آخرین خبرها
خانه / گفت و گو / غفلت از خانواده، غفلت از جامعه است
غفلت از خانواده، غفلت از جامعه است

غفلت از خانواده، غفلت از جامعه است

 حبيب الله مسعودي فريدسبک زندگي خانواده ها دستخوش تغيير شده، تغييري که در نهايت به نفع اعضاي خانواده و جامعه اي که آنها در آن زندگي مي کنند نيست، برخي کارشناسان اين تغيير را اجتناب ناپذير دانسته و آن را ناشي از دوره گذار مي دانند، اما عده اي نيز بر اين باورند که نبايد دست روي دست گذاشت و شاهد آسيب ديدن خانواده ها بود. براي اين که بيشتر به اين موضوع بپردازيم، سراغ حبيب الله مسعودي فريد، معاون امور اجتماعي سازمان بهزيستي کشور رفتيم، او در اين گفت وگو عمده دلايل آسيب ديدن خانواده ها را نپرداختن نظام آموزشي کشور به موضوع آموزش مهارت هاي اجتماعي و غفلت دستگاه هاي برنامه ريز و سياستگذار در حوزه اجتماعي عنوان مي کند.

به عنوان معاون امور اجتماعي بهزيستي جديترين تغيير در خانواده هاي ايراني را چه مي دانيد؟
بايد خانواده را در زمينه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي بررسي کرد، چون دهه هاي گذشته خانواده ها گسترده و هسته اي بودند يعني پدربزرگ و مادربزرگ نقش پررنگ تري در زندگي داشتند و بچه ها در فاميل هم سن و سال هاي زيادي داشتند به اين ترتيب حمايت هاي بيشتري از خانواده مي شد، اما اکنون کمتر بچه اي را مي توان پيدا کرد که عمو، عمه، خاله و دايي داشته باشد. بنابراين از تعداد خانواده هاي گسترده کاسته شده است.

دليل اين تغيير در خانواده ها چه بوده؟
در اين بين جستجو براي يافتن شغل و مهاجرت به کلانشهرها تاثيرگذار است، چون در کلانشهرها ديگر پدر بزرگ و مادربزرگ ها نمي توانند به خوبي از خانواده خود حمايت کنند، تغيير الگوي مصرف را نيز نبايد ناديده گرفت، زيرا خانه ها کوچک شده و ديگر جاي زيادي در اختيار اعضاي خانواده نيست، در واقع مسائل اقتصادي، خانواده ها را دچار مشکل مي کند.

بنابراين خانواده ها ديگر مانند گذشته کارکرد ندارند؟
جامعه شناسان بر اين باروند که خانواده بسياري از کارکرد هاي خود را از دست داده است، اما هنوز همه جاي دنيا مي گويند خانواده رکن اصلي جامعه است و مي توان گفت برخلاف گذشته که بحث هاي فردگرايي مطرح بود، اکنون نهضت خانواده گرايي ايجاد شده،زيرا خانواده مي تواند مهارت هاي زيادي به کودکان بياموزد و مانند يک تيغ دولبه عمل کند، زيرا اگر بسامان باشد موجب ارتقاي جامعه مي شود و اگر بسامان نباشد، مي تواند زمينه را براي آسيب هايي مانند کودک آزاري، همسرآزاري و فرار از خانه فراهم کند.

براي بهبود وضع خانواده ها چه بايد کرد؟
بايد خود خانواده ها آگاه شوند که چه نقش مهمي در پيشرفت جامعه دارند، علاوه بر اين سيستم هاي مختلف دولتي، برنامه ريز و سياستگذار نيز بايد حمايت از خانواده را در اولويت برنامه هاي خود قرار دهند.

