شاهرخ جباری ارفعی، کارشناس جنگل
گزارشگران سبز: «من به هر حال خواهر مری بودم و هنوز هم به اقدام دانشجویان پیرو خط امام در شرایط خاص ابتدای انقلاب، که دولت توان مقابله نداشت، اعتقاد داشتم. چرا باید آن را پنهان میکردم؟ بهخصوص آنکه در آن روز و نیز امروز معتقدم اصلاح روابط بینالمللی و حتی رابطه ایران و آمریکا جز از راه شفافسازی حوادث و وقایع رخ داده امکان پذیر نیست».
این جملات از فصل ۲۷ کتاب «خوشه های شهریور» نوشته سرکار خانم معصومه ابتکار است.
کتاب خوشه های شهریور، البته ۳۶ فصل و ۳۴۴ صفحه دارد، در سال ۱۳۸۸ دردو هزار و صد نسخه توسط انتشارات اطلاعات به چاپ رسیده و گزارشی از عملکرد رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در ۸ ساله ۱۳۷۶ الی ۱۳۸۴ است.
سه فصل از این کتاب هم به جنگل و سازمان جنگلها اختصاص دارد. فصل ۱۷: تشییع جنازه جنگل، فصل ۱۹: مبارزات جنگلی، فصل ۲۰: آقای ستاری فر و جنگلهای ایران
جالب است بدانیم علاقه خانم ابتکار به جنگل از دوران کودکیاش آغاز شد. او مینویسد: «گردش در طبیعت از خاطرات خوب دوران کودکیام در آمریکا بود و پدر در هر فرصتی که از درس فراغت مییافت، من و مادر را به دیدار محیطهای طبیعی و زیبای آمریکای شمالی میبرد».
این علاقه در دوران مسئولیت خانم ابتکار نیز با شدت بیشتری ادامه یافته است. از تلاش برای افزایش سطح جنگلهای حفاظت شده گرفته تا کاهش و توقف بهرهبرداری تجاری از جنگلهای شمال کشور. وی در این زمینه علاوه بر فعالیت در سطوح بالای مدیریتی، حتی از موازی کاری با سازمان جنگلها، سیاستگذاری در باره مدیریت جنگل و فضاسازی اجتماعی نیز دریغ نداشته است.
« ستادی در سازمان با عنوان ستاد حفاظت از جنگلهای شمال با حضور مدیران ۳ استان شمالی و مدیران ستادی تشکیل شد. این جلسات را خودم اداره میکردم تا مطمئن شوم که روند آن در مسیر لازم قرار دارد. بعضیها میگفتند این وظیفه سازمان جنگلها و مراتع است ولی من آن را جزو اولویتهای سازمان میدانستم».
ابتکار در این کتاب به نقش اداره کل محیط زیست گیلان در تشییع جنازه درخت در این استان نیز اشاره میکند، پروژه تبلیغاتی ای که ظاهرا” توسط سازمانهای مردم نهاد سامان یافته بود.
«بیان حقیقت در مورد آنچه بر جنگلهای کشور میرفت، وظیفه ما محسوب میشد و نمیتوانستیم از آن سر باز زنیم. ما قصد زیر سئوال بردن هیچ دستگاه یا شخصی را نداشتیم، ولی باید موضع کارشناسان سازمان را به خاطر منافع ملی بیان میکردیم. اگرچه شاید گاهی لحن این بیان تند و یکطرفه میشد».
ابتکار در ۸ سال دوران مسئولیت خود در دولتهای هفتم و هشتم و چهار سال دیگر هم در دولت یازدهم، از هیچ تلاشی برای اهداف خود فروگذار نکرد و از هر فرصتی در این زمینه بهره برد. سیل رودخانه نکا، یکی از این فرصتها بود، وقتی با رئیس جمهور خاتمی با هلی کوپتر از حوزه سیل بازدید میکرد.
«فرصت مناسبی دست داده بود و باید از آن بهره میبردم». «نظر آقای خاتمی به موضوع جلب شد… منتظر همین فرصت بودم».
«واقعیت این است که وضعیت جنگلها را باید از هوا دید تا به ارزیابی درستی از مسئله رسید».
البته که دیدن از بالا مفید است ولی شرط لازم است ، شرط کافی دیدن آنانی است که در پایین و در روی زمین کار و زندگی میکنند.
به یاد بیاوریم که جنگلهای پارک ملی گلستان تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست تقریبا هرساله در آتش میسوزد و سوژههای مورد انتقاد خانم ابتکار همواره در صف اول اطفای حریق آن قرار دارند!
به هر روی، واقعیت این است که خوشههای شهریور سرانجام در خمره مدیریت جنگل ریخته شده است و آیندگان در شراب یا سرکه شدن آن، نقش خانم معصومه ابتکار را حتما لحاظ خواهند کرد.