آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : دانشگاه

بایگانی/آرشیو برچسب ها : دانشگاه

اشتراک به خبردهی

جای خالی محیط زیست در برنامه‌های آموزشی

ناآگاهی انسان روی زخم‌های زمین نمک می‌پاشد، غفلتش شمشیری می‌شود تیز که بر پیکر زمین زخم‌های تازه می‌زند، زمین کم زخم ندارد؛ زخم‌هایی که به دلیل ندانم‌کاری انسان درمان نمی‌شود تا زندگی نسل‌های آینده نیز با مشکل روبه‌رو شود، ریشه درمان نشدن زخم‌های زمین را باید در نبود برنامه آموزشی مناسب برای حفظ و استفاده درست از طبیعت جست‌و‌جو کرد، مساله مهمی که برخلاف تاکید قانون این روزها برای کمتر دستگاهی در اولویت قرار دارد.

 سدها، رودخانه‌ها را می‌کشند، جاده‌ها جنگل‌ها را. دود خودرو‌ها آبی آسمان را خط می‌زند، صدای گوشخراش اگزوزهایشان ترانه‌های پرندگان را، اینها گوشه‌ای از ندانم‌کاری انسان‌هاست که باعث تخریب زمین و محیط زیست می‌شود، اما به نظر می‌رسد برنامه‌ای برای کاهش این خطرات وجود ندارد، چراکه روز به روز به تعداد و وسعت چنین مشکلاتی اضافه می‌شود.

تهدیدها در حوزه محیط زیست هر روز رنگ و بوی جدی تری به خود می‌گیرد، زیرا خیلی از انسان‌ها هنوز نمی‌دانند چطور باید‌ با زمین رفتار کنند. این ناآگاهی در بین همه آدم‌ها وجود دارد، فرقی نمی‌کند شغل و تحصیلاتشان چیست، چراکه هستند مدیران ارشدی که با تصمیم‌های نادرست خود آسیب بیشتری به محیط زیست کشور تحمیل می‌کنند.

علت درمان نشدن زخم‌های زمین را باید در ناآگاهی انسان‌ها جست‌وجو کرد. افرادی‌ هستند که هنوز یاد نگرفته‌اند چطور باید با طبیعت برخورد کنند؛ به همین سبب‌ اولویت‌هایشان اجرای برنامه‌هایی است که قلب محیط زیست را نشانه می‌رود.

آموزش گمشده محیط زیست

گسترش بحران‌های زیست‌محیطی گواهی است بر این که خیلی از انسان‌ها نحوه تعامل با زمین را نمی‌دانند و از نقش خود در حفظ محیط زیست بی‌خبرند.

البته در این میان نمی‌توان تمام تقصیرها را به پای عامه مردم نوشت، زیرا سیستم‌های آموزشی و دستگاه‌های مسئول نیز آن طور که باید برای آگاهی انسان‌ها به وظیفه شان عمل نمی‌کنند.

دکتر مجید عباسپور، استاد دانشگاه صنعتی شریف و رئیس انجمن متخصصان محیط زیست ایران نیز چنین نظری دارد. او در گفت‌وگو با جام‌جم با صراحت می‌گوید که هنوز کتاب درسی مناسبی با موضوع محیط‌زیست در مدارس و دانشگاه‌های کشور تدریس نمی‌شود. آن طور که او توضیح می‌دهد‌ از سال 72 که شورای عالی حفاظت محیط زیست در کشور فعال شد‌ برای رفع این مشکل قدم‌هایی برداشته شده، قدم‌هایی که هنوز راه به جایی نبرده‌اند. آن زمان مسئولان به این نتیجه رسیدند که ‌مساله آموزش‌های زیست‌محیطی در رده‌‌های مختلف تحصیلی‌ نادیده گرفته شده و نمی‌توان در کتاب‌های درسی تمام مقاطع تحصیلی، موضوعی درباره حفظ محیط‌زیست پیدا کرد و در سطح دانشگاه نیز اصلا کتابی با موضوع محیط زیست وجود نداشت.

قدمی مثبت، اما بی‌جان

توجه نکردن نظام آموزشی کشور به حفظ محیط زیست آن سال مورد توجه برخی اعضای شورای عالی حفاظت محیط زیست قرار گرفت و آنها تصمیم گرفتند دست‌کم یک کتاب با موضوع محیط زیست در دانشگاه‌ها تدریس شود،

اما گذشت زمان ثابت کرد آنها در اجرای این تصمیم راه به جایی نبرده‌اند، چراکه اکنون نیز دانشگاه‌های کشور توجه خاصی به محیط زیست ندارند و در این میان فقط شرایطی ایجاد شد که براساس آن دانشجویان اجازه پیدا کردند یک درس دو واحدی را به شکل اختیاری انتخاب کنند.

