آخرین خبرها
خانه / گفت و گو / نمی توان با الاغ در دریا گشتزنی کرد
نمی توان با الاغ در دریا گشتزنی کرد

نمی توان با الاغ در دریا گشتزنی کرد

محیط زیست دریایی کشورمان حال و روز خوبی ندارد، ماهیان کیلکا و خاویاری و فک‌های خزری در شمال کشور با خطر انقراض دست و پنجه نرم می‌کنند و در جنوب کشور هم هر روز از جمعیت لاک‌پشت‌های پوزه عقاب کاسته می‌شود، علاوه بر این سالانه هزاران تن فاضلاب و مواد نفتی وارد این دو پهنه آبی کشورمان شده و آبی لاجوردی آنها را به سمت سیاهی سوق می‌دهد، تلخ‌تر این‌که در این میان هیچ شخص و نهادی هم آن طور که باید و شاید به فکر سر و سامان دادن به این آشفته بازار نیست، تا آنجا که در کشورمان چیزی به عنوان محیط‌بان دریایی وجود ندارد و محیط زیست دریایی کشور هم از نبود بودجه گله دارد، متاسفانه دیگر وزارتخانه‌ها نیز با محیط زیست غریبه اند و به تعهدات خود نه تنها عمل نمی‌کنند، بلکه در این میان کم هم می‌گذارند. در این گفت‌وگو عبدالرضا کرباسی، معاون دریایی سازمان محیط زیست کشور از مشکلات محیط زیست دریایی کشور و عملکرد این سازمان می‌گوید.
با توجه به شرایط دریای خزر به نظر می رسد مشکلات محیط زیست در بخش دریایی بیشتر از دیگر قسمت هاست.

در بحث دریایی ما چند معضل داریم؛ یکی این که تاکنون هیچ استاندارد و دستورالعمل و راهنمای دریایی وجود ندارد، در سال های قبل فقط اندازه گیری ها صورت گرفته و شناختی از محیط دریایی به وجود آمده بود، بعد از این شناخت ما به سراغ تبیین دستورالعمل ها رفتیم علاوه بر این سعی کردیم با دیگر سازمان های دریایی هم تعامل خوبی داشته باشیم که از محل شورای عالی اقیانوس شناسی که هفت کمیته دارد یک کمیته محیط زیست دریایی بود که ریاست آن با سازمان بود. از آن محل معضلات را با هم شناختیم و گفتیم چه کار باید کنیم به این نتیجه رسیدیم که برای ادامه کار به 97 دستورالعمل نیاز داریم، گرچه الان 17 دستورالعمل تبیین شده ولی 97 مورد نیاز داریم. این کار ده میلیارد هزینه دارد که هنوز تهیه نشده است چون محیط زیست دریایی در ایران نوپاست و زیاد به آن توجه نمی شود.

شما در این باره چه کاری انجام داده اید؟

ما از اندازه گیری به دستورالعمل ها و استانداردها رفتیم، به همین دلیل باید در آینده به سمت احیای زیستگاه ها رفت، یعنی کارهای فنی و مهندسی انجام داد، به عنوان مثال 8 درصد از کل مرجان های دنیا در خلیج فارس است در حالی که ما سالانه 1.2 میلیون بشکه ریزش نفت داریم که ناشی از حوادث نفتکش ها و چاه های نفت است. علاوه بر این میزان زیادی فاضلاب انسانی، صیادی، کشاورزی و پساب و آب شیرین کن ها وارد خلیج فارس می شود ولی وقتی از آب و آبزیان نمونه برداری می کنیم تقریبا از آلودگی ها خبری نیست یعنی یک محیطی است که آلودگی به آن وارد می شود، اما همه چیز استاندارد است، به جز یکی دو نقطه که ممکن است آب به تله افتاده باشد.

کدام نقاط بحرانی است؟

دو نقطه بحرانی در خوریات و نزدیک پالایشگاه و پتروشیمی ها وجود دارد در این مناطق هم چون آب سنگ نداریم، وضع نامناسب شده این در حالی است که کشورهای عربی کنار صنایع و آب شیرین کن هم نقاط بحرانی دارند، اما اوضاع خود خلیج فارس در حد عادی است.

