آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : نوجوان

بایگانی/آرشیو برچسب ها : نوجوان

اشتراک به خبردهی

ایست! دانش‌آموزان در خطرند

نه سیاه‌نمایی باید کرد و نه می‌شود بیخیال شد. حقیقت کتمان نشدنی است. سه‌شنبه 18 خرداد امسال، پرونده امتحانات سال 95، با مرگ خودخواسته دانش‌آموزی 16 ساله در سرویس بهداشتی مدرسه بسته شد و اکنون همه می‌دانند که او نه اولین نوجوانی است که به این ترتیب دفتر زندگی‌اش بسته می‌شود و نه آخری اما هنوز امید هست که با تحلیل علل گرایش برخی دانش‌آموزان به مرگ خودخواسته و اعمال روش‌های پیشگیرانه اجتماعی، حوادثی از این دست در کشور متوقف شود.

 محکم‌تر از این آمار دلیلی نمی‌توان یافت؛ جمعیت13میلیون نفری دانش‌آموزان به تنهایی برای مهم دانستن مسائل اجتماعی کودکان و نوجوانان کافی است، زیرا اگر آنها مشق زندگی را بدرستی نیاموزند و نتوانند مسائل مربوط به سنین نوجوانی خود را حل و فصل کنند، در آینده نزدیک زیر بار مشکلات جامعه خرد خواهند شد و در نتیجه چرخ‌های جامعه از حرکت خواهد ایستاد، گواه جدی بودن این احساس خطر نیز خودکشی 17دانش‌آموز در سال تحصیلی 95_94 است.

غفلتی مرگبار

50 درصد از اختلالات روانی در کمتر از 14 سالگی شروع می‌شود، این آماری است که باید مورد توجه مسئولان و مدیران نظام آموزشی کشور باشد، اما پرواضح است که به فراموشی سپرده شده، این را از نبود مشاوران روان‌شناسی در مدارس می‌توان نتیجه گرفت، زیرا این روزها مدارس و دانش‌آموزان گرفتار دور باطل رقابتی شده‌اند که در آن همه چیز با نمره سنجیده می‌شود.

حبیب‌الله مسعودی‌فرید، معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور نیز این غفلت را تائید می‌کند و از این می‌گوید که در نظام آموزشی کشور جای مشاوران و مددکاران خالی است.

اغلب کارشناسان از این گله می‌کنند که اولیای مدارس فقط از مشاوران تحصیلی استفاده می‌کنند به همین خاطر مشکلات روحی و روانی دانش‌آموزان زمانی فاش می‌شود که کار از کار گذشته و پیکر بی‌جان آنها در جایی مانند سرویس بهداشتی مدرسه پیدا می‌شود.

لزوم تقویت باورهای دینی

مسعود ثقفی، سخنگوی آموزش و پرورش شهر تهران نیز در گفت‌وگو با جام‌جم از این می‌گوید که مقوله خودکشی مساله بسیار پیچیده روان‌شناسی است و به عوامل متعددی بستگی دارد؛ چراکه به نظر کارشناسان حتی مساله ژنتیک نیز در آن نقش دارد، بنابراین درخصوص دلایل خودکشی‌های اخیر نمی‌توان به شکل دقیق نظر داد. او البته به خانواده‌ها یادآور می‌شود که باید مراقب باشند تا فرزندان‌شان جذب گروه‌های آسیب‌زا مانند فرقه‌های مربوط به عرفان‌های کاذب و نوظهور نشوند، علاوه بر این به نظر ثقفی مهم‌ترین عامل بازدارنده از تمایل به خودکشی، تقویت باورهای دینی در نوجوانان است؛ زیرا انسانی که به خدا و معاد اعتقاد داشته باشد، هرگز چنین انتخابی نخواهد کرد.

معلمان احوال نمی‌پرسند

کارشناسان از مدارس به عنوان گلوگاهی برای شناسایی مشکلات روحی و روانی دانش‌آموزان یاد می‌کنند. آن طور که مسعودی فرید توضیح می‌دهد، دانش‌آموزی که قصد خودکشی دارد از حدود سه ماه پیش از عملی کردن تصمیم خود نشانه‌هایی را از خود بروز می‌دهد که می‌توان از روی آنها به مشکل نوجوان پی برد، این درحالی است که در مدارس کشورمان چنین متخصصی وجود ندارد. به نظر می‌رسد برای کنترل مسائل روحی و روانی دانش‌آموزان باید برای هر دانش‌آموز پرونده سلامت روان تشکیل داد.

خوراک مغز بچه‌ها چیست؟

روان‌شناسان اعتقاد دارند بسته فرهنگی که هر نوجوان استفاده می‌کند، بر تصمیمات مهمش در زندگی اثر دارد. منظور از بسته فرهنگی، مجموعه کتاب‌ها، متن‌های فضای مجازی، تصاویر و فیلم‌های کوتاه و بلندی است که از آنها استفاده می‌کند. افرادی مثل فریده دو‌کانه‌ای فرد، استاد دانشگاه و مشاور که در گفت‌وگو با ما هشدار می‌دهد خانواده‌ها باید بدانند فرزندانشان چه کتاب‌هایی می‌خوانند، در فضای مجازی با چه جور آدم‌هایی در ارتباط هستند، در چه گروه‌هایی عضویت دارند و چه فیلم‌هایی می‌بینند.

او تاکید می‌کند که برخی فیلم‌های کوتاه و متون که اخیرا در فضای مجازی منتشر می‌شود، نحوه خودکشی را به نوجوان‌ها و جوان‌ها آموزش می‌دهد و حتی کتاب‌هایی در بازار وجود دارد که در ذهن مخاطبش زندگی را بی‌ارزش و خودکشی را عملی عادی جلوه می‌دهد. علاوه بر این چیزی که این روان‌شناس را نگران می‌کند، فرقه‌هایی با آموزه‌های پوچ‌گرایانه است که نشاط را از نوجوان‌ها می‌گیرد و اخیرا برخی دانش‌آموزان پنهانی به عضویت آنها درمی‌آیند چون نوجوان‌ها هنوز تجربه اجتماعی کاملی ندارند و گرایش به گروه‌ها و فرقه‌های عجیب و غریب ممکن است برای آنها لذتبخش باشد در حالی که زندگی‌شان را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

والدین غافلند

معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور از غفلت والدین نیز به عنوان علت دیگر بحرانی شدن مشکلات روحی و روانی دانش‌آموزان یاد می‌کند. او می‌گوید: در خانواده‌هایی که نوجوان تحقیر شده و مورد تبعیض قرار می‌گیرد، دچار اضطراب و افسردگی شده و ارتباط خود را با والدین قطع می‌کند به همین خاطر در معرض آسیب بیشتری قرار می‌گیرد. بنابراین به نظر می‌رسد برای رفع این مشکل باید شیوه درست فرزند‌پروری را نیز به والدین آموزش داد.

