آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : محیط زیست (برگ 37)

بایگانی/آرشیو برچسب ها : محیط زیست

اشتراک به خبردهی

برسد به دست آینده

635646823685917009 (1)حواست باشد باد که وزید، دود که کنار رفت، روی آبی آسمان که پیدا شد، تکه‌ای از آن را بردار در پاکتی بگذار و برای نسل آینده بفرست تا آنها هم بدانند آسمان واقعا چه رنگی بود.

یادت نرود آلودگی هوا زندگی همه را می‌خواهد حتی ماهی گلی‌های کوچکی که آمدن بهار را وعده می‌دهند، برای نجات آنها، برای نجات بهار باید جنبید، پس روی بنفشه‌های باغچه روی تنگ ماهی‌ها ماسک بگذار.

حواست باشد، آسمان آبی دارد خاطره می‌شود؛ خاطره‌ای که هیچ بعید نیست تا چند سال آینده پرواز بادبادک‌ها در آسمان خاکستری زخمش را برایت تازه کند، پس اگر باد وزید یا باران بارید یک دل سیر آسمان آبی را نگاه کن و چند سلفی به رسم یادگاری با آن بگیر.

می‌گویند آلودگی هوا قاتلی سریالی است، بی‌مزاحم این روزها در شهر می‌چرخد و بی‌هوا آدم می‌کشد پس یادت باشد به جای شوکر یا اسلحه یا ثبت‌نام در کلاس دفاع شخصی مقداری هوای پاک را در جیب‌هایت پنهان کن برای روز مبادا، شاید آلودگی این بار در کوچه‌ای خلوت و تاریک تو را خفت کرد.

نگذار زندگی‌ات را با آهن و سیمان با دود و بیماری تاخت بزنند، حواست نباشد یک روز به خودت می‌آیی که به جای درختان سرسبز، به جای گل‌های زیبا و خوش‌بو، اگزوزهای کوچک و بزرگ خودروها و موتورسیکلت‌ها احاطه‌ات کرده‌اند.

طعم واقعی زندگی را از کودکانت دریغ نکن، اجازه نده آینده آنها به قیمت لذت‌های زودگذری که رانندگان خودروهای تک‌سرنشین به آن دل بسته‌اند، چوب حراج بخورد.

هرکدام از این روایت‌ها گوشه‌ای از داستانی تلخ اما واقعی است که این روزها بر بیلبوردهای پایتخت نقش بسته‌اند و حکم تلنگری را دارند برای مردمانی که از طبیعت غافل شده‌اند و در زندگی ماشینی غرق.

با سرد شدن هوا آلودگی هوا دوباره یکه‌تاز شده و جلال و جبروت پایتخت را به بازی گرفته، چراکه دست بلند آسمانخراشهای این شهر هم دیگر به آسمان آبی نمی‌رسد، اما در میان سیل انتقادها از ناکارآمدی و چاره‌اندیشی برخی مسئولان و مدیران و آنهایی که در بحران آلودگی هوا دست دارند، باید تلاش‌های انجام شده برای ایجاد کمپین زیست‌محیطی «شهر تازه» را ستود و قدردان آنهایی بود که در ایجاد این کمپین نقش دارند؛ چراکه با استفاده از تبلیغات محیطی قدم‌های مناسبی را برای فرهنگ‌سازی و بهبود شرایط زیست‌محیطی تهران برداشته‌اند. باید امیدوار بود و از مسئولان خواست که چنین کمپین‌هایی را محدود به آلودگی هوا نکرده و برای رفع سایر دغدغه‌های زیست‌محیطی مانند تولید زیاد زباله، بحران کمبود آب و حقوق حیوانات نیز قدم بردارند و حفظ محیط‌زیست را در عمل نیز نشان‌ دهند، چراکه قطع شدن درختان باغ‌های تهران و تبدیل شدن ریه‌های تهران به برج و ساختمان، مساله دیگری است که مسئولان شهری باید به آن نیز توجه ویژه‌ای داشته باشند.

مهدی آیینی

پاسگاه جنگلباني ديروز؛ كبابي كوهستان امروز

AZAD8301سال گذشته خبرهاي تلخ زيست محيطي زيادي منتشر شد، از قرباني کردن آشوراده براي گردشگري بگيريد تا قهر نمايندگان مجلس با محيطزيست و حيوان آزاري هايي که در گوشه و کنار کشور اتفاق افتاد، اما خبري که  بتازگی فاش شده تلخي متفاوتي دارد که بايد آن را فاتحه اي براي جنگل هاي کشور به حساب آورد.
ماجرا از اين قرار است که تصميم گرفته اند پاسگاه جنگلباني شاه بداغ در اسلام آباد غرب را تعطيل کنند و به جاي آن کبابي بسازند، به اين شکل که ساختمان پاسگاه به عده اي اجاره داده شده تا آن را به کبابي کوهستان تبديل کنند، يعني جايي که تا ديروز محل استراحت حافظان جنگل بود اکنون بايد شاهد تبديل شدن درختان به هيزم و زغال باشد.
حدود دو سال پيش هنگام تهيه گزارش از شرايط جنگل هاي غرب کشور، پاسگاه جنگلباني شاه بداغ را از نزديک ديدم، آن زمان شش نفر در دو نوبت در پاسگاه خدمت مي کردند، يعني هر روز يک راننده، يک سرباز و يک جنگلبان به عملکرد اهالي 68 روستايي که در دل جنگل هاي اسلام آباد غرب قرار دارند، نظارت کرده و مانع تخريب جنگل از سوي برخي افراد فرصت طلب مي شدند، آن زمان پاسگاه با کمبود شديد نيرو، سوخت و خودرو دست و پنجه نرم مي کرد و همه انتظار داشتند در اين مدت دست کم اين مشکلات برطرف شود، اما به نظر مي رسد برخي تصميم گرفته اند صورت مساله را پاک کنند، چون پس از گذشت حدود دو سال حالاروي ديوار پاسگاه جنگلباني سابق نوشته شده «کبابي کوهستان»، اين جمله آب پاکي را روي دست آنهايي که ادعا مي کنند در حفظ و حراست از جنگل مصمم هستند، مي ريزد.
وقتي اين ماجرا را با قاسم سبزعلي، فرمانده يگان حفاظت سازمان جنگل ها، مراتع و آبخيزداري کشور در ميان گذاشتم، او موضوع را تائيد يا انکار نکرد و با طرح اين احتمال که شايد قضيه جا به جايي مطرح باشد، قول پيگيري اين اتفاق را داد.
تبديل شدن يک پاسگاه جنگلباني به کبابي کوهستان ماجراي ساده اي نيست که بتوان از آن به آساني گذشت؛ زيرا اگر به احتمال زياد مسئولان قصد جابه جايي پاسگاه جنگلباني و انتخاب محلي بهتر را داشتند، ابتدا بايد پاسگاه جديد را افتتاح مي کردند و سپس پاسگاه قديمي را براي تبديل شدن به کبابي اجاره مي دادند.

