آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : حيات وحش (برگ 4)

بایگانی/آرشیو برچسب ها : حيات وحش

اشتراک به خبردهی

محيط زيست بي خبر است

چند روزی است که خبر ایجاد مزرعه پرورش روباه در اصفهان در فضای مجازی جنجال به پا کرده و طرفداران حقوق حیوانات با به اشتراک گذاشتن این خبر سعی در وادار کردن مسئولان به پاسخگویی دارند.ماجرا از این قرار است که عده ای در وبسایتی ادعا کرده اند اولین و بزرگ ترین مرکز پرورش روباه در ایران هستند و با پرورش روباه و فروش پوست این حیوان، درآمد خوبی به جیب می زند.

هرچند این وبسایت اکنون از دسترس خارج شده، اما نباید فضا برای فعالیت چنین افرادی آن قدر فراهم باشد که آنها بسادگی با دامنه ir وبسایت راه اندازی کرده و دم از تجارتی بزنند که با حقوق حیوانات و ارزش های کشورمان همخوانی ندارد.

در این میان دیروز معاون نظارت و پایش اداره کل حفاظت محیط زیست استان اصفهان خبر پرورش و ذبح شرعی روباه با مجوز محیط زیست را تکذیب کرده و گفته هیچ مجوزی برای پرورش روباه در اصفهان صادر نشده و نخواهد شد. آن طور که او بیان کرده هیچ گونه فعالیت عملی و واقعی در این زمینه انجام نشده، اما موضوع راه اندازی وبسایتی با عنوان «اولین و بزرگ ترین مرکز پرورش روباه در ایران» از طریق مراجع قانونی و پلیس فتا در دست پیگیری است.

نکته قابل توجه در این شکل اطلاع رسانی این است که سازمان حفاظت محیط زیست معمولا پس از واکنش شهروندان به چنین مسائلی، ورود می کند.

در واقع سازمان حفاظت محیط زیست هنگام بروز مسائل زیست محیطی همواره تاکید دارد که وظیفه او نظارت است و قدرت اجرایی ندارد؛ اما انتشار اخبار تلخ در حوزه محیط زیست بیانگر این حقیقت است که این سازمان در حوزه نظارت نیز بدرستی عمل نمی کند. زیرا این سازمان معمولا هنگام آتش سوزی جنگل ها، ساخت و ساز و تخریب در مناطق حفاظت شده و زیرپا گذاشتن حقوق حیوانات، بعد از اعتراض های مردمی به این مسائل واکنش نشان می دهد.

این در حالی است که دست کم می توان انتظار داشت سازمان حفاظت محیط زیست قدری به توان نظارتی خود بیفزاید و مانع فعالیت محیط زیست کشور از سوی سودجویان در فضای مجازی و عرصه های طبیعی کشور شود.

هرچند سازمان حفاظت محیط زیست با کمبود محیط بان روبه روست، اما مسئولان این سازمان دست کم می توانند با آموزش جوامع محلی و اعضای سازمان های مردم نهاد، قسمتی از کمبودهای خود را در این حوزه جبران کنند.

پردیسـان چشم به راه فرزندان «کوشکی» و «دلبر»

1.5 هکتار‌از پارک پردیسان برای بازپروری یوز ایرانی در نظر گرفته شده است

قرار نیست همه از محل دقیق زندگی کوشکی و دلبر در پارک پردیسان باخبر باشند، اما محدوده‌ای که برای زندگی آنها در نظر گرفته شده خیلی از دید افرادی که به پارک پردیسان آمد و شد می‌کنند مخفی نیست، حدود 1.5 هکتار از این پارک بزرگ را برای زندگی این دو یوزپلنگ در نظر گرفته‌اند، یوزپلنگ‌هایی که این روزها دست‌کم با انتقالشان به پارک پردیسان می‌توانند یادآور حق و حقوق پایمال شده همنوع خود از سوی افرادی باشند که به زیستگاه آنها تجاوز کرده و شرایطی را به وجود آورده‌اند که جمعیت این گونه در کشورمان حدود 50 قلاده برآورد شود.

با اطمینان نمی توان از تعداد یوزپلنگ های ایرانی حرف زد، زیرا تاکنون به دلیل نبود تجهیزاتی مانند دوربین های تله ای برآورد دقیقی از جمعیت این گونه در کشور انجام نشده است، اما برخی کارشناسان ادعا می کنند با توجه به این که آمار دیده شدن یوزپلنگ های ماده با توله هایشان بیشتر شده باید به بهبود شرایط آنها امیدوار بود.

کوشکی و دلبر

برای ملاقات با کوشکی و دلبر باید به پارک پردیسان تهران رفت جایی در نزدیکی های برج میلاد. در میان پارک پردیسان محدوده ای به وسعت حدود 15 هزار مترمربع را با فنس جدا کرده اند، فنس هایی که تا نیمه با گونی های قهوه ای رنگ پوشیده شده اند و اجازه نمی دهند براحتی بتوان یوزپلنگ ها را دید.

اما پشت این فنس و گونی ها دو قلاده یوزپلنگ ـ کوشکی یوز نر و دلبر یوز ماده ـ زندگی می کنند. کوشکی و دلبر هر کدام در محدوده های مشخص شده ای که برایشان در نظر گرفته شده روزگار می گذرانند. برای این که آنها اسارت را بهتر تاب بیاورند سعی شده محیط طبیعی زیستگاهشان برای آنها بازسازی شود. برای نمونه کمی پوشش گیاهی، چند تنه درخت و حوضچه های کوچکی در این محدوده کار گذاشته شده است. آذر سال گذشته بود که این یوزها به پارک پردیسان و تهران منتقل شدند تا پیش از این، یوزپلنگ ها در دو منطقه جداگانه در در میاندشت خراسان شمالی و خارتوران سمنان نگهداری می شدند، چون آنها زمانی که توله بودند از سوی چوپان و سگ های گله از طبیعت جدا شده و نتوانستند مسیر عادی زندگی خود را طی کنند به همین دلیل تصمیم بر این شد تا در اسارت نگهداری شوند.

دلبر اکنون حدود 3.5 سال دارد و کوشکی نیز 8 سالگی را تجربه می کند، برخی کارشناسان معتقدند یوز ماده تا 6.5 سال و یوز نر تا 4 سال دیگر برای فرزندآوری طبیعی فرصت دارند. به همین دلیل باید مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست در فرصت باقیمانده شرایط را برای وصلت طبیعی آنها بیشتر فراهم کنند.

دلبر باید رضایت بدهد

شانس فرزندآوری یوزپلنگ ها در اسارت حدود 30 درصد است، زیرا آنها برخلاف گربه سانان دیگر مانند شیر خیلی راحت در قفس فرزندآوری نمی کنند. در زیستگاه های طبیعی یوز در کشورمان که وسعتی حدود شش میلیون هکتار دارد نیز 50 قلاده یوز باقیمانده تحت شرایط خاصی اقدام به فرزندآوری می کنند. به این شکل که یوز نر هر روز علائمی از خود در زیستگاهش به جای می گذارد، اما یوز ماده در بیشتر طول سال این علائم را می بیند، ولی به آنها بی توجه است و سعی نمی کند به یوز نر نزدیک شود. یوز ماده فقط زمانی به این علامت ها توجه می کند که به آمادگی جنسی رسیده باشد، او وقتی به این حالت رسید علائم یوز نر را آنقدر تعقیب می کند تا یوز نر را پیدا کند.

به این ترتیب یوز ماده بجز در این زمان ها یوز نر را نمی بیند و بعد از جفت گیری نیز از یوز نر جدا می شود. هنوز به طور قطع مشخص نشده یوز ماده در طول سال در چه زمان هایی به آمادگی جنسی دست پیدا می کند. به گفته کارشناسان یوز ماده زمانی که به آمادگی جنسی رسید بین سه تا شش روز این حالت را حفظ می کند. اگر جفتگیری انجام بگیرد، او وارد فاز بارداری می شود در غیر این صورت این سیکل ادامه پیدا می کند.

بنابراین برای تکثیر در اسارت نیز با توجه به رفتار یوزپلنگ ها این الگوها باید شبیه سازی شود یعنی تازمانی که دلبر به آمادگی جنسی نرسیده نباید کوشکی را ببیند. به این شکل زمانی که کارشناسان متوجه شوند یوز ماده به آمادگی جنسی رسیده به او اجازه می دهند به کوشکی نزدیک شود. با توجه به این ویژگی ها کارشناسان نیز سعی کرده اند برای کوشکی و دلبر چنین محیطی را فراهم کنند.

برنامه غذایی ویژه

تمام محدوده ای که برای یوزها در نظر گرفته شده به وسیله دوربین های مدار بسته کنترل می شود، خارج از محل در نظر گرفته شده نیز کانکسی قرار دارد که محافظان با کمک دوربین ها تمام رفتار یوزها را زیر نظر می گیرند. علاوه براین دو کارشناس دیگر نیز هر روز از نحوه رفتار یوزها گزارش تهیه کرده و روزانه اطلاعات خود را در اختیارشان مک کوین مشاور خارجی پروژه قرار می دهد، این مشاور نیز با مطالعه گزارش های آماده شده دستوراتی را برای نگهداری از یوزها صادر می کند.