اقدام مشابه و مرگبار

مساله دیگری که در این بین نباید از یاد برد، یادگیری اجتماعی از سوی نوجوانان و کودکان است به همین دلیل کارشناسان هشدار می‌دهند مسائلی مانند خودکشی را نباید به شکلی مطرح کرد که برخی نوجوانان که زمینه اقدام به خودکشی را دارند در تصمیم خود جدی‌تر شوند. در این بین رسانه‌ها نیز نباید این مساله را به شکلی انعکاس دهند که نتیجه معکوس داشته باشد.

آن طور که مسعودی‌فرید می‌گوید، در چنین مواردی بهتر است خانواده‌هایی که فرزندشان را از دست داده‌اند از برگزاری مراسم مجلل خودداری کنند؛ چراکه ممکن است نوجوانی که از سوی خانواده‌اش حمایت نمی‌شود به این فکر بیفتد که با اقدامی مشابه نظر افراد دیگر را به خود جلب کند.

جدایی فرد از جامعه

اغلب جامعه‌شناسان معتقدند در افرادی که ارتباط تنگاتنگی با قومیت، جامعه یا مذهب دارند خودکشی کمتر دیده می‌شود،اما در مقابل افرادی که خود را رها شده می‌دانند، تمایل بیشتری به خودکشی دارند.

علیرضا کرمانی، پژوهشگر جامعه شناسی کودک توضیح می‌دهد: جوامع کودکان و نوجوانان محدود به مدرسه و خانواده می‌شود به همین دلیل کودکانی که خانواده نابسامانی دارند یا نظام مدرسه شان از هم گسیخته است آسیب‌پذیرتر هستند،زیرا اگر مدارس اجتماع‌محور نباشد دانش‌آموزان در آن احساس می‌کنند شان و حرمت شان حفظ نمی‌شود به همین دلیل احساس تنهایی می‌کنند.

کرمانی تصریح می‌کند: نظام آموزشی اکنون یکطرفه و اقتدار گراست و قدرت در آن بدرستی تقسیم نشده به شکلی که اکنون معلم در بالای کلاس می‌ایستد و تمامی دانش‌آموزان در طرف دیگر قرار می‌گیرند.

با توجه به اظهارنظرهای کارشناسان باید هشدار داد برای کاهش تمایل نوجوان به خودکشی باید تغییر بنیادین در نظام آموزشی کشور ایجاد کرد و همراه با آن برای ارائه آموزش فرزندپروری به والدین کوشید.

جرم به وقت نوجواني

AZAD8301«نوجوانان بي تفاوت شده اند، سر به راه نيستند؛ احترام به بزرگ ترها را فراموش کرده اند يا در فضاي مجازي غرق شده اند.» اين روزها پاي حرف خيلي از والدين و اولياي مدارس که بنشينيد درباره نوجوانان چنين اظهار نظرهايي مي شنويد؛ در واقع بيشتر افراد اين روزها نسل آينده ساز کشور را اين طور قضاوت مي کنند، اما اين همه واقعيتي نيست که سبب شده نوجوانان آسيب پذير شوند.
ديروز در حاشيه همايش آموزش و حقوق براي دانش آموزان که در دبيرستان البرز برگزار شد به چنين مسائلي پرداخته شد. در اين مراسم قوام فروزان، سرپرست دادسراي اطفال از تخلفات راهنمايي و رانندگي، ضرب و جرح و سرقت به عنوان سه جرمي ياد کرد که نوجوانان بيشتر مرتکب آن مي شوند، جرم هايي که شبيه جرم بزرگ ترهاست؛ بررسي آمارهاي منتشرشده در خصوص جرايم عمده در کشور و حوادث ترافيکي ثابت مي کند که فرق زيادي بين نوجوانان و بزرگ ترهايشان وجود ندارد، چرا که ضرب و جرح عمدي، توهين به اشخاص عادي و سرقت در گروه جرايم اول کشور قرار دارد.
بنابراين بيراه نيست اگر بگوييم نوجوانان مرتکب جرم مي شوند، چون والدينشان به گونه اي رفتار نمي کنند که الگوي مناسبي براي آنها باشند، البته اين تنها دليلي نيست که سبب مي شود نوجوانان آن طور که بايد پرورش پيدا نکنند؛ زيرا در کشورمان بجز آموزش و پرورش نهادي براي حمايت و آموزش به اين افراد، مسئول نيست.
در اين بين آموزش و پرورش نيز نتوانسته آن طور که بايد نيازهاي نوجوانان را پوشش دهد، به خاطر همين هنوز بخشي از مشکلات نوجوانان تابوي اجتماعي است و خانواده ها و نوجوانان راهکار حل مسائلي نظير مصرف مواد مخدر يا رفتار هاي جنسي را بدرستي نمي دانند.
اين درحالي که در چارديواري خانواده نيز شرايط مناسب نيست، زيرا بسياري از والدين با رفتار نامناسبشان سبب دور شدن نوجوانان از خانواده مي شوند. البته در اين بين نمي توان والدين را فقط مقصر دانست، زيرا براي آگاه کردن آنها نيز ارداه اي وجود ندارد.
اين شرايط سبب شده براساس بررسي هاي دفتر مراقبت در برابر آسيب هاي اجتماعي وزارت آموزش و پرورش رفتارهاي پرخطر، اختلال هاي بهداشت روان، اختلالات خانوادگي، انحرافات اخلاقي، اختلالات تحصيلي، اختلالات فرهنگي و بزهکاري ها نيز به عنوان عامل مخاطره آميز و تهديدکننده دانش آموزان شناخته شود .
بنابراين به نظر مي رسد براي داشتن آينده اي بهتر بايد اين نگاه را که فقط نوجوانان و جوانان مقصرند تغيير داد و با طراحي و اجراي برنامه اي ويژه، بزرگ ترها را نيز نسبت به غفلت هايشان آگاه کرد.

مهدي آييني

مشق اعتياد نوجوانان

اعتياد به آنها به ارث مي رسد، اما سازوکاري براي درمانشان تعريف نشده است، يا خمار يا نشئه سرکلاس درس حاضر مي شوند يا قيد درس و مشق را زده و براي تامين مواد مخدر مصرفي خود به هر بزهي دست مي زنند، اما چشم بينايي شاهد دردهايشان نيست، اين حکايت مشق اعتياد ميان کودکان و نوجوانان است که هر روز قربانيان بيشتري مي گيرد، اما با اين حال هنوز برخي مسئولان در انتظار شواهد بيشتري هستند تا پژوهش هايشان را از مرحله آزمايش به اجرا برسانند.
اعتياد در نوجوانان و کودکان جدي شده است و به قول معروف مساله اي نيست که بتوان «زير فرش» پنهانش کرد، به همين علت انوشيروان محسني بندپي، رئيس سازمان بهزيستي کشور نيز در گفت وگو با جام جم از اين واقعيت تلخ پرده برمي دارد و مي گويد: کاهش سن اعتياد در کشور، يک واقعيت است.
اگر از رئيس سازمان بهزيستي کشور درباره راهکارهاي مبارزه با اعتياد کودکان و نوجوانان بپرسيد، او بر اين نکته تاکيد مي کند که بايد ساز و کاري مناسب را با توجه به سن و سال و نياز هاي اين افراد در نظر گرفت.
محسني بندپي با اشاره به اين که براي همه گروه هاي سني نمي توان روش درمان يکساني را دنبال کرد، درباره اقدامات بهزيستي در اين خصوص اظهار مي کند: به شکل پايلوت اقداماتي درحال انجام است تا مشخص شود جداکردن و نگهداري از کودکان و نوجوانان معتاد به چه تدابيري نياز دارد تا به اين ترتيب، راهکارهاي مناسبي براي برخورد با اين مشکل به دست بياوريم.
محسن روشن پژوه، معاون پيشگيري و درمان اعتياد سازمان بهزيستي کشور نيز در گفت وگو با جام جم فاش مي کند: تعداد اشخاصي که براي درمان اعتياد خود اقدام کرده و زير 18 سال دارند،نسبت به گذشته افزايش يافته به همين دليل بايد براي اين گروه سني نيز برنامه درماني مناسبي اجرا کرد.

