آخرین خبرها
خانه / گفت و گو (برگ 4)

بایگانی دسته بندی ها : گفت و گو

اشتراک به خبردهی

جاده با مسافر شوخی ندارد

حدود 9500 مسافر در تعطیلات نوروزی هشت سال گذشته آخرین سفرشان را تجربه کرده‌اند، مسافرانی که باید آنها را قربانی ندانم‌کاری برخی راننده‌ها و غفلت مسئولان دانست؛ زیرا هنوز حدود 5000 نقطه حادثه‌خیز در معابر درون و برون‌شهری کشور وجود دارد و علل عمده سوانح ترافیکی چیزی نیست جز سرعت ‌غیرمجاز، سبقت غیرمجاز، توجه نکردن به جلو و خستگی و خواب‌آلودگی.‌ درحالی که بیشتر مسافران نوروزی در حال بستن کوله‌بار سفر هستند و چند روز بیشتر به استارت خوردن سفرهای نوروزی 96 باقی نمانده، این دغدغه‌ها را با سردار تقی مهری، رئیس پلیس راهور ناجا در میان گذاشتیم. در این گفت‌وگو او از تلاش مسئولان برای ایمن شدن سفرهای نوروزی و علل اصلی سوانح ترافیکی می‌گوید.
  • امسال حجم سفرهای نوروزی نسبت به سال گذشته چقدر افزایش پیدا می‌کند؟

قطعا تعداد کاربران ترافیک در نوروز امسال نسبت به نوروز سال گذشته افزایش خواهد داشت، چون آمار 11 ماه گذشته نشان می‌دهد شماره‌گذاری خودرو 37درصد و موتورسیلکت 40 درصد رشد داشته و یک میلیون و 700 هزار وسیله نقلیه نیز در این مدت شماره‌گذاری شده است. بنابراین شرایط تعطیلات نوروزی امسال با سال گذشته متفاوت خواهد بود.

  • در این مدت چند گواهینامه جدید صادر شده است؟‌

بیش از 5/1 میلیون نفر در 11 ماه گذشته گواهینامه گرفته‌اند.

  • معمولا افراد نوگواهینامه یک پای تصادفات رانندگی هستند. برای‌ این افراد و خانواده‌هایشان چه توصیه‌ای دارید؟

باید توجه داشت این افراد فقط مجازند درون شهرها تردد کنند و از 11 شب تا 5 صبح نیز حق رانندگی ندارند؛ بنابراین ‌خانواده‌ها نیز باید به این مقررات توجه کنند تا اتفاق ناگواری رخ ندهد‌.

  • با توجه به این که در تعطیلات نوروزی سال گذشته بیش از 900 نفر جان خود را در سوانح ترافیکی از دست داده‌اند، تحلیل شما از علل این سوانح چیست؟‌

علل عمده تصادفات‌ را می‌توان سرعت ‌غیرمجاز،سبقت غیرمجاز، توجه نکردن به جلو و خستگی و خواب‌آلودگی دانست. بررسی‌های نشان می‌دهد‌ این موارد علت حدود 70درصد تصادفات بوده است.

  • در تعطیلات نوروزی سال گذشته بیشترین سوانح رانندگی در جاده‌های کدام استان‌ها اتفاق افتاده است؟

اصفهان، خراسان رضوی، تهران، فارس و آذربایجان غربی جزو نقاطی محسوب می‌شود که بیشترین تصادفات در آن رخ داده است.

  • حجم بالای تردد علت رکورددار شدن این استان‌هاست یا جاده‌های آنها نقاط حادثه‌خیز زیادی دارد؟

مسافران بیشتری در محورهای این استان‌ها تردد می‌کنند؛ چون استان‌های مسافرپذیری هستند‌.

  • نقاط حادثه‌خیز بیشتر در کدام جاده‌ها شناسایی شده است؟

در جاده‌های برون‌شهری حدود 3200 نقطه حادثه‌خیز و در داخل شهرها حدود 2000 نقطه حادثه‌خیز داریم؛ یعنی محل‌هایی که بیش از یک بار تصادف فوتی در آنها رخ داده است. البته این نقاط حدود 8000 نقطه بوده و کاهش پیدا کرده است.

  • نمی‌توان گفت نقاط حادثه‌خیز در جاده کدام استان‌ها بیشتر است؟

همه استان‌ها تقریبا نقاط حادثه‌خیز دارند.

  • آیا برای ایمن‌تر شدن سفرهای شهروندان هماهنگی‌های لازم را با سایر دستگاه‌ها دارید؟

همه هماهنگی‌های لازم را با دستگاه‌های امدادی و خدماتی مانند ‌اورژانس، بیمه، آتش‌نشانی، وزارت کشور و… داشته‌ایم. از 25 اسفند 95 تا 14 فروردین 96 تعامل‌های لازم را داریم تا بتوانیم سفر ایمنی را برای تمامی شهروندان ایجاد کنیم. همکارانم در پلیس راهور آمادگی کامل دارند. فرماندهی محترم نیروی انتظامی نیز شرایطی را فراهم کرده‌اند تا از سایر بخش‌های انتظامی حدود5000 نیرو و 1100 دستگاه خودرو به پلیس راهنمایی و رانندگی در درون و برون شهر کمک ‌کنند. شعاری که امسال برای نوروز96 انتخاب شده «پرهیز از خطر و آرامش در سفر» است.

  • بازرسان نامحسوس نیز در جاده‌ها حضور دارند؟

از ده‌ها هزار بازرس نامحسوس استفاده می‌شود، بازرسان نامحسوس دو گروه هستند؛ عده‌ای جزو فرهنگ یاران ترافیک و راهوران محله هستند و گروهی نیز‌‌ افسران پلیس راهورند که با لباس شخصی رفتار کاربران ترافیک را زیر نظر دارند و رانندگانی را که رفتار پرخطر داشته باشند از سفر باز می‌دارند؛ چراکه خط قرمز پلیس رفتار پرخطر است.

  • براساس تعطیلات نوروزی سال‌های گذشته می‌توانید بگویید در چه روزهایی ترافیک و تلفات حوادث جاده‌ای بیشتر بوده است؟

در تعطیلات نوروزی گذشته27 اسفند 94، 5 و 7 فروردین 95 روزهای بوده که بیشترین تصادفات را داشته‌ایم. بیشترین ساعات وقوع تصادفات نیز از 18 ‌تا 24 بوده است.

  • اگر مردم گله‌ای از رفتار پلیس داشتند برای نمونه اگر از آنها تقاضای رشوه شد از چه طریق می‌توانند انتقاد یا پیشنهاد خود را مطرح کنند؟

پل ارتباطی پلیس با مردم از طریق سامانه 197 است. شهروندان می‌توانند انتقاد، پیشنهاد یا تشویق‌های خود را با پلیس در میان بگذارند.

توصیه‌های رئیس پلیس راهور ناجا به مسافران نوروزی

  • تصادف محصول تخلف است، بنابراین تخلف نکنید.
  • برنامه‌ریزی برای سفر ایمن یکی از اصول سفر است.
  • طول سفر را جزئی از سفر بدانید‌.
  • دست‌کم 48 ساعت قبل از سفر از وسیله نقلیه خود بازدید فنی داشته باشید.
  • ‌ پیش از سفر خواب و استراحت کافی داشته باشید.
  • هرگز با خستگی و خواب‌آلودگی رانندگی نکنید.
  • ‌پس از هر دو ساعت رانندگی دست‌کم 15 دقیقه استراحت کنید.
  • ‌سرنشینان خودرو باید شرایط مناسب را برای راننده ایجاد کنند.
  • ‌قبل از سفر اطلاعات لازم را درباره مسیر و شرایط جوی به دست آورید.
  • ‌رفتارهای پرخطر متخلفان را به پلیس اطلاع دهید.
  • ‌تجهیزات زمستانی را همراه داشته باشید.
  • ‌بستن کمربند ایمنی برای تمامی سرنشینان الزامی است.
  • ‌حمل بار اضافه زمینه را برای بروز حادثه مهیا می‌کند.
  •  از خودروهای وانت و کامیونت برای جابه‌جایی مسافر استفاده نکنید.

 

مهدی آیینی

معاینه فنی سفارش نمی خواهد

معاینه فنی، حدود 10درصد در کاهش آلودگی هوای کلانشهرها نقش دارد، اما آن طور که باید از سوی شهروندان و برخی مسئولان جدی گرفته نمی‌شود، زیرا نمایندگان مجلس هنوز قانون مربوط به سن خودروهایی را که باید معاینه فنی بگیرند، از پنج سال کاهش نداده‌اند و حدود 20 درصد رانندگانی که در تهران تردد می‌کنند، هنوز اراده‌ای برای گرفتن معاینه فنی ندارند. نواب حسینی‌منش، دبیر معاینه فنی کلانشهرهای کشور و مدیرعامل ستاد معاینه فنی خودروهای تهران در این گفت‌وگو از مشکلاتی که مردم هنگام مراجعه به مراکز معاینه فنی با آن رو‌به‌رو هستند، می‌گوید:
آخرین بار که شخصی از شما خواست برای گرفتن معاینه فنی‌اش سفارش کنید، کی بوده است؟

برای گرفتن معاینه فنی، هیچ‌وقت شخص خاصی را سفارش نمی‌کنیم، چون سیستم معاینه فنی در همه مراحل به صورت سیستماتیک عمل می‌کند و ابزار‌های دقیق ما، اطلاعاتی را که از خودرو‌ها به دست می‌آورد، به شکل مستقیم و آنلاین‌ در سامانه سیمفا (سامانه یکپارچه معاینه فنی) ثبت می‌کند .

یعنی دیگر با سفارش نمی‌توان معاینه فنی گرفت؟

در گذشته که سامانه سیمفا ایجاد نشده ‌بود، می‌شد ‌اغماض کرد، اما اکنون چنین امکانی وجود ندارد ‌‌.

بنابراین دیگر امکان خرید برچسب معاینه فنی بدون حضور در مراکز معاینه فنی وجود ندارد؟

اصلا امکان ندارد. چند روز پیش با شخصی برخورد داشتم که بدون مراجعه به مراکز معاینه فنی اقدام به گرفتن معاینه فنی کرده و برایش حدود 500هزار تومان جریمه صادر شده بود. او تصور می‌کرد اشتباهی رخ داده و دوربین‌ها به اشتباه جریمه‌اش کرده‌اند، اما وقتی مدارکش را بررسی کردیم، متوجه شدیم او بدون حضور در مراکز معاینه فنی گواهی تهیه کرده و سودجویان به او برچسب جعلی فروخته‌اند.

چرا مردم فکر می‌کنند برای گرفتن معاینه فنی به سفارش نیاز‌ دارند؟

الحمدلله در مدتی که در این پست مشغول هستم، بجز مسائلی که به خاطر طول صف‌های معاینه فنی است، سفارش دیگری به ما ندارند. یکی از شهردار‌های مناطق تهران خودش برای گرفتن معاینه فنی به یکی از مراکز ما مراجعه کرده بود و خودرویش به خاطر نامناسب بودن وضع آج لاستیک رد شده بود.

باورش سخت است که سفارش شهردارهای مناطق را نیز نمی‌کنید؟

بله، ایشان از آزمون اولیه رد شد و پس از رفع این ایراد توانست، برای خودروی خود معاینه فنی بگیرد.

به نظر می‌رسد، یکی از مشکلات اصلی مردم در مراجعه به شما همین صف‌های طولانی است. چرا برای رفع این معضل اقدامی نمی‌کنید؟

رفع این مشکل در دستورکار ماست. به همین خاطر فراخوان دادیم و از بخش خصوصی برای مشارکت دعوت کردیم‌، اما متاسفانه در این فراخوان فقط سه شرکت یا فرد داوطلب شدند. ‌ظرفیتی که مراکز معاینه فنی تهران دارد، پذیرش بیش از دو میلیون و 400هزار خودرو در دو شیفت است، ‌اما متاسفانه در برخی زمان‌ها تعداد مراجعان بیشتر می‌شود.

مثل زمانی که پلیس ورود به طرح زوج و فرد را مشروط به داشتن معاینه فنی کرد و گفت، متخلفان به وسیله دوربین جریمه خواهند شد.

درست است‌. مهر و آبان امسال با اجرای طرح کاهش آلودگی هوا تعداد خودرو‌هایی که به مراکز ما مراجعه کردند، خیلی افزایش یافت. میزان پذیرش روزانه ما در 40 خط معاینه فنی 8000 خودرو است، اما وقتی 12 هزار خودرو مراجعه می‌کنند، صف‌های طولانی ایجاد می‌شود.

دلیل این که بخش خصوصی تمایلی به همکاری با معاینه فنی ندارد، چیست؟

بزرگ‌‌ترین دلیل تمایل نداشتن بخش خصوصی در کلانشهری مانند تهران وسعت حداقل زمینی است که برای ایجاد مرکز معاینه فنی در قانون ذکر شده است. در قانون آمده اگر شخصی قصد دارد مرکز معاینه فنی ایجاد کند، باید هزار متر‌ زمین داشته باشد، اما قیمت چنین زمینی در شهری مانند تهران خیلی بالاست و از طرف دیگر درآمد زیادی ندارد‌.

میانگین انتظار برای گرفتن معاینه فنی چقدر است؟

کمتر از یک ساعت.

برخی مواقع شهروندان گله می‌کنند که ساعت‌ها معطل می‌شوند‌؟

دو پیک زمانی داریم؛ برای نمونه مهر و آبان امسال بیشترین مراجعه را داشتیم که به خاطر اجرای طرح کاهش آلودگی هوا بود.

آقای آذروش، دبیر پیشین معاینه فنی کلانشهرهای کشور گله داشت که مراکز معاینه فنی در شرف تعطیلی است، ‌چون کمتر به آنها مراجعه می‌شود. هنوز با این مشکل رو‌به‌رو هستید؟

وقتی من در مرکز معاینه فنی مشغول شدم، این مشکل وجود داشت‌،چون برخورد مناسبی با خودروهای فاقد معاینه فنی نمی‌شد و بضاعت پلیس محدود بود، اما وقتی طرح کاهش آلودگی هوا اجرا شد، این امکان فراهم آمد تا به وسیله دوربین‌های مکانیزه نیز بتوان خودرو‌های فاقد معاینه فنی را کنترل کرد‌.

با اجرای این طرح، تعداد مراجعان به مراکز معاینه فنی چقدر افزایش یافت؟

دی، بهمن و اسفند94 تعداد مراجعان نسبت به سال 93 حدود 80 درصد افزایش یافته بود و امسال نیز نسبت به سال گذشته، مراجعه‌ها 85 درصد افزایش پیدا کرده و حتی رکورد سنوات گذشته در سال 89 نیز شکست، ‌چراکه برای مردم هم روشن شده که باید به معاینه فنی اهمیت بیشتری بدهند. مهر امسال، میزان مراجعان ما حدود 400 درصد افزایش داشت و اتفاق ناگوارتر این که 70درصد این خودرو‌ها اولین بار بود که برای معاینه فنی مراجعه می‌کردند.

سختگیری پلیس باعث افزایش مراجعان شما شد یا فرهنگسازی نیز تاثیرگذار بود؟

اگر کمربند ایمنی در کشور جا افتاد، به خاطر اعمال جریمه و سختگیری پلیس بود. شاید در هفته‌های اول اجرای طرح کاهش آلودگی هوا مردم تصور می‌کردند این طرح اجرایی نشود، اما وقتی قبض‌های جریمه به دست آنها رسید، برای گرفتن معاینه فنی مراجعه کردند.

کدام خودرو‌ها بیشتر در آزمون معاینه فنی رد می‌شوند؟

خودروی پراید و ام‌وی‌ام 530، بیشترین آمار مردودی را نسبت به دیگر خودرو‌ها دارند. البته این آمار نسبت به مراجعان همین خودروها‌ست؛ مثلا اگر یکصد خودروی ام‌وی‌ام مراجعه می‌کند، حدود80 تایشان در آزمون رد می‌شود. از طرفی 70 درصد خودرو‌هایی که مردود می‌شوند، تولید داخل و دو دسته هستند؛ 25 درصد از کل خودرو‌ها پراید و بقیه به شرکت ایران خودرو مانند 405، سمند و 206 مربوط می‌شود.

در 11 ماه گذشته صاحبان چه تعداد خودرو برای گرفتن معاینه فنی اقدام کرده‌اند؟

در 11 ماهه امسال، ‌یک میلیون و 100هزار خودرو به مراکز معاینه فنی تهران مراجعه کرده‌اند، این درحالی است که سال گذشته، حدود 540 هزار خودرو به مراکز معاینه فنی مراجعه کرده بودند. بنابراین می‌توان گفت این آمار حدود 85 درصد رشد کرده است.

