آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : والدين

بایگانی/آرشیو برچسب ها : والدين

اشتراک به خبردهی

ایست! دانش‌آموزان در خطرند

نه سیاه‌نمایی باید کرد و نه می‌شود بیخیال شد. حقیقت کتمان نشدنی است. سه‌شنبه 18 خرداد امسال، پرونده امتحانات سال 95، با مرگ خودخواسته دانش‌آموزی 16 ساله در سرویس بهداشتی مدرسه بسته شد و اکنون همه می‌دانند که او نه اولین نوجوانی است که به این ترتیب دفتر زندگی‌اش بسته می‌شود و نه آخری اما هنوز امید هست که با تحلیل علل گرایش برخی دانش‌آموزان به مرگ خودخواسته و اعمال روش‌های پیشگیرانه اجتماعی، حوادثی از این دست در کشور متوقف شود.

 محکم‌تر از این آمار دلیلی نمی‌توان یافت؛ جمعیت13میلیون نفری دانش‌آموزان به تنهایی برای مهم دانستن مسائل اجتماعی کودکان و نوجوانان کافی است، زیرا اگر آنها مشق زندگی را بدرستی نیاموزند و نتوانند مسائل مربوط به سنین نوجوانی خود را حل و فصل کنند، در آینده نزدیک زیر بار مشکلات جامعه خرد خواهند شد و در نتیجه چرخ‌های جامعه از حرکت خواهد ایستاد، گواه جدی بودن این احساس خطر نیز خودکشی 17دانش‌آموز در سال تحصیلی 95_94 است.

غفلتی مرگبار

50 درصد از اختلالات روانی در کمتر از 14 سالگی شروع می‌شود، این آماری است که باید مورد توجه مسئولان و مدیران نظام آموزشی کشور باشد، اما پرواضح است که به فراموشی سپرده شده، این را از نبود مشاوران روان‌شناسی در مدارس می‌توان نتیجه گرفت، زیرا این روزها مدارس و دانش‌آموزان گرفتار دور باطل رقابتی شده‌اند که در آن همه چیز با نمره سنجیده می‌شود.

حبیب‌الله مسعودی‌فرید، معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور نیز این غفلت را تائید می‌کند و از این می‌گوید که در نظام آموزشی کشور جای مشاوران و مددکاران خالی است.

اغلب کارشناسان از این گله می‌کنند که اولیای مدارس فقط از مشاوران تحصیلی استفاده می‌کنند به همین خاطر مشکلات روحی و روانی دانش‌آموزان زمانی فاش می‌شود که کار از کار گذشته و پیکر بی‌جان آنها در جایی مانند سرویس بهداشتی مدرسه پیدا می‌شود.

لزوم تقویت باورهای دینی

مسعود ثقفی، سخنگوی آموزش و پرورش شهر تهران نیز در گفت‌وگو با جام‌جم از این می‌گوید که مقوله خودکشی مساله بسیار پیچیده روان‌شناسی است و به عوامل متعددی بستگی دارد؛ چراکه به نظر کارشناسان حتی مساله ژنتیک نیز در آن نقش دارد، بنابراین درخصوص دلایل خودکشی‌های اخیر نمی‌توان به شکل دقیق نظر داد. او البته به خانواده‌ها یادآور می‌شود که باید مراقب باشند تا فرزندان‌شان جذب گروه‌های آسیب‌زا مانند فرقه‌های مربوط به عرفان‌های کاذب و نوظهور نشوند، علاوه بر این به نظر ثقفی مهم‌ترین عامل بازدارنده از تمایل به خودکشی، تقویت باورهای دینی در نوجوانان است؛ زیرا انسانی که به خدا و معاد اعتقاد داشته باشد، هرگز چنین انتخابی نخواهد کرد.

معلمان احوال نمی‌پرسند

کارشناسان از مدارس به عنوان گلوگاهی برای شناسایی مشکلات روحی و روانی دانش‌آموزان یاد می‌کنند. آن طور که مسعودی فرید توضیح می‌دهد، دانش‌آموزی که قصد خودکشی دارد از حدود سه ماه پیش از عملی کردن تصمیم خود نشانه‌هایی را از خود بروز می‌دهد که می‌توان از روی آنها به مشکل نوجوان پی برد، این درحالی است که در مدارس کشورمان چنین متخصصی وجود ندارد. به نظر می‌رسد برای کنترل مسائل روحی و روانی دانش‌آموزان باید برای هر دانش‌آموز پرونده سلامت روان تشکیل داد.

خوراک مغز بچه‌ها چیست؟

روان‌شناسان اعتقاد دارند بسته فرهنگی که هر نوجوان استفاده می‌کند، بر تصمیمات مهمش در زندگی اثر دارد. منظور از بسته فرهنگی، مجموعه کتاب‌ها، متن‌های فضای مجازی، تصاویر و فیلم‌های کوتاه و بلندی است که از آنها استفاده می‌کند. افرادی مثل فریده دو‌کانه‌ای فرد، استاد دانشگاه و مشاور که در گفت‌وگو با ما هشدار می‌دهد خانواده‌ها باید بدانند فرزندانشان چه کتاب‌هایی می‌خوانند، در فضای مجازی با چه جور آدم‌هایی در ارتباط هستند، در چه گروه‌هایی عضویت دارند و چه فیلم‌هایی می‌بینند.