اما به نظر مي رسد خانواده ها در ابتدايي ترين نقش خود که تربيت کودکان است، موفق نيستند؟
يکي از مشکلات ما در خانواده ها و سيستم آموزشي کشور اين است که اين نهادها نمي توانند کودکان را جامعه پذير کرده يعني براي زندگي آينده آماده کنند، زيرا رشد و تکامل در سال هاي اوليه کودکي بسيار مهم است؛ بيشترين رشد مغزي در 4 تا 5 سالگي رخ مي دهد و خيلي از کارشناسان معتقدند شخصيت فرد نيز در اين سال ها شکل مي گيرد. در واقع خانواده ها حتي نمي دانند با تغييرات فيزيولوژي بچه هاي خود چگونه رفتار کنند. مدتي پيش مطالعه اي روي 2000 دانش آموز در پنج منطقه تهران شد که براساس آن نوجوانان بيشترين اطلاعات درباره بلوغ را از هم سن و سالان و کانال هاي غيررسمي به دست مي آورند.

براي تربيت کودکان در اين سنين نيز برنامه شفافي در نظام آموزشي وجود ندارد؟
خيلي از کشورها در اين سنين براي آموزش کودکان سرمايه گذاري مي کنند، براي نمونه در ژاپن آموزش کودکان 3 تا 6 سال اجباري است. البته آنها از روش هاي غيررسمي آموزش مانند بازي و نمايش بهره مي برند، اما در کشورمان فقط 10 درصد کودکان از خدمات مهدهاي کودک بهره مي برند.

تاکنون درباره اثرات نپرداختن به آموزش مهارت هاي اجتماعي در کشور مطالعه اي صورت گرفته؟
تحقيق خاصي صورت نگرفته، ولي براساس مطالعه اي که در بهزيستي روي 75 زوجي که به مراکز مداخله براي کاهش طلاق بهزيستي مراجعه کرده بودند، صورت گرفت، مشخص شد شايع ترين علتي که سبب شده بود اين افراد به سمت طلاق بروند نبود مهارت اجتماعي است. در بعد فردي توجه به سلامت روان افراد مهم است در واقع بايد آموزش مهارت زندگي و توجه به سلامت روان را جدي تر گرفت.

درباره سلامت روان شهروندان تحقيقاتي انجام شده؟
براساس مطالعه اي که سال 90 در اين باره انجام شد 6/23 درصد افراد بالاتر از 15 سال يک اختلال روان شناختي دارند که به مداخله نياز دارد.

اختلالات رواني چه زماني در شخص نمود پيدا مي کند؟
50 درصد اختلالات رواني زير 14 سال و 75 درصد اختلالات نيز زير سن 24 سال شروع مي شود.

بنابراين برنامه هاي سلامت روان بايد در کشورمان توسعه پيدا کند.
در کنار توسعه بايد غربالگري اختلالات روان را از سنين دبستان شروع کرد و براي کودکان پرونده سلامت تشکيل دهيم.

مطالعه اي نيز درباره وضع کودکان داشته ايد؟
نتايج تحقيقي که ما در مهدهاي کودک انجام داديم، حاکي از اين است که 15 تا 18 درصد از بچه ها درجاتي از اضطراب دارند، اما اين مطالعات بايد فراگير شود تا بتوان به موقع مداخله کرد.

به چه نتايج ديگري دست پيدا کرده ايد؟
در بسياري از آسيب هاي اجتماعي عامل خطر، اختلال رواني است يعني اختلال سبب ايجاد آسيب هايي مانند مانند اعتياد مي شود.

به اين ترتيب بايد براي آموزش خانواده ها برنامه جامعي داشت.
چند سال است در بهزيستي آموزش پيش از ازدواج مطرح شده، زيرا مي تواند تا 80 درصد از تعارضات داخل خانواده را کاهش دهد.

برنامه هاي آموزشي شما چه تاثيري در کاهش آمار طلاق داشته است؟
اين کار موقعي تاثيرگذار مي شود که فراگير شود؛ بنابراين نمي توان با پوشش افرادي محدود کاهش آسيب هاي اجتماعي در سطح جامعه را خواست.

براي فراگير شدن چنين آموزش هايي چه بايد کرد؟
با قانونگذاري و افزايش اعتبارات مي توان افراد بيشتري را پوشش داد، البته نياز به اطلاع رساني مناسب نيز هست، زيرا خانواده ها بايد اهميت آموزش هاي پيش از ازدواج را درک کنند، علاوه بر اين، نظام آموزشي کشور نيز بايد هماهنگ عمل کند.

