آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : نامه به رئیس جمهور

بایگانی/آرشیو برچسب ها : نامه به رئیس جمهور

اشتراک به خبردهی

‌دولت در ترازوی محیط‌‌زیستی‌ها

عده‌ای از فعالان محیط زیست معتقدند رئیس جمهور به خاطر  عمل ‌نکردن به وعده‌های محیط‌زیستی اش باید عنوان «محیط‌زیستی ترین دولت» را از کابینه‌ خود پس بگیرد

دوشنبه هفته پیش بود که حدود صد نفر از اساتید دانشگاه، کارشناسان، فعالان، خبرنگاران و دوستداران محیط‌زیست به مناسبت روز جهانی مقابله با بیابان‌زایی، نامه‌ای سرگشاده به رئیس‌جمهور نوشتند و در آن نامه ضمن انتقاد ازبی توجهی دولت نسبت به وعده های‌‌محیط زیستی‌‌اش در شش سال گذشته، از حسن روحانی خواستند که عنوان «محیط‌زیستی‌ترین دولت» را از کابینه خود پس بگیرد.‌

در این نامه موارد متعددی از عملکردهای منفی دولت در حوزه‌های منابع طبیعی و محیط‌زیست در سال‌های گذشته بیان شده است. مواردی از جمله «موافقت ‌با پروژه‌های انتقال آب مانند طرح انتقال آب خزر به سمنان، انتصاب مدیران غیرمتخصص در سازمان‌های «حفاظت‌ محیط‌زیست» و «جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری»، استفاده نکردن از نتایج تحقیقات در برنامه‌ریزی و ارزیابی پروژه‌های زیست‌محیطی، بلاتکلیفی مدارس طبیعت، بی‌توجهی به دیپلماسی آب و تامین حقابه‌های کشور، مهار نشدن ریزگردها در بیشتر استان‌ها، تداوم رشد بیابان‌زایی در کشور، اجرای طرح‌های گردشگری بی‌ضابطه در زیستگاه‌های بکر مانند جزیره آشوراده، ‌واگذاری مرجعیت کنوانسیون تنوع زیستی به وزارت جهاد کشاورزی و واردات بی‌رویه محصولات تراریخته»؛ موضوعاتی که در کنار چند مورد دیگر، دست به دست هم داده و جمعی از فعالان محیط‌زیست، اساتید و خبرنگاران این حوزه را مجاب کرده است که برای پس گرفتن عنوان «محیط‌زیستی‌ترین دولت» به رئیس‌جمهور نامه بنویسند.

این افراد به همراه انتشار نامه خود در رسانه‌ها، لینکی نیز در فضای مجازی منتشر کرده‌اند تا عموم مردم بتوانند نامه درخواست از رئیس جمهور را به صورت الکترونیکی امضا کنند. تا لحظه نگارش این گزارش ‌ نیز بیش ‌از ۲۵۰۰ نفر‌ این نامه را در فضای مجازی امضا کرده‌اند.

سد راه جنگل

در میان اسامی امضاکنندگان نامه درخواست از رئیس‌جمهور برای پس گرفتن عنوان «محیط‌زیستی‌ترین دولت»، نام بسیاری از فعالان محیط‌زیستی باسابقه دیده می‌شود. از جمله محمد درویش، عضو هیات علمی مؤسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور که معتقد است عملکرد دولت در شش سال گذشته در حوزه‌های محیط‌زیست و منابع طبیعی به هیچ وجه قابل دفاع نیست.

او در گفت‌وگو با ما موافقت سازمان محیط‌زیست با سدسازی در شمال کشور و قطع شدن درختان صدها هکتار از جنگل‌های ارزشمند هیرکانی به بهانه این سدسازی‌ها را به عنوان بخشی از مهمترین دلایل خود برای امضای نامه اخیر جمعی از فعالان محیط‌زیست به رئیس‌جمهور بیان می‌کند.

درویش همچنین درباره دیگر دلایل خود برای امضای این نامه توضیح می‌دهد: براساس تعهدات ایران در اجلاس ناگویای ژاپن در سال ۲۰۱۰ میلادی، قرار بود وسعت مناطق حفاظت‌شده تا پیش از سال ۲۰۲۰ به ۱۷درصد خاک کشور برسد، در حالی که نه تنها وسعت این مناطق هنوز در سطحی کمتر از ۱۱درصد منجمد شده، بلکه در دولت دوم آقای روحانی مساحت مناطق حفاظت‌شده حدود ۷۲ هزار هکتار نیز کاهش یافته است. این موارد همگی می‌تواند از مهمترین علت‌های محیط‌زیستی ندانستن این دولت باشد.