مهدی آیینی

آموزش محیط‌بانان لنگ می‌زند

مهدی آیینی

مهدی آیینی

محیط‌بانان جزو افرادی هستند که خیلی کم پشتیبانی می‌شوند، اما همه از آنها توقع بالایی دارند، به همین دلیل مشکلات زیادی تاکنون برای این حامیان محیط‌زیست رخ داده، از درگیری با شکارچیان بگیرید تا مجروح شدن، به‌زندان افتادن و حکم اعدام گرفتن آنها. هر چند قسمتی از این مشکلات را می توان پای کم توجهی خود محیط بانان گذاشت، اما در این بین نباید از این نکته غافل شد که این مسئولان محیط زیست هستند که باید زمینه را برای فعالیت هر چه بهتر این افراد فراهم کنند.

روز گذشته مدیرکل محیط زیست استان تهران حرف هایی را به زبان آورد که از فقر تجهیزات و آموزش محیط بانان حکایت دارد، زیرا به گفته او در استان تهران فقط شش قبضه اسلحه بیهوشی وجود دارد و متاسفانه در این میان فقط یک یا دو محیط بان می توانند بدرستی با این سلاح ها کار کنند.

این در حالی است که سال گذشته مسئولان محیط زیست به بهانه نبود اعتبار، دوره های آموزشی را برای محیط بانان برگزار نکرده و فقط به برگزاری سه کلاس سلاح شناسی، تیراندازی و قانون به کارگیری سلاح بسنده کردند، هرچند که باید یادآور شد این چند کلاس نیز از استاندارد مناسبی برخوردار نبود.

این در حالی است که مسئولان باید دست کم تدارک 40 کلاس آموزشی را برای محیط بانان ببینند، زیرا چنانچه محیط بانان در دوره هایی مانند قانون مجازات اسلامی، حقوق قضا، غریق نجات، دفاع شخصی، جمع آوری نمونه، زنده گیری حیوانات و اصول اولیه نجات حیواناتی که در محدوده فعالیت آنها زندگی می کنند آشنا نباشند، نمی توانند برای محیط زیست مفید باشند، چون بی اطلاعی آنها به طور قطع آسیب بیشتری به محیط زیست خواهد زد.

برای مثال می توان به مرگ پلنگ شاهرودی در سال گذشته اشاره کرد، هر چند مسئولان محیط زیست وقت، دلیل مرگ حیوان را خونریزی شدید عنوان کردند، اما به اعتقاد کارشناسان، پلنگ به دلیل اصابت دارت داروی بیهوشی به طحالش و شلیک گلوله کلاشینکف از سوی محیط بان کشته شد.

از این نمونه های تاسف بار در کشورمان کم نیست؛ کشته شدن دو خرس قهوه ای در دانشگاه تبریز و سراب نیز از مواردی است که به دلیل نبود گلوله بیهوشی رقم خورده است بنابراین باید به مسئولان محیط زیست هشدار داد چنانچه تصمیم به حفظ اندک حیات وحش باقیمانده کشور دارند باید سرمایه گذاری برای آموزش و حمایت از محیط بانان را هر چه زودتر عملی کنند.

نامه یک محیط‌بان از زیر تیغ

مهدی آیینی – حدود سه سال پیش همراه چند نفر از همکارانش به ارتفاعات دنا رفت، آنجا بود که به طور ناخواسته با چهار شکارچی درگیر شد و در این درگیری متاسفانه یکی از شکارچیان جان خود را از دست داد و غلامحسین خالدی در مخمصه‌ای افتاد که هرگز آن را پیش‌بینی نمی‌کرد.

این محیط بان بیش از سه سال است که در زندان یاسوج روزها را به شب می رساند.

او روزهای طولانی زندان را با یاد خانواده و حیواناتی که نجات داده است، تاب می آورد. نامه او که روز گذشته رسانه ای شد، خطاب به معصومه ابتکار، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست است.

خالدی در این نامه سرگشاده از ابتکار درخواست کرده که نگذارد زندگی او در زندان یا در پای چوبه دار به فراموشی سپرده شود.

محیط بان زندانی در بخشی از نامه اش می نویسد: مشکلات شدید خانوادگی، نظیر نداشتن هیچ سرپناهی برای خانواده ام و بلاتکلیفی و اضطراب ناشی از زندان سه ساله، افسردگی شدیدی را برایم به وجود آورده است.

متاسفانه کم کاری مدیرکل اداره حفاظت محیط زیست استان کهگیلویه و بویراحمد و سهل انگاری نمایندگان حقوقی سازمان در طول این سه سال و نیم، باعث شده که حقوق اینجانب ضایع و در مدت بازداشت یعنی سه سال و چهار ماه بلاتکلیف باشم.