رئیس انجمن متخصصان محیط زیست ایران نیز از تاثیرگذار نبودن این تصمیم گله می‌کند و می‌افزاید:‌ متاسفانه این تصمیم جنبه الزامی پیدا نکرد و درسی به نام آلودگی‌های محیط زیستی به عنوان درسی اختیاری ‌ارائه شد.

او درباره علت اجباری نشدن این درس برای دانشجویان عنوان می‌کند: علت این که الزامی نشد این بود که تعداد واحدها در سطح کارشناسی تغییر پیدا کرد‌، بنابراین ‌الزامی شدن آن با مشکل روبه‌رو شد.

اختیاری بودن این درس تنها نقطه ضعف این تصمیم‌گیری نیست، زیرا این درس در تمام دانشگاه‌ها نیز ارائه نشده و بیشتر در رشته‌های مهندسی مانند مکانیک به آن توجه می‌شود.

هرچند این روزها بحث مدارس سبز یا طرح‌هایی مانند یک ساعت با محیط‌بانان از سوی سازمان حفاظت محیط زیست مطرح می‌شود، اما منتقدان می‌گویند این طرح‌ها نیز شعاری و نمایشی است، زیرا در مقام عمل تاکنون اتفاق تاثیر‌گذاری دراین حوزه رقم نخورده است. برای نمونه مدارس سبز به دلیل نبود اعتبار مناسب قادر به ارائه آموزش‌های مناسب نیستند.

بنابراین می‌توان گفت تاکنون قدم‌های تاثیر‌گذاری برای گسترش آموزش‌های زیست‌محیطی در کشور برداشته نشده‌ است.

ضعف آموزش‌های کلاسیک

آموزش‌های محیط زیستی از مقام حرف فراتر نمی‌رود، چراکه فقط با سخنرانی نمی‌توان اهمیت حفظ محیط زیست را به افراد آموزش داد.

مجید عباسپور، استاد دانشگاه صنعتی شریف نیز معتقد است آموزش‌های زیست‌محیطی که در کشور ارائه می‌شود،‌ آموزش‌هایی کلاسیک است که تاثیر‌ مناسبی نمی‌گذارد و برای تغییر نگاه شهروندان به آموزش‌های عمومی و فرهنگسازی نیاز است.

او ادامه می‌دهد: برای ارائه آموزش‌های تاثیرگذار تاکنون تعداد انگشت‌شماری از محققان شناخته شده کشور اقدام کرده‌اند‌ که فعالیتشان قابل قدردانی است.

منظور عباسپور محققانی هستند که ‌از آموزه‌های دینی استفاده کرده‌اند تا فرهنگ حفظ محیط زیست را در کشور گسترش دهند‌. دراین بین تلاش‌هایی برای فرهنگسازی و ارائه آموزش‌های زیست‌محیطی در کشور شده، اما ناکافی نبوده است.

برای بهبود شرایط سازمان حفاظت محیط زیست باید نظارت مناسب‌تری بر اجرای چنین طرح‌هایی داشته باشد، چراکه نوشتن کتاب یاگنجاندن نکات زیست‌محیطی در کتاب‌های درسی به تنهایی نمی‌تواند نقشی در حل شدن مشکلات زیست‌محیطی کشور داشته باشد.

سازمان حفاظت محیط زیست باید با نظارت مناسب بر عملکرد دانشگاه‌ها اطمینان پیدا کند که چنین درس‌هایی به تمام دانشجویان ارائه می‌شود یا برای تشویق دانشجویان به انتخاب چنین درس‌هایی تلاش کند.

جای خالی محتوای سبز

برخلاف تلاش‌های دستگاه‌های مسئول هنوز جامعه به شناخت کافی و مناسبی برای حفظ محیط زیست دست پیدا نکرده به همین دلیل دستگاه‌های مسئول باید بیشتر تلاش کنند و سیاست‌هایشان را تغییر دهند. در واقع آنها باید از متخصصان با تجربه برای تدوین کتاب‌های درسی با موضوع محیط زیست استفاده کرده و مدرسانی را نیز برای ارائه این دروس به کار بگیرند که ‌با مسائل محیط زیستی آشنایی کامل داشته باشند.

استاد دانشگاه صنعتی شریف دراین باره می‌گوید: باید کیفیت کتاب‌های درسی با موضوع محیط زیست را افزایش داد، چراکه اگر تاثیرگذار نباشند‌ زمینه تغییر را در افراد ایجاد نمی‌کند.

