آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : چنار

بایگانی/آرشیو برچسب ها : چنار

اشتراک به خبردهی

جولانگاه موش‌ها

گزارشگران سبز در گفت‌وگو با شهروندان از شرایط نامناسب خیابان ولیعصر گزارش می دهد

خیابان ولیعصر که روزگاری نماد زیبایی، طراوات و چنارهای سر به فلک کشیده بود این روزها به پاتوق موش‌های تنومندی تبدیل شده که حتی گربه‌ها نیز توان روبه‌رو شدن با آن‌ها را ندارند.

چنارهای این خیابان کم‌نظیر نیز چادری از گرد و غبار بر سر کرده‌اند، مشخص است که حال چنارها‌ نیز به خوبی گذشته نیست، دیگر نه از آن سرسبزی زمردین خبری هست نه از آن کلاغ آواز‌خوان.

ازدحام و هیاهو جای آن همه طراوات و شورو حال را گرفته است. این روزها دیگر وقتی کسی قدم به ولیعصر می‌گذارد کمتر محو زیبایی آن می‌شود.

چند سالی است خیابان ولیعصر پاتوق موش‌ها نیز شده است، موش‌هایی که دیگر موش‌های کوچک مثل موش‌های کتاب قصه‌ها نیستند آنها دیگر از گربه‌ها هم هراسی ندارند. موش‌هایی که روز به روز بزرگ‌تر و زیادتر می‌شوند و چهره شهر را زشت‌تر می‌کنند.

کنار جوی‌های آب و سطل‌های زباله از پاتوق‌های اصلی این موش‌ها و در واقع محل زندگی آنهاست.

عادت به دیدن موش‌ها

آقای شفیعی که کارمند و چند سالی است در یکی از اداراتی که جنب خیابان ولیعصر کار می‌کند، می‌گوید: در چهار سالی که اینجا کار می‌کنم، این موش‌ها را می‌بینم، وضعیت در این سال‌ها تغییری نکرده و من فکر نمی‌کنم جمعیت این موش‌ها کمتر شده باشد.

او تاکید می‌کند: مسئولین باید فکری برای این موش‌ها بکنند، چند سال دیگه این موش‌ها هم آنقدر زیاد می‌شوند که دیگر نمی‌شود کنترل‌شان کرد، باید از همین الان به فکر بود، هر چند همین الان هم جمعیت‌شان کم نیست.

آقای شفعی بینی‌اش را چینی می‌اندازد و ادامه می‌دهد: این موش‌ها شرایط بهداشتی را بدتر می‌کنند و‌ باعث آلودگی جامعه می‌شوند، هزار و یک جور بیماری دارند.

آقای اسدی مغازه‌دار است، می‌گوید هر صبح که مغازه‌اش را باز می‌کند و هر شب که مغازه را می‌بندد با چند تا از این موش‌ها چاق و چله روبه‌رو می‌شود، او با شوخی می‌گوید: هرچه گربه‌های این شهر لاغرتر و مردنی‌تر می‌شوند در عوض موش‌ها جان می‌گیرند و بزرگ‌تر می‌شوند.

آقای اسدی نیز هم‌عقیده آقای شفیعی است و می‌گوید: وضعیت موش‌ها در سال‌های اخیر تغییر چندانی نکرده نه کم شده و نه زیاد.

او ادامه می‌دهد: البته نمی‌گویم وضعیت خوب است، باید رسیدگی شود، به‌هرحال این جانورها باعث می‌شوند چهره شهر نازیبا باشد، چندان مطلوب نیست همین طور در سطح شهر برای خودشان رها باشند و بچرخند، هزار ویک مساله ممکن است درست کنند، آن موقع هم دیگر کار از کار گذشته و نمی‌شود موضوع را جمع و جور کرد.

موش‌ها تاکنون برای آقای اسدی دردسر درست نکرده‌اند اما او همین که آنها را در جوی کنار خیابان و اطراف مغازه‌اش می‌بیند، ناراضی و ناراحت است، می‌گوید اگر در سطل‌های زباله غذا نباشد که گربه‌ها بخورند و کسی به گربه‌ها غذا ندهد آنها از سر گرسنگی به این موش‌ها حمله می‌کنند و آنها را از پا درمی‌آورند اما توجه بیش از حد مردم به گربه‌ها و باقی مانده غذاهایی که در سطل زباله‌ها می‌ریزند باعث شده گربه‌ها به اصطلاح خودش بی‌غیرت شوند!

