سوء مدیریت در بحث مدیریت منابع آب و اصلاح الگوی کشت سبب شده حدود ۹۵درصد از سطح دریاچه ارومیه خشک شود
دریاچه ارومیه جان ندارد، هنوز سدها پای رودخانههایی را که به این دریاچه میرسند، میشکنند و کشاورزان با کشت محصولات آببر اندک حقآبه دریاچه را به یغما میبرند. در این بین تلاشهای مدیران نیز به اظهار نظر درباره شرایط دریاچه محدود شده است، رویکردی که مرگ دریاچه را سرعت بخشیده و سبب شده برخی نسبت به خشکیدن ۹۵ درصد از سطح دریاچه هشدار بدهند.
دریاچه ارومیه تشنه آب است. اما در سیاست غرق شده به همین دلیل میتوان گفت برنامههایی که برای احیای آن نوشته شده تاکنون از مقام حرف و شعار فراتر نرفته است.
این روزها نیز که گفته میشود حدود ۹۵درصد دریاچه ارومیه خشک شده برنامهها برای نجات دریاچه به اظهار نظر محدود شده است.
تلاشها برای نجات دریاچه ارومیه راه به جایی نمیبرد، چون افرادی برای احیای آن نسخه میپیچند که درک درستی از شرایط منطقه و حوضه دریاچه ارومیه ندارند.کم نیستند کارشناسانی که معتقدند احیای دریاچه ارومیه با مسائل اقتصادی و اجتماعی نیز گره خورده است، اما در برنامههای نجات به این مهم توجه زیادی نمیشود.
دکتر حسام احمدی بیرگانی، عضو هیات علمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه ارومیه نیز در گفتوگو با ما معتقد است، تلاشها برای احیای دریاچه ارومیه نتیجه مطلوبی نداشته است، زیرا برنامهها احیا سبب نمیشود مردم و دولت در کنار یکدیگر برای نجات دریاچه عملکرد مطلوبی داشته باشند.
بنابراین میتوان گفت ریشههای شکست در احیای دریاچه ارومیه را باید در ناتوانی در بحث مشارکتهای مردمی جستوجو کرد.
او از بیتوجهی به مسائل روز کشاورزی به عنوان یکی از عواملی که زمینه را برای شرایط نامناسب دریاچه فراهم کرده است، نام میبرد و تاکید میکند: حدود۷۰ سال از زمانی که کشاورزی نوین به کشور وارد شده میگذرد، اما هنوز نتوانستهایم بحث آمایش سرزمین و اصلاح الگوی کشت را به درستی اجرا و مدیریت کنیم.
نسخه دریاچه ارومیه در پایتخت پیچیده شد!
مسائل مختلفی دست به دست هم داده است تا شرایط دریاچه ارومیه بحرانی شود. از ناتوانی در بحث مشارکتهای مردمی گرفته تا نسخه پیچی برای نجات دریاچه از سوی افرادی که درک درستی از شرایط آن ندارند.
عضو هیات علمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه ارومیه در اینباره توضیح میدهد: به نظرم مشکل اینجاست که مدیرانی برای استانها و مناطق درگیر بحران آب نسخه میپیچند که در پایتخت نشستهاند و دیدگاه مناسبی درباره شرایط منطقه ندارند.
احمدی بیرگانی عنوان میکند: این ضعف سبب شده که مدیران صرفا با استفاده از یکسری اعداد برای احیای دریاچه تلاش کنند.برای نمونه برخی مدیران روی کاغذ به این نتیجه میرسند که با انتقال آب از چند نقطه میتوان سطح آب دریاچه را افزایش داد.
این درحالی است که بحثهای اجتماعی و اقتصادی معادلات ریاضی این مدیران را تغییر میدهد و آنها هم به این مساله آن طور که باید توجه نمیکنند.
عضو هیات علمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه ارومیه معتقد است برای احیای دریاچه باید نگاههای کلیشهای را مانند این که دانشگاه تهران و شریف باید برای نجات دریاچه ارومیه نسخه بپیچند، کنار گذاشت.