‌علاوه بر این باید برای تولید محتوای مناسب نیز تلاش کرد، یعنی کتاب‌های آموزشی باید به شکلی طراحی و تنظیم شود که برای تمام دانشجویان در رشته‌های مختلف جذاب باشند‌.

‌مشق احترام به زمین

آموزش و فرهنگسازی اثربخش‌ترین فعالیت‌هایی هستند که می‌شود برای حفظ محیط زیست کشور دنبال کرد و این آگاهی را در جامعه افزایش داد که ‌انسان‌ها از منابعی استفاده می‌کنند که به نسل‌های آینده نیز تعلق دارد به همین دلیل آنها باید احترام به محیط زیست را فراگیرند.

آموزش‌های محیط زیستی را باید اساس توسعه پایدار دانست، زیرا تا زمانی که تمام انسان‌ها نحوه تعامل درست با طبیعت را فرا نگیرند نمی‌توان به حل مسائل زیست‌محیطی امیدوار بود‌.

محمدحسین بازگیر، رئیس اداره حفاظت محیط زیست شهر تهران نیز معتقد است ‌در محیط زیست نیز پیشگیری همیشه بهتر از درمان است. در واقع در شرایطی که سازمان‌هایی نظیر حفاظت محیط زیست از نبود اعتبار مناسب گله دارند می‌توان با آموزش درست هزینه‌های حفاظت را کاهش داد و شرایطی ایجاد کرد که هر ایرانی برای حفظ محیط زیست کشور مانند یک محیط‌بان یا جنگلبان عمل کند.

برای این که شهروندان مانند محیط‌بان یا جنگلبان از منابع طبیعی کشور مراقبت کنند باید اجرای برنامه آموزشی مناسبی را در دستور کار قرار داد یعنی با آموزش و تلاش برای فرهنگسازی شرایطی ایجاد کرد که حفظ محیط زیست به دغدغه‌ای همگانی بدل شود. اما فراهم کردن زمینه برای شکل گرفتن چنین باوری در بین شهروندان فقط با کمک‌ متخصصان امکان‌پذیر است.

رئیس اداره حفاظت محیط زیست شهر تهران می‌گوید‌: فرهنگسازی در حفظ محیط زیست باید در بستری مناسب اتفاق بیفتد یعنی همان طور که به کودکانمان آموزش می‌دهیم چطور احترام بزرگ‌ترها را حفظ کنند یا احکام دینی را به آنهاآموزش می‌دهیم باید شرایطی ایجاد کنیم تا کودکان ‌احترام به طبیعت را نیز فرا بگیرند. به این ترتیب اگر انسان یاد بگیرد به طبیعت احترام بگذارد به طور حتم به همنوعش نیز احترام خواهد گذاشت‌، اما انسان‌ها زمانی به این دانش می‌رسند که وزارتخانه‌ها و دستگاه‌های مسئول مانند سازمان حفاظت محیط زیست،‌ آموزش و پرورش، علوم، تحقیقات و فناوری، ‌ارشاد و صدا سیما توجه به محیط زیست را در اولویت برنامه‌های خود بگذارند.

بیشتر وزارتخانه و دستگاه‌ها در حفظ محیط زیست مسئولند به همین سبب نباید انتظار داشت سازمان حفاظت محیط زیست در این حوزه به تنهایی عمل کند.

بازگیر در این رابطه ‌به بند الف ماده 189 قانون برنامه پنجم اشاره می‌کند و می‌افزاید: بر این اساس تمام دستگاه‌هایی که تمام یا بخشی از هزینه‌های خود را از طریق اعتبارات دولتی تامین می‌کنند موظفند در راستای نیل به توسعه پایدار برای عمومی‌سازی فرهنگ حفاظت از محیط زیست اقدام کنند.

آموزش‌های ویژه

بین تمام دستگاه‌هایی که در حفظ محیط‌زیست کشور نقش دارند باید توجه ویژه‌ای با آموزش و پرورش و وزارت علوم داشت، زیرا این دو وزارتخانه به شکل مستقیم در تربیت افراد نقش دارند.