    جاي خالي بانک اطلاعاتي
يکي ديگر از مسائلي که سبب شده اعتياد در بين نوجوانان و کودکان رخنه کند، نبود برنامه و بانک اطلاعاتي مشخص است، اما آمارهايي نيز تا کنون منتشر شده که براساس آنها مي توان به شرايط نامناسب اين حوزه پي برد، براي نمونه سخنگوي ستاد مبارزه با موادمخدر بتازگي با اشاره به آمار يک درصدي اعتياد در ميان دانش آموزان به ايرنا گفت: 130 هزار نفر از دانش آموزان کشور از يک تا چند بار سابقه مصرف موادمخدر دارند.
اين در حالي است که اين آمار دانش آموزاني را که ترک تحصيل کرده يا اجازه تحصيل ندارند، پوشش نمي دهد، افزون بر اين آمار معتادان کشور نيز حدود يک ميليون و 250 هزار نفر برآورد مي شود و براساس آمارهاي منتشر شده نيمي از آنها متاهل هستند به همين سبب اگر اين افراد صاحب دست کم دو فرزند باشند، مي توان نتيجه گرفت به اندازه جمعيت معتادان کشور نيز کودک در شرف اعتياد قرار دارد يا معتاد شده است.
نبود آمار مناسب در اين حوزه سبب شده برخي مسئولان براي کنترل چنين مسائلي قدم از قدم بر ندارند، به همين خاطر اندک اطلاعات کارشناسان از اعتياد نوجوانان و کودکان براساس مستنداتي است که از مراکز درمان يا مشاوره به دست مي آيد.

روشن پژوه درباره نوع مواد مخدري که اين گروه سني مصرف مي کند، يادآور مي شود:براساس گزارش هاي ما ترکيبي از مواد در بين کودکان و نوجوانان استفاده مي شود، اما بيشتر از مواد محرک مانند شيشه يا مخدري مانند ترياک استفاده مي کنند، مصرف هروئين نيز ديده شده، اما کم است.
معاون پيشگيري و درمان اعتياد سازمان بهزيستي کشور درباره راهکار بهزيستي براي درمان کودکان و نوجوانان معتاد خاطرنشان مي کند: درمان کودکان و نوجوانان بويژه افراد زير 12 سال جنبه طبي و پزشکي بيشتري دارد و معمولابراي آنها درمان هاي جايگزين مانند تجويز متادون توصيه نمي شود.
در واقع کارشناسان معتقدند درمان چنين افرادي بايد در فضاهاي بيمارستاني دنبال شود نه کمپ هاي ترک اعتياد.

    ايجاد مراکزخاص در کلانشهرها
سازمان بهزيستي حدود دو سال است که اجراي پروژه اي را براي درمان کودکان و نوجوانان معتاد در استان سيستان و بلوچستان به شکل پايلوت (آزمايشي) دنبال مي کند، روشن پژوه دراين باره توضيح مي دهد: با کمک ستاد مبارزه با مواد مخدر و وزارت بهداشت دو مرکز دخترانه و پسرانه براي معتادان زير 18 سال طراحي کرده ايم. در اين مراکز افراد غربالگري شده و براي ادامه درمان به بيمارستان فرستاده مي شوند تا مرحله سم زدايي را پشت سر بگذارند.
به گفته او، پس از اين که شخص سه ماه در اين مراکز نگهداري شد، مددکاران شرايط خانواده اش را بررسي مي کنند و اگر امکان برگشت فرد به خانواده ميسر نبود، او به مراکز شبانه روزي بهزيستي منتقل مي شود.
اين درحالي است که مسئولان بهزيستي در حال برنامه ريزي هستند تا چنين مراکزي را در تمامي کلانشهرهاي کشور ايجاد کنند، زيرا شرايط اجتماعي در کلانشهرهايي مانند تهران به شکلي است که کارشناسان تاکيد مي کنند مساله درمان اعتياد کودکان و نوجوانان بايد با جديت پيگيري شود.
از سوي ديگر بايد به اين موضوع توجه کرد که هم اکنون در کلانشهرها برخي نوجوانان به علت ناآشنايي با کمپ هاي ترک اعتياد مناسب نوجوان ها يا کمبود آنها، رقم واقعي سن شان را کتمان مي کنند و به کمپ هاي ترک اعتياد بزرگسالان مي روند و در اين مکان ها نه تنها اعتيادشان ريشه اي درمان نمي شود؛ بلکه انواع بزه را نيز از معتادان حرفه اي بزرگسال که خيلي هايشان هم سال هايي از عمر خود را در زندان گذرانده اند، ياد مي گيرند.

    تاکيد بر توانمندي خانواده ها
برخي کارشناسان حوزه اعتياد معتقدند براي درمان کودکان و نوجوانان معتاد بايد برنامه هاي سرپايي و اقامتي را دنبال کرد، عباس ديلمي زاده، مديرعامل جمعيت خيريه تولد دوباره نيز با اين روش موافق است، او به ما توضيح مي دهد: هرچند آمار قابل استنادي در اين حوزه وجود ندارد، اما شواهد، نشانگر وجود کودکان و نوزادان معتاد در جامعه است، بنابراين براي درمان اين گروه نيز بايد برنامه هايي داشت.
اين پژوهشگر اعتياد با بيان اين که بهتر است اين گروه در محل زندگي خود روند درماني را پشت سر بگذارند، عنوان مي کند: چنانچه فرد، خانواده نابساماني داشته باشد، بايد او را در مرکز اقامتي بستري کرد.
کارشناساني مانند او معتقدند براي پيشگيري از اعتياد در کودکان و نوجوانان و درمان اين مساله بايد حمايت هاي اجتماعي بيشتري از خانواده به عمل بيايد و براي کودکان بي سرپرست يا بدسرپرست نيز از گروه هاي شبه خانواده استفاده شود.

