اینها را محبوبه شجاعی می گوید، او 32 سال دارد و در یکی از روستاهای گناباد زندگی می کند به گفته او سود قالیبافی فقط به جیب دلال های این کار می رود.
به گفته شجاعی در شهر و روستای آنها خیلی ها از راه قالیبافی امرار معاش می کنند چراکه هزینه های زندگی بالا رفته و زنان هم مجبور شده اند، پا به پای مرد ها کار کنند، او ادامه می دهد: اینجا کار دیگری برای زنان پیدا نمی شود برای همین مجبور هستیم در ازای پول کم برای دلال ها قالی و تابلوفرش ببافیم. او می گوید تعداد دیگری از دوستان او از راه دامداری امرار معاش می کنند ولی این کار هم به سرمایه نیاز دارد.
شجاعی حدود هفت سال است که در خانه اش به قالیبافی مشغول است، او ادعا می کند روزی ده ساعت کار می کند، اما درآمدش در ماه تا به حال بیشتر از 300 هزار تومان نشده است، شجاعی اضافه می کند: دلال ها موقع خرید هزار جور اشکال از کار ما می گیرند تا پول کمی پرداخت کنند، اما بارها دیده ام که فرش های ما را به چند برابر قیمت می فروشند.
شجاعی تا مدتی قبل تابلو فرش می بافت ولی مدتی است که به علت ضعیف شدن چشم هایش به بافتن فرش روی آورده. او تاکید می کند: درآمد همسرم جوابگوی هزینه های زندگی نیست، به این دلیل مجبورم در خانه کار کنم.
به گفته شجاعی او هر روز ساعت شش صبح از خواب بیدار شده و تا هشت شب کار می کند تا بتواند علاوه بر کارهای خانه اش فرش هم ببافد.
یکی از دلایلی که باعث شده با وجود زحمات زیاد افرادی مانند شجاعی نتوانند سود مناسبی به دست بیاورند بی اطلاعی آنها از بازار فرش و آماده نبودن بسترها برای ارائه مستقیم محصولات آنها به دست خودشان است، او اضافه می کند: ما نمی دانیم کجا باید محصولاتمان را بفروشیم برای همین اگر مسئولان محلی را در نظر بگیرند تا من ودیگر قالیباف ها آنجا محصولاتمان را بفروشیم هم ما سود می کنیم هم خریداران راضی می شوند.
شجاعی می گوید در این میان تنها ضعیف شدن چشم و کمر درد برای بافندگان می ماند، او ادامه می دهد: مدتی قبل با دوندگی بسیار پنج میلیون تومان وام خود اشتغالی گرفتم والان ماهی 144 هزار تومان قسط می دهم ولی آنقدر درآمد ندارم، برای همین همسرم کمک می کند.