به نظرتان مالکان چه تعداد خودرو برای گرفتن معاینه فنی مراجعه نمی‌کنند؟

تعداد خودرو‌های سبک و سنگین پایتخت حدود 3 میلیون و 800 هزار دستگاه برآورد می‌شود. در این میان حدود دو میلیون و 800 هزار خودرو مشمول معاینه فنی هستند و می‌توان گفت بیش از 80 درصد خودرو‌ها معاینه فنی دارند.

تعداد باقیمانده را چطور می‌توان مجاب کردکه معاینه فنی بگیرند؟

بیشتر مالکان این خودروها می‌دانند، اگر مراجعه کنند در آزمون‌ها رد می‌شوند و نمی‌توانند معاینه فنی بگیرند. از گذشته نیز مشخص بود که حدود 400 هزار خودروی فرسوده در تهران وجود دارد.

بیشترین علت مردودی خودروهایی که برای گرفتن معاینه فنی مراجعه می‌کنند، چیست؟

از هر صد خودرو به طور میانگین، 30خودرو در آزمون‌ها رد می‌شود. 40 درصد این رد شدن‌ها به دلیل آلایندگی خودرو است و بقیه به دلیل ایمنی خودرو؛ مثل تست ترمز، عیب ظاهری، کمک فنر و انحراف فرمان خودرو‌ها.

معاینه فنی چقدر در کاهش آلودگی هوا نقش دارد؟

‌ مطالعات دانشگاهی اثبات می‌کند معاینه فنی می‌تواند حدود 10درصد از میزان آلودگی هوای تهران کم کند. این درحالی است که میزان خودروهایی که به دلیل آلودگی هوا از آزمون‌ها رد می‌شوند، سالانه حدود7 درصد است، اما مهر 95 حدود 15 درصد خودرو‌ها به دلیل آلایندگی در آزمون‌ها رد شدند.

‌جریمه خودرو‌های بدون معاینه فنی از سوی دوربین‌های مکانیزه پلیس هنوز ادامه دارد‌؟

بله، هنوز ادامه دارد. جریمه خودرو‌ها 50هزار تومان است و هر 24 ساعت یکبار برای خودروهای بدون معاینه فنی اعمال می‌شود‌.

برنامه‌ای برای رایزنی با نمایندگان مجلس و اصلاح قانون معاینه فنی ندارید، چون به نظر می‌رسد پنج سال، زمان زیادی برای معافیت از گرفتن گواهی معاینه فنی است؟

براساس قانون، سن معافیت معاینه فنی خودرو‌ها پنج سال است،اما خودرویی که پنج سال از عمرش می‌گذرد، ایراد زیادی پیدا می‌کند؛ مانند خراب شدن کاتالیست و انحراف فرمان. به همین دلیل به مجلس پیشنهاد شده، قانون معافیت را اصلاح کند . خدا را شکر، خبرهای خوبی شنیده‌ایم و قرار است این اتفاق بیفتد.

با توجه به این که موتورسیکلت‌ها چند برابر خودرو‌ها آلایندگی ایجاد می‌کنند، بحث معاینه فنی‌شان چرا هنوز جدی گرفته نمی‌شود؟

درباره خودرو‌ها قابلیت رصد کردن وجود دارد، اما درباره موتور این شرایط وجود ندارد و به همین دلیل موتورسیکلت‌ها برخلاف این که بیشترین حجم آلایندگی را دارند، به مراکز ما مراجعه نمی‌کنند.

چه تعداد موتورسیکلت امسال به مراکز شما مراجعه کرده؟

تقریبا هیچ، چون حدود 200 هزار موتورسیکلت ‌به ده خط ویژه معاینه فنی تهران مراجعه کرده‌اند.

برآورد شما از تعداد موتورسیکلت‌های پایتخت چقدر است؟

در تهران 800 هزار موتور پلاک شده داریم، اما تعداد موتورهایی هم که از شهرهای اقماری به تهران می‌آیند کم نیست. پیش‌بینی ما وجود دو میلیون موتورسیکلت در تهران است.

برای سال آینده چه برنامه‌ای دارید؟

بحث نوبت‌دهی اینترنتی را می‌خواهیم قطعی کنیم،چراکه اکنون به صورت آزمایشی انجام می‌شود و قرار است از سال آینده اجرایی شود. به این ترتیب زمان انتظار شهروندان کمتر خواهد شد‌.

مهدی آیینی

برنامه ششم کشور را می خشکاند

دبیری یکی از جنجالی‌ترین ستادهای کشور را در دست دارد، با این امید که دریاچه ارومیه را احیا کند، اما وقتی صحبت از نتیجه و گذر زمان می‌شود، می‌گوید تا اعتبار نباشد، کاری از پیش نمی‌رود. وقتی حرف بی‌توجهی مسئولان و مدیران به محیط‌زیست و شرایط بحرانی منابع آب کشور به میان می‌آید، می‌گوید همه این مساله را شوخی گرفته‌اند، چون برنامه ششم توسعه تتمه منابع آب کشور را حراج می‌کند. اینها بخشی از گفت‌وگوی ما با عیسی کلانتری، وزیر پیشین ‌کشاورزی، دبیر کل خانه کشاورز، دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه و مشاور معاون اول رئیس‌جمهور است؛ مسئولی که تقریبا در تمام دولت‌ها دستی بر آتش داشته و معتقد است، برای جلوگیری از بحران و مصیبت آب که اکنون واردش شده‌ایم، دست‌کم در پنج سال آینده باید‌ برداشت از منابع آب کشور را حدود ۴۰ میلیارد مترمکعب کاهش داد‌‌.

اولین مصوبه آقای روحانی احیای دریاچه ارومیه بود. فکرمی کنید با گذشت حدود چهار سال از این مصوبه، چرا هنوز نتیجه‌ای نگرفته‌ایم؟ ‌

عملیات تثبیت دریاچه بخوبی پیش رفته و می‌توانم بگویم، دو سال عملیات تثبیت نسبت به سال ۹۲ موفق‌تر بوده است.

اما درباره احیای دریاچه نتیجه‌ای نگرفته‌اید.

عملیات احیا به خاطر کمبود بودجه به درستی پیش نرفت. بودجه ما از دو قسمت تامین می‌شود؛ یکی بودجه آب‌های مرزی که حدود ۳۰۰ میلیارد تومان بود و کامل پرداخت شد، اما حدود ۱۵۰۰ میلیارد تومان اعتبار دیگر می‌ماند. حدود ۱۱۰۰ میلیارد تومان از محل مواد حوادث غیرمترقبه بود که پرداخت نشده است و حدود ۳۵۰ میلیارد تومان از بودجه دستگاه‌های اجرایی است. البته قرار شده تا آخر سال، ۶۰۰ میلیارد تومان از این ۱۵۰۰میلیارد تومان پرداخت شود.

با این اوصاف، چه نمره‌ای به فعالیت‌تان می‌دهید؟

تا شهریور، نمره ۱۰۰ از ۱۰۰ می‌گیریم، چون برنامه احیا جلوتر از سال ۹۲ است، ‌اما بخش احیا بستگی مستقیم به تامین بودجه ‌دارد.

چرا بودجه تامین نمی‌شود؟ آقای روحانی که دولت خودش را زیست‌محیطی‌ترین دولت می‌داند؟

بودجه ندارد. دولت قبلی، آنقدر تعهد روی دست آنها گذاشته که دولت‌های بعدی نیز قربانی خواهند بود.

به دولت گذشته اشاره کردید. اگر سوابق شما را مرور ‌کنیم، مشخص است که در بیشتر دولت‌ها به قول معروف دستی بر آتش داشته‌اید. بخواهید مقایسه کنید، عملکرد کدام دولت در حوزه محیط‌زیست بهتر بوده است؟

فکر می‌کنم دولت هفتم و هشتم نسبتا موفق بود. محیط‌زیست در دولت‌های دهه ۶۰ جایگاهی نداشت، چون محیط‌زیست را در حد حفاظت شکارگاه و حیات‌وحش می‌دانستند.‌

می‌گویید، دولت هفتم و هشتم موفق بوده، اما آن زمان نیز محیط‌زیست جزو اولویت‌ها نبود، چراکه سد سازی‌های بی‌رویه ادامه داشت و حقابه تالاب‌ها جدی گرفته نمی‌شد.

‌به نظرم، آن زمان محیط‌زیست جایگاه قوی‌تری پیدا کرد.

البته نباید فراموش کرد که زمان چنین دولت‌‌هایی، مهاجرت از روستاها به کلانشهرها بیشتر شد.

مهاجرت از روستا به شهر، ربطی به محیط‌زیست ندارد.

وقتی دولت منابع آبی را تامین نکند و کشاورز نتواند کشاورزی کند، تصمیم به مهاجرت می‌گیرد.

ببینید آیا اکنون آبی وجود دارد که از آن استفاده‌ای نمی‌شود؟

آن زمان شرایط منابع آب بهتر بود.‌

‌در کشور ما جایی که آب بود، آن منبع بدون نیروی انسانی نبود. جمعیت اضافی و سر ریز روستا مهاجرت می‌کنند، چراکه باید روستا توسعه پیدا کند که این اتفاق نیفتاده است، ما برای خیلی از روستاها جاده، آب، برق و خانه بهداشت ایجاد کرده‌ایم، اما برایشان ‌اشتغال مولد ایجاد نکرده‌ایم. کشاورزی نیز از اشتغال اشباع است.

پس به نظر شما ‌اقتصاد کشور باید بر پایه کشاورزی یا صنعت باشد؟

این مقایسه درستی نیست، چون پتانسیل کشاورزی ما محدود است و در حد آبی است که داریم و کشاورزی ما حدود هشت درصد تولید ناخالص را دارد. بنابراین اگر بخواهیم اقتصاد اول منطقه بشویم و به عنوان مثال، تولید ناخالصمان‌ به ۱۵۰۰ میلیارد دلار برسد، کشاورزی ما حداکثر می‌تواند حدود سه درصد از این تولید ناخالص را در چنین مقطعی داشته باشد و بقیه باید از بخش صنعت و خدمات تامین شود. البته این دلیل نمی‌شود که کشاورزی را رها کنیم‌. باید روی کشاورزی سرمایه‌گذاری کرد و حداکثر بهره‌وری و تولید را با توجه به آب موجود داشت.

پس چرا آن‌طور که باید، به کشاورزی یا صنعت نپرداخته‌ایم؟

باید دید به چه پرداخته‌ایم؟ مشکل ما این است که از بعد اقتصادی دور باطل می‌زنیم و کسی جرات نمی‌کند، مشکلات جدی اقتصادی را مطرح کند. وقتی قیمت و تولید نفت بیشتر می‌شود وضع کشور کمی بهتر می‌شود و بر عکس. در واقع، ‌مقداری از سیاست‌های جهانی ما مانع توسعه اقتصادی است که آن‌هم دست دولت‌ها نیست.

  برای احیای دریاچه ارومیه این همه هزینه می کنیم از طرف دیگر شما نسبت به کوچ اجباری ۵۰ میلیون ایرانی هشدار می دهید منتقدان می گویند این ها بایکدیگر در تضاد است، زیرا ‌اگر ‌ پروژه احیا شکست بخورد شرایط ناگوارتر خواهد شد. ‌

احیای دریاچه را می توان با برجام مقایسه کرد با برجام مشکل تقریبا حل شد. باید دید اگر نبود‌ چه اتفاقی می افتاد. برجام ما را به بهشت نبرد ،اما  شاید با آن از جهنم فاصله گرفتیم.

مسائل زیست محیطی خود به خود تولید کننده ارزش افزوده نیستند، اما اگر نباشند هزینه ده برابری به جامعه تحمیل می کنند، درست مانند زمانی که انسان سالم است و قدر سلامتی را نمی داند،نبود دریاچه صدها برابر هزینه دارد، به همین خاطر می توان گفت آقای روحانی کار عاقلانه ای کرده است.

به نظر شما که بین دولتمردان هستید، چرا همه فکر می‌کنند این مساله شوخی است؟

متاسفانه برای همه اهداف زودرس و کوتاه‌مدت، صد برابر اهداف بلند‌مدت اولویت دارد. میزان آب تجدیدپذیر کشور حدود ۸۸میلیارد متر‌مکعب است، اما ۳۰ سال پیش۱۳۲ میلیارد متر‌مکعب بود و امروز تراز منفی آب سفره‌های زیر زمینی، حداقل حدود ۱۵ میلیارد مترمکعب است در حالی که ۴۰ سال پیش صفر بود یا امروز ‌بیش از ۵۰ درصد روان‌آب‌های ما کم شده. اینها نشانه این است که کشور کویر شده و از بین می‌رود، اما هیچ‌کس به فکر این مساله نیست. خیلی از آنهایی که باخبرند، جرات ندارند از بعد سیاسی به آن بپردازند.

به نظرتان چه باید کرد؟

باید به مسئولان و مردم آگاهی داد. ما چاره‌ای نداریم جز این که بشدت مصرف آبمان را کاهش دهیم.

خودتان می‌گویید، بیشترین منابع آب کشور ‌در بخش کشاورزی مصرف می‌شود، اما به نظر نمی‌رسد، از زمانی که شما وزیر کشاورزی بودید تاکنون بهبودی در عملکرد کشاورزان حاصل شده باشد.

متاسفانه اصلا بهبود حاصل نشده. ممکن است بگوییم بازده آبیاری‌مان مثلا به ۴۰ درصد رسیده، ولی بهره‌وری‌ آب بهبود چندانی پیدا نکرده، چون ۹۵۰ گرم بود و به یک کیلو رسیده است. در حقیقت ما آب، محیط‌زیست و تمدن کشور را قربانی اهداف زودرس خود می‌کنیم.

به نظر شما به عنوان دبیرکل خانه کشاورز و مسئولی که سابقه وزارت کشاورزی را دارید، چرا نمی‌توان کشاورزان را مجاب کرد و آموزش دا‌د که بهره‌وری آب را افزایش دهند؟

چون در کشاورزی ما سرمایه‌گذاری زیر بنایی حتی به اندازه استهلاک سرمایه انجام نگرفته و این مساله سابقه تاریخی دارد که به اصلاحات اراضی زمان شاه و فعال شدن هیات‌های هفت نفره بعد از انقلاب ما بر می‌گردد. به این شکل ما امنیت سرمایه‌گذاری را از بخش کشاورزی سلب کردیم. مردم و بخش خصوصی بدون وام بانکی حاضر به سرمایه‌گذاری در بخش کشاورزی نیستند و دولت نیز نمی‌تواند همه سرمایه‌گذاری بخش کشاورزی را قبول کند‌. این‌گونه بخش کشاورزی دچار خلأ سرمایه تاریخی شده است‌. به همین دلیل بهره‌وری بالا نرفته چون بهره‌وری با فناوری و مدیریت بالا می‌رود.

بنابراین، ما نکاتی مانند مدیریت و فناوری را در بخش کشاورزی نداریم.

سرمایه و مدیریت درست در تولید نداریم که نتیجه آن بهره‌وری درست است. اکنون ما هزار کیلو آب شیرین مصرف می‌کنیم تا یک کیلو مواد کشاورزی خشک تولید کنیم.

به بحث دریاچه ارومیه برگردیم. کمک‌های بین‌المللی در این پروژه چقدر نقش داشته است؟

به آن صورت کمک نشده، اما از نظر علمی از تمام کشورها که دانش داشته‌اند، بهره گرفته‌ایم. ما در سه سال گذشته نزدیک ۱۵۰۰ میلیارد تومان خرج کردیم، یعنی حدود ۵۰۰ برابر کمک‌های خارجی‌.

برای احیای دریاچه ارومیه چقدر اعتبار نیاز است؟

برای رسیدن به اهدافمان ‌دست‌کم به حدود ۲۰ هزار میلیارد تومان نیاز داریم‌.

اما مخالفان می‌گویند مصوبه هیات دولت برای احیای دریاچه‌ حرکتی نمایشی است؟

مخالفان همه چیز را به هم تشبیه می‌کنند. در ۲۰ سال گذشته به شکل میانگین ۴۰ سانتی متر عمق آب دریاچه کاهش داشته، اما در سه سال گذشته نه تنها کاهش عمق نداشته‌ایم، بلکه حدود ۲۵ سانتی متر افزایش عمق داشته است.

منتقدان می‌گویند این روند تحت تاثیر ورود پساب و بارش باران اتفاق افتاده است.

