بین این که بارشها حال دریاچه ارومیه را بهتر کرده یا اقدامات ستاد احیا، اختلاف نظر وجود دارد
به کویر میمانست، به همان اندازه هول انگیز، یک پهنه خشک، مثل کف دست صاف و پرچین و شکن. دریاچه ارومیه از آسمان سالها این شکلی بود، اوایل که دریاچه داشت کم کم خشک میشد البته نه، ولی دهه ۸۰ که به آخرش رسید و دهه ۹۰ سررسید نگین آبی آذربایجان شد یک تکه زمین خشک، یک نمکزار و هم آلود که قلبت تند تند میزد وقتی سوار هواپیما از فراز آسمان بارها چشمت میافتاد به دریاچهای که نبود، به زشتی پهن شده در بسترش، به ساحل نشینان سالهای نه چندان دور که فقط آه میکشیدند و به هکتارها باغ میوه که رخ به رخ شده بودند با این همه نمک ِ ویلان و سرگردان.
ارومیه آنقدر آب رفت که عدهای گفتند داستان دریاچه آرال است که تکرار میشود، گفتند خداحافظ ارومیه و نوشتند سلام سونامی و توفان نمک و اضافه کردند خداحافظ زندگی و سلام مهاجرت. نگرانیها که به اوج رسید ستاد احیای دریاچه ارومیه تشکیل شد، سال ۹۲ بود، ستادی در دولت یازدهم.
این ستاد میخواست همه غلطهایی را که در برخورد با دریاچه شده، پاک کند و جایش دیکته درست را بنویسد. میخواست ساخت پل در وسط دریاچه را که آن را به دو بخش شمالی وجنوبی تقسیم کرده، ساخت خاکریزی ۱۵ کیلومتری که ارومیه را درجهت شرقی غربی به دو نیم کرده، ساخت حداقل ۲۵ سد بزرگ بر روی رودخانههای اصلی حوضه دریاچه ارومیه و توسعه بی بند و بار کشاورزی و شهرنشینی درآن حوالی را رفع و رجوع کند تا ارومیه دوباره بشود ارومیه.
ستاد احیا همیشه گفته دراین پنج سال و اندی که از آمدنش میگذرد، خیلی ازغلطها را تصحیح کرده و خیلی کارها کرده تا نگذارد ارومیه بمیرد. حتی رئیسجمهور هم بارها براین تلاشها صحه گذاشته و تثبیت دریاچه را از بزرگترین دستاوردهای دولتش خوانده، از دو روز پیش هم که به آذربایجان غربی سفر کرده در مراسم گشایش سد سیلوه پیرانشهر و بهرهبرداری ازطرحهای توسعه منابع آب و خاک نواحی مرزی باز هم همین مضمون را تکرار کرده و گفته است، خوشحالیم حال دریاچه ارومیه خوب است.
حال ارومیه که خوب باشد حال همه مردم ایران خوب است، اما آیا واقعا حال دریاچه خوب است، آیا واقعا احیا رخ داده و این جان گرفتنهای دریاچه دائمی است یا بازهم کار بارشهاست که ارومیه را هم مثل خیلی جاهای دیگر، مثل خیلی از تالابهای به نفس افتاده ایران جان بخشیده؟
مرور یک عکس
یادمان نرود فروردین سه سال پیش را که هنوزمعصومه ابتکار رئیس سازمان حفاظت محیط زیست بود و در دیدار نوروزی اعضای هیات دولت عکسی از دریاچه ارومیه و بازگشت فلامینگوها به این دریاچه را نشان رئیس جمهور داد و خوش خبری کرد که دریاچه احیا شده است. خیلیها به ابتکار خرده گرفتند عکسی را که نشان داده قدیمی است و مربوط به امروز دریاچه نیست، ولی عکاسی که این عکس را ثبت کرده بود گواهی داد عکس درست است و انکار نشدنی، نتیجه نیز این شد که دریاچه زیبای آذربایجان نفسش بالا آمده و به زودی همانی میشود که بود.
اما پس از این اتفاق، ایران دوباره به خشکسالی خورد و حال ارومیه دوباره وخیم شد، دوباره تراز آب دریاچه پایین آمد و وحشت کانون نمک شدن ارومیه و نیست شدن زندگیهای آن اطراف به جان مردم افتاد؛ ارومیه احیا نشده بود، ماجرا این بود.
آنچه ستاد احیا کرد و نکرد
دیروز که ابرهای خوشگل بهاری داشتند آسمان تهران را با رگبارهای تند میشستند، سایت شرکت سهامی آب منطقهای آذربایجان غربی هم نشان میداد وسعت دریاچه ارومیه ۳۲۶۲ کیلومتر، تراز سطح آبش ۱۲۷۱ متر و حجم آب موجود درآن ۳/۵ میلیارد مترمکعب است، یعنی اوضاع لااقل نسبت به سال ۹۷ بهتر است که وسعت دریاچه ۲۳۷۹ کیلومتر بود و حجم آب موجود درآن ۲/۲ میلیارد مترمکعب.
