آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : گزاشک

بایگانی/آرشیو برچسب ها : گزاشک

اشتراک به خبردهی

فصل سرد صيد و قاچاق پرواز

روزها در چاله‌های کوچکی که به «کوخه» معروفند پنهان می‌شوند تا پرنده‌های شکاری را به دام انداخته و با فروش آنها به شیخ نشینان حاشیه خلیج فارس پول خوبی به جیب بزنند.

این حکایت صیادان و قاچاقچیان پرندگان شکاری مانند شاهین، بحری و بالابان است که این روزها بیشتر از قبل خبرساز شده‌اند، نکته اینجاست که روش صید پرندگان شکاری نیز مدتی است تغییر کرده و این صیادان از نقص و خلأ‌های قانونی نهایت سوءاستفاده را می‌کنند. برای نمونه، بیشتر آنها این روزها سوار بر موتورسیکلت اقدام به صید پرندگان شکاری کرده و هنگام مواجه شدن با ماموران یگان حفاظت محیط‌زیست، بلافاصله پا به فرار می‌گذارند.

پیشنهادهای وسوسه‌کننده شیوخ حاشیه‌نشین خلیج‌فارس سبب شده برخی افراد سودجو کمر به صید گونه‌های حیات‌وحش کشور ببندند، زیرا شیخ‌نشینان علاقه خاصی به پرندگان شکاری مانند شاهین، بالابان و بحری دارند و حاضرند برای به دست آوردن آنها تا 200 میلیون تومان نیز هزینه کنند. آنها از پرندگان شکاری برای تفریح استفاده می‌کنند به این شکل که با دست‌آموز کردن آنها به شکار گونه‌های دیگری مانند هوبره می‌پردازند. نکته اینجاست که آنها برای شکار هوبره نیز به ایران می‌آیند یا پرندگان شکاری خود را از طریق خدمه‌ای که دارند به زیستگاه این پرندگان در ایران، پاکستان و افغانستان می‌فرستند تا تعداد زیادی از این پرندگان را صید کنند. مثلا اواخر ماه گذشته محموله‌ای از پرندگان شکاری در کشورمان کشف و ضبط شد که به اعتقاد کارشناسان تاکنون بی‌سابقه بوده است.

محموله بی‌سابقه پرندگان شکاری

اواخر آبان که ماموران دریابانی نیروی انتظامی محموله بزرگی از پرندگان شکاری که شامل 360 قطعه هوبره، شاهین، بالابان و بحری بود، در آب‌های عمان شناسایی کردند. سعید محمودی، مدیرکل محیط‌زیست سیستان و بلوچستان دراین باره به جام‌جم می‌گوید: وقتی لنج قاچاقچیان بازرسی شد ۱۴۰ قطعه پرنده شکاری و ۲۴۰ قطعه هوبره کشف شد. خدمه لنج ایرانی، اما دیگر افراد، پاکستانی بودند.

محمودی ادامه می‌دهد: افرادی که دستگیر شده‌اند ادعا می‌کنند این محموله را از پاکستان وارد ایران کرده‌اند تا به بحرین منتقل کنند، زیرا این افراد معمولا در حاشیه مرزهای پاکستان، ایران و افغانستان اردو زده و دست به صید غیرقانونی پرندگان شکاری و هوبره می‌زنند.

در بیشتر مواقع صیادان از پرندگان شکاری برای صید هوبره استفاده می‌کنند. با توجه به اعتراف افراد بازداشت شده مبنی براین‌که این محموله متعلق به یکی از شیوخ بحرین است می‌توان احتمال داد آنها پرندگان شکاری را برای صید هوبره به ایران منتقل کرده‌اند، اما هنگام برگشت از سوی ماموران پلیس شناسایی و بازداشت شده‌اند.

مدیرکل محیط‌زیست سیستان و بلوچستان یادآور می‌شود: در بین افراد بازداشت شده فردی هست که ادعا می‌کند دامپزشک است. او با اجازه قاضی پرونده برای رسیدگی به پرندگان آزاد بود و روزانه گوشت دو راس گوسفند را برای تغذیه پرندگان آماده می‌کرد.

این درحالی است که پس از این‌که پرندگان کشف شده از سوی کارشناسان محیط‌زیست مورد معاینه قرار گرفتند در زیستگاه‌های طبیعی خود در کشور رهاسازی شدند.