بی‌توجهی به تشکل‌های مردم‌نهاد

حمایت کم‌رنگ دولت از سازمان‌های مردم‌نهاد زیست‌محیطی از جمله انتقاداتی است که نویسندگان نامه اعتراضی اخیر به عملکرد دستگاه اجرایی وارد دانسته‌اند. در این زمینه حسین عبیری گلپایگانی، فعال محیط‌زیست و از امضاکنندگان این نامه به ما توضیح می‌دهد: دولت باید برای حفظ محیط‌زیست کشور از فعالیت‌های تشکل‌های زیست‌محیطی حمایت کند. این در حالی است که با وجود فعال بودن دفتر مشارکت‌های مردمی در سازمان محیط‌زیست، هنوز این دفتر برای توانمندسازی این تشکل‌ها اقدامی جدی انجام نداده است. البته مسئولان این سازمان همواره نداشتن بودجه کافی را به عنوان علت اصلی حمایت‌های نامناسب از فعالیت‌های محیط‌زیستی بیان می‌کنند، اما باید گفت عملکرد سازمان محیط‌زیست در سال‌های اخیر نشان می‌دهد که این سازمان گاهی از فراهم کردن بسترهای کم‌هزینه برای انجام فعالیت‌های محیط‌زیستی نیز دریغ کرده است.

او همچنین از انجام نشدن ارزیابی‌های واقعی  محیط‌زیستی پیش از انجام پروژه‌های انتقال آب بین حوضه‌ای در سال‌های اخیر نیز به عنوان یکی دیگر از دلایل خود برای امضای این نامه یاد می‌کند و معتقد است که این اقدام باعث به‌هم خوردن اکوسیستم و تخریب زیستگاه‌های حیات وحش در بسیاری از استان‌های کشور شده است. عبیری تاکید دارد که منظور از ارزیابی‌های واقعی  محیط‌ زیستیاین است که پیش از انجام هر پروژه عمرانی، از اساتید دانشگاه، کارشناسان خبره، پیشکسوتان حوزه محیط‌زیست و نخبگان جوامع محلی نظرخواهی شود. اقدامی که به گفته این فعال محیط‌زیست، در بیشتر پروژه‌های اجراشده در دولت‌های یازدهم و دوازدهم نسبت به آن بی‌توجهی شده است.

حق گمشده آب

بی‌توجهی به دیپلماسی آب و تامین حقابه‌های کشور و نابودی بسیاری از تالاب‌ها تا پیش از بارندگی‌های امسال نیز از دیگر دلایلی است که نویسندگان نامه اخیر بر اساس آن از رئیس‌جمهور تقاضا کرده‌اند که دیگر عنوان «محیط‌زیستی‌ترین دولت» را برای کابینه‌اش به کار نبرد.

مهدی آیینی، روزنامه‌نگار حوزه محیط‌زیست و از نویسندگان این نامه در این باره به ما می‌گوید: درست است که بخشی از مشکلات محیط‌زیستی کشور به دلیل تغییر اقلیم رخ داده، اما برخی سوءمدیریت‌ها نیز مشکلات زیست‌محیطی‌مان را بیشتر کرده است. برای نمونه تا کنون سازمان محیط زیست و وزارت امور خارجه برای تامین حقابه‌های کشور اقدام مؤثری نکرده‌اند و هر روز بر تعداد آواره‌های محیط‌زیستی اضافه می‌شود.

او معتقد است تعداد زیاد حاشیه‌نشینان ساکن اطراف کلانشهرها، به دلیل بی‌توجهی به تامین حقابه‌هاست، چراکه از نظر آیینی، بیشتر این افراد کشاورزان و دامدارانی بوده‌اند که به دلیل نبود آب، به ناچار روانه کلانشهرها شده‌ و چون مهارت خاصی نداشته‌اند، به پدیده حاشیه‌نشینی و در نتیجه، فراهم شدن شرایط برای گسترش آسیب‌های اجتماعی دامن زده‌اند.

