آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : دامپزشکی

بایگانی/آرشیو برچسب ها : دامپزشکی

اشتراک به خبردهی

محیط ‌زیست در چرخه غافلگیری

طاعون نشخوار‌کنندگان کوچک کل و بزها را می‌برد، بوتولیسم و آنفلوآنزا، پرندگان مهاجر را. لاشه پرندگان مهاجر، میانکاله را فرش می‌کند، لاشه کل و بزها کوهستان را. این خلاصه سریال مرگ تدریجی حیات‌وحش کشور است که هر‌سال تکرار می‌شود اما مدیران محیط‌زیست از آن درس نمی‌گیرند. در تازه‌ترین اتفاق مدیرکل محیط‌زیست مازندران از مرگ مشکوک ۴۲ چنگر و فلامینگو در میانکاله خبر داده است. آن‌طور که او گفته هنوز نتایج آزمایش‌های انجام شده مشخص نیست اما از بوتولیسم و آنفلوآنزای فوق‌حاد پرندگان به‌عنوان گزینه‌های احتمالی مرگ و میر این پرندگان یاد می‌شود.

بوتولیسم باشد یا آنفلوآنزای فوق‌حاد پرندگان فرقی نمی‌کند، مساله اینجاست که محیط‌زیست کشور همیشه غافلگیر می‌شود. هنوز دوستداران محیط‌زیست فراموش نکرده‌اند که سال گذشته یک بیماری مرموز، بیش از ۵۰ هزار پرنده مهاجر را به کام مرگ کشاند و پس از مدت‌ها بحث درباره دلیل این مرگ و میر سرانجام مدیران محیط‌زیست و سازمان دامپزشکی از بوتولیسم به‌عنوان دلیل مرگ پرندگان مهاجر نام بردند.

حیات‌وحش کشور با سرعتی عجیب از محیط‌زیست کشور خط می‌خورد اما مدیران برای حفظ اندک سرمایه‌های کشور آن‌طور که باید تلاش نمی‌کنند، یکی از نقاط‌ضعف کشورمان در این حوزه کمبود کارشناس و درمانگر است، این بحران آنقدر جدی است که باید اعتراف کرد تعداد درمانگران حیات‌وحش کشور به انگشتان دو دست هم نمی‌رسد. نگران‌کننده‌تر این‌که از این تعداد اندک نیز به‌درستی کمک گرفته نمی‌شود.

 پیشگیری منقرض شد

غافلگیری، واکنش همیشگی سازمان حفاظت محیط‌زیست در برابر مرگ و میر حیات‌وحش است. چرایی تکرار آن را از ایمان معماریان، دامپزشک می‌پرسیم. او پاسخش را در یک جمله خلاصه می‌کند و می‌گوید برای سازمان حفاظت محیط‌زیست پیشگیری اولویت نیست.‌

پیشگیری از بیماری در زیستگاه‌های کشور نیز فقط با پایش مستمر شدنی است. این درحالی است که سازمان حفاظت محیط‌زیست محیط‌بان کافی نیز در اختیار ندارد.

معماریان به نکته دیگری نیز اشاره می‌کند و آن مساله‌ای نیست جز این واقعیت که حیات‌وحش کشور سال‌هاست از نقاط مشخص ضربه می‌خورد اما برای مقابله با آنها تاکنون به‌درستی اقدام نشده است. او به‌عنوان نمونه به طاعون نشخوار‌کنندگان کوچک اشاره می‌کند که به‌دلیل قاچاق دام در زیستگاه‌های کشور هر سال شیوع پیدا می‌کند و خبرساز می‌شود اما محیط‌زیست تاکنون نتوانسته با تعامل بین‌بخشی این خطر را کمرنگ کند.

او درباره مرگ و میر اخیر پرندگان مهاجر در میانکاله نیز می‌گوید برای اظهار‌نظر در این‌خصوص باید منتظر آماده شدن نتایج آزمایش‌های انجام شده بود، با این حال احتمال مرگ ناشی از آنفلوآنزای فوق‌حاد پرندگان و بوتولیسم دور از ذهن نیست.‌

مدیریت محیط‌نیستی

کمبود نیرو، اعتبار و تجهیزات در عملکرد نامناسب محیط‌زیست تاثیر‌گذار است اما نباید فراموش کرد که سوء‌مدیریت نیز به آتش این کمبودها می‌دمد. برای نمونه وقتی رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست ادعا می‌کند اولویت او در محیط‌زیست مساله آب است، مدیران استانی نیز برای حفظ حیات‌وحش و زیستگاه‌ها آن‌طور که باید تلاش نمی‌کنند.

هومن ملوک‌پور، دامپزشک دیگری است که در گفت‌وگو با ما از عملکرد ضعیف محیط‌زیست می‌گوید و ادامه می‌دهد:«نمی‌توان از مدیرانی که محیط‌زیست اولویت آنها نیست انتظار بیشتری داشت، یعنی توقع داشت که آنها از حوادث گذشته درس بگیرند و برای کاهش احتمال شیوع بیماری بین پرندگان مهاجر برنامه‌ریزی کنند.»

