آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : شکارچي غير مجاز

بایگانی/آرشیو برچسب ها : شکارچي غير مجاز

اشتراک به خبردهی

مرگ محیط‌بان؛ مرگ محیط‌زیست

جانشان را با سرب داغ تاخت می‌زنند تا نگذارند مویی از سر طبیعت کم شود. این حکایت محیط‌بانان و جنگلبانان وظیفه‌شناسی است که این روزها داستان شهادتشان را خیلی‌ها از بر هستند و می‌دانند با دستان خالی در برابر شکارچیان غیرمجاز ایستادن، فقط از عهده مردانی برمی‌آید که به محیط زیست تا پای جان وفادارند، اما این تمام گفتنی‌هایی نیست که درباره محیط‌بانان روایت شده. برای همین باید از ضعف در برنامه‌های آموزشی، نامناسب‌بودن تجهیزات و امکانات و تعداد اندک آنها به عنوان برخی دلایلی نام برد که سبب شده محیط‌بانان به مامورانی آسیب‌پذیر بدل شوند؛ ‌مامورانی که شهادتشان مرگ محیط زیست را نزدیک می‌کند.

دایه‌های بی‌حامی طبیعت به فراموشی سپرده شده‌اند و هرازگاه که حادثه‌ای رخ می‌دهد آنها اندکی از حاشیه به متن نزدیک می‌شوند. در واقع مظلومیت محیط‌بانان زمانی به چشم می‌آید که شهید یا جانباز شدنشان خبرساز شده باشد.

به اعتقاد کارشناسان، مسائل و مشکلات محیط‌بانان حل و فصل نمی‌شود، چراکه هنوز جامعه آنها را به عنوان نگهبانان طبیعت نمی‌شناسند. به همین دلیل نیازهای محیط‌بانان بدرستی تامین نمی‌شود و آنها همواره هنگام انجام ماموریت دچار حادثه می‌شوند.

شلیک به رویای محیط‌بان

اگر پای درددل محیط‌بانان نشسته باشید، می‌دانید این که شکارچی غیرمجاز زودتر از محیط‌بان ساختمان دادگاه را ترک کند، چه حالی دارد و این که نتیجه تلاش آنها نادیده گرفته شود، چه غمی دارد. خیلی از محیط‌بانان گله دارند که برخی قضات به شکارچیان غیرمجاز بیش از حد ترحم می‌کنند.

این روزها که خبر شهادت سه محیط‌بان در کشور، سر و صدای زیادی به راه انداخته، شاید به همین خاطر است که به محیط‌بانان سفارش شده بدون هماهنگی با مدیران ارشد خود با خبرنگاران حرف نزنند. برای همین محیط‌بانان ترجیح می‌دهند نامی از آنها برده نشود تا به این شکل مشکل تازه‌ای به مشکلاتشان اضافه نشود.

یکی از آنها که در منطقه‌ای حفاظت شده در جنوب کشور فعالیت میکند، می‌گوید تا به حال چندین بار پیش آمده که شکارچی غیرمجازی را به دادگاه برده، اما متهم خیلی زودتر از او از دادگاه خارج شده است. او می‌افزاید: برخی قاضی‌ها نسبت به مسائل زیست‌محیطی بی‌توجه هستند. به همین دلیل، کشتن تعداد زیادی ماهی با سم یا مولد برق، دلیل مناسب در نظر گرفتن مجازات حبس برای مجرم نیست.

آن طور که این محیط‌بان توضیح می‌دهد، در چنین مواقعی برخی قاضی‌ها فقط از متهم می‌خواهند شخصی را که فیش حقوقی دارد، به عنوان ضامن معرفی کند. به همین خاطر شکارچیان غیر مجاز از عملکرد اشتباه خود درس نمی‌گیرند.

کارشناسان معتقدند، چنین رفتارهایی سبب مرگ انگیزه در محیط‌بانان نیز می‌شود، زیرا آنها وقتی ببینند با متخلفان بدرستی برخورد نمی‌شود، انگیزه‌شان را از دست می‌دهند.

افزون براین باید یادآور شد این گونه برخورد با شکارچیان غیرمجاز سبب می‌شود جایگاه و شان محیط‌بانان نیز لطمه ببیند. طبیعی است در چنین شرایطی، شکارچی غیرمجاز ترسی از درگیری با محیط‌بانان نداشته باشد.

محیط‌بان و فقر امکانات

محیط‌بانان از سوی شکارچیان غیرمجاز، آن طور که باید جدی گرفته نمی‌شوند، چون تجهیزات و امکانات ضعیف آنها گواهی است بر این که مسئولان نیز آنها را جدی نمی‌گیرند. برای نمونه بسیاری از محیط‌بانان حتی به دوربین‌های چشمی مناسب دسترسی ندارند. درباره کیفیت خودرو، تجهیزات دفاع شخصی و جیره غذایی نیز شرایط بغرنج‌تر است.

