شیوع آفات و بیماری بیش از گذشته جنگلهای هیرکانی را تهدید میکند
آفات و بیماری جنگلهای هیرکانی را قرق کرده است و کارشناسان از شناسایی حدود ۷۵ نوع آفت در جنگلهای هیرکانی خبر میدهند. برای نمونه آفت شبپره شمشاد سبب نابودی ۴۰ میلیون اصله درخت شمشاد شده این درحالی است که ویلاسازی، معدنکاوی، سدسازی، جاده سازی، کشاورزی و دامداری همچنان ریشههای جنگل را میخشکاند تا زمینه برای طغیان آفات و بیماریهای بیشتر در جنگلهای هیرکانی فراهم شود.
طغیان آفات در جنگلهای هیرکانی آنقدر مشهود شده است که سازمان بازرسی نیز به این مساله ورود کرده به همین دلیل قائم مقام سازمان بازرسی کل کشور در نامهای به وزیر جهاد کشاورزی نسبت به طغیان آفات در جنگلهای هیرکانی هشدار داده است.
کارشناسان معتقدند ورود سازمان بازرسی به شرایط نامناسب جنگلهای هیرکانی را باید به فال نیک گرفت. اما برای نجات جنگلهای هیرکانی باید به شکل ریشهای با طغیان آفات برخورد کرد، به عبارت دیگر باید مسائلی که زمینه را برای طغیان آفات و بیماری فراهم کرده کنترل کرد.
خلع سلاح جنگل
مسائل زیادی به تضعیف جنگل و فراهم شدن زمینه برای طغیان آفات و بیماریها کمک میکند از تغییرکاربری در جنگل گرفته تا چرای دام و معدنکاوی.
دکترهادی کیادلیری، رئیس دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست علوم و تحقیقات در گفتوگو با ما تاکید میکند: دستاندازیهایی که به جنگلهای هیرکانی شده سبب مهیا شدن بستر برای طغیان بیماریها شده این درحالی است که مسائلی مانند تغییر اقلیم نیز به آتش طغیان آفات و بیماری میدمد.
آن طور که او میگوید طغیان آفات و بیماری در جنگل محدود به کشور ما نیست. اما نکته اینجاست که سوءمدیریت و دخل و تصرفی که در جنگلهای کشور اتفاق افتاده سبب شده که طبیعت دیگر قادر به مبارزه با آفات و بیماریها نباشد.
به عبارت دیگر میتوان گفت بهرهبرداری بیضابطه از جنگلهای هیرکانی سبب شده که این اکوسیستم قادر نباشد به شکل طبیعی با آفات و بیماری ها مبارزه کند. این درحالی است که سوءمدیریت نیز بیش از گذشته شرایط را از کنترل خارج کرده است.
هیرکانی در قرق آفات
آفات و بیماریهای زیادی در دل هیرکانی ریشه دوانده است، آفاتی که برخی از آنها از کشورهای دیگر وارد هیرکانی شدهاند، زیرا در کشورمان آن طور که باید به مسائل قرنطینه توجه نمیشود.
رئیس دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست علوم و تحقیقات با اشاره به اینکه از سال ۱۳۷۵ به بعد شاهد افزایش شدت طغیان آفات و بیماریها در جنگلهای کشور هستیم، میگوید: در این مدت حدود ۷۵ گونه آفت در جنگلهای کشور طغیان کرده است، مانند شب پره شمشاد، بیماری زغالی بلوط و دیگر حشرات برگخوار.
آن طور که او توضیح میدهد ۳۵۰هزار هکتار از جنگلهای هیرکانی به آفات و بیماری آلوده شده است، نگران کنندهتر اینکه حدود ۱۳۰هزار هکتار از جنگلهای شمال کشور درگیر آفات و بیماریهایی شده که شیوع آنها در کشور بیسابقه است.
طغیان این آفات مرگ و میر گسترده درختان را در پیداشته برای نمونه ۴۰ میلیون اصله درخت ششماد درمدت حدود پنج سال از بین رفته و این گونه در معرض خطر انقراض قرار گرفته است.
آسیبهای اکولوژیک و اقتصادی
طغیان آفات و بیماری در جنگلهای کشور آسیبهای جبران ناپذیری به کشور تحمیل میکند. اما به دلیل اینکه مدیران تصویر درستی از آن در ذهن ندارند متوجه عمق فاجعه نمیشوند.