اما طبق آمار منتشر شده دو سوم از آب سنگ های خلیج فارس در معرض خطر قرار دارد.

درست است به همین دلیل ما می گوییم در سال های آینده باید برای احیای آب سنگ ها اقدام کنیم. در واقع باید عامل پاکی خلیج را همیشه پا برجا بگذاریم و ایران و هفت کشور دیگر حاشیه خلیج باید به این باور برسند که آلودگی را از نقطه شروع کنترل کنیم، نه این که فکر کنیم باید آلودگی را به دریا بریز تا رقیق بشود، البته این مثال را می توان برای زیستگاه لاک پشت یا دیگر موجودات دریایی هم ذکر کرد چون یکی دو سال است که طرح حفاظت از لاک پشت ها را داریم زیرا آن ور آب هر تخم لاک پشت را پنج دلار می خرند به همین دلیل اگر این کار بخوبی مدیریت شده و بخشی از این تخم ها برای احیای جمعیت لاک پشت ها حفظ شود و بخشی هم در اختیار مردم بومی منطقه قرار بگیرد، کار خوبی انجام شده، چون بر این باور هستیم که حفاظت از منابع محیط زیست به این معنا نیست که به آن دست نزنیم بلکه باید به صورت پایدار استفاده کرد.

مدتی قبل بحث جا به جایی مرجان ها را داشتید، گویا آمار تلفات مرجان هایی که برای طرح بندر شهید رجایی جا به جا کردید، بالا رفته است؟

جابه جایی مرجان ها در سطح دنیا مرسوم است؛ یعنی کشورها یک نقطه را برای توسعه گردشگری یا پهلوگیری کشتی ها مناسب می دانند، اما در این مناطق آب سنگ وجود دارد به همین دلیل می آیند آنها را جابه جا می کنند، ما در کشور این کار را برای توسعه بندر شهید بهشتی انجام دادیم که قرار است بزرگ ترین اسکله شود، هر چند در بدو جا به جایی2 درصد تلفات داشتیم، اما سازمان بنادر و دریانوردی باید هزینه ها را می داد که کوتاهی کرده است و بررسی های اخیر ما نشان می دهد تلفات مرجان ها به 25 درصد رسیده است، لذا اگر سازمان بنادر مسائل پایشی را جدی گرفته بود، از این مقدار هم می توانستیم پیشگیری کنیم ولی در کل کار موفق بوده است. می خواستیم 10 هکتار مرجان جابه جا کنیم که با کمک شیلات و دیگر دوستان 30 هکتار جابه جا کردیم، هم اکنون هم جنگل آب سنگ ها شروع به تکثیر کرده است.

با توجه به وضع نامطلوب خزر گویا وزارت نیرو درخواست نصب آب شیرین کن را در این دریاچه مطرح کرده است. شما با این پیشنهاد موافقت کرده اید؟

وزارت نیرو می گوید می خواهد با نصب آب شیرین کن در سواحل خزر 250 میلیون مکعب آب شیرین به سمنان بفرستد، اما ما می گوییم برای چه در بخش کشاورزی که راندمان آب 35 درصد است، فعالیت نمی کنند تا آب بیشتری برایشان آزاد شود. در ایران بهینه سازی و انرژی های نو با هم شروع به کار کردند اما بهینه سازی عقب ماند و انرژهای نو سبقت گرفته و جلو افتاده است، از طرفی مسئولان ما علاقه دارند ساختار فیزیکی را نشان بدهند و چون بهینه سازی ساختار ایجاد نمی کند و به چشم نمی آید وزرا و مدیرکل ها دوست ندارند انجامش بدهند. در این ماجرا هم بحث همین است، آب شیرین کن به چشم می آید برای همین به حلقه آخر چسبیده اند. توجه کنید اگر کشورهای عربی از آب شیرین کن استقبال می کنند، چاره و منابع دیگری ندارند علاوه بر این یک آب شیرین کن برای دریای خزر 1.2 میلیارد دلار هزینه دارد، حالا آیا کسی آمده آنالیز اقتصادی کند؟ باید منابع آب سمنان بررسی شده و مشخص شود چقدر منابع در بخش کشاورزی داریم یا چقدر از استان مجاور می توانیم تامین کنیم.

در کشورمان چند دستگاه آب شیرین کن وجود دارد؟

در سراسر دنیا 19 هزار آب شیرین کن داریم، در ایران هم 150 دستگاه آب شیرین کن و جود دارد ولی کوچک است، آب شیرین کن های ما یک درصد از کل آب شیرین کن های دنیا را تشکیل می دهد، بدون شک باید این تعداد را افزایش بدهیم، ولی افزایش سهم آب شیرین کن فقط به دلیل کم بودن سهم مان نباید صورت بگیرد بلکه باید در تنگنای تامین آب باشد، برای نمونه اگر ما در دریای عمان آب شیرین کن بگذاریم از لحاظ زیست محیطی بلامانع است، اما در دریای خزر باید تدابیر بیشتری را در نظر گرفت به همین دلیل ما می گوییم نصب آب شیرین کن در خزر باید به عنوان آخرین اقدام باشد که متاسفانه توجه نمی شود.

سهم کشورهای حاشیه خزر در آلودگی این دریاچه چقدر است؟

هم اکنون میزان مواد نفتی که آذربایجان به خزر می ریزد 600 تن در سال است، ایران و قزاقستان هم سالانه 400 تن مواد نفتی به این دریا می ریزند و سهم روسیه هم73.100 تن است با حساب آلودگی دیگر کشورها می توان گفت در سال 138.400 تن آلودگی نفتی وارد خزر می شود، از این گذشته اگر بخواهیم جمعیت ساحل نشین هر کشور را در نظر بگیریم در اطراف خزر حدود 14 میلیون نفر زندگی می کنند، به این شکل که در ایران هفت میلیون، روسیه 3.5 میلیون، آذربایجان 3.5 میلیون نفر و دو کشور دیگر جمعیت بسیار کمی دارند. طبق این آمار سهم ساحل نشینان آذربایجان 6.86 کیلوگرم، ایرانی ها 2.96 کیلوگرم و روس ها 24.51 کیلوگرم در سال می شود. البته این آماری است که در آن حادثه ها در نظر گرفته نشده است.

محیط زیست دریایی کشور برای مقابله با آلودگی های خزر چه کاری انجام داده است؟

ما استاندارد تعیین کرده و قوانین گذاشتیم، کتاب هایی مانند امداد و نجات دلفین و فک خزری منتشر کرده و هرکاری را که یک دستگاه نظارتی باید انجام بدهد انجام داده ایم، مشکل جدی ما این است که امکان پایش جدی نداریم، چون بودجه کافی نداریم.

هر وزارتخانه باید مستقل تفکر زیست محیطی داشته باشد و فکر نکند فقط ساخت و ساز وظیفه اش است، باید با توجه به کمبود آب شیرین در کشور و تجمع فعالیت ها در سواحل کشور در سال های آینده بودجه مورد نیاز برای مقابله با انواع آلودگی ها در اختیار محیط زیست قرار بگیرد.

برآورد ما نشان می دهد برای این که بتوانیم مانند سایر کشورها گارد ساحلی محیط زیست و نظارت قوی داشتم باشیم، 800 میلیارد تومان بودجه نیاز داریم و تا این بودجه تامین نشود نباید از سازمان انتظار داشت معجزه کند، زیرا واقعا محیط زیست دریایی مظلوم واقع شده است. من به دولت بعدی پیشنهاد می دهم سنگ بنایی که گذاشتیم را ادامه بدهد.