    اعتياد به ارث مي رسد
درباره اين که چرا کودکان و نوجوانان گرفتار اعتياد مي شوند، ايده هاي گوناگوني مطرح است، اما بسياري از کارشناسان مي گويند چنين افرادي بيشتر از هر چيز از وضع نابسامان خانواده آسيب مي بينند، يعني پدر، مادر يا يکي از اعضاي خانواده آنها را به گرداب اعتياد پرتاب مي کند.
احمد کاهه، معاون اجتماعي پليس مبارزه با مواد مخدر ناجا در اين باره به جام جم مي گويد: معمولاکودکان از طريق خانواده و تحت شرايط دچار اعتياد مي شوند به همين دليل نوع مواد مخدري که آنها به مصرف مي رسانند، به موادي که والدين شان مصرف مي کنند، بستگي دارد. علاوه بر اين بايد تاکيد کرد مادر معتاد، بچه معتاد به دنيا مي آورد يا کودکان در خانواده هايي که گرفتار اعتياد هستند، آسان تر به مواد مخدر دسترسي پيدا مي کنند. کاهه اظهار مي کند: در اين حوزه بايد به پيشگيري توجه ويژه اي کرد، زيرا هرچه سطح آگاهي اعضاي خانواده بالاتر برود، افراد کمتر دچار آسيب خواهند شد، اين درحالي است که پس از درمان نيز شخص بايد مورد حمايت قرار بگيرد تا دوباره گرفتار اعتياد نشود.
با توجه به گفته هاي کارشناسان، هرچند آمار قابل توجهي دراين حوزه استخراج نشده، اما شواهد بسياري وجود دارد که مساله اعتياد در کودکان و نوجوانان جدي است به همين خاطر بايد سازمان هاي مسئول دراين امر آزمون و خطا را کنار گذاشته و هرچه زودتر برنامه مناسبي را براي پيشگيري و درمان اين گروه سني اجرا کنند.

نوجوانان در میدان مین آسیب‌های اجتماعی

آسیب‌های اجتماعی پشت‌میز نیمکت مدارس می‌نشینند، با دانش‌آموزان در حیاط مدارس و زنگ‌های تفریح این طرف و آن طرف می‌دوند، در کنار آبخوری مدارس با آنها آب می‌نوشند یا از بوفه‌های مدارس خرید می‌کنند، در خارج از مدرسه نیز در کوچه، خیابان یا پارک با نوجوانان و کودکان پرسه می‌زنند باید پذیرفت آسیب‌های اجتماعی تا این حد به نوجوانان نزدیک شده‌اند، یافته‌های دفتر مراقبت در برابر آسیب‌های اجتماعی آموزش و پرورش نیز گواهی است بر این ادعا چون برخی عوامل مخاطره‌آمیز و تهدیدکننده دانش‌آموزان در مدارس را رفتارهای پرخطر، اختلال‌های بهداشت روان، اختلالات خانوادگی و انحرافات اخلاقی تشکیل می‌دهد.
پیشگیری درحوزه آسیب‌های اجتماعی به فراموشی سپرده شده به همین خاطر سن ابتلا به این مسائل روندی نزولی را پشت سر می‌گذارد؛ روندی که این روزها قربانیان بیگناهی مانند کودکان و نوجوانان را نیز هدف قرار داده است.

اکنون شرایط به گونه‌ای است که نادر منصورکیایی، مدیرکل دفتر مراقبت در برابر آسیب‌های اجتماعی وزارت آموزش و پرورش از رفتارهای پرخطر، اختلال‌های بهداشت روان، اختلالات خانوادگی، انحرافات اخلاقی، اختلالات تحصیلی، اختلالات فرهنگی و بزهکاری‌ها به‌عنوان هفت عامل مخاطره‌آمیز و تهدیدکننده دانش‌آموزان در مدارس یاد می‌کند.

هرچند آن طور که فارس گزارش داده آموزش و پرورش برای رفع این آسیب‌ها تمرکز خود را بر پیشگیری از رفتارهای پرخطر قرار داده، اما باید تاکید کرد کارشناسان بر این باورند تا زمانی که به شکل جدی برای حل این مسائل قدمی بر داشته نشود و نظام آموزشی کشور با هدف بر طرف شدن آنها تغییر نکند، نباید امیدی به حل این مسائل داشت.

جای خالی برنامه‌ریزی جامع

دکتر روزبه کردونی، مدیرکل آسیب‌های اجتماعی وزارت رفاه باور دارد که پذیرش وجود این مخاطرات و معرفی آنها به مردم یک گام مثبت رو به جلوست که جای قدردانی دارد، اما کافی نیست؛ چون برای مقابله با آسیب‌های اجتماعی باید از مرحله شناسایی عوامل مخاطره‌آمیز و حساسیت‌زایی درباره آنها رد شویم و به مرحله ارائه راهکار و تعیین سیاست‌های مدون برای مواجهه با تهدیدها برسیم.

این پژوهشگر حوزه آسیب‌های اجتماعی به ما می‌گوید: اکنون نوبت سیاستگذاری و تعیین نقش و مسئولیت برای مردم و سازمان‌ها و نهادهاست. ما برای مراقبت از دانش‌آموزان در برابر آسیب‌های اجتماعی به همکاری همه بخش‌های جامعه نیاز داریم و صرفا با دستور و بخشنامه نمی‌شود آن را عملی کرد.

کردونی تاکید دارد که اگر قرار است آموزش‌های پیشگیرانه را در برابر عوامل تهدیدکننده دانش‌آموزان آغاز کنیم باید از سن بسیار پایین حتی پیش دبستانی ارائه اطلاعات قابل درک و کنترل شده را به کودکان آغاز کنیم.

مدیرکل دفتر آسیب‌های اجتماعی وزارت رفاه برای اثبات اهمیت آموزش در سن پایین، آمارهایی از تحقیقات بین‌المللی رو می‌کند که نشان می‌دهد کودکانی که مهارت‌های زندگی و شیوه‌های مراقبت از خود در برابر آسیب‌های اجتماعی را می‌آموزند، 30 تا 40 درصد کمتر از همسن‌هایی که آموزش ندیده‌اند در بزرگسالی مرتکب رفتارهای پرخطر و بزه می‌شوند.

صورت مساله را پاک نکنیم

علیرضا کرمانی، جامعه‌شناس و پژوهشگر در گفت‌وگو با جام‌جم از مسائلی پرده برمی‌دارد که تاکنون در کشورمان جدی گرفته نشده به همین خاطر قربانیان زیادی گرفته است. او می‌گوید بسیاری از خانواده‌ها و نوجوانان به دلیل مصرف مواد مخدر یا رفتار‌های جنسی دچار مشکل می‌شوند، اما هنوز راهکار و برنامه مشخصی برای پیشگیری از آنها ارائه نمی‌شود، چون این مسائل تابوی اجتماعی محسوب می شود.