خالدی در بخش دیگری از نامه اش اینچنین می نویسد: پدر پیر و مریض احوالی دارم و همین طور مادری که نمی تواند راه برود. من در زندانم و از حقوق دریافتی خانواده ام و همچنین خانواده پدری ام امرار معاش می کنم. به دلیل بازداشت، مشکلات شدید خانوادگی برایم پیش آمده؛ همسرم دچار ناراحتی قلبی شده است.«نازنین» دخترم کلاس اول راهنمایی است. برای مدرسه اش هیچ کاری نتوانسته ام انجام بدهم، حتی در طول سال شاید سه بار آن هم ده دقیقه او را دیده ام. خالدی در نامه خود به یکی دیگر از همکارانش به نام اسعد تقی زاده نیز اشاره می کند.

این محیط بان هم بیشتر از پنج سال است که در زندان روزگار می گذراند. در سطر سطر نامه خالدی این نکته به چشم می آید که او می ترسد مانند برخی از محیط بانانی که در زندان فراموش شده اند، در بلاتکلیفی بماند. آنچه مشخص است، این نکته است که محیط بانان با توجه به حقوق کم و شغل سختی که دارند، افراد زحمتکشی هستند که گاهی به دلیل نبود قانون مناسب یا سهل انگاری خودشان گرفتار مشکلاتی می شوند، اما نباید فراموش کرد که آنها حین دفاع از محیط زیستی که به تمامی ایرانیان تعلق دارد، گرفتار شده اند. به همین دلیل اکنون نباید آنها را تنها گذاشت.

هرچند که این وظیفه مسئولان محیط زیست است که کار آنها را با جدیت دنبال کنند، اما دیگران هم می توانند در این بین نقش داشته باشند.

برای نمونه هنرمندان می توانند پیشقدم شده و برای جلب رضایت شاکیان پرونده تلاش کنند یا خیران می توانند با کمک نقدی رضایت شاکیان چنین پرونده هایی را جلب کنند تا محیط بانان کمی سختی کار خود را فراموش کرده و با انگیزه بیشتری در راه حفظ محیط زیست تلاش کنند.

وحشت حیات وحش از انسان

مهدی آیینی

مهدی آیینی

کم نیست تعداد فیلم‌هایی که در آن انسان‌نما‌ها دست به کشتار وحشیانه حیوانات زده‌اند؛ از معروف‌ترین آنها که سلاخی توله‌خرس‌ها در سمیرم است بگیرید تا کشتن الاغ با ضربات پتک و گرفتن عکس یادگاری با خرس سربریده و شکار پلنگ با تیر و کمان. البته باید به این آمار صدها عکس و فیلم دیگر را نیز اضافه کرد که فقط یکی از آنها برای محکوم کردن برخی انسان‌ها و مسئولانی که سنگ محیط زیست را به سینه می‌زنند، کافی است.

متاسفانه اوضاع محیط زیست و حمایت از حیوانات در کشور آن قدر نابسامان است که اصلا نمی توان انتظار داشت وقفه ای بین انتشار این گونه فیلم و عکس ها بیفتد تا حیوانات نفس راحتی کشیده و زخم های ریز و درشت حیات وحش نیز تا حدی التیام پیدا کند، زیرا چند روزی است که فیلمی در دنیای مجازی منتشره شده که از تکرار بی رحمی و بی مسئولیتی انسان ها نسبت به محیط زیست و گونه های جانوری در خطر انقراض حکایت دارد، در این فیلم چند انسان نما تعدادی سگ را به جان پلنگ جوانی انداخته و این گربه سان را که در خطر انقراض قرار دارد، می کشند؛ جالب اینجاست که به گفته شاهدان، این پلنگ هیچ آسیبی به این افراد یا دام هایشان نزده بود.

هرچند از مرتکبان این جنایت نباید گذشت، اما نکته اینجاست که در این بین مسئولان نیز به همان اندازه مقصرند.

برای نمونه اواخر دی ماه گذشته که دادگاه افرادی که سه خرس را در سمیرم سلاخی کرده بودند، برگزار شد، در میان بهت دوستداران محیط زیست متهمان به صورت غیابی فقط به 18 ماه حبس تعزیری محکوم شدند.

اگر آن زمان مسئولان حساب شده تر عمل کرده و حکم بازدارنده ای صادر می شد، به طور حتم افرادی که در گوشه و کنار کشور با کشتن حیوانات و گرفتن فیلم از جنایت خود خبرساز می شوند، حداقل از بیم برخورد قضایی مناسب لحظه ای مردد خواهند شد بنابراین می توان گفت اگر در سه قوه کشورمان تصمیم های مناسبی برای حمایت از گونه های جانوری در خطر انقراض گرفته نشود خیلی دور نیست که بعد از شیر و ببر ایرانی که سال هاست منقرض شده اند، پلنگ، یوزپلنگ، یا دیگر گونه های جانوری نیز لقب منقرض شده خواهند گرفت.

این در حالی است که در فیلم اخیر چهره افرادی که مرتکب این جنایت شده اند مشخص است و از سوی افراد بومی قابل شناسایی هستند، بنابراین باید منتظر ماند و دید که مسئولان در این پرونده چگونه با مجرمان برخورد خواهند کرد.