گونه های جانوری خزر و خلیج فارس در چه وضعی به سر می برند؟

در دریای خزر چون گونه ها محدود است همه گونه ها در خطر هستند، جمعیت ماهیان خاویاری، فک و ماهی های دیگر کاهش زیادی داشته اند، طبق آخرین برآورد در سال 2009 جمعیت فک خزری صد هزار قلاده اعلام شده است، در خلیج فارس چون تنوع بالاست آین آمار در دست نیست، اما طرحی آماده کردیم که اجرای آن 14 میلیارد هزینه دارد و اگر عملی بشود ماتراکم گونه های جانوری خلیج فارس را مشخص کرده و علاوه بر این بانک ژن آنها را نیز تهیه می کنیم.

چرا در کشورمان محیط بان دریایی نداریم؟

با مذاکراتی که با دولت داشتیم مجوز 10هزار استخدام در محیط زیست را گرفتیم که قرار است بالای 70 درصد آن محیط بان باشند، علاوه براین قول گرفته ایم 700 نفر را به محیط بان دریایی اختصاص بدهند، ولی دوباره این مساله مطرح می شود که محیط بانان دریایی با چه تجهیزاتی دریا را پایش کنند، به همین دلیل دوباره به بحث بودجه می رسیم، برای نمونه ما می خواستیم دو سال پیش 30 دستگاه جت اسکی بخریم، اما زیرسوال رفتیم که قصد خرید وسیله لوکس را داریم گویا برای ما وسایلی مانند الاغ و هلیکوپتر وجود دارد، ما نمی توانیم با الاغ در بخش دریایی به گشتزنی بپردازیم وگرنه انجام می دادیم. برای پایش دریاها باید از قایق و جت اسکی بهره برد، این در حالی است که دو سال پیش می توانستیم این تعداد جت اسکی را بخریم، ولی الان قیمت آنها سه برابر شده و به جای یک میلیارد باید سه میلیارد بپردازیم.

محیط بانان دریایی از چه زمانی مشغول به کار می شوند؟

از سال آینده استخدام ها شروع می شود، البته ما محیط بان لیسانس و فوق لیسانس می خواهیم چون محیط بانان دریایی باید علاوه بر نظارت بتوانند نمونه برداری و کارشناسی نیز کنند. این مصوبه ابلاغ شده و باید ظرف سه سال عملی شود.

اجرایی شدن سازمان توسعه و عمران دریا و سواحل از مصوبه های دولت بود که اجرا نشد. چرا؟

مصوبه سازمان توسعه و عمران سواحل درحال پیگیری است، نمی توان گفت تصویب شده یا نشده! در کمیسیون دولت قرار بود شرح وظایف برای آن در نظر گرفته شود. یک شرح وظایفی نوشته شد بعد دستگاه هایی مانند بنادر، شیلات، سازمان گردشگری و محیط زیست جلسات زیادی گذاشتند، اما شرح وظایف آن با دیگر سازمان ها تداخل پیدا کرد و برخی مخالفت کردند به همین دلیل فعلا در کمیسیون ها این بحث مطرح است و پیگیری می شود تا به ثمر برسد. منتها ایجاد یک سازمان جدید چیزی را حل نمی کند. همین وظیفه را می توانستند به وزارت بهداشت یا سازمان محیط زیست محول کنند، این که سازمانی جدید تاسیس شده و بعد بی پول رهایش کنند، می شود همین چیزی که الان وجود دارد؛ بهتر است بودجه را به سازمان های دیگری دهند تا آنها بروند پیگیری کنند.

این روزها انباشت زباله های انسانی و صنعتی در حاشیه سواحل دریای خزر، محیط زیست این منطقه را با خطرات زیادی روبه رو کرده است. چرا به این وضع رسیدگی نمی شود؟

انباشت زباله مربوط به وزارت کشور است، خیلی از وظایف سایر دستگاه ها به اشتباه به عهده سازمان محیط زیست گذاشته می شود گرچه به عهده وزارت کشور است، ولی معاونت دریایی دو طرح بزرگ برای شمال و جنوب در دست اجرا دارد که در آن نحوه مدیریت را مشخص کرده ایم این طرح ها در دانشگاه تهران در حال بررسی است.