نوجوانان توانا نمی‌شوند مگر …

در این بین نباید از یاد برد که دم زدن از مشکلاتی که نوجوانان دچار آن شده‌اند به تنهایی گرهی از کلاف سردرگم مسائل آنها باز نمی‌کند، به همین خاطر باید از نقاط ضعفی که سبب شده عوامل مخاطره‌آمیز زیادی این روزها نوجوانان را تهدید می‌کند نیز نام برد و دراین بین کارشناسان از نپرداختن به مهارت‌های اصلی زندگی به‌عنوان بزرگ‌ترین نقطه ضعف نظام آموزشی کشور یاد می‌کنند.

مهدی حاج‌اسماعیلی، مشاور خانواده با صراحت از این یاد می‌کند که پیشگیری‌های اولیه دراین حوزه به فراموشی سپرده شده است.

او تاکید می‌کند: مساله عمده‌ای که در این بین وجود دارد و نسبت به آن غفلت شده، این است که آموزش و پرورش باید از دوران دبستان روی پرورش هوش هیجانی ـ اجتماعی کودکان سرمایه‌گذاری کند.

آنچه آقای روان‌شناس از آن به عنوان هوش هیجانی ـ اجتماعی یاد می‌کند، در واقع مجموعه‌ای از مهارت‌هایی است که شخص با آموزش و فراگرفتن آنها می‌تواند در موقعیت‌های مختلف و هنگام مواجهه با هیجانات، مسائل را بدرستی مدیریت و حل کند.

این مهارت‌ها شامل ارتباطات اجتماعی، خودشناسی، کنترل خشم، کنترل استرس، حل مساله، اعتماد به نفس، تصمیم‌گیری، شادابی و واقع‌بینی است.

حاج‌اسماعیلی عنوان می‌کند: بین فراگرفتن این مهارت‌های زندگی با سلامت روان و موفقیت نوجوانان رابطه مستقیمی وجود دارد؛ بنابراین آموزش و پرورش باید برای آموزش این مهارت‌ها به کودکان و نوجوانان رویکرد مناسبی در پیش بگیرد.

در این بین باید خاطرنشان کرد، همان طور که در مدارس به کودکان توانایی حل مسائل ریاضی ارائه می‌شود باید آنها را برای حل مسائلی که در زندگی وجود دارد نیز آماده کرد؛ زیرا علت این که برخی نوجوانان رفتارهای پرخطر از خود نشان می‌دهند چیزی نیست جز این که آنها روش حل مساله و کنترل خشم را فرا نگرفته‌اند.

علاوه بر این سیستم نادرست آموزشی کشور سبب از بین رفتن اعتماد به نفس کودکان نیز می‌شود؛ چرا که این روزها بسیاری از مدارس به گونه‌ای مدیریت می‌شوند که در آنها رقابت حرف اول و آخر را می‌زند و پرداختن به مسائل زندگی در آنها به فراموشی سپرده شده، به همین خاطر کودکان زیادی اعتماد به نفس‌شان را از دست می‌دهند. بنابراین چنانچه عزم آموزش و پرورش برای نجات نوجوانان ازاین مسائل جدی است و نمی‌خواهند تلاش شان فقط به هشدار خلاصه شود، باید تغییر را از خود و نظام آموزش در کشور شروع کنند.

سلامت کودکان بازیچه‌ سرویس مدارس

16 درصد تلفات حوادث رانندگی سال گذشته مربوط به افراد زیر 18 سال بود و در هشت ماه گذشته نیز 18.5 درصد عابران پیاده‌ای که قربانی تصادفات رانندگی شدند، زیر 18 سال داشتند، این آمار‌ها گواهی است بر این که کودکان و نوجوانان در هیچ‌کدام از معادلات مسئولان برای داشتن سرویس مدرسه، اتوبوس و خودروهای شخصی امن، جایی ندارند و معابر شهر نیز کمتر توجهی به ایمنی این گروه آسیب‌پذیر نمی‌کنند و سال‌هاست که از خودروهای معمولی به عنوان سرویس مدرسه استفاده می‌شود،خودروهایی که ایمنی کودکان در آن لحاظ نشده و هنگام وقوع حادثه به آسیب دیدن کودکان دامن می‌زند.

فاجعه‌های زیادی با نام سرویس مدارس گره خورده‌اند و خاطرات تلخ زیادی را برای والدین و اولیای مدارس با خود یدک می‌کشند، از مرگ وحشتناک کودکی بگیرید که یک روز هنگام برگشت از مدرسه سرش را از شیشه سرویس مدرسه بیرون آورد و آخرین چیزی که دید تیر چراغ برقی بود که سرش به آن برخورد کرد یا از مرگ دانش آموزانی نوشت که سرویس مدرسه‌شان در سراشیبی خیابان ولنجک ترمز برید و از مسیر خارج شد یا از به‌ظاهر راننده‌های سرویسی نوشت که به خاطر تعرض به کودکان، نامشان وارد صفحات حوادث روزنامه‌ها شده است.

البته اینها فقط چند نمونه از آشفته بازار سرویس مدارس است که در پایتخت رخ داده و به آنها باید چندین و چند مورد حادثه ریز ودرشت را اضافه کرد که به دلیل استفاده از خودروهایی نظیر وانت یا تراکتور به عنوان سرویس مدرسه در شهرهای دیگر کشور، حادثه‌های تلخ رقم زده‌اند.

کودکان دیده نمی‌شوند

در پنجمین گردهمایی سالانه بین‌المللی ایمنی راه و ترومای کودکان نیز که چند روز پیش برگزار شد، بار دیگر بر لزوم توجه به حقوق کودکان در این حوزه تاکید شد.

حسن امامی رضوی، قائم‌مقام وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در امور دانشگاه‌ها به آمار 16 هزار و 772 نفری تلفات حوادث ترافیکی کشور اشاره کرد و گفت: این آمار مرگ و میر افرادی است که در جاده‌ها کشته شده‌اند و در این میان 16 درصد این تلفات مربوط به کودکان زیر 18 سال است.

سرهنگ علیرضا جهانگیری، رئیس پلیس ترافیک شهری راهور ناجا نیز در گفت‌وگو با جام‌جم این آمار را تائید کرده و می‌افزاید: در هشت ماه گذشته نیز 18.5 درصد عابرانی را که براثر حوادث ترافیکی جان باختند، افراد زیر 18 سال تشکیل داده‌اند. یکی از دلایلی که بیشتر کارشناسان از آن به عنوان عامل مرگ و میر کودکان در حوادث ترافیکی محیط‌های شهری از آن یاد می‌کنند،نبود سرویس مدارس مناسب است.

جهانگیری در این باره تصریح می‌کند: صندلی‌های سرویس مدارس،پنجره و کلا ساختار آن باید با توجه به ایمنی کودکان طراحی شود؛ یعنی دست‌کم صندلی، ارتفاع و کمربند ایمنی آنها باید براساس فیزیک کودکان طراحی و ساخته شود؛ اما در کشورمان از خودروهای معمولی برای این کار استفاده می‌کنند و بارها دیده شده که تعداد زیادی کودک را درون خودرویی مانند پراید جابه‌جا می‌کنند تا به مدارس‌شان برسند.