پساب‌ها همیشه بوده و بارش‌ها را نیز می‌توان از طریق گزارش‌های هواشناسی بررسی کرد. سال گذشته که بارش‌ها خوب بود، شرایط ۵/۱درصد بهتر از دو سال پیش بود، یعنی ارتفاع دریاچه حدود ۳۵ سانتی‌متر بیشتر از قبل بود. خوشبختانه اینها فاکتورهای کمی و قابل اندازه‌گیری است.

ایراد دیگری که از عملکرد شما می‌توان گرفت، این است که روی اصلاح الگوی مصرف در کشاورزی تمرکز نمی‌کنید، یعنی بیشتر دنبال پروژه‌های انتقال آب هستید.

ما فقط یک پروژه انتقال آب را دنبال می‌کنیم که حق ماست، چرا که آب از کشور خارج می‌شود. علاوه براین، پروژه مربوط به پیش از انقلاب است.

اما آیا به همین اندازه نیز برای اصلاح الگوی مصرف تلاش می‌کنید؟

ما هر سال ۸ درصد آب کشاورزان را کاهش می‌دهیم و برخلاف این که در دو سال گذشته ۱۶درصد آب مصرفی کشاورزان کاسته شده، عملکرد کشاورزان ۱۷ درصد بالا رفته است.

اما انتقال آب عوارض زیادی دارد و گفته می‌شود، این آب باید برای توسعه کشاورزی استفاده می‌شد.

عوارض انتقال آب برای زمانی است که فراتر از حد قانونی و زیست‌محیطی پیش برویم.

البته درست است. قرار بود این آب برای توسعه ‌۳۰ هزار هکتار کشاورزی باشد، اما چون کشاورزی حقآبه دریاچه را برده، دولت تصمیم گرفته این آب به عنوان حقآبه دریاچه باشد‌.

با توجه به این که شما روی پروژه‌های انتقال آب پافشاری می‌کنید و محیط‌زیست با این مساله مخالف است، به نظر می‌رسد شما به عنوان مشاور آقای جهانگیری در چنین مسائلی محیط‌زیست را بازی نمی‌دهید.

دریاچه متعلق به محیط‌زیست است‌ و خود محیط‌زیست باید مسئولیت احیای دریاچه را به عهده می‌گرفت. همه ما به کمک محیط‌زیست آمده‌ایم. البته‌ محیط‌زیست باید پاسخگو باشد که چرا دریاچه خشکیده؟ نه این که مدعی باشد. محیط‌زیست در انجام وظیفه‌اش سستی کرده، زیرا احیای دریاچه وظیفه محیط‌زیست است و به همین خاطر دبیر احیای دریاچه ارومیه باید خانم ابتکار باشد، نه من!

پس‌به نظر شما خانم ابتکار، قدرت لازم را برای این کار ندارد؟

کلا محیط‌زیست را می‌گویم، چون روسای متفاوتی داشته است. محیط‌زیست نتوانسته از حق و حقوق خود دفاع کند و کوتاه آمده است. مساله اینجاست که محیط‌زیست جایی که قرار است توسعه صنعتی اتفاق بیفتد، سختگیری بیش از حد می‌کند و آنجا که مساله در مالکیت خودش است، کوتاه آمده یعنی حقابه‌اش را گرفته‌اند و صدایش هم در نیامده است.

به نظرخودتان جدی‌ترین مشاوره‌ای که تاکنون به آقای جهانگیری داد‌ ه اید، چه بوده است؟

بیشترین فشاری که آورده‌ام، برای افزایش بهره‌وری آب و سرمایه‌گذاری در این زمینه بوده است.

چقدر به این هدف رسیده‌اید؟

در قوانین و مقرراتی که دولت تصویب کرده این مساله آمده، اما در اجرا مشکل پیدا کرده چون دولت ما وارث مشکلات قبل است.

البته همه چیز را نمی‌توان گردن قبلی‌ها انداخت.

همه چیز گردن آنهاست، دولت‌های بعد هم گرفتار هستند.

مشکلات البته ریشه‌ای است و دولت‌های قبل‌تر نیز از لحاظ زیست‌محیطی‌ عملکرد مناسبی نداشتند و ‌به نظر می‌رسد برایشان راحت است که هرجا مشکلی ایجاد می‌شود، همه تقصیرها را گردن دولت احمدی‌نژاد بیندازند.

بیلان و شاخص‌هایی که به جامانده، بخوبی وضعیت را نشان می‌دهد. برای نمونه شوری سد گتوند را درنظر بگیرید. من دراین باره نامه نوشتم و خواستم که دستور بهره‌برداری از این سد را ندهند.

اما ساخت این سد از دوره قبل از احمدی‌نژاد آغاز شده بود؟

درست است، اما سال ۹۱ که می‌خواستند بهره‌برداری کنند، من تقاضای توقف داشتم.

از قبل نمی‌دانستند چنین مشکلی پیش می‌آید؟

مطالعات ناقص بود و سواد کافی نداشتند، اما به مرور متوجه شدند.

پس قبول دارید تحقیقات روی سد‌سازی از دوران سازندگی بدون مطالعه بوده است؟

قبول دارم تحقیقات ناقص بوده است.

برای تمام سد‌ها؟

سد‌سازی ما صرفا از بعد مهندسی است. قبلا فکر می‌کردند سد سازی فقط ساخت دیواره و جمع آوری آب است. به همین خاطر مسائل زیست‌محیطی اقتصادی و اجتماعی را درهیچ کدام ازسدها در نظر نمی‌گرفتند. تا یک زمانی دیدگاه‌ها ناقص بود، اما از زمانی که مشخص شد برای سدسازی باید ابعاد دیگری را در نظر گفت، اشتباه‌ها آگاهانه شد. این مساله فرقی با خیانت ندارد.

جالب است. آن زمان شما برای سد‌سازی همکاری می‌کردید و حالا درباره حقآبه دریاچه صحبت می‌کنید. این تضاد نیست؟

من می‌گویم در یک زمانی آگاهی‌ها ناقص است.

پس خودتان تایید می‌کنید که آن زمان آگاهی نداشتید؟

اصلا کشور آگاهی نداشت. تا اواسط دهه ۷۰ آگاهی کم بود و کسی به فکر توسعه پایدار نبود، اما وقتی آگاهی پیدا شد، اشتباه‌ها ادامه پیدا کرد.

برگردیم به بحث کمبود منابع آب. این روزها به دلیل خشکسالی خیلی از روستاییان زابل در خانه‌هایشان را گل گرفته‌اند تا کوچ کنند، چون بخشنامه شده که مانع اسباب کشی این خانواده‌ها شوند. به نظرتان این شیوه درستی است؟

این شیوه درستی نیست. سیستان بشدت در خطر است، چراکه آب آن مستقیما از افغانستان تامین می‌شود. مردم باید مهاجرت کنند یا دولت غیر از کشاورزی برایشان ایجاد شغل کند.

دراین باره به آقای جهانگیری هشدار داده‌اید؟

با آقای جهانگیری از این مناطق بازدید داشته‌ایم. واقعا نمی‌توان دراین منطقه زندگی کرد. دولت باید به سرمایه‌گذاری در بخش خدمات مرزی و تجاری و صنایع کم آب بپردازد، زیرا این مناطق دیگر جای کشاورزی نیست.

دیپلماسی ما ضعیف است؟ به نظرتان چه چیزی سبب شده که ما با این همه کمک به افغانستان، نتوانسته‌ایم حقآبه هامون را پس بگیریم؟

الحمدالله همه چیزمان باهم می‌خواند، دیپلماسی با اقتصاد یا مسائل اجتماعی، فرهنگی یا مدیریتی‌. ما درسیاست‌های کلان مشکل داریم. بدتر از زابل مشهد است. ما آب آشامیدنی شهر مشهد را به سد دوستی وصل کرده‌ایم که منشأ ۹۹ درصد آن هیرمند و افغانستان است. سال گذشته برای تامین آب شرب مشهد مشکل زیاد بود و دولت پول داد و لجن‌های ته سد را با سرمایه‌گذاری حدود ۱۵۰میلیاردی برای شرب منتقل کردند.

حرف آخر؟

برای رسیدگی به مشکل بحران آب اکنون نیز دیر است، چون ما وارد مصیبت و بحران شده‌ایم، در مرکز ثقل بی‌آبی قرار داریم و متاسفانه خیلی‌ها متوجه نیستند. آنها پنج سال دیگر متوجه می‌شوند، اولین کاری که باید بکنیم، این است که دست‌کم در پنج سال آینده به جای ۱۱ میلیارد مترمکعب آبی که مجلس مصوب کرده، ۴۰ میلیارد مترمکعب از میزان برداشت منابع آب کم کنیم.

مهدی آیینی

 

سیستان و بلوچستان، چشم به راه خیّران

82408466-71368809سیستان و بلوچستان، یکی از محروم‌ترین استان‌های کشور است؛ استانی که پس از خشک شدن هامون به تعداد نیازمندانش افزوده شده، اما اعتبار و کمک‌هایی که برای دستگیری از محرومان این منطقه در نظر گرفته می‌شود با جمعیت این استان همخوانی ندارد. این مسائل را با رضا شهرکی، مدیرکل کمیته امداد سیستان و بلوچستان در میان گذاشته‌ایم. او حل مشکلات محرومان استان را در گروی کار فرابخشی تمام دستگاه‌ها و توجه نیکوکاران ‌کشور به این استان می‌داند.
  • بزرگ‌ترین مشکل مددجویان کمیته امداد‌ در استان سیستان و بلوچستان را چه می‌دانید‌؟

اساسی‌ترین مشکلی که در استان داریم، ‌انگیزش و ارائه تسهیلات لازم به مددجوها ست، چراکه باید ابتدا مشکل انگیزش و فرهنگی مددجوها را حل کرد و پس از آن به بحث‌های مالی و اقتصادی ‌که مددجوها با آن روبه‌رو هستند، پرداخت.

  • برای اشتغال بیشتر مددجوها چه رویکردی را دنبال می‌کنید؟

اشتغال به معنی استخدام در استان زیاد نیست یا اگر باشد، مددجویان ما شرایط آن را کمتر دارند. به همین خاطر ما آموزش‌های فنی و حرفه‌ای و مشاغل خرد را دنبال می‌کنیم. در این میان، مهم‌ترین مساله موضوع ضمانت ‌و پرداخت وام‌هاست که در نهایت به رسیدگی بیشتر به وضع محرومان منجر می‌شود.

  • چه تعداد مددجو‌ در استان تحت پوشش کمیته امداد هستند؟

239 هزار نفر در استان تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی هستند.

  • از میان سالمندان، کودکان و زنان سرپرست خانوار، آسیب‌پذیرترین قشر در میان مددجویان کدام است؟

نمی‌توان گفت کدام گروه بیشتر آسیب‌پذیر هستند، اما جمعیت زنان سرپرست خانوار ما حدود 56 هزار و ایتام حدود‌ 40 هزار نفر است که 28 هزار نفر از ایتام زیر 18 سال هستند که می‌توان گفت این گروه‌ها آسیب‌پذیرتر هستند. از جهت تغذیه نیز برای کودکان زیر پنج سال آسیب‌های زیادی وجود دارد. دانش‌آموزان و دانشجویانی هم هستند که جزو اقشار آسیب‌پذیر قرار دارند.

  • چه تعداد از کودکان‌‌ استان دچار سوءتغذیه هستند؟

پایش‌ها در این باره شروع شده و تاکنون 11 هزار کودک مبتلا به سوءتغذیه شناسایی شده‌اند که قد و وزن آنها گرفته شده و لیستشان وجود دارد.

به نظر می‌رسد، این آمار باید بیشتر از این مقدار باشد، زیرا دسترسی به نقاط محروم دشوار است.

درست است. آمار می‌تواند بیشتر باشد، چون از لحاظ اعتبار محدودیت داریم‌.

  • محروم‌ترین منطقه استان چه منطقه‌ای است؟‌‌

مناطق مختلف را بخش‌بندی کرده‌ایم، تقریبا 50 درصد محرومانی که در ضرایب بالا طبقه‌بندی می‌شوند در استان سیستان و بلوچستان قرار دارند. این نشان‌دهنده فقری است که در منطقه وجود دارد و در این میان، منطقه نیک شهر، اطراف کنارک، چابهار و قصر قند ضرایب بالایی دارند. می‌توان گفت در استان منطقه‌ای با ضریب کمتر از شش یا پنج وجود ندارد.

  • مشکل چنین مناطقی با فعالیت کمیته امداد به تنهایی برطرف نمی‌شود، چه سازمان‌های دیگری باید به شما کمک کنند؟

‌انتظار داریم، تمام بخش‌ها در این زمینه فعالیت کنند یعنی دستگاه‌های مسئول در مسائل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و بهداشتی باید دست به دست هم بدهند تا مشکل مناطق محروم بر طرف شود، چراکه امداد نشانه‌های بیماری را برطرف می‌کند و برای درمان قطعی آن نیاز به حمایت تمام دستگاه‌هاست.

خشکسالی و اختصاص نیافتن حقآبه هامون نیز به شرایط بحرانی منطقه دامن زده است. بنابراین وزارت خارجه نیز نقش چشمگیری در حل مشکلات اهالی استان دارد.

در بخش شمالی استان اگر حقآبه تالاب تامین شود، بسیاری از مشکلات برطرف می‌شود، زیرا کشاورزی و مشاغل وابسته به آن از بین رفته است. به همین خاطر وزارت خارجه در حل مشکلات سیستان و بلوچستان نقش چشمگیری دارد.

  • تلخ‌ترین اتفاقی که در مدت حضور در کمیته امداد با آن روبه‌رو شده‌اید، چه بوده است؟

مدتی پیش، هنگام بازدید از مناطق محروم کودکی را دیدم که والدینش فوت کرده بودند. پدربزرگ او هم پس از مدتی فوت کرد. این کودک فامیل نزدیکی‌ نداشت. به همین خاطر نهایتا یکی از اقوام دور سرپرستی او را قبول کرد، اما این فامیل هم به دلیل فقر نتوانست سرپرستی‌ کودک را ادامه بدهد. به همین خاطر او را تحویل بهزیستی داد. خیلی تلخ است که کودکانی وجود دارند که در این دنیا خویشاوندی ندارند که از آنها حمایت کند.

  • موضوع ایرانیان بی‌شناسنامه در استان چقدر جدی است؟

این مشکل وجود دارد، زیرا خیلی‌ها در سیستان و بلوچستان به شکل عشیره‌ای زندگی می‌کنند یعنی زندگی‌شان در دو طرف مرز جریان دارد. به همین خاطر خیلی از آنها‌ ایرانی محسوب می‌شوند، اما شناسنامه نگرفته‌اند. شورای تامین استان باید درخواست‌های این افراد را بررسی کند.

  • و حرف آخر؟

در بخش مسکن مددجویان باید ورود کنیم و برای حل این مساله به مشارکت مردمی نیاز داریم. فقر عمومی سبب شده ساکنان استان نتوانند بخوبی در این زمینه فعالیت کنند. بنابراین نیکوکاران سایر استان‌ها نیز بهتر است به رفع محرومیت در این استان کمک کنند.

آلودگی هوا تقصیر ما نیست

 به فکر رئيس جمهور شدن نيست؛​ برخي ماموريت دارند بهترين اقدامات او را به بدترين ها تبديل کنند؛  است ‌؛ احتمال  انتخاب مجدد آقاي حسن روحاني را به عنوان رئيس جمهور بعدي کم نمي داند و معتقد است،تنها گزينه جدي جريان اعتدال و اصلاحات ​ ​آقاي روحاني است ​،​ براي افکار عمومي ارزش قائل است ‌و تاکيد مي کند که​ آلودگي هوا در حدود سه سال گذشته کاهش داشته است؛اين ها برخي از محورهاي گفت و  گوي ما با معصومه ابتکار،رئيس سازمان حفاظت محيط زيست است ​مديري که اين روزها با  شدت گرفتن آلودگي هوا افکار عمومي تلاش هايش را بيش از گذشته به چالش مي کشد.

  • ·      چقدر نگاه و سیاست دولت ها را در بهبود شرایط محیط زیست مهم می دانید؟

‌ دولت ها بنابر گرايش سياسي خود با مقوله محيط زيست تفاوت ديدگاه، فاصله يا قرابت پيدا می کنند. شايد جداي دوران جنگ و سازندگي به خاطر فشار های ديگر خيلي به مسائل زيست محيطي پرداخته نشد البته اين مساله نيز جاي نقد دارد که چرا در آن دوران خيلي خوب به مسائل محيط زيستي توجه نشد،اما در دوران اصلاحات محيط زيست جدي  گرفته شد سبب ايجاد فرصت هاي خوبي براي کشور شد،اما در دولت آقاي احمدي نژاد در بحث محيط زيست با فرود روبه رو هستيم و صورت مساله پاک شد اين نشان مي دهد رابطه اي در اين خصوص وجود دارد.