بنابراین وقتی در دولتی که خود را محیط‌زیستی‌ترین دولت می‌داند اولویت سازمان حفاظت محیط‌زیست با شرح‌وظایف آن همخوانی ندارد، نمی‌توان انتظار داشت هر‌سال حیات‌وحش کشور قربانی شیوع بیماری‌هایی مانند طاعون نشخوارکنندگان کوچک و آنفلوآنزای فوق‌حاد پرندگان نشود.

 

مهدی آیینی

بلاتکلیف مثل زباله‌های دامپزشکی

زباله‌های مراکز درمانی دامپزشکی درکنار زباله‌های خانگی جمع‌آوری می‌شود
قطع عضو، جراحی عقیم‌سازی یا خارج کردن رحم، تخمدان و… اینها برخی خدماتی است که از سوی مراکز دامپزشکی ارائه می‌شود که با تولید پسماندهایی از جمله پانسمان، سرنگ و وسایل مصرف‌شده جراحی و حتی اعضای قطع‌شده بدن حیوانات همراه است. پسماندهایی که به نظر می‌رسد نظارت مناسبی روی جمع‌آوری آنها نمی‌شود به همین دلیل کارشناسان هشدار می‌دهند این پسماندهای ویژه منابع آب،‌خاک و بهداشت شهروندان را به خطر انداخته‌اند. آیا زباله‌های مراکز دامپزشکی به‌صورت بهداشتی تفکیک، ضدعفونی و دفع می‌شود یا این پسماندها نیز مانند زباله‌های عادی، بدون طی فرآیندهای بی‌خطرسازی به سطل‌های شهرداری ریخته می‌شود؟ این سوال مهمی است که این گزارش در پی یافتن پاسخی برای آن است، زیرا به‌دلیل وجود بیماری‌های مشترک بین انسان و حیوان، زباله‌های تولیدشده در مراکز دامپزشکی را می‌توان جزو پسماندهای عفونی به حساب آورد که اگر به‌طور اصولی مدیریت نشود، می‌تواند به محیط‌زیست و سلامت شهروندان آسیب وارد کند.
زمانی که موضوع جداسازی و دفع زباله‌های عفونی مراکز دامپزشکی را از مسؤولان مربوط پیگیری می‌کنیم و با آمارهای متناقض آنها در این باره مواجه می‌شویم، می‌فهمیم وضع رسیدگی به این پسماندها از آنچه ما فکر می‌کردیم، آشفته‌تر است.
تناقض اول در ارائه آمارها، وقتی مشخص می‌شود که از دو مسؤول، یکی در شهرداری و دیگری در دامپزشکی، درباره میزان پسماندهایی در مراکز دامپزشکی پایتخت تولید می‌شود، سوال می‌کنیم. نفر اول رضا شعبانی، مدیر پسماندهای پزشکی سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران است که از حجم دقیق این زباله‌ها اطلاع ندارد و بعد از بررسی آمارهای سازمان متبوعش نیز فقط به ذکر یک عدد حدودی بسنده می‌کند و می‌گوید مراکز دامپزشکی طرف قرارداد با آنها در حدود ۴۰۰۰ کیلوگرم در ماه زباله تولید می‌کنند.
نفر دوم هم فرانک رودحله، رئیس اداره تشخیص و درمان دامپزشکی استان تهران است که به‌شدت با آمار اعلام‌شده از سوی شعبانی مخالفت می‌کند. او سراغ آمارهای سازمان خودش می‌رود و با استناد به آنها می‌گوید مراکز تحت نظرشان در طول یک سال ۲۰ هزار و ۵۰ کیلوگرم پسماند تولید می‌کنند. رودحله تاکید می‌کند این آمار فقط مربوط به مراکز دامپزشکی شهر تهران نیست و همه بیمارستان‌ها، درمانگاه‌ها، کلینیک‌ها، مطب‌ها و آزمایشگاه‌های دامپزشکی و همچنین مراکز مایه‌کوبی دام و طیور در سطح استان را شامل می‌شود و به همین دلیل او معتقد است میزان پسماندهای دامپزشکی تولیدشده در پایتخت، بسیار کمتر از آماری است که سازمان مدیریت پسماند اعلام می‌کند.

 بی‌اعتمادی مراکز دامپزشکی به پیمانکاران شهرداری
اما حجم زباله‌های تولیدشده در مراکز دامپزشکی، تنها محل اختلاف در صحبت‌های مدیر پسماندهای پزشکی سازمان مدیریت پسماند و رئیس اداره تشخیص و درمان دامپزشکی استان تهران نیست و بین آمارهای ارائه‌شده از سوی این دو مسؤول، می‌توان موارد متناقض دیگری را نیز پیدا کرد.
یکی از این دوگانگی‌ها، مربوط به آمار تعداد مراکز دامپزشکی است که برای دفع زباله‌های خود با سازمان مدیریت پسماند قرارداد بسته‌اند. شعبانی این آمار را ۶۶ مرکز اعلام می‌کند، اما رودحله می‌گوید ۱۱۲ مورد از مراکز زیرنظر آنها برای دفع زباله‌های خود با سازمان مدیریت پسماند قرارداد دارند.
رئیس اداره تشخیص و درمان دامپزشکی استان تهران در میان صحبت‌های خود به آمار تعداد مراکز دامپزشکی فعال در پایتخت هم اشاره می‌کند و می‌گوید: در سطح شهر تهران، ۲۱۱ مرکز دامپزشکی، شامل ۲۲ بیمارستان، ۱۸۸ کلینیک، مطب و درمانگاه و یک پلی‌کلینیک دامپزشکی فعال هستند.
این صحبت رودحله نشان می‌دهد حتی اگر به‌جای ۶۶ مرکز، ۱۱۲ مرکز دامپزشکی نیز برای دفع پسماندهای خود با سازمان مدیریت پسماند قرار بسته باشند، بازهم حداقل ۹۹ مرکز دامپزشکی، زباله‌های خود را به‌طور مستقیم به دست پیمانکاران این سازمان نمی‌سپارند.
وقتی از مدیر پسماندهای پزشکی سازمان مدیریت پسماند می‌پرسیم از نظر او، این دسته از مراکز دامپزشکی با زباله‌های خود چه می‌کنند، شعبانی خیلی رک جواب می‌دهد: احتمالا این مراکز، پسماندهای عفونی خود را مانند دیگر زباله‌ها به سطل‌های مکانیزه شهرداری می‌ریزند.
او البته تاکید می‌کند از طریق شهرداری‌های مناطق و اداره محیط‌زیست شهر تهران به مراکز متخلف نامه زده و از آنها خواسته‌اند هرچه سریع‌تر برای جداسازی و دفع زباله‌هایشان با سازمان پسماند قرارداد امضا کنند.
به گفته شعبانی، بی‌توجهی به این قرارداد نوعی تخلف است، زیرا براساس قانون، شهرداری تنها مرجع مسؤول جمع‌آوری و امحای پسماندهای پزشکی و دامپزشکی است و طبق مقررات خود سازمان دامپزشکی نیز بستن این قرارداد برای همه مراکز دامپزشکی الزامی است.
اما تاکید رودحله بر این است که بیشتر حجم زباله‌های مراکزی که با سازمان مدیریت پسماند قرارداد ندارند، به سطل‌های شهرداری ریخته نمی‌شود و از مسیرهای دیگری فرآیندهای دفع بهداشتی را طی می‌کند. او در این باره توضیح می‌دهد: بعضی از مراکز ما ترجیح می‌دهند به‌جای این که خودشان با پیمانکاران سازمان پسماند قرارداد ببندند، زباله‌هایشان را به بیمارستان‌های اطراف بسپارند تا آنها پسماندهای دامپزشکی را لابه‌لای زباله‌های بیمارستانی به این پیمانکاران تحویل دهند.
وقتی از رئیس اداره تشخیص و درمان دامپزشکی استان تهران علت بی‌اعتمادی این دسته از مراکز دامپزشکی به پیمانکاران سازمان مدیریت پسماند را می‌پرسیم، او به گلایه‌های مراکز زیر نظرش از نحوه پایبندی این پیمانکاران به قراردادهایشان اشاره می‌کند و می‌گوید: همکاران ما می‌گویند خیلی از اوقات پیمانکارانی که مسؤول جمع‌آوری زباله‌ها هستند، به زمانبندی مشخص‌شده در قرارداد عمل نمی‌کنند و فقط زمانی که مراکز دامپزشکی با آنها تماس می‌گیرند، به خود زحمت می‌دهند و برای جمع کردن زباله‌ها نیرو می‌فرستند.

 بی‌توجهی محیط‌زیست به ارائه برنامه عملیاتی
اختلاف بین مراکز دامپزشکی و پیمانکاران سازمان مدیریت پسماند بر سر هرچه باشد، دود آن به چشم شهروندان می‌رود، زیرا از همه بیشتر آنها را در معرض خطر قرار می‌دهد و سلامتشان را تهدید می‌کند.
این نگرانی را با محمدحسین بازگیر، رئیس اداره محیط‌زیست شهر تهران در میان می‌گذاریم. او ابتدای صحبت‌هایش دست روی قانون مدیریت پسماند می‌گذارد و می‌گوید براساس این قانون، همه تولیدکنندگان زباله‌های پزشکی و دامپزشکی موظفند پسماندهای خود را جداسازی، بسته‌بندی و امحا کنند.
از نظر بازگیر، تعیین تکلیف پسماندهای مراکز دامپزشکی به عهده خود این مراکز است و اداره محیط‌زیست صرفا وظیفه دارد بر نحوه تفکیک و ضدعفونی این زباله‌ها نظارت کند.
او توضیح می‌دهد همه مراکز دامپزشکی باید میزان تولید پسماندهای عفونی خود را به اداره محیط‌زیست اظهار کنند و همچنین برنامه عملیاتی مدیریت پسماندهایشان را نیز به این اداره تحویل دهند. اما وقتی از رئیس اداره محیط‌زیست شهر تهران می‌پرسیم چه تعداد از مراکز دامپزشکی فعال در شهر تهران، چنین برنامه‌ای را به اداره محیط‌زیست تحویل داده‌اند، او پاسخ دقیقی ارائه نمی‌دهد و فقط این جملات را بر زبان می‌آورد: بیشتر این مراکز برنامه عملیاتی خود را به ما تحویل داده‌اند، اما نمی‌توان انکار کرد که به هر حال بعضی از آنها این برنامه را ارائه نکرده‌اند.
در این زمینه از رئیس اداره تشخیص و درمان دامپزشکی استان تهران هم سؤال می‌کنیم. رودحله از اساس با نظر بازگیر مخالف است و می‌گوید: از نظر ما، اصلا نباید مراکز دامپزشکی، دستورالعمل مربوط به جمع‌آوری و دفع پسماندهایشان را به اداره محیط‌زیست ابلاغ کنند، بلکه این وظیفه خود محیط‌زیست است که پروتکلی در این زمینه تهیه کند و آن را به مراکز زیر نظر ما و سازمان مدیریت پسماند تحویل دهد.
اما آن‌طور که او می‌گوید، اداره محیط‌زیست زیر بار تدوین این پروتکل‌ها نرفته است و به همین دلیل، اکنون حتی بیمارستان‌های دامپزشکی نیز برنامه عملیاتی مشخصی برای دفع زباله‌های عفونی خود ندارند و فقط به توصیه‌های بهداشتی اداره دامپزشکی در این زمینه توجه می‌کنند.
از نظر رودحله، نبود این پروتکل‌ها باعث شده است حتی پیمانکاران سازمان مدیریت پسماند نیز ندانند که دقیقا باید براساس چه روشی، پسماندهای مراکز دامپزشکی را ضدعفونی و امحا کنند و از این جهت نمی‌توان به بهداشتی بودن شیوه دفع زباله‌های دامپزشکی از سوی این پیمانکاران نیز
اعتماد کرد.
از صحبت‌های این مسؤولان می‌توان به وجود اختلافات فراوان بین اداره‌های دامپزشکی، محیط‌زیست و سازمان مدیریت پسماند درباره نحوه جمع‌آوری و دفع زباله‌های مراکز دامپزشکی پی برد. اختلافاتی که باعث شده است پسماندهای عفونی بسیاری از این مراکز بلاتکلیف بماند و کسی از سرنوشت این زباله‌ها خبر نداشته باشد.

خلأ قانونی مشکل اصلی
با پی بردن به ماجرای بلاتکلیفی زباله‌های مراکز دامپزشکی و دیدن اختلافات مسؤولان بر سر نحوه دفع این پسماندها، سراغ یک کارشناس محیط‌زیست می‌رویم تا هم نظر او را درباره شیوه صحیح تفکیک و امحای زباله‌های دامپزشکی جویا شویم و هم ببینیم در میان این همه اختلاف، حق را به چه کسی می‌دهد.
تورج فتحی، اول از همه از ضعف قانون مدیریت پسماند گله می‌کند و می‌گوید: با این که در این قانون، نحوه مدیریت بسیاری از انواع زباله‌ها تعیین تکلیف شده، اما برنامه مشخصی برای مدیریت زباله‌های مراکز دامپزشکی تدوین نشده و به نظر می‌رسد زباله‌های این مراکز به حال خود رها شده‌اند و لازم است مسؤولان مربوط هرچه زودتر به این خلآ قانونی توجه و مقررات لازم را برای تعیین تکلیف این زباله‌ها وضع کنند. زیرا براساس تعریف قانون مدیریت پسماند از پسماندهای ویژه، این زباله‌ها نیز جزو زباله‌های خطرناک به حساب می‌آید که باید قبل از دفع، فرآیند بی‌خطرسازی را طی کند.
اگر از فتحی بپرسید تعیین برنامه عملیاتی برای فرآیند بی‌خطرسازی زباله‌های مراکز دامپزشکی بر عهده کدام نهاد است، این کارشناس محیط‌زیست در پاسخ می‌گوید: با توجه به قانون مدیریت پسماند و براساس شرح وظایف سازمان حفاظت محیط‌زیست، تدوین این پروتکل به‌عهده سازمان محیط‌زیست است و اگر اکنون برنامه عملیاتی مشخصی در این زمینه در دست نیست، کم کاری از این نهاد بوده، چراکه سازمان محیط‌زیست یک دستگاه نظارتی است و سازمان دامپزشکی یک دستگاه اجرایی و همواره دستگاه‌های نظارتی باید قوانین و مقررات گوناگون را وضع کنند و نهادهای اجرایی فقط وظیفه اجرا را به‌عهده دارند. بنابراین در این زمینه هم تدوین سازوکار مربوط به نحوه تفکیک، ضدعفونی و دفع زباله‌های مراکز دامپزشکی بر عهده سازمان محیط‌زیست است.
فتحی همچنین معتقد است چون در قوانین و مقررات ما درباره شیوه مدیریت پسماندهای مراکز دامپزشکی شفاف‌سازی نشده، بهتر است سازمان دامپزشکی و سازمان مدیریت پسماند با یکدیگر تعامل داشته باشند و هرچه زودتر تکلیف مراکز دامپزشکی را که برای دفع زباله‌های خود با سازمان پسماند قرارداد نبسته‌اند، مشخص کند، زیرا از نظر این کارشناس محیط‌زیست، با مشخص شدن تکلیف این قراردادها، بیشتر می‌توان به طی شدن مراحل ضدعفونی و بی‌خطرسازی زباله‌های مراکز دامپزشکی و جلوگیری از انتقال بیماری‌های این زباله‌ها به شهروندان و شیوع آلودگی‌های زیست‌محیطی ناشی از آن در سطح شهر امیدوار بود.
محمد حسین خودکار