بهزيستي چگونه مي تواند در بهبود آموزش هاي سبک زندگي با نظام آموزشي کشور همکاري کند؟
با آموزش و پرورش ارتباط داريم و کتاب مهارت هاي زندگي که مدتي قبل تدوين کرديم اکنون در برخي مدارس آموزش داده مي شود، بهزيستي از لحاظ فني مي تواند در کنار آموزش و پرورش باشد،چون اکنون فضا آماده شده و نياز است آموزش و پرورش به اين مهم بيشتر بپردازد.

اين اراده و نگاه در مسئولان آموزش و پرورش وجود دارد؟
اين اراده وجود دارد، اما مداوم نيست. در واقع به يک تحول بنيادين در نظام آموزشي کشور نياز داريم، به اين شکل که نکات حفظ محور حذف شود و رويکرد مهارتي و کار جمعي به آن اضافه شود.

بجز خانواده و نظام آموزشي در سطح اجتماعي و اقتصادي چه تغييراتي بايد اتفاق بيفتد؟
بايد سياست حمايت هاي اجتماعي توسعه پيدا کرده و کيفيت خدمات را نيز افزايش داد، همچنين نظام هاي اقتصادي بايد توجه بيشتري به معيشت خانواده کنند و در برنامه هاي اقتصادي توجه بيشتري به دهک هاي پايين جامعه کرد.

در برنامه ششم توسعه چنين موضوعاتي گنجانده شده؟
کارگروه ها در تلاش هستند نکات مناسب دراين برنامه گنجانده شود، اما برنامه هاي در نظر گرفته شده بايد اجرايي شود. براي نمونه در برنامه چهارم قرار شد 40 درصد حداقل حقوق به خانواده زن سرپرست خانوار داده شود، يعني حدود 300 هزار تومان، اما در بهزيستي و کميته امام متوسط پرداخت به اين خانوارها حدود 62 هزار تومان است، بنابراين طبيعي است که خانواده دچار آسيب مي شود.

در مقابله با اعتياد خانواده چقدر سهم دارد؟
دفتر مقابله با جرم و مواد مخدر در سال 2013 مطالعه اي بين المللي انجام داد که براساس آن استاندارد هاي جهاني پيشگيري از اعتياد مشخص شد براساس نتايج آن آموزش فرزندپروري به والدين بيشترين تاثير را در پيشگيري از اعتياد کودکان و نوجوانان دارد.

کارشناسان درباره کاهش گفت وگوي اعضاي خانواده نيز هشدار مي دهند، اين اتفاق چقدر جدي است؟
مطالعه مشخصي دراين حوزه صورت نگرفته، اما مي توان گفت کيفيت و کميت گفت وگو در خانواده کاهش داشته است. کاهش کميت به خاطر مشکلات اقتصادي است، چون خانواده ها سطح رفاه بيشتري مي خواهند، بنابراين با توجه به گراني و تورم بايد بيشتر کار کنند و از يکديگر دور باشند.

دلايل عمده تماس خانواده ها با اورژانس اجتماعي چيست؟
سال گذشته حدود 600 هزار تماس با سامانه 123 گرفته شد که 150 هزار تماس مرتبط بود. در اين بين 25 درصد درباره مشکلات خانوادگي مانند اعتياد و طلاق بود و حدود 5/8 درصد تماس ها نيز به کودک آزاري ربط داشت، علاوه بر اين حدود 7 درصد تماس ها نيز به همسرآزاري مربوط بود. عمده ترين موارد به اين آسيب ها مربوط مي شود. در شش ماهه اول سال 94 نيز عمده ترين دلايل تماس مانند سال گذشته بود.

سبک زندگي خانواده ها دستخوش تغيير شده، تغييري که در نهايت به نفع اعضاي خانواده و جامعه اي که آنها در آن زندگي مي کنند نيست، برخي کارشناسان اين تغيير را اجتناب ناپذير دانسته و آن را ناشي از دوره گذار مي دانند، اما عده اي نيز بر اين باورند که نبايد دست روي دست …

این بازبینی را بررسی کنید

رای کاربر: 4.8 ( 1 نظر)
0

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا