدمات را دارند و در سامانه ما ثبت نام نمی‌کنند، گرچه می‌دانند دچار معلولیت هستند. بنابراین همیشه در هر جامعه‌ای 2 تا 3 درصد افراد جامعه هستند که نیازمند دریافت خدمات تخصصی و حرفه‌ای هستند. باید به این افراد پرداخت. افزون بر این در سامانه سازمان بهزیستی استان به استان تعداد افراد معلول و پشت نوبتی ثبت شده است.

اما ایراد دیگری که می‌توان از شما گرفت این است که برآورد شما از تعداد معلولان براساس سرشماری سال 90 است و توسط افرادی به دست آمده که هیچ تخصصی دراین زمینه ندارند.

این‌طور نیست، چون بهزیستی نیز آمار رجوع معلولان به مراکز خود را دارد؛ درواقع ما با آماری که براساس سرشماری تهیه شده کاری نداریم، چون بهزیستی افراد معلول را به کادر پزشکی معرفی می‌کند و به این شکل شدت و نوع معلولیت آنها مشخص می‌شود.

براساس این اطلاعات شما به چند معلول خدمات ارائه می‌دهید؟

حدود یک میلیون و 200 هزار نفر.

براساس بررسی‌ها تعداد معلولانی که در انتظار دریافت خدمات از سوی شما هستند چند نفر است؟

250 هزار نفر دیگر پشت نوبت هستند.

این آمار تمام خانواده‌ها و معلولان را شامل می‌شود؟

علاوه بر این 250 هزار نفر معلول حدود 60 هزار نفر نیز پشت نوبت دریافت مستمری هستند.

برنامه شما برای این 310 هزار نفر چیست،فکر می‌کنید این افراد چه زمانی می‌توانند از خدمات شما استفاده کنند؟

واقعا نمی‌دانم، پیشنهاد ما این بود که در طول برنامه ششم هر سال 50 هزار نفر به ظرفیت ما اضافه شود،چون60 هزار نفر مستمری بگیر را می‌توانیم با توانمند کردن اشخاص جایگزین کنیم، اما افراد معلول را نمی‌توانیم.

هر سال چند درصد از خانواده‌های تحت پوشش بهزیستی توانمند شده و از زیر چتر حمایت این سازمان خارج می‌شوند؟

براساس قانون باید سالی 10درصد توانمند شده و از زیر چتر حمایت بهزیستی خارج شوند.

این قانون اجرا می‌شود؟

ما 180 هزار خانواده تحت حمایت داریم و براساس قانون هر سال 10 درصد از آنها از حمایت ما خارج می‌شوند و سالی حدود 18 هزار نفر نیز جایگزین می‌شوند اما معلولان یعنی افراد نابینا یا بیماران روانی مزمن را نمی‌توان جایگزین کرد.

سازمان بهزیستی با دیگر دستگاه‌ها مانند کمیته امداد موازی کاری دارد؟

کار سازمان ما تخصصی است و وظیفه مشاوره و مددکاری را بر عهده دارد که بر کارهای دیگرش مانند فعالیت‌های حمایتی می‌چربد. به همین دلیل تداخل وظیفه‌ای با سازمان‌های دیگر نداریم و ادعا می‌کنیم تخصصی‌ترین، عملی‌ترین و کارشناسی‌ترین سازمانی که در بحث آسیب‌های اجتماعی و جسمی مداخله می‌کند، سازمان بهزیستی است.

با توجه به این که هدایت چنین سازمانی در اختیار شماست، روند آسیب‌های اجتماعی را در آینده چگونه ارزیابی می‌کنید؟

آسیب‌های اجتماعی پدیده‌ای جهانی است، ولی معتقدم چون در کشورمان از آموزه‌های الهی، دینی و معنوی برخورداریم باید نسبت به آسیب‌های اجتماعی حساسیت ویژه‌ای داشته باشیم و بتوانیم برنامه‌ریزی لازم را برای تحکیم خانواده فراهم کنیم‌. برای این کار نیز پیشگیری اولویت ماست.