او تاکید می‌کند که برخی فیلم‌های کوتاه و متون که اخیرا در فضای مجازی منتشر می‌شود، نحوه خودکشی را به نوجوان‌ها و جوان‌ها آموزش می‌دهد و حتی کتاب‌هایی در بازار وجود دارد که در ذهن مخاطبش زندگی را بی‌ارزش و خودکشی را عملی عادی جلوه می‌دهد. علاوه بر این چیزی که این روان‌شناس را نگران می‌کند، فرقه‌هایی با آموزه‌های پوچ‌گرایانه است که نشاط را از نوجوان‌ها می‌گیرد و اخیرا برخی دانش‌آموزان پنهانی به عضویت آنها درمی‌آیند چون نوجوان‌ها هنوز تجربه اجتماعی کاملی ندارند و گرایش به گروه‌ها و فرقه‌های عجیب و غریب ممکن است برای آنها لذتبخش باشد در حالی که زندگی‌شان را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

والدین غافلند

معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور از غفلت والدین نیز به عنوان علت دیگر بحرانی شدن مشکلات روحی و روانی دانش‌آموزان یاد می‌کند. او می‌گوید: در خانواده‌هایی که نوجوان تحقیر شده و مورد تبعیض قرار می‌گیرد، دچار اضطراب و افسردگی شده و ارتباط خود را با والدین قطع می‌کند به همین خاطر در معرض آسیب بیشتری قرار می‌گیرد. بنابراین به نظر می‌رسد برای رفع این مشکل باید شیوه درست فرزند‌پروری را نیز به والدین آموزش داد.

اقدام مشابه و مرگبار

مساله دیگری که در این بین نباید از یاد برد، یادگیری اجتماعی از سوی نوجوانان و کودکان است به همین دلیل کارشناسان هشدار می‌دهند مسائلی مانند خودکشی را نباید به شکلی مطرح کرد که برخی نوجوانان که زمینه اقدام به خودکشی را دارند در تصمیم خود جدی‌تر شوند. در این بین رسانه‌ها نیز نباید این مساله را به شکلی انعکاس دهند که نتیجه معکوس داشته باشد.

آن طور که مسعودی‌فرید می‌گوید، در چنین مواردی بهتر است خانواده‌هایی که فرزندشان را از دست داده‌اند از برگزاری مراسم مجلل خودداری کنند؛ چراکه ممکن است نوجوانی که از سوی خانواده‌اش حمایت نمی‌شود به این فکر بیفتد که با اقدامی مشابه نظر افراد دیگر را به خود جلب کند.

جدایی فرد از جامعه

اغلب جامعه‌شناسان معتقدند در افرادی که ارتباط تنگاتنگی با قومیت، جامعه یا مذهب دارند خودکشی کمتر دیده می‌شود،اما در مقابل افرادی که خود را رها شده می‌دانند، تمایل بیشتری به خودکشی دارند.

علیرضا کرمانی، پژوهشگر جامعه شناسی کودک توضیح می‌دهد: جوامع کودکان و نوجوانان محدود به مدرسه و خانواده می‌شود به همین دلیل کودکانی که خانواده نابسامانی دارند یا نظام مدرسه شان از هم گسیخته است آسیب‌پذیرتر هستند،زیرا اگر مدارس اجتماع‌محور نباشد دانش‌آموزان در آن احساس می‌کنند شان و حرمت شان حفظ نمی‌شود به همین دلیل احساس تنهایی می‌کنند.

کرمانی تصریح می‌کند: نظام آموزشی اکنون یکطرفه و اقتدار گراست و قدرت در آن بدرستی تقسیم نشده به شکلی که اکنون معلم در بالای کلاس می‌ایستد و تمامی دانش‌آموزان در طرف دیگر قرار می‌گیرند.

با توجه به اظهارنظرهای کارشناسان باید هشدار داد برای کاهش تمایل نوجوان به خودکشی باید تغییر بنیادین در نظام آموزشی کشور ایجاد کرد و همراه با آن برای ارائه آموزش فرزندپروری به والدین کوشید.

مرگ گفت و گو در خانواده

گاهی مثل خوره می‌شود و به جان خانواده‌ها می‌افتد تا آنها را از یکدیگر دور کند، گاهی به شکل دیوار سر به فلک کشیده‌ای می‌شود تا اعضای خانواده‌ها را از یکدیگر جدا کند، گاهی حکم آرامش قبل از توفان را پیدا می‌کند؛ توفانی که با طغیانش کشتی خانواده‌ها را در هم می‌شکند؛ از کاهش گفت‌وگو بین اعضای خانواده‌ها حرف می‌زنیم، مشکلی که کانون خانواده‌ها را نشانه رفته و به اعتقاد کارشناسان چنانچه دلایل بروز آن مانند پایین بودن سواد رسانه‌ای خانواده‌ها، بی‌توجهی نظام آموزشی به تربیت افراد و نحوه ارتباط بین فرزندان و والدین در کشورمان اصلاح و بهبود پیدا نکند، عواقب جبران‌ناپذیری را به جامعه تحمیل می‌کند.

اعضای خانواده با یکدیگر قهرند، حرف یکدیگر را نمی‌فهمند یا اصلا بلد نیستند چگونه با یکدیگر گفت‌وگو کنند، اینها بخشی از واقعیت‌های جامعه است که بسیاری از مشاوران خانواده نیز درستی آن را تائید می‌کنند؛ زیرا بخش قابل توجهی از مراجعان آنها با چنین مشکلاتی دست و پنجه نرم می‌کنند.

این موضوع بار دیگر با سخنرانی دکتر محمود گودرزی، وزیر ورزش و جوانان سر زبان‌ها افتاد، او که در نخستین کنفرانس ملی اوقات فراغت حرف می‌زد، هشدار داد که گفت‌وگو میان فرزندان و دیگر اعضای خانواده بر اساس آخرین پژوهش‌های انجام شده در کشورمان به 25 دقیقه رسیده است.

در این بین کارشناسان دلایل متفاوتی را برای کاهش ارتباط بین اعضای خانواده مطرح می‌کنند، دلایلی مانند پایین بودن سواد رسانه‌ای، نداشتن مهارت برقراری ارتباط موثر و به کارنگرفتن شیوه درست تربیتی از سوی والدین و اولیای مدارس.

خانواده‌ها آب می‌رود

کوچک شدن خانواده‌ها در کنار عوامل دیگری مانند استفاده نادرست از فضای مجازی از دلایل کاهش گفت‌وگو بین اعضای خانواده است که به نظر دکتر مجید صفاری‌نیا، روان‌شناس اجتماعی در این بین بسیار تاثیر گذار است.