بنابراین باید به گونه‌ای عمل کنند که وقتی افراد مقاطع تحصیلی مختلف را پشت‌سر می‌گذارند اطلاعات مناسبی درخصوص حفظ محیط زیست کشور به دست بیاورند.‌

رئیس اداره حفاظت محیط زیست شهر تهران می‌گوید‌ دانش‌آموزان فقط یکی از این گروه‌هایی است که آموزش و پرورش برای بالا بردن آگاهی‌های زیست‌محیطی آنها باید برنامه داشته باشد. او می‌گوید برنامه‌های آموزش و پرورش برای این گروه فقط نباید به کتاب‌های درسی محدود شود بلکه باید شرایطی فراهم آید که دانش‌آموزان بتوانند در کلاس‌های فوق‌برنامه و بازدید‌های علمی از نزدیک با اهمیت حفظ محیط زیست آشنا شوند. علاوه بر دانش‌آموزان، آموزش و پرورش هم باید برای آگاه‌سازی معلمان برنامه داشته باشد، زیرا تا زمانی که معلمان از دانش محیط‌زیستی مناسب برخوردار نشوند نمی‌توانند راهنمای مناسبی برای دانش‌آموزان باشند.‌

افزون بر این می‌توان از ظرفیت‌های انجمن اولیا و مربیان نیز بهره برد و از این طریق برای آموزش والدین نیز تلاش کرد و با آگاه کردن والدین شرایطی ایجاد کرد که پای آموزش‌های زیست‌محیطی به خانه‌ها نیز باز شود.‌ ‌ برای حفظ محیط‌زیست‌ نیاز به برنامه جامعی است که در آن وظایف تمام دستگاه‌ها مشخص شده باشد در واقع فقط با اجرای دقیق چنین برنامه‌ای می‌توان دغدغه حفظ محیط زیست را در بین اعضای جامعه گسترش داد و امیدوار بود هر شهروند برای حفظ زمین در نقش محیط‌بان یا جنگلبان عمل کند.‌

مهدی آیینی

جوانان بي مهارت در گود زندگي ضربه فني مي شوند

بی‌مسئولیتی، طلاق عاطفی، دخالت اطرافیان، کمبود مهارت‌های زندگی و اعتیاد از مسائل عمده‌ای است که این روزها زندگی جوانان را با چالش رو به رو کرده ؛ مشکلاتی که تحکیم خانواده را نشانه رفته و سبب شده 50 درصد ازدواج‌ها در پنج سال اول زندگی مشترک به طلاق ختم شود.

نکته اینجاست که دراین بین نمی توان فقط جوانان را مقصر دانست؛ زیرا برنامه های والدین، اولیای مدارس و مسئولان دانشگاه نیز برای آماده شدن جوانان برای زندگی هدفمند نیست، به همین دلیل زمینه برای شکست جوانان فراهم شده و بسیاری از آنها به محض برداشته شدن چترهای کوچک حمایتی، در گود زندگی ضربه فنی می شوند.

جوانان برای زندگی آماده نبوده و آماده نیز نمی شوند، این حقیقت تلخی است که خانواده ها، مدارس و دانشگاه ها نمی توانند از زیربار مسئولیت آن شانه خالی کنند؛ زیرا به طور قطع می توان گفت آنها چیزی برای رفع این نیاز جوانان در چنته ندارند.

برای نمونه این روزها پدران آنچنان سرگرم تهیه وسایل رفاهی شده اند که از تربیت و پرورش خانواده های خود غفلت می کنند. به زبان ساده تر می توان گفت برای پدران و برخی مادرانی که وظیفه تامین نیازهای فرزندان را به عهده دارند تهیه خانه و ویلا، خودرو و گوشی همراه آخرین مدل اولویت اول است و آنها کمتر برای کارآزموده شدن و توانا شدن نسل آینده تلاش می کنند.

نکته اینجاست که والدین آن قدر دغدغه دارند که از نیازهای آموزشی فرزندان خود غافل شده و تمام امیدشان به مدارس و دانشگاه هاست؛ مراکزی که در راه تحقق این هدف از خانواده ها اگر عقب نباشند جلوتر نیستند.

این درحالی است که باید یاد آور شد برخی خانواده ها به حدی درحمایت از فرزندان خود افراط می کنند که دیگر کنترلی روی فرزندان خود ندارند، بنابراین هرگونه رفتار درست آنها نیز از سوی فرزندان دخالت در زندگی تلقی شده و می توان اعتراف کرد زمام زندگی به این شکل از دست جوانان و والدین رها شده است.

مریم نجابتیان، مدیر گروه مشاوره وزارت ورزش و جوانان دراین باره به جام جم می گوید: در گذشته خانواده ها نقش زیادی درهدایت فرزندان خود به عهده داشتند؛ اما این روزها نقش خانواده ها کمرنگ شده است.

این درحالی است که مهارت آموزی جوانان برای خانواده ها باید در اولویت قرار گیرد سپس به فکر بالابردن سطح رفاه فرزندان خود باشند.