معمای روبهی در پایتخت

غذا دهی دستی و نبود مدیریت پسماند پای روباه‌ها را به تهران باز کرد

روباه‌هایی که دیگر از انسان نمی‌ترسند و در قلب مراکز جمعیتی تهران شلوغ و بزرگ هم ظاهر می‌شوند. افزایش مشاهده روباه این ذهنیت را در مردم ایجاد کرده که جمعیت این گونه زیاد شده است. رئیس اداره محیط‌زیست استان تهران داستان افزایش جمعیت روباه‌ها را تکذیب می‌کند و می‌گوید: حضور این گونه در شهر به خاطر جذابیت‌های سطح شهر نظیر پسماندهاست. مدیرکل دفتر بهداشت و مبارزه با بیماری‌های دامی سازمان دامپزشکی حذف بیش از حد سگ‌های بی‌صاحب را عامل افزایش ورود روباه به پایتخت می‌داند اما برخی کارشناسان می‌گویند نبود ساز و کار برای کنترل غذادهی دستی به حیوانات همراه دیگر عوامل نظیر نبود مدیریت پسماند، حضور روباه در کلانشهر تهران را پررنگ‌تر کرده است. برخی کارشناسان نیز بر این باورند که چون روباه می‌تواند ناقل هاری به انسان باشد، در آینده با سونامی هاری مواجه خواهیم بود. اما مسؤولان سازمان حفاظت محیط‌زیست نه‌تنها معتقدند که هیچ گزارشی در جهان درباره خطرناک بودن روباه برای انسان منتشر نشده است بلکه تاکید می‌کنند که روباه‌های تهران در معرض انواع خطرات نظیر تصادفات قرار دارند.

چندی است که حضور روباه، این عضو خانواده سگ‌ها، در میدان شلوغی نظیر انقلاب هم گزارش شده است. تلفن‌های آتش‌نشانی بیشتر از گذشته برای زنده‌گیری روباه‌ها زنگ می‌خورد و بخشی از جامعه درگیر این حضور این سگ‌سان کوچک در دل تهران است. کسی نمی‌داند لانه‌های این روباه‌ها کجاست و چگونه آنها از قلب پایتخت سر درآورده‌اند. مردم گاهی احساس ترس می‌کنند و گاهی هم از سر دلسوزی و این‌که تصور می‌کنند روباه راه گم کرده، به آتش‌نشانی اطلاع می‌دهند تا این حیوان را به زیستگاهش بازگرداند.

محمد‌حسین بازگیر، رئیس اداره محیط‌زیست استان تهران در گفت‌وگو با ما درباره حضور بیشتر روباه‌ها در سطح کلانشهر تهران می‌گوید: شهر تهران هنوز پیوستگی خود با زیستگاه‌های طبیعی اطراف خود مانند شمال را از دست نداده است، علاوه بر این یک‌سری مسیرها مثل رودها و رود دره‌ها، همچنین برخی فضاهای سبز بزرگ و جنگل دست‌کاشت داخل شهر مثل چیتگر، شیان، لویزان، خجیر و سرخه حصار زیستگاه‌های طبیعی روباه‌ها هستند که این حیوانات در داخل آن زندگی و به‌راحتی در داخل شهر تردد می‌کنند. در واقع این ما هستیم که همه جا را تصرف کرده‌ایم.

آن‌طور که او می‌گوید این روزها شرایط سخت‌تر شده و روباه‌ها به‌طور طبیعی برای یافتن طعمه مشکل پیدا کرده‌اند. ما هم ریخت و پاش‌های زیادی داریم که تشویق‌کننده روباه است. پسماندهای ما منبع غذایی خوبی برای روباه‌هاست. روباه بیشتر در شب فعالیت می‌کند، اما فعالیت‌های تهران شبانه‌روزی شده است. به همین دلیل روباه‌ها هم در همه ساعت‌ها، در شهر تردد می‌کنند.

به گفته بازگیر، حضور روباه در مناطق پرجمعیتی مانند میدان انقلاب هم می‌تواند به دلیل مسدودسازی مسیر تردد این‌گونه در فرودگاه مهرآباد برای مقابله با ورود روباه به باند فرودگاه باشد. این اقدام عرصه را بر روباه تنگ و این حیوان را به سمت مناطق دیگری هدایت کرده است.

‌بهمن نقیبی، مدیرکل دفتر بهداشت و مبارزه با بیماری‌های دامی سازمان دامپزشکی نیز در گفت‌وگو با ما درباره دلایل افزایش حضور روباه در تهران عنوان می‌کند: اگر در منطقه‌ای که تعداد سگ‌های بی‌صاحب زیاد بود، بیش از حد اتلاف انجام شود، به حیات‌وحش فرصت می‌دهیم که راحت‌تر در سطح شهر حضور یابند. زیرا دیگر سگ‌ها سد راه حیات‌وحش نخواهند شد. او هم همچون بازگیر منابع سهل‌الوصول فست‌فودی و رستورانی در پسماندها را عامل موثری برای جذب روباه‌ها می‌داند.

روباه موش نمی‌گیرد

در فضای مجازی شایعه شده محیط‌زیست به عمد روباه‌ها را در سطح شهر رها کرده است تا جمعیت موش‌های تهران کنترل شود. این شایعه نه‌تنها توسط مدیرکل محیط‌زیست شهرستان تهران رد می‌شود بلکه ایمان معماریان، دامپزشک نیز در گفت‌وگو با ما دلیل شکل‌گیری این شایعات را انجام برخی مصاحبه‌های غیر‌کارشناسی می‌داند.