به نظر شما خطری که در آینده جامعه ما را تهدید خواهد کرد چیست؟

خطر وجود دارد، باید نگرانی داشته باشیم.

نسبت به چه باید نگران باشیم؟

پایین آمدن سن اعتیاد، تغییر نوع مواد مخدر مصرفی از سنتی به صنعتی و زنانه شدن آسیب‌های اجتماعی، چون در شش سال گذشته اعتیاد زنان از 4درصد به 10درصد رسید. اگر نتوانیم این روند رو به رشد را متوقف کنیم، با آسیب‌های بیشتری رو‌به‌رو می شویم.

مواردی که به آنها اشاره کردید اکنون در جامعه قابل مشاهده است. پیش بینی شما از آینده آسیب‌های اجتماعی چیست؟

پیش‌بینی من این است که با تاکید مقام معظم رهبری و توصیه ایشان به سران سه قوه و اهتمامی که رئیس‌جمهور نسبت به مسائل اجتماعی دارند بتوانیم روند رو به رشد آسیب‌ها را متوقف کنیم.

مستمری مددجویان بهزیستی نیز واقعا کم است،آیا برای افزایش آن برنامه‌ای دارید؟

براساس قانون برنامه پنجم میزان مستمری‌ها باید 40درصد حقوق مشخص شده باشد، اما اکنون با آن فاصله زیادی داریم بنابراین باید تلاش کرد قانون اجرا شود

از زماني که دراين سازمان مشغول بکار شده ايد و از مناطق مختلف بازديد کرده ايد چه چيزي بيشتر سبب ناراحتي شما شده است؟

​وقتي کودکي را مي بينم که دچار معلوليتي است که مي شد با مشاوره و يا مداخله ژنتيکي مانع آن شد ناراحت مي شوم به هيمن علت براي برطرف شدن اين مساله تلاش ويژه اي در سازمان بهزيستي دنبال مي شود.

مهدی آیینی

فصل سرد ترخیص

پدر و مادرش را به یاد ندارد. از وقتی خودش را شناخته و حالا که حدود 18 سال دارد افرادی راهنما و همپایش بوده‌اند که نسبت خونی با او ندارند، تا اینجای کار به‌دلیل حمایت‌‌هایی که از او شده با همه کم و کاستی‌ها کنار آمده، اما اکنون زمان آن رسیده که شرایط دیگری را تجربه کند.

او ناگزیر باید روی پاهای خود بایستد و زندگی مستقلی را آغاز کند، به همین دلیل چند روزی است به خانه جدیدی شال و کلاه کرده که سه نفر دیگر شبیه خودش در آن روزگار می گذرانند، روزگاری که به راحتی گذشته نیست، اکنون او و همخانه هایش باید خودشان بپزند، بشویند و از خود مراقبت کنند، البته این تازه اول راه است، زیرا این شرایط به نسبت مناسب نیز شش ماه تا دوسال برایش برقرار است، بعد این مهلت او و دیگر دوستانش دراین آشفته بازار مسکن و بحران بیکاری بدون هیچ تکیه گاه یا بزرگ تری باید برای خود شغل و سرپناه تهیه کرده و زندگی جدیدی را شروع کنند که در آن حمایت های سازمان بهزیستی خیلی کمرنگ تر از گذشته می شود.

براساس قانون، حمایت از کودکان بی سرپرست یا بد سرپرست وظیفه سازمان بهزیستی است و فقط این سازمان می تواند آنها را در مراکزی خاص نگهداری کند. کودکان از روش های مختلفی مانند مراجع قضایی و نیروی انتظامی به سازمان بهزیستی معرفی می شوند، اما باید یاد آور شد ورود و خروج آنها به سازمان بهزیستی فقط با صدور حکم قضایی میسر است. نکته اینجاست که این سازمان تا زمان مشخصی از کودکان نگهداری و تلاش می کند آنها را ترخیص کند تا در شرایط مناسب تری به زندگی خود ادامه دهند. برای رسیدن به این هدف، سازمان بهزیستی از چند روش مددجوها را ترخیص می کند، برای نمونه اگر این کودکان در سن فرزند خواندگی بوده و پدر و مادرشان شناسایی نشود به فرزند خواندگی سپرده می شوند به این شکل که سازمان بهزیستی سالانه حدود 1500 فرزندخواندگی را ثبت می کند.