وعده‌های فراموش‌شده

سر دادن شعارهای  محیط‌ زیستیزیبا در شش سال گذشته در کنار انجام برخی اقدامات نمایشی دولتمردان برای محیط‌زیستی نشان دادن خود، نویسندگان نامه اعتراضی اخیر به رئیس‌جمهور را به این نتیجه رسانده که «رویکرد دولت نسبت به مسائل  محیط‌ زیستیهیچ‌گاه از مقام شعار فراتر نرفته است.»

علی‌محمد شاعری، عضو هیات رئیسه کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس که نام او نیز در میان امضاکنندگان این نامه دیده می‌شود، در این باره معتقد است دولت‌‌های یازدهم و دوازدهم با این که در شعار طرفدار از محیط‌زیست بوده، اما در عمل نتوانسته است به وعده‌های خود در این حوزه، پایبند باشد.

او در گفت‌وگو با ما برای اثبات این ادعای خود به تصمیم دولت برای اجرای پروژه انتقال آب خزر به سمنان، کاهش شدید سفره‌های آب زیرزمینی، مهار نشدن ریزگردها در بیش از ۲۳ استان و اضافه شدن سالانه بیش از ۵۰ هزار هکتار بر وسعت بیابان‌های کشور اشاره می‌کند و تاکید دارد که این موارد از جمله دلایل او برای امضای نامه درخواست از رئیس‌جمهور برای پس گرفتن عنوان «محیط‌زیستی‌ترین دولت» بوده است.

شاعری همچنین درباره دیگر دلایل خود برای امضای این نامه توضیح می‌دهد: ‌این دولت دارای چالش‌های  محیط‌ زیستیفراوانی بوده است. از جمله این چالش‌ها می‌توان به تجاوز به اراضی ملی و عرصه‌های طبیعی حفاظت‌شده برای اجرای پروژه‌های عمرانی، گردشگری و کشاورزی اشاره کرد. به عنوان مثال در این دوره با حمایت سازمان محیط‌زیست زمزمه واگذاری جزیره آشوراده به عنوان یک پناهگاه حیات وحش بی‌نظیر در شمال کشور شدت گرفت.

این نماینده مجلس البته تاکید دارد که دولت تدبیر و امید در کنار همه این اقدامات منفی، گام‌های مثبتی را نیز در حوزه محیط‌زیست برداشته است. او در این زمینه به تصویب قوانینی مانند «قانون حفاظت از خاک»، «قانون حفاظت، احیا و مدیریت تالاب‌ها»، «قانون حفاظت و بهره‌برداری از منابع ژنتیکی کشور»، «اصلاح قانون نحوه جلوگیری از آلودگی هوا» یا همان «قانون هوای پاک» و «قانون توقف بهره‌برداری تجاری از جنگل‌های شمال» یا همان «طرح تنفس پنج‌ساله جنگل‌ها» در مجلس شورای اسلامی اشاره می‌کند. قوانینی که از نظر شاعری، کم و بیش نتایج مفیدی را برای طبیعت کشور به همراه داشته‌اند و همگی با رایزنی‌های مسئولان ارشد دولتی به تصویب رسیده‌اند.

اما اگر از همه تحلیل‌های کارشناسی در مدح و ذم عملکرد شش‌ساله دولت در حوزه‌های محیط‌زیست و منابع طبیعی بگذریم و بار دیگر به متن نامه اخیر برخی کارشناسان و فعالان محیط‌‌زیست به رئیس‌جمهور نگاه کنیم، درخواهیم یافت آنچه باعث شده است که این افراد به حسن روحانی نامه بنویسند، نه لزوما تخریب عملکردهای  محیط‌ زیستیدولت، بلکه ناامید شدن آنها از وعده‌های دولت در این حوزه بوده است.

در واقع، براساس متن این نامه می‌توان نتیجه گرفت که امضاکنندگان آن، بعد از گذشت شش سال از آغاز به کار دولتی که ادعای محیط‌زیستی بودن دارد، به این باور رسیده‌اند که «در این دولت، در حوزه‌های منابع طبیعی و محیط‌زیست نه تنها شاهد حرکتی رو به جلو نبوده‌ایم، بلکه عقب‌گرد نیز داشته‌ایم.»