علاوه بر این، آلودگی نفتی هنوز خزر را تهدید می کند برای مقابله با این آلودگی چه کرده اید و آیا آذربایجان غرامتی که برای آلودگی نفتی خزر ایجاد کرده بود، پرداخته است؟

آلودگی نفتی در خزر به صورت حادثه ای است که ممکن است برای هر کشوری اتفاق بیفتد، ولی کشور آذربایجان هنوز از فناوری 40 سال پیش استفاده می کند به همین دلیل بیشترین حادثه نفتی مربوط به این کشور است، درباره غرامت هم باید بگویم ما مدارک لازم را در این خصوص تهیه کرده ایم و فقط منتظر وزارت نفت هستیم که بعد از 9 ماه هنوز نتوانسته اثر انگشت لکه نفتی را مشخص کند، با استفاده از اثر انگشت می توانیم در مجامع بین المللی ثابت کنیم مسبب آلودگی، کشور آذربایجان بوده و خسارت خود را بگیریم.

وزارت نفت در این خصوص چه می گوید؟

می گویند ما نمونه نفت کشور دیگر را نداریم. جای تعجب است کشوری که در نفت ادعای سابقه دارد هنوز بانک اطلاعاتی کشورهای همسایه خود را ندارد تا بتواند اثر انگشت آنها را در مواقع لزوم ارائه کند.

کشورمان در جریان این حادثه نفتی چقدر خسارت دید؟

خسارتی که این آلودگی به سواحل ما زده بین چهار تا پنج میلیون دلار تعیین شده، چون شامل کاهش گردشگر، جمع آوری و دفع گلوله نفتی و آسیب به زیستگاه آبزیان می شود. البته وزارت نفت فقط در این مورد کم کار نکرده است بلکه در تکالیف قانونی خود نیز کوتاهی کرده است برای نمونه وزارت نفت موظف به خرید 30 میلیون دلار وسیله پایشی شده است، ولی برخلاف مصوبه هیات دولت و بعد از 15 ماه حتی یک دستگاه هم نخریده است وقتی هم پیگیری می کنیم، می گویند از این 30 میلیون دلار یک دستگاه بخریم، اگر جواب داد بقیه دستگاه ها را نیز تهیه می کنیم. مشکل اینجاست که سازمان ها اگر پولی داشته باشند، ترجیح نمی دهند برای محیط زیست هزینه کنند آنها دوست دارند این پول صرف کارهای عمرانی شود، چون اعتقادی به محیط زیست در این افراد دیده نمی شود.

وزارت نیرو موظف به تاسیس سیستم های فاضلاب در روستاهای بالای ۳۰ هزار نفر است، ولی هنوز عملکرد این وزارتخانه موفقیت آمیز نبوده، محیط زیست در این خصوص چه پیگیری هایی انجام داده است؟

آنها می گویند ما چهار، پنج تصفیه خانه ساخته ایم، اما معلوم نیست تصفیه خانه های آنها چه جمعیتی را پوشش می دهد، از این گذشته آنها می گویند از ما ایراد نگیرید، بگذارید باشادی در کنار هم زندگی کنیم!

ماجرای طرح توسعه زیر ساخت های تجاری در درگهان و استحصال دریا و تخریب سواحل قشم به کجا رسیده، آیا موضوع خشکاندن دریا درست است؟

قانونی تحت عنوان منع استحصال در داخل دریا وجود ندارد، ضمن این که هیچ قانونی در این زمینه یا درخصوص ساخت جزایر در دنیا وجود ندارد، اما بحث اینجاست که آیا باید این کار را کرد یا نه؟ کشورهای عربی جزیره می سازند، اما الان به این نتیجه رسیده اند که ایجاد جزایر تفریحی از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه نیست، چون یکی دو زلزله اخیر سبب بروز مشکل در این جزایر ساختگی شده است به همین دلیل در دراز مدت این کار ها منسوخ می شود، ولی اگر جزیره ای از قبل باشد و برای فعالیت خاصی مد نظر باشد و مقداری استحصال که در چرخه هیدرولوژیکی منطقه خللی ایجاد نکند، بدون مانع است. علاوه بر این، قانونی برای نظارت زیست محیطی در مناطق آزاد نداریم، ولی در خود جزیره آب اطراف جزیره به ما مربوط می شود به همین دلیل اگر اخلال ایجاد کنند، وارد عمل می شویم. این در حالی است که در کیش گروه محیط زیست فعال است. امیدواریم همه مناطق آزاد برای خود گروه محیط زیستی تشکیل دهند.