ستاد احیای دریاچه ارومیه دراین چند سال همیشه همین نظر را داشته و همواره به این آمارها استناد کرده تا جایی که فروردین امسال فرهاد سرخوش، رئیس دفتر استانی ستاد احیا درگفتوگو با ایرنا از افزایش ۳۶ سانتی متری تراز آب دریاچه درمقایسه با مدت مشابه پارسال خبر داد و گفت دریاچهای که ترازش سالانه بهطورمتوسط ۴۰ سانتیمتر کم میشد با برنامه ریزی و تخصیص اعتبار، از خطرخشک شدن جسته است. او روز سهشنبه نیز در جریان بهرهبرداری از کانال ۵/۲۲ کیلومتری که آب سد سیلوه را به دریاچه ارومیه میبرد نیز حرفهای مشابهی زد و گفت این کانال در عین حال که آب کشاورزی۲۶۰۰ هکتار از اراضی کشاورزی جلدیان و سروکانی را تامین میکند هر سال نیز بیش از۹۵ میلیون مترمکعب آب به پیکر نگین آبی آذربایجان میریزد. این طرحهای انتقال آب و لایروبی رودخانههایی همچون گدارِ ۱۷ کیلومتری نیز از اقداماتی است که ستاد احیا آنها را به بالا آمدن سطح آب دریاچه ارومیه ربط میدهد و آن را عامل احیای این دریاچه میداند.
بسیاری از کارشناسان اما نظر دیگری دارند و همه چیز را تا این حد خوب و امیدوارکننده نمیدانند. آنها حال ارومیه را که این روزها بهتر ازسالهای گذشته به نظر میرسد، به بارندگیهای خوب امسال نسبت میدهند و درباره این که این حال نسبتا خوب دائمی باشد و نتیجه تدبیر ستاد احیا، تردید دارند.
تردیدها جدی است
حجت میان آبادی، پژوهشگر دیپلماسی آب و استادیار دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس را خیلیها میشناسند که صاحبنظرحوزه آب است. او درگفتوگو با جامجم ابتدا سنگش را وا میکند که باید بررسی کرد این شوکی که این روزها به دریاچه ارومیه وارد شده آیا حاصل از بارندگیهاست یا ناشی از اقدامات دولت. میگوید پس اول باید اثبات کرد دریاچه احیا شده که اگر احیا شده باشد در تابستان خشک، دیگر باره نباید حال دریاچه وخیم شود. او اما متعجب است از این که امروز حرف از احیای دریاچه ارومیه وسط میآید در حالی که سال پیش دبیر ستاد احیای دریاچه گفته بود احیایی در کار نیست چون هم بارندگیها کم است و هم بودجهای در کار نیست.
محمد درویش، دبیرسیاست محیطزیست درمرکز بررسیهای راهبردی نهاد ریاست جمهوری نیز ترجیح میدهد به مساله احیای دریاچه ارومیه چندان خوشبین نباشد و برای هر تفسیری نگاهش به آسمان باشد. او به ما میگوید وضعیت دریاچه تا پاییز سال ۹۶ بسیار نگرانکننده بود، اما بعد از این که در سال آبی ۹۷-۹۶ در حالی که همه کشور درگیرخشکسالی بود، حوضه آبریز دریاچه ارومیه ۴۴ تا ۴۶ درصد میانگین بارشهای ۵۰ سال گذشته را دریافت کرد، توانست از خشکی کامل نجات یابد.
او میگوید امسال در سراسر کشور ترسالی اتفاق افتاده وضعیت حوضه آبریز دریاچه ارومیه از لحاظ ریزشهای آسمانی بهتر از حوضههای دیگر است، بنابراین اکنون دو سال است که این حوضه آبریز ترسالی را تجربه میکند و این باعث شده تراز آبیاش در ۱۲ سال گذشته بیسابقه باشد.
درویش یک «اما» به جملهاش اضافه میکند و ادامه میدهد که اگر فقط میزان بارانی را که مستقیما به سطح ۵۰۰ هزار هکتاری دریاچه ریخته است، حساب کنیم، به رقمی بین ۵/۲ تا سه میلیارد متر مکعب میرسیم یعنی عملا میزان بسیار کمی آب از حوضه آبریز دریاچه ارومیه وارد این دریاچه شده که میتوان نتیجه گرفت فعالیتهای ستاد احیای دریاچه ارومیه در این زمینه کماثر بوده و نه تنها کماثر بوده بلکه وسعت چغندرکاری، باغهای سیب و دیگر مزارع کشاورزی اطراف دریاچه که قرار بود کمتر شود نیز افزایش یافته است.
در واقع خلاصه حرفهای درویش این است که اگر بارندگیهای خوب در دو سال متوالی نبود، عملا هیچ اتفاق مثبتی در دریاچه ارومیه رخ نمیداد و برای این که بیش از اندازه بدبین قلمداد نشود، میگوید باید صبر کرد و دید اگر سال آینده، میزان بارندگیها نرمال شود، باز هم وضع دریاچه ارومیه خوب میماند یا خیر.
احیای ناپایدار، موضوعی است که این کارشناسان از آن هراس دارند، یک احیای موقتی و شکننده که در واقع احیا نیست ولی به احیا تعبیر میشود. داستان دریاچه ارومیه به غایت پیچیده است، آنقدر که با مصلحتاندیشی و سیاسیکاری مشکلش حل نمیشود، غلطهای رخ داده در آن نیز آنقدر زیاد است که پاک شدنشان وقت میبرد و همت میخواهد؛ مخصوصا سدهایی که روی رودخانههای اصلی حوضه آبریز دریاچه ارومیه علم شدهاند؛ آمند، بافتان، گادوشآباد، ینگجه، قلعهچای، هفتچشمه، علویان، لیلان، سنجاق، مهاباد، حسنلو، چپرآباد، شهرچای، نازلو، زولا و…
مریم خباز