موج‌سواری روی ارومیه

نخستین مصوبه دولت یازدهم که در اولین جلسه هیات دولت آن دوره یعنی در ۲۷ مرداد ۱۳۹۲ به تصویب رسید، درباره احیای دریاچه ارومیه بود. از سویی دیگر، رئیس‌جمهور ۲۸ فروردین امسال در جلسه هیات دولت تاکید کرد که «یکی از افتخارات بسیار بزرگ دولت یازدهم و دوازدهم احیای دریاچه ارومیه است.» این در حالی است که بسیاری از کارشناسان محیط‌زیست معتقدند تا پیش از بارندگی‌های سال آبی ۹۷-۹۸، اوضاع این دریاچه همچنان وخیم بود. بنابراین از نظر این دسته از کارشناسان، حال خوب امروز این دریاچه نه مرهون تلاش‌های دولت، بلکه مدیون بارندگی‌ها و سیل‌های اخیر است.

حسین آخانی، عضو هیات علمی دانشگاه تهران که جزو این دسته از کارشناسان است و خود نیز زمانی با ستاد احیای دریاچه ارومیه همکاری می‌کرد، درباره نتایج فعالیت‌های این ستاد به ما توضیح می‌دهد: واقعیت ماجرای ستاد احیای دریاچه ارومیه این است که در این ستاد مبالغ بسیار کلانی هزینه شده و عملا هیچ اتفاق مثبتی نیفتاده است. اگر هم می‌بینیم دریاچه ارومیه تا حدی بالا آمده، به این علت است که امسال در حوضه آبریز این دریاچه بیش از دیگر حوضه‌های آبریز کشور باران باریده است.

او که نامه جمعی از فعالان محیط‌زیست به رئیس‌جمهور برای پس گرفتن عنوان «محیط‌زیستی‌ترین دولت» را نیز امضا کرده است، از پروژه انتقال آب رود زاب به دریاچه ارومیه به عنوان یکی از پروژه‌های بی‌نتیجه ستاد احیای این دریاچه یاد می‌کند و می‌گوید: وقتی بارندگی‌های اخیر در حوضه آبریز دریاچه ارومیه توانست آب این دریاچه را حدود یک متر بالاتر آورد، چه نیازی بود که این چند هزار میلیارد تومان برای پروژه انتقال آب رود زاب خرج شود تا علاوه بر آسیب دیدن طبیعت و منابع آبی حوضه‌ای دیگر، در عمل تاثیر قابل توجهی نیز روی احیای دریاچه ارومیه گذاشته نشود.

معترضان  محیط‌ زیستی

در صفحه امضای الکترونیکی نامه «درخواست از رئیس‌جمهور برای پس گرفتن عنوان محیط‌زیستی‌ترین دولت» در فضای مجازی، بسیاری از کاربران علاوه بر امضای نامه، در قسمت نظرات دلایل خود را نیز برای این اقدام بیان کرده‌اند. دلایلی که همگی معطوف است به انتقادات جدی مردمی به عملکرد  محیط‌ زیستیدولت‌های یازدهم و دوازدهم. نقدهایی مثل «افزایش گرد و غبار در سیستان و بلوچستان، خوزستان و سایر استان‌ها، تخریب جنگل‌ها و مراتع با ارائه مجوز به پروژه‌های عمرانی و کشاورزی غیراصولی، نداشتن قاطعیت برای جلوگیری از کوه‌خواری و جنگل‌خواری، حمایت ناکافی از مدارس طبیعت، بی‌توجهی به فرهنگسازی برای مقابله حیوان‌آزاری، پیگیری نکردن جدی لایحه حمایت از حقوق حیوانات، سدسازی‌های بی‌رویه در دل جنگل‌های شمال، بی‌توجهی به مدیریت پسماند و آلوده شدن بسیاری از جنگل‌ها، مراتع، کوه‌ها، رودخانه‌ها و تالاب‌های کشور به این دلیل، سوء مدیریت منابع آبی از سوی وزارت نیرو و افزایش واردات محصولات تراریخته با حمایت وزارت جهاد کشاورزی» که کاربران بسیاری را برای امضای نامه درخواست از رئیس‌جمهور برای پس گرفتن عنوان «محیط‌زیستی‌ترین دولت» متقاعد کرده است.

اما علاوه بر این‌ها، کاربران دلایل دیگری را نیز برای امضای این نامه در میان نظرات خود بیان کرده‌اند. مثلا کاربری از سروستان استان فارس نوشته است که «به دلیل تخریب منابع طبیعی به خاطر توسعه زمین‌خواری، کوه‎خواری و جنگل‌خواری و خشک شدن بسیاری از تالاب‌های ایران» این نامه را امضا کرده است. کاربر دیگری از قائمشهر نیز در کنار امضای این نامه نظر داده است که «پرداخت نشدن حقوق جنگلبانان و گسترش سدسازی در شمال کشور نمی تواند در یک دولت محیط‌زیست‌محور رخ دهد.»

شخص دیگری از اهواز نیز دلایل خود برای امضای نامه را به این صورت فهرست کرده است: «خشک شدن تالاب‌های شادگان و هورالعظیم، تداوم وجود ریزدگردها، کم‌آب شدن کارون و ضربه خوردن معیشت مردم خوزستان.» کاربری از کازرون نیز در قسمت نظرات این‌طور با هموطنان خود در دل کرده است: «تنوع زیستی ایران عزیز قربانی توسعه ناپایدار شده است. توسعه‌ای که زاییده مدیریت سیاسی و نگاه قومی منطقه‌ای در میان مدیران به‌جای توجه به نظرات کارشناسی و آینده‌نگری برای افزایش توان کارآیی سرزمین و تاب‌آوری هرچه بیشتر طبیعت ایران است. معتقدم ما آخرین نسلی هستیم که شاید بتوانیم طبیعت ایران را نجات دهیم و اگر بی‌تفاوت باشیم جفایی بزرگ به ایران عزیز و نسل‌های آینده خواهد بود.»

محمدحسین خودکار

زیر پای بلوط‌ها خالی می‌شود

تصمیمات غیر کارشناسی وزیر جهاد کشاورزی اساتید دانشگاه را ناگزیر به نامه‌نگاری با رئیس جمهور کرد

 

   گزارشگران سبز: جنگل‌های زاگرس نفس‌های آخر را می‌کشند. از زادآوری طبیعی در زاگرس خبری نیست و تداوم حیات آن به دلیل نبود نونهال، با مشکل جدی روبرو است. دامداران و ذغال‌گیران دست از سر بلوط‌های بیمار زاگرس بر نمی‌دارند. بیماری ذغالی بلوط به جان درختان کهنسال این جنگل افتاده و خشکسالی و ریزگردها، راه تنفس درختان موجود در منطقه را بند آورده است. اما گویا از نگاه وزیر جهاد کشاورزی جنگل‌های زاگرس با آن همه غنای زیستی، درختزاری مملو از درختان کج و معوج است که می‌توان در زیرآشکوب آن، یعنی سطحی که زیر تاج درختان قرار دارد، هر کاری انجام داد و حتی گندم کاشت! شخم زیرآشکوب جنگل‌های زاگرس از نگاه کارشناسان مهمترین دلیل تخریب این جنگل‌هاست اما در شرایطی که کشور ایران به سمت خشکسالی می‌رود و هر نوع دخالت در زمین جنگل‌های زاگرس، می‌تواند مصرف آب را افزایش داده و ایران را با بحرانی جدی‌تر روبرو سازد، محمود حجتی دستور داده است که نسق زراعی کشاورزانی که زیرآشکوب جنگل را شخم زده‌اند، با حفظ ملی بودن جنگل‌ها، به رسمیت شناخته شود. تصمیمی که حقوقدانان را هم متعجب کرده که چطور می‌توان هم اراضی ملی داشت و هم نسق زراعی و مستثنیات را به رسمیت شناخت! آنچه مسلم است تصمیم اخیر وزارت جهاد کشاورزی نوعی دخل و تصرف در انفال به حساب می‌آید و حیات جنگل‌ها را با مخاطره جدی روبرو می‌کند. به همین دلیل بیش از ۱۵۰ عضو هیات علمی و ۲۵۰ پژوهشگر و فعال محیط زیست را دست به کار کرده تا نامه‌ای در اعتراض به این تصمیم وزیر جهاد کشاورزی به بالاترین مقام اجرایی کشور یعنی رئیس جمهور بنویسند تا شاید داد جنگل‌های مظلوم زاگرس را در رده‌های بالاتر بستانند و نگذارند پیکر نحیف زاگرس، بیش از این آسیب ببیند.