برای نمونه برنامه غذایی یوزپلنگ ها اکنون سه روز در هفته خرگوش زنده، دو روز مرغ، یک روز نیز گوشت بز با پوست و پشم است البته با توجه به نظر مشاور پروژه یک روز نیز در هفته به یوزها غذا داده نشده یا فقط به یوزپلنگ ماده غذا می دهند تا برای فرزندآوری آمادگی پیدا کند.

15 هزار مترمربع عشق

محلی که برای کوشکی و دلبر در پارک پردیسان در نظر گرفته شده مستطیلی است که حدود 15 هزار مترمربع وسعت دارد، این مستطیل به دو فاز یک و دو تقسیم شده است، اکنون فاز یک این پروژه آماده شده و قرار است تا مدتی دیگر فاز دو نیز راه اندازی شود. فاز یک و دو به وسیله یک راه باریک از یکدیگر جدا شده و به کارشناسان این امکان را می دهد تا از نزدیک رفتار یوزپلنگ ها را در نظر بگیرند.

اطراف این محدوده نیز یک فنس محافظ دیگر کار گذاشته شده که با فنس های اصلی حدود چهارمتر فاصله دارد. این فنس با هدف پنهان کردن یوزها از چشم مردم و دور نگه داشتن حیواناتی مانند سگ و گربه ایجاد شده است، زیرا برخی شهروندان سگ و گربه های خود را که ممکن است بیمار نیز باشند در این پارک رها می کنند.

فاز یک این محل اکنون به سه قسمت B، A و C تقسیم شده است، قسمت Aبه دلبر تعلق دارد، قسمت B محدوده مشترک و قسمت C به کوشکی تعلق دارد. به این ترتیب زمانی که یوز ماده از لحاظ جنسی آماده شد کارشناسان در تمام قسمت ها را باز کرده و به او اجازه می دهند وارد محدودهB شده و نشانه هایی که کوشکی از خود به جای گذاشته را دنبال کند. در این مرحله کارشناسان چند روز به یوزپلنگ ها فرصت می دهند تا جفتگیری کنند و بعد این سیکل دوباره به مرحله اول بازمی گردد. این در حالی است که بعضی وقت ها به یوزپلنگ ها اجازه داده می شود خودشان محدوده زندگی خود را انتخاب کنند. قرار است در فاز دو این محل نیز مکان هایی برای تیمارداری، اتاق معاینه و نگهداری از فرزندان کوشکی و دلبر ساخته شود. به گفته مدیر پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی تاکنون یک بار محافظان از جفتگیری کوشکی و دلبر گزارش کرده اند، اما سونوگرافی، حاملگی دلبر را رد کرده است.

مهدي آييني/گروه جامعه

 

«کوشکی» و «دلبر» نماینده یوزها در پردیسان

یکی از اهداف ایجاد مرکز نگهداری از کوشکی و دلبر در پارک پردیسان فرزندآوری طبیعی آنهاست که زیر نظرشان مک کوین، مشاور خارجی این پروژه دنبال می‌شود. باید تاکید کرد ایجاد این مرکز در پارک پردیسان فقط با هدف تکثیر راه‌اندازی نشده چون قرار است مرکز بازپروری یوزهایی باشد که به دلایلی مانند اسارت از سوی انسان، حمله سگ‌های گله یا تصادف با خودرو، دیگر قادر به ادامه زندگی در زیستگاه طبیعی خود نیستند. هرچند احتمال موفقیت تکثیر در اسارت 30 درصد است، اما هنوز امکان بارور شدن برای کوشکی و دلبر وجود دارد و تا زمانی که این فرصت باقی است اولویت ما فرزندآوری طبیعی آنهاست. بعد از این مرحله می توان از روش های دیگری مانند آی وی اف استفاده کرد. علاوه بر این تا زمانی که هنوز امکان زادآوری طبیعی وجود دارد نباید سراغ گزینه تکثیر در اسارت رفت، به همین دلیل زمانی با آن موافقت کردیم که سازمان حفاظت محیط زیست بودجه مستقلی برای آن در نظر گرفت. در واقع نگهداری برخی گونه های جانوری که می توانند در طبیعت زندگی کرده و زادآوری کنند در اسارت درست نیست، چون دست کم این خطر وجود دارد که توجه و حمایت از گونه هایی که در زیستگاه های طبیعی هستند برداشته شده و محدود شود به گونه هایی که در اسارت نگهداری می شوند. معرفی دوباره به طبیعت گونه هایی که در اسارت تکثیر می شوند مشکل دیگری است، زیرا درباره علفخواران خیلی زود می توان آنهایی را که در اسارت متولد می شوند به طبیعت منتقل کرد، اما در مورد گوشتخواران این مساله متفاوت است چون آنها آموزش و مهارت هایی مانند شکار را از مادر خود می آموزند به همین دلیل دلبر و کوشکی نمی توانند خارج از اسارت به حیات خود ادامه دهند. افزون بر این هرچند تلاش هایی دراین رابطه در دنیا انجام شده، اما تاکنون پروژه موفقی برای معرفی دوباره گربه سانان به طبیعت اجرایی نشده است.مشکل دیگری که کوشکی و دلبر می توانند در حل آن به ما کمک کنند این است که مردم و مسئولان تا مساله ای را با چشم خود نبینند آن را باور نکرده و برای کمک و مشارکت در حل آن پیشقدم نمی شوند، برای نمونه تا پیش از این برای جلب کمک از مسئولان و مردم تلاش زیادی انجام داده ایم که بی نتیجه بوده، اما اکنون بسیاری از مسئولان با دیدن کوشکی و دلبر در پردیسان به یوز ها کمک می کنند. بنابراین باید کوشکی و دلبر را نمایندگان دیگر یوزها دانست که این روزها در پردیسان زندگی کرده و حق و حقوق همنوعان خود را احیا می کنند. افزون براین نگهداری این دو یوز در پردیسان جنبه آموزشی نیز دارد چون قرار است در آینده امکان بازدید دانش آموزان از محل نگهداری آنها فراهم شود تا به این شکل کودکان بهتر با لزوم حمایت و توجه به گونه های در معرض خطر آشنا شوند. نباید فراموش کرد در قبال توجهی که محیط زیست به کوشکی و دلبر می کند آنها نیز به سازمان کمک می کنند به این شکل که نظر مهمانان محیط زیست با دیدن آنها بهتر به مشارکت جلب می شود.

هومن جوکار/مدیر پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی

حیات‌وحش، سیبل سلاح‌های شکاری مجاز‌

حیات‌وحش کشور شرایط مناسبی را تجربه نمی‌کند، زیرا علاوه بر این که 76 گونه از مهره‌داران کشور در معرض تهدید و خطر قرار دارند، شکارچیان غیرمجاز نیز با استفاده از انبوه سلاح شکاری که در کشور وجود دارد کمر به نابودی باقیمانده حیات‌وحش کشور بسته‌اند.براساس آمارهای منتشر شده حدود یک میلیون قبضه سلاح شکاری در کشور وجود دارد که اغلب مالکان آنها کمترین اطلاعی از نحوه به کارگیری آن و گونه های با ارزش حیات وحش ندارند، گواه این ادعا نیز مرور تخلفات حوزه صید و شکار در سه سال گذشته است که براساس آن می توان نتیجه گرفت، بیش از 80درصد متخلفان با استفاده از سلاح های شکاری مجاز دست به شکار زده اند. به همین دلیل باید از مسئولان خواست برای بهبود شرایط دست کم مجوز حمل سلاح های شکاری را به مجوز نگهداری در منزل تغییر دهند یا مجوز حمل سلاح شکاری را مشروط به گرفتن پروانه شکار از سازمان حفاظت محیط زیست کنند.

مقایسه آمارهای تخلفات صید و شکار در شش ماهه اول سال 93 با مدت مشابه سال 92 ثابت می کند، مدیریت در حوزه صید و شکار نتوانسته سبب بهبود شرایط شود، چون در این مدت صید غیرمجاز آبزیان حدود 23درصد، شکار پرندگان 317 درصد و شکار پستانداران 4/4درصد رشد داشته است. این درحالی است که سال گذشته هیچ مجوزی برای شکار چهارپایان در کشور صادر نشد. به همین دلیل باید هشدار داد ممنوعیت شکار به تنهایی نمی تواند ضامن حفظ اندک باقیمانده حیات وحش کشور باشد، زیرا رسیدن به شرایط مناسب به فرهنگسازی نیاز دارد. علاوه بر این باید به نظر برخی کارشناسان که بر ایجاد قرق های اختصاصی شکار پافشاری می کنند بیشتر توجه و در کنار آن برای حمل سلاح های مجاز شکاری نیز محدودیت ایجاد کرد.