او با بیان این‌که جامعه به سمت فردگرایی پیش می‌رود، تصریح می‌کند: خانواده محدود و کوچک شده و بسیاری از زوج‌ها تمایل به داشتن یک فرزند دارند و مشکلات اقتصادی نیز سبب شده مانند گذشته روابط خویشاوندی برقرار نباشد.

در واقع انسان از طریق رفت وآمد با خویشاوندان می‌تواند بخشی از نیاز به شادی‌اش را جبران کند، اما در سال‌های اخیر با کاهش چنین روابطی انسان‌ها غمگین و تنها‌تر شده‌اند.

این درحالی است که کوچک شدن خانواده‌ها و کاهش روابط خویشاوندی به‌تنهایی انسان دامن می‌زند و در چنین شرایطی احساس غمگینی بر انسان چیره گشته و سبب کاهش عزت نفس فرد می‌شود. صفاری‌نیا معتقد است پایین آمدن عزت نفس انسان سبب می‌شود او دیگر نتواند با اطرافیانش ارتباط موثری برقرار کند.

مرگ رابطه در خانواده

برخی از کارشناسان نسبت به کاهش گفت‌وگو بین اعضای خانواده نگرانی بیشتری دارند، در واقع آنها معتقدند موضوع فراتر از کاهش گفت‌وگوست، چرا که مساله اصلی در خانواده ارتباط است و با از بین رفتن آن باید خانواده را از دست رفته دانست.

مهدی حاج اسماعیلی، روان‌شناس و مشاور خانواده چنین نظری دارد. او در گفت‌وگو با جام‌جم به این نکته اشاره می‌کند که بسیاری از مراجعان او به‌دلیل ناتوانی در برقراری ارتباط با یکدیگر دچار مشکل شده‌اند، چون نحوه گفت‌وگو با یکدیگر را فرا نگرفته‌اند.

او در کنار استفاده نادرست از فضای مجازی، ناآگاهی والدین و ضعف در سیستم آموزشی کشور را از دلایل عمده کاهش سطح گفت‌وگو بین اعضای خانواده می‌داند.

آن‌طور که حاج اسماعیلی توضیح می‌دهد این روزها بیشتر والدین زمان مطلوب یا وقت کیفی برای بودن با فرزندان خود نمی‌گذارند و بیشتر ترجیح می‌دهند برای آنها وقت کمی ‌بگذارند، یعنی با کسب درآمد بیشتر برای آنها شرایط مناسبی مانند مدرسه خوب یا وسایل با کیفیت تهیه کنند. اما در چنین شرایطی روابط انسانی کمرنگ می‌شود، چون اعضای خانواده از یکدیگر فاصله می‌گیرند.

تصوری رایج، اما خطرناک

نظام آموزشی کشور آن‌طور که باید مهارت‌های زندگی را به افراد نمی‌آموزد یعنی در مدارس افراد یاد نمی‌گیرند چگونه با دیگران رابطه مناسبی برقرار کنند، اما این ضعف شامل حال والدین نیز می‌شود؛ چون آنها نیز بدرستی نحوه تعامل با دیگران و حتی فرزندان خود را فرا نگرفته‌اند به همین دلیل این رفتار حکم دیواری کج را پیدا می‌کند که تا ثریا کشیده می‌شود.

حاج اسماعیلی معتقد است والدین با رفتار اشتباه با فرزندانشان سبب دور شدن آنها از خانواده می‌شوند، او دراین باره تصریح می‌کند: هنوز بسیاری از افراد تصور می‌کنند شخص را می‌توانند کنترل کرده و تغییر بدهند، اما والدین با کنترل بیرونی فرزندانشان سبب آسیب دیدن آنها می‌شوند؛ چون آنها را از خانواده دور می‌کنند.

به گفته او، وقتی والدین دست به کنترل بیرونی می‌زنند، رابطه شان با فرزندشان تخریب می‌شود، چون رشته اعتماد بین آنها گسسته شده و از یکدیگر فاصله می‌گیرند.

اما وقتی فرزند از والدینش فاصله می‌گیرد برای برآورده کردن نیازهای اصلی‌اش مانند عشق و تعلق خاطر با مشکل بیشتری مواجه و در نتیجه شکننده‌تر می‌شود.

حاج اسماعیلی یادآور می‌شود: به این ترتیب ارتباطات بین فرزند و والدین به پایین‌ترین سطح می‌رسد وگرفتار آسیب‌هایی مانند اضطراب، پرخاشگری، افت تحصیلی و اعتیاد می‌شود.

معجزه، کنترل درونی

والدین برای ایجاد رابطه بهتر با فرزندان و بالا بردن سطح گفت‌وگو با یکدیگر باید از کنترل بیرونی دست کشیده و به سمت کنترل درونی بروند تا رابطه موثری با یکدیگر برقرار کنند. حاج اسماعیلی درباره کنترل درونی این‌طور توضیح می‌دهد: والدین باید یاد بگیرند به جای قهر کردن، سکوت کنند تا هیجانشان کاهش یافته و با منطق حرف بزنند. آنها باید بیاموزند که به جای نصیحت کردن باید با یکدیگر گفت‌وگو کنند.

علاوه براین خانواده با پذیرش و همدلی می‌تواند بسیاری از مشکلات را پشت سر گذاشته و ارتباط مناسبی بین اعضای خود ایجاد کنند. به اعتقاد کارشناسان، اعضای خانواده باید به سمتی بروند که هنگام مواجهه با مشکلات طرح سوال کنند و پرسشگری سقراطی را مد نظر داشته باشند یعنی پرسش‌هایی را که سبب ایجاد همراهی بین طرفین می‌شود، مطرح کنند.

با توجه به اظهار نظرهای کارشناسان می‌توان نتیجه گرفت اعضای خانواده هر روز از یکدیگر دور می‌شوند چون در برابر تهدید‌هایی که روی زندگی آنها سایه انداخته ایمن نشده‌اند؛ به بیان دیگر مهارت آموزی به خانواده‌ها در کشورمان هنوز از مقام شعار فراتر نرفته به همین دلیل بسیاری هنوز راه و رسم گفت‌وگو کردن را نمی‌دانند یا کم نیستند خانواده‌هایی که نمی‌دانند دربرابر تهدید و فرصت‌های فضای مجازی که مجال دور هم بودن را از آنها گرفته، چه واکنشی از خود نشان دهند.