تحکیم خانواده با نسل ناز پرورده

با توجه به آموزش هایی که از سوی نهادهای مختلف در اختیار جوانان قرار می گیرد نباید انتظار داشت تحکیم خانواده در کشور با چالش رو به رو نشود و آمار طلاق و ازدواج های ناموفق در کشور رشد نکند.

محمدباقر عبادی، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس نیز در گفت وگو با جام جم می افزاید: سبک زندگی به صورت شایسته به دانش آموزان تعلیم داده نمی شود؛ چون بیشتر جوانان یاد نگرفته اند برای آینده خود برنامه ریزی کنند، به همین دلیل خیلی زود به مشکل بر می خورند.

وی به نقش خانواده ها در شکست های جوانان اشاره و اظهار می کند: اکنون در جامعه با این چالش رو به رو هستیم که خانواده ها فرزندان خود را نازپروده بار می آورند، به این شکل که والدین تمام کارهای فرزندان را انجام داده و تاکید دارند که بچه ها فقط درس بخوانند.

البته باید یادآور شد آموزش ها به گونه ای باشد که وقتی فرد به 18 سالگی رسید احساس مسئولیت کرده ودر خانواده وظایفی را به عهده بگیرد؛ اما متاسفانه کم نیستند افرادی که از 30 سالگی عبور کرده اند، اما هنوز از والدین خود پول توجیبی می گیرند.

افزون براین باید تاکید کرد مدارس و دانشگاه ها نیز بیشتر روی مسائل درسی تکیه دارند ؛ دروسی که خیلی کم جوانان را برای زندگی آماده می کنند. باید اعتراف کرد نظام آموزش کشور، جوانان را برای زندگی آینده تربیت نمی کند.

واقعیت اینجاست که در گذشته تربیت جوانان از سوی مدارس و خانواده ها انجام می شد،اما اکنون تربیت جوانان از سوی شبکه های اجتماعی و محیط های بیرون از خانواده، مدارس و دانشگاه ها صورت می گیرد.

درواقع این اختیار از پدر و مادر و اولیای مدارس گرفته شده و آنها کنترلی روی آموزش و تربیت کودکان ندارند.

دلیل این اتفاق را می توان این نکته دانست که والدین و اولیای مدارس همگام با فناوری نتوانسته اند خود را بالا بکشند؛ بنابراین آموزه هایی که تا دیروز کارساز بود، امروز کارگر نیست.

شبکه های اجتماعی، جایگزین خانواده

نکته اینجاست که اکنون جوانان بیشتر اطلاعات و مهارت های خود را در فضای مجازی به دست می آورند، اما چون اطلاعات درستی در اختیارشان قرار نمی گیرد نمی توانند مسائل و مشکلات خود را بدرستی رفع کنند.

این درحالی است که تا مدتی قبل که زندگی محله محور بود، بیشتر جوانان مهارت های لازم را به شکل بومی از افرادی یاد می گرفتند که در محله شناخته شده بودند و برایشان موفقیت جوانان مهم بود.

غلامرضا قاسمی کبریا، مدرس دانشگاه و کارشناس روابط انسانی نیز دراین باره به جام جم می گوید: باید فضای مجازی را به محیطی برای همگرایی تبدیل کنیم زیرا گروه های جوان به جای محله های گذشته در فضاهای مجازی شکل گرفته اند و متاسفانه شخص آگاهی نیز در این گروه ها حضور ندارد تا جوانان را راهنمایی کند.

باید تاکید کرد والدین، معلمان و استادان دانشگاه در کنار جوانان در این گروه ها قرار گرفته تا از ظرفیت این شبکه ها برای مهارت آموزی به جوانان نهایت استفاده را ببرند.

خانواده ها جمع نیستند

نکته دیگری که باید به آن توجه داشت این است که خانواده های ایرانی اکنون وضع خوبی ندارند،چون ارتباطات اجتماعی در آنها بشدت کاهش یافته است.

برای نمونه اکنون بسیاری از کودکان برخی از بستگان درجه یک و دو خود را نمی شناسند چون با آنها ارتباطی ندارند بنابراین می توان گفت عامل پیوند گروهی در جامعه کنونی ایران آسیب دیده و مدیریتی نیز برای بهبود شرایط وجود ندارد.

بنابراین تحکیم خانواده امری رویایی به نظر می رسد، نکته اینجاست که در مدارس و دانشگاه نیز اوضاع مناسبی حاکم نیست؛ چون جوانان و نوجوانان ترجیح می دهند به جای این که از معلم یا استاد خود بیاموزند، از همسن و سالان خود فرا می گیرند زیرا مدارس و دانشگاه ها نیز دیگر محلی برای همگرایی نیستند.