جولان ریزگردها در آسمان کشور

مهدی آیینی/جام جم- ماجرای آلودگی هوای پایتخت داستان تازه‌ای نیست؛این‌که سالانه حدود 5000 نفر جان خود را به دلیل آلودگی هوا از دست می‌دهند یا هزینه‌های میلیاردی این معضل انگار هنوز نتوانسته در حد تلنگری برای مسئولان و شهروندان عمل کرده و آنها را به خود بیاورد، زیرا با این‌که تاریخچه آلودگی تهران به حدود 40 سال پیش برمی‌گردد و تاکنون کشورهای زیادی موفق به حل این بحران شده‌اند و راه‌های مقابله و رفع این مشکل ناشناخته نیست؛ عملکرد مسئولان کشورمان آن‌طور که باید و شاید تاکنون راه به ‌جایی نبرده است. هرچند به گفته مسئولان، بحث آلودگی هوا از گازهای سمی به ریزگردها رسیده است، اما جولان ریزگردها در کنار آلودگی های دیگر، شهروندان را در کلانشهرها با مشکلات جدی و بی شماری روبه رو کرده است ، مشکلاتی که به نظر می رسد فقط با کمک شهروندان برطرف خواهد شد. در این گفت وگو امیرفاتح وحدتی، رئیس مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم سازمان حفاظت از محیط زیست کشور از آلودگی پایتخت و کلانشهرهای کشور می گوید.

باتوجه به مسئولیت شما در سازمان حفاظت از محیط زیست، آلودگی هوا را چگونه ارزیابی می کنید؟

آلودگی هوا عینی ترین و ملموس ترین چالش زیست محیطی کشور است که با فعالیت های همه جانبه کشور در ارتباط است، به همین دلیل حساسیت و صحبت درباره آن زیاد بوده و استنباط های مختلفی از آن شده و حتی افراد غیرمتخصص هم درباره آن اظهار نظرمی کنند.

به نظر می رسد یکی از دلایل مشکلات موجود برای رفع آلودگی هوا این است که دستگاه های درگیر در این ماجرا هرکدام راهکار و دلایل خودشان را مطرح می کنند.

هر فرد و دستگاهی با توجه به اطلاعات خود می تواند استنباطی از آلودگی هوا داشته باشد، البته ما نمی گوییم نظر ما به عنوان متولی امر نظر نهایی درخصوص آلودگی هواست. اما همه اینها بر می گردد به مجموعه و اطلاعاتی که اشخاص از موضوع دارند. برای نمونه، مدیرعامل شرکت حمل ونقل ریلی تهران می تواند با توجه به دیدگاه و تخصص خود و تاثیری که مترو درکاهش آلودگی هوا دارد، به موضوع نگاه کرده و درجه اهمیت کار خود را آنقدر بالا ببرد که رفع آلودگی هوا را متوجه ساخت و ساز مترو کند، در صورتی که شاید این گونه نباشد یا پلیس راهنمایی و رانندگی با توجه به فعالیت گسترده اش در حمل و نقل نظر خودش را درباره آلودگی هوا ارائه کرده و اهمیت آن را آنقدر بالا ببرد که بقیه کارها از نظر کارشناسان این مجموعه اهمیت کمتری داشته باشد، به همین دلیل افراد و دستگاه های مختلف دیدگاه های متفاوتی دارند.

برای حل مشکل نبود هماهنگی بین دستگاه های درگیر در آلودگی هوا چه راهکاری دارید؟

نبود مدیریت یکپارچه سبب ناهماهنگی می شود به همین دلیل باید قبول کنیم آلودگی هوا یک مقوله چندجانبه است که فقط با حل یک مساله حل نمی شود. جنبه های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، فناوری و مدیریتی را باید در نظر گرفت؛ بنابراین برای رفع این مشکل باید به صورت همه جانبه به آن نگاه کنیم، زیرا هرکدام از این بخش ها تاثیرگذارند، اما درصد تاثیرات آنها ممکن است خیلی متفاوت باشد. به همین دلیل شاید بتوان علت جدی شدن معضل آلودگی هوا را مفاهیم نادرست و نبود هماهنگی در درک آنها دانست. از طرفی حل این مشکل به آسیب شناسی نیاز دارد. باید بگویم چند بار این مساله آسیب شناسی شده؛ هم به صورت آکادمیک و هم فرهنگی و اجتماعی.

با توجه به آسیب شناسی های انجام شده دلیل جدی شدن آلودگی هوا در کلانشهرها چیست؟

یکی از عوامل مهم، رشد و تمرکز جمعیت در کلانشهرهاست، زیرا به طور کلی در مسائل زیست محیطی می گویند جمعیت نقش اصلی را در معادلات ایفا می کند، برای مثال فرض کنید اگر قرار باشد برای 15 میلیون دانش آموز مداد تهیه کنیم، چند اصله درخت را باید قطع کنیم و این کار مشکل بزرگ زیست محیطی خواهد بود. بنابراین می توان گفت جمعیت نقش اساسی در این بین دارد.

از این گذشته، تابع این تمرکز جمعیت افزایش مصرف است؛ یعنی هر چه جمعیت بالا برود ساخت و ساز بیشتر شده و تقاضای بیش از حد برای مسکن، ارزش افزوده ایجاد می کند که محرک برای جذب جمعیت بیشتر است. از سویی، افزایش سفر و استفاده از وسایل حمل و نقل سبب مصرف انرژی بیشتری می شود که ناشی از نبود تعادل بین تقاضا و عرضه وسایل این جابه جایی است. برای نمونه اکنون بیش از 60 درصد صنایع در حاشیه شهرها متمرکز بوده یا تمام مراکز اقتصادی و تجاری در چند شهر کشور گردآمده است. توزیع نامتعادل بین مراکز تولیدی و تجاری تردد ها را چند برابر کرده است. عامل دیگری که می توان به آن اشاره کرد، موقعیت جغرافیایی است زیرا کشور ما سرزمین خشک و نیمه خشکی است که بیشتر روزهای آن گرم و آفتابی است، این عوامل سبب هوازدگی اراضی کشور شده و به تولید ذرات معلق وآلودگی هوا دامن می زند.