حمیدرضا خیلدار، فرمانده یگان حفاظت سازمان حفاظت محیط زیست در گفت وگو با جام جم درباره آمار سلاح های شکاری مجاز و غیرمجاز در کشور می افزاید: وجود سلاح مجاز شکاری بیش از حد در دست مردم یکی از مشکلات ماست، چون بیش از 80 درصد تخلفات صید و شکار در کشور با سلاح های مجاز انجام می شود. براساس آمار در سال 90، حدود 82 درصد تخلفات حوزه صید و شکار با سلاح مجاز انجام شده است. این آمار در سال 91 به 89 درصد، سال 92 به حدود 85 درصد و سال گذشته به حدود 84 درصد رسیده. بنابراین تا زمانی که اشخاص تصور می کنند با گرفتن مجوز سلاح شکاری می توانند دست به شکار بزنند حیات وحش کشور شرایط مناسبی پیدا نخواهد کرد.

مجوز سلاح شکاری یا مجوز شکار

اکنون بیشتر افراد به اشتباه تصور می کنند چون سلاح شکاری آنها مجوز دارد، می توانند به زیستگاه گونه های جانوری رفته، دست به شکار بزنند، شاید تعدادی از آنها ندانند که برای شکار قانونی به گرفتن پروانه شکار از سازمان حفاظت محیط زیست نیاز است، اما در این میان عده ای نیز از قوانین اطلاع دارند، اما از کمبود محیط بان در کشور سوء استفاده می کنند و قوانین را زیر پا می گذارند.

فرمانده یگان حفاظت سازمان حفاظت محیط زیست عنوان می کند: شخصی که سلاح شکاری غیرمجاز دارد کمتر جرات می کند دست به شکار بزند.

به گفته وی هرچند جلوی تولید سلاح شکاری گرفته شده، اما شرایط صدور پروانه های سلاح نیاز به بازنگری دارد.

برای رفع این مشکل خیلدار پیشنهاد می کند مجوز حمل سلاح شکاری در کشور به مجوز نگهداری از سلاح شکاری در منزل بدل شود، زیرا به این شکل شخص فقط زمانی می تواند سلاحش را از خانه خارج کند که بتواند از سازمان حفاظت محیط زیست مجوز شکار بگیرد. این درحالی است که متولی شکار و صید در کشور، سازمان حفاظت محیط زیست است. بنابراین اگر سلاح شکاری در اختیار افراد قرار می گیرد، باید با مجوز این سازمان باشد، در مرحله بعد نیز باید مجوز سلاح افرادی که مرتکب تخلف می شوند باطل و سلاح شکاری آنها به نفع دولت توقیف شود.

رشد شکار غیرمجاز

سال گذشته هیچ مجوز شکاری برای چهارپایان در کشور صادر نشد. امسال نیز قرار است تکلیف صدور مجوز برای شکار تا پایان مهر ماه روشن شود، اما مساله نگران کننده در این میان رشد تخلفات در حوزه صید و شکار است که نسبت به سال های گذشته رشد داشته است.

فرمانده یگان حفاظت سازمان حفاظت محیط زیست درباره میزان رشد تخلفات صید و شکار در شش ماه اول سال 92 نسبت به مدت مشابه سال گذشته تصریح می کند: صید غیرمجاز آبزیان حدود 23درصد، شکار غیرمجاز پرندگان 317 درصد، شکار پستانداران 4/4 درصد، نگهداری و خرید و فروش حیات وحش 312 درصد و کشف سلاح غیرمجاز 15درصد رشد داشته است.

در این میان، آمار زنده گیری پرندگان 12 درصد، شروع به شکار 33 و سلاح مجاز کشف شده نیز 4 درصد کاهش داشته است.

وی درباره کمبود های یگان حفاظت محیط زیست درخصوص برخورد با شکارچیان غیر مجاز یادآور می شود: با توجه به تعریف ساختار یگان حفاظت حدود 5000 محیط بان کم داریم، زیرا اکنون 17 میلیون هکتار از اراضی کشور را فقط حدود 2500 محیط بان پوشش می دهند . علاوه براین برای محقق شدن حفاظت هوشمند و استفاده از دوربین و سنسور در مناطق به اعتبار نیاز داریم.

قوانین خوب، اجرای بد

این درحالی است که در کنار تلاش برای افزایش تعداد محیط بانان و به روز شدن تجهیزات آنها باید بر اجرای دقیق قوانین صید و شکار و به روز شدن آنها نیز پافشاری کرد، زیرا به اعتقاد برخی کارشناسان با این که قوانین مناسبی در این حوزه در کشور وجود دارد ، اما بدرستی اجرا نمی شود و به همین دلیل بازدارنده نیست.

هوشنگ ضیایی، استاد دانشگاه و کارشناس حیات وحش نیز در گفت وگو با جام جم اظهار می کند: ما در کشور مشکل قوانین داریم، اما مهم تر از آن مشکل اجرای قوانین است، چون با این که چند سال از عمر قوانین صید و شکار در کشورمان می گذرد اگر آنها به شکل کامل اجرا شوند، بازدارنده هستند. برای نمونه در قوانین برای شخصی که به شکل غیرمجاز حیوانی را شکار کند ، حبس و جریمه نقدی در نظر گرفته شده، اما دادگاه ها فقط جریمه ریالی را در نظر می گیرند که معمولا مبلغ کمی است. ضیایی تصریح می کند: بارها محیط بانان متخلفان را دستگیر کرده اند، اما آنها زودتر از ماموران ما از دادگاه خارج شده اند، زیرا قضات حداقل ها را برای برخورد با شکارچیان غیرمجاز در نظر می گیرند. به نظر می رسد برای رفع این مشکل نیز باید دادگاه های ویژه جرایم زیست محیطی شکل بگیرد، زیرا چنانچه قضات بخوبی با مشکلات این حوزه آشنا شوند، می توانند برای متخلفان جرایم مناسبی در نظر بگیرند.

ضیایی عنوان می کند: به قوانین جدید نیز نیاز داریم. برای نمونه در آمریکا اگر شخصی شکارچی غیرمجاز یا حادثه آتش سوزی ببیند و ماجرا را به مسئولان اطلاع ندهد، جریمه می شود اما در کشورمان مردم با شکارچی ها همراه می شوند. افزون بر این اکنون برآورد می شود حدود یک میلیون سلاح شکاری دست مردم و افرادی باشد که بیشتر آنها نمی دانند چه حیواناتی حمایت شده هستند یا حتی نحوه کار با سلاح را نمی دانند. برای رفع این چالش نیز باید قبل از صدور مجوز سلاح شکاری،شخص متقاضی در دور ه های آموزش شرکت کرده و با فواید حیات وحش برای محیط زیست کشور آشنا شود .

ضیایی تاکید می کند: سال گذشته شکار چهارپایان در کشور ممنوع بود، اما به نظرم فایده ای نداشته، چون نتوانسته ایم از تخلفات این حوزه جلوگیری کنیم. نمی توان شکار را ممنوع کرد ، اما قدرت اجرایی برای مقابله با متخلفان را نداشت. به نظرم جمعیت حیات وحش کشور حدود 90درصد کاهش پیدا کرده و اگر وضع به این روال ادامه پیدا کند تا 10 سال آینده بیشتر گونه های جانوری کشور در خطر انقراض قرار خواهند گرفت.

عشق به محیط زیست رنگ باخته است

کمرنگ شدن علاقه مردم و مسئولان نسبت به محیط زیست یکی دیگر از علل بحرانی شدن وضع حیات وحش کشور است، زیرا این روزها برخی از مردم بظاهر خود را طرفدار محیط زیست می دانند و برای بهبود شرایط راضی نیستند هزینه کنند یا قدمی بردارند. علاوه براین آموزش های لازم نیز به مردم داده نمی شود، چون اغلب آنها با فواید حیات وحش آشنا نیستند یا ترس های نادرستی درباره حیات وحش در آنها وجود دارد. برای نمونه کم نیستند افرادی که جغد را شوم می دانند. به منظور تغییر چنین باورهایی مسئولان باید برای اجرای برنامه های فرهنگی سرمایه گذاری کرده و شرایطی فراهم بیاورند تا مردم نسبت به حفظ گونه های جانوری و محیط زیست علاقه مند شوند .

ضیایی درباره شرایط کنونی حیات وحش کشور و صدور پروانه شکار در سال 94 خاطرنشان می کند: زمانی که جمعیت حیات وحش به میزان مناسبی برسد، می توان از آن برداشت کرد . برای همین در خیلی از کشورها سازمان های محلی، از زیستگاه ها و حیات وحش نگهداری می کنند و زمان برداشت نیز در سود آن سهیم هستند، اما در شرایط کنونی اجازه شکار یعنی صدور مجوز برای بهره برداری از ذخایر کشور، زیرا اکنون در بسیاری از زیستگاه ها دیگر کل و بزی وجود ندارد. برای نمونه تا چند سال پیش در منطقه بیستون حدود 10 هزار راس کل و بز وجود داشت، اما حالا جمعیت آنها در این منطقه به صفر رسیده است.

ببر سیبری در قرنطینه پوسید

ببر سفیدی که از آلمان به ایران آورده شده سرانجام در محلی مناسب‌تر از انبار گمرک قرنطینه شد تا پس از انجام آزمایش‌های لازم از سوی سازمان دامپزشکی مجوز ورود به باغ وحش ارم را پیدا کند.

به گفته مدیرعامل مجموعه ارم به احتمال زیاد تا 2 هفته آینده ببرسفید به قفسی که برای آن در باغ وحش در نظر گرفته شده منتقل خواهد شد و بازدید کنندگان از نزدیک می توانند این گربه سان زیبا را ببینند.