همچنین براساس قانون، کودکان بد سرپرستی که اقوام درجه یک، 2 و 3 دارند با حکم قضایی به امین وقت سپرده می شوند. این راهکار نیز نوعی خروج مددجوها از سازمان بهزیستی است. علاوه بر این، چنانچه کودک بی سرپرستی اقوام داشته باشد، سازمان بهزیستی به شخصی که سرپرستی کودک را به عهده بگیرد کمک های اندکی می کند، این شیوه از ترخیص در این سازمان «امداد» نامیده می شود.

کودکانی نیز هستند که پدر و مادرشان شرایط نگهداری از آنها را ندارند، به عنوان مثال پدر و مادری را در نظر بگیرید که در زندان هستند. در این مواقع کودک در سازمان بهزیستی می ماند تا زمانی که خانواده شرایط نگهداری از او را به دست بیاورد.

این درحالی است که در این میان تعدادی از فرزندان بهزیستی بی سرپرست باقی مانده و به هجده سالگی می رسند، این افراد وارد پروسه ترخیص می شوند.

خانه های پیش از ترخیص

بی شباهت به زندگی دانشجویی نیست؛ چند پسر جوان بایکدیگر زندگی می کنند، در این خانه قسمتی از کارها بین اعضا تقسیم شده و آنها با توجه به توانایی و علاقه شان وظایفی مانند پخت و پز یا خرید را به عهده گرفته اند، البته همگی در کارهایی مانند ظرف شستن یا نظافت شرکت می کنند. نادر یکی از این جوانان است. او درباره حمایت های سازمان بهزیستی از مددجوها به جام جم می گوید: از کودکی در حمایت بهزیستی هستم. این سازمان حمایت های مناسبی از من کرده، اما بخش قابل توجه این حمایت ها از طرف افراد نیکوکار بوده است.

سازمان بهزیستی برای آماده کردن مددجوها جهت زندگی مستقل 20 خانه پیش از ترخیص در کل کشور دارد. این مراکز که حدود 160 نفر ظرفیت دارند، زیر نظر مددکاران بهزیستی است. نادر اکنون در مقطع پیش دانشگاهی تحصیل می کند، او که تا چند ماه دیگر هجده سالگی را پشت سر می گذارد اکنون دغدغه این را دارد که بدون حمایت های سازمان بهزیستی چگونه به زندگی اش ادامه بدهد، پسر جوان می افزاید: از الان حرفش هست که باید از سازمان جدا شوم، به همین دلیل به خانه پیش از ترخیص منتقل شده ام، در این خانه سازمان به ما مواد غذایی می دهد، اما خودمان باید غذا بپزیم. آنها می خواهند ما به این شکل آماده زندگی مستقل شویم، این درحالی است که تا آن موقع من دیگر دانشجو هستم و براحتی به من کار نمی دهند.

آماده ترخیص نیستند

پای حرف های فرزندان بهزیستی که بنشینید اغلب آنها از این نگرانند که بعد از ترخیص شدن مشکلات زیادی گریبانگیرشان شود. نادر ادامه می دهد: سازمان بهزیستی به مددجوهایی که سال گذشته ترخیص شدند، حدود هفت میلیون تومان پول داد، اما همه می دانند با این پول حتی نمی توان خانه کوچکی در جنوب شهر اجاره کرد. من دوستان زیادی دارم که با این مبلغ نتوانستند کاری بکنند، آنها پولشان را خرج کرده و در خیابان مانده اند، خیلی ها معتاد شده و از برخی ها نیز بعد از ترخیص شدن دیگر خبر ندارم.

کارشناسان سازمان بهزیستی برای تصمیم گرفتن درباره ترخیص شدن هریک از مددجوها جلسه ای تشکیل می دهند. نادر دراین باره تصریح می کند: زمان ترخیص کارشناسان کمیته ای تشریفاتی تشکیل می دهند که معمولا رای آنها ترخیص مددجوست.