ساخت جزایر از سوی امارت تاثیر منفی درمحیط زیست ما ندارد؟

این جزایر غیر طبیعی در چرخه آب خلیج فارس تاثیر می گذارد، اما به قول معروف دود این ساخت و سازها بیشتر به چشم خودشان می رود، چرخش آب از سمت سواحل ایران و خلاف عقربه ساعت به سمت آنها می رود و در این چرخه خودشان بیشتر آسیب می بیند؛ البته در قالب کنوانسیون ها با دیگر کشورها، جلساتی دراین زمینه برگزار شده و اکنون پروتکلی در کنوانسیون تهران وجود دارد که امضا نشده است. به عنوان مثال طبق این پروتکل هر کشوری بخواهد صنعت پتروشیمی تاسیس کند باید از دیگر کشورها اجازه بگیرد.

در بحث آلودگی کشتی ها چه اقداماتی انجام داده اید؟

دیگر مانند قدیم نیست که کشتی ها، آب توازن خود را داخل دریا ریخته و سبب بروز آلودگی شوند. اکنون بالای 70 درصد از کشتی ها مخزن آب توازن دارند؛ البته جلساتی با وزارت نفت و سازمان بنادر و کشتیرانی شده تا آنها در برخی بندرها سیستم تخلیه نصب کنند، وزارت نفت هم در تلاش است در جزیره خارک تجهیزات لازم را در این باره تهیه کند، با کشورهای خارجی هم صحبت شده تا بتوانیم تجهیزات سیال آب توازن بخریم.

سرنوشت کشتی ها و شناور های غرق شده در خلیج فارس به کجا رسید، هنوز برای خارج کردن آنها از دریا برنامه ای مشخص نشده است؟

در خلیج فارس 1200 قایق، کشتی و لنج غرق شده داریم که 40 عدد از آنها غول پیکر بوده و در حد کشتی رافائل و نفتکش هستند، بحث اینجاست که اینها اثرات زیست محیطی دارند یا نه؟ به گفته برخی کشتی های غرق شده زیستگاه ماهی ها شده اند؛ اما دو مساله وجود دارد، رها کردن این کشتی ها برای ایمنی و تردد دیگر کشتی ها مشکل ایجاد می کند برای همین باید بیرون کشیده شده و بازیافت شوند، البته دستورالعمل نحوه بیرون کشیدن و بازیافت آنها در دست تهیه است که تا یک ماه آینده آماده می شود. از این گذشته یکسری اکولوژیک دو آتشه می گویند با بیرون کشیدن این کشتی های غرق شده زیستگاه ماهی ها به هم می خورد، در پاسخ به این افراد باید گفت اگر ماهی ها نیاز به این کشتی ها داشتند، خداوند از ابتدا 1200 کشتی برای آنها غرق می کرد به همین دلیل آنها باید نگران کار خدایی نباشند.

در کشورهایی مانند آمریکا متداول است کشتی های چوبی و خراب را به عنوان زیستگاه غرق می کنند؛ اما کشتی های فلزی که در درازمدت عناصر آن خورده می شود، زیستگاه محسوب نمی شوند و بمب های آلاینده به حساب می آیند، برای خارج کردن این کشتی ها اکنون متقاضی جدی وجود دارد، اما چون خلیج فارس از لحاظ زیست محیطی حساس است باید تدابیر بیشتری در نظر گرفته شود.