این آسیب شناسی ها چگونه انجام شد؟

سال 73، جایکا (آژانس همکاری بین المللی ژاپن) با کمک شهرداری تهران پژوهش هایی را انجام داد، البته تحقیقات دیگری هم از سوی شرکت سوئدی برای شهر تهران انجام شد، نتیجه بررسی های این دو موسسه در آن سال این بودکه عمده آلودگی هوای تهران ناشی از وسایل حمل و نقل است و مونواکسید کربن به عنوان شاخص آلودگی مطرح بود و دی اکسید ازت و دی اکسید گوگرد و ازن هم جایگاه بعدی را داشتند. افزون بر این، ذرات معلق و هیدروکربورها هم عامل بعدی آلودگی پایتخت بودند.

چه دلایلی سبب بروز چنین مشکلاتی شده است؟

اول این که کیفیت سوخت و خودرو های ما بسیار پایین بود. علاوه بر این، خودروهای فرسوده زیادی هم در شهر وجود داشت. منابع مسکونی زیادی هم از گازوئیل برای سیستم گرمایشی استفاده می کردند. می توان به این عوامل صنایع آلاینده ای که در حاشیه یا در داخل تهران فعالیت می کردند نیز اضافه کرد.

سهم منابع آلاینده متحرک و ثابت چقدر تعیین شد؟

در نهایت حدود 73 درصد سهم منابع آلاینده های متحرک و 27 درصد سهم منابع آلاینده ثابت شد.

برای کاهش آلودگی تهران به چه شکلی از این آمار استفاده کردید؟

این اطلاعات مبنای برنامه ریزی برای کنترل و کاهش آلودگی قرار گرفت، البته از نتایج بررسی فرهنگستان علوم که درباره وسایل حمل و نقل عمومی و تاثیر آن در کاهش آلودگی هوا بود نیز استفاده کردیم و سال76 در کمیته اجرایی کاهش آلودگی هوای تهران برنامه جامع کاهش آلودگی هوای تهران تدوین شد.

طبق برنامه جامع کاهش آلودگی هوای تهران چه کارهایی در اولویت قرار داشت؟

اولین کار این بود که سهم حمل و نقل عمومی را بالا ببریم. ساخت و ساز مترو، تبدیل سیستم احتراق خودروها، گازسوزکردن و استانداردسازی خودرو و سوخت هم از دیگر کارهایی بود که انجام شد. یکی دیگر از راهکارها معاینه فنی بود. البته منابع انرژی را هم باید تغییر می دادیم و گازکشی منازل را نیز سرعت بخشیدیم. بجز اینها سوخت کارخانجات را تغییر دادیم یا روی مسائل آموزشی و فرهنگی کار شد. برای نمونه، هفته هوای پاک از آن سال ها شروع شد.از رده خارج کردن خودرو های فرسوده از کارهای دیگری بود که انجام شد، آن سال چهار میلیون خودروی فرسوده در کشور وجود داشت، اما اکنون تعداد آنها به حدود 1.5 میلیون خودرو رسیده است یا اکنون تعداد خودرو های فرسوده تهران حدود 600 هزار دستگاه برآورد می شود. البته باید اذعان داشت فرسودگی، یک روند مستمر است و باید مکانیسم خاص خودش را برای از رده خارج کردن پیدا کند. در کنار این کار ها بحث مدیریت ترافیک مطرح شد، زیرا آن زمان مدیریت عبور و مرور و حمل و نقل عمومی چند جانبه مدیریت می شد و مدیریت یکنواختی وجود نداشت.

این برنامه ها چقدر در کاهش آلودگی هوا موفق بود؟

با این برنامه ها توانستیم میزان گازهای آلاینده را امروز به حد استاندارد برسانیم. هرچند این برنامه سال 84 بازنگری شد، زیرا با توجه به بازخوردها باید به آن محور های جدیدی اضافه می کردیم تا خلأهای موجود را پر کنیم، بنابراین بحث منابع آلاینده ساکن و پایش و ارتقای سیستم های پایشی مطرح شد.

این بازنگری ها چه زمانی عملی شد؟

اولین بازنگری تصویب نشد تا این که سال 89 ـ که پایان برنامه ده ساله کاهش آلودگی تهران بود ـ برنامه جدیدی را بررسی کرده و به تصویب دولت رساندیم، اما این برنامه دیگر محدود به تهران نیست و هشت کلانشهر کشور را در بر می گیرد. در این مرحله، رویکرد ما به ارتقا رساندن مسیرهای رفته بود مانند تبدیل استاندارد یورو 2 به یورو 4 یا ارتقای کیفیت سوخت، البته افزایش سهم حمل و نقل عمومی را هم 75 درصد تعیین کرده و قرار شد تردد خودرو های فرسوده در محدوده شهرها ممنوع و به شکل کامل از رده خارج شوند. افزون بر این، سهم انتقال صنایع آلاینده و پایش آنلاین را بالا بردیم. ارتقا و افزایش عرصه فضای سبز شهری را نیز در برنامه وارد کردیم و چند برنامه دیگر که در مجموع 23 فعالیت یا اقدام را دربرمی گیرد.

در اجرای این برنامه ها با چه مشکلاتی روبه رو هستید؟

مشکل بودجه و اعتبار کافی مطرح است، وظیفه محیط زیست به عنوان برنامه ریز، دستگاه ناظر و آسیب شناسی اجرانشدن موضوع است. ما که نمی توانیم به پالایشگاه برویم و سوخت باکیفیت یا خودروی استاندارد تولید کنیم؛ اینها وظیفه وزارتخانه های نفت و صنعت و معدن است. مشکل دیگری که وجود دارد این که هر کدام از وزارتخانه های مرتبط سهم خود را جداگانه از بودجه لحاظ می کنند، ولی سرعت هر کدام از این بخش ها باهم برابر نیست، برای نمونه شهرداری هزینه می کند، اما راهنمایی و رانندگی این امکان را ندارد یا دولت به شهرداری برای ساخت مترو کمک کافی نمی کند. به همین دلیل می توان گفت مدیریت یکنواختی وجود ندارد. مشکل دیگری که با آن روبه رو هستیم، این که اجرای برنامه ها الزام آور نیست. این وظیفه قانونگذاران است که اجرای برنامه ها را الزام آور کنند. مصوبه باید پایه حقوقی قوی داشته باشد که هر دستگاه را موظف به اجرای وظایفش کند.