اگر از او بپرسید که آیا پتانسیل لازم برای نجات دریاچه ارومیه در دانشگاه ارومیه وجود دارد؟ احمدی بیرگانی میگوید: حتما این ظرفیت وجود دارد. توجه داشته باشید که همان طور که محققان دانشگاه ارومیه نمیتوانند برای مدیریت ترافیک تهران نسخه بپیچند در دانشگاههای پایتخت نیز نمی توان مشکل دریاچه ارومیه را برطرف کرد، زیرا درک مناسبی از مسائل اقتصادی و اجتماعی منطقه وجود ندارد.
پیامدهای یک نگاه اشتباه
کارشناسان معتقدند در طرحهای احیای دریاچه ارومیه به نیاز جوامع محلی آن طور که باید توجه نمیشود به همین دلیل آنها اقداماتی انجام میدهند که با طرحهایی که برای نجات دریاچه نوشته میشود، همخوانی ندارد.
برای نمونه این بیتوجهی سبب شده که مساله اصلاح الگوی کشت در حوضه دریاچه ارومیه از سوی کشاورزان جدی گرفته نشود.
عضو هیات علمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه ارومیه در این باره توضیح میدهد: این بیتوجهی سبب شده آب اختصاص یافته به دریاچه زمینه را برای افزایش سطح زیر کشت فراهم کند. برای نمونه فقط در اطراف دانشگاه ارومیه که منطقه کوچکی است ۴۰۰هکتار سطح زیر کشت باغات افزایش پیدا کرده است.
این درحالی است که کشت محصولات دیگری مانند چغندر نیز افزایش پیدا کرده است، زیرا تصمیمهایی که برخی مدیران میگیرند کشاورزان را تشویق به کشت محصولات آببر میکند. به عنوان مثال افتتاح کارخانههای قند در منطقه این پیام را به کشاورزان میدهد که بیشتر به کشت چغندر بپردازند، چون بازار برای خرید آن فراهم شده است.
آن طور که احمدی بیرگانی توضیح میدهد پیامهای اشتباهی که به کشاورزان میرسد سبب شده وسعت زمینهای کشاورزی و باغی افزایش پیدا کند. به همین دلیل این روزها در حوضه دریاچه ارومیه در مناطق صعبالعبور نیز باغ ایجاد شده است.
افزایش قیمت زمینهای کشاورزی
عملکرد نامناسب مدیران در حوزه کشاورزی و اجرای تصمیمهای اشتباه شرایط را در حوضه دریاچه ارومیه پیچیده کرده است. درحالی تصمیم به اصلاح الگوی کشت و کاهش کشت محصولات آب بر بود، این روزها کشاورزان اراضی بیشتری را زیر کشت بردهاند و محصولاتی پرورش میدهند که نیاز آبی بالایی دارند.
عضو هیات علمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه ارومیه در اینباره توضیح میدهد: اصلاح الگوی کشت در منطقه اتفاق نیفتاده و شرایط به شکلی است که این روزها کشاورز هر محصولی که دوست داشته باشد، میکارد.
این درحالی است که طرح نصب کنتورهای هوشمند روی چاههای آب نیز برخلاف انتظار سبب شده کشاورزان سطح زیر کشت خود را افزایش داده و آب بیشتری مصرف کنند.
احمدی بیرگانی در این باره میگوید: با نصب کنتورهای هوشمند و رسیدن برق به اراضی کشاورزان قیمت زمینهای آنها چند برابر شد و کشاورزان زمینهای دیم خود را نیز زیر کشت بردهاند.
آن طور که او توضیح میدهد نظارتی نیز روی فعالیت کشاورزان انجام نمیشود، چراکه نیروی کافی در اختیار نهادهای مسئول نیست.
در جستوجوی حقآبه
سد سازی نیز همچنان در بالادست و حوضه دریاچه ارومیه در دستور کار بسیاری از مدیران قرار داد. به همین دلیل اگر پروژهای فعلا متوقف شده است، باید اتفاق را به پای نبود اعتبار نوشت.
این شرایط سبب شده که حقآبه لازم نیز به دریاچه ارومیه نرسد، این درحالی است که وزارت نیرو همواره ادعا میکند که حقآبه دریاچه را از سدها رها میکند.
عضو هیات علمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه ارومیه معتقد است، حقآبه دریاچه از سدها رها میشود. اما مشکل اینجاست که آب به دریاچه نمیرسد و در بین راه از سوی کشاورزان برداشت میشود.