بیش از ۱۵۰ عضو هیات علمی از رشته‌های مختلف جنگل، مرتع، خاکشناسی، محیط زیست، گیاهپزشکی و حتی کشاورزی به همراه ۲۵۰ کارشناس و فعال محیط زیست به رئیس جمهور نامه نوشتند تا به او بگویند وزیری که سکان وزارت جهاد کشاورزی را در دست دارد، به بیراهه می‌رود و تصمیمش برای آینده کشور مهلک و کشنده است. وزیر جهاد کشاورزی دستور داده است که سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور نسق زراعی زیرآشکوب جنگل‌های زگرس را به رسمیت بشناسند و دستورالعملی برای کشت زیرآشکوب این جنگل‌ها با کمک سازمان امور اراضی تهیه کند. دستوری که همه کارشناسان را حیران کرده که وزیر جهاد کشاورزی چگونه درباره اکوسیستم یک جنگل فکر می‌کند که می‌تواند چنین دستوری صادر کند. جنگل‌های زاگرس که زیستگاه انواع حیوانات است، غنی‌ترین و بیشترین تعداد گونه‌های گیاهی را در خود جای داده و سطح آن هر روز به دلیل شیوع آفات مختلف رو به کاهش است، چرا باید این چنین مورد بی‌مهری مقامات مسئول قرار گیرد؟ وزیر جهاد کشاورزی بدون توجه به تبعات تصمیمات خود و تداوم حیات این جنگل‌ها، به دنبال صدور مجوز برای نسق‌های زراعی زیرآشکوب جنگل‌های زاگرس است. تصمیمی که بسیاری از دوستداران محیط زیست را نگران کرده است.

سازمان جنگل‌ها، بنگاه دارِ شلخه

رحیم ملک نیا عضو هیات علمی دانشگاه لرستان یکی از اعضای هیات علمی است که به تصمیم وزیر جهاد کشاورزی اعتراض دارد. او در گفتگو با خبرنگار ما عنوان می‌کند: در کمتر از یک سال با دو طرح مختلف اما مخرب برای عرصه‌های طبیعی از سوی وزیر جهاد کشاورزی مواجه بوده‌ایم. یکی از این طرح‌ها توسعه باغات روی اراضی شیب‌دار و دومین طرح هم به رسمیت شناخته شدن نسق زراعی در زیرآشکوب جنگل‌های زاگرس است.

او اضافه می‌کند: بعد از انتشار ابلاغیه وزیر جهاد کشاورزی، مسعود منصور معاون حفاظت و امور اراضی سازمان جنگل‌ها، مصاحبه‌ای در این رابطه داشته است. از متن مصاحبه چنین بر می‌آید که سازمان جنگل‌ها به طور کاملا شلخته و بی‌هدف در حال برنامه‌ریزی برای جنگل‌هاست. زیرا در جایی از مصاحبه معاون حفاظت سازمان بیان می‌کند که از سطح اراضی زراعی زیرآشکوب اطلاع دقیقی در دست ندارد.

ملک نیا ادامه می‌دهد: این جمله نشان می‌دهد سازمان جنگل‌ها بدون اینکه بداند برای چه سطحی در حال برنامه‌ریزی است، وارد عمل شده و به عواقب اجتماعی و اکولوژیکی این مسئله توجهی نکرده است. زیرا اگر اطلاعات داشتند، به این فکر می‌کردند که با یک تصمیم جدید، آیا بخش‌های دیگری از جنگل قربانی خواهد شد یا خیر. اساسا این تصمیم چه معضلات جدیدی ایجاد می‌کند.

به گفته او بخش عمده کشت زیرآشکوب در زاگرس مربوط به سال‌های اخیر است. بنابراین تنها با به‌رسمیت شناختن تغییر کاربری‌های چند دهه اخیر، می‌توان این مسئله را حل کنند زیرا یک زارع روستایی نمی‌تواند قبول کند که پلاک مجاورش از سوی دولت به رسمیت شناخته شود اما او از امتیاز ابلاغیه جدید استفاده نکند.