به گفته او، نبود مدیریت پسماند در تهران روی جمعیت روباه‌ها اثر می‌گذارد و علاوه بر این غذا‌دهی دستی به سگ و گربه‌های بدون صاحب توسط مردم هم باعث جذب روباه‌ها می‌شود.

آن‌طور که معماریان می‌گوید روباه جزو حیات‌وحشی است که می‌تواند به حیات‌وحش شهری تبدیل شود، زیرا خیلی خوب خود را با شرایط سازگار می‌کند.

این دامپزشک در واکنش به اظهاراتی که درباره احتمال انتقال هاری توسط روباه‌ها مطرح می‌شود، مهم‌ترین مشکل در زمینه روباه‌ها و سایر حیوانات شهری را نبود مدیریت این قبیل حیوانات می‌داند. او تاکید می‌کند: ما هیچ کنترل بهداشتی روی حیات‌وحش شهری نداریم که این مساله می‌تواند مخاطره‌آفرین باشد.

معماریان ادامه می‌دهد: در کشورهای پیشرفته تغدیه دستی حیات‌وحش جریمه دارد، زیرا زمینه افزایش جمعیت حیوانات را فراهم می‌کند. در برخی ایالت‌های آمریکا برای تغذیه دستی صد دلار جریمه در نظر می‌گیرند اما قبل از در نظر گرفتن جریمه برای تغذیه دستی حیوانات، ابتدا دولت‌ها پایه‌های اصلی تغذیه حیوانات را کنترل می‌کنند یعنی با مدیریت پسماند مانع افزایش جمعیت می‌شوند. سپس اجازه نمی‌دهند تغذیه دستی توسط مردم انجام شود، به این مفهوم که با نصب تابلوهای هشدار به شهروندان اعلام می‌کنند که نباید به حیوانات به صورت دستی غذا داد. در نهایت اگر کسی به هشدارها گوش نکرد، آن فرد را جریمه می‌کنند.

به اعتقاد معماریان، متولی اصلی حیوانات شهری، شهرداری‌ها هستند، اما محیط‌زیست خود را در مسائل مربوط به حیات‌وحش شهری دخالت می‌دهد؛ مثلا اگر سگی کشته شود، محیط‌زیست شکایت می‌کند، در حالی که این مساله، جزو  وظایف محیط‌زیست نیست.

آن‌طور که او توضیح می‌دهد در ارتباط با حیوانات شهری هیچ اقدامی در کشور انجام نمی‌شود و رسما در این حوزه هم رده کشورهایی نظیر هند هستیم. برای کنترل این حیوانات می‌توانیم از تجربیات کشورهای پیشرفته دنیا مثل اروپای غربی، آمریکا، استرالیا و نیوزلند استفاده کرد و روش‌های استاندارد آنها برای کنترل جمعیت حیوانات شهری را به کار بگیریم.

فرصت‌های حضور روباه در تهران

دامپزشکان بیشتر نسبت به مخاطرات حضور روباه در تهران تمرکز کرده و نسبت به آن هشدار می‌دهند، اما بازگیر، مدیر‌کل محیط‌زیست شهرستان تهران نه فقط حضور حیات‌وحش و روباه را جاذبه‌ای برای پایتخت می‌داند، بلکه از مخاطرات انسان برای روباه‌ها نیز سخن می‌گوید.

او تصادفات را یکی از مخاطرات اصلی برای روباه‌ها معرفی می‌کند، زیرا چند روز پیش یک روباه در شرق تهران تصادف کرده و به‌دلیل شدت جراحات از بین رفته است.

به گفته بازگیر، در بسیاری از نقاط دنیا تداخل بین زیستگاه جانوری و تعامل بین حیات‌وحش و زیستگاه انسانی، به عنوان یک امتیاز و ارزش و اولویت به شمار می‌رود و مورد حمایت دولت‌هاست؛ یعنی کشورها با گونه‌هایی از موجودات زنده که به زیستگاه انسان نزدیک می‌شوند و در حاشیه آن زندگی می‌کنند، با احترام برخورد کرده و حیات‌وحش را اذیت و آزار نمی‌کنند.

او تاکید می‌کند: روباه‌ها از انسان آسیب پذیرتر هستند. اگر کیفیت هوا و محیط دستخوش تغییرات تاثیرگذار در سلامت انسان شود، اولین تاثیرها روی همین موجودات نشان داده می‌شود. در واقع حیات‌وحش به نوعی پیش‌مرگ‌ انسان‌ها است. این کمترین خدمت حیات‌وحش به انسان است. از سوی دیگر، روباه در کنترل جوندگان کوچک هم اثر می‌گذارد. اما این به آن مفهوم نیست که ما در کار آنها دخالت می‌کنیم، بلکه از مردم هم می‌خواهیم که در کار روباه‌ها دخالت نکنند.

مدیر‌کل محیط‌زیست شهرستان تهران بیان می‌کند: حیات‌وحش خزانه ژنتیکی کشور است و به نوعی انفال به‌حساب می‌آید و علاوه بر خدمات زیبایی شناختی، نقش‌هایی هم در طبیعت و محیط‌زیست به‌عهده دارد که باید مورد توجه قرار گیرد.