اما دوباره در دوران که جرياني سر کار آمد که با اعتدال و اصلاحات نزديک بود به مسائل محيط زيست بيشتر توجه شده و در واقع   رئيس جمهور ​خيلي جدي و عميقا و با نگاه فلسفي و سياسي خود موضوع محيط زيست را پيوند داده است.يعني برخورد تصنوعي ندارد که بخواهد از محيط زيست استفاده تبليغاتي کند.

  • ·      اما با این وجود از شما نیز انتقاد می شود که بیشتر به سیاست می پردازید این انتقاد رادرست می دانید؟

‌ مشخص است که فرصت زيادي براي فعاليت سياسي ندارم، اما اينکه خط مشي سياسي دارم مشخص است و اينکه پيشينه سياسي دارم قابل انکار نيست.

اما براي اين موضوع طراحي مي کنند دوسال پيش نشست دانشجويي داشتيم بعد از آن گروه هاي خاصي ماجرايي را با برنامه ريزي قبلي طراحي کردند و پرچم امريکا را در مسير  عبور من پهن گذاشته دوربين هايشان را هم در مقابل محل عبورم گذاشتند ​و از اين عکس بارها و بارها طيف ضد انقلاب عليه من استفاده مي کنند که خانم ابتکار پا روي پرچم امريکا مي گذارد يا گروگانگير است.

خيلي جالب است که انتقادات در داخل با خارج از کشور هماهنگ است و اما نمي دانم چگونه بايکديگر هماهنگ مي شوند ،اما بايد اين موضوع چه نتيجه و حاصلي دارد يعني مشکل کشورما با رد شدن يک مسئول از روي پرچم امريکا حل مي شود؟

  • ·      با این حال اگر رياست جمهوري آقاي روحاني براي دوره بعد تکرار شود چه اولويت ها را دنبال خواهيد کرد؟

بايد منتظر بود و ديد چه اتفاقي خواهد افتاد و پيش بيني دور و درازي است فعلا تمام تلاشمان اين است که برنامه هاي محيط زيست را نهادينه کنيم به نحوي که هر دولتي سرکار آمد نتواند مسير اصولي راتغيير بدهد ما از اين بابت خيلي آسيب خورديم‌ محيط زيست مقوله سياسي نيست.مساله اي است که بايد هميشه در اولويت باشد.يعني کشور در ريل درستي قرار بگيرد.يعني همه دستگاه برنامه برايمحيط زيست داشته باشند.

  • ·      مي گوييد سعي داريد همه چيز را نهادينه کنيد،اما وقتي نگاهي به معاونان شما مي اندازم هيچ کدام آنها از بدنه سازمان حفاظت محيط زيست نيستند!
  • چرا از داخل سازمان هم هستند. مثلا آقاي دکتر دبيري(معاون محیط طبیعی سازمان)
  • ·      ايشان که چند سالي است بازنشسته شده اند و اخيرا دوباره دعوت به کار شده اند،مساله اينجاست که با رفتن شما اين مديران تغيير خواهند کرد!
  • ‌ هر شخصي بيايد ممکن است بخواهد تيم خود را بچيند. اتفاقا   برخلاف انتقادات بالاي 95درصد از مديرانم از خود بدنه سازمان هستتند.
  • ·      آيا درمورد معاونين تان هم به همين شکل است؟
  • آقاي دکتر دبيري از بدنه سازمان است، آقاي مجابي (معاون توسعه مدیریت، حقوقی و امور مجلس ) و آقای متصدی (معاون محیط زیست انسانی) نیز دوره قبلي مدير سازمان بوده و الان هم هستند. مهم اين است که بتوانيم جوابگوي مسائل باشيم ما در بحث آلودگي هوا و محيط انساني شرايط بسيار سختي را داشتيم.
  • ·      واقعا در بدنه سازمان شخصي در حد معاون نبود که شما از او استفاده کنيد؟

لابد نبوده و تشخيص من اين بوده است الان هم بيشتر مديران از بدنه سازمان هستند يعني هرجايي که توانستيم از بدنه سازمان استفاده کرده ايم.اتفاقا اين موضوع باعث شده اميدبه ارتقاء شغلي براي خيلي از افراد باشد،اما جاهايي  که امکان آن وجود نداشته معطل نشده ايم تا کار بخوابد.

  • ·      در رابطه با مديران استاني خود چقدر از سوي استانداران و نمايندگان مجلس تحت فشار هستيد؟

براي انتخاب آنها  اصلا تحت فشار نيستيم و در کميته اي خاص انجام مي گيرد و خدا را شکر مديران توانمندي در استان ها داريم هرچند براساس سياست هاي دولت ما با استاندران هماهنگ مي کنيم.

  • ·      اين سياست به ضرر محيط زيست نيست؟

نه انتخاب مديران استاني به عهده ماست مدير توجيه شده که بايد قوانين و مقررات محيط زيست را بدور از هرگونه مماشات انجام بدهد.

  • ·      اما به نظر مي رسد تحت فشار هستيد تا برخي مديران استاني را تغيير دهيد؟

ممکن است فشار باشد اما اينکه چقدر به اين فشارها بها بدهيم مهم است،ما براي خيلي از طرح هايي که با ضوابط محيطي زيستي همخواني ندارد تحت فشار هستيم.

 photo323317858529552944

  • ·      مدتي پيش فيلم نشست خبري يکي از معاونان شما حاشيه ساز شد و محيط زيست اعلام کرد که فيلم دستکاري شده است واقعا چرا چنين مسائلي پيش مي آيد؟

چند بار فيلم هاي من نيز دستکاري شده است يکبار د دوران آقاي ضرغامي درباره تالاب جازموريان صحبت مي کردم و به استان سيستان و بلوچستان اشاره کردم اما بلوچستانش در فيلم حذف شد و ماجرا داشت تبديل به مساله قومي بدل مي شد و بعد از چند روز فيلم اصلي را منتشر کردند و گفتند چون زمان کم بوده اينکار را انجام داده اند

همين کار هم درمورد آقاي متصدي(معاون محیط زیست انسانی)  انجام شد تا به نظر برسد ايشان گفته اند الودگي هوا طبيعي است.

  • ·      ولي بهتر نيست ايشان در نشست هاي خبري موضوعات را به زبان ساده تري توضيح بدهند تا چنین برداشت هاي نشود.

دو حالت وجود دارد يکي اينکه ما بايد بشکلي صحبت کنيم که عامه مردم متوجه آن بشوند بخشي هم به اين مربوط مي شود مباحث محيط زيست علمي و بسيار پيچيده است و اصلا نمي توان   ​ به خاطر ساده سازي ابعاد علمي آن را ناديده گرفت  چون اشکال پيش مي آيد براي فهم مخاطب بايد توضيح داد اين پديده اينورژن اتفاقي که مي افتد کاملا طبيعي است و دست کسي نيست. کاري که مي شه کرد کاهش آلودگي است و توليد آلاينده ها را کم کرد و اين يعني برنامه کاهش آلودگي هوا.

آلودگي هوا تقصير محيط زيست نيست، تقصير افراد تک سرنشين تقصير صنايعي است که شرايط هوا را رعايت نمي کنند اگر بخواهمي مقصر پيدا کنيم همه مقصريم خيلي ها خانه خود را بيش از حد گرم مي کنند. معاينه فني موتور خانه الزامي شده است در قانون هوا.

  • ·      اشاره کرديد که خيلي زود است درباره رياست جمهوري دوباره آقاي روحاني صحبت کنيم،چرا احتمالش را کم مي بينيند؟

اصلا اين احتمال را پايين نمي بينم،تنها گزينه جدي جريان اعتدال و اصلاحات آقاي دکترروحاني هستند هيچ شکي دراين مساله نيست و خوشبختانه دستاورد ها و پيشرفت هايي که دراين دوره اتفاق افتاده جوانان را اميدوار کرده   و اين تصور در نتخبگان و دانشگاهيان هست که اگر فرصت 4 سال ديگر به دکتر روحاني داده شود مي تواند بسياري از مشکلات کنوني را پشت سر بگذاريم و دوره و عصر نويني را براي ايران تعريف کنيم دراين مسائل ترديد واقعا  تعللي نخواهد بود از جهت تلاش براي اينکه در انتخابات آتي آقاي روحاني بتوانند براي بار دوم انتخاب شوند.

  • ·      با توجه  نقش سياسي که از شما سراغ داريم اگر اين مساله رجال سياسي براي انتخابات رياست جمهوري برداشته شود شما کانديد رياست جمهوري مي شويد؟

نه اصلا من چنين برنامه اي ندارم و در مخيله و ذهنم هم چنين مساله نيست.

  • ·      يعني اگر اين مساله برطرف شودشما به آن فکر نمي کنيد؟

الان هيچ تصوري براي اين موضوع ندارم به اندازه کافي درگير مسائل مرتبط با محيط زيست آلودگي وهوا گرد و غ بار و تالاب و غيره و غيره و دارم

  • ·      در سال هاي آينده چه؟

نه اصلا چنين تصوري نداريم اهل اين گونه بلند پروازي ها نيستم.‌

  • ·      مدتي پيش نشان خرس طلايي را از سوي يکي از سازمان هاي فعال در حوزه حقوق حيوانات گرفتيد فکر مي کنيد اين‌قدر براي دفاع از حقوق حيوانات تلاش کرده ايد؟

آنهايي که اين نشان را دادند حتما اين فکر را مي کردند چنين  محاسباتي را داشته اند. براي من مايه افتخار بود چون ذاتا به فعاليت مراکز مردم نهاد اعتقاد داريم دراين دوره تلاش کرديم و لايحه را براي حمايت از حقوق حيوانات آماده کرديم.

  • ·      اما اين لايحه هنوز به مجلس نرسيده است؟

خوب در دولت روي آن کار مي شود و دست ما نيست ما کار خود را بخوبي انجام داده ايم

  • ·      و حرف آخر

در فضايي که عده اي تلاش دارند فضاي رسانه ها را خاکستري کنند نقش رسانه هاي آزاد ومستقل خيلي مهم است در اطلاع رساني و نقد صحيح مردم حق دارند در مسائل محيط زيست واقعيت را بدانند.

  • ·      اما   مديران شما زياد رسانه اي نيستند و اگر مديران شما اين روزها در صدا و سيما بيشتر ديده مي شوند به خاطر تغيير رويکرد صدا و سيماست.

مديران ما خيلي درگير کار هستند و حجم کارمان زياد شده است بله رويکرد رسانه ملي در دوران آقاي عسکري خيلي بهتر شده البته بخش خبر سيما اصلا با ما همراهي ندارد، ولي در مجموع رسانه همراهي بسيار خوبي دارد بايد ادامه پيدا کند، اخير نيز مقام معظم رهبري تاکيد کردند که رسانه ملي بايد در بحث محيط زيست اطلاع رساني کند.

 

مهدی آیینی

 

مشکل محیط زیست دوربرگردان‌های سیاسی است

«پرداختن به سیاست، به جای رتق‌ و ‌فتق مسائل‌ محیط زیست» این‌ یکی از انتقادهایی است که این روزها رئیس‌سازمان حفاظت محیط‌زیست با آن رو به روست، مساله‌ای که باعث شده خیلی‌ها نتوانند با اطمینان بگویند سکاندار پردیسان‌، چهره‌ای است سیاسی یا زیست‌محیطی.

اگرچه ‌معصومه ابتکار پیش از این نیز به عنوان رئیس سازمان حفاظت محیط زیست مشغول بوده و پدرش نیز چنین مسئولیتی را تجربه کرده، اما او چهره‌ای است که اولین بار به عنوان یک دانشجوی پیرو خط امام، در جریان تسخیر لانه جاسوسی در رسانه‌ها مطرح شد و سال‌های بعد با ورود به احزاب، درباره مسائل روز سیاسی اظهارنظر کرد، شاید همین اظهارنظرها او را در کانون توجهات و نقدها قرار داد.

ابتکار اولین زنی نیز است‌ که در تاریخ جمهوری اسلامی به هیات وزیران راه یافته‌ شاید هم این ویژگی‌‌ او را به سوژه مناسبی برای رسانه‌های خارجی تبدیل کرده و گفت‌وگوهای او با این رسانه‌ها، برایش چندان کم‌هزینه نبوده است. برای همین ‌بسیاری می‌گویند رئیس سازمان حفاظت محیط زیست به‌جای آن که وقتش را صرف وظایفش کند، بیشتر درگیر فعالیت‌های سیاسی است. ما در این گفت‌وگو با ابتکار درباره عملکرد سازمان حفاظت محیط‌زیست و نقدهایی که از او می‌شود صحبت کردیم.

خیلی‌ها شما را به عنوان یک فعال سیاسی می‌شناسند تا یک چهره زیست‌محیطی. شاید به‌خاطر سابقه‌ای که از شما در فضای رقابت‌های حزبی ایران وجود دارد، این ذهنیت شکل گرفته‌، واقعا چقدر مسائل محیط زیست را سیاسی می‌دانید؟

در حدود سه سال و اندی که مسئولیت اجرایی دارم فکر می‌کنم ۹۹ درصد کارم تخصصی محیط زیست و اجرایی است و یک درصد سیاسی، آن هم بستگی به تعریف نگاه، فعالیت یا جهت‌گیری سیاسی دارد، چراکه اقتضای کار همین است.

این که گفتید ۹۹ درصد فعالیت‌هایتان زیست‌محیطی است واقعا صادقانه است؟‌ خیلی زیاد تخمین نزدید؟

بله واقعا صادقانه است،چون فکر می‌کنم اگر جاهایی وارد بحث سیاسی می‌شویم تا دستاوردی‌ های دولت را تبیین کنیم در حقیقت در راستای کار ماست، برای نمونه می‌پرسند چرا دستاورد‌های برجام را تبیین می‌کنیم، چون بخش مهمی از دستاورد‌های برجام با دسترسی به فناوری‌های روز منجر به بهبود شرایط محیط زیست می‌شود. افزون براین باید یادآور شد که ۸ درصد کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای را به بحث برجام وابسته کرده‌ایم و گفته‌ایم اگر تحریم‌ها به شکل کامل برداشته شود این میزان گاز گلخانه‌ای را کاهش خواهیم داد، بنابراین این بحث‌ها به یکدیگر وابسته است.

با وجود این شاهد هستیم که شما اظهارنظرهای سیاسی دارید. اظهارنظرهایی که شاید ضرورتی نداشته باشد در مقام رئیس سازمان محیط زیست آنها را بیان کنید. سوال من این است که چطور بین سمت حقوقی و شخصیت سیاسی‌تان مرزبندی می‌کنید؟‌

به هرحال با یکدیگر ارتباط دارند، چون در دنیا نیز جهت‌گیری احزاب سیاسی و دولت‌ها نسبت به مسائل محیط زیست متاثر از جهت‌گیری سیاسی آنهاست و شاید احزابی که نگاهشان رو به آینده است یا روی آزادی‌ها و حقوق اجتماعی تاکید دارند نسبت به مسائل محیط زیست حساس هستند، اما احزابی که نگاهشان بسته‌تر است و محافظه کار هستند خیلی موضوعات محیط زیست را جدی نمی‌گیرند.

‌با این همه، عملکرد دولت آقای روحانی هم در قبال محیط زیست چندان بی‌عیب نیست. مثلا دولت کارش را با یک مصوبه درباره دریاچه ارومیه آغاز کرد، اما بعدا کار رها شد.  

چند نکته وجود دارد اول این که ماهیت مسائل محیط زیست برنامه‌ای و بلند مدت است یعنی اگر بخواهیم مشکلات زیست‌محیطی را حل کنیم باید در دوره‌های ۵ تا ۱۵ ساله با برنامه‌ریزی هدف‌گذاری تامین اعتبارات همراه باشد مساله دیگر فرابخشی بودن مسائل محیط زیست است، مثلا در دریاچه ارومیه وزارت نیرو و کشاورزی مسئولیت جدی دارند.

یعنی این دو وزارتخانه با برنامه‌های شما هماهنگ نیستند؟ خب، این که می‌شود یک نشانه دیگر از ضعف دولت در حل مساله محیط زیست!

هماهنگ هستند، اما برنامه‌هایشان بلند مدت است و با مشکلاتی که بیشتر آنها به گذشته برمی‌گردد مواجهند. برای نمونه در حوضه دریاچه ارومیه در ۴۰ سال گذشته ۱۵۰ هزار هکتار کشاورزی بود که بیشترش انگور بود، اما کشت به سمت چغندر و سیب رفت که بیش از پنج برابر انگور آب مصرف می‌کند،‌ مساحت اراضی کشاورزی نیز به ۴۰۰ هزار هکتار رسید‌. علاوه بر این ۹۰ سد نیز در این محدوده ساخته شد.‌ از این گذشته‌ واقعیت تغییر اقلیم را نیز نمی‌توان نادیده گرفت، چراکه در حدود ۵۰ سال گذشته روند تدریجی کاهش بارندگی، روان آبها و افزایش دما را تجربه کرده‌ایم.