این عضو هیات علمی دانشگاه لرستان با تاکید بر تبعات وخیم اجتماعی تصمیم وزیر، به بخش دیگری از سخنان منصور درباره دادن اراضی معوض به کشاورزانی که به هر دلیل نمی‌توان برای آنها دستورالعمل کشت تهیه کرد، اشاره می‌کند.

ملک نیا می‌گوید: سازمان جنگل‌ها به جای اینکه به فکر اصلاح بخش‌های تخریب شده جنگل باشد، دنبال دادن معوض به کشاورزان است. سخنان معاون حفاظت سازمان جنگل‌ها نشان می‌دهد که این سازمان در بحث حفاظت در خارج از شمال، خیلی منفعل عمل می‌کند و تحت تاثیر برنامه‌های توسعه وزارت جهادکشاورزی است. در واقع وظیفه سازمان جنگل‌ها بنگاه‌داری زمین برای وزارت جهاد کشاورزی است و نقش حفاظتی را به دلیل اینکه زیر مجموعه این وزارتخانه است یا اینکه مدیرانش اهمیتی برای حفاظت از عرصه‌های طبیعی قائل نیستند، به دست فراموشی سپرده است.

طرحی برای تکمیل ایده توسعه باغات روی اراضی شیبدار

علی سلاجقه استاد دانشگاه تهران و رئیس اتحادیه انجمن‌های علمی منابع طبیعی و محیط زیست ایران نیز در گفتگو با «جام جم» تاکید می‌کند: دستور وزیر جهاد کشاورزی برای به رسمیت شناختن نسق زراعی در اراضی زیرآشکوب زاگرس، در راستای دستوری است که او برای توسعه باغات در سطوح شیب‌دار داده بود.

او اضافه می‌کند: متاسفانه «هر دم از این باغ بری می‌رسد». این تصمیم وزیر، خلاف قانون است. ما اگر مجوز کشت زیرآشکوب در جنگل‌های بلوط غرب صادر کنیم، این جنگل‌ها که به شکل طبیعی به دلیل ریزگردها و کمبود نزولات آسمانی در حال از بین رفتن است، بیشتر آسیب می‌بیند.

به گفته رئیس اتحادیه انجمن‌های علمی منابع طبیعی ایران با کشت زیرآشکوب در جنگل‌های زاگرس، همان حداقل جست‌هایی که درختان بلوط به صورت طبیعی می‌زدند، به طور کامل از بین خواهد رفت و برای همیشه باید فاتحه این جنگل‌ها را خواند.

او با تاکید بر غیر قانونی و غیر کارشناسی بودن دستور وزیر، می‌گوید: امیدواریم مسئولان در حالی که جنگل‌های غرب رنجور هستند، با کارهای غیر قانونی و غیر کارشناسی خود، رنج و سختی بیشتری به این اکوسیستم تحمیل نکنند.

سلاجقه با ابراز امیدواری از این که نامه اعضای هیات علمی سبب شود محمود حجتی لجاجت به خرج نداده و تصمیم خود را عوض کند، سخنان خود را این‌گونه ادامه می‌دهد: وزیر جهاد کشاورزی هیچ گاه به نظرات کارشناسی توجه نمی‌کند. او باید صاحب‌نظران را جمع کند و از دید کارشناسی این تصمیم را بررسی کند. تبعات کار را بسنجند که آیا این به خیر صلاح کشور هست یا نه.

او اضافه می‌کند: اگر وزیر جهاد کشاورزی از لحاظ قانونی نظراتی دارد باید به اعضای هیات علمی اعلام کند و از کارشناسان نظر بخواهد اما اگر نظرات کارشناسان صائب بود، باید آن را بپذیرد زیرا به صلاح کشور است.

سازمان جنگل‌ها هم مشغول زراعت است

محمد فتاحی عضو هیات علمی بازنشسته موسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع از دیگر مخالفان تصمیم وزیر جهاد کشاورزی است. او به خبرنگار ما می‌گوید: در شرایطی که اقلیم ما به سمت خشکی حرکت می‌کند، کشت زیرآشکوب کار بسیار بدی است. البته برخی کارهای سازمان جنگل‌ها نظیر کشت گیاهان دارویی در زیرآشکوب جنگل‌های زاگرس هم در راستای توسعه زراعت در زیرآشکوب جنگل است.