نشستن کودک در صندلی جلو ممنوع!

این درحالی است که بارها مسئولان در سخنرانی و مصاحبه خود بر لزوم کاهش آمار جان‌باختگان حوادث ترافیکی پا فشاری کرده‌اند؛ اما تمام توجه آنها محدود به فضاهای خارج از شهر یعنی جاده‌های برون شهری می‌شود؛ بنابراین برای بهبود شرایط باید استانداردسازی سرویس‌های مدارس و معابر شهری را نیز آغاز کرد، زیرا قربانیان این حوزه بی‌دفاع‌ترین افراد هستند.

رئیس پلیس ترافیک شهری راهور ناجا عنوان می‌کند: در فضاهای شهری برخی والدین کودک خود را روی صندلی جلوی خودرو سوار می‌کنند و برای حفظ ایمنی آنها کمربند ایمنی را نیز می‌بندند، اما والدین غافلند که هنگام حادثه کودکشان آسیب بیشتری خواهد دید.

کارشناسان معتقدند در چنین شرایطی اگر تصادف رخ دهد، چون کمربند ایمنی برای فیزیک کودک مناسب نیست، معمولا به گلو و صورت او فشار آورده و سبب خفگی یا نقص عضو کودک می‌شود.

جهانگیری با بیان این که کودکان زیادی در محیط‌های شهری به دلیل تصادف جان خود را از دست می‌دهند، خاطر نشان می‌کند:برای کاهش چنین آمار‌های تلخی محیط‌های شهری نیز باید برای کودکان مناسب‌سازی شده و آنها براحتی بتوانند از زیرگذر یا پل‌های عابر پیاده تردد کنند.

به نظر می‌رسد یکی از نکات فراموش شده در نظام آموزشی کشور نیز آموزش صحیح رفت و آمد به کودکان و شهروندان در معابر شهری است؛ زیرا رانندگان زیادی حقوق کودکان را هنگام تردد از خیابان‌ها نادیده می‌گیرند.

وی به بی‌توجهی برخی والدین که در معابر خارج از شهر نیز سبب مرگ کودکان می‌شود، اشاره کرده و می‌افزاید: برای نمونه مدتی قبل در یکی از جاده‌های کشور پدر و مادری برای کمک به خودرویی که دچار حادثه شده بود، خودرو و کودکان خود را رها می‌کنند، اما در این بین کودکان از خودرو خارج شده و به دلیل تصادف با کامیون جان خود را از دست می‌دهند.

صندلی کودک را جدی نمی‌گیرند

نکته دیگری که در کشورمان به فراموشی سپرده شده لزوم استفاده از صندلی کودک در خودروهاست.

دکتر علیرضا اسماعیلی، عضو هیات علمی دانشگاه پلیس و رئیس پیشین پلیس راه کشور در گفت‌وگو با جام‌جم خاطرنشان می‌کند: براساس قانون سوار کردن کودکان زیر 12 سال در صندلی جلوی خودرو‌ها ممنوع است، اما برخی والدین نسبت به آن بی توجه هستند.

وی به نقش صندلی‌های کودک در حفظ ایمنی کودکان اشاره کرده و تاکید می‌کند: برخی مادران مرتکب اشتباه‌های خطرناکی می‌شوند، آنها کودک خود را در آغوش گرفته و در صندلی جلوی خودرو می‌نشینند، این در حالی است که در چنین مواردی اگر تصادف رخ دهد، وزن کودک چند برابر شده و از دستان مادر به سمت بیرون پرت می‌شود.

در واقع در این حالت کودک نقش محافظ بین مادر و شیشه جلوی خودرو را بازی کرده و بشدت آسیب می‌بیند. به همین دلیل کارشناسان توصیه می‌کنند والدین باید برای جا به جایی کودک خود از صندلی مناسب کودک استفاده کنند.

وقتی استاندارد نیست

مساله دیگری که والدین برای حفظ ایمنی کودک خود با آن روبه‌رو هستند، نبود تجهیزات ایمنی مانند صندلی کودک است.

رئیس پیشین پلیس راه کشور در این باره یادآور می‌شود: چون نظارت مناسبی بر بازار و ارائه چنین محصولاتی وجود ندارد، شهروندان برای یافتن چنین وسایل استانداردی دچار مشکل می‌شوند.

برای نمونه می‌توان به فروش کلاه‌های ایمنی نامناسب اشاره کرد که هنگام تصادف موتورسواران سبب آسیب دیدن بیشتر آنها می‌شود.

به نظر می‌رسد برای کاستن از آمار تلفات کودکان در حوادث ترافیکی کشور، مسئولان باید بیش از پیش از حقوق این گروه از افراد جامعه که قادر به دفاع از خود نیستند دفاع کنند و با در نظر گرفتن سرویس‌های ویژه مدارس و اجباری کردن استفاده از صندلی ایمنی کودک در خودرو ها، قدم‌های مثبت برای حفظ جان این افراد بردارند.

فرصت و تهدید؛ 2 روی سکه نوجوانی

امروز روز نوجوان است؛ روز گروهی از افراد جامعه که برخی از دغدغه‌ها و نیازهایشان میان مسئولیت‌های سازمان‌ها و نهادهای مختلف گم شده است و حتی گاهی این بی‌توجهی سبب می‌شود برخی والدین نیز با دنیای آنها غریبه باشند. به همین دلیل آنها گاهی به بی‌مسئولیتی، توجه بیش از حد به گروه همسالان و عصیانگری متهم می‌شوند. اما نوجوانی، دورانی طلایی است که در آن هویت شخص شکل می‌گیرد و اگر از سوی مسئولان و والدین جدی گرفته شود، نسلی پویا تربیت می‌شود که می‌تواند آینده‌ای بهتر بسازد.

به دلیل نبود برنامه ای مشخص، این روزها نوجوانان کشور در خوشبینانه ترین حالت یک هدف را دنبال می کنند و آن هم چیزی نیست جز گذشتن از سد کنکور اما عبوراز این سد نیز پایان مشکلات آنها نیست، بلکه مرحله ای است که شخص با چالش های بیشتری روبه رو می شود. در واقع نوجوانان پس از ورود به دانشگاه با چالش هایی نظیر بحران هویت و درک معنای زندگی رو به رو می شوند در صورتی که اگر والدین و نظام آموزشی کشور زمینه رشد همه جانبه نوجوانان را فراهم کنند و برنامه ای جامع برای آنها داشته باشند، قبل از رسیدن به دانشگاه نوجوانان این مسائل را برای خود حل و فصل خواهند کرد.

نوجوان، سردرگم

مشکل دیگر دوران نوجوانانی را باید در نبود هدف جست وجو کرد، زیرا نوجوانی سن هدف گذاری فرد برای دوران بزرگسالی است؛ اما تنها هدفی که اکنون والدین و مسئولان برای نوجوانان در نظر دارند، درس خواندن است.