هرچند با پیگیری های جام جم قرار است ببر سفید تا چند روز دیگر زندگی اش را در باغ وحش ارم پی بگیرد، اما دراین میان نباید فراموش کرد که شرایط برای یک قلاده ببر سیبری که حدود 5 سال از قرنطینه شدن اش می گذرد هر لحظه بدتر می شود، زمانی که برای تهیه گزارش از محل جدید ببر سفید به مجموعه ارم رفتیم سری نیز به محل قرنطینه ببر سیبری زدیم؛ گربه سان بزرگی که به اتهام ابتلا به مشمشه در اتاقکی نامناسب در مجموعه ارم نگهداری می شود، اما تاکنون مسئولان برای پیدا کردن محل مناسبی برای قرنطینه او یا تکرار دوباره آزمایش های لازم قدم موثری برنداشته اند.

ایرج جهانگیر، مدیر عامل مجموعه ارم درباره شرایط ببر سیبری به جام جم می گوید: این ببرماده به سازمان حفاظت محیط زیست تعلق دارد، اما حدود 5 سال است که در اتاقکی قرنطینه شده است.

ماجرای قرنطینه شدن ماده ببرسیبری که الیسا نام دارد به چند سال پیش و زمانی برمی گردد که مسئولان تصمیم گرفتند 2 قلاده پلنگ را با 2 قلاده ببر سیبری روسیه مبادله کنند. نکته اینجاست که پلنگ های ایرانی اکنون در روسیه صحیح و سالم به زندگی خود ادامه می دهند، اما ببر سیبری نر به دلیل بیماری مشمشه تلف شد و جفت اش نیز این روزها بلاتکلیف در محل نامناسبی قرنطینه شده است.

جهانگیر درباره محل قرنطینه شدن ماده ببرسیبری توضیح می دهد: این گربه سان اکنون در محوطه ای که قرار بود پارک آبی در آن ساخته شود، نگهداری شده و مانع پیشرفت این پروژه نیز شده است.

زندانی فراموش شده

ماده ببر سیبری را می توان زندانی فراموش شده نامید، زیرا هرچند اتاقک جای کافی برای پذیرایی از او را دارد، اما نور آفتاب به میزان کافی به او نرسیده و گرمای محل نیز این ببر را آزار می دهد.

آقای پناهی فر که مسئول نگهداری از این گربه سان است به جام جم می گوید: از دیدن شرایط ببر هر روز غصه می خورم چون هر روز ناله های آن را می شونم، ببر سیبری نسبت به چند سال گذشته عصبی شده و استرس زیادی را تحمل می کند.این درحالی است که براساس آخرین تصمیم گیری ها، سازمان حفاظت محیط زیست باید محل جدید و مناسبی را برای نگهداری از این ماده ببر مشخص می کرد، اما تاکنون این محل را مشخص نکرده است.

هومن ملوک پور، جراح دامپزشک و عضو تیم درمانی سابق ببر سیبری نیز درباره شرایط قرنطینه ببر به جام جم می گوید: معمولا ببر باید در فضایی قرار بگیرد که 8 برابر بدن حیوان فضا داشته باشد تا امکان تحرک از این گربه سان گرفته نشود، افزون بر این نور کافی نیز باید به این حیوان برسد.

این درحالی است که باید تاکید کرد محل ببرهای سیبری باید خنک بوده و آب کافی نیز در محل نگهداری او وجود داشته باشد تا حیوان بتواند با آبتنی دمای بدن خود را کاهش دهد. نکته اینجاست که هیچ کدام از این دو عامل در محل قرنطینه فعلی ببر وجود ندارد.

 

مجید خرازیان مقدم، مدیر کل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست نیز در این باره به جام جم می گوید: سازمان باید محلی را مشخص کند که مورد تائید وزارت بهداشت و سازمان دامپزشکی باشد.

وی ادامه می دهد: به این شکل وقتی این محل از سوی سازمان دامپزشکی تائید شد، شرایط انتقال و نگهداری در محل قرنطینه نیز باید به شکل کتبی مشخص شود تا بتوانیم ببرسیبری را به محل قرنطینه جدید منتقل کنیم.

مدیر کل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست تصریح می کند: هنوز هیچ مکانی به عنوان محل قرنطینه جدید مشخص نشده است، مشکل اینجاست که شرایطی را که سازمان دامپزشکی و وزارت بهداشت در نظر دارند، نمی توان در هر محلی فراهم کرد.

خرازیان مقدم یادآور می شود: از نظر وزارت بهداشت و سازمان دامپزشکی ببر هنوز بیمار یا مشکوک به بیماری است. به همین دلیل زمانی که ببر به محل مناسبی منتقل شد هر 6 ماه یکبار از آن نمونه گیری خواهد شد و چنانچه ببر سالم بود با او مانند گونه های سالم برخورد خواهد شد، اما چنانچه نتیجه آزمایش ها مثبت بود حیوان همچنان در قرنطینه به زندگی خود ادامه می دهد. نکته اینجاست که بحث معدوم کردن حیوان منتفی است و نباید معدوم شود.

مشمشه درمان می شود

مدیر کل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست درباره این که چرا در این مدت فقط یکبار از ببرسیبری آزمایش به عمل آمده، تصریح می کند: محیط زیست درخواست نمونه گیری مجدد کرده، اما این کار در اختیار سازمان دامپزشکی است.

عضو تیم درمانی سابق ببر سیبری ادامه می دهد: بیماری مشمشه در گوشتخواران قابل درمان است، چند سال پیش نیز که این اتفاق افتاد ما حتی این موضوع را در فراکسیون محیط زیست مجلس مطرح کردیم، اما اراده ای برای پیگیری این مساله وجود نداشت بنابراین اکنون باید هر چه زودتر از ببر نمونه گیری خون و بزاق به عمل بیاید تا براساس آن درمان ببر شروع شود.

وی درباره این که چرا سازمان دامپزشکی تمایلی به انجام آزمایش های جدید ندارد، عنوان می کند: تصور می کنم به دلیل جنجالی که این اتفاق ایجاد کرد و سبب مرگ شیرهای باغ وحش ارم شد، آنها تمایل ندارند دوباره این بحث مطرح شود.

ملوک پور تصریح می کند: سری قبل که این تست ها را از ببر سیبری گرفتیم، هزینه ای بابت آنها نگرفتیم، زیرا انجام آزمایش ها به هزینه و تخصص زیادی احتیاج ندارد.

تلاش های جام جم برای گفت وگو با مسئولان سازمان دامپزشکی بی نتیجه ماند، اما به گزارش مهر مدتی قبل داریوش جهان پیما، مدیر کل دفتر مدیریت بیماری های دامی سازمان دامپزشکی درباره دلایل این سازمان برای تکرار نکردن آزمایش ها از ببر سیبری گفته بود خونگیری از این ببر نیازمند شرایط ویژه ای است و باید بر اساس اصول علمی انجام شود که در شرایط فعلی ببر سیبری در باغ وحش تهران این امر میسر نیست.

 

این درحالی است که باید تاکید کرد سازمان دامپزشکی، سازمان حفاظت محیط زیست و باغ وحش ارم آن طور که باید و شاید برای حفظ حقوق حیوانات با یکدیگر همکاری نمی کنند، زیرا اگر غیر از این بود ماده ببر سیبری برای مدت 5 سال در محل نامناسبی قرنطینه نمی شد یا ببرسفید به دلیل ناهماهنگی بین این 3 نهاد 4 روز در گمرک فرودگاه گرفتار نمی شد.

نکته اینجاست که مسئولان فراموش کرده اند مسائل بین دستگاهی نباید سبب ضایع شدن حقوق حیوانات شود.

روزهای سیاه ببر سفید

بلاتکلیف، شرح حال ببر سفیدی است که جمعه گذشته از آلمان وارد کشور شده و با این‌که 4 شب از ورودش به ایران می‌گذرد، هنوز در انبار گمرک فرودگاه امام خمینی(ره) پنجه بر میله‌های قفس کوچکش می‌کشد.

آن طور که از شواهد بر می آید حداقل ها نیز برای تغذیه و نگهداری از آن رعایت نمی شود. مسئولان محیط زیست دلیل گیرافتادن ببر سفید در گمرک را صادر نشدن گواهی سلامت از سوی سازمان دامپزشکی اعلام و تاکید می کنند مسئولان باغ وحش ارم قبل از گرفتن مجوزهای لازم اقدام به وارد کردن این ببر کرده اند. نکته اینجاست که ناهماهنگی از سوی هر سازمانی که اتفاق افتاده باشد قابل توجیه نیست، زیرا این بار اول نیست که چنین ندانم کاری هایی سبب آسیب به گونه های جانوری می شود.