محمودی خاطرنشان می‌کند: پرندگان شکاری از گونه‌های‌ بالابان، بحری و شاهین بودند و پس از هماهنگی با مقام قضایی، حلقه‌گذاری شده و هنگامی که مطمئن شدیم توانایی پرواز دارند در زیستگاه‌های چند استان کشور مانند خراسان جنوبی، سیستان و بلوچستان، یزد،کرمان، هرمزگان و فارس رهاسازی شدند.

در این میان 12 قطعه از هوبره‌ها توانایی پرواز خود را از دست داده بودند به همین دلیل تا زمان بهبود کامل در محیط‌زیست چابهار از آنها نگهداری می‌شود.

فصل صید پرندگان شکاری

برخی از گونه‌های پرندگان شکاری مهاجر هستند، به همین دلیل صیادان برای صید آنها در فصل‌های مختلف در مناطق متفاوتی به صید آنها می‌پردازند، نکته اینجاست که فعالیت صیادان پرندگان شکاری در فصل‌های سرد سال بیشتر از هر زمانی است به همین دلیل ماموران یگان حفاظت محیط‌زیست در این مواقع طرحی به‌نام بازگیری را اجرا می‌کنند.

حمیدرضا خیلدار، فرمانده یگان حفاظت سازمان حفاظت محیط‌زیست در این باره به جام‌جم می‌گوید: یکی از اصلی‌ترین وظایف محیط‌بانان در فصل‌های پایانی سال برخورد و مبارزه با صیادان پرندگان شکاری است. به همین دلیل ما در یگان حفاظت سازمان طرح ویژه‌ای به نام «بازگیری» داریم تا با فرصت‌طلبانی که دست به قاچاق پرندگانی مانند هوبره و شاهین می‌زنند، برخورد کنیم.

وی ادامه می‌دهد: طرح بازگیری از اواخر مهر شروع شده و تا اواخر زمستان ادامه دارد، زیرا این فصل برای صیادان و قاچاقچیان زمان مناسبی برای به دام انداختن پرندگان شکاری است، به همین دلیل شیوخ خلیج فارس نیز در قاچاق هوبره و پرنده شکاری بیشتر از هر زمانی وارد می‌شوند.

به گفته خیلدار در کشورهای حاشیه خلیج فارس برای برخی از گونه‌های پرندگان شکاری تا 300 میلیون تومان نیز پول پرداخت می‌شود به همین دلیل افراد سودجو به هر روشی برای قاچاق این گونه‌ها متوسل می‌شوند.

وی می‌افزاید: برای مبارزه باقاچاقچیان پرندگان شکاری اکنون نیروی انتظامی، دریابایی، مرزبانی و پلیس راهور با یگان حفاظت سازمان حفاظت محیط‌زیست همکاری می‌کنند، افزون بر این در مبادی خروجی مانند فرودگاه و راه‌آهن نیز ماموران ما مستقر هستند. برای نمونه سال گذشته پلیس راهور ناجا پیشنهاد رشوه 130 میلیونی از سوی قاچاقچیان پرندگان شکاری را رد کرد یا چند روز پیش ماموران دریابانی نیروی انتظامی محموله بزرگ و بی‌سابقه‌ای را کشف و ضبط کردند.

صیادان پرندگان شکاری در استان‌های لرستان، خراسان رضوی، جنوبی، شمالی، سیستان و بلوچستان، سمنان، چهار محال و بختیاری، خوزستان، هرمزگان، بوشهر، فارس و کرمان فعال هستند.

صید با کوخه و تور

طاهر فتح‌اللهی، رئیس اداره محیط‌زیست شهرستان سلسله که یکی از مناطق پرطرفدار برای صیادان پرندگان شکاری است، درباره روش‌هایی که متخلفان برای صید پرندگان به کار می‌گیرند به جام‌جم می‌گوید: صیادان بیشتر از بومیان مناطق جنوبی کشور هستند. آنها برای صید به دشت‌های منطقه آمده و چاله‌های کوچکی را که به کوخه معرف هستند حفر کرده و در آن پنهان می‌شوند، بعد با استفاده از پرندگان دیگری مانند دلیجه و کبوتر توجه پرندگان شکاری را جلب می‌کنند.

وی تصریح می‌کند: صیادان برای دلیجه‌ها چیزی که شبیه جلیقه است تهیه کرده و به شکلی آن را تن پرنده می‌کنند که مانعی برای پرواز کردن آنها نباشد، بعد ریسمانی به دلیجه بسته و آن را به پرواز در می‌آورند. به این شکل وقتی پرنده شکاری به طعمه حمله می‌کند پایش در جلیقه گیر کرده و صیاد آرام آرام پرنده را پایین می‌کشد.