به گفته فتاحی هر نوع کشت زیرآشکوب منجر به از دست رفتن گونه‌های بومی است و هیچ فرقی با زراعت ندارد. دخالت در زیرآشکوب جنگل‌ها مصرف آب را افزایش می‌دهد و توسعه زراعت در جنگل، در حالی که حداقل یک سوم این اکوسیستم رو به خشکی می‌رود، کار بسیار ناپسندی است.

او تاکید می‌کند: با دخالت در کف جنگل، نفوذ آب به داخل زمین کاهش می‌یابد. ضمن آنکه شخم و شیار، فرسایش خاک را افزایش می‌دهد زیرا بسیاری از عرصه‌هایی که در آنها کشت زیرآشکوب انجام می‌شود، روی شیب واقع شده‌اند و با به هم خوردن پوشش گیاهی طبیعی منطقه و شخم زدن زمین، فرسایش تشدید می‌شود.

اعلام نگرانی ادارات کل مناطق زاگرس نشین

بر اساس اسنادی که برای ما ارسال شده است، سازمان امور اراضی بر اساس بخشنامه وزیر جهاد کشاورزی، از سازمان جنگل‌ها می‌خواهد که کارگروه مشترکی با حضور کارشناسان این سازمان، برای تدوین دستورالعمل کشت زیرآشکوب جنگل تشکیل دهد. دستوری که صدای همه کارشناسان را درآورده است. اما کامران پورمقدم رئیس شورایعالی جنگل در گفتگو با خبرنگار ما عنوان می‌کند: هنوز دستوری از سوی وزیر جهاد کشاورزی به ما ابلاغ نشده است. کمیسیون رفع تداخلات بر اساس قوانین موجود در کشور تشکیل شده و در آن تصمیماتی گرفته شده است. بر اساس تصمیم این کمیسیون، باید نسق زراعی اراضی زیرآشکوب جنگل که دارای سوابق اصلاحات ارضی است، به رسمیت شناخته شود اما جنگل همچنان ملی باشد.

او ادامه می‌دهد: این درخواست به صورت رسمی از طرف سازمان امور اراضی به سازمان جنگل‌ها اعلام شده است. سازمان جنگل‌ها به عنوان مسئول، باید دستورالعمل فنی تهیه کند که این تصمیم را اجرایی کند. در دستورالعمل فنی مشخص می‌شود که با این عرصه‌ها چگونه برخورد شود.

به گفته رئیس شورای عالی جنگل، خلیل آقایی رئیس سازمان جنگل‌ها تصمیم‌گیری درباره درخواست ارسال شده به این سازمان –از سوی سازمان امور اراضی- را به شورایعالی جنگل ارجاع داده و خواسته است که این موضوع بررسی شود.

آن طور که او می‌گوید: جلساتی با حضور کارشناسان بخش تحقیقات، حفاظت و امور اراضی سازمان جنگل‌ها، ادارات منابع طبیعی استان‌ها و سازمان امور اراضی کشور همچنین کارشناسان حقوقی تشکیل داده‌ایم و ابعاد مختلف به رسمیت شناختن نسق زراعی در دست بررسی است.

پورمقدم بیان می‌کند: اکثر ادارات کل استان‌ها از اجرایی شدن این دستور ابراز نگرانی کرده‌اند زیرا ممکن است این تصمیم برای بقیه عرصه‌ها هم مشکل ایجاد کند.

او اضافه می‌کند: هنوز تصمیم نهایی برای اعلام به رئیس سازمان جنگل‌ها گرفته نشده است و طی این هفته یا هفته آینده، جلسه دیگری با حضور کارشناسان ذیربط برای بررسی نهایی و جمع‌بندی نظرات برگزار خواهد شد.

در حالی که کارشناسان مختلف از تصمیم وزیر جهاد کشاورزی اعلام نگرانی می‌کنند، هیچ واکنشی از سوی معاونت امور جنگل سازمان جنگل‌ها، مشاهده نمی‌شود. فریبرز غیبی رئیس مرکز جنگل‌های خارج از شمال سازمان جنگل‌ها،‌ مراتع و آبخیزداری کشور به عنوان مسئول مستقیم مدیریت جنگل‌های زاگرس به تماس‌های مکرر خبرنگار «جام جم» پاسخ نمی‌دهد و طی پیامکی اعلام می‌کند که در جلسه حضور دارد.

لیلا مرگن

بالا