قفس کوچک ببر سفید در گوشه یکی از انبارهای گمرک فرودگاه امام خمینی(ره) جاخوش کرده؛ جایی در کنار کارتن اشیایی که علامت هشدار حمل با احتیاط روی آنها به چشم می خورد، قفسی که پذیرای ببر سفید است مساحتش از 3 متر فراتر نمی رود به همین دلیل ببر حتی نمی تواند در آن بچرخد و بیشتر ساعات روز بی حوصله به میله هایی که رو به رویش کشیده شده، نگاه می کند. برای رفع تشنگی این گربه سان بزرگ ظرف آب جلویش گذاشته و هراز گاهی از روی دلسوزی کارمندان گمرک مقداری گوشت برایش می گذارند، گوشت هایی که بقایایشان به میله های قفس چسبیده و فضای قفس را کثیف تر کرده، امروز پنجمین روزی است که ببر سفید در قفسی نامناسب زندانی است.

آن طور که سازمان حفاظت محیط زیست ادعا می کند ببرسفید قربانی عجله مسئولان باغ وحش ارم شده، زیرا آنها با این تصور که می توانند مجوزهای لازم را بلافاصله دریافت کنند، اقدام به وارد کردن ببر سفید کرده اند، امیرحسین داداشی، رئیس اداره ساماندهی و هماهنگی امور مناطق سازمان محیط زیست دراین باره به جام جم می گوید: این ببر در قرنطینه فرودگاه امام نگهداری می شود و مسئولان باغ وحش ارم نیز ادعا می کنند برای نگهداری از آن همه تلاش خود را انجام می دهند.

وی درباره مشکلی که برای این ببر پیش آمده توضیح می دهد: سازمان دامپزشکی باید گواهی سلامت این گونه را صادر کند تا سازمان محیط زیست نیز براساس آن برای ببر سفید مجوز ورود به کشور ارائه دهد. این درحالی است که تمام واکنش سازمان حفاظت محیط زیست به تخلف باغ وحش در نامه ای خلاصه شده که این سازمان برای باغ وحش ارسال کرده و از آنها خواسته علت این اتفاق را توضیح دهند.

پیگیری خبرنگار جام جم از سازمان دامپزشکی نیزنشان می دهد این ببر بدون مجوزهای لازم بهداشتی وارد فرودگاه امام خمینی(ره) شده است.

روابط عمومی سازمان دامپزشکی با تائید این ماجرا در گفت وگو با جام جم عنوان می کند: واردکننده این ببر مدارکی را به سازمان دامپزشکی ارائه کرده و اکنون درحال بررسی آن هستیم. افزون براین سازمان دامپزشکی دراین باره از کشور آلمان استعلام کرده و منتظر پاسخ است تا پس از بررسی آنها اجازه قرنطینه ببر را صادرکند. نکته اینجاست که اگر نظر سازمان دامپزشکی جلب نشود، آنها این گربه سان را به کشور مبدا برمی گردانند.

ببر سفید، ببر حساس

هوشنگ ضیایی، استاد دانشگاه و کارشناس حیات وحش با تاکید بر این که ببر سفید از حساسیت بیشتری نسبت به دیگر ببرها برخوردار است، به جام جم می گوید: مسئولان باید برای خارج شدن این ببر از فضای نامناسب انبارفرودگاه نهایت تلاش خود را انجام دهند، زیرا احتمال تلف شدن این گونه وجود دارد.

وی ادامه می دهد: رنگ این ببر به دلیل بیماری ژنتیکی سفید است؛ مانند انسان هایی که به آنها زال می گویند.

ببر سفید ظهر جمعه گذشته وارد فرودگاه امام خمینی(ره) شده و تاکنون برای خارج شدن او ازاین شرایط تلاش موثری انجام نشده است، یکی از مسئولان گمرک در گفت وگو با جام جم تصریح می کند: نماینده باغ وحش تاکنون نتوانسته مجوز لازم را از سازمان دامپزشکی تهیه کند.

این درحالی است که مسئولان گمرک به باغ وحش پیشنهاد کرده اند قبول مسئولیت کرده و قفس پلمب شده ببر را به باغ وحش منتقل کنند تا این گربه سان آسیب بیشتری نبیند، اما به نظر می رسد بدون مجوز دامپزشکی چنین تصمیمی نیز قابلیت اجرایی ندارد.

به گفته یکی از کارکنان گمرک شرایط تغذیه و نگهداری از ببرسفید مناسب نیست و چنانچه انتقال آن به سرعت انجام نشود احتمال تلف شدن ببر وجود دارد.

یکی دیگر از کارکنان گمرک فرودگاه امام خمینی(ره) به جام جم توضیح می دهد: گونه های جانوری زیادی مانند دلفین، شیردریایی و اسب از طریق گمرک وارد کشور می شود، اما چون واردکننده های آنها از قبل مقدمات کار را انجام داده اند، گونه های جانوری حتی یک روز نیز در گمرک نگهداری نمی شوند.

به گفته یکی از کارمندان گمرک، ماموری که از سوی باغ وحش برای ترخیص ببر سفید تلاش می کند، ادعا کرده سازمان دامپزشکی در این میان خطا کرده و سبب طولانی شدن پروسه ترخیص شده،آن طور که این شخص گفته سازمان دامپزشکی باید یک میکروچیپ که اطلاعات ببر در آن ذخیره شده را روی بدن حیوان نصب کند، اما درآماده کردن این میکروچیپ اشتباهی رخ داده است.

این درحالی است که درباره مبدا سفر ببر سفید به کشور نیز اطلاعات متناقضی ارائه شده است برای نمونه برخی می گویند این حیوان از بنگلادش به آلمان و از این کشور به ایران فرستاده شده، اما سازمان حفاظت محیط زیست مسیر انتقال این گونه را آمریکای جنوبی، آلمان و ایران اعلام کرده است.

سابقه تیره نقل و انتقال حیوانات در کشور

این بار اولی نیست که گونه های جانوری که به کشورمان وارد می شوند، آسیب می بینند. برای نمونه می توان به ابتلای ببرهای سیبری به بیماری مشمشه اشاره کرد که سبب تلف شدن ببر سیبری نر و 14 قلاده از شیرهای باغ وحش ارم شد.

این درحالی است که ببر سیبری ماده نیز حدود 4 سال است که در قرنطینه سازمان دامپزشکی نگهداری می شود و اطلاعات زیادی از آن در دست نیست، به این موارد باید مرگ ببر بنگال به دلیل خفگی در آب و ببر دیگری اشاره کرد که پس از ماه ها زندگی در قرنطینه سرانجام براساس حکم دادگاه از قرنطینه خارج و به باغی در حومه تهران فرستاده شد.

این درحالی است که تلاش های خبرنگار جام جم برای گفت وگو با مدیر باغ وحش ارم به نتیجه نرسید، اما روابط عمومی باغ وحش ارم به نقل از مدیر این مجموعه به جام جم می گوید: اکنون در مرحله ای نیستیم که بخواهیم کسی را مقصر اعلام کنیم، بلکه باید دست به دست هم بدهیم این گونه را سریع تر از شرایط نامناسبی که دارد، خارج کنیم. مدیر این باغ وحش مدتی قبل درباره واردکردن این ببر به فارس گفته بود؛ اتفاقات گذشته را نباید مانعی برای اقدامات فعلی تلقی کرد.

اما باید تاکید کرد با ناهماهنگی ایجاد شده به نظر می رسد باید منتظر اتفاقات ناگواردیگری نیز در باغ وحش های کشور بود،زیرا چنانچه سازمان حفاظت محیط زیست و دامپزشکی در گذشته برخورد های جدی تری در دفاع از حقوق حیوانات انجام می دادند، اکنون ببر سفید چنین شرایطی نداشت.

نامه فعالان محیط زیست به بنیاد مستضعفان

فعالان محیط زیست فروردین امسال در نامه ای خطاب به بنیاد مستضعفان، خواستار ممانعت از ورود یک قلاده ببر سفید و 2 قلاده شیر آسیایی به باغ وحش تهران شده بودند.

در این نامه که به امضای 1300 نفر از اعضای کارگروه ساماندهی باغ های وحش رسید، آمده بود: نظر به سرنوشت نافرجام گربه سانان در باغ وحش تهران از قبیل مرگ ببر نر سیبری بر اثر تغذیه از گوشت الاغ آلوده به مشمشه در سال 89، سوزاندن 14 قلاده شیر آفریقایی در حالت نیمه بیهوش به دلیل احتمال ابتلا به مشمشه در سال 89، حبس انفرادی ببر ماده سیبری در قرنطینه ای نامناسب از سال 89 تا امروز به دلیل احتمال ابتلا به مشمشه، خفه شدن یک قلاده ببر مبتلا به صرع در حوضچه آب بر اثر نبود نظارت در سال 92، بلاتکلیفی یک قلاده ببر بنگال به مدت 8 ماه در قرنطینه سازمان دامپزشکی به دلیل انصراف باغ وحش تهران از نگهداری آن در سال 93 و نهایتا فاش شدن تکثیر بی رویه و کشتار گوزن های اروپایی در سال 93، آینده روشنی در باغ وحش تهران انتظار این 3 گربه سان را نخواهد کشید.

در پایان این نامه خواسته شده بود نسبت به ورود ببر سفید، شیر آسیایی و گونه های غیربومی به باغ وحش تهران تجدید نظر شود.