این درحالی است که علاوه براین صیادان جلوی کوخه تور کوچکی نیز پهن کرده و کبوتری را درون آن قرار می‌دهند تا در صورت لزوم پرنده شکاری را روی تور نشانده و به دام بیندازند.

نکته اینجاست که صیادان نیز با توجه به نقص در قوانین و کمبود‌های یگان حفاظت محیط‌زیست روش‌های صید خود را تغییر می‌دهند.

محمد نبی حسنوند، رئیس اداره محیط‌زیست نورآباد لرستان که یکی دیگر از مناطق صید پرندگان شکاری است، در مورد اتهام شروع به صید به جام‌جم می‌گوید: در قوانین شروع به کار به عنوان جرم تعریف شده، اما این قانون برای برخورد با شکارچیانی که با اسلحه اقدام به شکار می‌کنند، بازدارنده است، زیرا صیادان پرندگان شکاری اسلحه ندارند و شکارچی نیز تعریف نمی‌شوند.

وی می‌افزاید: به همین دلیل در چند مورد بعد از دستگیری صیادان آنها را به مقام قضایی تحویل دادیم، اما با آنها برخورد مناسبی نشد و تبرئه شدند.

شکار پرنده شکاری به روش شناته

تا مدتی قبل ماموران یگان حفاظت محیط‌زیست با گشتزنی در دشت‌ها به محض دیدن چاله‌هایی که صیادان پرندگان شکاری حفر می‌کردند متوجه حضور و فعالیت آنها می‌شدند، اما بتازگی این صیادان از روشی استفاده می‌کنند که به شناته معروف شده و نیازی به کندن چاله و کمین کردن ندارد.

رئیس اداره محیط‌زیست نورآباد لرستان دراین باره توضیح می‌دهد: دراین روش صیادان سوار بر موتور اقدام به زنده‌گیری پرنده‌های شکاری می‌کنند، به این شکل که آنها مانند روش حفر کوخه، ریسمانی به پای پرندگانی مانند دلیجه و کبوتر بسته و در حالی که سوار بر موتورسیکلت هستند این پرندگان را به عنوان طعمه به پرواز در می‌آورند.

در این روش نیز صیادان تکه‌ای نوار رادیولوژی یا بافتنی را روی پشت پرنده نصب می‌کنند تا چنگال پرنده شکاری در آن گیر کند.

به این شکل صیادان با به پرواز درآوردن طعمه توجه پرنده شکاری را جلب کرده و زمانی که پرنده برای صید به سمت طعمه حمله کرده و به آن چنگ می‌زند به دام می‌افتد.

رئیس اداره محیط‌زیست نورآباد لرستان یادآور می‌شود: صیادانی که از این روش استفاده می‌کنند به آسانی از دست ماموران یگان حفاظت فرار می‌کنند و چنانچه دستگیر شوند طعمه را رها کرده و دیگر مدرک جرمی برای ارائه به مقام قضایی وجود ندارد.

شهرام امیری شریفی، مدیر دیدبان حیات حقوق حیوانات نیز می‌گوید: قاچاقچیان پرندگان شکاری برای انتقال آنها به کشورهای شیخ نشین آسیب‌های جبران ناپذیری به آنها می‌زنند، برای نمونه پلک‌های آنها را می‌دوزند یا آنها را در جعبه‌های کوچک قرار می‌دهند. به همین دلیل در برخی مواقع پرندگان شکاری قابلیت بازگشت به طبیعت را از دست می‌دهند.نکته اینجاست که این گونه‌ها قبل از رهاسازی در طبیعت بایداز سوی ماموران محیط‌زیست بازپروری شوند، اما در بیشتر مواقع این کار انجام نشده و گونه پس از رها شدن تلف می‌شود.

امیری شریفی بیان می‌کند: درکنار علاقه به پرندگان شکاری، شیخ‌نشینان به نگهداری از گونه‌های دیگری مانند یوزپلنگ نیز علاقه‌مند شده و با دست‌آموز کردن آنها برای شکار، از آنها استفاده می‌کنند.

مهدی آیینی / گروه جامعه‌

بازی با آمار چاره کار جنگل نیست

منابع طبیعی کشور خاکستر می‌شود، اما برخی مسئولان به‌جای پی بردن به اشتباه و تغییر مدیریت خود فقط به فکر بازی با آمار هستند تا عملکرد خود را مثبت نشان دهند.