فرصت و تهدید؛ 2 روی سکه نوجوانی

امروز روز نوجوان است؛ روز گروهی از افراد جامعه که برخی از دغدغه‌ها و نیازهایشان میان مسئولیت‌های سازمان‌ها و نهادهای مختلف گم شده است و حتی گاهی این بی‌توجهی سبب می‌شود برخی والدین نیز با دنیای آنها غریبه باشند. به همین دلیل آنها گاهی به بی‌مسئولیتی، توجه بیش از حد به گروه همسالان و عصیانگری متهم می‌شوند. اما نوجوانی، دورانی طلایی است که در آن هویت شخص شکل می‌گیرد و اگر از سوی مسئولان و والدین جدی گرفته شود، نسلی پویا تربیت می‌شود که می‌تواند آینده‌ای بهتر بسازد.

به دلیل نبود برنامه ای مشخص، این روزها نوجوانان کشور در خوشبینانه ترین حالت یک هدف را دنبال می کنند و آن هم چیزی نیست جز گذشتن از سد کنکور اما عبوراز این سد نیز پایان مشکلات آنها نیست، بلکه مرحله ای است که شخص با چالش های بیشتری روبه رو می شود. در واقع نوجوانان پس از ورود به دانشگاه با چالش هایی نظیر بحران هویت و درک معنای زندگی رو به رو می شوند در صورتی که اگر والدین و نظام آموزشی کشور زمینه رشد همه جانبه نوجوانان را فراهم کنند و برنامه ای جامع برای آنها داشته باشند، قبل از رسیدن به دانشگاه نوجوانان این مسائل را برای خود حل و فصل خواهند کرد.

نوجوان، سردرگم

مشکل دیگر دوران نوجوانانی را باید در نبود هدف جست وجو کرد، زیرا نوجوانی سن هدف گذاری فرد برای دوران بزرگسالی است؛ اما تنها هدفی که اکنون والدین و مسئولان برای نوجوانان در نظر دارند، درس خواندن است.

دکتر سوسن علیزاده فرد، روان شناس درباره مشکلات نوجوانان در کشور به جام جم می گوید: نوجوانان تنها هدف زندگی خود را درس و کنکور می دانند. به این ترتیب، تک بعدی رشد می کنند و در صورت موفقیت در کنکور نیز دچار بحران های دیگری می شوند. زیرا گذشتن از سد کنکور برای آنها خیلی بزرگ جلوه داده شده است. وقتی نوجوان از این سد می گذرد، متوجه می شود واقعیت زندگی با هدف آنها متفاوت است؛ پس احساس می کند در خلأ رها شده و در پی آن، سوال هایی درباره هویت و زندگی مطرح می شود. این سوال ها باید در دوره نوجوانی مطرح می شد، اما نوجوانان ما به دلیل سیاستگذاری ها نامناسب خیلی دیر به این مرحله می رسند.

درواقع والدین و نظام آموزشی کشور باید کمک کنند نوجوانان با توجه به علایق، استعداد و امکانات شان هدف های متنوعی در زندگی داشته باشند.

نوجوانی و گریز از مسئولیت

یکی دیگراز مشکلاتی که خانواده ها با نوجوانان دارند مسئولیت پذیر نبودن آنهاست. مسئولیت پذیری، فرآیندی است که قبل از دوره نوجوانی باید به آن پرداخت. درواقع خانواده ها باید از کودکی ریشه های مسئولیت پذیری را در کودکان خود به وجود آورند. در صورتی که امروزه والدین با محبت های بیش از حد به کودکان خود آسیب می زنند و آنها را مسئولیت پذیر بار نمی آورند.

کیهان نیا:

برخی خانواده ها نوجوانان را در فضای مجازی رها کرده و از آنها اطلاع کافی ندارند. این موضوع سبب شده نوجوانان آسیب پذیرتر شوند

علیزاده فرد خاطر نشان می کند: باید به این نکته نیز توجه داشت مسئولیت هایی که نوجوانان تصور می کنند به عهده آنهاست با خواسته های خانواده ها متفاوت است.

نباید فراموش کرد نوجوانی سن توجه بیش از حد به گروه همسالان است و به همین علت، نوجوانان وظایف خود را در قبال گروه دوستان به درستی انجام می دهند، اما خواسته های والدین را چون قبول ندارند، اجرا نمی کنند. این مشکل ریشه در هدف گذاری برای نوجوانان دارد، زیرا فاصله خانواده با نوجوانان زیاد شده است. به همین دلیل والدین فقط از نوجوانان درخواست دارند آن هم بدون این که از فضا و دنیای آنها اطلاعات مناسبی داشته باشند.

نوجوانی در بند فضای مجازی

در سال های اخیر با رشد فناوری و نبود آگاهی های لازم دراین حوزه، خانواده ها دستخوش آسیب و تغییر شده اند، زیرا دسترسی به دنیای مجازی راحت تر شده و نوجوانان به دلیل کنجکاو بودن، جذب اینترنت می شوند و چون از آسیب های احتمالی اطلاعی ندارند خیلی زود خود و خانواده را دچار مشکل می کنند.

دکتر اصغر کیهان نیا، مشاور خانواده دراین باره به جام جم می گوید: متاسفانه بخشی از خانواده ها از این موضوع غافل هستند و نوجوانان را به حال خود رها می کنند. برخی والدین بر این باورند که فضای مجازی نوجوانان را سرگرم می کند تا آنها به کارهای خود رسیدگی کنند.

به علاوه عده کمی از نوجوانان از فضای مجازی به درستی استفاده می کنند؛ به عنوان مثال برای آموزش از آن بهره می برند، اما نباید فراموش کرد بیشتر نوجوانان فقط برای سرگرمی از رایانه و اینترنت استفاده می کنند.