در چنین شرایطی کودک، نوجوان و جوان تمام آموزش های لازم را از گروه همسالان خود و افرادی می گیرد که تجربه و اطلاعات درست در اختیار ندارند، به همین دلیل مهارت لازم را برای حل مشکلات خود به دست نمی آورند.

دست خالی اقتصاد و فرهنگ

بیکاری و بی توجهی به برنامه های فرهنگی را نیز باید از مشکلات عمده جوانان به حساب آورد که زندگی مشترک آنها را تهدید می کند.

در واقع جوانان برای حل این مشکلات نیز آن طور که باید و شاید آموزش نمی بینند؛ به همین دلیل در پیدا کردن شغل و کسب درآمد به مشکل برخورده یا در زندگی مشترک گرفتار چشم و همچشمی شده و زندگی مشترک خود را به سمت پرتگاه طلاق سوق می دهند.

محمود عسگری،معاون مجتمع قضایی صدر و قاضی پیشین دادگاه خانواده در گفت وگو با جام جم عنوان می کند: چون برنامه ای برای مهارت آموزی جوانان وجود ندارد اغلب آنها تصور می کنند زمانی که به بلوغ جسمی می رسند، می توانند تشکیل خانواده بدهند، اما جامعه باید شرایطی ایجاد کند تا جوانان همزمان با بلوغ جسمی به بلوغ اجتماعی و اقتصادی نیز برسند.نبود این شرایط سبب شده این روزها جوانان بسادگی ازدواج کنند و به همان سادگی نیز طلاق بگیرند.

آرش دولتشاهی، وکیل دادگاه خانواده نیز در گفت وگو با جام جم عنوان می کند: با توجه به پرونده هایی که بررسی کرده ام می توان گفت 90 درصد طلاق ها ریشه در مشکلات مالی دارد، نکته اینجاست که اگر مشکلات مالی برطرف شود عوامل دیگر طلاق براحتی حل می شود.

این درحالی است که باید یادآور شد نظام آموزشی کشور نیز به شکلی نیست که با مهارت آموزی، جوانان را برای کسب درآمد و پیدا کردن شغل مناسب آماده کند. در واقع اکنون خانواده و جوانان تصور می کنند پیش شرط یافتن شغل مناسب داشتن تحصیلات عالیه است،اما این طرز فکر فقط سبب شده تعداد تحصیلکرده های بیکار در کشورمان به بیش از 40 درصد برسد و آنها پس از ازدواج نیز به کمتر از پشت میزنشینی راضی نشوند.

بنابراین باید تاکید کرد تاکنون حمایت های دولت برای تحکیم و تشکیل خانواده فقط در سه میلیون تومان وام ازدواجی خلاصه شده که هنوز بسیاری از جوانان در صف دریافت آن هستند؛ این درحالی است که بیش از 11 میلیون جوان مجرد زیر 30 سال در کشور وجود دارد که مسئولان فقط آنها را تشویق به تشکیل خانواده می کنند بدون این که برنامه ای برای آموزش آنها داشته باشند بنابراین باید هشدار داد چنانچه برنامه هدفمندی برای آموزش مهارت های زندگی به جوانان در کشور اجرا نشود، درآینده جامعه آسیب بیشتری در بحث تحکیم خانواده خواهد دید.

کارشناسان چه می گویند

مریم نجابتیان، مدیر گروه مشاوره وزارت ورزش و جوانان: مهارت آموزی جوانان برای خانواده ها باید در اولویت قرار گیرد و پس از آن باید به فکر سطح رفاه فرزندانشان باشند.

محمدباقر عبادی، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس: بیشتر جوانان یاد نگرفته اند برای آینده خود برنامه ریزی کنند به همین دلیل خیلی زود به مشکل برمی خورند.

غلامرضا قاسمی کبریا، مدرس دانشگاه و کارشناس روابط اجتماعی: خانواده های ایرانی اکنون وضع خوبی ندارند،چون ارتباطات اجتماعی در آنها بشدت کاهش یافته است.

محمود عسگری،معاون مجتمع قضایی صدر و قاضی پیشین دادگاه خانواده: اغلب جوانان تصور می کنند زمانی که به بلوغ جسمی می رسند، می توانند تشکیل خانواده بدهند، اما جامعه باید شرایطی ایجاد کند تا جوانان همزمان با بلوغ جسمی به بلوغ اجتماعی و اقتصادی نیز برسند

افت کیفی در تحصیلات تکمیلی

پایان‌نامه‌هایی که کپی می‌شود، رساله‌هایی که در کتابخانه‌ها خاک می‌خورد، دکترها و کارشناس ارشد‌هایی که در بازار کار تازه متوجه می‌شوند چیزی برای ارائه ندارند.