برای نمونه روز گذشته خبرگزاری مهر از قول رئیس سازمان جنگل ها درباره آتش سوزی جنگل های کشور آماری را منتشر کرد که با اظهارنظر های پیشین مسئولان این سازمان همخوانی ندارد؛ رئیس سازمان جنگل ها گفته تعداد آتش سوزی ها نسبت به سال گذشته 11 درصد کاهش داشته است، اما مساحت مناطقی از عرصه های طبیعی که امسال تاکنون دچار حریق شده اند 5976 هکتار بوده که نسبت به مدت مشابه در سال گذشته که برابر 7047هکتار بوده، 18 درصد افزایش نشان می دهد.

این درحالی است که مدتی قبل قاسم سبزعلی، فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور به جام جم گفته بود آتش سوزی ها در جنگل های کشور نسبت به سال گذشته حدود 50 درصد بیشتر شده است.

از مقایسه این دو آمار می توان نتیجه گرفت در اظهار نظر مسئولان این سازمان در باره آمار آتش سوزی جنگل های کشور تناقض جدی وجود دارد. افزون بر این باید تاکید کرد دسترسی نداشتن به آمار صحیح یکی از مشکلاتی است که سبب شده منابع طبیعی کشور با مشکلاتی مانند مهار نشدن بموقع آتش سوزی و گسترش بی رویه آفات و بیماری ها رو به رو شود.

علاوه بر این رئیس جامعه جنگلبانی کشور نیز همیشه گله داشته و دارد که مسئولان سازمان جنگل ها آمار دقیقی نسبت به وضع جنگل های کشور ارائه نمی دهند. این درحالی است که کارشناسان با این اطلاعات می توانند راه حل مناسبی برای مهار مشکلات پیدا کنند.

البته نباید نادیده گرفت که سازمان جنگل ها همواره با کمبود اعتبار و تجهیزات مواجه بوده است، اما این سازمان برای رفع این مشکلات تاکنون قدم های جدی برنداشته و فقط به بیان مشکلات بسنده کرده است، برای نمونه این سازمان برای آموزش نیروهای خود تلاش نمی کند به همین علت عملکرد ضعیف برخی افراد در این سازمان سبب شده زحمات افرادی که برای حفظ جنگل ها از جان مایه می گذارند نیز نادیده گرفته شده و زیر سوال برود.

بنابراین می توان گفت اراده قوی ای برای رفع مشکلات جنگل های کشور در این سازمان وجود ندارد، چون اگر غیر از این بود مسئولان این سازمان دست کم در ارائه آمار، شفاف تر عمل می کردند.

وام ازدواج در انتظار ردیف بودجه مستقل

چرا ازدواج نمی‌کنید؟جامعه تاچند سال دیگر با بحران کهنسالی روبه‌رو خواهد شد. اینها نمونه‌ای از پرسش‌ها و هشدارهایی است که این روز‌ها کارشناسان در مواجهه با جوانان به زبان می‌آورند یا در مقاله‌هایشان به آنها می‌پردازند.گروهی از کارشناسان و مسئولان این روزها جوانان را مقصر دانسته و ادعا می‌کنند، جوانان سبک زندگی خود را تغییر داده‌اند و دیگر مسئولیت‌پذیر نیستند.

  این درحالی است که باید تاکید کرد، جوانان هیچ وقت از ازدواج و قبول مسئولیت فراری نبوده اند. نکته اینجاست که شرایط برای تصمیم گیری آنها مناسب نیست و جوانان دوست ندارند مشکلی جدید را به دغدغه هایشان اضافه کنند؛ بیشر جوانان این روز ها با بیکاری دست و پنجه نرم می کند و آنهایی نیز که شاغل به حساب می آیند از این گلایه دارند که امنیت شغلی ندارند و هر لحظه ممکن است کار خود را از دست بدهند.

افزون براین خیلی از جوانان نیز به دلیل نبود شغل یا پایین بودن حقوق با مشکلات اقتصادی دست به گریبان هستند؛ این گروه از جوانان تا مدتی قبل حداقل می توانستند با گرفتن وام ازدواج مشکل خود را تا حدی برطرف کنند، ولی مدتی است که این کمک هزینه ناچیز دیگر قسمت جوانان نمی شود. چون براساس آمار حدود 800 هزار نفر برای دریافت این کمک هزینه اقدام کرده اند، ولی تاکنون موفق به دریافت آن نشده اند.