برای روشنتر شدن ابعاد این آسیب میتوان خسارت طغیان آفات را کنار بحث قاچاق چوب گذاشت. در اینکه قاچاق چوب اقدام آسیبزایی است و باید با متخلفانی که اقدام به قاچاق چوب میکنند به شدت برخورد کرد هیچ تردیدی وجود ندارد.
رئیس دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست علوم و تحقیقات در این باره میگوید: خساراتی که طغیان آفات و بیماری به کشور تحمیل میکند، بیش از خسارت قاچاق چوب است، زیرا بررسیها نشان میدهد که طغیان فقط یک آفت در جنگلهای شمال کشور سبب کاهش ۴۰هزار متر مکعبی چوب شده است.
افزون بر این آن طور که کیادلیری توضیح میدهد طغیان برخی آفات مانند پروانه دم طلایی، پروانه دم قهوهای و پروانه ابریشم باف ناجور سبب ابتلای انسان به بیماری پوستی و تنفسی نیز میشود به همین دلیل میتوان گفت طغیان آفات و بیماری در جنگل میتواند بر شرایط اکوتوریسم نیز تاثیر بگذارد.
اهمال کاری دستگاههای مسئول
وسعت مناطق جنگلی آلوده به آفات و بیماری از این حکایت دارد که دستگاههای مسئول مانند سازمان منابع طبیعی و محیط زیست آن طور که باید برای حفظ منابع طبیعی کشور تلاش نمیکنند.
کیادلیری درباره اقداماتی که دستگاههای مسئول باید انجام دهند، میگوید: برای پیشگیری از طغیان آفات و بیماری در جنگلهای کشور باید پیش آگاهی مناسبی داشت، برای نمونه مدیران دستگاههای مسئول باید بدانند در کدام قسمتهای جنگل زمینه برای طغیان آفات و بیماری فراهم است و یا کدام قسمتها سابقه طغیان آفات و بیماری دارد. علاوه بر این آنها باید بدانند در مناطق جنگلی کشورهای همسایه چه آفات و بیماریهایی شایع است.
آن طور که او میگوید با توجه به چنین پیشآگاهیهایی میتوان اتفاقات را پیشبینی کرد و برای کنترل آنها اقدامات پیشگیرانه انجام داد.
این درحالی است که در کشورمان به چنین مسائلی توجه نمیشود و وقتی طغیان آفات کاملا مشهود شد مدیران به دنبال راه حل میگردند.
همه متهمان تخریب جنگل
عوامل بسیاری در تخریب جنگلهای کشور و فراهم کردن زمینه برای طغیان آفات نقش دارد. به همین دلیل نمیتوان در این بین فقط سازمان منابع طبیعی و محیط زیست را در جایگاه متهم نشاند، زیرا کم کاری دیگر نهادها نیز منجر به بحرانیتر شدن شرایط جنگل شده است.
برای نمونه دستگاه قضا باید شکل ویژهتری با جنگل خواران برخورد کند، چون سود جویان هنوز مانند گذشته به قطع درختان و ساخت ویلا در دل جنگل مشغولند.
کیادلیری در این باره میگوید: باید مانع گردشگری بیضابطه شد، زیرا حضور گردشگران در دل جنگل پیامدهای زیادی دارد. برای نمونه آنها میتوانند آفات و بیماریها را به مناطق مختلف جنگل منتقل کنند. علاوه بر این میتوان به جولان آفرودسواران در مناطق جنگلی نیز اشاره کرد که با ترددشان زمینه را برای تخریب جنگل فراهم میکنند.
افزون بر این وزارت صمت نیز نباید محیط زیست را فدای توسعه کند، چراکه این روزها مجوزهای زیادی برای معدنکاوی در دل جنگل صادر میشود، اقدامی که سبب افزایش تردد در مناطق جنگلی شده و به دنبال آن تخریب و طغیان آفات اتفاق خواهد افتاد.
سازمان حفاظت محیط زیست نیز باید پیش از صدور مجوز، ارزیابیهای محیط زیستی را به درستی انجام دهد، زیرا نتایج صدور برخی مجوزها مانند معدنکاوی در مناطق جنگلی چند سال بعد با شیوع آفات و بیماریها آشکار میشود.