اینها برخی از نکاتی است که با توجه به آن می توان به وضع نامناسب آموزش عالی کشور پی برد، زیرا اکنون مسئولان این مراکز به فکر گسترش کمی هستند و به همین علت حدود 2500 دانشگاه در کشور داریم که به اعتقاد کارشناسان کیفیت پایین آموزش در آنها مشکل ساز شده است، در نتیجه کمتر ارگان یا سازمانی حاضر است تحقیقات و پژوهش های خود را به این مراکز بسپارد یا برخی از سیاست های دانشگاه های کشور با سیاست های کلی نظام همخوانی ندارد و به همین دلیل امروزه بیکاری فارغ التحصیلان در مقاطع عالی فقط یکی از مشکلات کشور است.

4.5 میلیون نفر جمعیت دانشجویان کشور است، در این میان 675 هزار نفر در مقطع ارشد و دکتری مشغول تحصیل هستند و سالانه حدود 26درصد نیز به جمعیت آنها افزوده می شود، در حالی که این افراد پس از فارغ التحصیلی با مشکلاتی مانند بیکاری و ضعف در آموزش رو به رو هستند. برنامه مناظره روز گذشته به همین منظور روی آنتن رفت.

«به نظر شما انگیزه جوانان برای گرفتن کارشناسی ارشد و دکتری چیست؟» این موضوع، پرسش برنامه مناظره روز گذشته بود که برای پاسخ به آن شرکت کنندگان باید یکی از دو گزینه، «افزایش احتمال استخدام و درآمد بیشتر» و «کمک به شناخت و حل مشکلات کشور» را انتخاب می کردند. در پایان این برنامه حدود 93 درصد شرکت کنندگان به گزینه اول رای دادند.

علی آهون منش، رئیس اتحادیه دانشگاه های غیرانتفاعی کشور؛ مهدی سیدی، رئیس کارگروه نخبگان و دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی؛ حبیب الله طباطبائیان، دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی؛ مجتبی علوی فاضل، معاون سنجش و پذیرش دانشگاه آزاد اسلامی و یدالله مهرعلیزاده، استاد دانشگاه چمران و رئیس انجمن علمی آموزش عالی ایران مهمان برنامه مناظره بودند.

علی آهون منش در این برنامه اظهار کرد: برای پاسخ به این که توسعه تحصیلات تکمیلی به نفع کشور بوده یا نه باید به اسنادی مانند سند چشم انداز و مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی توجه کرد.

وی با بیان این که بی شک در کمیت آموزش عالی مسیر مناسبی طی کرده ایم، افزود: از 157 هزار دانشجو حدود 33 سال پیش به جمعیت چهار میلیون دانشجو رسیده ایم، یعنی 28 برابر رشد کمی داشتیم، این درحالی است که در دنیا این رشد 6.5 برابر بوده است اما در کیفیت تحصیلات تکمیلی قطعا دچار مشکل بوده و به اهداف خود نرسیده ایم.

به گفته وی، اکنون پردیس هایی در حال شکل گیری است که کیفیت آموزش های عالی آنها مناسب نیست و باید در برنامه ششم به آن توجه کرد.

آموزش دانشجویان با توجه به نیاز کشور

مهدی سیدی، رئیس کارگروه نخبگان و دبیرخانه شواری عالی انقلاب فرهنگی نیز در این برنامه بیان کرد: توسعه آموزش عالی بخشی از توسعه اقتصادی اجتماعی کشور است و باید دید این توسعه در کشور همگام و همراه با توسعه اقتصادی اجتماعی کشور بوده است یا نه. افزون بر این باید مشخص کرد چه تعداد دانشجو داشته باشیم تا مناسب کشور باشد.

وی افزود: باید به اشتغال دانشجویان توجه کنیم و آینده فارغ التحصیلان را نیز در نظر گرفت، نکته اینجاست که در این مدت دیگر برنامه ها با آموزش عالی همگام نبود و به همین دلیل به کشور آسیب وارد شده و اگر روند به همین شکل باشد مشکلات بیشتری به وجود می آید.

به گفته وی باید براساس نیاز ها و آمایش سرزمین، جوانان را تربیت کرد تا بتوان نیازهای کشور را رفع کرد.

حبیب الله طباطبائیان، دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی مهمان دیگر برنامه مناظره بود، وی با بیان این که گسترش آموزش عالی از دستاورهای انقلاب اسلامی است، ابراز کرد: به نظرم کیفیت این مراکز نیز در حد قابل قبولی است، زیرا تربیت فارغ التحصیل در هوا فضا و هسته ای دستاورد انقلاب است، البته با مشکلاتی رو به رو هستیم چون در دو دهه آن را گسترش داده ایم.