محیط‌بان یکی از مناطق حفاظت شده غرب کشور در این باره می‌گوید: جیره غذایی دو محیط‌بان برای دو هفته شامل دو کیلوگرم برنج، یک کنسرو لوبیا، چهار بسته نان، شش عدد کنسرو ماهی و یک قوطی مربا و مقداری روغن است.

این در حالی است که محیط‌بانان باید مسافت‌های زیادی را پیاده پشت سر بگذارند و از مناطق صعب‌العبور عبور کنند، اما با چنین جیره غذایی نمی‌توان برای چند روز دوام آورد. به همین خاطر برخی محیط‌بانان ناچار می‌شوند از جیب‌شان برای خرید مایحتاج هنگام ماموریت هزینه کنند.

یکی از محیط‌بان در این باره می‌گوید: خیلی از همکارانم به خاطر این که به خانواده‌شان کمک بیشتری کنند، ترجیح می‌دهند با همین جیره اندک بسازند و بسوزند. به همین دلیل، آنها دچار مشکلات جسمی بیشتری
می‌شوند.

آن طور که او توضیح می‌دهد، به دلیل‌ کمبود تجهیزاتی مانند خودرو و موتورسیکلت محیط‌بانان بدرستی نمی‌توانند در مناطق حفاظت شده گشت بزنند، چراکه آنها باید در مصرف سوخت نیز صرفه‌جویی کنند.

جمعیت محدود محیط‌بانان

مساله دیگری که محیط‌بانان کشور را آسیب‌پذیر کرده، تعداد اندک آنهاست، زیرا برای پوشش 17 میلیون هکتار از اراضی کشور، فقط 2700 محیط‌بان وجود دارد. این در حالی است که میانگین سن خدمتی محیط‌بانان نیز بیشتر از 17 سال برآورد می‌شود. بنابراین واضح است برای حفظ محیط زیست باید تحولی اساسی در یگان حفاظت محیط زیست کشور رقم بخورد، چراکه به گفته فرمانده این یگان، دست‌کم برای ایجاد شرایط مناسب به 5000 محیط‌بان جدید نیاز است.

هوشنگ ضیایی، کارشناس محیط زیست نیز درباره شرایطی که سبب آسیب‌پذیر بودن محیط‌بانان شده، می‌گوید: در کشورمان فرهنگسازی مناسبی در این باره نشده یعنی بسیاری نمی‌دانند محیط‌بانان نیز مانند ماموران پلیس مامور شده‌اند تا از دارایی‌های این مرز و بوم حفاظت کنند.

ضیایی گله می‌کند این ناآگاهی در برخی مسئولان نیز وجود دارد. به خاطر همین مشکلات محیط‌بانان حل نشده باقی مانده است.

برخی کارشناسان اعتقاد دارند، بتازگی برای آموزش محیط‌بانان تلاش مناسبی صورت گرفته چراکه آنها برای حضور در دوره‌های آموزشی به خارج از کشور نیز اعزام شده‌اند.

اما نبود اعتبار مناسب برای این دوره‌های آموزشی و فشرده برگزار شدن آنها از عواملی است که کیفیت برنامه‌های آموزشی را کاهش داده است.

آن طور که ضیایی می‌گوید، این برنامه‌های آموزشی باید از کیفیت و کمیت بیشتری برخوردار شوند تا به این شکل، دست‌کم ضعف‌های آموزشی سبب گرفتار شدن آنها نشود.

برای نمونه اگر محیط‌بانان قوانین به‌کارگیری سلاح را بدانند و مرتب در کلاس‌هایی مانند تیراندازی شرکت کنند،‌ هنگام رویارویی با شکارچیان غیرمجاز قادر خواهند بود با هزینه کمتری ماموریت خود را به پایان برسانند.

بازار گرم سلاح شکاری

شلیک مستقیم سهم محیط‌بانان است چراکه تعداد زیادی سلاح شکاری در کشور و در اختیار افرادی وجود دارد که اطلاع مناسبی درباره نحوه استفاده از آن ندارند.هوشنگ ضیایی،‌ تعداد سلاح‌ها را حدود یک میلیون قبضه برآورد می‌کند و می‌گوید، برای کنترل این حجم سلاح باید راهکار مناسبی در پیش گرفت، زیرا خیلی‌ها هنوز فکر می‌کنند، چون سلاح خریده‌اند، می‌توانند در مناطق حفاظت شده به شکار بپردازند.