 

همان طور که اشاره کردید برخی دستگاه‌ها و وزارتخانه‌ها در زمینه مسائل زیست‌محیطی کم‌کاری می‌کنند، بتازگی نیز سازمان بازرسی کشور گفته می‌خواهد اسامی ۱۱ دستگاه کم‌کار درباره آلودگی هوا را معرفی کند. اینها نشان می‌دهد انتقاد منتقدان نسبت به فعالیت زیست‌محیطی دولت درست است‌. فکر می‌کنید سازمان حفاظت محیط زیست نیز جزو این دستگاه‌هاست؟

در رابطه با آلودگی هوا باید گفت مساله بلندمدت و فرابخشی مطرح است،برای نمونه سال ۷۹ برنامه کاهش آلودگی هوا را شروع کردیم و اجرای استانداردهای خودرو را شاهد بودیم و پیکان از رده خارج شد یا سرب از بنزین حذف شد و دولت برنامه ده سال آینده را تصویب کرد و براساس آن قرار شد در سال ۸۶‌ استاندارد بنزین و خودرو‌ها به یورو ۴ ارتقا پیدا کند، اما متاسفانه سال ۸۶ هیچ اتفاقی نیفتاد. از سال ۸۳ و ۸۴ برنامه برای کاهش آلودگی هوا داشتیم که ده سال بود نیمه‌کاره رها شده بود.‌ وقفه‌ای که افتاد سبب شد سال ۹۲ دوباره به اول خط برگردیم و براستاندارد یورو ۴ برای بنزین و خودرو تاکید کنیم.

بنابراین به نظر شما دلیل اصلی آلودگی هوا وقفه‌ای بوده که دولت قبلی در اجرای این سیاستگذاری‌ ها داشته است؟

یکی از دلایل این است.

فکر نمی‌کنید نباید همه مشکلات را به گردن دولت قبل انداخت؟

‌دلیل دیگر این است که دستگاه‌های دیگر نیز باید به وظیفه خود عمل می‌کردند. به فرض دولت مساله را جدی نگیرد، اما خودروسازی یا نیروگاه‌ها باید این مساله را جدی می‌گرفتند. دستگاه‌ها به تبع این که دولت در دوره‌ای این مسائل را رها کرد آنها نیز به آن توجه نکردند، اما دلیل این که چرا امروز با این مشکل مواجه هستیم این است که تعداد زیادی خودروی فرسوده داریم که بموقع از رده خارج نشدند. الان به این منظور برنامه‌ریزی می‌کنیم.

اما انتقادهای زیادی درباره از رده خارج کردن خودروهای فرسوده وجود دارد که می‌گویند این روند کند است.

براساس آخرین آماری که رئیس‌جمهور هم به آن اشاره کرده‌اند حدود ۸۰۰ هزار خودرو از رده خارج شده‌اند. نوسازی ۶۰ هزار خودرو را داشتیم که اکنون در کلانشهرها ۳۰ هزار تاکسی نوسازی شده‌اند و برای نوسازی اتوبوس‌ها نیز برنامه داریم. علاوه بر این با همکاری وزارت کشور و پلیس راهور سیستم یکپارچه معاینه فنی ایجاد شد و لایحه هوای پاک را به مجلس بردیم.

با این همه وضع هوای کلانشهرها قابل دفاع نیست. به نظر می‌رسد لابی‌هایی علیه هوای پاک اقدام می‌کنند؟

ما تلاش خودمان را می‌کنیم مجلس نیز همراهی می‌کند. بالاخره اگر انضباط مقررات زیست‌محیطی را اجرا کنیم ممکن است به شکل مقطعی برای گروه‌های خاصی محدودیت‌هایی ایجاد کند.

نمی‌خواهید بگویید این لابی‌ها چه افرادی هستند؟

خودروسازها نباید مشکلی داشته باشند چون خودروساز نمی‌تواند استاندارد محیط زیستی را رعایت نکند. امروزه استاندارد زیست‌محیطی برای خودرو ضروری است. این افراد ممکن است عده‌ای باشند که فکر کنند می‌توانند از فرصت استفاده کرده و کشور را به عقب برگرداند. البته شاید نفوذ سیاسی باشد یا لابی قدرت و ثروت باشد؛ این مسائل همیشه بوده و ما نیز به این نوع فضا سازی‌ها بها نمی‌دهیم.

این که می‌گویید به این مسائل بها نمی‌دهید، آیا فقط مربوط به لابی‌هاست، یا نه، منتقدان را هم در بر می‌گیرد؟

برخی دنبال عیبجویی هستند. کار ما بدون اشکال نیست خیلی خوشحال می‌شویم که نقاط ضعف واقعی ما را مشخص کنند، اما وقتی در اوج گرد و غبار آلودگی هوا با نماینده سازمان ملل به ایلام و کرمانشاه رفتیم، گفتند من در جلسه نقاشی کشیده‌ام، اما عکسی که در این رابطه از من منتشر کردند فتوشاپ بود. این را نمی‌توان انتقاد نامید یا این که می‌گویند ابتکار در آلمان با یک مرد دست داد در شرایطی که ما توافق خوبی با آلمان انجام دادیم، اما اسمی از توافق آورده نمی‌شود. باید پرسید این مسائل چه فایده‌ای برای کشور یا سیاست دارد. علاوه براین انتقاد کردند که در یکی از روزهای آلوده من به نمایندگی از کشورمان در اجلاس بین‌الملی و مهم مراکش که در سطح رئیس‌جمهور شکل گرفت شرکت کردم.

اما شما سابقه آلودگی هوای اهواز و کنسل شدن پروازتان به این شهر و انتقادهایی که از شما در این زمینه شد را داشتید، با این همه ترجیح دادید به مراکش بروید. خب این نشان می‌دهد چندان به انتقادها توجهی ندارید؟

پس از سفر به ایلام و کرمانشاه من هفت سفر به خوزستان داشتم برای مسائل مختلف زیست‌محیطی این استان.

اما چرا به مراکش رفتید؟

مراکش ادامه اجلاس پاریس بود. آقای رئیس‌جمهور دعوت شده بودند و خیلی از سران کشورهای دیگر، اما آقای رئیس جمهور به دلیل گرفتاری‌هایی که داشتند دستور دادند من به این نشست بروم.

نمی‌توانستید پیشنهاد بدهید شخص دیگری به جای شما برود؟ به هر حال مدیری در سطح شما باید متوجه حساسیت‌های افکار عمومی باشد.

به جای رئیس‌جمهور باید معاون رئیس‌جمهور یا وزیر دیگری می‌رفت، اما این مساله در حوزه کاری من بود. از این گذشته شش ماه هماهنگی کرده و نشست بین‌المللی مقابله با گرد و غبار را طراحی کرده بودیم. به همین دلیل نمی‌شد آن را کنسل کنیم. ما آنجا با دست‌کم چهار وزیر محیط زیست دیدار کردیم و با رئیس‌جمهور عراق درباره کانون گرد و غبارهای این کشور مذاکره کردیم.

اما اینجا افکار عمومی به شما نیاز داشت.

افکار عمومی نبود، بلکه جوسازی بود که عده‌ای در برخی رسانه‌ها انجام دادند. هدف آنها بهانه‌جویی و عیب‌جویی است. کدام عقل سلیم و منطقی می‌گوید در اجلاسی بین‌المللی که منافع ما در آن وجود دارد شرکت نکنیم. این اجلاس‌ها تشریفاتی نیستند. بسیار متاسفم برای افرادی که تصور می‌کنند این اجلاس‌ها تشریفاتی است. این اجلاس‌ها مسئولیت ملی و بین‌المللی ماست. کشورهایی که نتوانند در سطح بین‌المللی از حقوق و منافع ملی خود دفاع کنند حتما شکست خورده‌اند. ما با قوت در اجلاس پاریس شرکت کردیم و جزو کشورهایی بودیم که در شکل‌گیری توافق پاریس نقش داشتیم. این ماجرایی است که منتقدان اصلا به آن اشاره نکردند. رئیس اجلاس رسما اعلام کردند هیات ایرانی جزو موفق و تاثیرگذارترین هیات‌ها بوده به همین سبب در نشست مراکش نیز باید حداکثر بهره را برای منافع ملی خود می‌گرفتیم. در اعتبارات بین‌المللی در بحث تغییر اقلیم سالانه صد میلیارد یورو در سطح بین الملی در نظر گرفته می‌شود تا کشورها از آن بهره بگیرند، بنابراین به چه دلیلی باید از منافع ملی خود بگذریم؟ به دلیل ترس از این که عده‌ای می‌خواهند عیب جویی کنند؟

می‌توان مساله را این‌طور دید که شما دربرابر افکار عمومی نیز مسئولیت دارید می‌توانستید آن روز در پردیسان بمانید و با مردم همدلی کنید.

مسئول باید همدلی کند؟ مسئول باید برای مردم کار کند.

اما باید به این مساله هم توجه داشت اگر بین مدیران و مردم گسست بیفتد، تلاش‌ها کمتر نتیجه می‌دهد. این‌طور فکر نمی‌کنید؟

من روزهای آلوده زیادی را در تهران بوده‌ام، اما سفر مراکش فقط ۴۸ ساعت بود، حدود ۲۴ ساعت در مسیر رفت و برگشت گذشت و حدود دو روز در مراکش بودیم.

از سفر به مراکش عکسی در صفحه اینستاگرام شما منتشر شد. چرا کامنت گذاشتن برای این عکس را محدود کردید؟ آیا برای این نبود که دریافتید، همه نگاه‌ها به این سفر انتقادی است؟

در یک دوره‌ای متاسفانه عده‌ای با عمد و ماموریت می‌آیند‌، به نوعی رفتارشان این را نشان می‌دهد؛ تعداد پست‌های خیلی از این کاربران‌ صفر است، یعنی آی دی ایجاد کرده‌اند برای کامنت‌گذاری و تخریب. البته باید این را روشن کنم جزو مسئولانی هستم که در شبکه‌های اجتماعی هستم و امکان انتشار کامنت و نظر را برای مخاطبان حفظ کرده ام. خیلی هم از کامنت و نظر استقبال می‌کنم، اما شرط دارد؛ اجازه توهین، افترا و تخریب را نمی‌دهیم به خاطر این که گروه‌های خاص بتوانند روی این موضوع سوار شوند هجمه‌هایی می‌آورند. طبیعی است شخصی که صفحه را مدیریت می‌کند ممکن است در آن زمان نتواند جوابگو باشد و برای چند ساعتی کامنت‌گذاری را محدود کند. ترسی از انتقادات نداریم هیچ محدودیتی در بحث نقد نیست، اما در مقابل تخریب و تهدید و الفاظ ناشایست باید به شکل شایسته‌ای مساله را مدیریت کرد.

می‌گویید انتقادهایی که از شما می‌شود، نقد نیست و بیشتر تخریب است. می‌خواهم بدانم درست‌ترین انتقادی که از شما می‌شود چیست؟ در واقع مصداق نقد درست از نظر شما چیست؟

مثلا انتقاد می‌شود چرا خیلی از برنامه‌ها به نتیجه نمی‌رسد یا زمانبر می‌شود، اما ماهیت بسیاری از مشکلات ما بلندمدت است. علاوه براین از ما انتقاد می‌شود چرا با مردم همراهی نمی‌کنید. فکر می‌کنم باید جوابگوی افکار عمومی باشیم، اما در عمل.

تا پایان عمر این دولت زمان زیادی باقی نمانده‌‌ در این مدت باقی مانده چه اولویت‌هایی دارید؟

فعلا تمام تلاشمان این است که برنامه‌های محیط زیست را نهادینه کنیم به نحوی که هر دولتی سرکار آمد نتواند مسیر اصولی را تغییر بدهد. ما از این بابت خیلی آسیب خوردیم. در گذشته در برنامه‌های محیط زیست چرخش‌های ۱۸۰ درجه اتفاق افتاد و دور برگردان زدند، محیط زیست مقوله سیاسی نیست. مساله‌ای است که باید همیشه در اولویت باشد. یعنی کشور در ریل درستی قرار بگیرد و همه دستگاه‌ها برنامه برای محیط زیست داشته باشند.

بگذارید بازگردیم به مساله آلودگی هوا که دغدغه این روزهای خیلی‌هاست. عامه مردم انتقاد می‌کنند آلودگی هوا ناشی از سیاست‌های سازمان شماست؛ اگر بخواهید به زبان ساده بگویید این مشکل چه زمانی حل خواهد شد، چه می‌گویید؟

براساس برنامه ده ساله‌ای که در نظر گرفته شده‌ برنامه آلودگی هوا باید پیش برود .در سه سال اخیر نیز دستاورد خوبی داشته‌ایم. تمام منحنی‌ها نشان می‌دهد وضع هوا رو به بهبود است ما در کلانشهرها دیگر بنزن نداریم. در حالی که سال ۸۹ بنزن تنفس می‌شد و در برخی مواقع تا هزار برابر حد مجاز بود. سرب نیز حذف شده است. تمام نیروگاه‌های کشور که قبلا از مازوت استفاده می‌کردند هم مکلف شده‌اند از گاز طبیعی استفاده کنند. متوسط شاخص آلودگی هوا در کشور کاهش پیدا کرده و تعداد روزهای ناسالم نیز کم شده است، اگرچه ما مساله گرد و غبار را داریم، خیلی جالب است که مشهد امسال از صحرای قره قم (ترکمنستان)گرد و غبار داشت، البته از کانون‌های داخلی نیز بود، مساله اینجاست که بر‌خی عوامل فراملی است.

در مورد مساله آشوراده چه، آیا شما واقعا با ساخت و ساز در این جزیره موافقت کردید؟

‌مناطق حفاظت شده و پارک‌های ملی در سطح کشور مطالعاتی دارد، مطالعات مربوط به آشوراده مربوط به دولت اصلاحات است. در این دوره ما مطالعات مدیریت آن را تکمیل کرده‌ایم و هر کدام از این مطالعات یک کتاب دارد‌، در واقع می‌خواهیم این کتاب را اجرایی کنیم، بخشی از این مطالعات‌ به طبیعت‌گردی با مشارکت مردم محلی مربوط می‌شود چیزی که در دنیا انجام می‌شود‌.‌

پس شما می‌گویید این موارد استاندارد و براساس مقررات است، پس چرا معاون وقتتان آقای کیخا گفت امضای صورت جلسه این پروژه بزرگ‌ترین اشتباه مدیریتی‌اش بوده است؟

آن بحثی بود که ایشان در مورد ساخت هتل و واگذاری گفتند، اما از اول بحث ساخت هتل و واگذاری مطرح نبود. بحث، تعریف فعالیت‌هایی است که بخش خصوصی بتواند با همکاری جوامع محلی برخی فعالیت‌های سبک طبیعت‌گردی و بدون هیچ تخریبی را دنبال کند.

به این دلیل از سوی هیچ لابی شما تحت فشار نیستید؟

نه هیچ لابی خاصی نیست. اگر تقاضا برای چنین فعالیتی باشد، در چارچوب مشخص آن را انجام خواهیم داد و ‌قرار است چنین فعالیت‌هایی نیز در کرمان انجام شود.

با همه دفاعی که از عملکرد خود و سازمان محیط زیست دارید، اگر مرحوم پدرتان که سابقه مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست را نیز داشت قرار بود به شما نمره بدهد فکر می‌کنید چه نمره‌ای می‌گرفتید؟

سوال سختی است. پدرم استاد خوب دانشگاه بود، اما سختگیرانه نمره می‌داد، نمی‌دانم… امیدوارم نمره خوبی بدهد. من محیط زیست را آموزش خانگی دیدم چون رشته تحصیلی‌ام نیست. فکرم می‌کنم ایشان نیز اگر بود می‌گفت بگذارید مردم نمره بدهند.

مهدی آیینی

صداي شکستن خانواده مي آيد

25هزار تماس در ماه، میانگین تعداد تماس‌هایی است که با خط ملی اعتیاد گرفته می‌شود؛ سامانه‌ای با شماره09628 که حدود هشت سال است پلی شده میان مشاوران سازمان بهزیستی و آنها که از اعتیاد آسیب دیده‌اند یا احساس می‌کنند در معرض خطر این آسیب اجتماعی قرار دارند. به همین دلیل به دنبال اطلاعات درست می‌گردند. بیشتر افرادی که با این سامانه تماس می‌گیرند زنانی هستند که نگران همسرشان هستند یا می‌ترسند کودک‌شان گرفتار اعتیاد شود.