مهدی آیینی

برای پلنگ‌ها حاشیه نسازید

مهدی آیینی

مهدی آیینی

 «نعره پلنگ سبب تلف شدن چند راس گوسفند و اسب شد.» این اظهارنظر یک کارشناس محیط‌ زیست است، اظهارنظری که با توجه به آن می‌توان هشدار داد پس از مرگ شش قلاده پلنگ در ماه گذشته سازمان حفاظت محیط‌ زیست هنوز کارشناسان خود را برای حفظ این‌ گونه باارزش توجیه نکرده و یا برنامه مدونی برای حفاظت از بزرگ‌ترین گربه‌سان حال حاضر کشور و فرهنگ‌سازی در این زمینه ندارند.

ماجرا از این قرار است که دیروز ایسنا از قول کارشناس مسئول نظارت بر حیات وحش اداره کل محیط زیست لرستان نوشت؛ «براساس گزارش های مردمی در آزادراه خرم‎آباد ـ اندیمشک در ارتفاعات دو قلاده پلنگ با نعره‎های خود در منطقه ایجاد رعب و وحشت کرده‎اند و این عامل باعث تلف شدن چند رأس گوسفند و دو اسب شد.»

نکته اینجاست که انتشار چنین اخبار و اظهارنظرهایی نه فقط هیچ دردی از مشکلات زیست محیطی کشور دوا نکرده بلکه سبب می شود دامداران بهانه تازه ای برای کشتار این گونه با اسلحه و لاشه آغشته به سم پیدا کنند، زیرا اگر تا دیروز دامداران بعد از خسارت دیدن کمر به کشتن پلنگ هایی که وارد روستای آنها شده بودند می بستند، پس از این از ترس نعره های پلنگ و تلف شدن دام هایشان شعاع عملکرد خود را افزایش داده و برای از پای درآوردن این گونه از روش های ناجوانمردانه تری استفاده خواهند کرد.

این در حالی است که وضع بحرانی پلنگ ایرانی حکم می کند کارشناسان محیط زیست برای آگاه سازی دامداران قدم بردارند نه این که با تائید اظهارنظرهای بی اساس زمینه را برای انقراض حیات وحش کشور آماده کنند.

باید یادآور شد تلف شدن دام بر اثر نعره پلنگ خبری است که باید به درستی آن شک کرد، زیرا تاکنون چنین اتفاقی در کشور بی سابقه بوده، علاوه بر این پلنگ ها بیشتر زمستان ها که زمان جفت یابی آنهاست نعره می کشند البته چنین اظهارنظرهایی محدود به کارشناسان این عرصه نمی شود، زیرا خبرنگارانی نیز هستند که از روی ناآگاهی بستر را برای دشمنی انسان و حیات وحش آماده می کنند، برای نمونه صفحات حوادث بسیاری از روزنامه ها پر است از خبرهایی که در آن به افراد مجرم القابی مانند گرگ، کفتار و خفاش می دهند.

باید تاکید کرد چنین عملکردهای نسنجیده ای با حفظ محیط زیست کشور و فرهنگسازی در این حوزه در تضاد است، زیرا در شرایطی که اراده قوی ای برای افزایش سطح آگاهی شهروندان از اهمیت مسائل زیست محیطی وجود ندارد چنین اخباری نهایت تاثیر منفی خود را روی شهروندان گذاشته و آنها را نسبت به حفظ گونه های جانوری که نقش مهمی در اکوسیستم دارند بی اهمیت می کند.

مهدی آیینی

حیات، حیات وحش قربانی نبود مدیریت

مهدی آیینی

مهدی آیینی

خبر مرگ ششمین پلنگ نیز در سال 94 دیروز رسانه‌ای شد، خبری که برخلاف تلاش برای پنهان ماندن‌اش سرانجام فاش شد، آن‌طور که دید‌بان محیط‌زیست و حیات‌وحش ایران گزارش کرده مرگ این پلنگ سیزدهم فروردین در منطقه حفاظت شده جنگل خواجه خراسان رضوی رقم خورده، اما بتازگی درباره آن اطلاع‌رسانی شده است.

نکته اینجاست، با توجه به این که لاشه این پلنگ حوالی روستای خواجه کشف شده به احتمال زیاد می توان آن را پنجمین پلنگی دانست که امسال از سوی دامداران از پای درآمده است.

بنابراین باید به مسئولان محیط زیست هشدار داد اگر بموقع دست به کار نشوند، در سایه تخریب زیستگاه ها، دامداران به عامل اصلی مرگ پلنگ های کشور بدل خواهند شد، واقعیت اینجاست که شرایط سبب شده دامداران پلنگ ها و دیگر گوشتخواران را دشمنان خود بدانند و برای کشتن آنها دست به اسلحه برده یا لاشه های آغشته به سم را در مسیرشان قرار دهند به این امید که پلنگ هایی که پایشان به روستا باز می شود، عمرکوتاهی داشته باشند.

مشکل اینجاست که تخریب زیستگاه ها مساله ای است که محیط زیست توان احیای آن را ندارد، اما دست کم این سازمان می تواند با اولویت بندی، تقابل دامداران، کشاورزان و حیات وحش را به حداقل برساند.

برای این کار کافی است محیط زیست اولویت های خود را تغییر داده و در کنار آموزش و فرهنگ سازی اعتبار مناسبی را برای جبران خسارت دامداران و کشاورزانی که از سوی حیات وحش آسیب دیده اند در نظر بگیرد یا دست کم شرکت های بیمه را تشویق به بیمه کردن دارایی دامداران و کشاورزان کند.

باید یادآور شد کاسه صبر دامداران و کشاورزان زیادی این روزها لبریز شده، چون به قول معروف آنها برای گرفتن خسارت باید از هفت خوان رستم بگذرند.

برای نمونه پس از این که کارشناس محیط زیست خسارت وارد شده به آنها را تائید کرد این افراد باید با هزینه خود نظر کارشناس دادگستری را نیز در پرونده شان ثبت کنند، اما از آنجا که محل حادثه معمولا صعب العبور است دامداران برای رساندن کارشناس به محل حادثه باید هزینه بالایی بپردازند.

با این حال این پایان سختی آنها نیست، زیرا بعد از تکمیل پرونده دامداران باید دست کم یکسال دندان روی جگر بگذارند. این در حالی است که دامداران زیادی هستند که با گذشت حتی سه سال نیز نتوانسته اند خسارت خود را دریافت کنند.

نکته اینجاست، سازمان حفاظت محیط زیست به بهانه هایی مانند نبود اعتبار خسارت دامداران را تمام و کمال پرداخت نمی کند.

به همین دلیل برخی از دامداران برای رسیدن به حق خود دست به دامن قانون شده و از سازمان حفاظت محیط زیست شکایت می کنند و برخی نیز دست به سلاح برده یا با طعمه مسموم حق خود را از پلنگ ها می گیرند؛ بزرگ ترین گربه سانان باقی مانده در کشور که سایه انقراض این روزها برسرشان بیشتر از هر زمانی سنگینی می کند.

مهدی آیینی

بوروکراسی، آفت محیط‌ زیست

مهدی آیینی

مهدی آیینی

محیط‌ زیست محیط‌ ایست نیست؛ این را شاید مسئولان سازمان حفاظت محیط‌ زیست به ظاهر قبول داشته باشند، اما از برخی رفتارها و نحوه مدیریت برخی مسئولان این دستگاه می‌توان به این نتیجه رسید که کاغذ بازی و بوروکراسی در این سازمان حتی منجر به حادثه نیز شده است. برای اثبات این موضوع حوادث تلخ زیادی را می‌توان مرور کرد.کاراکال یا سیاه گوش بیابان، یکی از گونه های جانوری منحصربه فرد کشورمان است که تاکنون تحقیق جامعی درباره وضع آن در کشور نشده، اما نه فقط برای حفظ این گونه مسئولان تاکنون اراده ای از خود نشان نداده اند، بلکه با بوروکراسی آسیب بیشتری به این گونه زده اند، زیرا دو توله کاراکالی که بعد از مرگ مادرشان به دلیل تصادف با خودرو در سیرجان از سوی محیط بانان زنده گیری شدند به دلیل کاغذ بازی، وقت کشی و ناهماهنگی از سوی سازمان حفاظت محیط زیست پنجشنبه گذشته تلف شدند.

دامپزشک کلینیک حیات وحش پارک پردیسان در این باره گفته پیگیر انتقال فوری توله کاراکال ها به تهران بودیم، اما متاسفانه این اتفاق به موقع صورت نگرفت و آنها از بین رفتند. آن طور که این دامپزشک ارزیابی کرده تغذیه نامناسب علت مرگ کارکال ها بوده است.

باید تاکید کرد در سایه نبود امکانات مناسب در سایر استان ها چنانچه بوروکراسی اداری در این میان وجود نداشت و مسئولان این سازمان هماهنگی بیشتری بایکدیگر داشتند و بلافاصله این گونه های باارزش را به تهران می فرستادند حادثه دیگری در محیط زیست کشور رقم نمی خورد.