برنامه هایی که اجرا کرده اید، چقدر برای کاهش آلودگی هوا موثر بوده است؟

از سال 79 تاکنون برنامه اول و دوم کاهش آلودگی هوا اجرا شده و همه آلاینده های گازی به حد استاندارد رسیده ، مشکل ما اکنون ذرات معلق است که بخشی از آن مربوط به احتراق بوده که امیدواریم با ارتقای کیفیت، سوخت خودرو ها به حداقل برسد. یک مقدار هم سهم منابع ساکن است که باید سریع برای آن تصمیم های قاطع تری گرفته شود و بقیه سهم پدیده های اقلیمی بوده که در این چند سال بالا رفته است. ما در شهرهای بزرگ مولد طبیعی ذرات معلق آنچنان نداریم، اما در پیرامون شهرها و کشور داریم، الان این ذرات با تندباد ها از کشورهایی مانند عراق به ایران می آید.

برای حل مشکل ریزگردها چه برنامه ای دارید؟

منابع آبی و اراضی باید مدیریت شوند؛ یعنی روی زمین کشاورزی نباید ساخت و ساز کرد یا سد های بیهوده احداث نکنیم، زیرا مدیریت اشتباه درمنابع آب سبب خشک شدن زمین و فرسایش خاک می شود که نتیجه آن ریزگرد ها هستند. عمده مساله ریزگردها چون از بیرون از مرزهاست، برطرف کردنش به زمان نیاز دارد. برخلاف برداشت های مختلف سیاسی که در منطقه وجود دارد، اما همه کشورها به دور از مسائل سیاسی توافق دارند که سریع تر این مشکل حل شود و این درحالی است که عراق،سوریه، اردن، عربستان سعودی و ایران در حل این مساله نقش اساسی دارند.

دلیل افزایش ریزگردها در این چند سال چه بوده است؟

عراق هم مانند کشور ما خشکسالی را تجربه می کند. به دلیل ساخت سد در سوریه، ترکیه و عراق و از طرفی نبود آب کافی در دسترس کشاورزی، زمین کشاورزان خشک شده و آنها زمین های خود را رها کرده اند، به همین دلیل خاک اراضی حاشیه و بستر رودخانه ها و برخی تالاب ها دچار فرسایش شده و حجم ریزگردها بالا رفته است، البته جنگ هایی که در منطقه صورت گرفته هم سبب فرسایش و نابودی مضاعف خاک و به وجود آمدن بخشی از ریزگردها شده است.

با این همه کاری که انجام داده اید، چرا احساس نمی شود آلودگی هوا کمتر شده است؟

الان تمام ایستگاه های سنجش آلودگی هوا میزان گازهای زیانبار را در حد استاندارد نشان می دهد، فقط ذرات معلق وبه ویژه ذرات 5/2 میکرون است که سبب ناسالمی هوا و آلودگی شده است. از یاد نبریم سال 76 سه روز تعطیلی به دلیل افزایش مونواکسید کربن داشتیم، ولی این روزها اگر روزی به ناچار تعطیل می شود فقط به دلیل ذرات معلق است.

فکر می کنید امسال هم به دلیل آلودگی هوا تهران تعطیل شود؟

نمی توان پیش بینی کرد، اما در روزهای سرد پدیده وارونگی دما و همزمان ماندگاری هوا را داریم که مشکل ساز می شود و ممکن است آلودگی به نقطه هشدار برسد، مهم ترین کار برای پیشگیری، پیشبرد برنامه کاهش آلودگی هوای کلانشهرهاست که وظیفه مهم دولت یازدهم با همراهی مردم است که باید این برنامه سریع تر پیش برود.

نقش و وظایف شهروندان در رفع آلودگی هوا

شاید مسئولان برای رفع آلودگی هوا همه راهکارها را بررسی کرده باشند،اما چیزی که آنها فراموش کرده اند نقش کلیدی مردم در کاهش آلودگی هوای کلانشهرهاست. برای نمونه، مکزیکوسیتی مشکل آلودگی هوای خود را با کمک مردم حل کرد، با توجه به این که جمعیت آنجا بیشتر از تهران بود و آلودگی بیشتری نیز داشت، اما چون پایه ریزی راهکار های آنها برای کاهش آلودگی هوا با توجه به نقش مردم بود، فشار افکار عمومی برای ارتقای استاندارد ها خیلی موثر بود و آنها توانستند مشکل را خیلی زود برطرف کنند. امیر فاتح وحدتی، رئیس مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم سازمان حفاظت از محیط زیست دراین باره می گوید: دولت هم از مردم انتظار دارد، زیرا بدون تعامل با مردم هیچ برنامه ای پیش نمی رود، مشکل اینجاست که مردم یکطرفه از دولت انتظار دارند، اما مردم هم وظایفی دارند مثلا مردم باید برای معاینه فنی خودرو های خود اقدام یا خودرو های فرسوده شان را از رده خارج کنند، به همین دلیل همراهی مردم باید وجود داشته باشد. مردم باید بدانند برای کمک به رفع آلودگی هوا می توانند حداقل سیستم موتورخانه منزل خود را ارتقا دهند یا از حمل و نقل عمومی استفاده کنند. علاوه بر این، شهروندان می توانند با کاهش سفرهای درونشهری خود برای کاهش آلودگی هوا قدم بردارند. به این شکل که اگر کلانشهرنشینان برای کارهایی که می توان بدون مراجعه حضوری انجام داد از خدمات الکترونیک استفاده کنند، حجم سفر های روزانه کمتر شده و مصرف انرژی کاهش می یابد. البته باید تاکید کرد مسئولان هم برای ارتقای خدمات الکترونیک باید قدم های جدی تری بردارند تا مردم دغدغه اشتباهاتی را که هنگام استفاده از این خدمات اتفاق می افتد، نداشته باشند. بنابراین می توان گفت رفع مشکل آلودگی کلانشهرها همکاری شهروندان را می طلبد، اما متاسفانه هنوز نقش مردم در کاهش آلودگی هوا جدی گرفته نشده است.