در این گفت‌وگو ماریت قازاریان، رئیس گروه پیشگیری از اعتیاد معاونت پیشگیری بهزیستی و مسئول خط ملی اعتیاد از تماس‌هایی می‌گوید که با این سامانه گرفته می‌شود؛ تماس‌هایی که می‌شود آنها را صدای شکستن خانواده دانست.

موضوع بیشترین تماس‌هایی که با خط ملی اعتیاد گرفته می‌شود چیست؟

تماس‌هایی که با این خط گرفته می‌شود کلکسیونی از مشکلات حوزه پیشگیری و درمان اعتیاد است. تماس‌های متنوعی از تمام روستاها، شهرها و استان‌های کشور به این مرکز وصل می‌شود، چون متمرکز است.

افرادی که تماس می‌گیرند بیشتر درباره چه نوع مواد مخدری کنجکاوند؟

می‌شود گفت درباره همه نوع مواد مخدری می‌پرسند. اما براساس آنچه در جامعه اتفاق می‌افتد سوال‌ها نیز تغییر می‌کند، مثلا اگر رسانه‌ها مدتی درباره نوع بخصوصی از مخدر هشدار بدهند مردم نیز درباره آن تماس می‌گیرند.

دغدغه این روزهای تماس‌گیرندگان با خط ملی اعتیاد از چه جنسی است‌؟

خیلی دقیق نمی‌توان گفت، چون متعدد و متنوع است، اما درباره مواد محرک مثل شیشه یا ماری جوانا و حشیش تماس‌های بیشتری با ما گرفته می‌شود، اما از این نمی‌شود نتیجه گرفت که درباره مواد دیگری نمی‌پرسند. اما اگر نام مواد جدیدی شایع شود شاید حدود 700 تماس در روز درباره این مواد با خط ملی اعتیاد گرفته شود.

روزانه چند نفر با خط ملی اعتیاد تماس می‌گیرند؟

به شکل میانگین در طول ماه بین 20 تا 25 هزار تماس با خط ملی اعتیاد گرفته می‌شود.

بالا رفتن تماس با خط ملی اعتیاد به چه چیزهایی بستگی دارد؟

شاید به مطرح شدن مسائل در رسانه‌ها مربوط است، برای نمونه اگر کارشناس یا مسئولان درباره نوعی از مواد مخدر و اثرات سوء آن صحبت کنند، تماس‌ها با خط ملی اعتیاد نیز بیشتر می‌شود.

آنها که دغدغه درمان دارند به چه چیزی نیاز دارند؟

می‌پرسند برای درمان کجا برویم یا یکی از سوال‌هایی که زیاد مطرح می‌شود این است فردی که به درمان نیاز دارد را چطور می‌توان تشویق به درمان کرد. علاوه بر این درباره اتفاقات خشونت‌آمیزی که در خانواده اتفاق می‌افتد نیز از ما می‌پرسند، مثلا پدر و مادرانی که جوانان پرخاشگر دارند.

اما رسیدگی به این موارد وظیفه خط ملی اعتیاد نیست.

درست است. به همین علت ما از آنها می‌خواهیم با 110 تماس بگیرند.

افرادی که با خط ملی اعتیاد تماس می‌گیرند بیشتر در چه گروه سنی قرار دارند؟

میانگین سن تماس‌گیرندگان حدود 30 تا 35 سال است،اما افرادی با سن‌های کمتر و بیشتر نیز داریم. کم سن و سال‌ها معمولا بین 20 تا 30 سال دارند.

نوع سوال‌های آنها چقدر با یکدیگر متفاوت است؟ جوانان بیشتر درباره چه سوال می‌کنند؟

جوانان درباره خود مواد، عوارض، عواقب و نشانه‌های مصرف می‌پرسند.

میانسال‌ها چطور؟

آنها درباره همسرشان می‌پرسند.

آنها گروهی هستند که بیشترین تماس را با خط ملی اعتیاد برقرار می‌کنند؟

بیشترین افرادی که تماس می‌گیرند خانم‌هایی هستند که نگران همسر یا کودک و خانواده‌‌هایشان هستند. این نشان می‌دهد خانواده بیشتر درگیر مشکل اعتیاد است به همین علت باید به ساختار خانواده توجه بیشتری کرد.

افراد سالخورده چه پرسش‌هایی دارند؟

سالمند زیاد نداریم، یعنی آمارشان زیاد قابل توجه نیست؛ برای نمونه آنها می‌پرسند آیا مصرف برخی مواد برای درمان فشار خون یا کمردرد خوب است؟ درواقع آنها بیشتر به دنبال تایید برخی ادعاها هستند.

این مساله به رواج باورهای نادرست درباره مصرف مواد مخدر در جامعه مربوط می‌شود. افرادی که با خط ملی اعتیاد تماس می‌گیرند درباره چه باورهای اشتباه دیگری سوال می‌کنند؟

مثلا هستند افرادی که می‌پرسند مصرف مواد مخدر برای درمان ناتوانی جنسی مناسب است یا نه. اما نمی‌شود گفت اینها اولویت ماست. کلکسیونی از سوال‌ها مطرح می‌شود. علاوه بر این مردم مطرح می‌کنند مصرف تفننی در آخر هفته خطرناک است یا نه. برخی نیز اطلاع درستی از خدماتی که برای درمان اعتیاد ارائه می‌شود ندارند؛ مثلا می‌پرسند چرا نتیجه نمی‌گیرند‌. در واقع می‌شود گفت اطلاعات مردم دراین حوزه مناسب نیست.

به تماس قابل توجه بانوان اشاره کردید. آیا از این مساله می‌توان نتیجه گرفت اعتیاد جدی‌تر از گذشته زنان را تهدید می‌کند؟

بیشتر خانم‌ها نگران اعتیاد اعضای خانواده خود هستند و می‌خواهند مانع اعتیاد فرزندان‌شان شوند. در واقع میان تماس‌گیرندگانی که مصرف‌کننده هستند تعداد آقایان بیشتر است. تعداد خانم‌هایی که اعتیاد دارند و با ما تماس می‌گیرند در چند سال گذشته تغییر قابل توجهی نکرده است، اما باید توجه داشت خط ملی اعتیاد یکی از خدماتی است که در حوزه درمان و پیشگیری از اعتیاد در کشور ارائه می‌شود.

سوال درباره شیشه هنوز جزو بیشترین سوال‌های تماس‌گیرندگان است؟

سوال‌های زیادی درباره شیشه مطرح می‌شود، اما نمی‌توان گفت همه تماس‌گیرندگان مصرف‌کننده شیشه هستند. شاید خیلی‌ها درباره شیشه اطلاعاتی به دست آورده‌اند و نگران هستند.

در مدت حدود هشت سالی که از افتتاح خط ملی اعتیاد می‌گذرد چه تغییراتی در تماس احساس می‌کنید؟

تعداد تماس‌ها زیاد شده و پشت خطی‌های ما کاهش یافته است.

این موارد به تجهیزات و تلاش‌های شما و همکارانتان مربوط می‌شود. سوال اینجاست که چه تغییراتی در مشکلات تماس‌گیرندگان اتفاق افتاده؟

تا مدتی پیش سوال‌ها درباره حوزه پیشگیری کمتر بود، یعنی آدم‌های سالمی که نگران اعتیاد بودند کمتر تماس می‌گرفتند. الان سوال‌های پیشگیری بیشتر شده مثلا قبلا افراد از کارشناسان ما می‌خواستند مرکز درمان معرفی کنند، اما اکنون مردم با مقوله پیشگیری آشناتر شده‌اند.

برای نمونه برخی مدیران مدارس تماس می‌گیرند و به دنبال اطلاعات مناسبی از اعتیاد و مواد مخدر و محرک هستند و از ما می‌خواهند به آنها کتاب معرفی کنیم. اما چند سال قبل چنین کمبود‌هایی احساس نمی‌شد، چون این مسائل دغدغه مردم نبود.

آیا دانش‌آموزان نیز با خط ملی اعتیاد تماس می‌گیرند؟

آمار تماس آنها قابل ملاحظه نیست، یعنی می‌شود گفت تماس دانش‌آموزی نداریم.

کم سن و سال‌ترین تماس گیرنده خط ملی اعتیاد که بوده است؟

در یک سال اخیر فقط یک مورد داشته‌ایم که پسر 14 ساله‌ای تماس گرفته و نگران اعتیاد پدرش بود.

آمار تماس دانشجویان با خط ملی اعتیاد زیاد است؟

تماس دانشجویی داریم، اما به این معنی نیست که سن همه آنها حدود 20 سال است، چون دانشجویان میانسال نیز داریم.

آنها چه دغدغه‌هایی دارند؟

دانشجویان نیز بیشتر درباره عوارض مصرف مواد مخدر می‌پرسند. برخی می‌خواهند بدانند اگر برای شب امتحان ریتالین بخورند تمرکزشان زیاد می‌شود یا نه؟ در چنین مواقعی مشاوران ما به آنها توضیح می‌دهند مصرف چنین داروهایی چه عواقبی برای آنها دارد.

آیا در فصل امتحانات چنین پرسش‌هایی بیشتر مطرح می‌شود؟

درست است در زمان نزدیک امتحانات بیشتر از ما در این باره می‌پرسند، آنها چیزهایی شنیده‌اند و می‌خواهند مطمئن شوند، اما ما اطلاعات درست را در اختیار آنها می‌گذاریم.

باور نادرست دیگری وجود دارد که شیشه باعث لاغری می‌شود. آیا دراین باره نیز از خط ملی اعتیاد سوال می‌کنند؟

به شکل مستقیم نمی‌پرسند.

شایع‌ترین باور اشتباهی که میان مردم وجود دارد، چیست؟

اثرات مصرف تفننی بیشترین چیزی است که تماس‌گیرندگان می‌پرسند؛ اما خیلی از سوال‌هایی که افراد مطرح می‌کنند به دلیل باور نادرست اطلاعات کم آنهاست.

سیر تحول مصرف مواد از سنتی به محرک نیز در تماس‌های شما مشهود است؟

این که بتازگی سوال‌ها بیشتر درباره مواد محرک است، این ماجرا را تایید می‌کند، چون تا چندسال پیش اصلا سوالی درباره شیشه مطرح نمی‌شد. قبلا سوال درباره مصرف تریاک زیاد بود، اما اکنون درباره محرک و داروهایی مانند ترامادول بیشتر شده است.

برخی شهروندان ازاین گلایه دارند که هنگام تماس با خط ملی اعتیاد، زمان زیادی پشت خط می‌مانند.

خیلی این انتقاد را نشنیده‌ایم. ما باید به مشکلات افراد توجه کنیم. اکنون در مطب پزشکان نیز افراد معطل می‌شوند.

به نظرشما آیا تعداد خطوط تلفن یا تعداد مشاوران شما با نیاز جامعه تناسب دارد؟

خدمات ما باید گسترش پیدا کند، هرچند اکنون نیز درحال گسترش زیرساخت‌های خود هستیم، اما این روند زمانبراست و به اعتبار و تجهیزات مناسبی نیاز است. اما تلاش می‌کنیم مردم کمتر پشت خط بمانند.

به شکل میانگین، افراد چقدر پشت خط منتظر می‌مانند؟

میانگین صف انتظار در خط ملی اعتیاد در طول ماه یک تا دو دقیقه است.

مشاوران شما برای هر تماس‌گیرنده چقدر زمان می‌گذارند؟

میانگین تماس تلفنی حدود هفت دقیقه است. اما اگر تماس‌گیرنده در معرض خطر باشد تا یک ساعت نیز برای مشاوره با او وقت داده می‌شود.

از کدام استان‌ها بیشتر با این سامانه تماس گرفته می‌شود؟

از همه استان‌ها با خط ملی اعتیاد تماس گرفته می‌شود و نمی‌توان آمار دقیقی دراین باره داد، چون هر ماه تغییر می‌کند.

با شماره 09628 مشاوره رایگان بگیرید

مشاوران و مددکاران خط ملی اعتیاد هر روز از ساعت 8 صبح تا 8 شب آماده‌اند به افرادی که در خصوص اعتیاد نیاز به مشاوره دارند، خدمات رایگان ارائه کنند. پس چنانچه نیاز به مشاوره داشتید می‌توانید براحتی مشکلاتتان را با مشاوران بهزیستی درمیان بگذارید. فقط به یاد داشته باشید بیشترین تماس‌ها با خط ملی اعتیاد بین ساعات 10 تا 11 صبح و 16 تا 20 گرفته می‌شود؛ بنابراین اگر در ساعات غیر پیک تماس بگیرید می‌توانید راحت‌تر از نظرات مشاوران این سامانه بهره ببرید.

مهدی آیینی

سازمان جنگل‌ها اقتدار ندارد!

حال جنگل‌های کشور خوب نیست. این را غرش اره‌برقی‌هایی که در جنگل‌های شمال از صدا نمی‌افتند تکرار می‌کند؛ جنگل‌های کشور رمق ندارد، این را آفت شب‌پره شمشاد‌های شمال زمزمه می‌کند. شرایط جنگل‌های کشور بحرانی است. این را درختان بلوطی می‌گویند که پیکر بی‌جانشان در سودای هیزم شدن از زاگرس به شهرهای دور و نزدیک کشور قاچاق می‌شوند، اما دستان سازمان جنگل‌ها نیز برای مقابله با این‌همه آشفتگی خالی است. این را ناصر مقدسی، قائم‌مقام سازمان جنگل‌ها و رئیس شورای‌عالی جنگل می‌گوید و گله می‌کند که سازمانی که وظیفه حفاظت از حدود 130 میلیون هکتار اراضی کشور را به دوش می‌کشد، از تجهیزات، امکانات، اعتبار، نیروی کافی و در یک کلام از اقتدار لازم برخوردار نیست.

به نظر شما مساحت جنگل‌های کشور کم نشده است؟

وقتی توسعه شهر، کشاورزی و فعالیت عمرانی اتفاق می‌افتد، بالتبع مساحت جنگل کم می‌شود، زیرا این فعالیت‌ها عرصه‌های طبیعی را از بین می‌برد.

پس چرا برخی همکاران شما در سازمان جنگل‌ها ادعا می‌کنند شرایط جنگل‌ها نسبت به گذشته بهتر شده است؟

نمی دانم، ماموریت سازمان جنگل‌ها حفاظت از جنگل است. باید دید درباره کدام منطقه صحبت می‌کنیم، چون در برخی مناطق برای توسعه جنگل تلاش شده و جنگل‌های دست‌کاشت ایجاد می‌شود. برای نمونه در استان‌های جنوبی با مشارکت مردم جنگل‌های دست‌کاشت ایجاد شده است.

اما جنگل اکوسیستمی که طی گذر سال‌ها ایجاد شده، با جنگل دست‌کاشت تفاوت می‌کند و با کاشت درخت نمی‌توان جایش را پر کرد.

درست است، جنگل دست‌کاشت جنگل طبیعی نیست، اما جنگل‌های دست‌کاشت نیز طبقه‌ای از جنگل‌ها هستند. برای نمونه جنگل‌های حومه تهران در تولید اکسیژن و کاهش گرد و غبار مفید و بسیار حائز اهمیت هستند، اما مانند جنگل‌های طبیعی نیستند.

به هرحال مساحت جنگل‌های طبیعی کشور کاهش پیدا کرده. به نظرتان اصلی‌ترین عامل در این میان چیست؟

توسعه غیرمتوازن در زیستگاه‌ها یکی از علل اصلی است، اما این موضوع تک‌عامله نیست. برای نمونه در جنگل‌های زاگرس توسعه‌نیافتگی سبب شده وابستگی به جنگل از لحاظ معیشت بالا باشد. وقتی کشورمان از نظر منابع گازی رتبه اول را دارد، اما هنوز برخی روستاها یا عشایر در تامین سوخت مناسب با مشکل رو‌به‌رو هستند، ناچار افراد از چوب جنگلی برای سوخت استفاده می‌کنند و راه برای تخریب جنگل باز می‌شود.

چرا از وزارت نفت نمی‌خواهید مشکل سوخت‌رسانی به جنگل‌نشینان را برطرف کند؟

آنها نیز برای خود معیار‌هایی دارند. برای مثال روستاهای با جمعیت کمتر از 20 خانوار اساسا در بحث‌های ارائه خدمات زیربنایی لحاظ نمی‌شود. این مساله شاید درست باشد، زیرا اقتصادی به نظر نمی‌رسد. به همین خاطر در چنین روستاهایی از انرژی‌های نو استفاده می‌کنیم؛ مثلا پنل‌های خورشیدی کار می‌گذاریم یا قرار است در برخی روستاها مخازن گاز نصب شود.