دکتر سوسن علیزاده فرد، روان شناس درباره مشکلات نوجوانان در کشور به جام جم می گوید: نوجوانان تنها هدف زندگی خود را درس و کنکور می دانند. به این ترتیب، تک بعدی رشد می کنند و در صورت موفقیت در کنکور نیز دچار بحران های دیگری می شوند. زیرا گذشتن از سد کنکور برای آنها خیلی بزرگ جلوه داده شده است. وقتی نوجوان از این سد می گذرد، متوجه می شود واقعیت زندگی با هدف آنها متفاوت است؛ پس احساس می کند در خلأ رها شده و در پی آن، سوال هایی درباره هویت و زندگی مطرح می شود. این سوال ها باید در دوره نوجوانی مطرح می شد، اما نوجوانان ما به دلیل سیاستگذاری ها نامناسب خیلی دیر به این مرحله می رسند.

درواقع والدین و نظام آموزشی کشور باید کمک کنند نوجوانان با توجه به علایق، استعداد و امکانات شان هدف های متنوعی در زندگی داشته باشند.

نوجوانی و گریز از مسئولیت

یکی دیگراز مشکلاتی که خانواده ها با نوجوانان دارند مسئولیت پذیر نبودن آنهاست. مسئولیت پذیری، فرآیندی است که قبل از دوره نوجوانی باید به آن پرداخت. درواقع خانواده ها باید از کودکی ریشه های مسئولیت پذیری را در کودکان خود به وجود آورند. در صورتی که امروزه والدین با محبت های بیش از حد به کودکان خود آسیب می زنند و آنها را مسئولیت پذیر بار نمی آورند.

کیهان نیا:

برخی خانواده ها نوجوانان را در فضای مجازی رها کرده و از آنها اطلاع کافی ندارند. این موضوع سبب شده نوجوانان آسیب پذیرتر شوند

علیزاده فرد خاطر نشان می کند: باید به این نکته نیز توجه داشت مسئولیت هایی که نوجوانان تصور می کنند به عهده آنهاست با خواسته های خانواده ها متفاوت است.

نباید فراموش کرد نوجوانی سن توجه بیش از حد به گروه همسالان است و به همین علت، نوجوانان وظایف خود را در قبال گروه دوستان به درستی انجام می دهند، اما خواسته های والدین را چون قبول ندارند، اجرا نمی کنند. این مشکل ریشه در هدف گذاری برای نوجوانان دارد، زیرا فاصله خانواده با نوجوانان زیاد شده است. به همین دلیل والدین فقط از نوجوانان درخواست دارند آن هم بدون این که از فضا و دنیای آنها اطلاعات مناسبی داشته باشند.

نوجوانی در بند فضای مجازی

در سال های اخیر با رشد فناوری و نبود آگاهی های لازم دراین حوزه، خانواده ها دستخوش آسیب و تغییر شده اند، زیرا دسترسی به دنیای مجازی راحت تر شده و نوجوانان به دلیل کنجکاو بودن، جذب اینترنت می شوند و چون از آسیب های احتمالی اطلاعی ندارند خیلی زود خود و خانواده را دچار مشکل می کنند.

دکتر اصغر کیهان نیا، مشاور خانواده دراین باره به جام جم می گوید: متاسفانه بخشی از خانواده ها از این موضوع غافل هستند و نوجوانان را به حال خود رها می کنند. برخی والدین بر این باورند که فضای مجازی نوجوانان را سرگرم می کند تا آنها به کارهای خود رسیدگی کنند.

به علاوه عده کمی از نوجوانان از فضای مجازی به درستی استفاده می کنند؛ به عنوان مثال برای آموزش از آن بهره می برند، اما نباید فراموش کرد بیشتر نوجوانان فقط برای سرگرمی از رایانه و اینترنت استفاده می کنند.

علیزاده فرد:

کنکور نباید تنها هدف زندگی نوجوانان باشد زیرا به این شکل اشخاص تک بعدی رشد می کنند و در آینده دچار بحران های دیگری می شوند

کیهان نیا معتقد است خانواده ها در این میان مرتکب خطا می شوند. او می افزاید: برخی والدین در دنیای مجازی، نوجوانان را به حال خود رها می کنند و برخی دیگر برای بالا بردن سطح آگاهی خود نسبت به فضای مجازی تلاش نمی کنند، زیرا هرچه آگاهی آنها بیشتر شود بهتر می توانند نوجوانان را در این مسیر کنترل کنند. به گفته او بی توجهی نسبت به این مساله سبب شده سن انحراف، جرم و اعتیاد پایین بیاید. این در حالی است که خانواده قوی ترین، موثرترین و نزدیک ترین الگو برای نوجوان است و چون بیشتر خانواده ها اکنون به سمت فضای مجازی جذب شده اند نوجوانان و کودکان نیز از آنها الگو می گیرند و آسیب می بینند.

رسیدگی به نوجوان روی کاغذ

در کشورمان ارگان یا وزارتخانه مشخصی وظیفه رسیدگی به امور نوجوانان را به عهده نمی گیرد. دراین میان وزارت آموزش و پرورش فقط به درس و مشق نوجوانان پرداخته و برای بهبود دیگر جنبه های زندگی جوانان آن طور که باید تلاش نمی کند. معاونت ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان نیز برای رسیدگی به امور جوانان با مشکل روبه روست و رسیدگی به امور نوجوانان را وظیفه خود نمی داند.

کیهان نیا در این باره تصریح می کند: متاسفانه در کشورمان روی کاغذ تمام وزارتخانه ها و نهادها، برنامه ریزی لازم برای حمایت از خانواده ها وجود دارد، اما بیشتر جلساتی که مسئولان برگزار می کنند، محصولی ندارد. به همین دلیل حتی نتوانسته ایم اسباب سرگرمی مناسب برای اوقات فراغت نوجوانان فراهم کنیم یا دست کم به آنها مشاوره مناسب بدهیم.

این در حالی است که باید در مدارس، مشاوری ویژه حضور داشته باشد تا در صورت نیاز مشکل نوجوانان را برطرف کند؛ ولی در کشورمان فقط مشاور تحصیلی در مدارس وجود دارد که دسترسی به او نیز برای تمامی نوجوانان میسر نیست.

تربیت نوجوان

با توجه به این که اکنون بیشتر خانواده ها به تک فرزندی روی آورده اند باید نکات لازم را نیز برای تربیت کودک خود در نظر بگیرند، زیرا وقتی کودکی از نعمت داشتن خواهر و برادر محروم می شود می تواند آسیب پذیرتر باشد. کیهان نیا در این باره عنوان می کند: اگر خانواده ها به شکل تمام و کمال در خدمت کودکان خود باشند و نیازهای آنها را برطرف کنند کودک مانند گلی که در گلخانه رشده کرده پرورش می یابد و خارج از گلخانه آسیب خواهد دید. چنین نوجوانانی با وارد شدن به جامعه دچار سرخوردگی می شوند، زیرا همان انتظاری را که از والدین خود دارند از دوستان و اطرافیان نیز انتظار می رود؛ اما چون این افراد به اندازه پدر و مادر نوجوان را دوست ندارند، خواسته های شخص را برآورده نمی کنند. به این ترتیب نوجوان سرخورده، گوشه گیر و بهانه گیر می شود و نمی تواند با جامعه خود ارتباط برقرار کند. بنابراین والدینی که یک فرزند دارند باید در تربیت او دقت لازم را داشته باشند.