کیسه‌های پلاستیکی نفس زمین را به شماره انداخته است

مهدی آیینی

مهدی آیینی

خیلی‌ها حداقل یک یا دو بار در هفته محیط زیست را آنچنان آلوده می‌کنند که این آلودگی تا 300 سال دست از سر زمین برنمی‌دارد، شاید تصور کنید شما جزو این افراد نبوده و از این اتهام مبرایید، ولی اگر جزو افرادی هستید که حداقل هفته‌ای یک بار برای خرید از خانه خارج می‌شوید، بهتراست به خود شک کنید، چرا که خیلی از ما ندانسته برای آلوده کردن زمین آستین‌هایمان را سفت و سخت بالا زده‌ایم، یکی از عادت‌های ما که به مشکل بزرگ زیست محیطی تبدیل شده استفاده افراطی از کیسه‌های پلاستیکی است، متاسفانه در کشورمان برخلاف خیلی از کشورهای اروپایی و حتی کشوری مانند هند، هنوز قانونی برای محدود کردن استفاده از کیسه‌های پلاستیکی وجود ندارد.

 در این کشورها همه فروشگاه ها کیسه های پلاستیکی دارند، اما چون در ازای آن پول قابل توجهی از مشتری ها می گیرند کمتر شخصی به استفاده از آنها تمایل پیدا می کند یا آن قدر در این کشورها فرهنگ سازی شده که خانواده ها برای حمل وسایلی که می خرند از سبد و کیسه های مخصوصی که یک بار مصرف نیستند استفاده می کنند، اما متاسفانه در کشورمان استفاده از این کیسه ها تقریبا رایگان است و در نتیجه به حدی رایج شده که خیلی ها برای تبلیغ کار و حرفه خود کیلو کیلو از این کیسه ها را تهیه کرده و کارت تبلیغاتی خود را در آن گذاشته و کیسه ها را رایگان در اختیار فروشنده ها می گذارند، مشتری ها هم بدون این که بدانند این کیسه ها چه زیانی به طبیعت می زند، از آنها استفاده می کنند، در حالی که ما می توانیم با همراه داشتن یک ساک دستی کم حجم در کیف یا سبدی کوچک در خودروی خود مانع آلوده شدن بیشتر محیط زیست شویم.

بد نیست بدانید روزانه بیش از 50 هزار تن زباله در کشور تولید می شود، وحشتناک تر این که فقط 33 درصد از این زباله ها بازیافت می شوند برای نمونه، سالانه بیشتر از 300هزار حلقه لاستیک در کشور تولید شده و از این مقدار فقط 10 درصد بازیافت می شود بنابراین به طور حتم اگر مسئولان برای مقابله با این آلودگی راهکار مناسبی در پیش نگیرند تا چند سال دیگر اثری از محیط زیست باقی نمی ماند.

کسی برای شکار دست و دلش نمی‌لرزد

شاید باور نکنید، اما آنقدر فضا برای شکارچیان غیرقانونی امن است که آنها سوار بر موتورسیکلت کیلومترها آهوان را تعقیب کرده و زمانی که حیوان از رمق افتاد، آهوی بی‌پناه را صید می‌کنند.

مهدی آیینی

مهدی آیینی

آنقدر قانونگذاران حقوق حیوانات را ندیده گرفته اند که صیادان برای ساعت ها در کنار رودخانه ها اتراق می کنند و با استفاده از سم یا موتور برق آبزیان بی شماری را مسموم کرده یا می کشند، آن قدر نظارت در محدوده های حفاظت شده ضعیف است که شکارچیانی از کشورهای حاشیه خلیج فارس در دشت های مرکزی کشورمان با شکار هوبره ها خوشگذرانی می کنند یا برخی از شکارچی نماها آن قدر از خوی انسانی فاصله گرفته اند که حیوانات آبستن را هم هدف می گیرند و خبرگزاری ها در سه هفته از مرگ شوکاها و بزهای وحشی آبستن در مازندران و پارک ملی «بمو» در فارس خبر می دهند.

آن قدر نظارت بر فروش سلاح شکاری بی حساب و کتاب است که هر کارنابلدی سلاح به دست می گیرد و به جای شکار، جانوران زیادی را زخمی کرده و سبب مرگ تدریجی آنها می شود.

اگر همه این نابسامانی ها را در کنار هم بگذارید، متوجه خواهید شد چرا حوادث تکراری تلخی برای حیات وحش کشورمان رخ می دهد.

برای نمونه مدتی قبل هم در یکی از جنجالی ترین پرونده های حیات وحش کشور متهمان پرونده خرس های سمیرم به صورت غیابی محاکمه شده و فقط به 18 ماه حبس تعزیری محکوم شدند، برای همین اگر آمار حوادث تلخ حیات وحش کشورمان کم نمی شود، نباید تعجب کرد.

با این حال روز گذشته هم ایسنا در گزارشی، بهای پروانه شکار و صید و بهای جانوران وحشی را اعلام کرد. برای نمونه بهای پروانه ویژه شکار و صید پستانداران شامل کل (هر راس) برای اتباع خارجی از 4000 تا 6000 دلار و اتباع ایرانی از دو تا 9 میلیون ریال، قوچ اوریال برای اتباع خارجی از 5000 تا 8000 دلار و اتباع ایرانی 9 میلیون ریال، قوچ البرز از 5000 تا 7000 دلار برای اتباع خارجی و برای اتباع ایرانی از دو تا 9 میلیون ریال در نظر گرفته شده، ولی با توجه به بهای پایین در نظر گرفته شده برای شکار نباید انتظار داشت که معجزه ای رخ دهد و دیگر خبر مرگ و انقراض گونه های جانوری کشورمان را ننویسیم و نخوانیم.

