ماجرا از این قرار است که اهالی این روستا مانند دهها روستای دیگر در بوشهر، هرمزگان و سیستان و بلوچستان هر روز در انتظار جزر دریا مینشینند تا به قول معروف، شال و کلاه کنند و به دل جنگلهای حرا بزنند برای تهیه علوفه.
بیکاری و خشکسالی آنقدر به برخی اهالی این مناطق فشار آورده که آنها برای کسب درآمد و سیر کردن شکم دامهایشان چارهای بجز برداشت از جنگلهای حرا ندارند. به همین دلیل بسیاری از آنها را هنگام جزر دریا در جنگلهای حرا میتوان پیدا کرد که با استفاده از داس یا با دستان خالی، شاخ و برگ درختان را میشکنند یا میبرند تا برای دام هایشان علوفه جمع کنند.
مسالهای به نام اجبار
احمد یکی از اهالی روستای چاه دراز است که جمعآوری علوفه شغلش محسوب میشود. او میگوید میداند که بریدن شاخههای درختان، سبب نابود شدن این رویشگاهها میشود،اما به گفته خودش راه دیگری برای امرار معاش سراغ ندارد. مرد جوان توضیح میدهد: اینجا کاری برای جوانان وجود ندارد. تنها منبع درآمد ما چیدن شاخ و برگ درختان حرا و فروش آن به برخی دیگر از اهالی روستاست.
روستاییانی که در حاشیه جنگلهای حرا ساکن شدهاند، علوفه دامهایشان مثل شتر، گاو و گوسفند را از طریق شاخ و برگ درختان حرا و چندل تامین میکنند. البته آنها که شتر دارند، کارشان راحتتر است چون گله خود را وارد این زیستگاهها میکنند و حیواناتشان از شاخ و برگ درختان تغذیه میکنند. آنچه در این میان فراموش شده، اهمیت حفظ این رویشگاههاست، زیرا با آسیب دیدن این اکوسیستم حیات بسیاری از آبزیان و پرندگان و در نهایت انسان به خطر میافتد.
چوب حراج بر جنگل حرا
آن طور که احمد توضیح میدهد، شاخ و برگ درختان جنگلهای مانگرو را بستهای خرید و فروش میکنند، به این شکل که بستهها را با توجه به اندازه آن از 2 تا 5 هزار تومان میفروشند.
اما تعداد زیاد دام و نبود علوفه مناسب سبب شده روستاییان فشار زیادی به رویشگاههای مانگرو وارد کنند، چون به نظر میرسد در هر روستا بین 50 تا یکصد نفر شتر وجود دارد که خوراکی جز شاخ و برگ درختان حرا برایشان وجود ندارد. به همین دلیل کارشناسان تاکید میکنند، برای روستاییان ساکن در حاشیه جنگلهای مانگرو مسئولان باید تسهیلات مناسبی در نظر بگیرند تا آنها ناچار به تخریب این رویشگاههای منحصر به فرد نشوند.درویش شریفی، یکی از اهالی روستای هفت رنگو در جزیره قشم نیز از فقر بومیان حاشیه رویشگاههای مانگرو به عنوان یکی از عوامل تخریب جنگلهای حرا یاد کرده و میافزاید: اینجا به دلیل خشکسالی چیزی برای روستاییان باقی نمانده جز جنگلهای حرا و اگر از آن استفاده نکنند دامهایشان تلف میشود.
آن طور که شریفی میگوید، اهالی روستاهای زیادی در جنوب کشور به آب آشامیدنی و امکانات بهداشتی دسترسی ندارند. به همین دلیل اگر آبشیرینکنهایی که در نزدیکی محل اقامت آنها وجود دارد خراب شود، آنها برای تهیه یک تانکر آب که قیمتش در روزهای معمولی حدود 60 هزار تومان میشود، باید حدود یکصد هزار تومان پرداخت کنند.
او درباره این که هر دام به شکل میانگین چقدر از شاخ و برگ درختان حرا تغذیه میکند، میگوید: اگر فقط از شاخ و برگ درختان حرا تغذیه شوند، برای شتر در طول روز حدود 25، برای گاو ده و برای بز و گوسفند نیز حدود پنج کیلوگرم شاخ و برگ درخت حرا نیاز است.
آموزش فراموش شده
آنچه در این میان، عرصه را بر رویشگاههای حرا تنگ میکند، رفتار نادرست برخی بومیان منطقه است، چون هرچند برداشت بیرویه از این رویشگاهها سبب نابودی آنها میشود، اما نحوه جمعآوری شاخ و برگ نیز مهم است. بسیاری از بومیان بدون استفاده از داس یا وسیلهای مانند آن به قطع شاخ و برگ درختان میپردازند. به همین خاطر، بیشتر مواقع بومیان درختان حرا یا چندل را میشکنند و سبب نابود شدن آنها میشوند.این در حالی است که برخی بومیان دست کم از داس برای بریدن شاخهها استفاده میکنند. آنها میدانند اگر به اندازه نیاز از شاخ و برگ درختان برداشت کنند، آسیب کمتری به آنها وارد میکنند.
حمایت از جوامع محلی
برخی کارشناسان معتقدند، با توجه به شرایط نامناسب بومیانی که در حاشیه رویشگاههای مانگرو زندگی میکنند، نمیتوان یکباره استفاده از شاخ و برگ درختان مانگرو را برای آنها ممنوع کرد، زیرا وقتی برای تامین معاش دامداران و اهالی این منطقه جایگزینی وجود ندارد نباید شرایط را برای آنها دشوارتر کرد، اما به نظر میرسد در این میان نمیتوان دست روی دست گذاشت و شاهد تخریب این رویشگاهها بود. به همین دلیل باید از وجود این رویشگاهها بهترین استفاده را برد و با مشارکت دادن جوامع محلی در منافع آن، شرایطی به وجود آورد که مردم محلی برای حفظ آن تلاش کنند. اکنون بسیاری از کشورها که از رویشگاههایی مانند مانگرو برخوردار هستند با حفظ جوانب زیستمحیطی شرایط حضور گردشگران را در این رویشگاهها فراهم کرده و با سهیم کردن جوامع محلی در چنین طرحهایی نیاز مردم بومی را نیز تامین کردهاند. این در حالی است که در کشورمان نیز سازمان جنگلها و منابع طبیعی سعی دارد با مشارکت دادن بومیان منطقه در توسعه جنگلهای حرا چنین شرایطی را ایجاد کند. به نظر کارشناسان، این روند بدرستی مدیریت نمیشود، زیرا بومیان این مناطق را نباید تنها به چشم نیروی کار دید.
جنگل مانگرو
رویشگاههایی از درختان حرا و چندل که در مناطق جزر و مدی آبهای شور قرار گرفتهاند، جنگل مانگرو را تشکیل میدهند، این رویشگاهها را میتوان به عنوان منطقه پرورشگاهی ماهی و میگو نیز معرفی کرد، چون با شرایط مناسبی که برای بقا در این رویشگاهها وجود دارد، نوزادان برخی آبزیان پس از تولد در آبهای آزاد به این مناطق میروند تا بالغ شوند، بنابراین این رویشگاهها نقش تعیینکنندهای در جمعیت برخی آبزیان دارد، افزون براین جنگلهای مانگرو با جذب فلزات سنگین سبب حفظ سلامت انسان میشوند.