هرچند برخی از کارشناسان معتقدند، پرداخت وام ازدواج به جوانان چاره باز کردن گره مجرد ماندن آنها نیست و باید برای جوانان شغل ایجاد کرد تا شرایط اقتصادی آنها بهبود پیدا کرده و نسبت به تشکیل خانواده تمایل پیدا کنند، اما باید گفت که ایجاد اشتغال برای جوانان در بلندمدت فراهم خواهد شد و در این بین جوانان زیادی هستند که برای تشکیل خانواده نیازمند کمک های کوچکی مانند وام ازدواج هستند و اگر مسئولان به حال آنها فکری نکنند، این جوانان هرروز با آرزوهایشان فاصله گرفته و به جایی می رسند که دیگر تن به ازدواج نخواهند داد. با این تفاسیر روز گذشته عباس قائیدرحمت، عضو هیات رئیسه کمیسیون اجتماعی درباره شرایط پرداخت وام ازدواج به مهر گفته است: پرداخت تسهیلات وام ازدواج تاکنون ردیف مستقلی در بودجه نداشته و سال آینده نیز برای آن ردیف مستقلی پیش بینی نشده است و به همین دلیل باید به مسئولان گوشزد کرد اگر آنها واقعا دغدغه جوانان و بحران کهنسالی کشور را دارند، باید بیشتر از قبل به مسائل جوانان و رفع نیازهای آنها بپردازند.

خیابان‌نشینی برای بار دوم

این بار دومی است که وسایل زندگی خود را در گوشه‌ای از خیابان چیده‌اند و تمام تلاش خود را برای پنهان شدن از نگاه سنگین عابران کنجکاو به کار می‌گیرند.

 درباره خانواده ای حرف می زنیم که این روزها مهمان بی پناه بهشت زهرا شده و در فاصله ای 500 متری از ضلع شرقی ایستگاه متروی حرم مطهر زیر یک درخت توت اسباب اثاثیه خود را تلنبار کرده اند.

دو دختر و مادرشان درون چادر نشسته اند، پدر خانواده هم که پنجاه و شش ساله است، می گوید: از بیست و پنجم اسفند و وقتی پولی برایمان باقی نماند تا رهن و اجاره خانه را پرداخت کنیم، ناچار به این محل آمده ایم.

این خانواده تا مدتی قبل در آپارتمانی 45 متری در سرآسیاب ملارد زندگی می کردند. آنها برای اجاره خانه یک میلیون تومان پول پیش داده بودند و ماهی 250 هزار تومان هم اجاره پرداخت می کردند، اما وقتی پدر خانواده از کار بیکار شد، اجاره ها هر ماه پس از ماه دیگر عقب افتاد و در حالی که زمان قرارداد به پایان رسیده بود صاحبخانه تصمیم گرفت یک میلیون تومان به پول پیش خانه اضافه کند، آنها هم که نمی توانستند از پس پرداخت اجاره خانه بربیایند ناچار وسایلشان را بار ماشین کرده و به این محل آمدند تا بلکه مسئولان وضع آنها را دیده و فکری به حالشان کنند.

مرد میانسال ادعا می کند تراشکار است، اما به بیماری صرع مبتلاست و هرازگاهی به خاطر حمله عصبی تشنج به سراغش می آید.

او ادامه می دهد: هر جا یک مدت کار می کنم تا وقتی که دچار تشنج نشده ام خوب است، اما وقتی تشنج می کنم صاحبکارها ترجیح می دهند دیگر برایشان کار نکنم، به همین دلیل نمی توانم درآمد ثابتی داشته باشم.

سال 86 بود که برای اولین بار خبر خیابان نشینی این خانواده با تیتر «سکونت زیر پل حافظ» در صفحه جامعه روزنامه جام جم منتشر شد.

به گفته مرد میانسال، آن موقع بهزیستی دو میلیون تومان کمکشان کرد و آنها توانستند سرپناهی برای خود فراهم کنند، اما پس از مدتی دوباره اوضاع اقتصادی آنها وخیم شد و کارشان به خیابان نشینی رسید. حالا که برای دومین بار این خانواده مجبور شده اند اسباب و اثاثیه خود را به خیابان ببرند مسئولان و سازمان های حمایتی دولتی و خصوصی و نیکوکارانی که قصد کمک به این خانواده را دارند باید به شکلی به آنها کمک کنند که این خانواده حداقل صاحب سرپناهی شوند یا حداقل برای نان آور خانواده شغل مناسبی پیدا شود تا او بتواند از عهده مخارج زندگی برآید و مدتی بعد برای سومین بار داستان خیابان نشینی او نقل محافل خبری نشود.

بالا