بين دفتر و کتاب يا درس و مشقهاي اجباري گم شدهاند،تمام فکر و ذکرشان درس شده چيزي که تاب و توان آنها را گرفته و نميگذارد به چيز ديگري فکر کنند،حتي کودکي يا نوجوانيشان؛ اين حکايت اين روزهاي خيلي از دانش آموزان ايراني است که با چهره هاي زرد و خسته در اتاق هايشان مشغول درس خواندن هستند، بخصوص آنهايي که فاصله زيادي با کنکور ندارند.ماجرا از اين قرار است که برخي از مدارس آنقدر به دانش آموزان فشار ميآورند که آنها تمام آينده خود را در موفقيت در کنکور مي بينند.نکته اينجاست که تعدادي از مسئولان مدارس هدفشان موفقيت دانش آموزان نيست،بلکه آنها فقط به اين فکر ميکنند که رتبههاي يک يا دو رقمي دانش آموزان ميتواند براي آنها حکم جلب دانش آموز بيشتر را داشته باشد. در واقع موفقيت تحصيلي دانش آموزان براي آنها حکم درآمد بيشتر را پيدا کرده و آنها براي رسيدن به اين هدف از کنکور و يا حتي آزمونهاي معمولي براي دانشآموزان غول بي شاخ و دمي ميسازند که سبب مي شود نوجوانان از مسير طبيعي زندگي شان فاصله بگيرند.اين درحالي است که متاسفانه بيشتر خانوادهها نيز براحتي تحت تاثير اين جنجال مدارس و موسسه هاي آموزشي قرار گرفته و عرصه را هرچه بيشتر بر نوجوانان تنگ ميکنند تا آنجا که تعطيلات نوروزي براي چنين نوجواناني کاملا بيمعني مي شود و يا کم نيستند خانوادههايي که با نزديک شدن به کنکور رفت وآمد خود را با بستگانشان قطع ميکنند تا فرزندشان فقط درس بخواند. نتيجه اين فشارهاي افراطي به نوجوانان در نگاه اول شايد سبب شود آنها با رتبههاي خوب در دانشگاه هاي معتبر قبول شده و در نهايت به عنوان مدير در سازمانهاي مختلف کشور مشغول به کار شوند،اما نکته اينجاست که مديراني که به اين شکل ترتيب ميشوند، باري از روي دوش کشور بر نميدارند، زيرا آنها درک درستي از دغدغه کارمندان خود ندارند و يا دست کم آنطور که بايد و شايد با مشکلات شان آشنا نيستند، براي نمونه کارمند خوب از ديدگاه آنها شخصي که در طول سال کمترين مرخصي را بگيرد،ولي نبايد فراموش کرد شخصي که در دوران کودکي در کنار خانواده خود روابط اجتماعي را نياموخته باشد به طور حتم نميتواند مدير يا حتي کارمند موفقي باشد.به همين دليل اکنون که بيشتر خانواده ها خود را براي تعطيلات نوروزي آماده مي کنند بايد به مسئولان آموزش پرورش،مديران مدارس و والدين نوجوانان گوشزد کرد که در کنار درس و مشق دانش آموزان کمي هم به فکر نيازهاي عاطفي و اجتماعي آنها باشند.
مهدي آييني/گروه جامعه