این درحالی است که شرایط دیگری نیز سبب می شود برخی مددجوها برخلاف میلشان خانه های ترخیصی را ترک کنند. مرد جوان توضیح می دهد: در برخی مواقع به مددجوهایی که در خانه های پیش از ترخیصی زندگی می کنند امکانات نمی دهند، یا تعداد افراد را در خانه زیاد می کنند یا اصلا در محله ای به مددجوها خانه می دهند که شرایط مناسبی ندارد به همین دلیل آنها با همه سختی ها ترجیح می دهند این خانه ها را ترک کنند.

حمایت های بهزیستی

این درحالی است که سازمان بهزیستی برای مددجوهایی که از این سازمان ترخیص می شوند کمک هزینه هایی را در نظر گرفته است. به این شکل که سال 91 به این افراد سه میلیون تومان و سال گذشته هفت میلیون تومان پرداخت شد. محمد نفریه، معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی درباره میزان این کمک هزینه در سال 93 به جام جم می گوید: امسال 14 میلیون تومان از ردیف بودجه ملی و چهار میلیون تومان نیز از بودجه استانی به مددجوهایی که ترخیص می شوند، پرداخت می شود. این درحالی است که مبلغی که به عنوان بودجه استانی درنظر گرفته شده بیشتر در قالب وسایل به مددجویان داده می شود. افزون بر این به گفته نفریه چنانچه مددجوها تا دوره دکتری قصد ادامه تحصیل داشته باشند، همه هزینه دانشجویی این افراد پرداخت می شود.

وی درباره تفاوت ترخیص شدن مددجوهای دختر و پسر یادآور می شود: پسران وقتی از سربازی برگردند یا درس می خوانند یا کمک هزینه هایی به آنها پرداخت می شود تا بتوانند مستقل زندگی کنند به این شکل که در دانشگاه غیردولتی صددرصد هزینه تحصیل آنها پرداخت می شود. اگر دانشگاه دولتی قبول شوند نیز دو برابر حق امداد که حدود 180 هزار تومان است، می گیرند.

علاوه براین به گفته وی تمام کودکان بهزیستی تحت پوشش بیمه آتیه هستند، برخی از آنها از ده سال پیش بیمه شده و هنگام، ترخیص می توانند مبلغی نیز از بیمه به عنوان کمک هزینه ترخیص بگیرند.

مشکلات فراوان

یونس یکی دیگر از مددجوهای سازمان بهزیستی است که تا مدتی دیگر باید از این سازمان ترخیص شود، او به جام جم می گوید: بعد از ترخیص ما همه جوره به مشکل برمی خوریم، آنها فقط می خواهند قانون خود را اجرا کنند. فکر نمی کنم آماده بودن ما برایشان ملاک باشد، چون بیشتر بچه ها نمی توانند از عهده هزینه هایشان بر بیایند. این درحالی است که اکنون شرایط به گونه ای است که یکباره امکانات از ما گرفته می شود و مددجوها باید با حداقل ها بسازند.

او یادآور می شود: من تاکنون در محله خوبی زندگی می کردم، اما با پولی که قرار است به من بدهند باید به محله های نامناسبی بروم. به گفته یونس، مددجوها اگر حداقل مطمئن باشند که بعد از ترخیص شدن سرپناه مناسبی در حد مسکن مهر دارند، می توانند به درس و مشق خود برسند.

این درحالی است که برخی مددجوها نیز به قول خودشان شانس آورده و نیکوکاران حمایت های مناسبی از آنها می کنند. بهروز، مددجویی است که به اعتقاد خود و دیگر دوستانش شانس آورده. او که اواخر سال گذشته ترخیص شده در گفت وگو با جام جم بیان می کند: از کودکی در بهزیستی بزرگ شدم. دراین مدت به ما خیلی خوب می رسیدند، اما زمان ترخیص شدن خیلی از مددجوها دچار مشکل می شوند.