این در حالی است که باید یادآور شد گونه های دیگری مانند پلنگ نیز به علت ناهماهنگی و کاغذبازی در پرتگاه انقراض قرار گرفته اند، از ابتدای سال تاکنون دست کم مرگ پنج قلاده پلنگ در کشورمان رسانه ای شده، حادثه های تلخی که علت آنها سال هاست مشخص شده، اما سازمان حفاظت محیط زیست هنوز اصرار به کشف دوباره این دلایل دارد، نکته اینجاست که چهار قلاده از این پلنگ ها از سوی دامداران کشته شده اند بنابراین سازمان حفاظت محیط زیست باید بخشی از اعتبار خود را برای آموزش دامداران و جبران سریع ضرر و زیانی که حیات وحش به آنها می زند، اختصاص دهد و به فکر آماده کردن طرح های نجاتی که نتیجه آنها پیش از این مشخص شده، نباشد.

این در حالی است که باید یادآور شد کاغذبازی در این سازمان شرایطی را فراهم آورده که کارشناسان محیط زیست اکنون به پشت میزنشینی عادت کرده و برخی از آنها با این که تاکنون زیستگاه های کشور را از نزدیک ندیده اند، می توانند نظریه های زیادی برای نجات گونه های جانوری ارائه کنند؛ نظریه هایی که در کنار ضایع شدن اعتبار سازمان مقدمات انقراض حیات وحش را نیز فراهم کرده است.

مهدی آیینی 

انقراض حیات‌وحش در سایه طرح‌های نجات

خرس‌سیاه، یوزپلنگ، پلنگ و کاراکال فقط نمونه‌هایی از گونه‌های جانوری کشور هستند که با خطر انقراض دست و پنجه نرم می‌کنند، اما برخلاف این‌که سال‌ها از مشخص شدن وضع بحرانی آنها گذشته و عوامل تهدیدکننده بقای آنها نیز شناسایی شده هنوز اقدام موثری برای نجاتشان در کشور صورت نگرفته، تا آنجا که حتی می‌توان گفت آمار نسبتا دقیقی از جمعیت آنها در کشور وجود ندارد.بنابراین باید هشدار داد طرح های ارائه شده تاکنون فقط به نفع طراحان طرح بوده و تلاش مسئولان برای نجات گونه های در خطر انقراض از مقام طرح و تدوین دستورالعمل فراتر نرفته است.

تخریب زیستگاه، شکار بی ضابطه، ناآگاهی افراد و نبود قوانین بازدارنده برخی از عواملی است که سبب بحرانی شدن وضع محیط زیست کشور شده است. در این میان شرایط برای گونه های جانوری وخیم تر است و هر روز گونه های جانوری بیشتری در کشورمان به خطر انقراض نزدیک می شوند. نکته اینجاست با این که مدت هاست کارشناسان نسبت به تاثیر گذاری این عوامل هشدار می دهند، اما مسئولان اصرار به کشف مجدد آنها دارند. برای نمونه مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست برای رفع این مشکلات از برنامه هایی حرف می زنند که به نظر می رسد درنهایت به شناسایی دوباره این عوامل منجر خواهد شد، بنابراین باید یادآوری کرد مشکلات حیات وحش کشور سال هاست شناسایی شده و اکنون وقت گام برداشتن برای رفع آنهاست.

برای نمونه سازمان حفاظت محیط زیست می خواهد تا سه سال آینده برای تعدادی از گونه های جانوری برنامه عمل حفاظت و مدیریت تهیه کند. مجید خرازیان مقدم، مدیرکل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست درباره طرح های این سازمان برای نجات گونه هایی در خطر انقراض به جام جم می گوید: برای گونه هایی مانند پلنگ و خرس سیاه برنامه عمل حفاظت و مدیریت در دست تدوین بوده و قرار است تا پایان سال 95 برای 20 گونه کتابچه حفاظت و مدیریت تهیه شود.

اجرای این برنامه ها گام دوم سازمان حفاظت محیط زیست برای نجات گونه های در خطر انقراض است، به این شکل که براساس محورهای مشخص شده آنها تصمیم گیری می کنند تا گونه های در خطر انقراض به جمعیت پایداری برسند.

هرچند مسئولان محیط زیست بر این باورند تا زمانی که برنامه ها در این خصوص نهایی نشده، نمی توان در این باره اظهارنظر کرد، اما مشخص است که چنانچه این طرح ها در موعد مشخص نیز آماده شوند با مشکل همیشگی نبود اعتبار روبه رو خواهند شد.

خرازیان مقدم با تاکید بر این که بیش از هر زمانی سازمان حفاظت محیط زیست در این باره برنامه دارد، بیان می کند: اکنون برای هفت سال آینده برنامه ریزی کرده ایم، اما آنچه لازم داریم اعتبارات است.

مدیرکل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست درحالی از نیاز داشتن اعتبار سخن می گوید که هنوز برآوردی از میزان اعتبار لازم برای اجرای طرح ها نداشته و عنوان می کند: میزان اعتبارات معلوم نیست، زیرا پراکنش و شرح خدمات هنوز آماده نشده و نمی توان به آن اشاره کرد.

اولویت؛ همراه شدن با جوامع محلی

کارشناسان محیط زیست بر این باورند که برای حفظ اندک باقیمانده حیات وحش کشور باید آموزش و کمک به جوامع محلی در اولویت سازمان حفاظت محیط زیست باشد. هرچند مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست تاکید می کنند که در حال آماده کردن برنامه مدیریت برای خرس سیاه و قهوه ای هستند و احتمالا تا شش ماه دیگر این طرح تدوین می شود، اما نکته اینجاست که برای نجات این گونه می توان برنامه های دیگری را نیز اجرا کرد که زمانبر نیست.خرس سیاه یکی از گونه های در معرض خطر انقراض است که برآورد دقیقی از جمعیت این گونه در کشور وجود ندارد. تخریب زیستگاه ها سبب شده خرس سیاه هر ساله به دامداران و باغداران خسارت وارد کند. باید تاکید کرد چنانچه سازمان حفاظت محیط زیست خسارت جوامع محلی را بموقع جبران کند می توان به بقای این گونه در خطر انقراض امیدوار بود، زیرا دامداران و باغداران برای جلوگیری از خسارت بیشتر به دنبال شکار و از پای درآوردن این گونه با استفاده از طعمه مسموم هستند.

هوشنگ ضیایی، استاد دانشگاه و کارشناس حیات وحش نیز در گفت وگو با جام جم درباره طرح های سازمان حفاظت محیط زیست برای حفظ حیات وحش کشور می افزاید: چنین طرح هایی زمانبر بوده و مناسب نیست، اکنون ده ها طرح در سازمان وجود دارد که اجرا نشده است. به قول معروف چشم ما از این طرح ها آب نمی خورد.

به اعتقاد ضیایی، هزینه هایی که صرف آماده شدن این طرح ها می شود باید صرف آموزش جوامع محلی شود، زیرا این طرح ها هیچ وقت اجرا نخواهند شد. وی ادامه می دهد: برای نمونه طرح های زیادی برای حفاظت از خرس سیاه 15 سال قبل نوشته شده، اما هیچ وقت اجرا نشده است.

طرح هایی برای حفاظت و مدیریت

این درحالی است که سازمان حفاظت محیط زیست اکنون در حال آماده کردن برنامه مدیریت برای گونه هایی مانند خرس سیاه، خرس قهوه ای، سمندر لرستانی، تمساح پوزه کوتاه، گوزن زرد، پلنگ، بالابان، غاز پیشانی سفید، اردک حنایی، فلامینگو، آهو و قوچ و میش است.

خرازیان مقدم در این باره می افزاید: اکنون برای 11 گونه شرح خدمات تدوین شده و قرار است با همکاری یکی از دانشگاه ها این طرح ها تکمیل شود.

به گفته وی، چنانچه اعتبارات لازم تامین شود در پایان 1399 می توان گونه های در خطر انقراض را به جمعیتی پایدار رساند.مدیرکل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست با بیان این که برای هوبره تاکنون تصمیم خاصی نگرفته ایم، یادآور می شود: به نظر ما یکی از مشکلات اصلی درباره هوبره ها قاچاق این گونه است، بنابراین باید از قاچاق این گونه جلوگیری کنیم.

خرازیان مقدم درباره گوزن زرد نیز اظهار می کند: برای اولین بار در کشور با کمک کارشناسان بین المللی برنامه حفاظت و مدیریت جامع گوزن زرد تدوین شد، برای این کار از کارشناسان بین المللی دعوت کرده و کارگاه آموزشی برگزار کردیم.

هدف سازمان حفاظت محیط زیست این است که بعد از گذشت چند سال گوزن زرد از حالت اسارت خارج شده و در زیستگاه ها به شکل طبیعی زندگی کند، اما برای این کار باید ابتدا زیستگاه های مناسب این گونه شناسایی شوند. زیستگاه اصلی این گونه جنگل های حاشیه کرخه است که به دلیل تخریب سال هاست که دیگر در آن گوزن زردی دیده نشده است.

وی خاطرنشان می کند: در مرحله اول قصد داریم 350 گوزن زرد جزیره اشک و سایت های تکثیر را به 700 راس برسانیم در مرحله بعد نیز می خواهیم تعدادی از آنها را به زیستگاهای طبیعی معرفی مجدد کنیم.