رنج جنگل از ساختارمعیوب
اگر سرنخ سرعت گرفتن روند تخریب جنگلهای کشور را دنبال کنید با مسالهای به نام ساختار معیوب نیز برخورد خواهید کرد. برای نمونه کارشناسان معتقدند کشاورزی و دامداری در جنگل سبب تضعیف جنگل شده و زمینه را برای طغیان آفات و بیماریها فراهم کرده است.
نکته اینجاست که سازمان منابع طبیعی اگر بخواهد مانع کشاورزی و دامداری در دل جنگل شود باید با وزارت جهاد کشاورزی برخورد کند، این درحالی است که منابع طبیعی یک معاونت در وزارت جهاد کشاورزی است. به همین دلیل وزارتخانهای که تولید محصولات کشاورزی و پروتئین برایش در اولویت قرار دارد توجهی به مطرح شدن چنین خواستهای از سوی یکی از معاونتهای خود نمیکند.
رئیس دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست علوم و تحقیقات در این باره میگوید: دامداری و کشاورزی در جنگلهای کشور خسارت زیادی به این اکوسیستمها تحمیل میکند. برای نمونه دامها نهالهای زیادی را میخورند و با تردد در مناطق جنگلی سبب کوبیدگی خاک و نابودی کلون مورچهها میشوند، این درحالی است که مورچهها در کنترل آفات نقش قابل توجهی دارند.
آن طور که او توضیح میدهد تخریب جنگل برای افزایش زمینهای کشاورزی نیز سبب از بین رفتن زیستگاه بسیاری از گونهها میشود که در کنترل آفات نقش دارند.
افزون بر این کشاورزی در دل جنگل سبب تضعیف خاک شده و منابع آبی زیادی را نیز مصرف میکند.
این درحالی است که آمار دقیقی از نگهداری دام در جنگل وجود ندارد، براساس برخی آمارها میتوان تخمین زد در زاگرس ۳۶ میلیون راس دام وجود دارد و در جنگلهای هیرکانی نیز این آمار حدود شش میلیون راس تخمین زده میشود. در خصوص وسعت زمینهای کشاورزی نیز آمار مناسبی در دسترس نیست. اما افزایش شخم زیراشکوب و توسعه کشاورزی و باغداری در اراضی شیبدار کاملا مشهود است.
خطر برداشت درختان افتاده
برنامههای مناسبی برای کنترل آفات و بیماریها در جنگلهای کشور اجرا نمیشود. اما به نظر میرسد عدهای به نام مبارزه با آفات و بیماریها در حال بهرهبرداری غیر قانونی از جنگلهای کشور هستند.
کیادلیری دراین باره میگوید: برخی به اسم مبارزه با آفات و بیماری در حال بهرهبرداری از درختان افتاده و شکسته در جنگلهای هیرکانی هستند، آنها ادعا میکنند این درختان کانون بیماری و آفات هستند و سازمان بازرسی تاکید کرده که این درختان از جنگل خارج شوند.
او ادامه میدهد: به شکل استثنایی و برخی مواقع درختان بیمار را باید از جنگل خارج کرد. اما خارج کردن همه درختان شکسته و افتاده از جنگل سبب تخریب جنگل میشود، چراکه این درختان باعث ایجاد زیستگاههایی میشوند که در جنگل حکم جوامع خرد را دارند.
آن طور که رئیس دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست علوم و تحقیقات توضیح میدهد درختان شکسته و افتاده محل زندگی انواع حشرات مفید و یا پرندگانی هستند که در کنترل جمعیت آفات نقش مهمی دارند. برای نمونه چرخ ریسکها که مانع طغیان آفات برگخوار می شوند در چنین درختانی لانه سازی میکنند.
این درحالی است که درختان شکسته و افتاده محل زندگی حیواناتی مانند سنجابها نیز هستند، حیواناتی که سبب توزیع بذر درختان در جنگل میشوند.
با توجه به نظرات کارشناسان باید تاکید کرد سازمان بازرسی چنانچه قصد دارد برای نجات جنگلهای کشور قدم بردارد باید با مسائلی برخورد کند که زمینه را برای تخریب و طغیان آفات و بیماریها در جنگل فراهم کرده است. به عبارت دیگر این سازمان باید ریشههای تخریب جنگل را هدف بگیرد، ریشههایی مانند تغییرکاربری.
مهدی آیینی