 گزارش‌های اندک شمار هاری

بهمن نقیبی، مدیرکل دفتر بهداشت و مبارزه با بیماری‌های دامی سازمان دامپزشکی نیز درباره خطر انتقال هاری از سوی روباه به جمعیت انسانی به ما  می‌گوید: بر اساس آمارهای وزارت بهداشت سال گذشته تعداد حیوان گزیدگی ۱۸۰ هزار مورد بوده است که عدد قابل توجهی است.

او ادامه می‌دهد: البته با این تعداد قابل توجه حیوان گزیدگی، در حد کمتر از انگشتان دو دست موارد ابتلا به هاری داشته‌ایم که نشان می‌دهد سازمان دامپزشکی به وظایف خود در تحت پوشش واکسیناسیون قرار دادن جمعیت مناسب ناقلان هاری خوب عمل کرده است. وزارت بهداشت هم خدمات مناسبی به افراد حیوان گزیده ارائه کرده است.

به گفته نقیبی برای کنترل هاری در کشور در سه سطح حیات‌وحش، سگ‌های بی‌صاحب و سگ‌های گله و نگهبان باید کنترل‌های لازم انجام شود تا جمعیتی که مخزن بیماری هاری است، کاهش یابد و جمعیت انسانی در مقابل این بیماری کشنده محافظت شود.

او می‌گوید: کنترل و رصد هاری در سطح حیات‌وحش به عهده سازمان حفاظت محیط‌زیست است و طبیعتا دامپزشکی هم به عنوان همکار می‌تواند با این سازمان همکاری کند.

البته نقیبی عنوان می‌کند: درباره روباه‌ها اگر با دید حیات‌وحش به آنها نگاه کنیم، هر گونه اقدام کنترلی و مبارزه و پیشگیری با بیماری‌های آن در حیطه وظایف سازمان حفاظت محیط‌زیست است، اما اگر حیوان شهری محسوب شود، شهرداری‌ها باید راه‌های کنترل بیماری‌های این‌گونه را بر مبنای مطالعاتی که وجود دارد، به مرحله اجرا بگذارند.

 

 

لیلا مرگن

جراحی آزاری

روز دامپزشکی بهانه‌ای است برای نوشتن از برخی دامپزشکان که با انجام جراحی زیبایی حقوق حیوانات را پایمال می‌کنند

جراحی حنجره برای سکوت همیشگی حیوان، عمل زیبایی برای صاف کردن پوست سگی که به شکل طبیعی پوستی چروک دارد، بریدن گوش‌های سگ برای این‌که شکلش تغییر کند و… این روزها در کلینیک‌های دامپزشکی جراحی‌هایی روی حیوانات انجام می‌شود که حکم‌شان آزار و اذیت حیوانات است. جالب این‌که این جراحی‌ها از سوی برخی دامپزشکان انجام می‌شود. افرادی که باید مدافع حقوق حیوانات باشند، اما فعالیت‌های خلاف حقوق حیوانات‌شان باعث شده حرفه دامپزشکی از سوی فعالان حقوق حیوانات مورد انتقاد قرار گیرد.

گوش بری، دم بری، برداشتن ناخن گربه یا جراحی حنجره سگ از نظر هر انسان عاقلی نه‌تنها کاری انسانی نیست، بلکه در اصل جنایتی است که تنها یک انسان خودخواه می‌تواند بر اساس میل باطنی خود در حق یک حیوان انجام دهد.

شماره تلفن کلینیک دامپزشکی را از تبلیغاتش در اینترنت پیدا می‌کنیم. تبلیغی که رویش عکس یک گربه سگ با دم‌های کوتاه توپی‌شکل به چشم می‌خورد. با یکی از شماره تلفن‌های درج شده در تبلیغات خدمات دامپزشکی تماس می‌گیریم و از خدماتی که در این کلینیک ارائه می‌شود می‌پرسیم. خانم منشی همه را پشت سر هم قطار می‌کند و می‌گوید در این کلینیک همه نوع جراحی انجام می‌شود؛ از صاف کردن پوست و درمان افتادگی پلک بگیرید تا تزریق ژل، برداشتن خال و بوتاکس .

اگر از او درباره صاف کردن پوست سگ سوال کنید، می‌گوید این عمل بیشتر روی سگ‌هایی با نژاد چاینیز شارپی انجام می‌شود که پوستشان افتادگی دارد و چروک است. آن‌طور که او می‌گوید هزینه این عمل یک میلیون تومان می‌شود، اما با هزینه بیهوشی و دارو و بستری به یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان می‌رسد.

خانم منشی تاکید می‌کند، چون کلینیک‌شان در تبریز قرار دارد نسبت به تهران ارزان‌تر است. او ادامه می‌دهد: انواع عمل‌های زیبایی را روی حیوان انجام می‌دهیم بجز برداشتن تار‌های صوتی. در جراحی بریدن گوش و دم، گوش و دم را می‌بریم و فرم می‌دهیم. البته نباید چنین رفتار ناپسندی را به همه دامپزشکان نسبت داد، کم نیستند دامپزشکانی که برای نجات جان حیوانات شبانه‌روز تلاش می‌کنند.

بازاریابی حیوانی

یکی از افرادی که سالهاست فروشنده و پرورشدهنده سگ است عمل زیبایی برای یک حیوان را امتیاز میداندو میگوید: سگی را که فرم گوشهایش افتادگی دارد، اما بعد ازعمل گوشهایی ایستاده داشته باشد حتما گرانتر میخرند به همین دلیل عمل جراحی باعث فروش بیشتر ما میشود.