پس چرا به نظر می‌رسد کاری از پیش نمی‌رود؟

باید به فعالیت‌ها سرعت بخشید؛ مثلا مساله برداشت 5 میلیون متر مکعب چوب از جنگل برای تامین سوخت را باید در برنامه پنج‌ساله به صفر برسانیم.

مسائل فرهنگی را در این میان چقدر تاثیرگذار می‌دانید؟

مساله فرهنگی به نظرم مهم ترین عامل است، زیرا قدر و اهمیت جنگل برای بسیاری از مردم و مسئولان هنوز شناخته شده نیست. به همین خاطر وقتی پروژه‌ای عمرانی مطرح می‌شود اجرای آن در اولویت قرار می‌گیرد.

برخی کارشناسان معتقدند این قانون شکنی‌ها اتفاق می‌افتد، چون سازمان جنگل‌ها اقتدار لازم را ندارد. با این نظر موافقید؟

دستگاه متولی حفاظت از جنگل باید از اقتدار، تجهیزات و امکانات کافی برخوردار باشد، چراکه سازمان جنگل‌ها 130 میلیون هکتار از اراضی کشور را پوشش می‌دهد.

سازمان جنگل‌ها در مقایسه با ماموریت و وسعت کار و حساسیت کار و چشمداشتی که نسبت به منابع طبیعی وجود دارد، از امکانات لازم برخوردار نیست، ساختار سازمان نیز در آن حد و اندازه نیست. برای نمونه منابع مالی سازمان در مقایسه با برخی دستگاه‌ها جزئی و ناچیز است. به همین دلیل نمی‌توان از سازمان جنگل‌ها انتظار معجزه داشت.

به نظر می‌رسد با طرح برخی نمایندگان مجلس که برای ادغام سازمان جنگل‌ها با محیط زیست تلاش می‌کنند، موافق باشید؟

این نظر را دولت رد می‌کند و ما نیز تابع دولت هستیم،اما می‌توان گفت سازمان حاکمیتی مانند سازمان جنگل‌ها باید تقویت شود.

چرا به سازمان جنگل‌ها توجه زیادی نمی‌شود؟

باید ظرف و مظروف مناسب هم باشد، چراکه حفاظت از اراضی منابع طبیعی دشوار و مستلزم همکاری تمامی نهاد هاست. علاوه براین براساس اصل پنجم قانون اساسی حفاظت از منابع طبیعی وظیفه همگانی است. بنابراین ما نباید با تمام دستگاه‌های دولتی و افراد تقابل کنیم. در واقع حفظ منابع طبیعی باید به فرهنگ عمومی بدل شود.

به نظر می‌رسد شما علت تمام مشکلات مانند جنگل‌خواری، شیوع آفات یا قاچاق چوب را نبود اعتبار و تجهیزات مناسب درسازمان جنگل‌ها می‌دانید؟

این همه دلایل نیست. برای نمونه مقابله با مساله‌ای مانند قاچاق چوب نیز به همکاری بین‌دستگاهی ارگان‌های انتظامی، امنیتی و قضایی نیاز دارد.

چرا نتوانسته‌اید چنین نهادهایی را برای حراست از جنگل به همکاری بیشتر دعوت کنید؟

باید یادآور شد این موارد مستدل و مستند شده است، چون برنامه ملی جنگل نوشته شده و وظایف دستگاه‌ها مشخص است. افزون براین برنامه جامع صیانت از جنگل‌ها نیز وجود دارد. در واقع مشکل ما در اجراست.

چرا در اجرا مشکل داریم؟

باید قوانین متقن‌تری را تعریف کنیم. البته تلاش می‌کنیم برای فرهنگسازی و به‌روزرسانی مجازات‌ها نیز کار کنیم. علاوه براین باید در آمایش‌های استانی جایگاه جنگل تعریف شود تا دستگاه‌های اجرایی بدانند هنگام اجرای طرح و پروژه‌های عمرانی جنگل خط قرمز است و اگر ناچار به عبور از جنگل شدیم، باید مسائل زیست‌محیطی را رعایت کنیم.

علاوه بر جنگل‌های زاگرس باید به مشکلات جنگل‌های شمال (هیرکانی) نیز توجه کرد، زیرا بهره‌برداری بیش از حد و شیوع آفات این جنگل‌ها را تهدید می‌کند. در این مناطق چه کاری انجام می‌دهید؟

سیاست دولت برای جنگل‌های شمال، اجرای طرح تنفس جنگل است.

به نظر می‌رسد طرح تنفس جنگل قرار نیست از مقام حرف فراتر برود، چراکه هنوز اعتباری برای اجرای آن درنظر گرفته نشده است.

طرح تنفس اجرا می‌شود، چون براساس مصوبه‌ای که دولت سال 92 تصویب کرده، برداشت از جنگل‌های شمال به درخت‌های آسیب‌دیده و آفت‌زده محدود شده است.

اما کارشناسان می‌گویند هنوز درختان سالم جنگل‌های شمال را نیز قطع می‌کنند.

درست است. نمی‌توان این مساله را نفی کرد، زیرا امکان دارد دور از چشم ناظران و یگان حفاظت سازمان جنگل‌ها چنین اتفاقی بیفتد، اما با اجرای این مصوبه می‌توان گفت، در سه سال اخیر بهره‌برداری از جنگل‌های شمال کم شده است.

کاهش بهره‌برداری راه نجات جنگل نیست، چراکه برخی کارشناسان می‌گویند برای برگشت جنگل به شرایط پیش از تخریب به حدود 200 سال زمان نیاز است.

اعتقاد کارشناسی ما نیز این است که جنگل‌های شمال بعد از پنج دهه بهره‌برداری باید دست کم یک دوران ده‌ساله استراحت داشته باشد، اما برخی به اشتباه دوران استراحت را رها کردن جنگل می‌دانند، زیرا برنامه استراحت ما به معنی برداشتن فشار و تهدید از جنگل‌های شمال است.به همین دلیل به دولت پیشنهاد کرده‌ایم، با اجرای برنامه ششم، بهره‌برداری از جنگل‌های شمال نیز متوقف شود، اما توقف بهره‌برداری از جنگل به الزاماتی نیاز دارد.

منظورتان از الزامات، تامین اعتبار است؟ زیرا با توقف بهره‌برداری از جنگل باید برنامه جایگزینی برای بهره‌برداران از جنگل داشت.

درست است. اکنون حدود 50 شرکت بهره‌برداری فعال هستند، اما روش کار ما این است که از زمان اجرای طرح تنفس، موضوع قرار داد سازمان جنگل‌ها با بهره‌برداران تغییر خواهد کرد و به قرار داد حفاظت از جنگل بدل خواهد شد.

برای سایر تهدید‌های جنگل چه برنامه‌ای دارید؟

به موازات اجرای طرح تنفس باید برای کاهش تهدیدهایی مانند خروج 4 میلیون واحد دامی که در جنگل وجود دارد یا خانوار‌هایی که در جنگل زندگی می‌کنند نیز تلاش کرد. برای این کار نهاد‌های مسئول نباید اجازه ساخت مسکن را در جنگل بدهند.

برای تامین اعتبار لازم اجرای طرح تنفس جنگل چه برنامه‌ای دارید؟ مدتی پیش، رئیس سازمان جنگل‌ها با گلایه از نبود اعتبار لازم گفته بود، برای مدیریت یک میلیون و 200 هزار هکتار از جنگل‌های شمال به حدود 300 میلیارد تومان اعتبار نیاز است؟

اعتبار مورد نیاز کمتر از این مقدار است، علاوه بر این جنگل درآمدزاست، زیرا فعالیت‌های کوچک اکوتوریسم درآمد میلیاردی دارد و گردشگران داخلی و خارجی زیادی به جنگل‌های شمال کشور می‌روند. برای نمونه، مدتی قبل از یک طرح کوچک در جنگل‌های شمال بازدید داشتم که در شش ماهه اول سال بیش از یک میلیون گردشگر از آن بازدید کرده بودند.

چه برنامه‌ای دارید تا این حجم از گردشگر به جنگل‌های کشور آسیب نرسانند؟

برخی مناطقی که اکنون بهره‌برداری از آنها انجام می‌شود، قابلیت تبدیل شدن به پارک را دارد. به همین خاطر چنین مناطقی پهنه‌بندی می‌شوند و به شکل میانگین، حدود 85 درصدشان حفاظت خواهد شد. در این میان، قسمت کوچکی را نیز برای گردشگران اختصاص می‌دهیم، مثلا در مناطقی که درخت کمتر است با ایجاد سازه‌های سازگار با طبیعت اجازه فعالیت خواهیم داد.

نمونه موفقی هم داشته‌اید؟

از طریق یک طرح گردشگری که حدود 15 تا 20 هکتار وسعت دارد، توانستیم حدود 2000 هکتار از جنگل را حفاظت کنیم، چراکه قاچاق چوب در این منطقه کاهش قابل توجهی داشته است. بنابراین یکی از روش‌های بهره‌برداری جایگزین کردن گردشگری مسئولانه است.

شاید به این شکل بتوان اعتبار لازم برای حفاظت از جنگل را تامین کرد، اما برای برآورده شدن نیاز صنایع به چوب چه برنامه‌ای دارید، زیرا اگر نیاز آنها برآورده نشود حتما قاچاق چوب افزایش خواهد یافت.

این مساله نکته مهمی است، چون سالانه حدود شش میلیون مترمکعب چوب از سوی صنایع استفاده می‌شود، اما باید توجه داشت که برداشت از جنگل‌های طبیعی حدود 500 هزار متر مکعب است، یعنی در حال حاضر، وابستگی صنایع به جنگل براساس اعداد رسمی حدود 10درصد است. بنابراین کاری که ما باید به موازات طرح استراحت انجام دهیم، تسهیل واردات چوب است، چراکه کشورهایی که به جنگل‌های خود استراحت داده‌اند، به واردات چوب توجه زیادی کرده‌اند، هرچند اکنون نیز در کشورمان این مساله دنبال می‌شود و از کرواسی، ترکیه، گرجستان و روسیه چوب به کشور وارد می‌شود.

سال هاست درباره طرح تنفس جنگل صحبت می‌شود. به نظرتان این طرح سرانجام چه زمانی اجرایی خواهد شد؟

سازمان جنگل‌ها در سه سال گذشته، بهره‌برداری از جنگل‌های شمال را کاهش داده است. برای اجرای این طرح واقعا وارد عمل شده‌ایم و تمام تلاشمان این است که طرح‌های مناسبی را جایگزین طرح‌های وابسته به برداشت چوب کنیم.

مهدی آیینی

فقط 2 ​ماده يوز

برخلاف تلاش صورت گرفته‌‌ برای حفظ یوز ایرانی خبرهای ناگواری از تحقیقات و بررسی کارشناسان به گوش می‌رسد تا آنجا که آنها شرایط یوزپلنگ‌ها را اورژانسی می‌دانند و می‌گویند تعداد این گونه نسبت به سال گذشته کاهش پیدا کرده و به کمتر از 50 قلاده رسیده است. تمام این مسائل را با مرتضی اسلامی دهکردی، مدیرعامل انجمن یوزپلنگ ایرانی در میان گذاشتیم. او ابراز نگرانی کرد که براساس پژوهش‌ها در تمام کشور فقط دو یوزپلنگ ماده شناسایی شده‌ ، ماجرایی که آب پاکی را روی دست آنهایی می‌ریزد که ادعای نجات یوزها ‌ از خطر انقراض را دارند.

چرا می‌گویید شرایط یوزها نسبت به قبل بحرانی‌تر شده است؟

با توجه به پایش‌های انجام شده در زیستگاه یوزپلنگ‌ها تعداد یوز‌های ماده‌‌ بسیار کاهش پیدا کرده است و در خیلی از زیستگاه‌ها نتوانستیم حضور هیچ ماده یوزپلنگی را ثبت کنیم و این مساله‌ای نگران‌کننده است، این خطروجود دارد که زیستگاه‌های دیگر یوز نیز به سرنوشت پارک ملی کویر دچار شو‌د.

شرایط پارک ملی کویر چگونه است؟

براساس مطالعاتی که سال 88 دراین پارک انجام شد، فقط حضور یک یوز نر ثبت شد و بعد از گذشت این چند سال به نظر می‌رسد همان یوز نر نیز دیگر در این منطقه وجود ندارد ویوز به شکل منطقه‌ای در پارک ملی کویر منقرض شده باشد.

در سایر زیستگاه‌ها چطور؟

در خیلی از مناطق بویژه استان یزد از تعدادی یوز نر ثابت عکسبرداری شده است. در واقع تعدادی یوز نر در مناطق مختلف جابه‌جا می‌شوند و در کل کشور، دو یوز ماده شناسایی شده وجود دارد و این گواهی است بر بحران بی‌سابقه شرایط یوز.

بجز گزارش مرگ یوز ماده‌ای که در جاده مشهد کشته شد تلفات دیگری از این گونه امسال منتشر نشده، پس بقیه یوزها چه شده‌اند؟

سوال همین است. نمی‌دانیم. در فاز اول پایش در استان یزد سه یوز ماده شناسایی کرده بودیم (بین سال 90 تا 92) اما در فاز دوم پایش در سال‌های 93 و 94 و بخشی از بررسی‌های امسال هیچ یوز ماده‌ای را در یزد نتوانستیم شناسایی کنیم و درواقع از سرنوشت یوزهای ماده اطلاعی نداریم.

به نظرتان یوزهای ماده چه شده‌اند؟

نمی‌دانیم یوزهای ماده‌ای که قبلا شناسایی شده‌اند، کجا رفتند. آیا کشته شده‌اند؟ جابه‌جا شده‌اند؟ براساس مطالعه تابستان امسال که به لحاظ تعداد دوربین‌های تله‌ای و تلاش‌های صورت گرفته یکی از مفصل‌ترین مطالعات بود اگر یوز دیگری وجود می‌داشت باید تصویرش ثبت می‌شد، به همین خاطر این نشانه نگران‌کننده دیگری است.

بنابراین باید منتظر شنیدن خبرهای ناگواری بود؟

وقتی جمعیت یک گونه به جمعیت‌های کوچک‌تر تبدیل می‌شود، ارتباطات آنها بامشکل روبه‌رو می‌شود. در نتیجه گونه دچار انقراض تصادفی می‌شود.

چرا برخلاف تلاش‌های صورت گرفته آن طور که باید‌ نتیجه نگرفته‌ایم؟

اطلاعات ما درباره یوز ایرانی هر روز افزایش پیدا می‌کند و یکی از نکاتی که بتازگی متوجه آن شده ایم، مهاجرت‌های بسیار طولانی این گونه است. در گذشته‌ وقتی یوزها مشاهده می‌شدند تصور می‌شد آنها جمعیت‌های جداگانه‌ای هستند، اما وقتی دوربین گذاری‌ها انجام و تصویر‌ها بررسی شد و برای یوزها شناسنامه تهیه کردیم،‌ دریافتیم آنها تعداد محدودی هستند که در میان زیستگاه‌ها جابه‌جا می‌شوند.

پس برآورد‌ها از تعداد آنها اشتباه بود؟

بله،‌ این بررسی نشان داد جمعیت یوز‌ها به آن اندازه که تصور می‌کردیم نیست و این که مهاجرت یک نکته مثبت و خطری بزرگ است؛‌ مثبت به این دلیل که آنها ارتباط ژنتیک با هم دارند، اما منفی به خاطر این که آنها در مهاجرت آسیب‌پذیرتر هستند.

می‌توانید بگویید چه تعداد یوز باقی مانده است؟

با توجه به پایش‌های انجام شده می‌توان گفت تعداد یوزها کاهش پیدا کرده، اما برای ارائه آمار دقیق باید منتظر نتایج فاز سوم مطالعات بود که تا پایان سال زمان می‌برد.

بنابراین سازمان حفاظت محیط زیست باید نحوه مدیریت خود را تغییر دهد؟

مساله این است که برنامه‌ها دیگر جوابگو نیست و باید کارهای جدیدی را بسرعت دنبال کرد چراکه شرایط اورژانسی است و اگر دست روی دست بگذاریم، یوزپلنگ تا پنج سال آینده منقرض می‌شود، یعنی از یوزپلنگ‌ها فقط تعدادی یوز نر باقی خواهد ماند که آنها نیز به مرور زمان جانشان را از دست می‌دهند.