وی یادآور شد: مشکل افت کیفی و اشتغال بخشی ریشه در آموزش دارد اما بخشی نیز خارج از این حوزه است.

تعداد بالای دانشگاه های کشور

دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی عنوان کرد: درصد دانش آموختگان کشور نسبت به کشورهای دیگر پایین است. امسال حدود 250 هزار صندلی خالی در دانشگاه ها داریم؛ این نشان می دهد ظرفیت مراکز مناسب است، اما مشکل اینجاست که این ظرفیت درست هدایت نمی شود.

وی یادآور شد: برای نمونه انگلیس حدود سه میلیون و 800 هزار دانشجو دارد، اما تعداد دانشگاه آنها کمتر از 150 دانشگاه است، ولی ما در کشورمان حدود 2500 دانشگاه داریم.

مجتبی علوی فاضل، معاون سنجش و پذیرش دانشگاه آزاد اسلامی نیز در برنامه مناظره بیان کرد: به نظرم دانشگاه باید به عنوان حقوق اجتماعی افراد دیده شود. انقلاب فرهنگی در کشور ما حرکتی رو به جلوست که دانشگاه ها پیشرو آن بوده اند، درواقع نباید انتظار داشت دانشگاه رشد خود را کاهش دهد؛ این مساله نباید با بحث اشتغال گره زده شود.

علوی فاضل تصریح کرد: باید پرسید اکنون برای دیپلمه ها شغل کافی داریم یا تحصیل نکردن برای کشور مفید است. نکته اینجاست که افزایش جمعیت در دهه 50 و 60 مشکل اشتغال را ایجاد کرده است.

معاون سنجش و پذیرش دانشگاه آزاد اسلامی ادامه داد: امسال در دانشگاه های دولتی 950 هزار نفر متقاضی کارشناسی ارشد بودند که حدود 115 هزار نفر پاسخ گرفتند. در دکتری نیز 240 هزار نفر متقاضی بودند، اما 11 هزار نفر قبول شدند. این در حالی است که پاسخ ندادن به چنین تقاضاهایی سبب خروج افراد و ارز از کشور شده و امیدوار نبودن به آینده را گسترش می دهد.

علوی فاضل تاکید کرد: اکنون شرایط به گونه ای است که فردی که کارشناسی ارشد دارد، حاضر است با لیسانس نیز کار کند، بنابراین می توان گفت بحث اشتغال با تحصیلات تکمیلی مرتبط نیست.

یدالله مهرعلیزاده، استاد دانشگاه چمران و رئیس انجمن علمی آموزش عالی ایران نیز با اشاره به این که نمی توان براساس آمار و عدد این موضوع را تحلیل کرد، ابراز کرد: یادگیری حق طبیعی انسان هاست.

برای حل چالش آموزش عالی کشور، سیاستگذاران باید به آن ورود کنند، زیرا این مساله مشکلات زیادی برای نظام به همراه دارد.

مهرعلیزاده اظهار کرد: در اقتصادی زندگی می کنیم که با محدودیت منابع مواجه است، بنابراین باید تخصیص منابع صحیح صورت بگیرد؛ به این شکل بحث اولویت مطرح شده و باید سیاستگذاری در این حوزه به شکلی باشد تا افراد از مزایای این دوره ها برخوردار شوند.

به گفته وی، بحث های زیرساختی در آموزش عالی مشکل ساز شده است. وی ادامه داد: از سال 80 به بعد تقاضاها برای آموزش عالی افزایش پیدا کرده است، در چنین شرایطی نمی توان همه تقاضاها را پاسخ داد. آموزش عالی کشور نتوانسته خودش را با سند و چشم انداز همراه کند؛ زیرا 50 درصد فعالیت آنها با این اهداف انطباق ندارد.

به گفته وی، از سال 84 تا 92 وضع بیکاری افراد از مقاطعی مانند ابتدایی و دیپلم به سمت لیسانس و بالاتر رفته است.

با توجه به نظر کارشناسان حاضر در برنامه مناظره باید نسبت به عواقب کیفیت پایین مراکز آموزش عالی در کشور هشدار داد؛ زیرا به این شکل متخصصانی در کشور پرورش می​یابند که علاوه بر این که قادر نیستند گرهی از مشکلات کشور باز کنند، به علت بالا رفتن توقعات راضی به اشتغال در هر پستی نبوده به همین علت به خود و جامعه نیز هزینه هایی تحمیل می کنند.

بالا