زباله نریزید

خانم رضایی در خیابان ولیعصر زندگی می‌کند، از موش‌های ولیعصر سخت دلگیر است، می‌گوید این موش‌ها مدام اطراف درخت‌ها، جوی‌ها، سطل‌ها زباله و … می‌پلکند.

به گفته خانم رضایی مقصر اصلی حضور این موش‌ها در خیابان ولیعصر خود مردم هستند که زباله‌هایشان را در خیابان می‌ریزند، هرجا زباله بیشتری هست موش‌ها هم آنجا بیشتر اتراق می‌کنند.

خانم رضایی می‌گوید: شهر ما خانه ماست، فقط در حد یک شعار مانده، مانند خیلی چیزهای دیگر که در حد شعار می‌ماند! اگر شهر ما خانه ما بود اینگونه با آن رفتار می‌کردیم؟! ما شهرمان را با دست‌های خودمان به نابودی می‌کشانیم و هر بلایی که می‌خواهیم سر آن می‌آوریم. بعد هم مدام شعارهای الکی می‌دهیم.

وی ادامه می‌دهد: به نظر من باید فرهنگ سازی شود، باید مردم را آگاه کنند که زباله درست کردن و شهر را کثیف و آلوده کردن چه عواقبی دارد، باید به مردم بگویند این موش‌ها چقدر می‌توانند خطرناک باشند.

خانم رضایی می‌گوید: به نظر من هنوز بحث این موش‌ها، برای مسئولان ما، به صورت یک موضوع جدی مطرح نیست و آنها اهمیت چندانی برای این مساله قائل نیستند، در واقع مشکلات جامعه ما و همین شهر تهران آنقدر زیاد است که چه کسی فرصت می‌کند، به خیابان ولیعصر و موش‌هایش فکر کند.

او می‌افزاید: مردم باید خودشان به فکر باشند، شهر و محل شان را تمیز نگه دارند، اگر نه طی سال‌های آینده مساله موش‌های ولیعصر نیز مانند آلودگی هوای تهران به معضلی تبدیل می‌شود که دیگر به سختی می‌توان برای آن چاره‌ای یافت، مساله نگران‌کننده نیز همین است، به جایی برسیم که دیگر نتوانیم کاری انجام دهیم.

زهرا مهدوی

درختان ولي​عصر را روي دست مي برند

635646823685917009 (1)خيابان ولي​عصر داغدار است،چنارهايش​ ايستاده مي​ميرند؛​​ صداي افتادنشان روي آسفالت سرد در شهر مي پيچد،خواب ​جماعتي را آشفته مي کند، دل ها را نگران مي کند، خبرساز مي شود​،اما خيلي زود لا به لاي هزاران دغدغه ته نشين مي شود تا از ياد برود که داستان مرگ درختان ولي​عصر سريالي تلخ ،اما تکراري ​است​.نوشتن از آفت و بیماری از غفلت برخی مسئولان و شهروندان که دست به دست هم داده‌اند تا تبری تیز شوند برای پیکر بیجان درختان ولی‌عصر، حکایت مثنوی هفتاد من کاغذ است؛ اما این که زنده ماندن چنارهای ولی‌عصر خواست اغلب ایرانی‌هاست باید تکرار شود تا سرانجام شنیده شود و آنها که باید آن طور رفتار کنند تا یک برگ هم از شاخه‌های درختان ولی‌عصر کم نشود.

 درختان کهنسال معروف‌ترین خیابان پایتخت که روزی جمعیت‌شان 60 هزار اصله برآورد می‌شد، حالا حدود 7000 اصله تخمین زده می‌شوند؛ اما این چنارها فقط نماد سرافرازی خیابان ولی‌عصر نیستند، چون چند نسل از آنها خاطره دارند، افرادی که نمی‌شود به پایتخت‌نشینان محدودشان کرد، چراکه بسیاری از ایرانیان از قدم زدن زیر سایه چنارهای ولی‌عصر خاطره دارند و دلشان می‌سوزد زمانی که می‌بینند یا می‌شنوند چنارهای ولی‌عصر را قطع کرده‌اند.