علیزاده فرد:

کنکور نباید تنها هدف زندگی نوجوانان باشد زیرا به این شکل اشخاص تک بعدی رشد می کنند و در آینده دچار بحران های دیگری می شوند

کیهان نیا معتقد است خانواده ها در این میان مرتکب خطا می شوند. او می افزاید: برخی والدین در دنیای مجازی، نوجوانان را به حال خود رها می کنند و برخی دیگر برای بالا بردن سطح آگاهی خود نسبت به فضای مجازی تلاش نمی کنند، زیرا هرچه آگاهی آنها بیشتر شود بهتر می توانند نوجوانان را در این مسیر کنترل کنند. به گفته او بی توجهی نسبت به این مساله سبب شده سن انحراف، جرم و اعتیاد پایین بیاید. این در حالی است که خانواده قوی ترین، موثرترین و نزدیک ترین الگو برای نوجوان است و چون بیشتر خانواده ها اکنون به سمت فضای مجازی جذب شده اند نوجوانان و کودکان نیز از آنها الگو می گیرند و آسیب می بینند.

رسیدگی به نوجوان روی کاغذ

در کشورمان ارگان یا وزارتخانه مشخصی وظیفه رسیدگی به امور نوجوانان را به عهده نمی گیرد. دراین میان وزارت آموزش و پرورش فقط به درس و مشق نوجوانان پرداخته و برای بهبود دیگر جنبه های زندگی جوانان آن طور که باید تلاش نمی کند. معاونت ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان نیز برای رسیدگی به امور جوانان با مشکل روبه روست و رسیدگی به امور نوجوانان را وظیفه خود نمی داند.

کیهان نیا در این باره تصریح می کند: متاسفانه در کشورمان روی کاغذ تمام وزارتخانه ها و نهادها، برنامه ریزی لازم برای حمایت از خانواده ها وجود دارد، اما بیشتر جلساتی که مسئولان برگزار می کنند، محصولی ندارد. به همین دلیل حتی نتوانسته ایم اسباب سرگرمی مناسب برای اوقات فراغت نوجوانان فراهم کنیم یا دست کم به آنها مشاوره مناسب بدهیم.

این در حالی است که باید در مدارس، مشاوری ویژه حضور داشته باشد تا در صورت نیاز مشکل نوجوانان را برطرف کند؛ ولی در کشورمان فقط مشاور تحصیلی در مدارس وجود دارد که دسترسی به او نیز برای تمامی نوجوانان میسر نیست.

تربیت نوجوان

با توجه به این که اکنون بیشتر خانواده ها به تک فرزندی روی آورده اند باید نکات لازم را نیز برای تربیت کودک خود در نظر بگیرند، زیرا وقتی کودکی از نعمت داشتن خواهر و برادر محروم می شود می تواند آسیب پذیرتر باشد. کیهان نیا در این باره عنوان می کند: اگر خانواده ها به شکل تمام و کمال در خدمت کودکان خود باشند و نیازهای آنها را برطرف کنند کودک مانند گلی که در گلخانه رشده کرده پرورش می یابد و خارج از گلخانه آسیب خواهد دید. چنین نوجوانانی با وارد شدن به جامعه دچار سرخوردگی می شوند، زیرا همان انتظاری را که از والدین خود دارند از دوستان و اطرافیان نیز انتظار می رود؛ اما چون این افراد به اندازه پدر و مادر نوجوان را دوست ندارند، خواسته های شخص را برآورده نمی کنند. به این ترتیب نوجوان سرخورده، گوشه گیر و بهانه گیر می شود و نمی تواند با جامعه خود ارتباط برقرار کند. بنابراین والدینی که یک فرزند دارند باید در تربیت او دقت لازم را داشته باشند.

نوجوان و اوقات فراغت

با توجه به این که نوجوانان آینده ساز کشور هستند، باید روی مسائل آنها تمرکز بیشتری کرد . دراین دوره هویت شکل می گیرد و اکنون نیز بیشترین مشکل نوجوانان و جوانان، بحران هویت است و متاسفانه خانواده ها و مسئولان به این مساله توجه ندارند. در این میان، سرگرمی نوجوانان نیز مطرح می شود. نوجوانی دوره ای است که زمینه هایی از کودکی و خواسته هایی از بزرگسالی در اشخاص دیده می شود، بنابراین سرگرمی و اوقات فراغت دراین دوران نقش قابل توجهی دارد. نبود امکانات مناسب سبب شده خانواده ها دغدغه اوقات فراغت نوجوانان را داشته باشند و آن را مشکل بزرگی بدانند. اکنون نوجوانان اوقات فراغت خود را در خلوت سپری می کنند و به فضای مجازی وابسته شده اند درحالی که این فضا برای خانواده ها و مسئولان قابل کنترل نیست.

 

از اعتیاد نوجوانان تا دوستی با آنان

نوجوانان بسیار کنجکاو هستند، به همین علت ممکن است به سمت آسیب‌هایی مانند سیگار یا مواد مخدر کشیده شوند؛ اما به جز کنجکاوی، دلایل دیگری را نیز می‌توان ذکر کرد، برای نمونه نوجوان تمایل دارد بگوید بزرگ شده و علاقه دارد کارهای ممنوع را با نیت کسب هیجان انجام دهد.

 

 علاوه براین، تاثیر گروه دوستان و ارزان و در دسترس بودن سیگار و مواد مخدر را نیز می توان از دلایل دیگر تمایل برخی نوجوانان به مصرف مواد مخدر دانست. گاهی مصرف مواد مخدر از سوی نوجوانان به دلیل اعتراض صورت می گیرد. در این مواقع والدین باید با نوجوانان صحبت کنند، یعنی پدر و مادر باید در کمال آرامش مضرات سیگار یا هر نوع مواد مخدر را به نوجوانان اطلاع دهند.

باید توجه داشت اگر والدین دراین مواقع رفتار تندی از خود نشان دهند، سبب زیرزمینی شدن رفتار نوجوان خواهند شد، یعنی شخص تمام تلاش اش را به کار می گیرد تا خانواده اش از کارهایی که انجام می دهد آگاه نشود. برای ایجاد رابطه بهتر با نوجوان والدین باید سعی کنند با کودک خود دوست شوند.