این در حالی است که به گفته حمیدرضا خیلدار، فرمانده یگان حفاظت سازمان حفاظت محیط‌زیست بیش از 80 درصد تخلفات صید و شکار در کشور با سلاح‌های مجاز انجام می‌شود. بررسی آمار‌ها نیز این مساله را تایید می‌کند. برای نمونه سال 90، حدود 82 درصد، سال 91 حدود 89 درصد، سال 92 حدود 85 درصد و سال 93 نیز حدود 84 درصد تخلفات حوزه صید و شکار با سلاح مجاز انجام شده است.

بنابراین برای حمایت از محیط‌بانان و کاهش تخلفات صید و شکار، مسئولان باید ساماندهی سلاح‌های شکاری را در اولویت برنامه‌های خود قرار دهند تا به این شکل،‌ دست‌کم افراد با خرید سلاح شکاری تصور نکنند مجوز شکار گرفته‌اند. در واقع خیلدار پیشنهاد می‌کند مجوز حمل سلاح شکاری ‌به مجوز نگهداری از سلاح شکاری در منزل تغییر کند تا افراد فقط زمانی بتوانند سلاحشان را از خانه خارج کنند که از سازمان حفاظت محیط زیست مجوز شکار گرفته باشند.

باید یادآور شد برخی کارشناسان نیز معتقدند مدیران محیط زیست کشور مسائل اصلی خود را به فراموشی سپرده‌اند و بیشتر به مسائلی می‌پردازند که سایر سازمان و نهاد‌ها نیز می‌توانند آنها را انجام دهند.

ضیایی دراین باره توضیح می‌دهد: وظیفه اصلی سازمان حفاظت محیط زیست حفظ طبیعت است، اما این روزها مدیران بیشتر دغدغه آلودگی هوا و ریزگردها را دارند. این در حالی است که شهرداری‌ها می‌توانند بحث آلودگی هوا را مدیریت کنند و مساله ریزگرد‌ها نیز از سوی سازمان جنگل‌ها و منابع طبیعی دنبال شود.

با توجه به اظهارنظر کارشناسان می‌توان گفت،‌ مسائل عمده‌ای که سبب آسیب‌پذیر شدن محیط‌بانان شده ضعف در برنامه‌های آموزشی، نامناسب بودن امکانات و تجهیزات، تناسب نداشتن تعداد محیط‌بانان با اراضی حفاظت شده کشور و پایین بودن دستمزد آنهاست به همین دلیل باید از مسئولان خواست پرداختن به این مسائل را در اولویت برنامه‌های خود قرار دهند. افزون براین باید از مدیران سازمان حفاظت محیط زیست خواست برای بالا بردن روحیه محیط‌بانان و آگاه شدن از نیاز‌های آنها به محل خدمت آنها بروند و از نزدیک با دغدغه‌های آنها آشنا شوند.

مهدی آیینی

جان محيط​ بانان حراج

 635646823685917009 (1)غرش اسلحه سکوت کوهستان را مي ​شکند،گلوله سينه محيط​ بانان را؛ شکارچيان غيرمجاز پشت​ چشم ​هاي بسته قانون سنگر مي​ گيرند، محيط بانان پشت دعاي خير خانواده​ شان؛محيط بانان با گوشت ​و​پوست از ​​محيط زيست دفاع مي ​کنند،اما شکارچيان با  اسلحه جنگي و شکاري​​ قلب آن را نشانه مي روند.

 انجام وظيفه محيط ​بانان رنگ و بوي جرم مي​ گيرد،اما راه فرار براي شکارچيان غير مجاز باز است. همه اين شرايط دست به دست هم داده اند تا محيط بانان و جنگلبانان سهم شان از تلاش براي حفظ محيط زيست گلوله باشد و تهديد، سختي باشد و دلنگراني .

 شهادت محمد دهقانی ، پرویز هرمز  و منوچهر شجاعیان در روزهاي اخير گواهي است براين ادعا و اينکه محيط​ بانان امنيت​ جاني ندارند و  اگر خوش شانس باشند مانند هادي جلالي، محيطبان پناهگاه حیات وحش شادگان بعد از درگيري با شکارچيان غير مجاز86 ساچمه دربدنشان به يادگار مي ماند و بايد ماه ها براي اثبات جانباز  شدنشان اين در و آن در بزنند.

محيط بانان درايران ايستاده مي ميرند،اما آسان ،چراکه  حفاظت از محيط زيست در کشورمان هيچ وقت جدي گرفته نشده،​اين را از تعداد محيط بانان کشورمان مي توان حدس زد که برخلاف افزايش​ مشکلات زيست محيطي هيچ وقت به روز نشده است​.  مناسب نبودن تجهيزات محيط بانان نيز اين غفلت را فرياد مي زند ،زيرا در نبود تجهيزات مناسب  آنها خيلي دير از حادثه مطلع مي شوند و ناچار بايد براي انجام ماموريت ​ سينه شان را سپر کنند​. همه اين کمبود ها دست به دست هم داده است تا محيط​بانان به سيبلي براي شکارچيان غير مجاز بدل شوند.