افزون بر این کارشناسان سازمان حفاظت محیط زیست مدتی است که گورخرهای استان فارس را به یزد منتقل کرده و قصد دارند این گونه را نیز در آینده به زیستگاه طبیعی معرفی مجدد کنند.

سازمان حفاظت محیط زیست برنامه هایی نیز برای حفظ پلنگ دارد، به همین دلیل قرار است اردیبهشت سال آینده کارگاه آموزشی برگزار کنند. آنها بر این باورند که به این شکل می توان برای این گونه برنامه عمل تدوین کرد.

این درحالی است یکی از عوامل اصلی مرگ پلنگ ها در کشور سوانح جاده ای است، برای نمونه از ابتدای سال تاکنون هفت قلاده پلنگ در کشور تلف شده که سه مورد آن به دلیل تصادف در پارک گلستان اتفاق افتاده، بنابراین باید گفت هرچند مسئولان به دلایلی مانند کمبود بودجه قادر به جایگزین کردن جاده نیستند، اما دست کم آنها می توانند با اعمال قانون، سرعت خودرو ها را در این جاده کنترل کرده و از تلفات بیشتر این گونه جلوگیری کنند.

ضیایی درباره طرح های سازمان حفاظت محیط زیست برای نجات حیات وحش تصریح می کند: در برخی مواقع این طرح ها در داخل اتاق نوشته می شود یعنی افرادی که آنها را نوشته اند تصور دقیقی از مناطق و زیستگاه های گونه ها ندارند. این درحالی است که تا مدتی قبل کارشناسان سازمان محیط زیست در سال 200 روز ماموریت می رفتند، اما اکنون افراد علاقه مند نیستند و ترجیح می دهند به جای رفتن به مناطق در جلسات حضور پیدا کنند.

وی با تاکید بر این که اکنون دلیل انقراض گونه ها مانند تخریب زیستگاه ها و شکار بی رویه مشخص شده، ابراز می کند: آخر این طرح ها این است که دوباره به این نتیجه می رسند که حدود یک میلیون اسلحه شکاری در دست مردم وجود دارد و هیچ کنترلی روی آنها نیست، در واقع درد محیط زیست کشور مشخص است و دیگر نیازی به تحقیق ندارد.

ضیایی ادامه می دهد: برای نمونه تعداد محیط بانان کشور حدودا برابر با جمعیت آنها در چند دهه قبل است، فقط این افراد مایوس و بی تفاوت تر شده اند، بنابراین باید خون جدیدی در سازمان محیط زیست جریان پیدا کرده و جوانان علاقه مند به کار گرفته شوند و به مشارکت مردمی بیشتر بها داده شود.

یکی دیگر از اهرم هایی که سازمان حفاظت محیط زیست با استفاده از آن می تواند میزان تلفات گونه های جانوری کشور را کاهش دهد بازنگری در جریمه های صید و شکار و آسیب زدن به محیط زیست است. مدیر کل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست در این باره ابراز می کند: برای افزایش جریمه ها بازنگری صورت گرفته و چنانچه جلسه شورای عالی محیط زیست برگزار شود جریمه ها چند برابر می شود. برای نمونه جریمه شکار یوز از 20 میلیون به 150 میلیون تومان افزایش پیدا خواهد کرد.

این درحالی است که باید تاکید کرد قوه قضاییه نیز باید شعبه های خاص رسیدگی به پرونده های زیست محیطی را بیشتر کرده و با همکاری سازمان حفاظت محیط زیست برای قضات این دادگاه ها کلاس های آموزشی برگزار کند تا قضات هرچه بیشتر نسبت به اهمیت حفظ محیط زیست کشور آگاه شده و حکم های بازدارنده ای صادر کنند.

افزون براین باید یادآور شد سازمان حفاظت محیط زیست می تواند زیستگاه گونه های در خطر انقراض چنین گونه هایی را جزو مناطق حفاظت شده قرار داده و به این شکل حمایت بیشتری از گونه های در خطر انقراض به عمل آورد.

این درحالی است که باید تاکید کرد تاکنون سازمان حفاظت محیط زیست برای این که شرکت های بیمه را متقاعد کند که اموال دامداران و باغداران را در برابر خسارات حیات وحش بیمه کنند، قدم های موثری برنداشته است؛ این در حالی است که با جبران ضرر و زیان از سوی بیمه، این افراد دیگر برای جبران خسارت یا جلوگیری از تکرار حادثه به گونه های جانوری آسیب نمی زنند.

تکثیر در اسارت

مدتی قبل رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با اعلام خبر ورود دو قلاده یوزپلنگ به پارک پردیسان از اجرای طرح تحقیقاتی و حفاظتی جدید یوزپلنگ آسیایی خبر داد و گفت در مورد خرس سیاه و پلنگ نیز برنامه ریزی های اولیه و تخصصی در معاونت محیط زیست طبیعی سازمان انجام شده است. با این که حدود یک ماه از این ماجرا می گذرد، اما تاکنون به هیچ رسانه ای اجازه داده نشده از این ایستگاه تحقیقاتی گزارش تهیه کند. این درحالی است که برخی کارشناسان تکثیر گونه ها در اسارت را مناسب ندانسته و بر این باورند که حفاظت از آنها ها باید در زیستگاه طبیعی شان صورت بگیرد. باید تاکید کرد ایستگاه های تحقیقاتی پول، وقت و انرژی ماموران را می گیرد، زیرا اجرای این طرح ها در کشور نتیجه مطلوبی نداشته است، برای نمونه مدتی قبل سایت هایی برای گوزن زرد در کشور ایجاد شد، اما اکنون دارند آنها را جمع آوری می کنند. افزون براین کارشناسان تاکید می کنند گونه ای که در اسارت تکثیر می شود، نمی تواند در طبیعت دوام بیاورد. برای نمونه یوزی که در اسارت تکثیر شود قادر نیست در طبیعت از خود دفاع کرده و خیلی زود تلف می شود. در واقع بهتر است به جای اجرا کردن چنین طرح هایی که بیشتر جنبه نمایشی دارد، اعتبارات را صرف بهبود وضع زیستگاه های طبیعی کرد. افزون بر این باید تاکید کرد از بودجه هایی که به چنین طرح هایی اختصاص پیدا می کند، می توان استفاده های بهتری کرد، برای نمونه فهرست سرخ ملی برای گونه های در خطر انقراض کشور تاکنون تهیه نشده، به همین دلیل کارشناسان با توجه به لیست IUCN که وضع گونه های جانوری را در جهان نشان می دهد نسبت به شرایط آنها در کشورمان هشدار می دهند.

مناطق حفاظت شده،پناهگاه اشرار​

نماینده مجلسی که اعتراف کرد همکارانش او را برای امضای ساخت جاده در جنگل ابر فریب داده‌اند؛ گذشتن سازمان حفاظت محیط زیست از جزیره آشوراده و تبدیل شدن این زیستگاه منحصر به فرد به منطقه گردشگری و هجوم دوباره ماشین‌آلات راه‌سازی به دنا از اتفاقات تلخ حوزه محیط زیست است که بتازگی خبرساز شده‌اند.

در تازه ترین خبر نیز که روز گذشته رسانه ای شد، رئیس پارک ملی دنا از مرگ یک قلاده خرس در این منطقه خبر داد و براساس آن می توان گفت آمار مرگ خرس ها در 9 ماه گذشته به 17 قلاده رسیده است.

افزون براین رئیس پارک ملی از حضور اشراری در پارک ملی دنا سخن به میان آورده که نه فقط با سلاح شکاری بلکه با سلاح های جنگی مانند ژ3، کلاشینکف و M1 به جان حیات وحش و محیط بانان محیط زیست افتاده اند.

این درحالی است که باید یادآور شد بجز اسلحه های جنگی که آماری از تعداد آنها در دست نیست به گفته معاون توسعه، مدیریت و امور مجلس سازمان حفاظت محیط زیست یک میلیون قبضه سلاح شکاری در دست مردم و افرادی است که بیشتر آنها چیزی درباره قوانین شکار و لزوم حفظ گونه های حفاظت شده کشور نمی دانند.

آن طور که مسئول پارک ملی دنا به دیدبان محیط زیست و حیات وحش ایران گفته اشرار مسلح پس از کشتن یک قلاده خرس قهوه ای و یک راس کل دستگیر شده اند، اما نکته اینجاست که این اشرار به حدی فضا را برای قانون شکنی امن دیده بودند که آذوقه لازم را برای دو هفته خود درون یک غار پنهان کرده بودند.

یعنی کمبود تجهیزات و محیط بان در این منطقه آن قدر جدی است که اشرار با خیال راحت آذوقه چندین روز خود را به ارتفاعات برده اند و هیچ مقام مسئولی هم از فعالیت آنها باخبر نشده است.این درحالی است که پارک ملی باید محل امنی برای حیات وحش باشد بنابراین می توان نتیجه گرفت دیگر مناطق کشور از حداقل استانداردها نیز برخوردار نیستند و چنانچه تاکنون شمار اندکی از حیات وحش در کشور باقی مانده باید آن را پای شانس و از جان گذشتگی برخی محیط بانان گذاشت و از مسئولان خواست برای حفظ محیط زیست کشور دست کم اشرار را از این مناطق جمع آوری کنند.

بالا