دوستي با نوجوانان

بیشتر والدین تصور می کنند با نوجوانان خود دوست هستند، به همین دلیل فرزندشان آسیب کمتری خواهد دید. برای دوستی واقعی با نوجوانان، والدین باید نکاتی را رعایت کنند. در واقع والدین نباید به شکلی رفتار کنند که احترام آنها از بین برود یا اقتدار آنها بر فضای دوستی حاکم باشد. دوستی با نوجوانان زمانی شکل می گیرد که والدین بتوانند اعتماد آنها را به دست بیاورند. به عبارت دیگر وقتی نوجوان به این باور برسد که پدر یا مادرش اسرار او را حفظ می کند و یا او را سرزنش نمی کند با آنها دوست خواهد شد.

 

دود اعتياد در پناه ناآگاهي خانواده ها

 نيمي از پدر و مادرها اطلاعات درستي درباره ​ نشانه هاي مصرف مواد مخدر از سوي فرزندان خود ندارند

55 درصد والدین پس از پنج سال از اعتیاد فرزندان خود باخبر می‌شوند؛ زمانی که دیگر کار از کار گذشته است. این حکایت تلخی است که به آتش اعتیاد در خانواده‌های ایرانی دامن می‌زند. در این میان به نظر می‌رسد چاره رفع این مشکل ایجاد مراکز مشاوره تخصصی و اطلاع‌رسانی به خانواده‌ها و تلاش برای افزایش آگاهی آنهاست؛ زیرا تا وقتی والدین اعتیاد فرزند خود را انکار کرده و ندانند آنها مواد مخدر را از چه طریق تهیه و مصرف می‌کنند یا مصرف مواد مخدر چه نشانه‌هایی دارد و چه تاثیری روی جسم و روان افراد می‌گذارد، نمی‌توانند بموقع عمل کرده و مانع گرفتار شدن فرزندانشان در دام اعتیاد شوند.

چنانچه خانواده و جامعه به وظایف خود در برابر نیازهای روحی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی نوجوانان و جوانان بدرستی عمل نکنند زمینه ای مناسب برای آسیب هایی مانند اعتیاد فراهم می شود؛ بنابراین قبل از هر اقدامی والدین باید با توجه به نیازهای روحی و روانی نوجوانان، مهارت های لازم مانند توانایی نه گفتن را به آنها بیاموزند.

در این بین مسئولان نیز وظیفه دارند با سرمایه گذاری برای اشتغال و تلاش برای بهبود فضای اجتماعی و فرهنگی جامعه، نوجوانان و جوانان را از آسیب هایی مانند اعتیاد دور نگه دارند، اما بی توجهی به این مسائل، شرایط را برای اعتیاد برخی نوجوانان و جوانان در کشور مهیا کرده و نگران کننده تر این که به گفته دبیر اتاق های فکر ستاد مبارزه با مواد مخدر ریاست جمهوری، نیمی از والدین مهارت های لازم را در این حوزه فرا نگرفته اند و پس از پنج سال از اعتیاد فرزندانشان مطلع می شوند؛ بنابراین لازم است که مسئولان سیاست های خود را در نحوه اطلاع رسانی و آگاهی دادن به خانواده ها تغییر دهند.

دوری اعضای خانواده از یکدیگر

در کشور ما مصرف مواد مخدر همیشه با قبح همراه بوده که می توان از آن به عنوان عاملی بازدارنده برای مصرف مواد مخدر یاد کرد. در چنین شرایطی چنانچه یکی از اعضای خانواده به هر دلیل به مصرف مواد مخدر گرایش پیدا کند، تمام تلاش خود را به کار می گیرد تا دیگر اعضای خانواده از آن باخبر نشوند.

این در حالی است که نبود برنامه های فرهنگی مناسب در کشور طی سال های اخیر سبب شده والدین و فرزندان چندان با یکدیگر صمیمی نباشند که بتوانند با رویکرد حمایتگرانه، موضوعات و مشکلات فرزندان خود را شناسایی اولویت بندی و حل کنند. در چنین شرایطی اعضای خانواده خیلی دیر از مشکلات یکدیگر باخبر می شوند.

محسن روشن پژوه، معاون پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی کشور در گفت وگو با جام جم اظهار می کند: قبح اعتیاد نمی گذارد شخص مشکلش را با دیگران در میان بگذارد. وقتی فرد رابطه ای سازنده با خانواده ندارد، نشانه های دال بر مصرف را پنهان می کند. در این فضا نشانه های رفتار پرخطر و شواهد اختلالات رفتاری بیشتر پنهان و در نتیجه کشف آن نیز سخت تر می شود.

بنابراین در چنین شرایطی خانواده ها باید برای کسب مهارت کافی از کارشناسان حوزه اعتیاد بیشتر کمک بگیرند، برای نمونه آنها می توانند از این افراد نشانه های گرایش به مصرف مواد مخدر را جویا شوند؛ زیرا چنانچه آنها در این حوزه بدون کمک و مشورت با کارشناسان قدم بردارند، ممکن است تلاششان برای نجات شخص نتیجه عکس داده و فرد را بیشتر از کانون خانواده دور کند.

باید از دور مراقب بود

این روزها تهیه مواد مخدر کار سختی نیست، زیرا فروشنده های خرده پا را می توان در گوشه و کنار هر پارک کوچکی یافت یا مواد مخدر را به شکل آنلاین خریداری کرد و سفارش داد تا فروشنده مجازی آن را با پیک هر جا که بخواهید تحویل تان دهد بنابراین هر نوجوانی می تواند براحتی به مواد مخدر دسترسی داشته و آن را درون اتاقش نگهداری کند.

با توجه به این که جاسازی مواد مخدر به هوش فرد و فضای در اختیارش بستگی دارد، نمی توان راهکار مناسبی ارائه کرد و گفت امروزه نوجوانان گرفتار اعتیاد، مواد مخدر مصرفی خود را فقط در جلد دفتر و کتاب، زیرفرش، زیرتخت، درز کمد یا هزار و یک جای دیگر پنهان می کنند. بنابراین والدین فقط با ایجاد رابطه دوستانه و زیرنظر داشتن رفت و آمد شخص و آگاهی پیدا کردن از دوستان و شرایط خانوادگی شان می توانند فرزند خود را از اعتیاد دور نگه دارند.