 در واقع صاحبان بعضی حیوانات به درک درستی از حیواندوستی نرسیدهاند. آنها به حقوق حیوانات احترام نمیگذارند و فقط دوست دارند با زیبا نشان دادن حیواناتشان فخر بفروشند.

در بسیاری از کشورها بریدن عضوی از بدن حیوان و جراحیهایی مغایر با حقوق حیوانات ممنوع است و پیگرد قانونی دارد. این جراحیها در هر دو حالت درد شدیدی را به همراه دارد که پرورش دهندگان حیوانات آن را انکار میکنند.

معمولا جراحی حیوانات اگر چند روز پس از تولد انجام شود، بدون بیحسی است که درد فوقالعاده شدیدی را به همراه دارد.

امیر سبزی، فعال حقوق حیوانات درباره عمل جراحیهایی که بعضی افراد روی حیوانات انجام میدهند به جامجم میگوید: قطعا این عملها حقوق حیوان را پایمال میکند و کار درستی نیست. در اصل یک نوع حیوانآزاری محسوب میشود، زیرا با این کار تغییراتی را روی جسم حیوان وارد میکنند که طبیعی نیست.

آنطور که او میگوید بررسیهایی که فعالان حقوق حیوانات انجام دادهاند نشان میدهد که چنین حیوانآزاریهایی زیاد است. برداشتن خال و تارهای صوتی، کوتاه کردن دم، ایجاد شیب کمر، حالت دادن به گوش، کشیدن، بوتاکس و خالکوبی فقط نمونههایی از آن است. عذابش میدهم تا کنارم باشد

خانمی تقریبا ۳۵ ساله در یک دامپزشکی در محدوده مرکز تهران با بغض و ناراحتی میگوید: کلی عذاب وجدان دارم و نگرانم، اما چارهای ندارم. در نوبت هستم تا پزشک تارهای صوتی چیکو را جراحی کند. چیکو سگی است که این خانم جوان برای جراحی به کلینیک دامپزشکی آورده است.

آن طور که او میگوید همسایهها به خاطر واق واقهای سگ از او شکایت کردهاند، «نمیخواهم سگم را از دست بدهم، به همین دلیل به جراحی حنجرهاش تن میدهم.»

خالکوبی روی حیوانات

تاتوی حیوانات هم پدیده جدیدی است که اخیرا مد شده و بعضی افراد با ست کردن یک نوع خالکوبی روی بدن خود و حیوانشان میخواهند خود را تافتهای جدا بافته کنند. در اصل میخواهند با این کار کمبودهایشان را جبران کنند. یکی از تاتو کاران معروف شرق تهران میگوید: تعدادی از مشترهایش این روزها از او میخواهند خالکوبیهای یکسانی روی بدن آنها و سگ و گربههایشان انجام دهد.

جراحی مرگ

این جراحیها صددرصد آسیبزاست. نقصهایی که در اثر خطای جراح ایجاد میشود و خونریزیها، نمونههایی از عوارض بعد از جراحی است.

عوارض جراحی حیوانات مشابه عوارض جراحیهای انسانی است، اما با این تفاوت که انسان آن را به حیوان تحمیل میکند، برخی افراد خودخواه فراموش کردهاند که با این رفتارشان طبیعت حیوانات را دچار اختلال میکنند. برای نمونه واق واق کردن برای سگ در جهت تعیین قلمرو است و در اخطار دادن به دیگران استفاده میشود و هنگامی که این صدا از حیوان گرفته شود بخشی از هویتش را از دست میدهد و نوعی ناتوانی به او تحمیل میشود.

دستکاری ژنتیکی

حیوانآزاریها محدود به عملهای جراحی نمیشود، چون بسیاری از محققان دست به تغییرات ژنتیکی حیوانات میزنند. سبزی، فعال حقوق حیوانات در این باره نیز میگوید: عملهای جراحی رفتار آزاردهندهای است که بعد از دستکاری ژنتیکی به بازار آمده. تقریبا تمام گونههای سگ که وجود دارد اصلاح نژادی شدهاند. در مورد گربهها گونههایی که دچار بیرونزدگی چشم هستند یا قدشان بسیار کوتاه شده و انحراف در ستون فقراتشان قابل مشاهده است، همه اینها از عوارض دستکاریهای ژنتیکی است.

حذف از مسابقه به دلیل بوتاکس

جایزه ۵۷میلیون دلاری در عربستان کار را به جایی رساند که شترها نیز زیر تیغ جراحی پلاستیک قرار گرفتند. در بزرگترین جشنواره شتری که ملک عبدالعزیز در دهکده شتر برگزار کرد، داشتن ظاهر زیبا، قد بلند، شرط رقابت و برنده شدن در مسابقه بود. این شروط باعث شد تا صاحبان شترها تصور کنند اگر لبهای شترهایشان برجستهتر باشد زیباتر هستند و شانس برنده شدن آنها بیشتر است. غافل از اینکه آنها نمیدانستند که شترها باید زیبایی طبیعی داشته باشند نه مصنوعی. به همین دلیل ۱۱شتری که روی صورت و لب آنها ژل تزریق شده بود از مسابقه دادن بین شترهای زیبای عربستان محروم شدند.

فائزه اکبری

بالا