او ادامه می دهد: آن زمان حدود هفت میلیون و 200 هزار تومان گرفتم، اما خوش شانس بودم که حامی خوبی دارم، چون او برایم حساب مسکن جوانان باز کرده بود، به همین دلیل هنگام ترخیص شدن هشت میلیون تومان در آن حساب بود، مقداری هم خودم پس انداز کرده بودم به این شکل توانستم خانه ای رهن کنم، اما افرادی را می شناسم که هفت میلیون تومان بیشتر ندارند و نمی دانند چه کار کنند، سازمان بهزیستی موقتا به این افراد گفته در خانه پیش از ترخیصی بمانند، اما بالاخره باید آنجا را ترک کنند.

کمک ها قابل توجه است

معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی درباره این که مددجوها می توانند با 18 میلیون تومان زندگی مستقلی داشته باشند، بیان می کند: این مبلغ کمی نیست، چون اکنون خیلی از خانواده ها قادر نیستند چنین مبلغی به فرزندانشان کمک کنند یا بیشتر خانواده ها نمی توانند هزینه تحصیل فرزندشان تا دوره دکتری را پرداخت کنند اما بهزیستی چنین هزینه ای می کند.

به گفته نفریه، شاید این کمک هزینه مبلغ کمی باشد، اما عدد قابل توجهی است و هر سال افزایش پیدا می کند.

وی درباره شرط سنی ترخیص مددجوها یادآور می شود: تا چند سال پیش سن مددجوها برای ترخیص شدن ملاک بود، اما اکنون سعی در آماده شدن مددجوها داریم، اگر مددجوهایی باشند که ضریب هوشی کمی داشته و قادر نباشند زندگی مستقلی داشته باشند آنها را در گروه های دو تا سه نفره در خانه هایی مستقر می کنیم.

نفریه درباره دیگر طرح های حمایتی سازمان بهزیستی در قبال مددجوها عنوان می کند: طرح دیگری نیز در سازمان اجرا می شود که در قالب آن هر هفت مددجو می توانند کارآفرینی کرده و گروهشان از 30 میلیون تومان کمک بلاعوض بهره مند شود.

وی ادامه می دهد: افزون براین پرونده مددجویانی که از بهزیستی ترخیص می شوند نیز در اختیار 400 کلینیک مددکاری غیردولتی قرار می گیرد تا آنها از این افراد حمایت کنند.

اکنون سازمان بهزیستی کشور از 9300 مددجو در 560 مرکز نگهداری می کند، این درحالی است که بیشتر این افراد از سوی خیریه ها و سازمان های مردم نهاد حمایت می شوند به این شکل که سازمان بهزیستی ماهانه به هر مددجو 240 هزار تومان اختصاص می دهد و سازمان های خیریه و مردم نهاد کودکان را در مراکز ده تا 15 نفره نگهداری می کنند.

افزون بر این باتوجه به آمار سازمان بهزیستی اکنون 1800 مددجوی این سازمان دانشجو هستند. درباره آمار مددجویان ترخیص شده سال گذشته نیز می توان گفت 1500 کودک به فرزندخواندگی گرفته شدند، 1500 نفر امداد بگیر شده و 700 نفر نیز به سن ترخیص رسیدند.

با توجه به شرایط سازمان بهزیستی کشور باید از نیکوکاران، سازمان های خیریه و مردم نهاد خواست هرچه بیشتر به فکر مددجویان سازمان بهزیستی بوده و بخشی از کمک های خود را برای بهبود شرایط پس از ترخیص مددجویان در نظر بگیرند. برای نمونه سازمان بهزیستی طرحی به نام بیمه آتیه دارد. به این شکل نیکوکاران می توانند با توجه به توان مالی خود ماهانه مبلغی پرداخت کرده و شرایطی را به وجود بیاورند که مددجو هنگام ترخیص شدن از سازمان بهزیستی اندوخته ای داشته و برای تامین سرپناه یا شغل دچار مشکل نشود.

مهدی آیینی / گروه جامعه

 

بالا