نشانه های ظاهری اعتیاد

مصرف مواد مخدر اثرات سیستمی واحدی روی سلسله اعصاب می گذارد؛ بنابراین نشانه های مصرف آن در گروه های سنی مختلف یکسان است. اما شرایط جسمی فرد نوجوان و میانسال متفاوت بوده و انگیزه های مصرف نیز در آنها متفاوت است. درباره انگیزه نوجوانان و جوانان می توان به کنجکاوی، تجربه گرایی، لذت جویی و تفریح، سرگرمی و کسب هیجان اشاره کرد؛ البته بحران روحی و نبود مهارت های لازم برای واکشن های بیرونی نیز عواملی است که می تواند فرد را بیشتر به سمت پرتگاه اعتیاد سوق دهد.

احمد کاهه، معاون اجتماعی پلیس مبارزه با مواد مخدر ناجا در گفت وگو با جام جم درباره نشانه های ظاهری فردی که بتازگی مصرف مواد مخدر را شروع کرده، می افزاید: این افراد معمولا از جهت روانی سعی می کنند احساسات مثبتی از خود نشان بدهند. برای نمونه در محیط خانه از این که برخورد مستقیمی با اعضای خانواده داشته باشند، دوری می کنند یا سعی دارند رفتار خود را خیلی عادی نشان دهند.

چشمپوشی از خطاها

افرادی که مصرف مواد را بتازگی شروع کرده اند، از ایراد گرفتن نسبت به خطای اعضای خانواده چشمپوشی می کنند، در واقع اعضای خانواده به نوعی خوش رفتاری و مهربانی کم سابقه ای را در این افراد می بینند. به این دلیل که شخص متوجه است دست به چه کار خطرناکی زده بنابراین سعی می کند نشانه های آن را مخفی کرده و در عوض نکات مثبتی از خود نشان دهد.

افزون بر این در مرحله ابتدایی اعتیاد فرد سعی می کند خود را به کارهایی که قبلا به آن توجه نمی کرد، مشغول کند. مثلا فردی را درنظر بگیرید که تا پیش از شروع مواد مخدر، کتاب و روزنامه نمی خوانده، اما پس از شروع به مصرف، او برای ظاهرسازی و ارائه نشانه مثبت و جدید از خود شروع به مطالعه می کند.

ظاهر شدن پیاپی جلوی آینه برای اطمینان یافتن از وضع ظاهری نیز می تواند نشانه دیگری از شروع مصرف مواد مخدر باشد؛ زیرا افرادی که در مرحله ابتدایی اعتیاد هستند بیش از پیش به نظافت خود اهمیت می دهند.

حشیش و سرخی چشم

افرادی که حشیش یا فرآورده های دیگر گیاه شاه دانه مانند گل، بنگ، گرس و ماری جوانا مصرف می کنند، روش های متنوعی دارند. برای نمونه آنها این فرآورده ها را با توتون سیگار مخلوط کرده و سیگار محتوی حشیش را دست به دست چرخانده و هر شخص به نوبت چند پک به آن می زند. علاوه بر این، برخی نیز از فرآورده های شاه دانه کیک درست می کنند. برای شناخت شخصی که مصرف مواد را بتازگی شروع کرده، می توان به نشانه هایی که نوع مواد مخدر مصرفی توسط او به وجود می آورد نیز توجه کرد.

مثلا اگر شخص به سمت مصرف مواد توهم زا مانند حشیش برود آثار مصرف اولیه این مواد را نشان خواهد داد؛ افزایش اشتهای کاذب، بالا رفتن ضربان قلب، قرمزی چشم، اختلال حافظه، بی توجهی به اطراف و به هم خوردن تعادل حرکتی برخی از نشانه های اولیه مصرف حشیش است.

همراه داشتن همیشگی قطره نفازولین نیز شگردی است که مصرف کنندگان حشیش از آن برای پنهان کردن نشانه های مصرف استفاده می کنند، زیرا آنها با ریختن این قطره در چشم، یکی از نشانه های مصرف حشیش و برخی دیگر از مواد مخدر را که قرمز شدن چشم است، پنهان می کنند.

محرک ها و انرژی کاذب

در روزهای ابتدایی مصرف آمفتامین، روانگردان و محرک ها آثار اولیه کوتاه مدتی ایجاد می شود که قاچاقچیان از آنها برای تبلیغ و فروش بیشتر مواد مخدر نیز بهره می گیرند. افزایش توجه، افزایش فعالیت، کاهش خستگی، کاهش اشتها، سرخوشی و افزایش فعالیت جنسی برخی نشانه های اولیه مصرف آمفتامین، روانگردان و محرک هاست که در نگاه اول شاید مثبت به نظر برسد، اما خیلی طول نمی کشد که این آثار جای خود را به تخریب های جدی می دهد. بیدار ماندن به شکل غیرعادی و بوی بد دهن و آشامیدن غیرمعمول آب را نیز می توان از نشانه های مصرف این مواد دانست. شیشه را با پایپ و فندک می کشند، اما در نبود این وسیله شخص معتاد از لامپ های کوچک نیز استفاده می کند.

کراک؛ خطرناک و بدون بو

افراد سودجو برای تهیه کراک، مرفین تریاک را جدا و در فرآیندی آن را به هروئین تبدیل می کنند. این ماده در افغانستان و ایران به عنوان کراک شناخته می شود، اما این ماده با مخدر کراک که در اروپا و آمریکا وجود دارد، متفاوت است؛ زیرا منشأ کراک در این مناطق کوکائین است در حالی که منشأ کراکی که در ایران و افغانستان وجود دارد مرفین تریاک است.