با اين حال هستند افرادي که هنوز فکر مي کنند بهبود شرايط محيط زيست کشور با يکسري شعار و برگزاري همايش حل و فصل مي شود،اما مشکل محيط بانان کشور زماني برطرف مي شود که شکارچيان غير مجاز بدانند محيط​بانان نماينده سازمان حفاظت محيط زيست هستند،اما در شرايطي که محيط بانان به کمترين امکانات دسترسي دارند و بسيار پيش آمده که شکارچيان به محيط بانان در راه مانده براي​ رفع مشکلات شان کمک کرده اند نمي​توان انتظار داشت محيط​بان به عنوان نماينده قانون جدي گرفته شوند.

مهدي آييني

شليک مستقيم قسمت محيط بان و جنگلبانان

635646823685917009 (1)جنگل سبز از خون جنگلبان سرخ می‌شود، مناطق شکار ممنوع از خون محیط‌بانان؛ این گوشه‌هایی از شرح حال حامیان منابع طبیعی کشور است که مظلومیت آنها با شهادت یا جانباز شدن‌شان به تصویر کشیده می‌شود و پس از مدتی کوتاه داستانی تکراری می‌شود که هیچ گوش یا چشمی زحمت شنیدن یا خواندنشان را به خود نمی‌دهد.خبر زخمی شدن علی آرامش، سرپرست منطقه حفاظت شده دنای شرقی نیز از این دست خبرهاست که دیروز و در هفته محیط‌زیست رسانه‌ای شد. او قصد داشت وظیفه‌اش را انجام بدهد و با شکارچیان غیرمجاز برخورد کند، اما شکارچیان غیرمجاز با اسلحه شکاری از فاصله نزدیک پایش را نشانه رفتند تا بار دیگر یادآور شوند محیط‌بانانی که سینه‌شان را برای حفاظت محیط‌زیست این کشور سپر می‌کنند، همچنان امنیت جانی ندارند؛ زیرا اگر بخواهند از خود دفاع کنند قانون آن‌قدر هوایشان را ندارد، به همین خاطر پشت‌شان گرم نیست و این احتمال وجود دارد که در دادگاه به اعدام یا حبس ابد محکوم شوند.

نبود قوانین بازدارنده یکی از عللی است که سبب شده شکارچیان و قاچاقچیان چوب به روی محیط‌بانان و جنگلبانان اسلحه بکشند؛ اما دراین بین نباید فراموش کرد که محیط‌بانان و جنگلبانان به تجهیزات و امکانات آموزشی مناسب نیز دسترسی ندارند. در واقع جدی گرفته نشدن این مسائل سبب شده برخی محیط‌بانان به‌دلیل آشنا نبودن با قوانینی مانند به‌کارگیری سلاح در دادگاه محکوم شوند یا به‌دلیل در اختیار نداشتن تجهیزات مناسب خیلی دیر در جریان ورود متخلفان به مناطق حفاظت شده قرار بگیرند، چراکه متخلفانی مانند شکارچیان غیرمجاز و قاچاقچیان چوب از خودرو و تجهیزات بهتری نسبت به آنچه محیط‌بانان در اختیار دارند استفاده می‌کنند؛‌ لذا در بیشتر مواقع محیط‌بانان و جنگلبانان زمانی در جریان قانون‌شکنی متخلفان قرار می‌گیرند که به قول معروف دیگر کار از کار گذشته است. باید یادآورشد در چنین موقعیت‌هایی احتمال درگیری فیزیکی محیط‌بانان با متخلفان افزایش پیدا می‌کند، چراکه طبیعی است متخلفان برای فرار از دست محیط‌بانان یا از بین بردن آثار و شواهد جرم دست به هرکاری بزنند.

بنابراین چنانچه مسئولان برنامه‌ای برای حفاظت از منابع طبیعی کشور دارند باید در کنار تلاش برای پر کردن خلأ‌های قانونی به فکر بروز رسانی تجهیزات و آموزش محیط‌بانان و جنگلبانان نیز باشند، زیرا اگر محیط‌بانان به تعداد کافی و با تجهیزات مناسب در مناطق حفاظت شده گشتزنی کنند کمتر متخلفی به فکر قانون شکنی می‌افتد و دیگر کار به درگیری مستقیم محیط‌بانان و جنگلبانان نمی‌رسد.

مهدی آیینی

بالا