نوجوان و اوقات فراغت

با توجه به این که نوجوانان آینده ساز کشور هستند، باید روی مسائل آنها تمرکز بیشتری کرد . دراین دوره هویت شکل می گیرد و اکنون نیز بیشترین مشکل نوجوانان و جوانان، بحران هویت است و متاسفانه خانواده ها و مسئولان به این مساله توجه ندارند. در این میان، سرگرمی نوجوانان نیز مطرح می شود. نوجوانی دوره ای است که زمینه هایی از کودکی و خواسته هایی از بزرگسالی در اشخاص دیده می شود، بنابراین سرگرمی و اوقات فراغت دراین دوران نقش قابل توجهی دارد. نبود امکانات مناسب سبب شده خانواده ها دغدغه اوقات فراغت نوجوانان را داشته باشند و آن را مشکل بزرگی بدانند. اکنون نوجوانان اوقات فراغت خود را در خلوت سپری می کنند و به فضای مجازی وابسته شده اند درحالی که این فضا برای خانواده ها و مسئولان قابل کنترل نیست.

 

از اعتیاد نوجوانان تا دوستی با آنان

نوجوانان بسیار کنجکاو هستند، به همین علت ممکن است به سمت آسیب‌هایی مانند سیگار یا مواد مخدر کشیده شوند؛ اما به جز کنجکاوی، دلایل دیگری را نیز می‌توان ذکر کرد، برای نمونه نوجوان تمایل دارد بگوید بزرگ شده و علاقه دارد کارهای ممنوع را با نیت کسب هیجان انجام دهد.

 

 علاوه براین، تاثیر گروه دوستان و ارزان و در دسترس بودن سیگار و مواد مخدر را نیز می توان از دلایل دیگر تمایل برخی نوجوانان به مصرف مواد مخدر دانست. گاهی مصرف مواد مخدر از سوی نوجوانان به دلیل اعتراض صورت می گیرد. در این مواقع والدین باید با نوجوانان صحبت کنند، یعنی پدر و مادر باید در کمال آرامش مضرات سیگار یا هر نوع مواد مخدر را به نوجوانان اطلاع دهند.

باید توجه داشت اگر والدین دراین مواقع رفتار تندی از خود نشان دهند، سبب زیرزمینی شدن رفتار نوجوان خواهند شد، یعنی شخص تمام تلاش اش را به کار می گیرد تا خانواده اش از کارهایی که انجام می دهد آگاه نشود. برای ایجاد رابطه بهتر با نوجوان والدین باید سعی کنند با کودک خود دوست شوند.

دوستي با نوجوانان

بیشتر والدین تصور می کنند با نوجوانان خود دوست هستند، به همین دلیل فرزندشان آسیب کمتری خواهد دید. برای دوستی واقعی با نوجوانان، والدین باید نکاتی را رعایت کنند. در واقع والدین نباید به شکلی رفتار کنند که احترام آنها از بین برود یا اقتدار آنها بر فضای دوستی حاکم باشد. دوستی با نوجوانان زمانی شکل می گیرد که والدین بتوانند اعتماد آنها را به دست بیاورند. به عبارت دیگر وقتی نوجوان به این باور برسد که پدر یا مادرش اسرار او را حفظ می کند و یا او را سرزنش نمی کند با آنها دوست خواهد شد.

 

تیغ اعتیاد زیر گلوی نوجوانان

از تریاک به هروئین از هروئین به شیشه و از شیشه به مصرف چند ماده‌ای رسیده‌ایم، اما این تنها حکایت تغییر الگوی مواد مخدر در کشورمان نیست، نگران‌کننده‌تر از این تغییر الگو، گرایش نوجوانان به مصرف موادمخدر است، چون برخلاف گذشته‌های نه چندان دور که سالخورده‌ها بیشترین اشخاص مصرف‌کننده مواد مخدر بودند، این روزها بازار فروشندگان مخدر از گرایش نوجوانان به مصرف مواد رونق گرفته است، زیرا به گفته مدیرکل تحقیقات و آموزش ستاد مبارزه با مواد مخدر و براساس نتایج شیوع‌شناسی که در سال 81 و 90 انجام شده، شیوع اعتیاد بین افراد زیر 18 سال صد درصد رشد داشته است.

رشد اعتیاد بین افرادی که هنوز به مرحله جوانی نرسیده‌اند، زنگ خطری است برای جامعه چون اگر جدی گرفته نشده و برای مقابله با آن برنامه‌ریزی نشود، می‌تواند در آینده نزدیک کشور را با بحران‌های زیادی روبه‌رو کند.

دلایل زیادی سبب شیوع مصرف مواد مخدر بین افراد زیر 18 سال شده از نحوه برخورد با مساله اعتیاد و ضعف در اطلاع‌رسانی گرفته تا ناآگاهی خانواده‌ها و ضعف در برنامه‌های آموزشی آموزش و پرورش. برای نمونه اکنون بیشتر والدین اطلاع دقیقی از مواد مخدر جدید، نحوه توزیع و استعمال آن ندارد به همین دلیل اگر این مواد را بین وسایل نوجوان خود نیز ببینند نمی‌توانند بموقع با آن برخورد کنند.

افزون بر این باید یادآور شد بجز آموزش و پرورش هیچ وزارتخانه یا سازمانی نیز برای برطرف شدن نیاز‌های این گروه از جامعه احساس مسئولیت نمی‌کند.

این درحالی است که باید تاکید کرد برنامه‌های آموزش و پرورش نیز از حد کتاب‌های درسی فراتر نمی‌رود.

به همین دلیل پرداختن به مشکلات نوجوانان در رقابت مسئولان مدارس برای به‌دست آوردن رتبه‌های برتر گم شده.

باید هشدار داد در چنین سیستم آموزشی شاید نوجوانان با حفظ کردن دروس به‌عنوان فرد ممتاز شناخته شوند، اما این افراد ممتاز قادر نیستند در برابر آسیب‌های اجتماعی از خود مقاومت نشان دهند.

این درحالی است که دست‌کم اولیای مدارس می‌توانند در کنار ده‌ها کلاس فوق‌برنامه با ایجاد کلاس‌های ویژه، نوجوانان را نسبت به مسائل اجتماعی مانند اعتیاد آگاه کنند یا از پلیس و کارشناسان سازمان نظام روان​شناسی و مشاوره کمک بگیرند.

نکته اینجاست که تاکنون مسائل اجتماعی در حوزه نوجوانان جدی گرفته نشده و چنانچه مسئولان آن را در اولویت برنامه‌های خود قرار ندهند، باید منتظر رشد صددرصدی دیگر آسیب‌های اجتماعی نیز بین این گروه از افراد جامعه بود.

بالا