قاچاقچیان بعد از این که مرفین تریاک را خالص سازی و به هروئین فشرده با خلوص بالا تبدیل کردند، به آن کافئین اضافه می کنند؛ به این شکل هروئین از حالت پودری به شکل کلوخی درمی آید. قاچاقچیان تمام تلاش خود را به کار گرفته اند تا بتوانند مواد سهل المصرفی مانند کراک بسازند؛ زیرا کراک بوی خاصی نداشته و شخص آن را با ابزار ابتدایی مانند سنجاق و فندک مصرف می کند. نشانه های مصرف کراک نیز مانند تریاک است، اما امروزه به کراک مواد محرک نیز اضافه می کنند که سبب تغییر برخی نشانه های آن شده است.

نشانه های اعتیاد پیشرفته

اما برخلاف افرادی که بتازگی مصرف مواد مخدر را شروع کرده اند، اشخاصی که درگیر مصرف می شوند در مرحله نسبتا پیشرفته مصرف قرار گرفته و نشانه های دیگر دارند. برای نمونه تغییرات نسبی در وضع جسمی شخص مانند لاغر شدن، تغییرات رنگ پوست و پرخاشگری برخی از این نشانه هاست.

در این مرحله شخص که سعی می کرد با خانواده فاصله اش را حفظ کند، نرمشی را که در برخورد با اعضای خانواده داشت از دست می دهد. او از خانواده فاصله گرفته و احساس غریبی می کند. برخی رفتارها مانند پرحرفی، تناقضگویی و بیهوده گویی در کلام آنها نمودار می شود و بی علاقگی نسبت به مسائل مادی و معنوی نیز در این افراد رشد می کند. افرادی که مصرف کننده پیشرفته حشیش هستند به بیماری های مزمن مبتلا می شوند، اختلالات روانی و مشکلات جنسی و جسمی پیدا کرده و دچار بیماری های تنفسی خواهند شد.

تریاک، سستی زا

معاون اجتماعی پلیس مبارزه با مواد مخدر ناجا درباره نشانه های اولیه اعتیاد به تریاک اظهار می کند: تریاک ماده ای سستی زاست، چون مصرف آن سبب کاهش فعالیت فکری و بدنی می شود. عوارض مصرف آن روی مغز نیز مواردی مانند اختلال خواب است؛ زیرا مصرف کننده دیر به خواب رفته و دیر نیز از خواب بیدار می شود. مشکلات گوارشی مانند یبوست را نیز باید از نشانه های مصرف تریاک دانست. شخص مصرف کننده تریاک علاقه زیادی به خاراندن بدن خود دارد و در دقایق اول مصرف پرحرف شده و با اطرافیان خود به شکل غیرمعمولی مهربان می شود. این افراد پس از مصرف تمایل زیادی نیز به خوردن شیرینی جات و چای پیدا می کنند.

پدر و مادرهایی که 5 سال عقب هستند

مهدی آیینی

مهدی آیینی

  55 درصد پدر و مادرها پس از پنج سال متوجه می‌شوند فرزندشان اعتیاد دارد. این آمار واقعیت تلخی است که بیانگر دور شدن اعضای خانواده ایرانی از یکدیگر است؛ افرادی که هرچند زیر یک سقف زندگی می‌کنند اما از حال یکدیگر بی‌خبرند و آن‌قدر سرگرم حاشیه‌های زندگی شده‌اند که معنای زندگی واقعی را به فراموشی سپرده‌اند .این روزها شرایط اجتماعی و اقتصادی سبب شده والدین نقش اصلی خود را در قبال تربیت فرزندان جدی نگیرند ؛ زیرا بسیاری از آنها گمان می کنند با پرداخت شهریه های بالا به مدارس، این وظیفه را تمام و کمال به اولیای مدارس واگذار کرده اند. اما اولویت های مدارس نیز این روزها تغییر کرده و تنها چیزی که برای آنها در اولویت قرار دارد کسب نمره بالا توسط دانش آموزان است. متاسفانه تعلیم و تربیت در بسیاری از مدارس در نمره های درسی خلاصه می شود؛ نمره هایی که اولیای مدارس آنها را دستاویز قرار می دهند برای رقابت با مدارس دیگر و کسب دانش آموز و درآمد بیشتر.

بنابراین تمامی تقصیر را نمی توان به گردن والدین انداخت ؛ زیرا مسئولان نیز برنامه های جامعی برای بهبود شرایط فرهنگی و اجتماعی جامعه ندارند به همین دلیل زمینه برای غفلت پدر و مادرها فراهم شده، در نتیجه وقتی دبیر اتاق های فکر ستاد مبارزه با مواد مخدر ریاست جمهوری می گوید نیمی از والدین زمانی متوجه آسیب دیدن فرزندشان می شوند که پنج سال از مصرف مواد مخدر از سوی آنها گذشته، باید منتظر آسیب های اجتماعی بیشتری بود.علاوه بر این، سازمان ها و نهاد های مسئول و رسانه به شکلی اطلاع رسانی نمی کنند که خانواده ها از مواد مخدر جدید و روش توزیع و مصرف آنها باخبر شوند.

برای نمونه اگر پای صحبت های برخی از ماموران مبارزه با مواد مخدر بنشینید، آنها می گویند یکی از شگردهای قدیمی قاچاقچیان خرده فروش برای فروش آسان تر شیشه، جاسازی این مواد در نی هایی است که برای نوشیدن آبمیوه کاربرد دارد یا مواد مخدر را در پلاستیک های کوچک زیپ دار قرار می دهند، این در حالی است که تا زمانی که در این حوزه اطلاع رسانی بدرستی صورت نگیرد، والدین اگر این اشیا را در لوازم فرزند خود پیدا کنند نیز شک نمی کنند فرزندشان مواد مخدر مصرف می کند بنابراین والدین برای جبران عقب ماندگی خود باید اطلاعات بیشتری به دست بیاورند؛ اطلاعاتی که فقط با سیاستگذاری های جدید مسئولان به دست می آید به همین دلیل باید از والدین خواست برای کسب این آگاهی و نجات فرزندان خود، قدم های جدی تری برداشته و خواسته های خود را به شکلی شفاف با مسئولان در میان بگذارند.

 

بالا