در این بین وزارت نیرو ادعا میکند نظارت بر تامین حقآبه پس از خروج از سد وظیفه این وزاتخانه نیست. این درحالی است که سازمان حفاظت محیط زیست نیز تاکید میکند که توانایی انجام این کار را ندارد.
ریزگردهای نمکی از شایعه تا واقعیت
سوء مدیریتهای انجام شده در بخش مدیریت آب و کشاورزی سبب شده تلاشها برای احیای دریاچه ارومیه راه به جایی نبرد، این درحالی است که برخی کارشناسان هشدار میدهند با خشک شدن دریاچه باید منتظر توفانهای نمک بود، ماجرایی که سلامتی شهروندان را در مناطق گستردهای تهدید میکند.
با این حال عضو هیات علمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه ارومیه نظر دیگری دارد، او معتقد است آزمایش و نمونه برداری هایی که تاکنون انجام شده ریزگردهای نمکی را تایید نمیکند.
او در این باره میافزاید: به شکل تخصصی روی گرد و غبارهای نمکی مطالعه میکنیم. اما تاکنون نتوانستهایم وقوع آن را گزارش کنیم.
احمدی بیرگانی ادامه میدهد: به نظر میرسد این نگاه مبالغه آمیزی است که از سوی برخی مدیران مطرح میشود تا برخی دستگاهها بودجه بیشتری به دست بی آورند.
نجات دریاچه با اقتصاد دریاچه
کم نیستند کارشناسانی که تاکید میکنند برای نجات دریاچه ارومیه باید نگاه سیاسی را کنار گذاشت و با کمک گرفتن از کارشناسان خبره برنامههایی را برای احیا تدوین کرد که منجر به رفع مشکلات بومیان منطقه و مشارکت بیشتر آنها در برنامههای احیای دریاچه شود.
احمدی بیرگانی معتقد است برای احیای دریاچه باید به این پرسش پاسخ دهیم که آیا میتوانیم تمام دریاچه را نجات دهیم؟ او در پاسخ میگوید: با توجه به شرایط و مسائلی مانند تغییر اقلیم نمیتوان به این مهم دست یافت. به همین دلیل بهتر است دریاچه را به چند قسمت تقسیم کرد و برای هر قسمت برنامهای مشخص داشت.
مساله دیگری که عضو هیات علمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه ارومیه روی آن دست میگذارد بحث اقتصاد در احیای دریاچه ارومیه است. این درحالی است که برخی کارشناسان معتقدند دریاچه در شرایطی نیست که بتوان به فکر درآمدزایی از آن بود.
او در این باره توضیح میدهد: برای همراه کردن بومیان منطقه با طرحهای نجات دریاچه باید به بخشهایی از دریاچه نیز نگاه اقتصادی داشت البته به این شرط که پروتکلهای محیط زیستی کاملا رعایت شود.
به گفته احمدی بیرگانی میتوان برای رفع نیاز بومیان منطقه از آرتمیا، نمک، پوشش، شورآبه و پتانسیل گردشگری دریاچه استفاده کرد، البته تا زمانی که مسائل محیطزیستی رعایت شود.
آن طور که او میگوید بهتر است هر چه زودتر با واقعیتهای دریاچه رو به رو شویم، چراکه با توجه به تغییر اقلیم برگشت به شرایط گذشته امکان پذیر نیست.
با توجه به گفتههای کارشناسان باید تاکید کرد که برای نجات دریاچه ارومیه باید نگاههای سیاسی را کنار گذاشت و با توجه به مسائل محیط زیستی برای احیای این دریاچه تلاش کرد. در این بین مدیران وزارت جهاد کشاورزی، وزارت نیرو و سازمان حفاظت محیط زیست نیز باید تعامل بیشتری با یکدیگر داشته باشند تا بتوان بحث اصلاح الگوی کشت و تامین حقآبه را به درستی مدیریت کرد. افزون بر این برای افزایش مشارکتهای مردمی نیز باید تلاش کرد، زیرا تا زمانی که بومیان منطقه با طرحهای نجات همراه نشوند، نمیتوان به نجات دریاچه امیدوار بود.
مهدی آیینی