مشکل بزرگی به نام کمبود محیط‌بان

مهدی آیینی

مهدی آیینی

 

کافی است واژه‌های یوزپلنگ و خطر انقراض را در اینترنت جستجو کرده تا با سیل مقاله‌ها و گزارش‌هایی که در این باره نوشته و منتشر شده است، روبه‌رو شوید. برخلاف توجه روزنامه ها و سایت های خبری به این واقعیت تلخ، هنوز آن طور که باید و شاید مسئولان حتی برای حفظ گونه های نادر جانوری زیرساخت ها را آماده نکرده اند، چرا که به گفته مدیر دید بان محیط زیست و حیات وحش ایران، تعداد محیط بانان در پناهگاه حیات وحش «نایبندان» که مهم ترین زیستگاه یوزپلنگ آسیایی است، 50 برابر کمتر از حد استاندارد است.

 
البته باید اضافه کنیم که نه تنها در نایبندان بلکه در بیشتر مناطق حفاظت شده کشورمان با کمبود محیط بان روبه رو هستیم و اگر تاکنون پای گونه های جانوری بیشتری به فهرست در خطر انقراض بودن باز نشده است، باید از محیط بانانی تشکر کرد که با وجود نامناسب بودن تجهیزات و حقوق خود، با جان و دل برای حفظ و نگهداری از مناطق حفاظت شده و گونه های جانوری که در این مناطق زندگی می کنند تلاش کرده و تا مرز شهادت پیش می روند.

برای نمونه در پناهگاه حیات وحش نایبندان که با یک ونیم میلیون هکتار وسعت در یزد قرار گرفته و به عنوان بزرگ ترین پناهگاه حیات وحش کشورمان شناخته می شود، برای هر ۲۵۰ هزار هکتار یک محیط بان در نظر گرفته شده است. این در حالی است که به طور استاندارد برای هر پنج تا 10هزار هکتار یک محیط بان باید وجود داشته باشد.

برای همین با توجه به این نکته که نایبندان به عنوان محل مناسبی برای زندگی یوزپلنگ شناخته شده و حدود 12تا 15 قلاده از 70 یوزپلنگی که در کشورمان وجود دارد، در این منطقه زندگی می کنند، مسئولان باید به فکر استاندارد کردن تعداد محیط بانان این محدوده باشند.

این در حالی است که در پناهگاه حیات وحش نایبندان علاوه بر یوزپلنگ ها گونه های جانوری دیگری مانند کفتار، روباه شنی، شاه روباه، شغال و انواع سم داران زندگی می کنند، برای همین باید یادآور شد اگر تعداد محیط بانان این منطقه به حد استاندارد نرسد، خیلی دور از ذهن نیست که تا چند سال آینده گونه های جانوری بیشتری در خطر انقراض قرار بگیرند.

پایانی برای پروژه جنجالی ببرهای سیبری

مهدی آیینی

مهدی آیینی

قرار بود با آوردن ببر سیبری، نسل ببر مازندران احیا شود؛ این‌که ببر سیبری و شرایط زیستگاهش چه ربطی به ببر مازندران دارد، بماند، اما تا چند وقت پیش مسئولان محیط‌زیست هرازگاهی وعده می‌دادند تا پایان دولت دهم می‌خواهند ببرهای سیبری را به زیستگاه میانکاله منتقل کنند؛ زیستگاهی که تاکنون ۵۰۰ میلیون تومان برای آن هزینه شده است.

البته یک بار مسئولان محیط زیست موفق به انتقال ببرهای سیبری به کشورمان شدند، اما آن زمان به دلیل تغذیه نامناسب، ببرهای سیبری به بیماری مشمشه مبتلا و تلف شدند.

گذشته از هزینه ای که در این میان شد، باید بگوییم زیستگاه میانکاله دیگر به این زودی ها حتی خواب ببرهای سبیری را هم نخواهد دید، چون روز گذشته مدیرکل دفتر حیات وحش و آبزیان سازمان حفاظت از محیط زیست در گفت وگو با ایسنا از توقف ورود ببرهای سیبری به ایران و شکست طرح احیای پلنگ آسیایی در روسیه خبر داد و گفت: پیش بینی می کنیم که روس ها به دلیل نتیجه بخش نبودن این پروژه، ببرهای جدید را به ایران تحویل ندهند.

این در حالی است که چند ماه پیش برخی از رسانه ها خبر از تولد دو قلاده پلنگ در پارک ملی روسیه داده بودند، اما گفته های مدیرکل دفتر حیات وحش و آبزیان سازمان حفاظت محیط زیست، آب پاکی را روی دست افرادی که امیدی به عملی شدن این طرح داشتند، می ریزد زیرا به گفته وی هیچ کدام از پلنگ های ایرانی و پلنگ هایی که از ترکمنستان به طرف روسی تحویل داده شدند، تاکنون موفق به جفتگیری نشده اند، به همین دلیل روس ها تا زمانی که این طرح به نتیجه نرسد، نیازی به تبادل مجدد ببر با پلنگ ایرانی ندارند بنابراین با شکست این پروژه جنجالی باید به مسئولان فعلی محیط زیست و آنهایی که قرار است تا مدتی دیگر کار خود را در این سازمان شروع کنند، پیشنهاد داده شود به جای طرح های بزرگ و پرهزینه که احتمال به نتیجه نرسیدن آنها وجود دارد، به فکر گونه های جانوری در حال انقراض کشور باشند؛ زیرا اگر سیاست های محیط زیستی در کشورمان تغییر نکند تا مدتی دیگر باید به فکر احیای گوزن زرد، یوزپلنگ، گرگ و فک خزری در کشورمان باشیم.

بالا