به نظرتان چه باید کرد؟

شرایط باید تغییر کند؛ یعنی حفاظت از زیستگاه‌ها قوی‌تر و تعداد محیط بانان در زیستگاه یوز بیشتر شود. با احداث معدن و جاده در زیستگاه یوز‌ها نباید موافقت شود چراکه هر سال پیشنهادهایی در این خصوص مطرح می‌شود. علاوه بر این باید مستثنیاتی که در زیستگاه یوز وجود دارد خریداری و زیستگاه یوز یکپارچه شود. مساله دیگر ایمن‌سازی نقاط حادثه‌خیز مانند جاده‌ای است که از شمال پارک ملی توران عبور می‌کند. برنامه‌های آموزشی برای ساکنان روستاهای همجوار یوز نیز باید جدی گرفته شود چراکه درگیر کردن مردم در بحث حفاظت مهم است.

خانواده بي​دفاع در گرداب آسيب​هاي اجتماعي

اعتياد، طلاق، روابط نامشروع، خيانت زناشويي و حاشيه نشيني برخي از آسيب هاي اجتماعي است که اين روزها جامعه را نشانه رفته و تحت تاثير آن بنيان خانواده نيز بيش از پيش تهديد مي شود. به نظر مي رسد آن طور که بايد نهادهاي مسئول براي کنترل اين آسيب ها تلاش نمي کنند.
در ميزگردي که به اين منظور و با حضور مجيد رضازاده، رئيس مرکز توسعه پيشگيري سازمان بهزيستي کشور،مهدي ميرمحمد صادقي، معاون مشاوره و امور روانشناختي ،محسن روشن پژوه، معاون پيشگيري و درمان اعتياد و شيرين احمدنيا، معاون پيشگيري از آسيب هاي اجتماعي اين سازمان در روزنامه جام جم برگزار شد مسائلي مانند تغيير ارزش ها و هنجارهاي اجتماعي، فاصله بين نسلي و مادي گرايي به عنوان عواملي که جامعه را تهديد مي کند ياد کرده و تاکيد کردند حاشيه نشيني، اعتياد، طلاق، روابط نامشروع و خيانت زناشويي و مناطق بحراني و حاد از اصلي ترين آسيب هاي اجتماعي است که کانون خانواده را نشانه رفته است.
در کنار اين مسائل بحث هايي نظير فراگير نبودن برنامه ها و نداشتن اقتدار لازم از سوي سازمان بهزيستي نيز در اين ميزگرد مطرح شد و کارشناسان بر اين نکته تاکيد کردند که براي کنترل آسيب هاي اجتماعي بايد با عوامل زمينه ساز آنها مقابله کرد.

   آسيب هاي اجتماعي زيادي اين روزها خانواده ها را نگران کرده به نظرشما چه تهديدي جدي تر است؟

ميرمحمد صادقي :به نظرم تغيير ​ ارزش ​ و هنجارهاي اجتماعي است. ​

برخي جامعه شناسان  علت اين تغييرات را دوران گذار مي دانند.

ميرمحمد صادقي: اين نظر برخي جامعه شناسان است،اما چون ارزش هاي جديد در جامعه شکل نگرفته و در اين عين حال​ سنت هاي قديمي نيز تغييرکرده ​ ما با فضايي بي هنجاري رو به رو هستيم در اين فضا افراد به خود اجازه رفتارهاي متفاوتي ​ مي دهند. البته از مهاجرت نيز مي توان به عنوان يکي ديگر از تهديد هاي خانواده ياد کرد،چون مهاجرت از روستاها و شهرهاي کوچک به کلانشهر ها ​سبب گسسته شدن پيوند هاي خانوادگي و اجتماعي شده ​.براي نمونه چند سال پيش خانواده ها مانع طلاق و جدايي دوستان و آشنايان خود مي شدند، اما اکنون اين گسست اجتماعي زمينه را براي شيوع آسيب هاي اجتماعي فراهم کرده است.

 بنابراين نمي توان رسيدگي به آسيب هاي اجتماعي را اولويت بندي کرد؟

رضا زاده:فاصله بين نسلي بين فرزندان و والدين از نظر ميزان اطلاعات و مهارت نيز يکي ديگر  از تهديد​هاي خانواده است،چون اکنون فضاي ذهني آنها از يکديگر دور شده ​ و زمينه را براي آسيب هاي اجتماعي فراهم کرده.براي همين نمي توان جدي ترين آسيبي را که خانواده ايراني را تهديد مي کند مشخص کرد.

ميرمحمد صادقي: فاصله بين نسلي را بايد تهديدي استراتژيک دانست، تصور مي کنم فاصله بين نسلي يکي  از شش تهديداستراتژيک امريکا نيز هست.

روشن پژوه:دوستان به عوامل بروز آسيب هاي اجتماعي اشاره کردند، البته به نظرم   در رویکرد پیشگیرانه، توجه به عوامل زمينه ساز بروز آسيب هاي اجتماعي از پرداختن به خود آسيب مهمتر است و براي ارتقاي جايگاه خانواده و پیشگیری از آسیب هایی که خا نواده را تهدید می کند بايد به آنها توجه ویژه کرد. در رويکرد پيشگيرانه با کنترل عوامل بروز آسيب هاي اجتماعي مي توان به کاهش همه آسيب ها دست یافت. به عنوان مثال يکي از مهمترين آسيب هاي اجتماعي  اعتياد است که با پرداختن به عوامل خطر بروز آن می توان علاوه بر کاهش و کنترل اعتیاد شاهد کنترل سایر آسیب ها نیز بود​.

 چنانچه بخواهيم از منظر جامعه شناسي به موضوع نگاه کنيم،چه عواملي دراين بين موثر است؟

احمدنيا: ​بايد به موضوع از منظر ساختاري نگاه کرد، یعنی تاثیرگذاری جريان​ها و بستر های اجتماعي که توليد کننده آسيب هاي اجتماعي  هستند و  بر نهادهای اجتماعی نظیر  خانواده، اقتصاد و غیره تاثير مي گذارند مدنظر قرار گيرد. وقتي ساختاري به موضوع نگاه کنيم متوجه می شویم که چگونه  انواع نابرابري هاي اجتماعي زمينه ساز آسيب هاي اجتماعي می شود، بنابراين ساخت رابطه نابرابر در سطوح خرد، میانه و کلان  بستر آسيب هاي اجتماعي را فراهم مي کند.

 اما چه مساله سبب شده اخلاق براي خيلي ها مهم نباشد؟

احمد نيا:یکی از مهم ترین آسيب هایی که متوجه ​جامعه​ ماست، روند  تزاید مادي گرایی است ، چراکه خود بر  گسترش نابرابري ها دامن می زند​ و رقابت ناسالم برای دستیابی به  منابع مادی به وجود می آید،  ​ به عنوان مثال،  به جاي اينکه شکل گيري خانواده ها براساس اخلاق  و ارزش های جمعی معنوی باشد  براساس ارزش هاي مادي است. ​مثلا امروزه انتخاب همسر به شهادت مشارکت کنندگان در پژوهشی که  در تهران به انجام رسیده، عملاً  براساس معیارهایی چون ثروت و زيبايي  یعنی بر اساس معیارهایی مادی صورت گرفته ​ که غلبه ​ چنین ارزش هایی منتهی به سلامت ازدواج و کانون خانواده نمی شود.

 خانواده مادي گرا چه تاثيري در جامعه مي گذارد؟

احمد نيا:اين نابرابري از خانواده شروع و به جامعه تسري پيدا مي کند در چنين جامعه اي انسان ها دچار احساس محروميت نسبي مي شوند، چراکه مدام درحال مقايسه خود با ديگري هستند.بنابراين احساس هاي منفي تشديد مي شود و مقايسه ها از بعد برخورداری فرد و خانواده از  رفاه اجتماعي افزايش مي يابد به اين شکل در جامعه انواع آسيب ها مانند اعتياد  و طلاق در نتیجه​ درک نابرابری و تبعیض در  فرصت های کار و اشتغال، و  نامناسب بودن کیفیت زندگی اقشار کم درآمد رواج پيدا مي کند و  در نتیجه ​فقر نسبی​ و  عدم بهره​مندی عادلانه از مواهب زندگی،  افراد در پی مهاجرت برمی آیند و بنابر این حاشيه نشيني تشديد مي شود. می دانیم که در طی چند دهه،  از  نظر معیشتی، از دوران غلبه ​ اقتصاد کشاورزي به غلبه ​ اقتصاد شهري و صنعتي و گسترش خدمات متحول شده ایم.

 فضاي مجازي به آسيب ها چطور دامن مي زند؟

احمدنيا:  تغيير معيشت سبب افزايش حاشيه نشبني شده  و فاصله ی بین- نسلي نيز به دليل سرعت تغيیرات ارزشي تشديد شده بنابراين ارزش ها و علائق و آرزوهای  نسل جديد نيز تغيير و تحولات زيادي پیدا کرده است،  در واقع بانسلي مواجه هستيم که بانسل هاي گذشته خود تفاوت آشکار داشته وزبان مشترکي ندارند و سرعت  پيشرفت فناوري های جدید ارتباطی و اطلاعاتی  نيز مزيد بر علت شده  . در معاونت پیشگیری از آسیب های اجتماعی در سازمان بهزیستی برای پیشگیری از تبعات منفی تحولات اجتماعی اقتصادی شتابنده برنامه های متعددی تدارک دیده شده ​​   از جمله ​ برنامه ای برای آموزش و آگاهی رسانی در خصوص فرصت های  فضاي مجازي و پیشگیری از تهدید های آن نيز گنجانده شده چراکه خواهی نخواهی همه ​ ما در عصر حاضر دچار زندگي دوگانه ای شده ايم؛ زندگي در دنياي واقعي و  به موازات آن در دنیای مجازي.

 براي کاهش چنين آسيب هايي چه برنامه هايي داريد؟

 احمدنيا:​در چنين فضايي نياز به آموزش های متناسب با شرایط سبک زندگی سالم خانوادگی و همچنین ترویج انتظارات و وظایف زندگي  شهروندي داريم که در  برنامه هاي مان  از  شيوه هاي کلاسيک ، کمپين رسانه اي ، انيميشن و فيلم براي آموزش شهروندان و خانواده ها استفاده مي کنيم.

رضا زاده: در مقابل آسيب هاي اجتماعي وظيفه پيشگيري را براي خود متصور هستيم و  تا کنون برنامه ها ي زيادي در اين راستا اجرا شده که برخي از آنها 15 سال سابقه دارد، مانند آموزش مهارت هاي زندگي، آموزش پيش از ازدواج، برنامه ها اجتماع محور پيشگيري از اعتياد،پايگاه سلامت روان اجتماعي و..

 اما با وجود اجراي اين همه برنامه چرا آسيب هاي اجتماعي هنوز نگران کننده است؟

 رضا زاده: دلايلي مانع نتيجه گرفتن شده که بايد بازنگري شوند ​يکي از دلايل اين است که پوشش برنامه به اندازه کافي نبوده است.​

 چرا پوشش برنامه ها مناسب نبوده ؟

رضازاده :چون بودجه کافي براي اجراي آنها نبوده براي نمونه ثابت شده که آموزش هاي پيش از ازدواج ​ تا 40درصد از مشکلات خانواده مانند طلاق پيشگيري مي کند،اما پوشش ما دراين خصوص 10 تا 15 درصد است بنابراين نمي توان انتظار بالايي از اين برنامه داشت ​.

SAID9234

 مساله ديگر اين است که آيا بهزيستي قدرت لازم را براي اجراي چنين برنامه هايي دارد؟

رضا زاده :به عنوان سازمان مهم اجتماعي در کشور آن قدرت کافي را نداريم که برنامه ها را پيش ببريم، اين قدرت بايد در اختيار ما قرار بگيرد تا بتوانيم پاسخگو نيز باشيم اين نيز جزو برنامه هاي کلان ماست تا  سازمان بهزيستي بتواند متولي و پاسخگوي مسائل اجتماعي باشد.

 سازمان و نهادهاي ديگر دراين بين چه نقشي دارند؟

رضا زاده :​ در همه برنامه و طرح ها ​ بايد ملاحظات اجتماعي لحاظ شود،يعني نبايد مسکن مهر ​، عسلويه ​يا مدارس غير انتفاعي ايجاد کنيم اما به عواقب اجتماعي آنها نينديشيم​.بنابراين اگر اين موضوعات رعايت شود،معتقدم​ به اندازه کافي برنامه و توان داريم که روي آسيب هاي اجتماعي تاثير گذار باشيم.

 سازمان بهزيستي رسيدگي به کدام آسيب هاي اجتماعي را اولويت مي داند؟

رضا زاده:​ 5 عامل اصلي را مد نظر قرار داده ايم،حاشيه نشني،اعتياد،طلاق،روابط نامشروع و خيانت زناشويي​ ومناطق بحراني و  حاد.

 براي اين آسيب هاي چه برنامه هايي داشته و داريد؟

رضازاده :براي حاشيه نشيني 7 برنامه پيشگيري داريم غير از برنامه هاي حوزه اجتماعي و توانبخشي در حوزه اعتياد بيش از 6 برنامه کلي داريم که براساس گروه سني و جنسي ​است.در حوزه طلاق 13 برنامه داريم که اگر اجرا مي شد طلاق اينقدر افزايش پيدا نمي کرد،در حوزه هاي روابط نامشروع نيز برنامه هايي داريم.

 براي آموزش خانواده ها چه بايد کرد؟

رضازاده :​در مدارس به افراد تست زدن ياد مي دهيم اما براي زندگي آينده شان برنامه اي نداريم،​به  خانواده نيز بايد آموزش ​ اقتصاد،  فرزند پروري  و روابط  جنسي داد، چراکه اگر فرزند پروري درست اتفاق بيفتند زندگي بهتري را در آينده تجربه خواهند کرد.

 به نظر مي رسد در مقابله با اعتياد نيز موفق نبوده ايم،چرا؟

روشن پژوه: حتما مداخلاتي که انجام شده تاثيرات ​ خوب و قابل قبولي داشته ​، اما قطعا تا وضع مطلوب فاصله داریم. به عبارتی ​ اگر برنامه هايي که تا کنون ​ انجام شده ​ اجرا نمي شد، حتما اوضاع بسيار پيچيده تر از حالا بود. نکته مهم​​ در پيشگيري از آسيب های اجتماعی ​مانند اعتياد  این است که به دلیل عوامل متعدد زمینه ساز و تاثیرات متقابل آنان با هم نمی توان از عملکرد یک دستگاه و نهاد توقع اثر بخشی در تمام سطوح داشت و برای کنترل مشکلاتی از جمله اعتیاد باید تمامی دستگاه های دولتی، حکومتی، نهادهای مدنی از جمله نهادهای فرهنگی ، رسانه ها و آحاد مردم نیز باید مسئولانه وارد عمل شوند.

رضا زاده :آسيب​هاي اجتماعي فرايند​هاي قانونمند هستند که  قابل پيش بيني نيز هستند ،بنابراين قابل پيشگيري نيز هستند،اما اين مسائل در اذهان عمومي مانند جعبه سياه هستند وممکن است افراد به يکباره به آن توجه کرده و بگويند​ گسترش پيدا کرده است​ ،​بنابراين تمام مداخلات دراين حوزه تاثير گذار است  و مي توان گفت اگر اين برنامه ها اجرا نمي شد وضع چه مي شد​.

  براي فراگير شدن برنامه هايتان به چه ميزان اعتبار نياز داريد؟

رضا زاده: با توجه به نوع برنامه ​اعتبار نيز متفاوت است براي نمونه براي آموزش پيش از ازدوا ج سال گذشته  يک ميليارد تومان اعتبار داشتيم ،اما اين ميزان ده درصد افراد را پوشش داد. لازم به ياد آوري است که هزينه زيادي نمي خواهد، چون آموزش ها از سوي 4000 مربي و به شکل گروهي ارائه مي شود، درواقع براي فراگير شدن آن به ​ حدود 20 برابر اعتبار کنوني نياز داريم.

​ درحوزه اعتياد چه؟

رضازاده: برنامه پيشگيري از اعتياد ما سال گذشته 4 ميليارد تومان اعتياد داشت، اما اگر بخواهيم 5000​ تيم را آموزش صحيح بدهيم و گسترش بدهيم چندين برابر اين بودجه را نياز داريم

 در کنار افزايش اعتبار بايد از اقتدار لازم نيز برخوردار باشيد براي حل اين مساله چه بايد کرد؟​​

رضا زاده: اکنون اين بحث مطرح است​ محوريت مقابله با آسيب هاي اجتماعي ​ بهزيستي باشد چراکه ما​ پتانسيل هاي زيادي در سراسر کشور داريم، ​اگر اين رويکرد اتفاق بيفتند واعتبار کافي نيز به ما بدهند اقتدار لازم نيز  به دست مي آيد.

بالا