چند روزی است که دوباره تصاویری از قطع شدن درختان خیابان ولی‌عصر در فضای مجازی دست به دست می‌شود و کاربران زیادی نسبت به آن واکنش نشان می‌دهند. البته پای این واکنش‌ها به کمیته محیط زیست شواری شهر تهران نیز کشیده شده و شهرداری پایتخت نیز در بیانیه‌ای از کهولت سن، آفت کرم چوب‌خوار و احتمال سقوط تنه خشک درخت در معابر به عنوان علت قطع درختان نام برده و تاکید کرده این کارش قانونی است.

باید یادآور شد صدور بیانیه دردی از درختان ولی‌عصر دوا نمی‌کند؛ زیرا اگر شهرداری ادعا می‌کند تمام و کمال از این درختان کهنسال نگهداری می‌کند، باید قطع آنها را آخرین راهکار بداند و رویکردی در پیش بگیرد که اثباتی برای این ادعا باشد؛ زیرا تا وقتی زیاده‌خواهی و کنترل نشدن آفت و بیماری مرگ درختان را رقم می‌زند، نمی‌توان ادعای توجه به محیط زیست و حفظ درختان ولی‌عصر را داشت.

مهدی آیینی

 

وليعصر بدون چنار هيچ ، پايتخت بدون وليعصرهيچ

مهدی آیینی

مهدی آیینی

نمی‌توان ولیعصر را فقط یک خیابان نامید یا درختان چنار سر به آسمان ساییده آن را درختان معمولی دانست، این خیابان که حدود یک قرن از عمرش می‌گذرد برای اهالی تهران و ایرانی‌هایی که حتی یک بار گذرشان به آن افتاده نمادی است که با آن احساس غرور می‌کنند، خاطراتشان زنده می‌شود یا دست‌کم حس خوبی پیدا می‌کنند که سبب می‌شود خون در رگ‌هایشان بدود و هوس کنند خودرویشان را کنار گذاشته و دقایقی را در حد فاصل میدان راه‌آهن تا تجریش قدم زده و خاطره‌بازی کنند.

اما نکته اینجاست که چند سالی است حال چنارهای خیابان ولیعصر خوب نیست چنارهایی که اگر آنها را از این خیابان 18 کیلومتری بگیرید چیزی برایش باقی نمی ماند تا به آن بنازد جز آسمانخراش ها و مجتمع های تجاری نخراشیده ای که آنها را باید یکی از علل بیماری و مرگ چنارهای خیابان ولیعصر دانست، درختان تنها مانده ای که روزگاری جمعیت شان به 60 هزار اصله نیز می رسید، اما این روزها در خوشبیانه ترین حالت باید به 7000اصله درختی دل خوش کرد که تصمیمات مدیریت شهری و نامهربانی برخی شهروندان ریشه هایشان را سست کرده و سبزی برگ هایش را به سمت سیاهی سوق داده است.

باید یادآور شد داستان غم انگیز چنارهای خیابان ولیعصر هر از گاهی مطرح می شود، اما خیلی زود لابه لای خبرهای ریز و درشت کلانشهر تهران به فراموشی سپرده می شود، زیرا اگر غیر از این بود این درختان اکنون وضع مناسب تری داشتند و قطع شبانه آنها هرچند وقت یک بار خبرساز نمی شد.

دیروز در جلسه شورای شهر تهران رئیس کمیته محیط زیست شورا یادآور شد ریختن نمک زیاد پای درختان و ساخت و سازهایی که سبب محروم شدن چنارها از نور خورشید می شود در کنار تغییر سیستم آبیاری سبب آسیب دیدن درختان شده، چون تا چند سال پیش این درختان از آب روانی که در دو سمت خیابان جریان داشت سیراب می شدند، اما اکنون از سیستم آبیاری قطره ای استفاده می شود.

شهرداری تهران تا به حال طرح هایی را برای ساماندهی این درختان اجرا کرده، اما نتوانسته به درستی شرایط آنها را بهبود ببخشد، این در حالی است که باید تاکید کرد رسیدگی به اوضاع خیابان و درختانی که برای شهروندان ارزش خاصی دارد باید جزو برنامه های اصلی شورای شهر و شهرداری تهران باشد و به چند هشدار و طرح ابتدایی محدود نشود.

مهدی آیینی

بالا