وضع کشورمان درباره فاضلاب و تصفیه آن در چه شرایطی قرار دارد؟

در بحث فاضلاب وزارت نیرو مسئول مستقیم است و باید فاضلاب ها را تصفیه کند، اما متاسفانه عملکرد وزارت نیرو مناسب نبوده و به نظر می رسد آنها بیشتر تمایل دارند برق تولید کنند، هر فعالیت اقتصادی که در کشور صورت می گیرد نباید سبب ایجاد هزینه های بیرونی برای دیگر دستگاه ها شود، وزارت نیرو باید هزینه های بیرونی خود را کاهش دهد. سازمان محیط زیست در این باره بارها هشدار داده و استاندارد تعیین کرده و جلسات گذاشته است. هر سال هم تخلفات زیست محیطی را معرفی می کنیم. در شمال کشور برای هفت میلیون نفر تصفیه خانه می خواهیم که متاسفانه خیلی از این کارها بدون مطالعه انجام می شود برای نمونه در بندرعباس وزارت نیرو بدون مطالعه تصفیه خانه تاسیس کرد، زمانی که شروع به ساختن کرد جمعیت بندر عباس 300 هزار نفر بود، اما زمانی که آماده شد جمعیت بندر به 550 هزار نفر رسیده بود، به همین دلیل اکنون فاضلاب بندر سر ریز است، علاوه براین وزارت نیرو مکلف است تمام جوامع بالای 30 هزار نفر را به تصفیه خانه مجهز کند؛ این در حالی است که در بندرعباس 17 جامعه بالای 30 هزار نفر وجود دارد. کل فاضلاب های شهری هرمزگان به 47 میلیون متر مکعب در سال می رسد، فاضلاب خروجی شهر بوشهر هم 57 میلیون متر مکعب در سال است، استان خوزستان هم در سال حدود 190 میلیون متر مکعب فاضلاب خانگی تولید می کند که 120 میلیون متر مکعب از طریق رودخانه کارون دفع می شود.

وزارتخانه هایی که در کشور وجود دارند، چقدر به مسائل محیط زیستی بها می دهند؟

محیط زیست برای وزارتخانه ها اولویت ندارد و در درجه چندم قرار می گیرد، برای نمونه وزارت نیرو خود را با تولید برق عجین می داند و می گوید مارا چه به محیط زیست و هر وقت به آنها هشدار می دهیم، می گویند برای مسائل زیست محیطی بودجه نداریم، این در حالی است که آنها حتی در بودجه های آینده خود هم مسائل محیط زیست را لحاظ نمی کنند، مشکل دیگر این است که تا بخواهیم یک مدیر را توجیه کنیم، او را عوض می کنند. جابه جایی مدیران هم صدمه زیادی به محیط زیست می زند.

در سال چقدر فاضلاب وارد خلیج فارس می شود؟

طبق مطالعات کارشناسان محیط زیست دریایی خلیج فارس و دریای عمان در سال 1986 سالانه حدود دو میلیارد متر مکعب فاضلاب و پساب خانگی وارد منطقه دریایی خلیج فارس و دریای عمان می شود، از مجموع پساب های صنعتی وارد شده به دریا 48 درصد از نیروگاه ها، 28 درصد از طریق صنایع پالایش نفت و 19 درصد سهم صنایع پتروشیمی است.

بودجه ای که برای محیط زیست دریایی مشخص شده، چقدر است؟

تاکنون 180 میلیون تومان به ما داده اند، خودتان قضاوت کنید با این بودجه چطور می توان برای 5700 کیلومتر خط ساحلی کشور برنامه های تدوین شده را پیاده کرد.

با توجه به شرایط دریای خزر به نظر می رسد مشکلات محیط زیست در بخش دریایی بیشتر از دیگر قسمت هاست. در بحث دریایی ما چند معضل داریم؛ یکی این که تاکنون هیچ استاندارد و دستورالعمل و راهنمای دریایی وجود ندارد، در سال های قبل فقط اندازه گیری ها صورت گرفته و شناختی از محیط …

این بازبینی را بررسی کنید

رای کاربر: اولین نفر !
0

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا